178 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
آمنه عالی، خدیجه حسینی مطلق، صغری ابراهیمی قوام،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور شناسایی روشهای انضباطی اثربخش مربیان بر کاهش میزان بدرفتاری کودکان در یکی از مراکز شبانهروزی تحت پوشش سازمان بهزیستی انجامشده است. روش پژوهش از نوع مطالعهی موردی کیفی و روش نمونهگیری در دسترس است. برای انجام این پژوهش، مربیان شاغل در یکی از مراکز شبانهروزی خصوصی دخترانه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران که موافقت نمودند در مطالعه مشارکت داشته باشند، بهعنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها بهوسیلهی مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و دفتر گزارشهای روزانه جمعآوری شد. مربیان بر اساس میزان بدرفتاری کودکان در ساعات حضور آنها به دو گروه مربیان اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً کم کودکان) و مربیان کمتر اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً زیاد کودکان) تقسیم شدند تا روشهای انضباطی که برای مدیریت رفتار کودکان به کار میگیرند مقایسه شود. برای تحلیل دادهها از فن کدگذاری سه مرحلهای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. طبق نتایج، رویکرد غالب در فعالیتهای انضباطی مربیان اثربخش، انضباط جامع در مقابل سنتی بود. بهعبارتدیگر مربیان اثربخش برای برقراری انضباط از فعالیتهای جامع و فراگیر که حمایتی و مشارکتی است در مؤلفههای روابط، احترام، تعاملات، درگیر کردن، و محیط استفاده میکردند و مربیان کمتر اثربخش از فعالیتهای سنتی مبتنی بر پاداش، تنبیه و کنترل.
ماجده شریفی نیا، نیلوفر شادمهری،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
پرخاشگری یک گرایش درونی و بخشی از خزانه رفتاری بشر است که لازم است کودک، کنترل آن را بیاموزد. اسباب بازیها مهمترین وسایل آموزش کودکان محسوب میشوند. تعدد اسباب بازیهایی که به این منظور در بازار ایران هستند چندان زیاد نیست، اما بسیاری از آنها با عنوان "وسایل کمک آموزشی" مورد استفاده قرار میگیرند. این در حالیست که تاکنون ارزیابیای در خصوص اثرگذاری و کارایی این محصولات انجام نگرفته. هدف از پژوهش کاربردی حاضر ارزیابی کارایی این محصولات است. در این مطالعه حجم نمونه ای معادل 414 کودک به روش تصادفی مورد پیمایش قرار گرفتند. ابزار پیمایش جهت سنجش خشم در کودکان پرسشنامه نلسون بوده و سپس بررسی شرایط بروز خشم و روش بروز آن از طریق پرسشنامه دیگری انجام گرفت. باتوجه به ویژگیهای بدست آمده نمونه محصولات موجود در بازار مورد مطالعه واقع شدند. نتایج نشان داد در حالیکه اسباب بازیهای مربوطه لازم است از طریق شخصیت پردازی جذاب پوشش دهنده مرحله آرام سازی باشند، یا آموزش محور هستند که جذابیت لازم را برای کودک ندارند، یا کاربرد آنها در مرحله پیش از خشم است و یا برای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی طراحی شده اند که سبب میشود هیچیک کارآیی مورد انتظار را نداشته باشند.
اکبر غلامی، رضا علی نوروزی، محمد حسین حیدری، مجتبی سپاهی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش تبیین وتحلیل تجارب عقلانی از دیدگاه افلوطین بر مبنای ادراک زیبایی به منظور تعالی بخشی به تجارب عقلانی فراگیران است. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و استنتاجـــی اســـــت و با بهرهگیری ازالگوی فرانکنا انجام پذیرفت. نتایج نشان دادکه نفس به عنوان یک اقنوم، زیبایی را به صورت تجربههای خودشناسی، تخیل، نیک خواهی و معرفت میشناسد و با کسب تجارب زیبایی شناسی زمینه تعالی خود و تاثیرگذاری بر دیگران را فراهم میآورد. تجربه زیباشناسی دارای نقش تعالی بخشی در فعالیتهای عقلانی میباشد و عناصر زیباییشناسی میتوانند فعالیت عقلانی را به تجربه زیباشناسی تبدیل و آن را متعالی نماید. تجربه زیباشناسی به عنوان یک شایستگی پایه، امری فراگیر، و محدود به حیطه وفعالیت خاصی نیست و دلالتهایی برای اهداف، محتوا و روشهای یاددهی و یادگیری درسطح مربیان ومتربیان وبرنامه درسی دارد. هدف غایی تعالی تجارب عقلانی افلوطین یگانگی با واحد نخستین و منشاء زیبایی و زیباییهای معقــــــــــــــول میباشد. اهداف واسطی موثر در دست یابی به تجارب زیباشناسی عبارتند از: خودیابی، مشاهده بصری، تخیل و سکناگزینی معقولانه نفس و بصیرت درونی می باشد. این اهداف مناسب ومتناظر با مولفههای تجارب عقلانی تعالیگرا شامل: اصالت، شهود عقلی، تحول درونی، پویایی وتعمق، شوقانگیزی وشکوهمندی میباشد.
.
کلید واژه:
تجربه زیبایی، تربیت عقلانی، افلوطین، انگیزش، تجربه متعالی
مهین قریبزاده، حسن محمدزاده، مالک احمدی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه حمایت اجتماعی والدین با تمایل به ورزش، لذت و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان بود. همچنین، نقش واسطهای شایستگی حرکتی ادراک شده مورد آزمون قرار گرفت. روش تحقیق، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهرستان تبریز بود که 380 نفر از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامههای مقیاس حمایت اجتماعی ورزش، پرسشنامه شایستگی حرکتی ادراک شده، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان، مقیاس میل به ورزش و مقیاس لذت از فعالیت بدنی استفاده شد. تحلیل دادهها، از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در سطح معناداری (05/0>P) انجام شد. نتایج نشان داد متغیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی بر هر چهار متغیر درونزاد (شایستگی حرکتی، تمایل به ورزش، لذت از فعالیت بدنی و میزان فعالیت بدنی) تاثیر میگذارد و متغیرهای شایستگی حرکتی ادراک شده، لذت از فعالیت بدنی و تمایل به ورزش به عنوان متغیر میانجی میتوانند میزان فعالیت بدنی را پیشبینی کنند. البته متغیر لذت از فعالیت بدنی به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی تمایل به ورزش، توانست میزان فعالیت بدنی را پیشبینی کند. نتایج این تحقیق نقش حمایت اجتماعی والدین برای افزایش میزان فعالیت بدنی نوجوانان را روشنتر میسازد.
رفیق حسنی، شنو صفائی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تجارب زیسته دانشآموزان از آزمونهای آنلاین در بستر شبکه شاد انجام شد. ماهیت این پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. برایناساس، محققان در مطالعه حاضر کوشیدند تا تجربه دانشآموزان از آزمونهای آنلاین در بستر شبکه شاد تحلیل کنند. میدان پژوهش متشکل از کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه اول سطح شهر سنندج بود. مشارکتکنندگان شامل دانشآموزان دختر و پسر نواحی یک و دو شهر سنندج بالغ بر 112 نفر از دانشآموز مقطع متوسطه اول بودند. دادههای پژوهش حاضر از طریق انجام مصاحبههای نیمه ساختیافته بهصورت فردی و به شکل آنلاین جمعآوری شد. دادههای موجود با استفاده از روش کلالیزی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. از تحلیل دادههای بهدستآمده شامل 15 مضمون سازماندهنده شامل نگرش مثبت؛ نگرش منفی؛ خنثی بودن؛ مشکلات نرمافزاری و سختافزاری و پشتیبانی؛ ایجاد استرس و اضطراب؛ یادگیری سطح پایین؛ خلق فرصت تقلب گسترده؛ مهارت تستزنی، تنوع در سؤالات و بررسی آسان؛ پایین بودن اعتبار نمره کسبشده؛ ترجیح حضوری در مقابل آنلاین؛ عدم رصد دانشآموز؛ هرزمانی و هر مکانی بودن آزمون آنلاین؛ تجربهای جدید و گاهی اوقات نهچندان خوب؛ ایمن کردن در مقابل به خطر انداختن سلامتی و عدم شکلگیری رقابت برابر و سالم نامگذاری شدند. بهطورکلی، نتایج مطالعه حاضر با تأکید بر ضرورت شناسایی معایب و مزایای آزمونهای آنلاین، نیاز به فرهنگسازی، توانمندسازی معلمین و دانشآموزان در فضای مجازی و بازنگری در روش برگزاری آزمونهای آنلاین و زمینه یادگیری و بهبود عملکرد تحصیلی دانشآموزان از طریق آزمونهای آنلاین تاکید دارد.
مرضیه دهقانی، فاطمه رضایی، حدیث میرزایی،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاکها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاکهای تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساختهی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عاملهای مهارتهای حرفهای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روشها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانشآموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوههای توسعه حرفهای میباشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید.
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاکها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاکهای تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساختهی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عاملهای مهارتهای حرفهای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روشها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانشآموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوههای توسعه حرفهای میباشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید.
رضا عظیمی، حمید خانی پور،
جلد 10، شماره 44 - ( 2-1401 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی ماهیت، وضعیت و فرایندهای مرتبط با ادارک از جایگاه اجتماعی در بین اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. با استفاده از یک طرح پژوهش کیفی با 20 نفر از اعضای هیات علمی مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش تنظیم شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی اکتشافی تحلیل شدند. تحلیل داده ها ماهیت جایگاه اجتماعی را نوعی کاستی و فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت ایدهآل حیات اجتماعی و حرفهای در دانشگاه و جامعه نشان داد. ارزیابی اغلب شرکت کنندگان درباره وضعیت جایگاه اجتماعی، مبین تنزل جایگاه اجتماعی شغل دانشگاهی در سلسله مراتب اجتماعی بود. تحلیل دادهها چهار مقوله اصلی سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی و شخصیتی را به عنوان مقوله های اصلی و نیاز به بازسازی جایگاه اجتماعی را به عنوان مضمون اصلی مرتبط کننده این مقوله ها شناسایی کرد. براساس یافته ها، به نظر میرسد جایگاه اجتماعی فرایندی است که در دانشگاه ساخته میشود و متاثر از یک سری عوامل ساختاری و تا حدی ویژگیهای شخصیتی و منشی قرار دارد. جایگاه اجتماعی حرفههای دانشگاهی تنزل یافته است ولی دانشگاه میتواند با اصلاح فرایندهای سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی در بازسازی جایگاه اجتماعی عضو هیات علمی نقشآفرینی کند. همچنین ملاک قرار دادن شاخصهای مرتبط با جایگاه اجتماعی میتواند در برگزینش افراد برای تصدی حرفه های دانشگاهی کمک کننده باشد.
دکتر فریده حمیدی، آقای مهران عطوفتی رودی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
در کلاس های درس مبتنی بر آموزش فراگیر، انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری نقش مهمی بر خودکارآمدی معلمان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی -یادگیری در خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونهگیری به شیوه تصادفی ساده از بین لیست اسامی معلمان شرکت کننده در آموزش فراگیر صورت گرفت. از این رو تعداد 467 معلم ابتدایی منطقه 9 شهر مشهد انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای خودکارآمدی معلمان در آموزش فراگیر (TEIP) شارما و همکاران(2012)، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی((CFI دنیس و وندروال(2010) و پرسشنامه مفاهیم یاددهی- یادگیری (TLCQ)چان الویت(2004) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین انعطافپذیری شناختی و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر و همچنین بین مفاهیم یاددهی یادگیری سازندهگرا و ادراک خودکارآمدی مرتبط با آموزش فراگیر همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد ( 01 / 0 > P). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای انعطافپذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری سازنده گرایانه، 36 درصد از مجموع واریانس خودکارآمدی معلمان را پیش بینی میکنند. به طور کلی معلمان دارای انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری رشد یافتهتر در کلاسهای درس مبتنی بر آموزش فراگیر، خودکارآمدی بالاتری را تجربه می کنند. یافته های حاصل از این پژوهش بر رشد انعطاف پذیری شناختی و مفاهیم یاددهی یادگیری جهت ارتقاء خودکارآمدی معلمان در کلاس درس مبتنی بر آموزش فراگیر تاکید دارد.
- آمنه بابازاده، دکتر ابراهیم صالحی عمران، دکتر میمنت عابدینی بلترک،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود و مطلوب برنامه درسیِ آموزش برای دوره ابتدایی از منظر معلمان و تحلیل محتوای آن در کتابهای پایه ششم ابتدایی صورت گرفت. طرح پژوهش، کمی و روش پژوهش، توصیفی- پیمایشی؛ جامعهی آماری شامل250 نفر معلمان ابتدایی شهر بابلسر بوده که بر اساس جدول مورگان، نمونه 148 نفر به روش نمونهگیری طبقهای نسبتی، انتخاب گردید. ابزار در این بخش پرسشنامه محقق ساخته بوده که با CVR 70/0 و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ بالای 92/0 مورد استفاده قرار گرفت. روش پژوهش در بخش دوم، تحلیل محتوا میباشد. جامعهی آماری این بخش کتابهای پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی1400-1399 بوده که نمونه شامل تمامی کتاب های این پایه (قرآن، هدیههای آسمانی، مطالعات اجتماعی، نگارش، کار و فنآوری، تفکّر و پژوهش، فارسی و علوم) به استثناء ریاضی است. ابزار چکلیست با CVR، 90/0 و پایایی آن با ضریب توافقی، 77/0 مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل دادهها، از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. یافتهها در بخش اول کمی نشان داد، سطح معناداری محاسبه شده بین دو وضعیت موجود و مطلوب 001/0 است (p < 0/05)؛ و در بخش تحلیل محتوا، درمؤلفه اقتصادی به شاخص «مصرف پایدار»، در مؤلفه اجتماعی به شاخص «بهداشت»، در مؤلفه فرهنگی به شاخص «میراث فرهنگی» و در مؤلفه زیست محیطی به شاخص «انرژی» بیشترین توجه صورت گرفته است. نتایج نشان داد، از نظر معلمان وضعیت موجود برنامه درسی آموزش برای توسعه پایدار به طور معناداری کمتر از وضعیت مطلوب است و جهت رسیدن به جایگاه مطلوب، باید برنامه درسی دوره ابتدایی مورد بازنگری قرار گیرد.
خانم فاطمه ازادی ده بیدی، دکتر فرهاد خرمائی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطهی صفات منشی با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی با واسطهگری ادراک جو اخلاقی مدرسه انجام شد. به این منظور 671 دانشآموز دوره متوسطه اول و دوم شهر شیراز (293 پسر و 378 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات از مقیاسهای جو اخلاقی مدرسه شولت و همکاران (2002)، صفات منشی خرمائی و قائمی (1396)، رفتارهای مدنی تحصیلی گلپرور (1389) و رفتارهای آسیبزای تحصیلی کشکولی (1395) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلیابی معادلات ساختاری در نرم افزارAMOS21 استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل با دادههای پژوهش برازش مناسبی دارد. این نتایج رابطه معنی دار صفات منشی با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی و جو اخلاقی مدرسه با رفتارهای آسیبزای تحصیلی و رفتارهای مدنی تحصیلی را مورد تایید قرار داد. همچنین، نقش واسطه گری جو اخلاقی مدرسه در رابطه بین صفات منشی و رفتارهای آسیبزای تحصیلی و همچنین رفتارهای مدنی تحصیلی نیز مورد تایید قرار گرفت. در مجموع، نتایج این تحقیق نشان میدهد که صفات منشی با اثرگذاری بر درک جو اخلاقی مدرسه میتواند منجر به کاهش رفتارهای آسیبزای تحصیلی و افزایش رفتارهای مدنی تحصیلی شود.
زهرا عسگری، سید امیر امین یزدی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
فرسودگی تحصیلی به عنوان یک مسئله اساسی می تواند فرایند تحصیلی و روانشناختی دانشآموزان را با آسیب جدی مواجه میکند. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی دانشآموزان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شده است. مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفی است. محتوا مورد پژوهش در این مطالعه از طریق جستجو در منابع، اسناد، پژوهش ها و کتب منتخب گزینش شد و در نهایت مورد تایید گروه متخصصین قرار گرفت. مرور و تبیین متون، تفحص و تامل در منابع، استخراج کدهای باز، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به تمهای اصلی و نامگذاری هر یک، از مراحل طی شده در این پژوهش است. جهت اطمینان از روایی محتوایی دادههای به دست آمده، از معیارهای چهارگانه گابا لینکلن و مصاحبه با 15 متخصص مشاور مدرسه و روانشناس استفاده شد که پس از انجام اصلاحات، تمامی بخشها از روایی و اعتبار لازم برخوردار شد. فرایند کدگذاری و تحلیل محتوا نشان داد که راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی بر مبنای رویکرد تحول یکپارچه را میتوان در سه بخش اصلی تبیین کرد که عبارت است از: 1- تعاملات مبتنی بر هیجان در مدارس؛ 2- کارکردهای تحولی مدرسه و 3- انطباق یادگیری با تفاوتهای فردی. تمهای اصلی به دست آمده در تبیین دادهها، میتواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش، برنامه درسی و دیگر موارد مورد توجه معلمان، مشاوران و متولیان حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد.
آیت سعادت طلب، اسماعیل شیرعلی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جو اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی با نقش میانجی عدالت سازمانی در بین معلمان مرد مقطع متوسطه شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی از نوع هبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران مدارس پسرانه شهر تهران (6435 نفر) بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعداد 382 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه ابزار پرسشنامه جو اخلاقی ویکتور و کولن(1987) رفتار شهروندی سازمانی لی و آلن(2002) و عدالت سازمانی(مورمن و نیهوف، 2001) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادههای پژوهش از روش آمار توصیفی و استنباطی(مدل یابی معادلات ساختاری و رگرسیون) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد بین جو اخلاقی حاکم بر سازمان و رفتار شهروندی معلمان همبستگی مثبت و معناداری(56/0)وجود دارد. همچنین عدالت سازمانی نقش تأثیرگذاری(25/0) در رابطه با جو اخلاقی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان دارد. به هر میزان جو اخلاقی حاکم بر مدارس مثبت و معنادار باشد، عدالت سازمانی نیز بهشکل بهتری انجام میگیرد و معلمان رفتار شهروندی بهتر و موثرتری خواهند داشت. در مجموع میتوان نتیجه گرفت با توجه به تأثیر مستقیم و مثبت جو اخلاقی بر رفتار شهروندی سازمانی، ضروری است مدیران مدارس اقدامات موثری را برای ایجاد جو مطلوب اخلاقی در مدارس برای بهبود و ارتقاء رفتار شهروندی معلمان انجام دهند.
الهام پرویزی، زهراالسادات اردستانی، فرهاد بلاش،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی آموزش، توسعه سلامت دانش آموزان و ایجاد حس دلبستگی به فضای آموزشی در آنهاست که منتج به افزایش کیفیت آموزش و تربیت خواهد شد. معماری به عنوان ظرف رفتار آدمی تاثیر به سزایی در این امر دارد. بر اساس مطالعات سلامت روان و علوم روانشناسی محیط، دانش آموزان در برخورد با برخی فضاهای آموزشی سریعاً احساس نزدیکی عاطفی دارند؛ و در برخی دیگر احساس غربت می کنند.. در این نوشتار با تاکید بر ضرورت دلبستگی به مکان در طراحی مدارس، این پرسش مطرح است؛ که آیا بازشناسی طرح واره های فرهنگی در ناخودآگاه جمعی دانش آموزان و جهت دهی به طراحی معماری مدارس می توان سلامت روان دانش آموزان را افزایش داده و حس دلبستگی به مکان های آموزشی را ارتقا داد؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی و تحلیلی-توصیفی است که در ابتدا مطالب به صورت کتابخانه ای و اسنادی در حوزه روانشناسی و شناخت ناخودآگاه و مراحل ادراک و شناخت توسط آن در ذهن انسان جمع آوری شده و سپس به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.در این نوشتار با نگاهی بر مقوله ناخودآگاه در حوزه سلامت روان و معماری و تحلیل طرح واره های ناخودآگاه جمعی، بر بررسی مکانیزم تاثیر آن بر نحوه شناخت و معنایابی توسط دانش آموزان تاکید می کند که در صورتی که در مرحله معنایابی فضا از طرحواره های ناخودآگاه جمعی کمک گرفته شود می تواند مرحله شناخت منتج به ارتقاء دلبستگی به مکان به درستی اتفاق بیفتند.
دکتر رامین حبیبی کلیبر، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجارب دانشجویان کارشناسی نسل Z بود که در دوران شیوع ویروس کوید_ 19، تابآوری بالایی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز که در سال تحصیلی 1401-1400 مشغول به تحصیل بوده و بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. مصاحبههای ضبطشده بهصورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته دانشجویان موجب شناسایی و دستهبندی و استخراج مقولههای اصلی «عوامل فردی»، «عوامل اجتماعی» و «عوامل محیطی» شد. در ادامه از مقولههای اصلی ذکرشده، مقولههای فرعی عوامل فردی مشتمل بر مهارتهای تنظیم هیجان، سازههای روانشناسی مثبت (خوشبینی، امیدواری و عزم و اراده)، مهارتهای خودتنظیمی، باورهای مذهبی قوی، واقعبینی و نداشتن کمالگرایی، بهکارگیری مهارتهای حل مسئله، انعطافپذیری، معنا در زندگی و عوامل اجتماعی (روابط بین فردی) شامل حمایتهای اجتماعی خانواده دوستان و مراکز آموزشی، حفظ روابط بهوسیله شبکههای اجتماعی، یادگیری مشاهدهای و تجارب جانشین و درنهایت عوامل محیطی (زیرساختها و امکانات) شامل تجربه شرایط سخت و کمبود امکانات، تجارب مثبت قبلی در مدارس و سایر نهادها، استخراج شدند. یافتههای این پژوهش توانست تصویر روشنی از عوامل مؤثر بر بهبود و ارتقای تابآوری ارائه کند.
پرویز بیات، دکتر سعید ضرغامی، دکتر اکبر صالحی، دکتر یحیی قائدی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
تبدیل محیط آموزشی به محیط یادگیری از طریق تلفیق آموزش با فناوریهای نوین و تغییر نقش مؤلفههای آموزشی موردتوجه اندیشمندان تربیتی قرارگرفته است، به همین دلیل هدف این نوشتار شناسایی قطبهای تضاد در آموزش مستقیم و ارائه راهبردهایی برای توانمندسازی قطبهای مغلوب است. برای نیل به این هدف از مراحل ششگانه روش ساخت شکنی بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که در ابعاد مختلف رویکرد آموزش مستقیم تغییراتی صورت می گیرد من جمله: 1- تغییر نقش معلم از حالت تحکمی و انتقال دهنده صرف دانش به حالت تسهیل گر امر یادگیری 2- تغییر نقش دانش آموز از منفعل و مغفول مانده چرخه یادگیری به عنصر فعال و مسئول در امر آموزش 3- تغییر روش تدریس معلم محور به روش دانش آموز محور مانند پروژه محوری، کاوشگری، آزمایشگاهی4 - تغییر محتوای آموزشی از حالت منولوگی کتاب ثابت به حالت دیالوگی و حالاتی مبتنی بر؛ استفاده از تجارب دانش آموزان، محتوای الکترونیکی تولید شده توسط هر دو سوی جریان یادگیری(معلم و شاگرد)، شبکه های اجتماعی و سایت های اینترنتی 5- تغییر فضای آموزشی و فیزیکی کلاس درس از حالت سنتی خود به سمت محیطی شاد با مشارکت حداکثری فراگیران در امر یادگیری5- تغییر ارزشیابی از حالت مداد کاغذی به تلفیقی از روش های مختلف و بهره گرفتن از روشهای الکترونیکی و خود سنجی. این تغییرات بیانگر تغییر زاویه نگاه به این امر می باشدکه فضای لازم برای تغییر آموزش و به میدان آمدن رویکرد کلاس معکوس مهیا گردد و با استفاده از ویژگی های کلاس معکوس به مفهوم جدیدی از یادگیری دست یابیم تا جوابگوی نیازهای یادگیرندگان عصر دیجیتالی باشد.
آقای سیدقاسم مصلح، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
پژوهش حاضر باهدف ترکیب مطالعات انجامشده و حصول یک نتیجه کلی درزمینه اثربخشی مداخلههای روانشناختی بر اهمالکاری تحصیلی به شیوه فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل پژوهشهای در دسترس و مرتبطی بود که در فاصله سالهای 1390 تا 1400 بهصورت مقاله تمام متن، پایاننامه و طرح پژوهشی در فصلنامهها و مجلات علمی پژوهشی کشور منتشرشدهاند. پس از اعمال ملاکهای ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 136 اندازه اثر از 83 مطالعه اولیه بهعنوان نمونه انتخاب و توسط نرمافزار CMA2 موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد اندازه اثر ترکیبی در هر دو مدل ثابت و تصادفی معنیدار است و میزان تأثیر طبق ملاک تفسیری کوهن بزرگ ارزیابی شد(1/47ES=). در کاهش اهمالکاری تحصیلی یافتهها حاکی از تأثیر بیشتر مداخله آموزش خودتنظیمی در مقایسه با سایر مداخلهها بود. همچنین بررسی متغیرهای جنسیت و مقطع تحصیلی فراگیران بهعنوان متغیرهای تعدیلکننده در پژوهش نشان داد جنسیت آزمودنیها تأثیری بر میزان اثربخشی مداخلههای روانشناختی نداشته است اما تأثیر این مداخلهها در مقاطع تحصیلی تفاوت معنیداری نشان داد. این پژوهش دارای تلویحاتی برای درمانگران و مشاوران در راستای کارایی مداخلههای روانشناختی بالأخص آموزش مؤلفههای خودتنظیمی است تا با ارائه برنامههایی اهمالکاری تحصیلی فراگیران را بهبود بخشند.
راحله جلال نیا،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
آموزش مجازی در شرایطی در دوران کرونا با سرعت در دانشگاههای کشور مورد استفاده قرار گرفت که پیرامون کیفیت آن تردیدهایی وجود دارد. در این مطالعه به ارائه مدل ارزشیابی آموزش مجازی در آموزش عالی در زمان همهگیری کرونا پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعهای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری دادهها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه ISM استفاده شد. جامعه مشارکتکنندگان این پژوهش شامل اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاه مدیریت تهران است. نمونهگیری با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 17 نفر از اساتید و مدیران در آن شرکت کردند. جهت تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد و ابعاد و مولفههای ارزشیابی آموزش مجازی در آموزش عالی شناسایی شد. در ادامه برای تعیین روابط و طراحی الگوی نهایی از روش ساختاری-تفسیری استفاده شد. براساس نتایج تحلیل کیفی 13 مضمون اصلی و 71 مضمون فرعی شناسایی شد. یافتهها نشان میدهد برنامهریزی و پشتیبانی آموزش مجازی بر کیفیت اطلاعات، سیستم و بسترهای سختافزاری آموزش مجازی تاثیر میگذارند. این عوامل تعامل یاددهنده-یادگیرنده، آموزش همیارانه و تعامل آموزشی را تحت تاثیر قرار میدهند و در ادامه موجب توانمندسازی اساتید و دانشجویان میشوند. در سایه توانمندسازی میتوان به کارایی و اثربخشی آموزش مجازی دست یافت و این کارایی و اثربخشی در نهایت توسعه آموزش مجازی را به همراه خواهد داشت.
مهدی قاسمی پور فخرآباد، حسین مومنی مهموئی، سعید تیموری، تورج فلاح،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی جاری کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در مدارس استثنایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعهی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در کاربرد فاوا در مدارس استثنایی هستند که از طریق نمونهگیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته با پانزده نفر از معلمان مدارس استثنایی، پنج نفر از مدیران مدارس و سه نفر از مدیران میانی اداره آموزش و پرورش استثنایی شهر مشهد است. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشاندهندهی بیست و شش مفهوم محوری است که در قالب مدل پارادیمی شامل بی برنامگی و نگاه غیرتخصصی به کاربرد فاوا در مدارس استثنایی به عنوان مقولهی محوری و شرایط علی (ضعف مهارتی، ضعف نگرشی، چالشهای مالی و زیرساختی)، عوامل زمینهای (عوامل مدیریتی مدارس استثنایی و عوامل محیطی – زمینهای)، شرایط مداخلهای تسهیلگر(آموزش و توسعه حرفهای معلمان، نیازسنجی، حمایت و پشتیبانی)، شرایط مداخلهگر محدودکننده(چالشهای سازمانی، محیطی، دخالتهای سیاسی و موانع فردی و اجرایی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامهریزی درسی، طراحی برنامه استراتژیک در زمینه کاربرد فاوا، ارشادگری و کیفیت گرایی) و پیامد (کاهش کارایی و اثربخشی) سازمان یافت.
پریوش خاورزمینی، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی(1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی در دانشآموزان داشته باشد.
خانم نرگس آئینه وند، دکتر احمد زندوانیان، دکتر مریم زارع،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
عملکرد تحصیلی دانشآموزان همواره یکی از شاخص های عملکرد نظام آموزشی هر کشور است. به دلیل نقش بی بدیل هوشبهر در پیشرفت تحصیلی، مطالعه نقش سایر انواع هوش بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان در موضوعات درسی مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش متغیرهای باورهای ضمنی هوش و هوش چندگانه در پیشبینی عملکرد تحصیلی با میانجیگری درگیری تحصیلی انجام شد. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی ( مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اشکذر استان یزد در سال 1400-1399 بودند، که به دلیل همه گیری کرونا با روش نمونهگیری داوطلبانه 245 نفر انتخاب شدند. علاوه بر معدل (عملکرد تحصیلی)، گردآوری دادهها با پرسشنامههای باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس، هوش چندگانه داگلاس و همکاران، و درگیری تحصیلی زرنگ انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و Amos صورت گرفت. نتایج نشان داد که مولفه باورهای ذاتی (18/0- β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و منفی عملکرد تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند. مولفه باورهای افزایشی (22/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه باورهای ذاتی (12/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. مولفه هوش منطقی- ریاضی (43/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه هوش میانفردی (14/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت، و مولفه هوش موسیقایی (15/0- β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و منفی درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و درگیری تحصیلی (28/0 β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت عملکرد تحصیلی را پیشبینی میکند. در مجموع مشخص شد با واسطه گری درگیری تحصیلی، باورهای افزایشی هوش، هوش منطقیریاضی و هوش میان فردی میتوانند عملکرد تحصیلی را به صورت مثبت، و باورهای ذاتی هوش و هوش موسیقایی عملکرد تحصیلی را به صورت منفی تبیین می کنند.