جستجو در مقالات منتشر شده


47 نتیجه برای آموزش

دکتر نوشین گشمردی، دکتر علی رضا بادله،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

با توجه به نقش آموزش علوم ­تجربی در توانایی علمی و مهارتی دانش ­آموزان، انتخاب روش تدریس مناسب مرحله مهمی در فرآیند یاددهی - یادگیری است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نگرش تحصیلی و انگیزش آموزش موثر علوم ­تجربی با میانجی­ گری طراحی الگوی پروژه علمی بود. روش پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده­ ها، همبستگی (مدل­ یابی معادلات ساختاری) است. جامعۀ آماری پژوهش 225 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بوشهر بودند که از بین آنها 142 نفر به روش نمونه ­گیری خوشه ­ای انتخاب شدند. برای جمع ­آوری داده ­ها از پرسشنامه محقق­ ساخته مشتمل بر سئوالات مربوط به سنجش متغیرهای نگرش تحصیلی (20 سئوال) و انگیزش تحصیلی (26 سئوال) و همچنین آزمون طراحی پروژه­ علمی آموزشی (4 سئوال) استفاده شد. به­ منظور تجزیه و تحلیل داده ­ها از تحلیل عاملی اکتشافی، آماره­ های توصیفی و استنباطی از طریق نرم­ افزار SPSS، نسخه 25 و تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با بهره­ گیری از مدل معادلات ساختاری، با بکارگیری نرم­ افزار SmartPLS ویرایش 3 استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش تحصیلی تأثیر مستقیم و معنی ­داری بر انگیزش تدریس اثربخش دارد؛ نگرش تحصیلی بر انگیزش تدریس اثربخش با میانجی­ گری طراحی الگوی پروژه علمی، اثر غیر مستقیم و معنی­ داری دارد. مدل ساختاری تحقیق نیز مورد تایید قرار گرفت. همچنین نگرش دانشجومعلمان نسبت به مباحث درسی مرتبط با آموزش علوم­ تجربی در دانشگاه فرهنگیان و انگیزش تدریس اثربخش علوم ­تجربی دوره ابتدایی بالاتر از حد متوسط و در سطح مطلوبی بود. بنابراین نگرش تحصیلی مثبت و عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان می­ تواند بر انگیزه شغلی آنان برای تدریس اثربخش درس علوم­ تجربی مؤثر باشد؛ البته آموزش راهبردهای تدریس فعال نیز ضروری است.
 

خانم محدثه سادات بنوفاطمه، دکتر مرجان کیان، دکتر یوسف مهدوی نسب، دکتر علی حسینی خواه،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه­ گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمع‌آوری داده­ های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت ­بندی مؤلفه­ های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می­ باشند. در مجموع می­توان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.
خانم تکتم پرهیزکارخدیو، دکتر فرهاد فهندژ، دکتر شهرام افراز،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر واکاوی الزامات و پیش­ بایسته ­های تأثیرگذار بردوره ­های آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی بود.  روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدرسین زبان انگلیسی در مراکز آموزش زبان انگلیسی شهر شیراز بود که بر اساس نمونه­ گیری نظری(هدفمند) با تعداد 26 نفر از مدرسین مصاحبه به ­عمل آمد و داده ها از مصاحبه ها استخراج شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. نتایج تحلیل داده­ ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی ارائه شده است. نتایج کلی پژوهش نشان داد طراحی و ارائه درس، مدیریت کلاس درس، ارزشیابی فراگیران، تعامل، راهبردهای تدریس، ویژگی­های مدرسان، مدیریت فعالیت­ها، تکنیک­های برخورد با خطاها به­ عنوان الزامات کلیدی در آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی موثر هستند. همچنین اهداف دوره، ویژگی­های دوره، تجارب مدرسین، ارزیابی کلی دوره، تخصصی­ سازی و فعالیت­های تکمیلی از پیش بایسته ­ها و عوامل تأثیرگذار بر دوره­ های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی به­ شمار می­ رود که می­تواند دربرنامه­ ریزی هر چه بهتر این دوره­ ها کمک شایانی داشته باشد. بر اساس نتایج بدست آمده چنین می­توان نتیجه گرفت که توجه به الزامات و پیش­ بایسته­ های ضروری احصاء شده در این پژوهش نقش کلیدی و محوری در بهبود دوره ­های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی دارد. لذا عدم توجه به این الزامات در طراحی دوره ­های آموزش و بهسازی مدرسان، کیفیت پایین یادگیری و آموزش فراگیران را به دنبال خواهد داشت.
 

فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یاریقلی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده

مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی می­تواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .

روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد 15 نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده­ ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، 16 مضامین فراگیر و 44 مضامین سازمان دهنده شناسایی شد.1- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،2- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، 3- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، 4- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، 5- ویژگی­های فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، 6- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ 7- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، 8- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، 9- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، 10- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، 11- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، 12- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، 13-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، 14- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، 15- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی16- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه­ گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا زارع، حسین قاسم پور مقدم، ابوالفضل خمسه،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده

هدف پژوهش، بررسی اثربخشی روش تدریس «مبتنی بر مغز» بر تقویت یادگیری و نگرش دانش آموزان در علوم زیستی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بوده‌است. جامعه­ آماری شامل دانش­آموزان پسر پایه دهم شهر اقلید در سال تحصیلی 1403-1402 است. نمونه آماری به صورت در دسترس انتخاب و به تعداد 50 نفر در دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. ابزار اندازه­گیری متغیرها آزمون محقق ساخته شناختی- مهارتی و پرسشنامه‌ محقق‌ساخته نگرش‌سنج بود. روایی ابزار محقق ساخته با استفاده از نظرات معلمان متخصص و پایایی آن‌ها به شیوه­ بازآزمایی تعیین شد. برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیه ها از نرم ‌افزار آماری SPSS26 و آزمون‌های آماری (کولموگروف- اسمیرنوف، تی تست و شاخص کای اسکوآر) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش به شیوه­ یادگیری « مبتنی بر مغز» در مقایسه با روش معمول سبب افزایش نمرات دانش آموزان در سطح دانش و مهارت و بهبود نگرش آنان در درس زیست شناسی، مبحث «گردش خون» گردیده است. یافته های این پژوهش نقش و اهمیت روش تدریس "مبتنی بر مغز" را در یادگیری نشان می‌دهد.
 
آقای جاسم گلابی‌فر، دکتر یاسر محمدی،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده

افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی یکی از چالش‌های جدی در نظام‌های آموزشی، به‌ویژه در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. این پدیده نه تنها بر یادگیری و موفقیت تحصیلی دانشجویان تأثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند عواقب اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای نیز به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چرایی افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته کشاورزی، از رویکرد تئوری بنیادی استفاده کرده است. داده‌ها از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختارمند با 35 دانشجوی تحصیلات تکمیلی جمع‌آوری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که 64 کد مفهومی استخراج شده، در 19 مقوله و 6 طبقه اصلی دسته‌بندی شدند. عوامل زیرساختی، روانشناختی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی به‌عنوان ریشه‌های اصلی افت انگیزه شناسایی شدند که به‌طور علی با یکدیگر مرتبط بودند و عامل روانشناختی به‌عنوان طبقه محوری در نظر گرفته شد. عدم اطمینان از آینده شغلی و عدم رضایت از شرایط موجود، مهم‌ترین دلایل افت انگیزه در حیطه روانشناختی بودند. شناسایی و تحلیل استقرائی پدیده افت انگیزه تحصیلی-پژوهشی در نهایت منجر به ارائه نظریه تعامل عوامل چندگانه شد که نشان می‌دهد انگیزه تحصیلی و پژوهشی یک پدیده چندبعدی است و تحت تأثیر عوامل شش‌گانه‌ای قرار دارد که بصورت علی یکدیگر را تقویت می‌کنند. عناصر این نظریه در انتهای مقاله مورد تشریح و بحث قرار گرفته و می‌تواند راهنمای مناسبی برای سیاستگذران حوزه آموزش عالی در راستای ارائه واکنش مناسب نسبت به افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی دانشجویان باشد. این تحقیق بر لزوم تعامل مؤثر بین آموزش عالی و بازار کار، حمایت مالی از دانشجویان و توجه به نیازهای آنان تأکید می‌کند.
 
خانم مرضیه متقی دستنائی، حسین عبدالهی، علی خورسندی طاسکوه،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر واکاوی حمایت سازمانی در نهادهای آموزشی می­باشد، جامعه مورد مطالعه مدارس دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم دخترانه و پسرانه منطقه 15 شهر تهران می­باشد. نمونه مورد مطالعه شامل 17 نفر کادر آموزشی و اجرایی مدارس( 11 معلم، 3 معاون و 3 مدیر) و 3 خبره در حوزه منابع انسانی ( کارشناس مسئول رفاه و تعاون اداره آموزش و پرورش منطقه 15، کارشناس امور بانوان و جوانان یکی از ادارات آموزش و پرورش و مدیر بخش توسعه منابع انسانی در یک شرکت خصوصی) می­باشد.این پژوهش به روش کیفی و پدیدارشناسانه، به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت سپس داده­ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی طبقه بندی شد. نتایج حاصل از کدگذاری و تحلیل داده­ها نشان­دهنده تفاوت عمده میزان حمایت سازمانی در سازمان آموزش و پرورش و سایر نهادهای دولتی می­باشد. همچنین تحلیل نتایج حاکی از این است که بسیاری از معلمان تعریف دقیقی از مفهوم حمایت سازمانی ندارند و عمدتا این مقوله را شامل حمایت مالی می­دانند و عوامل مالی و رفاهی را(معلمان مرد) و عوامل عاطفی و مالی را( معلمان خانم) تاثیرگذارترین عامل بر حمایت سازمانی  و ادراک آن می­دانند. همچنین بررسی داده­ها بیانگر این است که جایگاه و مقام معلمان در جامعه در زمان گذشته بسیار بالاتر از حال حاضر بوده و معلمان از حمایت بیشتری توسط والدین دانش­آموزان و جامعه برخوردار بودند و همه­ی افراد حاضر در پژوهش به اتفاق خواستار افزایش حمایت مالی و قضایی بودند که در این راستا تغییرات اساسی در اسناد و قوانین بالادستی و آموزش حمایت سازمانی و مولفه­های آن در دوره­های ضمن خدمت به معلمان تا حد زیادی می­تواند بر ایجاد سازمان و فرهنگی حامی در سازمان آموزش و پرورش تاثیرگذار باشد؛ چنین شرایطی می­تواند در بهبود روحیه و انگیزه­ی معلمان در مدارس تاثیر­گذار بوده و جایگاه و منزلت از دست رفته معلمان را به آنان برگرداند.
 

صفحه 3 از 3    
3
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb