186 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
این مقاله به مبحث تربیت معلم از منظر چالشبرانگیز ساختار برنامهدرسی تربیت معلم و اجرای آن اختصاص دارد. در این زمینه مواضع گوناگونی ابراز میشود که این گونهگونی امر تربیت معلم را به لحاظ نظری و به تبع آن در عمل با بحران مواجه کرده است. این وضعیت خاص ایران نیست. بنا به شواهد موجود، در سطح جهان نیز پژوهشهای به عمل آمده هنوز نتوانستهاند به روشنی نشان دهند که کدام برنامهدرسی تربیت معلم و با کدام ساختار از اثر بخشی بیشتری برخوردار است و قادر است معلمان توانمندتر و موفقتری را به کلاسهای درس گسیل نماید. موقعیت مسالهای این مقاله در ایران را به شکل دقیقتر میتوان با استفاده از کلید واژه «تمامیتخواهی» توضیح داد. از یکسو، اصحاب آموزش و پرورش در تلاش هستند که این دستگاه را به عنوان یگانه نهاد صالح برای تربیت معلم معرفی نمایند و برای متقاعد ساختن مراجع سیاستگذار نیز از هیچ کوششی فروگذار نکردهاند. اقدام برای تاسیس دانشگاه ویژه تربیت معلم (یا دانشگاه ویژه فرهنگیان) با حمایت شورایعالی انقلاب فرهنگی، با فرض عهدهدار شدن مسئولیت تام و تمام تربیت معلم در ابعاد مختلف توسط آن، مهمترین مظهر این سیاست تمامیتخواهانه و بخشینگر است. از سوی دیگر، گروهی از صاحبنظران دانشگاهی از ایده رقیب و بدیلی حمایت میکنند که تمامیتخواهانه به دنبال استقرار همه جانبه تربیت معلم در دانشگاهها و به ویژه دانشگاه تربیت معلم تهران هستند و نهاد آموزش و پرورش را فاقد صلاحیت جزئی و کلی برای ورود به این عرصه معرفی مینمایند. مدعای اصلی این نوشتار بدین ترتیب آن است که در کشاکش این دیدگاههای تمامیت خواهانه باید به دنبال راهبردی بود که جایگاه تربیت معلم را به دنبال یک رخداد خطیر ملّی و فرابخشی به رسمیت شناخته و برای اجرای برنامهدرسی تربیت معلم با توجه به این ویژگیها تعیین تکلیف نماید. الگوی مشارکتی پیشنهادی با توجه به مولفههای اساسی برنامهدرسی تربیت معلم ارائه شده است و از نقسیم کار حمایت میکند.
زهرا گویا، محمدرضا فدایی، زینب آگاه،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
آشناییِ معلمان با ماهیت «گوشدادن» به ایدهها و نظرات ریاضی دانشآموزان در کلاس درس و شناخت انواع آن، میتواند فرصت مناسبی ایجاد کند تا بتوانند از «گوشدادن»، به عنوان یک روش تدریس مؤثر جهت ارتقای یادگیری ریاضی دانشآموزان استفاده کنند. پیشینه پژوهشی در این حوزه نشان میدهد که آشنایی معلمان ریاضی با اهمیت «گوشدادن» و انواع آن، میتواند به معلمان ریاضی کمک کند تا دانشآموزان را در وضعیتی قرار دهند که از طریق تعامل با یکدیگر و با محیط یادگیری، به تدریج توانایی ارزیابی واقعبینانه ایدههایشان را افزایش داده و آنها را اصلاح کنند و بدین ترتیب، یادگیری خود را عمیقتر کنند. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهشی پدیدارنگارانه طراحی شد تا چگونگی گوشدادن معلمان ریاضی دوره راهنمایی پایههای 6 تا 8 مطالعه شود. مشاهدات مستمر کلاسی و مصاحبه با معلمان آن کلاسها، به پژوهشگران فرصت داد تا بتوانند تشابهات و تفاوتهای انواع «گوشدادن» معلمان ریاضی را به ایدهها و نظرات دانشآموزان، در سه دسته مقولهبندی کنند. سپس دریافتند که سه مقوله ساخته شده، با سه رویکرد متفاوت «گوشدادن ارزیابانه»، «گوشدادن تفسیری» و «گوشدادن هرمنیوتیک» که دیویس (1997) شناسایی کرده بود سازگارند. بدین سبب در این تحقیق، از همان برچسبها برای ارجاع به این سه مقوله استفاده شد. در این مقاله، با تمرکز بر مشاهده سه کلاس درس و نظرات سه معلم که از طریق مصاحبه شناسایی شدند، تمایز بین این سه نوع «گوشدادن» نشان داده میشود و به دلیل این که این سه معلم، هر یک به نوعی معرف این سه رویکرد بودند، برای آنها نام مستعار و تمثیلی «خانم قضاوتی»، «خانم تفسیری» و «خانم تعاملی» انتخاب شده است.
مصطفی قادری،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
این مقاله به تحلیل تاریخی معنا و اهداف نومفهومسازی در برنامهدرسی در آثار ویلیام پاینار و همکاران وی از دههی 1960 تا 2010 پرداخته است. به همین منظور 25 مقاله و 4 کتاب ویلیام پاینار با روش تحلیل اسناد مورد مطالعه قرار گرفته و متون مرتبط با معنا و اهداف نومفهوم گرایی با نگاه تحلیلی- انتقادی بررسی شدهاند. آثار راگا و هلبویش نیز به عنوان آثار مقابل و متعارض با نومفهومگرایی، به عنوان نقدهای مطرح بر نومفهوم گرایی مطرح شده اند. نتایج تحلیل محتوا نشان داد ند که چهار گزاره مهم، معنای نومفهومگرایی را شکل میدهند: الف- نومفهومگرایان عدهای از متخصصان برنامهدرسی نیستند که درباره عقیده یا عقاید خاصی به تفاهم رسیده باشند. ب- نومفهومگرایی به جای این که یک جنبش باشد یک مسیر یا یک فرایند فهمیدن است و پ- جریان نوفهمی یا پروژه فهمیدن همیشه ادامه دارد و در نتیجه اصطلاح نومفهومگرایی به آسانی قابل تعریف نیست. ت- نومفهوم گرایی جنبشی انتقادی و عام نگر است که به پدیدههای بیرون مدرسهای و نقد پیامدهای پنهان و آشکار برنامهدرسی توجه دارد. اهداف تعقیب شدهی نومفهومگرایان که از طریق کدگذاری باز و انتخابی استخراج شدند عبارت بودند از: تعقیب مطالعات میان رشتهای، تقویت نقش انتقادی نظریه، تغییر پارادایم از برنامهریزی درسی به فهم برنامهدرسی، تاکید بر متغییرهای بیرون مدرسهای، کلیت پردازی، غلبه نظریه بر عمل، استفاده از خودشرح حالنویسی و تعبیر معنای Currere به گذر زندگینامهای، بهبود رشته مطالعات برنامههایدرسی به عنوان گفتوگوهای پیچیده، بینالمللی کردن رشته مطالعات برنامهدرسی برای تقویت گفتمانهای فرهنگی در حوزه و تاریخ نگاری برنامهدرسی. در ادامه نقد نومفهومگرایان بر مواضع موجود برنامهدرسی و نیز نقدهای مهمی که از بیرون بر نومفهومگرایی وارد آمده مورد تفسیر قرار گرفتهاند.
فرهاد سراجی، حجت الاسلام سید حمید حسینی، عبدالرحیم سرو دلیر،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
هدف کلی این پژوهش تعیین ملاکهای سنجش اثربخشی دورههای آموزش مجازی حوزوی است. آموزشهای حوزوی ماهیتا و از جهات مختلف با آموزشهای شغلی و دانشگاهی تفاوت دارد و از این رو برای سنجش اثربخشی آنها باید به این تفاوتهای بارز توجه نمود. پژوهش حاضر براساس این ایده تلاش می کند با استفاده از روششناسی پژوهشی کیفی و از طریق نظریه مبنایی چارچوبی برای سنجش اثربخشی دورههای آموزش مجازی حوزوی ارائه کند. شرکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دست اندرکاران مجرب و متخصص در زمینه آموزشهای مجازی حوزوی هستند که در موسسههای آموزش حوزوی و حوزههای علمیه مستقر در شهر قم مشغول به کار هستند. ابزار جمعآوری دادههای پژوهش، مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختاریافته بوده است. تحلیل دادهها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفت. در مرحله کدگذاری باز 114 کد شناسایی و سپس شش مقوله مهم ایجاد شد. با چرخشهای مکرر در مصاحبهها، یک مقوله اساسی منتج گردید. براساس یافتههای این پژوهش برای سنجش اثربخشی آموزشهای مجازی حوزوی در لایه عمومی(سطحی) باید به شش مقوله شامل؛ ارزشهای بنیادین آموزشهای حوزوی، غایتهای آموزش مجازی حوزوی، طراحی برنامهدرسی، ویژگیهای استاد، ویژگیهای یادگیرنده (طلبه) و نتایج نگرشی و رفتاری توجه نمود که با توجه به ارزشهای بنیادین حاکم بر فضای آموزشهای حوزوی مجازی از ارتباط متقابل بین این عوامل شش گانه یک خصیصه مهم روحیه طلبگی اولویت پیدا میکنند. این ویژگی به عنوان لایه خاص (عمیق) در سنجش اثربخشی آموزشهای حوزوی باید مدنظر قرار گیرد. ویژگی حس طلبگی دربرگیرنده مولفههای خردهتر مانند؛ زی طلبگی، کنجکاوی معرفتی و دینی، ساده زیستی، مهارتهای تبلیغی، رعایت حرمت استاد، دریافت حس باطنی و یادگیری مداوم است.
مرضیه اژدری، نعمتاله موسیپور، مسعود صدرالاشرافی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
در این مقاله گزارشی از میزان تحقق اهداف برنامهدرسی کسبشده فیریک و آزمایشگاه سال سوم دبیرستان ارائه میشود. این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی و ارزشیابی است و از نظر نحوه گردآوری دادهها در زمره پژوهشهای زمینهیابی قرار دارد. با استفاده از آزمون پیشرفت تحصیلی، میزان تحقق هدفهای برنامهدرسی با سنجش 369 نفر از دانشآموزان رشتههای ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه پنج منطقه جغرافیایی شهر تهران به انجام رسید. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که: 1- اهداف حیطه دانشی درس فیزیک 3 و آزمایشگاه تحقق یافته است. 2- بین دانشآموزان دختر و پسر رشتههای ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود ندارد. 3- بین دانشآموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد.
شیرین دوائی، سید محمدرضا امام جمعه، غلامعلی احمدی،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی و تدوین مهارتها و صلاحیتهای مورد نیاز معلمان در زمینه کاربست ICT در آموزش و یادگیری میباشد. این مطالعه یک پژوهش توصیفی- پیمایشی میباشد که جمعآوری دادههای آن به روش دلفی انجام شده است. بدین منظور از 10 نفر از کارشناسان و متخصصان برنامه درسی در حوزه فناوریهای نوین از جمله ICT و مدرسان IT در بنیاد ICDL و دستاندرکاران هوشمند سازی مدارس، همچنین 25 معلم منتخب شاغل در مدارس هوشمند با ویژگیهای، تجربه تولید محتوای الکترونیکی و سابقه کاربست ICT در کلاس، دعوت به همکاری ومشارکت در طرح شد. در مرحله اول متخصصان گویهها را اولویتبندی کردند و عدد هر گویه را با توجه به مهم بودن و به ترتیب نیاز و اولویت کاربست معلم در کلاس درس مشخص نمودند. در این مرحله با توجه به پاسخ های متخصصان با انجام 2 آزمون (ضریب همبستگی اسپیرمن وآزمون فریدمن) میزان توافق 10 استاد شرکت کننده واعتبار اولویت های تعیین شده کل افراد شرکت کننده در طرح مشخص گردید. در مرحله دوم پس از اعمال اولویتهای تعیین شده، جهت کسب حصول حداکثری توافق، گویهها مجدداً در اختیار مخاطبان طرح قرار گرفت و با توافق 48/ 95 درصدی به تأیید رسید. یافتههای پژوهش نشان میدهد درمرحله دوم نسبت به مرحله اول میانگین نمرات افزایش ومتوسط انحراف معیار کاهش یافت که نشان از همگرا شدن نظرات مخاطبان شرکت کننده در طرح بود. کلیه ضرایب همبستگی در سطح آلفای 1 درصد معنا دار است که نشان از توافق بالا و روایی گویههای هر مؤلفه میباشد. نتیجه اینکه در این پژوهش مهارتهای کاربست ICT به دو مؤلفه مهارتهای عمومی و تخصصی و صلاحیتهای کاربست ICT به سه مؤلفه شناختی، عملکردی و عاطفی با نظر متخصصان تعیین و اولویت بندی گردید.
مجید علی عسگری، حسین چهارباشلو، عاطفه عطاران،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
مجید علی عسگری[1] حسین چهارباشلو[2] عاطفه عطاران[3] چکیده: پژوهش حاضر در زمینه یکی از اساسی ترین مباحث روز در حوزه آموزش و پرورش و برنامه ریزی درسی تحت عنوان «آموزش حقوق بشر» انجام شده است. بدین منظور با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، 36 جلد کتاب درسی دوره آموزش ابتدایی سال تحصیلی 92-1391 که شامل 3924 صفحه بوده، مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از کتب درسی و برای بدست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفههای حقوق بشر و مقایسه ضرایب آنها، از روش آنتروپی شانون که برگرفته از تئوری سیستمهاست، استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهشی، توجه متعادلی به مولفههای حقوق بشر نشده و در میان صفحات کتب درسی این دوره، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اساسی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میباشد. همچنین بر اساس ضرایب اهمیت بدست آمده از فراوانیهای مربوط به خرده مولفهها، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفه حقوق زیست محیطی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفههای حق دادخواهی عادلانه و حق مالکیت میباشد.
[1]. دانشیار دانشگاه خوارزمی، aliasgari2002@yahoo.com [2]. دانشجوی دکترای برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی، hossein.charbashlu@gmail.com [3]. دانشجوی دکترای برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی، atefeh.ataran@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 28/09/1391؛ تاریخ پذیرش مقاله: 17/04/1392
خلیل غلامی، محمد اسدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: هدف اصلی مطالعهی حاضر، تبیین پدیدهی تدریس اثربخش در آموزش عالی بر اساس تجربهی حرفهای اساتید دانشگاه بهمنظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی و توسعهی مبانی پداگوژیکی و نظری تدریس در مراکز آموزش عالی است. رویکرد پژوهشگر در این بخش از پژوهش، رویکرد کیفی با استفاده از راهبرد پدیدار نگاری است. مشارکتکنندگان شامل 12 عضو هیئتعلمی از اساتید دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونهگیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه سازمانیافته جمعآوری شدند. روش تحلیل دادهها تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محور و منتخب بود. یافتههای مربوطه نشان داد که مقولههای اساسی تدریس اثربخش ازنظر اساتید شامل 1) مهارتهای ارتباطی؛ 2) خصوصیات آموزشدهنده و آموزشگیرنده؛ 3) مهارتهای آموزشی و 4) عوامل زمینهای است.
محمد عطاران، صغری ملکی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: هدف تحقیق کیفی حاضر، بررسی وضعیت آموزش در خانه در نظام آموزشی ایران است. این تحقیق در سال 1391 انجام شد. جامعه تحقیق با روش گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. مفاهیم مصاحبه، استخراج و طبقهبندی شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد که مشارکتکنندگان از طبقه متوسط و بالای متوسط جامعه ایران و دارای تحصیلات عالی هستند. مداخله مشارکتکنندگان تحقیق در آموزش فرزندان خود و پذیرش مخاطره آن بسیار بالاست. آنها درباره نظام رسمی آموزش ایران، نگرش مثبتی نداشتند ولی ترجیح آموزش در خانه، بیشتر جنبه آموزشی داشت و نه ایدئولوژیک. آنها نظام آموزش در مدرسه را نظامی یکسویه میدانستند که خلاقیت کودکان را نابود میکند و صرفاً تأکید بر حافظه دارد و از برخی موضوعات مانند ورزش، زبان انگلیسی، موسیقی و هنر غافل است. به نظر مشارکتکنندگان تحقیق، مدرسه محیطی بسته است که هر کس باید در آن بنشیند، گوش دهد و شخصیت واقعی خود را پنهان کند. آموزش در خانه در ایران محدود به کتاب درسی نیست و بیشتر در فضاهای طبیعی جریان دارد. این آموزش، مبتنی بر مهارتهای کوتاهمدت است و زمانبندی خاصی ندارد و مانند نمونههای جهانی آن منعطف است. یافتههای تحقیق نشان داد که این نوع آموزش در ایران روابط والدین با یکدیگر و فرزندانشان را افزایش داده است. فرزندان آنها در یادگیری مستقلاند و خود با محیط انطباق مییابند. ولی به دلیل تازگی این نوع آموزش و نیز غیرقانونی بودن آن، جامعه در این مرحله آن را نپذیرفته است. گهگاه نیز فرزندانی که در خانه آموزش میبینند و والدینشان با چالشهایی مواجه میشوند مانند تمسخر از سوی دیگران، نگرانی درباره آینده فرزندان و امثال اینها.
محمود مهرمحمدی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: بحران هویتی رشته مطالعات برنامه درسی را رنج میدهد. بهرغم توسعه کمی قابلتوجهی که رشته با آن مواجه بوده و اقبال قابلتوجهی که دانشجویان به این رشته نشان دادهاند اما هنوز مرزهای رشته بهدرستی تعریف و تبیین نشده است. این تعین نایافتگی حدود و ثغور موضوعی و مفهومی رشته گرچه آزاردهنده است، اما میتوان آن را به یک فرصت تبدیل کرد و از آن مبنا و متکایی برای نوگرایی، خلاقیت و تکثرگرایی هویتی ساخت. در این نوشتار رفتار نظام آموزشی در قبال دانشآموختگان رشته مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته و بر این نکته تأکید شده که بهرغم بحرانی که در حوزه هویتی گریبان رشته را گرفته است، دانشآموختگان آشنا با این حوزه دانشی مستحق این میزان بیتوجهی و بیمهری نیستند. در ادامه تحت عنوان انتظار نظام آموزشی از جامعه علمی مطالعات برنامه درسی به موضوع بازنگری در رویکرد تربیت دانشآموختگان پرداخته شده که درواقع وظیفه اصلی و مورد غفلت واقع شده متولیان رشته در جامعه است. در اثر این بازنگری، هویتهای تخصصی میتواند به شکلی برجستهتر از آنچه اکنون وجود دارد نمایان شود و ظرفیت خدمترسانی دانشآموختگان به نظام آموزشی نیز بالاتر رود. در پایان نقشه تکثر هویتی در رشته معرفی و چارچوب برنامهای همسو با آن برای دوره دکتری رشته ارائه شده است. به زعم نگارنده اجرای این برنامه بدیلی برای برنامه درسی کنونی است و میتواند هدف اعطای هویت تخصصی به دانشآموختگان رشته را بهتر تأمین نماید.
نرگس سجادیه، سعید آزادمنش،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: این پژوهش با تأکید بر اهداف تمهید در دوران کودکی در نظریه اسلامی عمل به نقد اهداف تفصیلی فعالیتهای دوره پیشدبستانی برنامه درسی ملّی پرداخته است. اهداف تفصیلی فعالیتهای دوره پیشدبستانی که بهنوعی زبان فنی و رسمی تعلیم و تربیت است، با روش تحلیل مفهومی و تطبیقی مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. بر این اساس، در بخش بررسی کلی، نخستین نکتهای که در تنظیم اهداف دوره پیشدبستانی مغفول واقع شده، عدم توجه به مقتضیات روانشناختی و رشدی کودکان در این سنین است. دوم، سلسله مراتب توجه به ارزشها، مطابق با معیارهای دینی در اهداف رعایت نشده است. سوم اینکه، ابهام مفهومی در بسیاری از واژگان بکار رفته در اهداف ملاحظه میشود. چهارم، اغتشاش در سطح تعریف اهداف – غایت، هدف کلی یا رفتاری- نقد دیگری است که بهصورت کلی بر اهداف مذکور وارد است. درنهایت، باید گفت که برخی اهداف با یکدیگر همپوشانی دارند که در این زمینه حذف و اصلاح صورت گرفته است. از سویی در سطحی عمیقتر، تحلیل تطبیقی 58 مورد هدف تفصیلی با 14 هدف تمهید در دوران کودکی از منظر رویکرد اسلامی عمل، نشان میدهد که چهار حالت ممکن در مورد اهداف تفصیلی دوره پیشدبستانی قابلذکر است. در حالت نخست، میان اهداف معیار و اهداف مورد بررسی همآوایی نسبی وجود دارد. در حالت دوم، بین اهداف دو مجموعه تقابل وجود دارد. این تقابل در دو سطحِ سطحی و عمیق مورد بازشناسی قرار گرفته و در سطح نخست، رویکرد اصلاح و در سطح دوم، رویکرد اصلاح و حذف پیشنهاد شده است. در حالت چهارم، با اهدافِ معیارِ مغفول در اهداف برنامه درسی دوره پیشدبستانی مواجهیم که پیشنهاد تکمیلی ارائه شده است. در پایان برخی از اهداف تفصیلی فعالیتهای دوره پیشدبستانی اصلاح و بازتولید شدهاند.
عطیه سادات حسینی یزدی، مهدی سبحانی نژاد،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: پژوهش مؤثر مستلزم نهادینهسازی دانش، عاطفه مثبت و عمل پژوهش در محقق و یا نهادینهسازی نگرش جامع پژوهشگری در او است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهومپردازی مجدد نتایج پژوهشهای پیشین، انجام شده است. بر این اساس سوابق نظری و پژوهشی مرتبط با تحقق نگرش جامع پژوهشگری را تحلیل و ابعاد سهگانه؛ شناختی، عاطفی و عملکردی چارچوب نظری مذکور را به همراه مؤلفههای مطرح در ابعاد و گویههای مبین، سازماندهی نموده است. در پایان به ساختاری نمونه در طراحی عناصر عمومی برنامه درسی مدرسهای جهت تحقق نگرش جامع پژوهشگری، ارائه شده است.
محمد رحمان پور، احمدرضا نصر اصفهانی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: برنامه درسی همواره مهمترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار میرود که تحقیقات نسبتاً گستردهای را به خود اختصاص داده است. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روششناسی پژوهشهای برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت. به این منظور از میان پژوهشهای انجام گرفته در این حوزه، تعداد 30 پژوهش داخلی از 13 مجله و 30 پژوهش خارجی از 14 مجله معتبر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهشهای خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی، رویکرد غالب بود بهطوری که 60% پژوهشها مبتنی بر رویکرد مزبور بود. در این میان پژوهشهای موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 5/37% دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود. همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمّی در ایران، رویکرد غالب پژوهشی با 50% فراوانی بود. در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی 8/85%، پرکاربردترین روش بود. همچنین این پژوهش نشان میدهد که روند پژوهشها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوانتر بود.
حمیده یاقوتی، محمد جوادی پور، علی اکبر خسروی،
دوره 1، شماره 2 - ( 12-1392 )
چکیده
چکیده: هدف عمده این پژوهش امکان بهکارگیری رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیتبدنی مقطع ابتدایی از دیدگاه متخصصان است. روش پژوهش حاضر توصیفی ـ پیمایشی است. جامعهی آماری این پژوهش را اساتید و صاحب نظران رشتهی علوم تربیتی با گرایش برنامهریزی درسی و اساتید و صاحب نظران رشتهی تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامهریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت بدنی دانشگاههای دولتی شهر تهران تشکیل میدهند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامهی محقق ساختهی 25 سؤالی جمعآوریشده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از دو روش آماری t تک نمونهای و خطی- لگاریتمی بررسی شده است. یافتههای به دست آمده از طریق روش آماری t تک نمونهای حاکی از آن است که از دیدگاه متخصصان تدوین اهداف، انتخاب محتوا و همچنین انسجام تجربیات فراگیران از طریق ارائه برنامه درسی تربیتبدنی بهصورت تلفیقی معنادار است. همچنین نتایج حاصل از روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که دیدگاه متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان نسبت به تدوین برنامه درسی تربیتبدنی تلفیقی معنادار است و دیدگاه متخصصان با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه عامل معنادار نیست. بر اساس نتایج این پژوهش از نظر متخصصان با توجه به مؤلفههای برنامهریزی درسی میتوان برنامه درسی تربیتبدنی را بهصورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود. همچنین از نظر متخصصان با توجه به عامل جنسیت و میزان موافقت میتوان برنامه درسی تربیتبدنی را بهصورت تلفیقی تهیه و تدوین کرد. با توجه به عامل سابقه تدریس و تعامل سه عامل تهیه برنامه درسی تربیتبدنی بهصورت تلفیقی از نظر متخصصان اختلافنظر وجود دارد.
زهرا گویا،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: در سال 1375، در اولین کنفرانس آموزش ریاضیِ ایران که در اصفهان برگزار شد، وظیفه خود دانستم که به عنوان یک متخصص آموزش ریاضی، مقالهای با عنوان «آموزش ریاضی چیست؟» ارائه دهم و علت تلاش برای تأسیس رشته آموزش ریاضی را در کشور بیان نمایم. اکنون پس از شانزده سال، جا دارد که با بازتابی بر این حرکت توسعهایِ شتابدار، به خود یادآوری کنیم که «چه چیزهایی در حوزه آموزش ریاضی نیستند!». بر این اساس، تحقیق حاضر در قالب فراتحلیلی بر مقالات ارائه شده به دوازدهمین کنفرانس آموزش ریاضی در ایران که در اولویت پذیرش واقع نشدند، انجام شد. فایل PDF تمام مقالهها که بدون نام بودند و کدگذاری شده بودند، دادههای این پژوهش را تشکیل دادند. هدف اصلی این پژوهش، بازتاب بر راه رفته شده تا حال است، با این امید که «با درس گرفتن از تاریخ، مجبور به تکرار آن نشویم.»
مجید حق وردی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: این مطالعه ابتدا به معرفی ماهیت مسائل کلامی و فرایند حل آنها میپردازد سپس با مرور ادبیات پژوهشی در رابطه با مشکلات دانشآموزان در حل مسائل کلامی، به بررسی ریشه اصلی این مشکلات در فهم ناقص مسائل به دلیل دشواری متن و وجود زمینههای ناآشنا در مسائل کلامی دوره راهنمایی پرداخته است. در ادامه به اثربخشی انواع جملهبندی های مجدد زمینهای، مفهومی و ترکیب آنها بر تسهیل حل مسائل کلامی پرداخته است. لذا 80 دانشآموز پایه هفتم بهصورت تصادفی به یکی از شرایط مذکور و یک گروه کنترل گمارده شدند. دانشآموزان ابتدا به پیشآزمون سپس، بهجز گروه کنترل، یکی از انواع آزمونهای جملهبندی مجدد مسائل کلامی را پاسخ دادند. نتایج نشان داد که انواع تغییر جملهبندی مسئله کلامی، حل مسئله را تسهیل میکند. این یافتهها میتواند به مؤلفان کتابهای درسی کمک کند تا به بازنگری و طراحی مجدد مسائل کلامی در کتابهای درسی ریاضی پایه های ششم تا هشتم بپردازند.
سهیلا غلامآزاد،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: در اواخر دهه 70 میلادی، آموزش ریاضی واقعیتمدار (RME) در پاسخ به نهضت ریاضی جدید در امریکا و رویکرد آموزش ریاضی مکانیکی در هلند توسط فرودنتال و همکارانش معرفی شد. بر اساس این رویکرد، برنامههای آموزشی باید فرصتی در اختیار دانشآموزان قرار دهد تا از طریق انجام دادن فعالیتهای مناسب، به بازآفرینی ریاضی بپردازند. در سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران نیز ملاحظه میشود که در بخش جهتگیریهای کلی در سازماندهی محتوا و آموزشِ حوزه یادگیری ریاضی، بر وجه واقعیتمداری برنامه بهطور ضمنی، تأکید شده است. در این مقاله، ضمن معرفی جنبههای مختلف این رویکردِ برنامهای در آموزش ریاضی، به پژوهشی اشاره می شود که به روش تحلیل محتوا انجام شد و مضمون موردنظر برای تحلیل محتوا، واقعی بودن زمینههای مورد استفاده در کتاب تازه تألیف ریاضیات 1 بود.
مانی رضایی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: پژوهش در مورد سیر برنامه درسی و کتابهای درسی در ایران، یکی از حوزههایی است که مطالعات اندکی در آن صورت گرفته و گزارشهای پژوهشی یا نتایجی از چنین پژوهشهایی، در اسناد مورد بررسی بهدست نیامد. مقاله، گزارشی از پژوهشی جامع در فاصله شروع برنامه آموزش رسمی دوره متوسطه (1304) در ایران تا 1388 (زمان جمعآوری دادهها) است و موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: (1) سیر تاریخی تغییراتِ کلی نظام آموزش رسمی؛ (2) پنج دوره تاریخی در تغییر کتابهای درسی ریاضی؛ (3) سیر تغییر محتوای آموزشی و مواد درسی ریاضی. پژوهش، به لحاظ روشی، پژوهشی تاریخی است و با هدف شناخت بهتر روند شکلگیری کتابهای دوره متوسطه انجام شد. تلاش شد تا تمام کتابهایی که بهعنوان کتاب درسی ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد و محتوای آنها از نظر موضوعی (ریاضی) بررسی شود. مقاله با بررسی مثلثات، سیر تحولات آن در این فاصله زمانی به جمعبندی و نتیجهگیری میپردازد.
ابوالفضل رفیع پور،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: هدف مقاله حاضر، مرور پژوهشهای حوزه مدلسازی و کاربرد است تا از این طریق، حوزه مدلسازی و کاربرد را بهعنوان یک حوزه پژوهشی معرفی نماید. در این مقاله، ابتدا منظور از اصطلاح مدلسازی و کاربردها در آموزش ریاضی تبیین خواهد شد و تفاوت آن با تعابیر دیگری از واژه مدلسازی که در سایر رشتهها وجود دارد، بیان میگردد. همچنین، اصطلاحات سواد عددی، سواد کمّی، ریاضیوار کردن و مسائل کلامی که ممکن است گاهی بهجای مدلسازی به کار بروند ولی معنای کامل مدلسازی را در بر ندارند، در این مقاله معرفی میشوند. در ادامه، چرخه مدلسازی و مراحل مختلف آن معرفی میگردد. سپس به برخی از پژوهشهای انجام شده در حوزه مدلسازی و کاربرد اشاره میشود و یکی از این پژوهشهای داخلی در مورد ارزشیابی سطوح شایستگی مدلسازی با شرح روش و نتایج آن ارائه میگردد. در پایان، این مقاله، با ارائه چند سؤال پژوهشی برای مطالعات آتی، به پایان میرسد.
مجتبی اسکندری، ابراهیم ریحانی،
دوره 2، شماره 3 - ( 6-1393 )
چکیده
چکیده: در بخش اول این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی طرح مسئله پرداخته میشود و پسازآن، برخی از چارچوبها و دستهبندیهایی که در خصوص طرح مسئله طراحی شدهاند مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. در بخش دوم مقاله، پژوهشی که در ایران انجام شده، معرفی و تشریح میشود. این پژوهش به روش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل انجام شده است و هدف آن، بررسی تأثیر پرورش مهارت طرح مسئله بر توانایی حل مسئله ریاضی دانشآموزان پایه سوم راهنمایی است. یافتههای بخش اول نشان میدهد که مهارت طرح مسئله، با توانایی حل مسئله، خلاقیت و تفکر واگرا در ارتباط است و باعث ارتقای هم میشوند. همچنین، از فرایند طرح مسئله میتوان بهعنوان ابزاری جهت به دست آوردن آگاهی بیشتر نسبت به آنچه در ذهن دانشآموزان میگذرد، استفاده نمود. نتایجِ تحلیل آزمون t در بخش دوم پژوهش نشان میدهد که استفاده از فعالیتهای طرح مسئله در کلاس درس و پرورش مهارت طرح مسئله در دانشآموزان، توانایی حل مسئله آنها را ارتقا میبخشد.