- صغری ملکی، دکتر محمود مهرمحمدی،
دوره ۵، شماره ۱۰ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه هشت دانشجو معلم در استفاده از روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی شان است . این تحقیق به طور خاص روی کسب تجارب اصلی مرتبط با واکنش ها، احساسات و افکار در مورد وجود روایت نگاری تاملی در فرایند کارورزی متمرکز شده است. تحلیل کیفی نشان داد روایت نگاری تاملی برای دانشجوی معلمان، توسعه دانش حرفه ای شخصی ، نظم ذهنی ، زمینه ای برای پیوند نظریه ها با دنیای عمل ، توسعه تعامل حرفه ای با دیگران ،خودآگاهی از فرایند توسعه خود و پیامدهای جانبی مانند توانمندی در نوشتن را به همراه دارد .
واژگان کلیدی : روایت نگاری تاملی ، تامل ، بالندگی حرفه ای
دکتر ابراهیم طلایی، دکتر زهرا رحیمی، دکتر حمیدرضا حسن آبادی، خانم گلرخ برارپور، خانم آزاده میرزایی،
دوره ۶، شماره ۱۱ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش مقایسۀ عملکرد دانشآموزان جهشی و غیرجهشی در بهکارگیری مفاهیم و استدلالاتریاضی و تأثیر جنسیت و خودپندارۀ ریاضی در عملکرد آنها است. این مطالعه، بخشی از یک مطالعۀ طولی است که برای تجزیهوتحلیل دادههای آن، تحلیلواریانس تک و چند متغیری دو عاملی با اندازهگیری مکرر استفاده شده است. این مطالعه نشان میدهد که در بهکارگیری مفاهیم، دانشآموزان جهشی از همتایان همسن و غیرهمپایه بهشکل معناداری قویتر عمل کردهاند. اما در استدلال، هر چند دانشآموزان پایۀ چهارم از پایۀ سوم عملکرد بهتری دارند، ولی بین دانشآموزان جهشی با دو گروه همتا تفاوت معنادار نیست. به علاوه دختران و پسران، در دو محور فوق و در دو گروهجهشی و غیرجهشی، عملکرد یکسانی دارند. خودپندارۀ ریاضی نیز در دانشآموزان جهشی و دو گروه همتا مشابه است. در مجموع به نظر میرسد یکپایه جهش، در عملکرد ریاضی دانشآموزان، تأثیر منفی ندارد. البته توجه به سایر زمینههای درسی، عاطفی، اجتماعی و پیگیری پیامدهای جهشتحصیلی در بلندمدت برای تصمیمسازی در حوزۀ جهش تحصیلی ضروری است. |
آقا جمال رزی، دکتر سید محمدرضا امام جمعه، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر بهرام صالح صدق پور،
دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلیپژوهش، شناساییو اعتبارسنجی ویژگیهای معلم اثربخش در دوره ابتدایی میباشد.در بخش اول از روش کیو استفاده شد،جامعه آماری در این بخش کلیه اساتید علومتربیتیدانشگاههای تهران بوده(۳۴۹=N) که۲۰نفر بهصورت هدفمندوگلولهبرفی انتخابگردید.ابزار گردآوری دادهها، نمودار کیو میباشد که روایی آن با بررسی۴۰سند و نظرات۳ نفر از اساتید دانشگاهی مورد تائید قرار گرفت و به روش آزمون مجدد، پایایی آن نیز۸۴/۰ بهدست آمد.بخش دوم مبتنی بر تحلیل عاملی اکتشافی بوده که جامعهی آماری آن کلیه اساتید علومتربیتی دانشگاههای تهران،اعضای انجمن مطالعات برنامهدرسی و گروههای آموزشی دوره ابتدایی تهران میباشد(۹۸۷=N) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ۳۲۵ نفرانتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها،پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی محتوایی آن مورد تائید ۳ نفر از صاحبنظران قرارگرفت و پایایی آن(۹۶/۰=α) بدست آمد.عمده نتایج بیانگر شناسایی۶۵ویژگی بوده که در۷ بعد ویژگیهای شخصیتی،تربیت دینی-اخلاقی،کاراندیشی، صلاحیت و شایستگیها،تدریس مؤثر،مدیریت کارآمدکلاس و نظارت و ارزشیابیدستهبندیگردید,۷بعد مذکور اعتبارداشته ولی از بین۶۵ ویژگی، ۵ویژگی از اعتبار لازم برخوردار نبوده است.
دکتر انسی کرامتی،
دوره ۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
باورهای معرفتی معلمان که دررفتار حرفه ای آنها نقش موثری دارد؛ تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. هدف ازاین پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای زمینه ای بر باورهای معرفت شناسی دانشجومعلمان است. این پژوهش بااستفاده ازرویکرد کمی و توسط روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجومعلمان رشته علوم تربیتی پردیس هاشمی نژاد مشهد(۵۶۲ نفر)در سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۵است که براساس جدول مورگان ۲۲۸ نفر به عنوان نمونه تعیین و توسط روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات فهرست باورهای معرفتی با پایایی مطلوب (۸۲/۰) بود. یافته ها نشان داد: باورهای معرفتی دانشجویان در سطح نسبتا بالایی قرار دارد. بین میانگین باورهای معرفتی دانشجویان برحسب سال تحصیلی آنها تفاوت معناداری وجود نداشته اما برحسب وضعیت تاهل تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین بین پیشرفت تحصیلی و باور معرفتی دانشجویان نیز رابطه ای وجود ندارد.
آقای محمد نوروزنژادقادی، دکتر فرهاد سراجی، دکتر محمدرضا یوسف زاده چوسری،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
پژوهش حاضر به مطالعه، درک و تبیین تجربیات اولیاء دانشآموزان و مدیران مدارس از مشارکت والدین در امور مدرسهای فرزندان پرداخته است. این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی انجام شده است. به این منظور ۸ مدیر و ۶ ولی دانشآموز از مدارس ناحیه ۱ و ۲ شهر همدان بهشیوه هدفمند انتخاب و دادهها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شدند. دادههای گردآوری شده به روش استرابرت و کارپنتر (۲۰۰۳) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافتهها نشان میدهد که در هر دو گروه تعریف یکسانی از مشارکت وجود ندارد و افراد به وجوه مشارکت اشاره میکنند. در مورد ساختار، مدیران به انجمن اولیاء و مربیان به عنوان نهاد رسمی متکی هستند و والدین به ارتباط شخصی با عوامل مدرسه توجه دارند. زمینههای مشارکت در مدارس متنوع است و عواملی از قبیل انگیزه و بنیه والدین، تعامل مثبت مدیران و وجود فرهنگ مشارکتی در سازمان مدرسه میتواند آن را تقویت کند.
آقای احد عظیمی آقبلاغ، دکتر فیروز محمودی،
دوره ۷، شماره ۱۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
این پژوهش با هدف توصیف تجارب زیسته سرباز معلمان از کار در مدارس ابتدایی روستایی انجام شد. مطالعه حاضر در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ با رویکرد کیفی، از نوع پدیدار شناسانه روانشناختی، با نمونهگیری هدفمند و با مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با ۱۲ نفر از سرباز معلمان شاغل در مناطق آموزش و پرورش هشترود و نظرکهریزی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل متن مصاحبهها به صورت دستی و با استفاده از الگوی کلایزی انجام شد. راهبردهای اعتباربخشی به دادهها با استفاده از روشهای ممیزی بیرونی ، چند سویه سازی، بازبینی اعضاء و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در جریان مصاحبه انجام شده است. یافتههای حاصل از مصاحبهها در چهار مرحله و با خوشههای معنایی اصلی"انگیزه"، " چالشهای آموزشی" ، "منزلت و شأن معلمی"، "مسائل حرفهای" و"ابهام" و چندین خوشه معنایی فرعی استخراج شد. پیشنهاد میشود با تدارک سازوکار قانونی، سرباز معلمان اجازه شرکت در آزمون استخدامی ماده ۲۸ آموزش و پرورش را داشته باشند. در صورت قبولی و موفقیت در گذراندن دوره یکساله مهارتها و صلاحیتهای معلمی، از آنها در آموزش و پرورش استفاده شود.
آقای عادل علی پور، دکتر مجید علی عسگری، دکتر علی حسینی خواه، دکتر غلامرضا حاج حسین نژاد،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف اصلی این مطالعه تبیین عناصر برنامۀ درسی برای توانمندسازی شغلی کودکان کمتوان ذهنی است. رویکرد مورد استفاده، کیفی و از نوع سنتز پژوهی است. نتایج این مطالعه نشان داد که اهداف کلی آموزش کودکان کمتوان ذهنی را میتوان در چهار دسته؛ رشد همهجانبۀ کودکان کمتوان ذهنی؛ برقرار نمودن روابط مفید و مؤثر با دیگران؛ پذیرش مسئولیت اجتماعی؛ کفایت اقتصادی تقسیم کرد؛ و بهتبع این اهداف محتوای برنامۀ درسی برای کودکان کمتوان ذهنی ارائه گردید؛ همچنین نتایج نشان داد که یک روش تدریس نمیتواند جوابگوی نیازهای همهجانبۀ کودکان کمتوان ذهنی باشد، بنابراین معلمان میتوانند از روشهای تدریس مختلف استفاده کنند و روش سنجش عملکردی همراه با ارزشیابی ملاک مرجع مؤثرین روش ارزشیابی از آموختههای دانشآموزان کمتوان ذهنی میتواند باشد.
دکتر نیلوفر مرتضی نژاد،
دوره ۸، شماره ۱۵ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مناسب برای اجرای کارآفرینی در هنرستانهای فنی و حرفهای استان آذربایجان غربی بود. روش پژوهش کیفی از نوع نظریه برخاسته از دادهها بود. به این منظور از مطالعه تطبیقی، سندکاوی و یافتههای پژوهشی و مصاحبه با صاحبنظران استفاده شد. در بخش مصاحبه، نمونهگیری از نوع هدفمند بود و تا حد اشباع دادهها ادامه یافت که در مجموع با ۱۲ نفر مصاحبه شد. در نهایت الگوی مناسب در شش مقوله با مفاهیم اصلی و فرعی حاصل شد که از جمله، تغییرات درونزاد و برونزاد و جمعیتشناختی، اقدامات مشارکتی، ویژگیهای فردی، تسهیلکنندههای سازمانی، اقتصادی، فرهنگی، انگیزش و نگرش، نیروی انسانی، چالشهای دانشآموختگان، برنامه درسی، نیروی انسانی، سیاستگذاری، فضا و امکانات تأیید شد. با توجه به نتایج حاصل پیشنهاد میشود روند سیاستگذاری و قوانین مرتبط با تولید و درآمدزایی هنرستانهای فنی و حرفهای با انعطافپذیری بیشتری تعریف و در تعیین رشتهها به نیازهای محلی توجه گردد.
معصومه فرهوش، سارا ابراهیمی، عباس قلتاش،
دوره ۹، شماره ۱۸ - ( ۷-۱۴۰۰ )
چکیده
این پژوهش باهدف طراحی الگوی بسته خودآموزبرای کلاسهای چندپایه دردوره دوم ابتدایی وبررسی اعتباردرونی آن انجام شد.روش پژوهش حاضرآمیخته از نوع طرح اکتشافی متوالی بود.دربخش کیفی پژوهش ازروش تحلیل محتوای کیفی ودربخش کمی ازروش پیمایشی برای اعتباریابی درونی استفاده گردید.دربخش کیفی شرکتکنندگان پژوهش شامل کلیه معلمان، راهبران آموزشی،متخصصان وکارشناسان آموزشی چندپایه وکلیه اسنادومنابع نظری وپژوهشی کلاسهای چندپایه بودکه بااستفاده ازروش نمونهگیری هدفمند۱۵نفرومنابع مرتبط به عنوان نمونه انتخاب شدند.حجم نمونه نیزبراساس اصل اشباع نظری تعیین شد.ابزارگردآوری دادهها،مروراسناد،مبانی نظری وپژوهشی ومصاحبه نیمهساختاریافته بود.دربخش کمی،بهمنظوراعتباریابی درونی،جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان ومتخصصان کلاسهای چندپایه وطراحی آموزشی بودکه ۳۰ نفرازآنهاباروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدندکه دردومرحله اولیه ونهایی درموردالگونظردادند.ابزارگردآوری دادهها دربخش کمی،پرسشنامه محققساخته بود.یافتههای تحلیل محتوای کیفی۸ مؤلفه اصلی رانشان دادکه عبارت بودنداز: تعیین موضوع آموزشی،احصااهداف آموزشی،تعیین انتظارات عملکردی،تعیین پیشنیازهای یادگیری،بازتألیف محتوا،تعیین موادورسانههای آموزشی،ارزشیابی وبازخورد.یافتههای اعتباریابی درونی بااستفاده ازآزمونtتکنمونه بیانگرآن بودکه میانگین بهدستآمده کل گویههابالاترازمیانگین فرضی۳ است واین تفاوت میانگین معنادارمیباشد.براین اساس،الگوی بسته خودآموزدارای اعتباردرونی است.
حسنعلی گرمابی،
دوره ۱۰، شماره ۲۰ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
مقاله حاضر حاصل روایتپژوهی درباره ویژگیها و آموزههای تجارب معلمان در زمینه کاربرد هنر در آموزش و تدریس موضوعات غیر هنری است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کیفی است بدین سبب با روش نمونهگیری هدفمند از نوع موارد مطلوب، ۵۷ معلم انتخاب و حاصل گردآوری روایت و تجارب آنان، ۲۲ مورد بوده است. ابزار گردآوری روایت، مصاحبه و همچنین قالب نوشتاری از نوع پرسشنامه باز پاسخ بوده است که برخی از معلمان روایتهای خود را بهصورت مکتوب و برخی بهصورت شفاهی ارائه نمودهاند. تحلیل روایتها از نوع تحلیل مضمون بوده و با روش کدگذاری سهمرحلهای برای استخراج مقولهها و مضامین انجام شده است. پایایی یافتهها با ارائه نتایج به مشارکتکنندگان و همکار جهت رسیدن به اتکاپذیری و سازگاری، روایی آنها نیز با روش بازبینی کدها توسط مشارکتکنندگان بررسی شده است. یافتههای پژوهش شامل سه دسته یافته مربوط به چرایی، چگونگی و نتایج کاربرد هنر در آموزش و تدریس میباشد.
فاطمه سادات جعفرنیا، مقصود امین خندقی،
دوره ۱۱، شماره ۲۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش یکی از دیدگاههای برنامهدرسی اسلامی که توسط رورنانیهاشیم مطرح شده، توصیف، تحلیل و نقد شده است. در تحلیل اندیشههای او معلوم شد که وی برنامهدرسی را مترادف با سند مکتوب و به مثابه نظام مدنظر داشته و در علم دینی تحت تأثیر اندیشه عطاس، علمی را دینی میداند که از عناصر غربی پاک و با ارزشهای اسلامی جایگزین شود. او در برنامهدرسی اسلامی بر مشحون کردن اهداف و محتوا از ارزشهای اسلامی تأکید ویژهای دارد. از مهمترین انتقادات به اندیشههای وی، نبود تبیین نظری مبانی فلسفی و روششناختی، تلقی صورتگرایانه از اسلامیسازی، و غفلت از برنامهدرسی به مثابه حوزه مطالعاتی و قبول بسترهای معرفتی موجود غربی برای آن میباشد. از اینرو، نیاز مهم امروز این حوزه، فراتر رفتن از مواجهه منفعلانه است که بنا را بر اقتباس، تهذیب و تکمیل صورتگرایانه دانش غربی موجود قرار میدهند و رویآوردن به دیدگاههای واکنشی و فراکنشی که در پی ارائه صورتبندیهای نظری جدید و توسعه مرزهای دانش برنامهدرسی از منظر اسلامی هستند، از ضرورت برخوردار است.
بنت الهدی سادات حسینیان، محمدرضا نیلی، فریدون شریفیان،
دوره ۱۱، شماره ۲۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های توسعه حرفه ای معلمان با توجه به الگوها و مدلهای توسعه حرفهای معلمان انجام گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و روش آن فرا ترکیب براساس مدل اروین و همکاران(۲۰۱۱) است. جامعه پژوهش، متشکل از ۲۷۶ مقاله علمی – پژوهشی منتشر شده در مجلات معتبر علمی است که در بازه سالهای ۱۳۹۲ شمسی و ۲۰۰۸ میلادی تاکنون در زمینه توسعه حرفهای معلمان و ارائه الگو در این زمینه بودند. نمونه پژوهش شامل۲۹ پژوهش است که بهصورت هدفمند جمعآوری و بر اساس پایش موضوعی دادهها انتخابشدهاند. بر اساس تجزیهوتحلیل دادهها، ابعاد و مؤلفههای توسعه حرفهای در ۵ بُعد و ۲۲ محور طبقهبندی شدند. این ابعاد شامل ابعاد فردی، سازمانی، فرهنگی- اجتماعی، راهبردی – زمینهای و موانع و چالشها است. سیاستگذاران آموزشی با در نظر گرفتن این محورهای میتوانند زمینه بهبود و طراحی الگوی بومی توسعه حرفهای برای معلمان را فراهم کنند.
سید حشمت الله مرتضوی زاده، رضا ناصری جهرمی، فرهاد مومنی،
دوره ۱۱، شماره ۲۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب معلمان کلاسهای چندپایه از تدریس درس انشاء با استفاده از روش پدیدارشناسی و استفاده از مصاحبه نیمهساختمند اجراشد. روش نمونهگیری هدفمند و روش معیار، تمامی معلمان کلاسهای چندپایه شهرستان بویراحمد در سال ۱۴۰۰ که بیش از سه سال سابقه تدریس در کلاسهای چندپایه را داشتند، انتخاب و در نهایت بر اساس اشباع نظری ۲۵ نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبهها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت. یافتهها در چهار مضمون اصلی: پیامدهای مرتبط با معلمان، دانشآموزان، والدین و نظام آموزشی طبقهبندی شدند. اعتبار دادهها با استفاده از تکنیکهای اعتبارپذیری، انتقالپذیری و همسوسازی دادهها و اعتمادپذیری به دادهها نیز با هدایت دقیق جریان جمعآوری اطلاعات و همسوسازی پژوهشگران تائید گردید. بر این اساس چنانچه دانشآموزان در دوران ابتدایی، با اصول نگارش آشنا شوند و در سالهای تحصیلی آتی، آموختههای خود را تکمیل نمایند، در آینده عملکرد بهتری خواهند داشت.
حمیده هورفر، زهرا نیکنام، مجید ملکان، عفت عباسی،
دوره ۱۱، شماره ۲۲ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده
این مطالعه با هدف، تحلیل پژوهش های ایرانی آموزش علوم تجربی معطوف به ماهیت علم، در قلمرو برنامه درسی انجام شده است. سوال اصلی این است که چگونه به موضوع ماهیت علم در برنامه درسی آموزش علوم تجربی پرداخته شده است و حیطههای مغفول این پژوهشها کجاست. مبنای تحلیل این پژوهش کیفی بازنمایی سه سطحی آکر از برنامه درسی بوده است. مرور و تحلیل ۳۲ سند شناسائی شده حاکی از آن است که مطالعات ایرانی تمرکز و توجه بسیاری به برنامه درسی قصد شده دارند، ولی در سطح برنامه درسی اجرا شده و کسب شده جای مطالعات با رویکردهای روش شناختی متنوع، خالی است. همچنین در زمینه آموزش ماهیت علم در مقطع ابتدایی، پژوهشی صورت نگرفته است. لازم است پژوهش هایی کیفی به طور مثال مردم نگاری انجام شود تا پژوهشگر با مشاهده کلاس های درس علوم تجربی، بی واسطه بتواند به بررسی چگونگی آموزش ماهیت علم بپردازد.