4 نتیجه برای حبیبی کلیبر
رامین حبیبی کلیبر، لیلا قبادی،
جلد 7، شماره 41 - ( پاییز و زمستان 1399 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطهای انگیزش تحصیلی در رابطه یادگیری خودراهبر و سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که تعداد آنها 8000 نفر بود که از این تعداد 244 دانشجو (172دختر و 72پسر) با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از پرسشنامههای یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)، انگیزش تحصیلی لپر و همکاران (2005) و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) به عنوان ابزار جمعآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از روش معادلات ساختاری و نرمافزار ایموس استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند در مدل پیشنهادی مدل مفروض با دادههای پژوهشی برازش میشوند. اثر مستقیم یادگیری خودراهبر بر انگیزش تحصیلی و اثر مستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی هر دو در سطح (01/0>P) معنادار بودند. همچنین اثر غیرمستقیم یادگیری خود راهبر بر سرزندگی تحصیلی ( 05/0>P) معنادار شد. یادگیری خودراهبر 26/0درصد از تغییرات انگیزش و 16/0 درصد از واریانس سرزندگی را تبیین میکند. بنابراین توجه به یادگیری خودراهبر نقش مهمی در انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان دارد.
دکتر رامین حبیبی کلیبر، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد 11، شماره 45 - ( پاییز و زمستان 1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجارب دانشجویان کارشناسی نسل Z بود که در دوران شیوع ویروس کوید_ 19، تابآوری بالایی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده و بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. مصاحبههای ضبطشده بهصورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته دانشجویان موجب شناسایی و دستهبندی و استخراج مقولههای اصلی «عوامل فردی»، «عوامل اجتماعی» و «عوامل محیطی» شد. در ادامه از مقولههای اصلی ذکرشده، مقولههای فرعی عوامل فردی مشتمل بر مهارتهای تنظیم هیجان، سازههای روانشناسی مثبت (خوشبینی، امیدواری و عزم و اراده)، مهارتهای خودتنظیمی، باورهای مذهبی قوی، واقعبینی و نداشتن کمالگرایی، بهکارگیری مهارتهای حل مسئله، انعطافپذیری، معنا در زندگی و عوامل اجتماعی (روابط بین فردی) شامل حمایتهای اجتماعی خانواده دوستان و مراکز آموزشی، حفظ روابط بهوسیله شبکههای اجتماعی، یادگیری مشاهدهای و تجارب جانشین و درنهایت عوامل محیطی (زیرساختها و امکانات) شامل تجربه شرایط سخت و کمبود امکانات، تجارب مثبت قبلی در مدارس و سایر نهادها، استخراج شدند. یافتههای این پژوهش توانست تصویر روشنی از عوامل مؤثر بر بهبود و ارتقای تابآوری ارائه کند.
پریوش خاورزمینی، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
جلد 11، شماره 45 - ( پاییز و زمستان 1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی(1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی در دانشآموزان داشته باشد.
رامین حبیبی کلیبر، معصومه پریور، غلامرضا گلمحمدنژاد،
جلد 16، شماره 50 - ( بهار و تابستان 1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه پیوند با مدرسه با سرسختی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای انعطافپذیری شناختی و ساختار انگیزشی دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سالتحصیلی1401-1400 بود. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدفکاربردی، از نظر ماهیت از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر روش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری 2000 نفر از دانشآموزان سال دوم دوره دوم متوسطه شهر تبریز میباشند که 300 نفر بر اساس جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه پیوند با مدرسه رضائی شریف، انعطافپذیری شناختی مارتین و رابینز، سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران و ساختار انگیزشی کاکس و کلینگر استفاده شد. دادهها با استفاده از Smart-Pls-3 و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیر پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی (239/0=r، 299/3=t)، پیوند مدرسه با انعطافپذیری شناختی (309/0=r، 684/5=t)، پیوند مدرسه با ساختار انگیزشی (279/0=r، 009/5=t)، انعطافپذیری شناختی با سرسختی تحصیلی (229/0=r، 965/2=t) و ساختار انگیزشی با سرسختی تحصیلی (282/0=r، 133/5=t) معنیدار است (05/0>P). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان میدهد که انعطافپذیری شناختی در رابطه پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی نقش واسطهای ایفا میکند (608/2=Z) و انعطافپذیری شناختی میتواند 9/22 درصد رابطه بین پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی را واسطه کند. همچنین، ساختار انگیزشی قادر است نقش واسطهای در رابطه بین پیوند با مدرسه با سرسختی تحصیلی ایفا کند (539/3=Z) و ساختار انگیزشی میتواند 8/24 درصد رابطه بین پیوند با مدرسه و سرسختی تحصیلی را واسطه کند.