47 نتیجه برای آموزش
دکتر نوشین گشمردی، دکتر علی رضا بادله،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
خانم محدثه سادات بنوفاطمه، دکتر مرجان کیان، دکتر یوسف مهدوی نسب، دکتر علی حسینی خواه،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمعآوری داده های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت بندی مؤلفه های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. در مجموع میتوان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.
خانم تکتم پرهیزکارخدیو، دکتر فرهاد فهندژ، دکتر شهرام افراز،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی الزامات و پیش بایسته های تأثیرگذار بردوره های آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی بود. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدرسین زبان انگلیسی در مراکز آموزش زبان انگلیسی شهر شیراز بود که بر اساس نمونه گیری نظری(هدفمند) با تعداد 26 نفر از مدرسین مصاحبه به عمل آمد و داده ها از مصاحبه ها استخراج شد. به منظور تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش کیفی گرانهیم و لوندمن استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی ارائه شده است. نتایج کلی پژوهش نشان داد طراحی و ارائه درس، مدیریت کلاس درس، ارزشیابی فراگیران، تعامل، راهبردهای تدریس، ویژگیهای مدرسان، مدیریت فعالیتها، تکنیکهای برخورد با خطاها به عنوان الزامات کلیدی در آموزش و بهسازی معلمان زبان انگلیسی موثر هستند. همچنین اهداف دوره، ویژگیهای دوره، تجارب مدرسین، ارزیابی کلی دوره، تخصصی سازی و فعالیتهای تکمیلی از پیش بایسته ها و عوامل تأثیرگذار بر دوره های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی به شمار می رود که میتواند دربرنامه ریزی هر چه بهتر این دوره ها کمک شایانی داشته باشد. بر اساس نتایج بدست آمده چنین میتوان نتیجه گرفت که توجه به الزامات و پیش بایسته های ضروری احصاء شده در این پژوهش نقش کلیدی و محوری در بهبود دوره های آموزش و بهسازی مدرسان زبان انگلیسی دارد. لذا عدم توجه به این الزامات در طراحی دوره های آموزش و بهسازی مدرسان، کیفیت پایین یادگیری و آموزش فراگیران را به دنبال خواهد داشت.
فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یاریقلی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی میتواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .
روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد 15 نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، 16 مضامین فراگیر و 44 مضامین سازمان دهنده شناسایی شد.1- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،2- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، 3- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، 4- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، 5- ویژگیهای فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، 6- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ 7- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، 8- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، 9- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، 10- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، 11- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، 12- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، 13-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، 14- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، 15- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی16- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا زارع، حسین قاسم پور مقدم، ابوالفضل خمسه،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی روش تدریس «مبتنی بر مغز» بر تقویت یادگیری و نگرش دانش آموزان در علوم زیستی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بودهاست. جامعه آماری شامل دانشآموزان پسر پایه دهم شهر اقلید در سال تحصیلی 1403-1402 است. نمونه آماری به صورت در دسترس انتخاب و به تعداد 50 نفر در دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. ابزار اندازهگیری متغیرها آزمون محقق ساخته شناختی- مهارتی و پرسشنامه محققساخته نگرشسنج بود. روایی ابزار محقق ساخته با استفاده از نظرات معلمان متخصص و پایایی آنها به شیوه بازآزمایی تعیین شد. برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل فرضیه ها از نرم افزار آماری SPSS26 و آزمونهای آماری (کولموگروف- اسمیرنوف، تی تست و شاخص کای اسکوآر) استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش به شیوه یادگیری « مبتنی بر مغز» در مقایسه با روش معمول سبب افزایش نمرات دانش آموزان در سطح دانش و مهارت و بهبود نگرش آنان در درس زیست شناسی، مبحث «گردش خون» گردیده است. یافته های این پژوهش نقش و اهمیت روش تدریس "مبتنی بر مغز" را در یادگیری نشان میدهد.
آقای جاسم گلابیفر، دکتر یاسر محمدی،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی یکی از چالشهای جدی در نظامهای آموزشی، بهویژه در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی است. این پدیده نه تنها بر یادگیری و موفقیت تحصیلی دانشجویان تأثیر میگذارد، بلکه میتواند عواقب اجتماعی و اقتصادی گستردهای نیز به همراه داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل چرایی افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته کشاورزی، از رویکرد تئوری بنیادی استفاده کرده است. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختارمند با 35 دانشجوی تحصیلات تکمیلی جمعآوری و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که 64 کد مفهومی استخراج شده، در 19 مقوله و 6 طبقه اصلی دستهبندی شدند. عوامل زیرساختی، روانشناختی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی بهعنوان ریشههای اصلی افت انگیزه شناسایی شدند که بهطور علی با یکدیگر مرتبط بودند و عامل روانشناختی بهعنوان طبقه محوری در نظر گرفته شد. عدم اطمینان از آینده شغلی و عدم رضایت از شرایط موجود، مهمترین دلایل افت انگیزه در حیطه روانشناختی بودند. شناسایی و تحلیل استقرائی پدیده افت انگیزه تحصیلی-پژوهشی در نهایت منجر به ارائه نظریه تعامل عوامل چندگانه شد که نشان میدهد انگیزه تحصیلی و پژوهشی یک پدیده چندبعدی است و تحت تأثیر عوامل ششگانهای قرار دارد که بصورت علی یکدیگر را تقویت میکنند. عناصر این نظریه در انتهای مقاله مورد تشریح و بحث قرار گرفته و میتواند راهنمای مناسبی برای سیاستگذران حوزه آموزش عالی در راستای ارائه واکنش مناسب نسبت به افت انگیزه تحصیلی و پژوهشی دانشجویان باشد. این تحقیق بر لزوم تعامل مؤثر بین آموزش عالی و بازار کار، حمایت مالی از دانشجویان و توجه به نیازهای آنان تأکید میکند.
خانم مرضیه متقی دستنائی، حسین عبدالهی، علی خورسندی طاسکوه،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی حمایت سازمانی در نهادهای آموزشی میباشد، جامعه مورد مطالعه مدارس دوره ابتدایی، متوسطه اول و دوم دخترانه و پسرانه منطقه 15 شهر تهران میباشد. نمونه مورد مطالعه شامل 17 نفر کادر آموزشی و اجرایی مدارس( 11 معلم، 3 معاون و 3 مدیر) و 3 خبره در حوزه منابع انسانی ( کارشناس مسئول رفاه و تعاون اداره آموزش و پرورش منطقه 15، کارشناس امور بانوان و جوانان یکی از ادارات آموزش و پرورش و مدیر بخش توسعه منابع انسانی در یک شرکت خصوصی) میباشد.این پژوهش به روش کیفی و پدیدارشناسانه، به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت سپس دادهها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی طبقه بندی شد. نتایج حاصل از کدگذاری و تحلیل دادهها نشاندهنده تفاوت عمده میزان حمایت سازمانی در سازمان آموزش و پرورش و سایر نهادهای دولتی میباشد. همچنین تحلیل نتایج حاکی از این است که بسیاری از معلمان تعریف دقیقی از مفهوم حمایت سازمانی ندارند و عمدتا این مقوله را شامل حمایت مالی میدانند و عوامل مالی و رفاهی را(معلمان مرد) و عوامل عاطفی و مالی را( معلمان خانم) تاثیرگذارترین عامل بر حمایت سازمانی و ادراک آن میدانند. همچنین بررسی دادهها بیانگر این است که جایگاه و مقام معلمان در جامعه در زمان گذشته بسیار بالاتر از حال حاضر بوده و معلمان از حمایت بیشتری توسط والدین دانشآموزان و جامعه برخوردار بودند و همهی افراد حاضر در پژوهش به اتفاق خواستار افزایش حمایت مالی و قضایی بودند که در این راستا تغییرات اساسی در اسناد و قوانین بالادستی و آموزش حمایت سازمانی و مولفههای آن در دورههای ضمن خدمت به معلمان تا حد زیادی میتواند بر ایجاد سازمان و فرهنگی حامی در سازمان آموزش و پرورش تاثیرگذار باشد؛ چنین شرایطی میتواند در بهبود روحیه و انگیزهی معلمان در مدارس تاثیرگذار بوده و جایگاه و منزلت از دست رفته معلمان را به آنان برگرداند.