4 نتیجه برای تجربه زیسته
اقای صادق زارع صفت،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
این پژوهش با هدف واکاوی تجارب زیست شده برنامۀ درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان پرداخته است تا در سایۀ چنین تلاشی به تدوین الگویی مفهومی دست یابد. این پژوهش رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه دارد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافتهای بود که دادههای آن بر اساس تحلیل محتوا و الگوی کلایزری در میان 24 نفر دانشجو ـ معلمان، 15 نفر استاد راهنما و 18 نفر معلم راهنما از گروههای مختلف آموزشی استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسائل برنامۀ درسی کارورزی در شبکهای از مقولات قرار میگیرند، در بخش اساتید راهنمای کارورزی درمجموع 4 مقولۀ شناختی، نگرشی، سازمانی و تعاملاتی، در بخش معلمان راهنما 3 مقولۀ سازمانی، نگرشی و تعاملاتی، در بخش کارورزان 5 مقولۀ شناختی، عاطفی، نگرشی، رفتاری، تعاملاتی و مقولۀ سایر مسائل تدوین گردیده است. در انتها نکاتی جهت بهبود کیفیت برنامۀ درسی کارورزی پیشنهاد شده است.
آقای صادق زارع صفت، دکتر مرضیه دهقانی، دکتر رضوان حکیم زاده، دکتر مرتضی کرمی، دکتر کیوان صالحی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
این پژوهش جستاری در تجربۀ زیستۀ اعضای هیئتعلمی دانشکدههای ریاضیات، فنی و مهندسی و علوم پایه (STEM) در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1396 از اجرای برنامههای درسی توسعۀ حرفهای است. دادههای این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و دادهها از طریق روش کدگذاری و مقولهبندی تجزیه و تحلیل شدهاند. نمونهگیری در این بخش از طریق هدفمند از نوع معیاری بوده و در مجموع 21 نفر شرکت نمودهاند. برای اعتبار یافتهها بهوسیلۀ فن دلفی از سوی صاحبنظران و کارشناسان بر روی مقولات توافق شده است. با توجه به ساختار پژوهش و حوزههای چهارگانه در برنامههای درسی، برداشت محققین از مضامین و مفاهیم مرتبط با هر حوزه ارجاع داده شده است. در مجموع 37 مقوله و درنهایت به 4 طبقه کلی شامل طراحی و تدوین، اجرا، زمینه و ارزشیابی در سه بخش نقاط قوت، مسائل پیشرو و مطلوبیت برنامههای درسی مضمون یابی شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که فاصلۀ زیادی میان طراحی و اجرای برنامهها بوده است و همچنین الگویی مفهومی مبتنی بر تجارب زیستۀ اعضای هیئتعلمی تدوین و در انتها پیشنهادهایی ارائه شد.
|
خانم ساراسادات خلیفه سلطانی، دکتر کورش فتحی واجارگاه، دکتر نعمت الله فاضلی، دکتر محبوبه عارفی، دکتر گلنار مهران،
دوره 7، شماره 14 - ( 7-1398 )
چکیده
جنسیت، درک و تفسیر متفاوتی از تجربۀ تربیتی را القاء میکند و درنتیجه، این تفاسیر متفاوت از تعاملات، و ظرفیتهای بالقوه می توانند نگاهی تازه به آموزش عالی را فراهم سازند. مقاله حاضر با بهرهگیری از پژوهش روایتی و با رویکرد نظری پساساختارگرایی به جنسیت در پی توصیف تجربه زیسته زنان دانشجو دکترا رشته علوم تربیتی و چگونگی درک و تفسیر آنان از جنسیت در طی مسیر تحصیل در آموزش عالی است. مشارکتکنندگان در پژوهش، شش تن از دانشجویان زن دکترا مشغول به تحصیل در رشته علوم تربیتی در یکی از دانشگاههای دولتی شهر تهران هستند که روایتهایشان از طریق دو مصاحبه گرداوری شد. مصاحبه نخست به صورت روایتی دربارۀ سفر تربیتی آنها در آموزش عالی به صورت حضوری و مصاحبه دوم به صورت نیمهساختاریافته باتمرکز بر موقعیتهای خاص بازگو شده در مصاحبه نخست، از طریق پیامرسانهای اینترنتی انجام شد.
سهیلا داداشی، بتول سبزه، تهمینه بازگیر،
دوره 10، شماره 20 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تجارب معلمان در اجرای برنامه درسی هنر در بستر آموزش مجازی دوره اول ابتدایی انجام شد. بدین منظور از روش پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی استفاده گردید. مشارکتکنندگان در پژوهش شامل معلمان دوره اول ابتدایی در سال تحصیلی 1399-1400 شهر پرند بود که به روش نمونهگیری هدفمند با تعداد 11 نفر به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش مصاحبه نیمهساختارمند بود. دادههای حاصل از مصاحبه به روش تحلیل محتوای استقرایی و با استفاده از تکنیک کدگذاری باز در بخشهای مفهوم، زیر مقولات و مقولات اصلی استخراج گردید. مهمترین مقولات استخراج شده شامل اهداف نوین، تکالیف خلاقانه، روش تدریس نوین، استفاده از انواع بازی، سایتهای اینترنتی آموزش هنر، فایل صوتی (قصهگویی) بود. همچنین مهمترین مزیتهای استخراج شده شامل استفاده از منابع و مواد متنوع در آموزش، بهرهگیری مناسب و بهینه از زمان آموزش، ارتباط بیشتر معلم با فرد فرد دانش آموزان، غنی تر شدن تجارب یادگیری بود.