18 نتیجه برای محتوا
مجید علی عسگری، حسین چهارباشلو، عاطفه عطاران،
دوره 1، شماره 1 - ( 11-1392 )
چکیده
مجید علی عسگری[1] حسین چهارباشلو[2] عاطفه عطاران[3] چکیده: پژوهش حاضر در زمینه یکی از اساسی ترین مباحث روز در حوزه آموزش و پرورش و برنامه ریزی درسی تحت عنوان «آموزش حقوق بشر» انجام شده است. بدین منظور با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، 36 جلد کتاب درسی دوره آموزش ابتدایی سال تحصیلی 92-1391 که شامل 3924 صفحه بوده، مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از کتب درسی و برای بدست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفههای حقوق بشر و مقایسه ضرایب آنها، از روش آنتروپی شانون که برگرفته از تئوری سیستمهاست، استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهشی، توجه متعادلی به مولفههای حقوق بشر نشده و در میان صفحات کتب درسی این دوره، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اساسی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی میباشد. همچنین بر اساس ضرایب اهمیت بدست آمده از فراوانیهای مربوط به خرده مولفهها، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفه حقوق زیست محیطی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به خرده مولفههای حق دادخواهی عادلانه و حق مالکیت میباشد.
[1]. دانشیار دانشگاه خوارزمی، aliasgari2002@yahoo.com [2]. دانشجوی دکترای برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی، hossein.charbashlu@gmail.com [3]. دانشجوی دکترای برنامه ریزی درسی دانشگاه خوارزمی، atefeh.ataran@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 28/09/1391؛ تاریخ پذیرش مقاله: 17/04/1392
رضا رحیمی، علیرضا عصاره، بهرام صالح صدق پور،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه مؤلفههای خلاقیت در کتاب درسی ریاضی پایۀ ششم ابتدایی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل یک جلد کتابدرسی پایۀ ششم ابتدایی در سال تحصیلی 92-1391 است. حجم نمونه برابر با حجم جامعه انتخاب گردید. در این تحقیق بهمنظور اعتبار یابی و روایی صوری از دیدگاههای صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت استفادهشده است و جهت پایایی با توجه به روش همبستگی پیرسون، ضریب توافق بین کدگذاران 89/0 بهدستآمده است. ابزارهای این تحقیق، فرم تحلیل محتوا با توجه به الگوی آموزش خلاقیت پلسک است. برای تحلیل محتوای کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی از یک فرم کدگذاری شده استفاده شد، این کار طی چهار مرحله انجام گرفت: در مرحلۀ اول واحدهای فعال و غیرفعال کتابها مشخص گردید و در مرحلۀ دوم واحدهای غیرفعال حذف گردید و در مرحلۀ سوم واحدهای فعال بر مبنای شاخصهای چرخۀ خلاقیت هدایتشدۀ پلسک، کدگذاری شدند و در مرحلۀ چهارم دادههای حاصل از یافتههای تحقیق با استفاده از شیوههای آمار توصیفی و روش تجزیهوتحلیل آنتروپی شانون مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که میزان توجه و درگیری با شاخصهای الگوی خلاقیت پلسک و مقدار ضریب اهمیتهر یک از این شاخصها در کتاب ریاضی پایۀ ششم ابتدایی بسیار کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول خلاقیت پلسک منطبق نیست و مطابق این دیدگاه کمتر میتوانند در ایجاد و پرورش خلاقیت در یادگیرندگان مؤثر باشند.
رضا وفائی، مهدی سبحانی نژاد،
دوره 3، شماره 5 - ( 3-1394 )
چکیده
پ&zwjژوه&zwjش ح&zwjاض&zwjر ب&zwjا ه&zwjدف ب&zwjررس&zwjی م&zwjی&zwjزان ت&zwjوج&zwjه ب&zwjه مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در ک&zwjت&zwjابه&zwjای درسیِ دورۀ م&zwjت&zwjوس&zwjطه در س&zwjال ت&zwjح&zwjص&zwjی&zwjل&zwjی93ـ1392 ان&zwjج&zwjام ش&zwjد. تحقیق به شیوۀ تحلیل محتوا و اسنادی انجام شده است. جامعۀ پژوهشی حاضر، شامل کلیۀ کتابهای درسی دورۀ دوم متوسطۀ نظری در سال تحصیلی 93-1392 است که درمجموع شامل 32 کتاب است. از بین جامعۀ پژوهش، تعداد 7 عنوان کتاب درسی شامل کتابهای؛ مطالعات اجتماعی سال اول متوسطه، جامعهشناسی 1، جامعهشناسی 2، علوم اجتماعی سال چهارم متوسطه، تاریخ ایران و جهان 1و 2، تاریخشناسی سال چهارم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی که توقع طرح مؤلفههای آموزش چند فرهنگی در آنها وجود دارد، نمونه پژوهش را تشکیل میدهند. . ابزار پژوهش در بخش تحلیل اسنادی فرم فیشبرداری و در بخش تحلیل محتوا چکلیست یا سیاهۀ تحلیل محتوا بوده است. دادههای تحلیل محتوا با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شده است. ع&zwjم&zwjدهت&zwjری&zwjن ی&zwjاف&zwjت&zwjهه&zwjای پ&zwjژوه&zwjش ع&zwjب&zwjارت اند از: از م&zwjج&zwjم&zwjوع 180 ف&zwjراوان&zwjی م&zwjرت&zwjب&zwjط در ک&zwjت&zwjب درس&zwjی دورۀ م&zwjت&zwjوس&zwjطه، کتاب درسی تاریخ (1) با 76 ف&zwjراوان&zwjی مرتبط با مؤلفههای آموزش چند فرهنگی ، ی&zwjع&zwjن&zwjی (22/42%) بیشترین میزان توجه به مؤلفههای آموزش چند فرهنگی و کتاب درسی مطالعات اجتماعی اول متوسطه با 5 فراوان یعنی (77/2%)، کمترین میزان توجه به مؤلفههای آموزش چند فرهنگی را داشتهاند. از بین مؤلفههای مطرح در آموزش چند فرهنگی بیشترین میزان توجه به مؤلفه «معرفی فرهنگهای مختلف به دانشآموزان در محتوای کتب درسی» با 59 فراوانی مرتبط با مؤلفههای آموزش چند فرهنگی یعنی (77/32%) و کمترین میزان توجه مربوط به مؤلفههای «کمک به درک و تحمل آراء متفاوت از فرهنگهای دیگر در محتوای کتب درسی و تعریف تکالیف چند فرهنگی برای دانشآموزان در محتوای کتب درسی» با یک فراوانی یعنی (55/0%) است.
آقای حسن نجفی، دکتر مهدی سبحانی نژاد، دکتر رضا جعفری هرندی،
دوره 3، شماره 6 - ( 12-1394 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل میزان توجه به ابعاد هفتگانۀ اهداف مصوب در کتابهای درسی ادبیات فارسی دورۀ متوسطۀ ایران است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا بوده و رویکرد آن نیز کاربردی است. جامعۀ آماری پژوهش، کلیۀ کتابهای درسی ادبیات فارسی دورۀ متوسطۀ در سال تحصیلی 93- 1392 است که با توجه به ماهیت موضوع پژوهش و محدودیت جامعۀ آماری از نمونهگیری صرف نظر شده، کل آنها به عنوان نمونه در نظر گرفته شدهاند. ابزار اندازهگیری چک لیست تحلیل محتوای محققساخته بوده و نتایج پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتهاند. عمدهترین نتایج پژوهش بیانگر آن است که: 1. از مجموع 2656 مرتبه توجه به ابعاد هفتگانۀ اهداف مصوب، پایۀ اول با 637 فراوانی یا 24 درصد، پایۀ دوم با 634 فراوانی یا 9/23 درصد، پایۀ سوم با 508 فراوانی یا 1/19 درصد و پایۀ چهارم با 877 فراوانی یا 33 درصد؛ به ابعاد و مقولههای مورد بررسی پرداختهاند. 2. بُعد فرهنگی و هنری با 730 فراوانی یا 5/27 درصد، بیشترین و بُعد اقتصادی با 71 فراوانی یا 7/2 درصد، کمترین توجه را به خود اختصاص دادهاند.
نیلوفر مرتضی نژاد، دکتر محمد عطاران، دکتر علی حسینی خواه، دکتر عفت عباسی،
دوره 5، شماره 9 - ( 6-1396 )
چکیده
آموزش کارآفرینی از حوزههای علمیای است که رشد سریعی دارد اما محتوا و روش تدریس آن مبهم است. در این مقاله مطالعات موجود دربارۀ عناصر برنامۀ درسی کارآفرینی - اهداف، محتوا، رویکردهای تدریس و ارزشیابی - گردآوری و با سنتز آنها ترکیبی بهینه ارائه شده است. معیار انتخاب این مطالعات، مطالعۀ یک یا چند عنصر فوق در دورۀ آموزش عمومی، طی سالهای 2016-2000 بوده است. در پایان هر بخش تجمیع یافتهها و نتیجهگیری کلی ارائه شده است. طبق یافتههای تحقیق، اهداف دورۀ ابتدایی، آشنایی با مفاهیم پایه، انگیزه، علاقه و روحیۀ کارآفرینانه و در دورۀ متوسطه، پرورش مهارتها و شایستگیهای کارآفرینی است. محتوا منطبق بر اهداف بوده و در سه سال نخست ابتدایی، تلفیقی و پس از آن به هر دو حالت تلفیق و درس جداگانه است. رویکردهای فعال تدریس، بهویژه رویکردهای استقرایی و شهودی مناسباند. رویکردهای ارزشیابی اصیل و عملکردی تناسب بیشتری با ماهیت کارآفرینی دارند؛ در نهایت باید اضافه کرد که ارزشیابیهای تکوینی در این عرصه حائز اهمیت هستند.
آقای محمد فیروزی، دکتر محمد سیفی، دکتر علی حسینی مهر، دکتر علیرضا فقیهی،
دوره 6، شماره 11 - ( 6-1397 )
چکیده
شکوفاسازی ظرفیتهای هنری دانشآموزان از رسالتهای مهم آموزش و پرورش در سند تحول بنیادین است. از یک سو محورهای پنجگانۀ تربیت هنری متشکل از ارتباط با طبیعت، زیباییشناسی، تولید هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و نقد هنری و از سوی دیگر ساختار محتوایی کتابهای درسی فرهنگ و هنر شامل هنرهای تجسمی، خوشنویسی، هنرهای سنتی، آوایی و نمایشی همگی موضوعاتی هستند که میبایست در پرورش توانمندیهای بالقوۀ آدمی، مد نظر برنامهریزان قرار گیرند. این مطالعه به شیوۀ تحلیل محتوا صورت گرفت. جامعۀ هدف عبارت بود از کتابهای درسی فرهنگ و هنر هر سه پایۀ دورۀ اول متوسطه در سال تحصیلی 95-1394. واحد ثبت به متن، تصویر و فعالیت اختصاص یافت. کدگذاری به شیوۀ قیاسی و براساس محورهای موضوعی و ساختاری آموزش فرهنگ و هنر انجام پذیرفت. به منظور اعتباربخشی به فرایند کدگذاری، ده درصد از محتوا توسط ارزیاب دوم کدگذاری شد که میزان همبستگی برابر 89/0 بود. نتایج نشان داد که پرکاربردترین محورهای تربیت هنری به ترتیب عبارتند از تولید هنری، زیباییشناسی، نقد هنری، آشنایی با تاریخ و میراث فرهنگی-هنری و ارتباط با طبیعت. همچنین، اولویتهای اول تا پنجم در ساختار محتوایی کتابها عبارتند از هنرهای تجسمی، هنرهای سنتی، خوشنویسی، هنرهای آوایی و هنرهای نمایشی. بررسی الگوی ساختار برنامۀ درسی نیز نشان داد که به هر سه وجه فعالیتهای تجویزی، نیمهتجویزی و غیرتجویزی توجه شده، اما محتوای این کتابها به لحاظ تناسب فعالیتها با محتوای آموزشیِ ارائه شده، شکل تلفیق، توازن و تنوع محتوایی و عدم تحریک و تهییج خلاقیت دانشآموزان نیازمند بازنگری است. |
خانم هاله شیخ الاسلامی، دکتر غلامعلی احمدی، دکتر علیرضا عصاره، دکتر ابراهیم ریحانی،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر کتابهای ریاضی و آمار(1) و راهنمای معلم پایه دهم رشته انسانی با تاکید بر رویکرد زمینه محور به روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری کتابهای درسی و راهنمای معلم ریاضی دهم انسانی سال تحصیلی 96-1395 است. ابزار پژوهش، فرم تحلیل محتوا با توجه به رویکرد ریاضیات زمینه محور است. از روش تحلیل آنتروپی شانون به منظور محاسبه میزان اهمیتی که در طراحی کتاب های درسی و راهنمای معلم ریاضی پایه دهم انسانی به چهار مؤلفه رویکرد زمینه محور شامل دارا بودن موقعیت عملی، واقعی بودن، مرتبط بودن با تجارب زندگی روزمره دانش آموزان و باز بودن داده شده، استفاده گردید. نتایج حاصل حاکی از این است که میزان توجه و درگیری با چهار مولفه ریاضیات زمینه محور و مقدار ضریب اهمیت هر یک از این مولفه ها کم بوده و محتوای درسی کتاب مذکور بر اصول ریاضیات زمینه محور منطبق نیست.
دکتر زینب گلزاری،
دوره 7، شماره 13 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از این مطالعه موردی، تعیین تاثیر استفاده از کد های دسترسی سریع در افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1397-1396 است که به صورت تصافی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از محتوای آموزشی مجهز به فناوری کدهای دسترسی سریع، به مدت یک ترم تحصیلی آموزش دیدند.فناوری کدهای دسترسی سریع بارکدی دو بعدی است که با کمک پوینده کدهای دسترسی سریع، بر روی تلفن همراه دوربین دار و تلفن هوشمند یا تبلت، قابل خواندن است. این بارکد می تواند محتوای آموزشی را به صورت متن، تصویر یا فیلم آموزشی، در اختیار کاربر قرار دهد. نتایج این مطالعه نشان داد که تلفیق کدهای دسترسی سریع با محتوای آموزش، بر افزایش انگیزه تحصیلی دانشجویان تاثیر مثبت دارد.
خانم نسرین نجاتی برزکی، دکتر سید احمد مدنی، دکتر محمد امینی،
دوره 8، شماره 15 - ( 1-1399 )
چکیده
در این تحقیق میزان تسلط دانشآموزان دختر دوره دوم ابتدایی روی محتوای علوم و ریاضیات مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط سطح تسلط با «قابلیت یادگیری» محتوای برنامه درسی تحلیل شده است. تحقیق حاضر از نوع آمیخته (کمی-کیفی) است. 914 نفر از دانشآموزان دختر دوره دوم ابتدایی به عنوان نمونه آماری به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز برای پایههای چهارم و پنجم از آزمونهای پایانی محققساخته گردآوری گردید و برای دروس علوم و ریاضیات پایه ششم نیز از آزمونهای سراسری این پایه استفاده شد. پایایی آزمونهای محققساخته نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ بین 77/0 تا 86/0 محاسبه شد که مطلوب بود. میزان یادگیری دانشآموزان تقریباً در نیمی از مطالب دروس علوم و تقریباً در تمامی مطالب دروس ریاضی زیر سطح تسلط است. به نظر میرسد «قابلیت یادگیری» محتوای این دروس به عنوان یکی از مهمترین عوامل شایسته توجه بیشتر است.
خانم زینب احمدی آذر سنگان، دکتر فائقه محمدی، دکتر فیروز محمودی،
دوره 8، شماره 16 - ( 7-1399 )
چکیده
هدف پژوهش بررسی چالشها و راهکارهایی می باشد که معلمان مدارس ابتدایی هوشمند شهر تبریز هنگام تولید محتوای الکترونیکی با استفاده از منابع آموزشی موجود در وب جهت تدریس در کلاس با آنها مواجه هستند. روش تحقیق پدیدارشناسی و. نمونه مورد بررسی، معلمان مدارس هوشمند ابتدایی شهر تبریز به تعداد15 نفر میباشند . جهت تجزیه و تحلیل دادهها از کدگذاری گلاسر و استراوس استفاده شده است. بمنظور کسب روایی و پایایی از روش بازبینی و تطبیق مکرر و متوالی دادهها استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که معلمان مدارس هوشمند در ارتباط با تولید محتوا با دو نوع چالش مهم مواجهند
نسرین مهدوی، زهرا نیکنام، محمد عطاران، نعمت اله موسی پور،
دوره 9، شماره 17 - ( 1-1400 )
چکیده
ایده دانش پداگوژی محتوا، در سه بعد «دانش جمعی پداگوژی محتوا»، «دانش شخصی پداگوژی محتوا» و «دانش در عمل پداگوژی محتوا»، دریچهای به قلمرو دانش حرفهای آموزشگران است. هدف از این پژوهش شناسایی و بررسی مؤلفههای دانش شخصی پداگوژی محتوا است که نقش مهمی در فهم و جهتگیری آموزشی آموزشگران در موقعیتهای واقعی کلاس درس فراهم میکند. در این پژوهش برای شناسایی و بررسی مؤلفههای دانش شخصی پداگوژی محتوا، از رویکرد کیفی استفاده و به شیوه هدفمند یازده نفر از آموزشگران انتخاب شدند. جمعآوری و تحلیل دادهها از طریق مصاحبه و مشاهده کلاس، بهطور همزمان، صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد عناصر و مؤلفههای سازنده دانش شخصی پداگوژی محتوای آموزشگران شامل پنج مؤلفه اصلی: «هدف از پداگوژی محتوا»، «قلمرو محتوا»، «محتوا و پداگوژی»، «محتوا و برنامه درسی» و «محتوا و ارزشیابی» است. بر اساس تفسیر آموزشگران از مؤلفههای شناسایی شده، آموزشگران در دو گروه دیسیپلینمحور و زمینه محور دستهبندی شدند.
سیروس اسدیان، سمیه زارعی،
دوره 10، شماره 19 - ( 1-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتب درسی رشته کامپیوتر شاخه کار دانش گرایش طراحی و توسعه صفحات وب به لحاظ توجه به مفهوم مهارتهای نرم و با روش تحلیل محتوا انجام شد. جامعه آماری شامل کتب درسی رشته کامپیوتر، شاخه کار دانش و حجم نمونه نیز شامل کتب تخصصی گرایش طراحی و توسعه صفحات وب به تعداد هفت جلد کتاب میباشد که به شیوه هدفمند انتخاب گردید. واحد تحلیل در این تحقیق جمله بود. برای جمعآوری دادهها، از چکلیست محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش مقولهبندی استفاده شد. نتایج نشان داد که شش مؤلفه مهارتهای تعهد و احساس مسئولیت، مهارتهای ارتباطی و کار گروهی، خلاقیت و حل مسئله، مهارتهای برنامهریزی و سازماندهی فعالیتها، مهارتهای بهکارگیری شیوههای محاسباتی و فناوری روز و مهارتهای عملی و دانش تخصصی در کتب درسی آن چنان که شایسته است مورد توجه واقع نشده است.
زهرا پروازی مقدم، کوروش فتحی واجارگاه، دکتر کامبیز پوشنه، دکتر علی اکبر خسروی بابادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
Vﭼﮑﯿﺪه: هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیﮥ ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبۀ نیمه. ساختاریافته و نمونه. گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎیﻧﯿﻤﻪﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل دادهها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافتهها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑـﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافتهها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگیها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان میدهند که برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگیهای معلمان نسل z، موقعیتهای یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینهای، پدیدههای نوظهور، چرخشهای نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگیهای نسل z گردید.
کریم مهدیخانلو، سولماز نورآبادی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مؤلفههای طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی دوره دوم ابتدایی انجام گرفت که از نظر روش، با تکنیک تحلیل محتوا و بر اساس آنتروپی شانون بود. جامعه پژوهش کتابهای فارسی دوره دوم ابتدایی و نمونهگیری مطرح نبود. ابزار گردآوری، سیاهه تحلیل محتوای محققساخته بود که روایی آن با نظرات استادان محترم برنامه درسی و مدرسان استانی طرح خوانا تأیید گردید. پایایی آن نیز توسط مدرسان طرح خوانا انجام و ضریب توافق 85 صدم بدست آمد. بر اساس یافتههای این پژوهش، میزان توجه به مؤلفه مهارتهای زبانی طرح خوانا در محتوای برنامه درسی فارسی چهارم 80، پنجم 80، ششم 85 درصد؛ و در مجموع فارسی سه پایه دوره دوم 82 درصد و میزان توجه به مؤلفه آداب و مهارتهای زندگی طرح خوانا (ادب، مسئولیتپذیری و جرأتورزی) در محتوای فارسی چهارم 55، پنجم 47، ششم 42 و در مجموع 48 درصد میباشد.
دکتر مهدخت نقیبی،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
برای فهم همه جانبه ی کسر باید به تمامی زیرساختارهای آن توجه داشت. یکپارچگی و تلفیق این زیرساختارها، به درک عمیق و مفهومی کسر منجر میشود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وجود این زیرساختارها و میزان استفاده آنها در کتابهای درسی ریاضی دوره ابتدایی است. این مطالعه، به روش تحلیل محتوا و با استفاده از چارچوب نظری زیرساختارهای کییرن شامل پنج مقوله «جزء-کل»، «اندازهگیری»، «نسبت»، «خارجقسمت» و «عملگر»، انجام شد. تمامی فعالیتها و تکالیف متن درس، شامل بخشهای «فعالیتها»، «کار در کلاس» و «تمرینها» در فصلهای مرتبط با کسر در کتابهای درسی ریاضی پایههای دوم تا ششم دوره ابتدایی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد که بیشترین مورد استفاده از زیرساختارهای کسر به ترتیب: جزء-کل(49%) ، اندازهگیری(22%)، نسبت(16%)، عملگر(11%) و خارج قسمت (%1) است، بنابراین توجه بسیار اندکی به زیر ساختار خارجقسمت در کتابهای ریاضی ابتدایی شده است. همچنین از ظرفیت برخی از زیرساختارها به طور کامل استفاده نشده است.
نسرین مهدوی، زهرا نیکنام، محمد عطاران، نعمت اله موسی پور،
دوره 11، شماره 21 - ( 1-1402 )
چکیده
هدف ازاین پژوهش واکاوی کنش حرفهای آموزشگران رشته آموزش ابتدائی دانشگاه فرهنگیان درزمینه دانش پداگوژی محتوااست. دراین پژوهش ازرویکردکیفی استفاده شدوبه شیوه هدفمند7 نفرازآموزشگران دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند.جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه ومشاهده کلاس، بهطور همزمان، صورت گرفت. براساس تفسیرآموزشگران از مؤلفههای دانش پداگوژی محتوا، آموزشگران دردوگروه نابسته به زمینه و وابسته به زمینه دستهبندی شدند.آموزشگران نابسته به زمینه هدف از پداگوژی محتوا راچگونگی بازنمایی هدفمندموضوع درسی میدانند.آن چه باور اصلی استادان را درشکلگیری آموزش محتوا معنیدارساخته، فرصتهای یادگیری است که برای دانشجویان به صورت تجویزی وازبیرون برنامهریزی میکنند، رسالت استادونظام دانشگاهی در انتقال چگونگی بازنمایی مفاهیم وحقایق است درمقابل باوراصلی آموزشگران وابسته به زمینه ،خلق فضای مؤثریادگیری برای نقدکردن برنامه درسی مکتوب وفرصتهای یادگیری برابربرای دانشجویان با هدف خلق تجارب تحولی است. این باور در دانشجومعلمان شکل میگیردکه توانایی خلق دانش را دارند و میتوانند فرصتهایی برای اندیشیدن شاگردان ابتدایی فراتر از موضوعات درسی و توصیه متخصصان مهیا کنند
بتول سبزه،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل محتوای کتاب کار و فناوری پایه ششم ابتدایی بر اساس مؤلفههای کارآفرینی در سه بعد دانش، نگرش و مهارت به روش توصیفی از نوع روش تحلیل محتوای کمی صورت گرفت. جامعه مورد پژوهش محتوای کتاب کاروفناوری پایه ششم در سال 1399 است که کل کتاب به عنوان نمونه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزار اندازهگیری چکلیست محققساخته براساس مولفههای کارآفرینی بود که اعتبار و روایی آن با کمک متخصصان و روش مثلثسازی بدست آمد. یافتهها نشان داد مجموعا 761 مرتبه در کتاب کاروفناوری به مولفههای کارآفرینی در قالب متن، پرسش و تصویر توجه شده است. بیشترین توجه به مولفه مهارتها(442) وکمترین آن مولفه نگرش(51) بود. همچنین در زیر مولفهها قوانینومقررات، ریسکپذیری و برقراری ارتباطموثربیشترین درصد و مولفههای سوادمالی، کنترل درونی و تفکر انتقادی کمترین درصد را به ترتیب در بعد دانش، نگرش و مهارت کارآفرینی به خود اختصاص دادند.
افسانه نجفی، مریم محسن پور، سهیلا غلام آزاد،
دوره 11، شماره 22 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر توصیف ادراک معلمان دوره ابتدایی از چگونگی کمک به دانشآموزان در آموزش مبحث حجم، با استفاده از روش مصاحبه مبتنی بر تکلیف بود. بدین منظور تکالیفی طراحی و همراه دو سوال کلی برای شش معلم دوره ابتدایی داوطلب که تجربه تدریس پایههای پنجم و ششم را داشتند، به اجرا درآمد. پاسخها باتوجه به مولفههای مدل فعالسازی شناختی در کلاس (کراوس و همکاران، 2008) تجزیه و تحلیل شد. نتایج مولفه آموزش نشاندهندهی تاکید معلمان بر استفاده از روش تدریس سخنرانی، استفاده اندک از بازنماییهای ملموس، برداشتهای متفاوت از تعریف حجم، محدودیت تجسم فضایی و تکیه بر بازنمایی حسابی در حل تکلیف بود. در مجموع نتایج این پژوهش نیاز معلمها به بهبود دانش در زمینه آموزش مبحث حجم را روشن میسازد و بدین منظور پیشنهادهایی ارائه شده است.