سید مهدی سرکشیکیان، خدیجه والائی صمد، فاطمه سادات دریاباری، دکتر زهرا جامه بزرگ،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
حمایتهای اجتماعی با در اختیار گذاشتن منابع لازم روانی_اجتماعی، افراد را در مواجه با شرایط تنیدگیزا یاری میرساند. از این رو موقعیتها و فرآیندهای تربیتی و تحصیلی از این امر مستثنی نیستند. در این پژوهش مدل کیفی همبستههای تربیتی_تحصیلی حمایت اجتماعی در شواهد ایران و جهان تبیین میگردد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش سنتز پژوهشی و تکنیک فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ برای تحقیقات خارجی و ۱۳۹۳ تا 1400 برای تحقیقات داخلی بود. با استفاده از نگرش یکپارچهسازی و مدل سندلوسکی و باروسو (2007) 90 مقاله انتخاب شد. کدگذاری ها به شکل تحلیل تم با نرم افزار Maxqda2018 صورت گرفت. یافته ها در قالب مقولات، مفاهیم و کدها تحلیل و پیاده سازی شد. نتایج نشان داد همبستههای تربیتی_هیجانی شامل (مولفههای عاطفی معطوف به تحصیل با دو مفهوم هیجانات مثبت و منفی)، تربیتی_شناختی شامل (مولفههای بینشی_ادراکی معطوف به تحصیل با دو مفهوم باورهای معطوف به خود و باورها در مورد فرآیند یادگیری)، تربیتی_رفتاری (مولفههای عملکردی معطوف به تحصیل)، تربیتی_روانی شامل (مولفههای روانشناختی معطوف به تحصیل با دو مفهوم کاهش آسیبهای روانشناختی و ارتقای عملکرد روانی)، تربیتی_موقعیتی شامل (مولفههای وضعیتی مدرسه و معطوف به تحصیل)، و تربیتی_شغلی شامل (مولفههای روانی_سازمانی معلمان) همبستههای مرتبط با اثر حمایت اجتماعی در فرآیندهای تربیتی_ تحصیلی در شواهد تجربی داخلی و خارجی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافتههای به دست آمده توجه و پرداختن به مقوله حمایت اجتماعی و لزوم سرمایهگذاریهای آموزشی و مادی از طریق سازوکارهای تربیتی و قانونی جهت افزایش مولفههای مرتبط با تربیت که شامل ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری، روانشناختی، موقعیتی و وضعیت معلمان میباشد ضروری به نظر میرسد.
ملاحت امانی، ربابه نعمتی،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیلکنندهی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوههای فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانشآموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهی آماری تحقیق شامل همهی دانشآموزان دورهی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دورهی دوم ابتدایی بهصورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. پرسشنامههای فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد ـ فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجهبندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. دادهها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری بهطور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت بهطور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند بهطور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل میکند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوههای ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمیدهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمییابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
فرزانه میکاییلی منیع، بهزاد ارژنگی، شلر آب خیز، نگین اکبرزاده، ینگجه فرشته رستم زاده، قلیلو امیرمحمد اشرفی،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی روابطه ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع بر بیصداقتی تحصیلی با نقش میانجی نسبیت گرایی اخلاقی در بین دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه انجام شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، کلیهی دانشجویان دانشکده ادبیات دانشگاه ارومیه به تعداد 1200 نفر بودند که 327 نفر با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه ماک چهار (1970)، پرسشنامه شخصیتی هگزاکو (2004)، پرسشنامه بیصداقتی تحصیلی بشیر و بلا (2018) و پرسشنامه نسبیت گرایی اخلاقی کولیر-اسپرول و همکاران (2019) استفاده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و شاخصهای برازش مدل استخراج و مدل پژوهش تأیید گردید. نتایج نشان داد اثرات مستقیم ماکیاولیسم بر نسبیت گرایی اخلاقی با مقدار 052/0، صفت صداقت-تواضع بر نسبیت گرایی اخلاقی 45/0، ماکیاولیسم بر بیصداقتی تحصیلی 092/0 و صفت صداقت-تواضع بر بی صداقتی تحصیلی 116/0 معنادار میباشند. اما اثر نسبیت گرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی 12/0 معنادار نمیباشد. همچنین اثرات غیرمستقیم ماکیاولیسم و صفت صداقت-تواضع با واسطهگری نسبیتگرایی اخلاقی بر بی صداقتی تحصیلی به ترتیب 0139/ 0و 018/0- نیز معنادار نبود. با این وجود میتوان از طریق ارائه برنامههای آموزشی بر بنیاد ماکیاولیسم، صفت صداقت-تواضع به جلوگیری از بیصداقتی تحصیلی در دانشجویان و کاهش آن کمک کرد.
خانم فاطمه امامی، آقای عباس عبدالهی، خانم سیمین حسینیان،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزء تحقیقات کمی میباشد و از نظر هدف کاربردی و از نظر نمونه گیری تصادفی ساده متناسب با حجم و گردآوری دادهها توصیفی-پیماشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان پایه اول تا پنجم ابتدایی در دبستان پسرانه راه دانش به تعداد350 دانش آموز و دبستان دخترانه پروین اعتصامی به تعداد 370 دانش آموز واقع در شهر سنندج میباشند که با روش فرمول کوکران تعداد نمونه آماری به 250 نفر دانش آموز کاهش یافت. پرسشنامه های استاندارد استفاده از فضای مجازی لی و همکاران (2008) و بهزیستی هیجانی کییز و ماگیارمو (۲۰۰۳) در میان نمونه های مورد نظر توزیع و پس از جمع آوری آنها با استفاده از نرم افزار PLS به تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده پرداخته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 1-بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی رابطه معناداری وجود دارد 2-جنسیت نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی ایفا می کند و 3-ساعات استفاده از فضای مجازی نقش تعدیل گری بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی ایفا می کند. نتیجهگیری: نتایج نشان داد که بین استفاده از فضای مجازی و بهزیستی هیجانی نقش تعدیلگری ساعات استفاده از فضای مجازی و جنسیت در کودکان شهر سنندج رابطه معناداری وجود دارد.
مجتبی واحدیان، حسنعلی ویسکرمی، فضل اله میردریکوند،
جلد 13، شماره 47 - ( 12-1402 )
چکیده
یادگیری واژگان نقش مهمی در فراگیری هر زبانی دارد، چه زبان اول، چه زبان دوم یا خارجی، در واقع کلمات بلوکهای ساختمانی اساسی هستند که یادگیری زبان دوم بر اساس آنها ساخته می شود این به عنوان یک جزء حیاتی از توانایی های زبان عمل میکند. هدف پژوهش، مقایسه اثر تکنیکهای مبتنی بر نظریههای چندرسانهای، اجتماعی-فرهنگی و فراشناختی بر نگرش افراد در یادگیری واژگان زبان انگلیسی است. روش تحقیق شبه آزمایشی بود. برای گردآوری دادهها از روش پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. جامعه آماری کلیه زبانآموزان مؤسسههای آموزشی زبان انگلیسی شهر قم بودند نمونه آماری به صورت تصادفی 16 نفر برای گروه آزمایش انتخاب شدند. در گروه آزمایش، از تکنیکهای مختلف، طی 8 جلسه مورد استفاده قرار گرفت. روش تحلیل آماری ناپارامتریک با استفاده از نرم افزار spss نسخه 22 برای دادهها انجام شد. یافتهها نشان داد که نگرش افراد نسبت به تکنیکهای مبتنی برحوزههای مطرح شده برای یادآوری و بازشناسی واژگان متفاوت هست، نتیجهگیری اینکه تکنیکهای آموزشی مطرح شده به گونه متفاوت در نگرش افراد در رابطه با یادگیری واژگان موثر هستند.
فاطمه محمدی یوزباش کندی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
بهزیستی تحصیلی از متغیرهای مهم در حوزه آموزش و یادگیری است که شناخت عوامل زمینهساز آن ضرورت دارد. بهزیستی از تعامل عاملهای چندی از جمله محیطی، فردی و شخصیتی پدید میآید. هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری متغیرهای شخصیتی حس انسجام، خوددلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری با بهزیستی تحصیلی بود. در این مطالعه توصیفی همبستگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونهگیری چندمرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامههای حس انسجام آنتونوسکی (Antonovsky)، خوددلسوزی نف (Neff)، خودآگاهی هیجانی گرنتGrant) و همکاران، مسئولیتپذیری گاف (Gaugh)، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا (Salmela-Aro & Upadya) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو (Salmela-Aro و همکاران پاسخ دادند. دادهها با روش مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شد. مدل فرضی بهزیستی تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بود X2/DF=2/12 , RMSEA= 0/05 . مسیر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی و مسئولیت پذیری به بهزیستی تحصیلی دانشجویان معنادار بود اما مسیر مستقیم خوددلسوزی معنادار نبود. مسیر غیرمستقیم حس انسجام با میانجیگری خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری معنادار بود. همچنین مسیر غیرمستقیم خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. در مجموع 38 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد. با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم حس انسجام، خودلسوزی، خودآگاهی هیجانی و مسئولیتپذیری بر میزان بهزیستی تحصیلی، به نظر می رسد با تقویت خودآگاهی هیجانی، حس انسجام، خوددلسوزی و مسئولیتپذیری میتوان بهزیستی تحصیلی دانشجویان را تقویت کرد.
صدیقه صفدری، فریده حمیدی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی گیمیفیکیشن در توجه پایدار دانش آموزان پایه اول ابتدایی انجام گردید. این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفت. جامعه آماری ،دانش آموزان دخترپایه اول ابتدایی شهرستان حسن آباد فشافویه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ۳۰ دانش آموز انتخاب و براساس نمره هوش در دو گروه آزمایش و کنترل همتاسازی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش، طی ۱۲جلسهی ۴۵ دقیقهای مفاهیم مرتبط با توجه پایدار را به کمک گیمیفیکیشن آموزش دیدند. ابزار پژوهش شامل تست ریون کودکان (۱۹۶۲)، آزمون عملکرد پیوسته (۱۹۶۵) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی نشان داد که آموزش به کمک گیمیفیکیشن، توجه پایداردانش آموزان پایه اول ابتدایی را با اندازهی اثر ۵۴/۰ به طور معناداری افزایش میدهد (۰۱/۰p<).
محدثه بیابانی، زهره عباسی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری تاب آوری بر اساس چشمانداز زمان آینده و ذهنآگاهی از طریق میانجیگری انعطافپذیری شناختی در والدین کودکان کمتوان ذهنی شهر قم بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعهی این پژوهش شامل تمامی والدین کودکان کمتوان ذهنی شهر قم در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه آماری برابر 220 نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامۀ پنجوجهی ذهنآگاهی (FFMQ)، مقیاس انعطافپذیری شناختی (CFI)، مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) و مقیاس تابآوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) بود. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. طبق یافتههای مدل حال خوشگذران، آینده و انعطافپذیری دارای اثر مثبت و معنیداری بر تابآوری بودند؛ همچنین ذهنآگاهی و آینده دارای اثر مثبت و حال منفعل دارای اثر منفی بر انعطافپذیری بودند؛ همچنین نقش میانجی انعطافپذیری در رابطه بین ذهنآگاهی، آینده و حال منفعل با تابآوری تأیید شد؛ براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که از میان ابعاد چشم انداز زمان دو بعُد آینده و حال منفعل و سازه کلی ذهنآگاهی از طریق اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی به صورت غیر مستقیم منجر به افزایش تاب آوری والدین کودکان کم توان ذهنی می شوند.
دکتر اکرم حافظی،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
مشکلات موجود در حیطۀ شناسایی راهبردهای مؤثر به منظور بهبود سلامت روان و بهزیستیعاطفی کودکانکمشنوا و مشکلات هیجانی و روانی که اکثر این کودکان در زندگی روزمره با آن روبرو میباشند، لزوم تحقیق و افزایش توجه به این حیطه را روشن میکند. بنابراین هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد آکسلاین بر سلامت روان و بهزیستی عاطفی کودکان کم شنوای ابتدایی بر اساس روش ABC بود. پژوهش حاضر طرح نیمه تجربی از نوع مورد منفرد و با طرح خط پایه، مداخله و پیگیری بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، تعداد 3 کودک کم شنوای دبستانی از مرکز توانبخشی خانواده و کودک دارای اختلال شنوایی پژواک در شهر تهران انتخاب شدند. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامۀ سلامت روان کودکان جلینک و همکاران، پرسشنامۀ بهزیستی ذهنی دینر و همکاران و برگۀ ثبتدادهها بود. ابتدا 3 بار پرسشنامهها با فاصله زمانی 3 روز در میان به عنوان خط پایه اجرا شد. مشخص شد ثباتی نسبی در نمرات وجود دارد. سپس مداخله در 8 جلسه اجرا شد. بعد از هر جلسه یک بار مشارکت کنندگان، ارزیابی و 2 هفته بعد، همان پرسشنامه 3 بار با فاصله زمانی 2روز در میان به عنوان مرحلۀ پیگیری اجرا شدند. داده ها با استفاده از نرمافزار اکسل وSPSS26 و به روش تحلیل درونموقعیتی و بینموقعیتی شدند. نتایج حاکی از آن بود که سلامت روان و بهزیستی عاطفی در هر یک از آزمودنیها بعد از مداخله افزایش داشته است. 8 جلسه مداخله صورت گرفته است که پس از آن در جلسه فراوانی متغیرها ثبت شده است. با توجه به نمودارها میتوان روند افزایشی متغیرها را مشاهده نمود و در قسمت پایانی نمودار، 3 جلسه پیگیری که دو هفته پس از آخرین مداخله در نظر گرفته شده است، همچنان روند ثبات تقریبی متغیرها را نشان می دهد.
خانم فاطمه کاشی، خانم منصوره بهرامی پور،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی جعبه ابزار والدگری کویست بر صمیمت در خانواده ، مهارت های تعاملی والدین، حل مسئله اجتماعی و نظم پذیری کودکان ناسازگار 8-12 ساله بود.
مواد و روشها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و دوره پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک ناسازگار 8 تا 12 ساله در بازه زمانی بهار1402 شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش به صورت روش نمونهگیری در دسترس و به تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس درجهبندی مشکلات رفتاری کانرز (ویژه والدین) (1978)، پرسشنامه صمیمیت الکسیس و همکاران (1983)، پرسشنامه تعامل والد-کودک پیانتا (1394)، پرسشنامه حل مسئله اجتماعی دزوریلا و همکاران (2002) و مقیاس مهارتهای سازماندهی کودکان ، فرم والدین ابیکوف و گالاکر (2009) بود. برنامه جعبه ابزار والدگری کویست (2012) طی 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخلهای را دریافت نکرد.
یافتهها: داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قررا گرفت. نتایج نشان داد که جعبه ابزار والدگری بر صمیمت در خانواده ، مهارت های تعاملی والدین ، حل مسئله اجتماعی و نظم پذیری کودکان ناسازگار 8-12 ساله موثر است.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان گفت این مداخله در افزایش صمیمت در خانواده، مهارت های تعاملی والدین، حل مسئله اجتماعی و نظم پذیری کودکان ناسازگار 8-12 ساله موثر است.
محبوبه البرزی، فریبا خوشبخت، فاطمه مهنی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مهارتهای یادگیری وحلمسأله اجتماعی درخلاقیت اجتماعیدانشآموزاندوره ابتدایی بود. پژوهش به شیوه همبستگی انجام گرفت. جامعهآماری دانشآموزان ابتداییشهرستان کهنوج استان کرمان به تعداد11568نفر بودند. شرکتکنندگان پژوهش271نفر(شامل146دخترو133پسر) از دانشآموزان پنجم و ششم ابتدایی بودند که باروش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزارپژوهش مقیاس مهارتهای یادگیری(احمدی،1396)، سیاههحلمسأله اجتماعی( دیزوریلا ونزو،2002) و تکلیف خلاقیت اجتماعی(ماچیراد و لیوبرت،2002) بود. برای تعیین پایایی و روایی از روشآلفایکرونباخ و همبستگی استفاده شد. نتایج نشان داد رابطه معناداریبینخلاقیت اجتماعیبا مشاهده(۰۵/۰p≤ ، ۱۴/۰=r)ِ، فرضیه سازی(۰۱/۰p≤ ، ۳۵/۰=r)، تفسیر(۰۵/۰p≤ ، ۱۱/۰=r)ِ وبرقراری ارتباط(۰۱/۰p≤ ، ۲۱/۰=r)ِ وجود دارد. بین خلاقیت اجتماعی و حلمسأله سازنده(۰۱/۰p≤ ، ۳۴/۰=r)ِ و حلمسأله غیرسازنده(۰۱/۰p≤ ۲۸/۰-=r) همبستگی وجوددارد. نتایج رگرسیونگام به گام نشان داد فرضیهسازی 26 درصدو فرضیه سازی و مهارت برقراری بایکدیگر 32درصداز واریانس خلاقیت اجتماعی راپیشبینی نمودند. حلمسأله سازنده 35 درصد و حلمسأله سازنده و حلمسأله غیرسازنده بایکدیگر38 درصد از واریانس خلاقیت اجتماعی راتبیین نمودند. درنهایت رگرسیون همزمان نشان داددر مجموع مهارتهای یادگیری و حلمسأله اجتماعی، 30 درصد واریانس خلاقیت اجتماعی را از طریق فرضیه سازی، برقراری ارتباط و حل مسأله سازنده تبیین نمودند. براساس یافتههای پژوهش خلاقیت اجتماعی بعنوان متغیری که برگرفته از توانمندی شناختی افراد در حل مسائل اجتماعی است از طریق دو متغیر مهارتهای یادگیری وحس مسأله اجتماعی قابل تبیین است.
اکبر جدیدی محمدابادی، محمد احمدی ده قطب الدینی، فاطمه رشیدی پور،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف رابطه انسجام روانی و تحمل پریشانی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان متوسطه دوم شهرستان انار انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. بر این اساس تعداد 302 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه رفتار پرخطر (زاده محمدی و همکاران، 1386) و پرسشنامههای احساس انسجام آنتونوسکی (1987) و تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) پاسخ دادند. از ضریب همبستگی پیرسون، همبستگی کانونی و رگرسیون گام به گام جهت تحلیل دادهها استفاده شد. یافتهها نشان داد رابطه بین تحمل پریشانی با رفتار پرخطر و مولفههای گرایش به مواد مخدر، گرایش به الکل، منفی و معنیدار است، همچنین رابطه بین انسجام روانی با رفتار پرخطر و مولفههای گرایش به رانندگی خطرناک، گرایش به خشنونت، گرایش به سیگار، گرایش به مواد مخدر، گرایش به الکل، گرایش به رابطه و رفتار جنسی و گرایش به رابطه با جنس مخالف، منفی و معنیدار است. نتایج نشان داد که از طریق تقویت انسجام روانی و تحمل پریشانی میتوان گرایش به رفتارهای پرخطر را در دانش آموزان کاهش داد.
آقای افشین رامیان، دکتر فریبرز نیکدل، دکتر علی تقوایی نیا،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
در دهه های اخیر، رفتارهای غیراخلاقی مانند تقلب و بیصداقتی تحصیلی در میان دانشجویان، شایع شده است؛ به طوری که می توان آن را یک پدیدهی اجتماعی دانست. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی نقش واسطهای انگیزش اخلاقی در رابطه بین هویت اخلاقی و بی صداقتی تحصیلی دانشجویان بود. روش این پژوهش توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی و از منظر هدف کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی دانشجویان دانشگاه یاسوج در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود. با توجه به هدف پژوهش از این جامعه تعداد ۴۰۰ نفر دانشجو به شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب و به پرسشنامه های بیصداقتی تحصیلی مککابی و تروینو(۱۹۹۶)، هویت اخلاقی آکینو و رید(۲۰۰۲) و انگیزش اخلاقی انگیزش اخلاقی یانوف بولمن و کارنس(۲۰۱۶) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش، از طریق روش تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار ایموس انجام شدهاست. نتایج پژوهش نشان داد نقش واسطهای انگیزش اخلاقی در رابطه بین هویت اخلاقی و بیصداقتی تحصیلی معنادار بود. همچنین هویت اخلاقی با بیصداقتی تحصیلی رابطه منفی معنادار، انگیزش اخلاقی با بی صداقتی تحصیلی رابطه منفی معنادار و هویت اخلاقی با انگیزش اخلاقی رابطه مثبت معنادار دارد. نتیجه اینکه هویت اخلاقی هم به صورت مستقیم و هم با واسطه انگیزش اخلاقی با رفتارهای بی صداقتی تحصیلی دانشجویان رابطه دارد، لذا برای افزایش انگیزش اخلاقی و همچنین کاهش بیصداقتی تحصیلی آنها، توجه به افزایش هویت اخلاقی دانشجویان، می تواند مفید و موثر باشد.
حامد رضائی، حسین سلیمی بجستانی، آتوسا کلانتر هرمزی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی راهبردهای تنظیم هیجان معلمان بر اساس مدل تنظیم هیجان جیمزگراس در کلاس در مواجهه با بدرفتاری دانشآموزان بود. این تحقیق به روش کیفی و با استراتژی پدیدار شناسی انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه پژوهش حاضر،کلیه معلمان مرد متوسطهی اول شهر کرمانشاه در سال1403بودند. نمونهگیری به روش غیرتصادفی و از نوع هدفمند مبتنی بر ناهمگنی در تدریس بود. برای رسیدن به هدف پژوهش با معلمان مصاحبه عمیق و نیمهعمیق صورت گرفت.
نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای تنظیم هیجان بازارزیابی مجدد شناختی و اصلاح موقعیت، راهبردهای موفق و با رضایت شغلی بالا هستند که موجب کاهش هیجانات منفی شده و سرکوب، انتخاب موقعیت و گسترش توجه راهبردهای ناموفق هستند که موجب افزایش هیجانات منفی و فرسودگی شغلی و کاهش رضایت شغلی معلمان میشود.
رامین حبیبی کلیبر، معصومه پریور، غلامرضا گلمحمدنژاد،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه پیوند با مدرسه با سرسختی تحصیلی با در نظر گرفتن نقش واسطهای انعطافپذیری شناختی و ساختار انگیزشی دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سالتحصیلی1401-1400 بود. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدفکاربردی، از نظر ماهیت از نوع توصیفی-همبستگی و از نظر روش از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری 2000 نفر از دانشآموزان سال دوم دوره دوم متوسطه شهر تبریز میباشند که 300 نفر بر اساس جدول مورگان با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه پیوند با مدرسه رضائی شریف، انعطافپذیری شناختی مارتین و رابینز، سرسختی تحصیلی بنیشک و همکاران و ساختار انگیزشی کاکس و کلینگر استفاده شد. دادهها با استفاده از Smart-Pls-3 و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیر پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی (239/0=r، 299/3=t)، پیوند مدرسه با انعطافپذیری شناختی (309/0=r، 684/5=t)، پیوند مدرسه با ساختار انگیزشی (279/0=r، 009/5=t)، انعطافپذیری شناختی با سرسختی تحصیلی (229/0=r، 965/2=t) و ساختار انگیزشی با سرسختی تحصیلی (282/0=r، 133/5=t) معنیدار است (05/0>P). همچنین نتایج آزمون سوبل نشان میدهد که انعطافپذیری شناختی در رابطه پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی نقش واسطهای ایفا میکند (608/2=Z) و انعطافپذیری شناختی میتواند 9/22 درصد رابطه بین پیوند مدرسه با سرسختی تحصیلی را واسطه کند. همچنین، ساختار انگیزشی قادر است نقش واسطهای در رابطه بین پیوند با مدرسه با سرسختی تحصیلی ایفا کند (539/3=Z) و ساختار انگیزشی میتواند 8/24 درصد رابطه بین پیوند با مدرسه و سرسختی تحصیلی را واسطه کند.
خانم کبری عالی پور، آقای محمد عباسی، آقای عزت اله قدم پور،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطۀ بین شایستگی اجتماعی/هیجانی و کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان با میانجیگری مشارکت تحصیلی در دانشآموزان دختر دوره ابتدایی شهر خرمآباد بود. پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعۀ آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشآموزان دختر مقطع ابتدایی شهر خرمآباد در سال 403-1402 به تعداد 1900 نفر را شامل میشود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای تعداد 435 نفر از آنها انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی/هیجانی ( SECQ)، زو و جی (2012)، مشارکت تحصیلی ریو (2013) و کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بورک (2000) جمعآوری شد. و با استفاده از روش معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد که شایستگی اجتماعی/ هیجانی دارای نقش مستقیم و معناداری بر کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان است (001/0p<). همچنین شایستگی اجتماعی/ هیجانی به طور غیر مستقیم از طریق مشارکت تحصیلی اثر معناداری بر کیفیت زندگی در مدرسه دانشآموزان دارد (001/0p<). بنابراین نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که مشارکت تحصیلی میتوان نقش میانجی در رابطه بین شایستگی اجتماعی/هیجانی با کیفیت زندگی در مدرسه را داشته باشد.
زهرا حیدری، دکتر منصوره حاج حسینی، دکتر زهرا نقش،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی برازش یک مدل ساختاری از هویت دینی بر پایه تفکر انتقادی با در نظر گرفتن نقش واسطهای هوش معنوی انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دختر دبیرستانی منطقه ۴ شهر مشهد در سال تحصیلی ۱۴۰۲–۱۴۰۳ بود. نمونهای به حجم ۳۲۷ نفر با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی بر اساس ملاکهای ورود و امکان دسترسی انتخاب شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (CTDA)، پرسشنامه هویت دینی خوشاوی و مقیاس خودسنجی هوش معنوی کینگ (SISRI) بودند. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری، از طریق نرمافزارهای SPSS و AMOS انجام شد. یافتهها نشان دادند که مدل پیشنهادی از برازش مناسبی با دادهها برخوردار است. تفکر انتقادی اثر مثبت و معناداری بر هوش معنوی دارد و هوش معنوی نیز هویت دینی را بهصورت مثبت پیشبینی میکند. همچنین، نقش واسطهای هوش معنوی در رابطه میان تفکر انتقادی و هویت دینی تأیید شد. این نتایج نشان میدهند که تقویت تفکر انتقادی و هوش معنوی میتواند زمینهای مؤثر برای ارتقای هویت دینی در نوجوانان فراهم سازد.
خانم مهدیه استبرقی، خانم سمانه السادات حیدریه زاده، دکتر احمد زندوانیان،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بر اساس تاب¬آوری و باورهای ضمنی هوش با نقش میانجی خودناتوان سازی در دانش¬آموزان دوره دوم متوسطه (پایه یازدهم و دوازدهم) شهر یزد در سال تحصیلی 1402-1401 انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از جامعه آماری، تعداد 375 نفر(219 دختر و 156 پسر) به روش نمونه-گیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای انتخاب شدند. داده¬ها با استفاده از پرسشنامه¬های خودناتوانسازی شوینگر و همکاران (ASHS)، درگیری تحصیلی ریو (AES)، نظریه¬های ضمنی هوش عبدالفاتح و یتس (ITIS) و تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) گردآوری شد. تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده با نرم¬افزارهای SPSS 25 و AMOS 24 انجام شد نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد تاب¬آوری (51/0=β)، باورهای ذاتی هوش(21/0=β) و باورهای افزایشی هوش(36/0=β) بر درگیری تحصیلی تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد خودناتوان سازی در رابطه بین تاب¬آوری و درگیری تحصیلی و همچنین در رابطه بین باورهای ذاتی هوش و درگیری تحصیلی نقش میانجی داشته است. با توجه به نتایج، به طور کلی روانشناسان و مشاوران می¬توانند با آموزش تاب¬آوری، تغییر باورهای ضمنی هوش و استفاده از راهکارهایی به منظور کاهش خودناتوان¬سازی در دانش¬آموزان، گامی در جهت افزایش درگیری تحصیلی یادگیرندگان بردارند.
خانم گیتا مهردوست، دکتر مصطفی حمدیه،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اختلال وسواس فکری و عملی بر اساس کمالگرایی و مسئولیتپذیری افراطی در دانشجویان مبتلا به نشانه های اختلال وسواس فکری و عملی بود. روش پژوهش از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب در سال تحصیلی 1403-1402بود که تعداد 150 نفر با استفاده از روش نمونهگیری دردسترس بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای پژوهش با استفاده از پرسشنامه پادوا برای سنجش وسواس فکری – عملی(ساناویو، 1980)، پرسشنامه کمالگرایی هیل و همکاران(2004) و مقیاس مسئولیتپذیری روان شناختی کالیفرنیا(هریوسن گاف، 1975) گردآوری شدند. دادههای پژوهش از طریق آزمونهای کالموگرف – اسمیرنف و رگرسیون چند گانه در نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد اختلال وسواس فکری و عملی بر اساس کمالگرایی و مسئولیتپذیری افراطی در دانشجویان مبتلا به نشانههای اختلال وسواس فکری و عملی پیش بینی میگردد. بین اختلال وسواس فکری با کمالگرایی دانشجویان و بین اختلال وسواس فکری با مسئولیتپذیری دانشجویان مبتلا به این اختلال رابطه وجود داشت. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر میرسد افراد با سازههای شناختی کمالگرایی و احساس مسیولیتپذیری افراطی که در معرض ابتلا به اختلال وسواس فکری – عملی قرار دارند درگیر آسیب زدن و نگرانی شدید هستند. لذا این پدیدهها بیشک در بوجود آمدن و سیر اختلال موثر هستند و تغییر این افکار –تصورات و نیز روش های کنترل فکر – سرزنش خود- قضاوت در پیشگیری ابتلاء به اختلال وسواس فکری عملی ضروری است.
مهرنوش بهادری، دکتر هادی هاشمی رزینی، دکتر مهدی عرب زاده، خدیجه جیرانی،
جلد 17، شماره 51 - ( 7-1404 )
چکیده
مقدمه: قصهگویی جایگاه خاصی در پیشبرد برنامههای آموزشی دارد و تجربیات واقعی و عملی شایانی را در اختیار فراگیران میگذارد. هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر قصهگویی مبتنی بر مهارتآموزی در کنترل خشم و کاهش مشکلات رفتاری کودکان پیشدبستانی انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات، نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد که بهصورت میدانی اجرا شد. جامعه آماری کلیه کودکان مشغول به تحصیل در مقطع پیشدبستانی میباشند. از جامعه آماری موردنظر تعداد 20 کودک دارای مشکلات رفتاری با استفاده از نتایج پرسشنامه بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه درمانی را در قالب دوازده جلسه دریافت کرد و گروه کنترل برنامه عادی خود را پیگیری نمود. دادهها به روش اندازهگیریهای مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که قصهگویی مبتنی بر مهارتآموزی تأثیر مثبتی بر افکار، احساس و رفتار پرخاشگرانه کودکان پیشدبستانی دارد. همچنین باعث کاهش مشکلات رفتاری در کودکان پیشدبستانی شد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که تأثیر مثبت مداخله بر کاهش مشکلات رفتاری و کنترل خشم در طول زمان از پایداری مناسبی برخوردار بوده است. نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که قصهگویی شیوهای ساده، بیدردسر و کمهزینه برای آموزش مهارتها و مداخله برای کودکان پیشدبستانی میباشد