جستجو در مقالات منتشر شده


169 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی

دکتر محمدرضا بهرنگی، صغری عموزاد مهدیرجی، صدیقه عرب خابوری،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

هدف این مقاله، ارائه نتایج بررسی شبه آزمایشی اثربخشی الگوی ده گام مدیریت آموزش بر توسعۀ یادگیری دانش‌آموزان پایۀ اول دبیرستانی از منطقه 5 آموزش و پرورش تهران در مبحث اتحادهای جبری و توسعۀ کاربردی نتایج در آموزش سایر مباحث درسی بود. سناریوی تدریس محتوای مبحث اتحادها با ترکیب ده گام متوالی الگو در دو کلاس مشارکت و کنترل معلم‌محور در 3 کلاس گواه، متغیر مستقل این تحقیق شبه آزمایشی را تشکیل دادند. انتخاب دانش‌آموزان در کلاس‌ها به شیوۀ تصادفی ساده بود که بر طبق آن به تعداد 140 دانش‌آموز در سال تحصیلی 91-90 در 5 کلاس 28 نفره مبحث اتحادها آموزش داده شد. ابزار گردآوری اطلاعات آزمون درس ریاضی معلم ساخته بود و تحلیل یافته‌ها با استفاده از فرمول اندازۀ اثر و آزمون t انجام گرفت. یافتۀ این تحقیق نشانگر تفاوت معنادار تأثیر الگوی مدیریت آموزش در یادگیری دانش‌آموزان ریاضی پایۀ اول دبیرستان دخترانه در مقایسه با روش تدریس سنتی بود و نتیجه توصیۀ کاربرد آن در آموزش سایر مباحث درسی است.


محمد قهرمانی،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

مدیریت استراتژیک به عنوان یک ضرورت در تمامی حوزه‌ها و فعالیت‌های سازمانی شناخته شده است. این ضرورت در حوزه آموزش عالی بیشتر و محسوس‌تر است. در این مطالعه الگوی مدیریت آموزش عالی در ایران مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. نمونه‌های تحقیق شامل 220 نفر از اعضای هیات علمی، مدیران، متخصصان و ذینفعان آموزش عالی بوده است. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روش تحلیل عاملی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. یافته‌ها نشان داد الگوی مدیریت استراتژیک آموزش عالی دارای 5 مولفه اصلی، 6 مولفه فرعی و 73 متغیر می‌باشد. تحلیل واریانس‌ها نیز نشان داد که بین نظرات نمونه‌های تحقیق به تفکیک چهار ویژگی سمت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه مدیریت برخی تفاوت‌های معنی‌دار وجود دارد. برای بررسی دقیق‌تر این تفاوت‌ها از آزمون تعقیب یتوکی استفاده شده است.


طیبه ماهروزاده، سولماز نورآبادی،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

یکی از موضوعاتی که در نظام آموزشی باید بدان پرداخت، آموزش است. آموزش از ترکیب چهار نظام که در تعامل با یکدیگرند، به وجود آمده است. این چهار نظام عبارتند از تدریس، یادگیری، ساختار و برنامه درسی. برنامه درسی طرحی برای عمل است که ساختار را هدایت می­کند. موضوع دیگر، جایگاه دانش و چگونگی تبدیل آن به ماده درسی است. در تعلیم و تربیت پست مدرن، دانش به خودی خود هدف نیست، بلکه هدف، "گفتمان سازنده دانش" است به همین جهت در کلاس درس، تمرکز بر ساختن دانش، فهم، همکاری و مشارکت است. نظام آموزشی کشور­ها به منظور تربیت فراگیرانی مستقل، منعطف، خلاق و دارای تفکر انتقادی لازم است در حوزه اهداف، محتوا، وسایل، روش­ها و نیز فرصت‌ها و فعالیت­های تربیتی تجدیدنظر به عمل آورند. از دیرباز طراحی برنامه درسی و ارائه موضوعات به شکل­های مختلف صورت گرفته است. در آغاز قرن بیستم متفکران تعلیم و تربیت در مسیر تلفیق برنامه درسی گام نهادند؛ اما روند مسلط در این قرن مبتنی بر رویکرد تک­رشته­ای، تکثر دروس و برنامه درسی رشته­محور بوده است. تلفیق به معنای سازگار کردن و باهم آمدن است و با تخصصی شدن و جداسازی موضوعات درسی مغایرت دارد. تلفیق، مبتنی بر نگرش کل­نگر است که سعی دارد آموزش را با زندگی روزمره فراگیر مرتبط سازد. هدف از این پژوهش، تبیین برنامه درسی تلفیقی، بیان انواع آن و چگونگی تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی دوره ابتدایی است. روش بکار گرفته شده، روش تحلیلی- استنتاجی است. بدین منظور پس از تبیین برنامه درسی و توضیح درباره تلفیق، به نمونه­هایی از تلفیق در حوزه محتوا مانند تلفیق موضوعات و دانش بنیادین، تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با تمام حوزه­های دانش، اشاره شده است. بر اساس مطالعات و تحلیل­های انجام شده می­توان نتیجه گرفت که: با تلفیق علم و تکنولوژی در برنامه درسی به­طور عام و در دوره ابتدایی به­طور خاص، میزان یادگیری و تسلط دانش­آموز بر محتوای سازماندهی شده افزایش می­یابد و دانش­آموز بهتر می­تواند مطالب آموخته شده را در زندگی واقعی بکار گیرد.


پوراندخت فاضلیان، صابر عظیمی،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

 نشاط و شادابی همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین نیازهای دانش‌آموزان و معلمان در مدارس مطرح بوده است. پژوهش‌های صورت گرفته، نشان داده‌اند که عوامل کالبدی، مدیریتی و روابط در مدرسه در ایجاد شادکامی در معلمان و دانش‌آموزان دخیل هستند. در تحقیق حاضر؛ تمرکز اصلی ما روی بعد کالبدی مدارس می‌باشد و براساس قوانین نظام آموزشی کشورمان، باید مطابق استانداردهای مصوب آموزش ‌و ‌پرورش ‌باشد. در پژوهش حاضر، قصد داریم دیدگاه معلمان را در مورد اثرگذاری استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی، رنگ، امکانات و بهداشت مدارس در ایجاد محیط شاداب در مدارس بررسی نماییم. برای نیل به این هدف، تحقیق به شکل توصیفی- زمینه‌یابی بوده و از یک پرسشنامه‌ محقق‌ساخته برای جمع‌آوری اطلاعات استفاده شده است. روایی این پرسشنامه با توجه به نظر پنج تن از اساتید تعیین شده و پایایی آن نیز با روش آلفای کرونباخ عدد 84/0 محاسبه گردیده است. جامعه‌ی آماری نیز شامل معلمان ابتدایی ناحیه چهار کرج می‌باشد که به شکل خوشه‌ای، نمونه‌ا‌ی صد نفری از آن‌ها انتخاب شده است. برای تحلیل آماری نیز از میانگین و روش t تک‌نمونه‌ای استفاده شده است. نتایج بیان‌گر آن هستند که از نظر معلمان، استانداردهای مربوط به رنگ و امکانات آموزشی مدارس تاثیر مطلوبی در شادابی معلمان و دانش‌آموزان دارند و برعکس، استانداردهای طراحی فضاهای فیزیکی و بهداشت مدارس باعث کاهش شادابی آن‌ها در مدرسه می‌گردند.


حسین استادحسنلو، حسین عبدالرحیمی، حکیمه جلیل زاده،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

همزمان با تغییرات سریع فنون و مهارت‌ها و ظهور پدیده‌‌های نوین در فناوری اطلاعات و تأثیر آن‌ها بر شیوه‌ها و روش‌های زیستن فرایند یادگیری نیز که یکی از ارکان اساسی و بنیادین جوامع است متحول و دگرگون شده است. گسترش تحولات در عرصه فناوری اطلاعاتی و ارتباطی تاًثیرات چشمگیری روی جنبه‌های مختلف زندگی بشر برجای گذاشته است که در این میان بر آموزش نیز بی تاًثیر نبوده است، تا جایی که موجبات پیدایش نوع جدیدی از یادگیری به نام یادگیری الکترونیکی را فراهم آورده است، این در حالی است که آموزش و یادگیری الکترونیکی به عنوان پارادایمی جدید، توانسته است پاسخگوی حجم عظیمی از نظام آموزش و یادگیری کنونی باشد. در این مقاله، ضمن پرداختن به مفهوم یادگیری، یادگیری الکترونیکی، مزایا و ویژگی‌ها، اهمیت و ضرورت یادگیری الکترونیکی در سازمان‌ها به بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر بهبود و توسعه کیفیت یادگیری، محیط یادگیری و غیره خواهد پرداخت.


لیلا میراسدالله لنجرود، زهرا علی پور درویش،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

یکی از منابع مهم هر سازمان جهت رقابت پذیری و نوآوری، دانش سازمان و فرایند صحیح مدیریت و تسهیم دانش در آن سازمان است. علیرغم اهمیت زیادتسهیم دانش، نیروی انسانی سازمان ممکن است از انجام آن اجتناب ورزد .به همین دلیل، یکی از چالش‌های کلیدی در مدیریت صحیح دانش این است که چگونه میتوان کارکنان را برای تسهیم دانش خود در سازمان تشویق و در آنها ایجاد انگیزه کرد. این مقاله درصدد بررسی عوامل سازمانی موثر (فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده، توانمندی‌های تکنولوژیک، روش‌های انگیزشی، کنترل سرپرست) برتسهیم دانش درون گروهی است. ادارات کل ساختمان مرکزی بانک صادرات استان تهران به عنوان مطالعه موردی این تحقیق انتخاب شده است. روش تحقیق، کتابخانه‌ای و میدانی است. پرسشنامه سنجش تسهیم دانش و عوامل مؤثر بر آن بین 290 نفر از کارکنان و کارشناسان توزیع شد و نتایج آن براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای بدست آمد. در این تحقیق به منظور تحلیل ساختار درونی پرسشنامه و کشف عوامل تشکیل دهنده هرسازه، از نرم افزار SPSS و Lisrell (مدل معادلات ساختاری وابزار تحلیل عاملی تائیدی) استفاده گردیده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ساختار سازمانی بیشترین تأثیر را بر تسهیم دانش دارد. پس از آن به ترتیب، کنترل سرپرست، روش­های انگیزشی، توانمندی­های تکنولوژیک، ادراک حمایتی و فرهنگ سازمانی در رتبه­های بعدی قرار دارند. در پایان، راهکارهای لازم با توجه به نقایص موجود در سازمان جهت پیشرفت و ترقی بانک صادرات ایران ارائه خواهد شد.


مریم نجار نهاوندی، مژده قربانعلی زاده،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

امروزه هویت ملی یکی از مقوله‌های مهم در برنامه‌ریزی توسعه کشور‌ها است. بخش اعظم آموزش هویت ملی در چارچوب آموزش و پرورش رسمی صورت می‌گیرد. با آغاز دوره تحول بنیادین، کتب درسی نیز متناسب با رویکرد جدید تغییر می‌یابند. مقاله حاضر به تحلیل آموزش هویت ملی می‌پردازد و از این منظر کتاب جدید التالیف مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی با کتاب تعلیمات اجتماعی دوره قبل از تحول مقایسه می‌شود. جامعه آماری شامل دو کتاب فوق می‌باشد. روش تحقیق تحلیل محتوای کمی و کیفی است و واحد تحلیل مضمون می‌باشد. ابعاد هویت ملی در این پژوهش عبارت است از: نماد‌ها، ارزش‌ها، میراث فرهنگی، مشاهیر و شخصیت‌ها و وقایع و رخداد‌ها. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که به مؤلفه‌های هویت ملی در هر دو کتاب به طور نامتوازن پرداخته شده است و این امر در کتاب مطالعات اجتماعی مشهودتر است. کتاب تعلیمات اجتماعی بیشتر به بعد مشاهیر و شخصیت‌ها (37/44%) و کتاب مطالعات اجتماعی بیشتر به بعد ارزش‌ها (50/85%) پرداخته است. بی توجهی به مشاهیر و وقایع ملی، حذف ارزش‌های سیاسی، توجه بیشتر به ارزش های اجتماعی، اخلاقی و مذهبی از ویژگی‌های کتاب مطالعات اجتماعی در دوره تحول بنیادین می‌باشد.


یحیی قائدی،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده


مسلم قبادیان،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف از انجام دادن این پژوهش، بررسی نقش برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پایه پنجم مدارس ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 94-1393 است. این تحقیق، از نوع کاربردی است و شیوه  انجام گرفتن آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پایه پنجم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد تشکیل داده است. در این پژوهش، بر اساس سه تحقیق مشابه، تعداد 60 نفر به عنوان حجم نمونه اتنخاب شد، 30 نفر در گروه گواه و 30 نفر درگروه آزمایشی. این تعداد، به صورت تصادفی در هر یک از گروه ها قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس مهارت های اجتماعی متسون بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های گرد آوری شده، از آمار توصیفی و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس) استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی های آماری نشان داد که برنامه آموزش فلسفه، بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان کلاس پنجم تأثیر داشته است.


مختار ذاکری، بابک شمشیری،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

یکی از حیاتی ترین موضوعات جامعه بشری از آغاز تاکنون، مسئله هویت بوده است. یکی از عرصه هایی که مفهوم هویت به شدت در آن مطرح می شود، حوزه تعلیم و تربیت است. در هر دوره ای، متاثر از هویت از شرایط و ویژگی های بافتی جوامع و اعصار، هویت مفهوم ویژه ای یافته است . تلاش نگارندگان بر این است که اقدام به بازتعریف تعلیم و تربیت و مضامین کلیدی آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویت کنند. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه، تعلیم و تربیت و عناصر آن بر مبنای مفهوم پدیدارشناختی هویتی چگونه تعریف می شوند؟ این پژوهش، از اشکال پژوهش های فلسفی و با روش تحلیلی-استنتاجی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایده های تعلیم و تربیت، تربیت معلم، معلم، فراگیر و سایر مضامین تربیتی تنها از یک بعد خاص تعریف نمی شوند، بلکه باید همانند مسیر هویت یابی، در چندین جهت مختلف، به طور همزمان تعریف شوند. فعالیت های یاددهی و مفهوم یادگیری، مضامینی چند بعدی هستند. یادگیری، پدیده ای چند بعدی است که با طلوع هویت در فرد متولد می شود و از این رو، مترادف با هویت یابی یا تشخص فردی است. در این معنی، زمینه های یادگیری، همان زمینه های هویتی است.


یحیی معروفی، زهره کرمی،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف از انجام این پژوهش، بررسی سبک های یادگیری دانش آموزان دبیرستانی به منظور دستیابی به ابزاری برای هدایت تحصیلی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل دان شآموزان پسر دبیرستانی در رشته های تجربی، ریاضی و انسانی دبیرستان های شهر همدان بود. نمونه مورد بررسی، شامل 170 دانش آموز پسر پایه دوم و سوم دبیرستان در رشته های تجربی، ریاضی و انسانی بود. دانش آموزان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش سبک یادگیری دانش آموزان، از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که اغلب دانش آموزان ر شته ریاضی و تجربی، دارای سبک یادگیری همگرا و جذب کننده و اغلب دان ش آموزان رشته علوم انسانی دارای سبک یادگیری واگرا و انطباق دهنده هستند. بنابراین، با آگاهی از سبک یادگیری دانش آموزان، می توان آنان را به سمت رشته ای متناسب با سبک یادگیریشان در دبیرستان یا دانشگاه، هدایت نمود.


وحید منصوری، پروین ذوالقدری،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

در سال های اخیر، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش، در حال گسترش است. این پژوهش، با هدف بررسی نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش از دیدگاه معلمان در سال تحصیلی 93-92 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر کرج می باشد که 300 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از استادان رشته تکنولوژی آموزشی و متخصصان تایید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ قابل قبول (0/89) برآورد گردید. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که نگرش معلمان نسبت به به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش، مثبت است. همچنین، تحلیل آمار استنباطی داده ها نشان داد که میان متغیر های جنسیت و نگرش آنها نسبت به کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار نیست. اما، میان متغیرهای سابقه تدریس، سن، میزان تحصیلات و نگرش آنها نسبت به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش، تفاوت معنادار است.


مهدی سبحانی نژاد، امیر رضا تژدان،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی صلاحیت های مربیان و استادکاران « آموزش همراه با تولید » در خارج از مرکز کار و دانش استان کرمانشاه بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه پژوهشی، شامل 20 نفر از مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش استان کرمانشاه و نیز 135 نفر از هنرجویان خارج از مرکز کاردانش بود. با توجه به جدول کرجسی و مورگان، 19 نفر از گروه اول و 102 نفر از گروه دوم، حسب برآورد آماری به روش طبقه ای تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب گردید. جهت تهیه ابزار پژوهش، سه بعد صلاحیت های 1) شخصی، 2) تخصصی- حرفه ای (با مؤلفه های دانش، بینش و توانش یا مهارت) و 3) اخلاقی– اعتقادی (با مؤلفه های وجدان کاری، توسعه توانمندی، اعتدال اجتماعی، روابط اجتماعی، انضباط اداری و ایمان درونی) طبقه بندی شد. سپس، بر اساس آن، پرسشنامه های متناسب با شرایط پاسخ گویان تهیه گردید. پس از تحلیل توصیفی و استنباطی، نتایج تحقیق نشان داد میانگین کل صلاحیت های سه گانه مورد بررسی، در حد زیاد و معنادار است. همچنین، در بعد صلاحیت های شخصی، تمامی گویه ها معنادار بود، ولی در دو بعد صلاحیت های تخصصی- حرفه ای، گویه های مربوط به استفاده از شیوه های مناسب تدریس، تهیه نقشه کار مناسب، اطلاعات به روز از نشریات و مقاله ها، به کارگیری کامپیوتر و نرم افزارهای مرتبط با مهارت آموزی و نیز، در بعد صلاحیت های اخلاقی- اعتقادی، گویه های همکاری با مشاوران مدارس، تلاش در ارتقاء و به روز نمودن دانش و مهارت خود و دیگران، مبادله دانش و اطلاعات حرفه ای، توجه به تفاوت ها و نیاز های فردی دانش آموزان، گزارش مسائل انضباطی دانش آموزان، مطالعه و رعایت بخش نامه ها، آیی ننامه ها و استانداردها، از دید پاسخ گویان در حد متوسط یا کمتر از متوسط بود.


امین باقری،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

محیط چند بعدی و پرچالش امروز، شرایط پویا و پیچیده ای را برای بسیاری از سازمان ها به وجود آورده است . بنابراین، پرورش و توسعه بسیاری از مهارت ها و توانایی های دانشگران، به منظور نیل به مزیت رقابتی و پیشرفت مستمر در تمام عرصه های تحصیلی، شغلی و غیره، ضروری به نظر می رسد. یکی از مهارت های کلیدی افراد برای موفقیت در زندگی، تحصیل و طول مسیر شغلی، مدیریت دانش فردی است. مدیریت دانش، تنها محدود به نگاه و رویکرد سازمانی نیست، بلکه مدیریت صحیح دانش فردی سرچشمه نوآوری های فردی، گروهی، سازمانی، اجتماعی و حتی فرامرزی است. بنابر تأیید صاحب نظران، اکثر مطالعات مرتبط، تنها منوط به رویکرد سازمانی و فناورانه است. بنابراین، جایگاه مبنایی مدیریت دانش فردی در توسعه فرا سیستمی ظرفیت های دانشگران، نیازمند تأمل و تعمق فزاینده تری است. مقاله حاضر، به دنبال معرفی مفهوم و مهارت های مدیریت دانش فردی است. همچنین وضعیت برخورداری مدیران دانشگاه شیراز از مهارت های مدیریت دانش فردی ارزیابی شده است. با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی به بررسی 97 نفر از مدیران دانشگاه شیراز پرداخته شده است. شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روایی و پایایی مقیاس محقق ساخته مدیریت دانش فردی نیز مورد سنجش و تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیران دانشگاه دارای سطح متوسطی از مهارت های مدیریت دانش فردی هستند. همچنین، در مقایسه میان مدیران دانشکده ای مختلف، تفاوت معناداری مشاهده نشد.


محمدحسین خانی، محسن محمدی،
جلد 2، شماره 30 - ( 1-1394 )
چکیده

موضوع تفکیک یا مختلط بودن جنسیت در مدارس ابتدایی، اهمیت زیادی دارد. بنابراین، در بین پژوهشگران سراسر دنیا، علاقه روزافزونی به تحقیق در زمینه این موضوع وجود دارد. با وجود این، مرور دقیق پیشینه پژوهشی در ایران نشان میدهد که، تاکنون در این رابطه پژوهشی صورت نگرفته است. پیشرفت تحصیلی و مقبولیت اجتماعی، دو متغیر مهمی هستند که در این پژوهش، تأثیر نوع مدرسه بر آنها مورد بررسی قرار می گیرد. طرح پژوهش حاضر، از نوع علّی -  مقایسه ای است. جامعه آماری آن را کلیه دانشآموزان دختر و پسر پایه پنجم و ششم ابتدایی که در سال تحصیلی 92-91 در شهر شهریار مشغول تحصیل بودند، تشکیل میدهند. از این تعداد، 279 دانش آموز (نیمی در مدارس مختلط و نیمی در مدارس تفکیک) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری دادهها، از مقیاس اصلاح شده مقبولیت اجتماعی فورد و رابین استفاده شد. برای تحلیل داد هها نیز از تحلیل واریانس دوراهه استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد دانش آموزانی که در مدارس تک جنسیتی هستند در مقایسه با دانش آموزانی که در مدارس مختلط هستند، پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. همچنین، مقایسه دختران و پسران نشان داد که دختران در مقایسه با پسران، مقبولیت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی بهتری دارند. این امر، هم در مدارس مختلط و هم در مدارس تک جنسیتی دیده شد.


اسماعیل سعدی پور، آقای اکبر کبیری،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

 پژوهش حاضر با هدف مقایسه انگیزش پیشرفت در دانش­آموزان دارای والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش این مطالعه از نوع علّی- مقایسه‌ای است. نمونه پژوهش 140 نفر از دانش‌آموزان دوره راهنمایی شهر تهران در سال 93-92 بود که در دو گروه 70  نفری با والدین (پدر)سالم و 70  نفر والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر و محرک تقسیم شدند که از طریق نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بود. شاخص‌های آمار توصیفی و آزمون t مستقل نشان می‌دهد بین انگیزش پیشرفت دانش­آموزان دارای والد سالم و معتاد تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی، اضطراب، استرس با پرخاشگری در افراد وابسته به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد. با توجه به مطالعه حاضر پیشنهاد می‌شود مراکز مشاوره دانشجویان و کلینیک‌های روان‌شناختی به‌منظور ردیابی مشکلات ناشی از اعتیاد والدین که در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آنان  تاثیر دارد، پیگیری لازم را به عمل‌آورند. 


خانم سمانه حسینی، دکتر جلیل فتح آبادی، دکتر امید شکری، دکتر شهلا پاکدامن،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف تبیین موفقیت تحصیلی بر اساس جهت‌گیری هدف و بهزیستی ذهنی دانش‌آموزان و والدین در بین دانش­آموزان دختر سال سوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1391-1390 انجام شد. مطالعه حاضر از نوع همبستگی است که با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تعداد 441 نفر دانش‌آموز دختر به همراه والدینشان از جامعه مورد نظر انتخاب شدند. اطلاعات از طریق مقیاس پاناس، مقیاس جهت‌گیری هدف، مقیاس ادراک جهت‌گیری هدفی والدین را دانش آموزان و مقیاس رضایت از زندگی جمع­آوری شد. برای ارزیابی موفقیت تحصیلی از معدل دانش‌آموزان استفاده شد. یافته‌ها نشان داد الگوهای ساختاری مفروض با داده‌ها برازش قابل قبولی دارد و والدین با موفقیت تحصیلی دارد. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که میان دانش‌آموزان دختر مورد مطالعه بخشی از تمایز موفقیت تحصیلی از طریق بهزیستی ذهنی و جهت‌گیری هدف دانش‌آموزان و بهزیستی ذهنی و جهت‌گیری هدف والدین آنان قابل تبیین است.


آقای حبیب احمدی ارکمی،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

این مقاله  به مطالعه معرفت شناسی شخصی اساتید نسبت به انطباق پذیری تکنولوژی های مجازی در آموزش پرداخته است. این پژوهش با روش کیفی اجرا  و جامعه آماری در این تحقیق اساتید دانشگاه کردستان بوده اند.  ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه سازمان یافته بود که با روش نظری مبنایی تحلیل و برای ارتقای کیفی و افزایش سرعت و دقت تحلیل داده‌ها از ابزاری نرم‌افزاری به نام ان­ویوو استفاده شده است. یافته های این تحقیق عوامل زیر می باشد: تحمیلی و اقتدارگرا  بودن روش تدریس اساتید، ساده نگری تدریس در آموزش عالی، معتقد به حضوری و شناخت گرا بودن ماهیت یادگیری، دوگانه نگری اساتید نسبت به ارزشیابی تحصیلی و محیط­­های فیزیکی مهمترین محرک شرطی برای تعامل انسان می باشد. به طور کل نتایج نشان داد اساتید یک نگرش سنتی مبتنی بر تئوری های یادگیری رفتار گرایی در ابعاد مختلف تدریس، ارزشیابی، استفاده از منابع درسی  و تعامل با  دانشجویان دارند و آموزش مجازی را به عنوان یک روش کامل و استاندارد در آموزش مورد نظر قرار نمی دهند، بلکه آن را به عنوان یک زمینه و ابزار تکمیلی که کاستی های آموزش کنونی را می تواند تکمیل کند، می دانند.


خانم مینا احمدیان، دکتر مهدی سبحانی نژاد،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

ابتدایی‌ترین اقدام برای بهبود کیفیت تفکر انتقادی دانشجویان،‌ بالا بردن انگیزه استفاده از فکر کردن به عنوان کلیدی‌ترین عامل کسب موفقیت در تحصیل و زندگی است؛ چرا که کسب مهارت‌های درگیر در تفکر انتقادی در جریان برنامه درسی رسمی، به تنهایی نمی‌تواند ضامن معتبری برای پرورش این مهارت‌ها و در نهایت، کاربست آن در موقعیت‌های مختلف باشد. بنابراین، یکی از مؤثرترین اقدامات در این راستا، بهبود جنبه‌های نگرشی تفکر انتقادی، توجه به کارکرد برنامه درسی پنهان در آموزش عالی است که می‌تواند با اهداف برنامه درسی رسمی همسو نباشد. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن تبیین جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش عالی و بررسی نسبت آن با تفکر انتقادی، به تشریح سازوکار تأثیرگذاری و کاربست‌های برنامه درسی پنهان آموزش عالی در جهت رشد تفکر انتقادی می‌پردازد. با توجه به کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی که به دلیل آزادی عمل برنامه درسی رسمی است، نسبت برنامه درسی پنهان با بعد نگرشی تفکر انتقادی و نیز توجه به برنامه درسی پنهان در تعلیم و تربیت آزاد در جهت ایجاد گرایش به تفکر انتقادی بحث شده است. در ادامه، برنامه درسی پنهان حاصل از روش تدریس دیالکتیکی به منظور رشد تفکر انتقادی فراگیران تشریح شده است.


مظهر بابایی،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر واکاوی جایگاه آموزشیِ هنر فیلم برای تشریح چگونگی حصول و تسهیل مفهوم آگاهی به عنوان یکی از لوازم‌‌ تربیت است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیف و تحلیل مفهو‌‌می است. یافته‌ها نشان می­دهد که با واکاوی فیلم ‌‌می‌توان استنباط‌‌‌‌ها و استنتاج‌هایی بین فیلم و مخاطب در فرایند حصول و تحققِ عملیِ مقوله‌ی «آگاهی» را به عنوان لازمه و پیامد فرایند تربیت انجام داد‌‌‌‌‌‌‌. با فرض این که فیلم مانند یک متن درسی است ‌‌می‌توان نتیجه‌‌ی این تحلیل و نقادی فیلم را «آگاهی» در معنای التفات و نوعی دانستن جدید نامید‌‌‌‌‌‌‌. نوعی آگاهی‌‌ که خود تسهیل‌کننده‌ی فرایند تربیت است و اگر محقق گردد یک نگرش، بینش و دیدگاه تلقی ‌‌می‌شود و بر نوع تفکر و عمل یادگیرنده مؤثر واقع ‌‌می‌شود. بدین‌سان، در نهایت ‌‌می‌توان روشی یا ابزاری برای تغییر، بهبود و تعمیق مفهوم تربیت پیشنهاد کرد‌‌‌‌‌‌‌. 



صفحه 1 از 9    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb