فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( بهار و تابستان 1400 )
چکیده
به دلیل همهگیری ویروس کرونا، اکثریت دانشآموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیشبینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانشآموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانشآموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. دادهها با استفاده از آزمونهای تک نمونهای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاسهای حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانشآموزان به گروههای کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند.
محبوبه البرزی، فریبا خوشبخت، فاطمه مهنی،
جلد 15، شماره 49 - ( پاییز و زمستان 1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مهارتهای یادگیری وحلمسأله اجتماعی درخلاقیت اجتماعیدانشآموزاندوره ابتدایی بود. پژوهش به شیوه همبستگی انجام گرفت. جامعهآماری دانشآموزان ابتداییشهرستان کهنوج استان کرمان به تعداد11568نفر بودند. شرکتکنندگان پژوهش271نفر(شامل146دخترو133پسر) از دانشآموزان پنجم و ششم ابتدایی بودند که باروش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارپژوهش مقیاس مهارتهای یادگیری(احمدی،1396)، سیاههحلمسأله اجتماعی( دیزوریلا ونزو،2002) و تکلیف خلاقیت اجتماعی(ماچیراد و لیوبرت،2002) بود. برای تعیین پایایی و روایی از روشآلفایکرونباخ و همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه معناداریبینخلاقیت اجتماعیبا مشاهده(۰۵/۰p≤ ، ۱۴/۰=r)ِ، فرضیه سازی(۰۱/۰p≤ ، ۳۵/۰=r)، تفسیر(۰۵/۰p≤ ، ۱۱/۰=r)ِ وبرقراری ارتباط(۰۱/۰p≤ ، ۲۱/۰=r)ِ وجود دارد. بین خلاقیت اجتماعی و حلمسأله سازنده(۰۱/۰p≤ ، ۳۴/۰=r)ِ و حلمسأله غیرسازنده(۰۱/۰p≤ ۲۸/۰-=r) همبستگی وجوددارد. نتایج رگرسیونگام به گام نشان داد فرضیهسازی 26 درصدو فرضیه سازی و مهارت برقراری بایکدیگر 32درصداز واریانس خلاقیت اجتماعی راپیشبینی نمودند. حلمسأله سازنده 35 درصد و حلمسأله سازنده و حلمسأله غیرسازنده بایکدیگر38 درصد از واریانس خلاقیت اجتماعی راتبیین نمودند. درنهایت رگرسیون همزمان نشان داددر مجموع مهارتهای یادگیری و حلمسأله اجتماعی، 30 درصد واریانس خلاقیت اجتماعی را از طریق فرضیه سازی، برقراری ارتباط و حل مسأله سازنده تبیین نمودند. براساس یافتههای پژوهش خلاقیت اجتماعی بعنوان متغیری که برگرفته از توانمندی شناختی افراد در حل مسائل اجتماعی است از طریق دو متغیر مهارتهای یادگیری وحس مسأله اجتماعی قابل تبیین است.