178 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی
مینا محبی، میرمحمود میرنسب،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده
قلدری و قربانی شدن در مدارس کشورهای جهان مسأله شایعی شده است. نظریه کنترل اجتماعی و الگوی رشد اجتماعی در مورد پیوند دانشآموزان به مدرسه به دیدگاههایی اشاره کرده و بر نقش حفاظتکنندگی پیوند با مدرسه در برابر رفتارهای مغایر با هنجارهای مدرسه همچون قلدری تأکید دارند؛ با این حال اطلاعات کمی در مورد چگونگی و سازوکار حفاظتکنندگی پیوند با مدرسه در برابر پدیده قلدری وجود دارد. پژوهش حاضر، ارتباط و نقش حفاظتکنندگی پیوند با مدرسه را از منظر پژوهشهای مبتنی بر دو دیدگاه مطرح (نظریههای کنترل اجتماعی و الگوی رشد اجتماعی) بر پدیده قلدری، بررسی کرده است. این پژوهش به روش مرور تاریخچه انجام شد. همچنین، پایگاههای اطلاعاتیEric, Google Scholar, PubFacts, PubMed, Sage, Science Direct, Springer برای جستجوی منابع استفاده شدند. نتایج پژوهش حاضر در زمینه سازه پیوند با مدرسه و ارتباط آن با پدیده قلدری، سازوکار حفاظتکنندگی آن در برابر خطر قلدری و قربانی شدن و راهکارهایی برای گروههای واجد رفتارهای قلدری با هدف افزایش پیوند با مدرسه آنها، بینشهایی را فراهم کرده است. همچنین، محدودیتهای پژوهش و پیشنهادهای آتی بحث شده است.
حمیده ماحوزی، رضا فراشبندی،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های رفتار جرات ورزی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بوشهر می باشد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه آماری این مطالعه را 8238 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان بوشهر تشکیل میدادند که تعداد 40 نفر از دانش آموزان از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. داده ها به وسیله پرسشنامه های تفکر انتقادی فاشیون (1990)، شادمانی آرگایل (2002) و پکیج آموزشی مهارت رفتار جرات ورزی زارعی (1393) گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و روش های آماری تحلیل کوواریانس یک متغیری (آنکوا) و چند متغیری (مانکوا) انجام شد. یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گواه از لحاظ حداقل یکی از متغیرهای مهارت رفتار جرات ورزی و تفکر انتقادی و شادکامی تفاوت معنی داری وجود دارد، به عبارت دیگر می توان گفت که آموزش مهارت رفتار جرات ورزی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان اثر معنی داری دارد. بین آزمودنی ها گروه آزمایش و گواه از لحاظ تفکر انتقادی و شادکامی بر حسب جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه کلی تحقیق نشان داد که ارتقای مهارت رفتار جرات ورزی تا حد زیادی می تواند به افزایش سطح تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان کمک نماید.
محمد داوودی، رخساره قربانی، محمدرضا عادل، محمدرضا امیریان،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی نگرش معلمان زبان انگلیسی ایرانی در خصوص تفکر بازخوردی در تدریس بود. بدینمنظور مصاحبه نیمساختاری با نمونه هدفمند متشکل از 15 معلم زبان انگلیسی صورت گرفت. داده ها با کمک روش داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از تحلیل دادهها 5 مقوله استخراج شد که به ترتیب به مقوله اصلی یعنی شناخت و آگهی از تفکر بازخوردی، عوامل مربوط به تدریس، عوامل مربوط به یادگیرنده، عوامل مربوط به معلم، مزایا و معایب تفکر بازخوردی نامگذاری شدند. مقولههای استخراج شده در محیط آموزش زبان مورد بحث قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان میدهد شرکتکنندگان به ارزش و اهمیت تفکربازخوردی واقفند. نتایج نشان داد عوامل تدریس، عوامل مربوط به یادگیرنده و عوامل مربوط به معلم از مولفههای اصلی تدریس تفکر بازخوردی بهشمار میروند. مربیان برنامههای تربیت معلم میتوانند از نتایج این تحقیق جهت ترویج تفکر بازخوردی در دورههای آموزشی و طراحی و برنامهریزی این روش تدریس استفاده کنند.
احمد زندوانیان، مهدی رحیمی، زهرا خسروی پور،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر ساخت و بررسی روایی، پایایی و ساختار عاملی پرسشنامه رضایت - وفاداری دانشجو به دانشگاه جامع دولتی است. جامعهآماری پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر تحصیلاتتکمیلی در حال تحصیل و دانشآموختگان دانشگاه یزد بودند که حداقل یک دوره تحصیلی (کاردانی یا کارشناسی) خود را قبلاً در دانشگاه یزد با موفقیت گذراندهاند و مجدداً برای دورهی بالاتر (کارشناسیارشد یا دکتری) به این دانشگاه مراجعه کردهاند (2440N=) که از این تعداد، 315 نفر بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه محققساخته بود. روایی پرسشنامه به شیوههای محتوایی، صوری، تحلیل عاملی اکتشافی و پایایی آن بهشیوه همسانی درونی و بازآزمایی محاسبه شد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 94/0 و برای عاملها بین 74/0 تا 94/0 محاسبه شد که نشاندهنده همسانی درونی قابل قبول پرسشنامه است. نتایج این تحلیلها نشان داد که این پرسشنامه با دو عامل «رضایت از دانشگاه»، «وفاداری دانشجو به دانشگاه» از پایایی و روایی مناسب برخوردار است.
افشین ادیب منش،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به تجارب معلمان ابتدایی در خصوص اجرای کامل طرح ارزشیابی کیفی- توصیفی در مدارس ابتدایی بود. به منظور شناخت بیشتر پدیده ارزشیابی کیفی – توصیفی، مطالعه حاضر به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی با نمونهگیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 12 نفر از معلمان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97/96 که تجربه اجرای این طرح را در هر شش پایه تحصیلی ابتدایی دارند، انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمهساختارمند بود که به دقت ثبت و در همان جلسه، با شرکتکنندگان مرور میشد و در صورت تایید مورد پذیرش قرار میگرفت. تحلیل دادهها بر اساس راهبرد هفت مرحلهای کُلایزی بادقت و تا رسیدن به مرحلهی اشباع نظری صورت پذیرفت و در پایان به منظور اعتباربخشی یافتهها مجددا 2مصاحبه انجام گرفت که اطلاعات جدیدی به دست نیامد. تحلیل عمیق روایتهای معلمان و نتایج حاصل از آن، موجب شناسایی و دستهبندی شش مزیت"پویا شدن فرایند ارزشیابی"، " کاهش منطقی استرس و افزایش اعتماد به نفس"، "مطابقت با معیارهای سنجش اصیل"، "حل مشکل مردودی" ، " رشد مهارت قضاوت"، "تقویت روحیهی همکاری"و هفت نقطه ضعف" کاهش انگیزه دانشآموزان مستعد"، " مشکل زمان"، " نامشخص بودن مفهوم و نتایج ارزشیابی توصیفی"، " مشکلات در اجرا به دلیل افزایش حجم فعالیتها "، " عدم ارائه اطلاعات دقیق از وضعیت تحصیلی دانشآموزان "، " نبود امکانات لازم" و "کاهش یادگیری عمیق و معنادار" شد. یافتهها نشان داد که معلمان، پیامدهای مثبت و منفی را از اثرات اجرای برنامه ارزشیابی توصیفی، تجربه کردهاند و پیشنهاد میشود این طرح مورد بازنگری و اصلاح قرار گیرد.
علی یاسینی، یسرا پناه، امین پناه،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف سنجش تاثیر معنویت در کار بر التزام شغلی با در نظر گرفتن نقش میانجی متغیر هوش معنوی انجام شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص از نوع الگویابی علی است. کلیه مدیران مدارس دولتی شهر ایلام جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. به این منظور از میان 400 مدیر مدرسه، 125 نفر بصورت تصادفی طبقهای انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت با حذف اطلاعات ناقص اطلاعات 113 نفر از مدیران تحلیل شد. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد معنویت در کار (میلیمن و همکاران، 2003)، هوش معنوی (عبداله زاده، کشمیری، عرب عامری، 1387)، و التزام شغلی (شافلی و باکر، 2003) استفاده شد که روایی آن از طریق روایی محتوایی و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد و مورد تایید قرار گرفت. جهت آزمون الگوی مفروض پژوهش از نرم افزار لیزرل استفاده شد و نتایج نشان داد که معنویت در کار با قدرت و توان بالایی بر هوش معنوی تاثیر دارد. معنویت در کار با توان قوی تر از تاثیر بر هوش معنوی، توانسته است بر التزام شغلی تاثیر معناداری بگذارد. هوش معنوی با توانی به اندازه 49/0 توانسته است بر التزام شغلی تاثیر بگذارد. در نهایت نقش میانجی هوش معنوی در ارتباط بین معنویت در کار و التزام شغلی مورد بررسی قرار گرفت نتایج نشان داد که مسیر مستقیم معنویت به التزام برابر با 75/0 و مسیر غیر مستقیم و با واسطه گری هوش معنوی برابر با 25/0 می باشد. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که هوش معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم بر التزام شغلی تاثیر معناداری دارد اما درجه تاثیر مستقیم آن بیشتر از تاثیر غیرمستقیم است.
علیرضا قاسمی زاد، مینو مکی،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی مشکلات مشارکت دانشجویان دانشگاه فرهنگیان فارس در فعالیتهای پژوهشی، ارائه راهحل مناسب، میپردازد. روش تحقیق،توصیفی – پیمایشی بود. ابزار پژوهش مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود. در مصاحبه از روش نمونهگیری هدفمند در حد اشباع نظری و جهت پر کردن پرسشنامه از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری و سازه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بدست آمد که آلفای کلی پرسشنامه 91/0 بود. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی 5 مولفه تعهد، بسترسازی، انگیزه، عملکرد، علاقهمندی و ساختار را به عنوان مولفههای مشکلات مشارکت دانشجویان در نظر گرفت. همچنین تحلیل عاملی تائیدی به کمک نرم افزار AMOS نیز نشان از برازش مطلوب مدل 5 عاملی داشت. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل بستر سازی دارای اولین اولویت و عامل ساختار دارای رتبه پنجم میباشد. در پایان دانشجویان و اعضای هیات علمی برخی راه حل ها از جمله تاسیس و تقویت کتابخانهها و آزمایشگاه ها و دسترسی به منابع اطلاعاتی را جهت مشارکت در فعالیت های پژوهش پیشنهاد دادند.
عباس عباس پور، کیوان مرادی،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
تحلیل سیاست آموزشی همواره یکی از مهمترین عوامل حرکت کشورها به سمت آرمانهای دموکراتیک مانند، فرصتهای آموزشی عادلانه و حقوق مدنی بوده است. جامعه شناسی سیاست به مثابه سنتی در تحلیل سیاست آموزشی، نگاه بیبدیلی را برای تحلیل مسائل سیاستی در حوزه آموزش ارائه کرده است. با وجود اهمیت چنین رویکردی، شواهد علمی مبنی بر سمت و سوی مطالعات سیاستی در زمینه جامعه شناسی سیاست در ایران باشد، در دسترس نیست. لذا، این نوشتار با توجه به غنی نبودن پیشینه علمی مربوط به جامعه شناسی سیاست به زبان فارسی، در پی تشریح این سنت پژوهشی است. بر همین اساس، ارائه مفروضات کلیدی جامعهشناسی سیاست و طرح دیرینه شناسی سیاست به مثابه یکی از روشهای مطرح در این سنت پژوهشی، در این نوشتار پیگیری شده است. روش پژوهش این نوشتار، توصیفی- تحلیلی و از نوع اسنادی است. این مطالعه نشان داده است که جامعه شناسی سیاست بر هفت مفروضه کلیدی استوار است. ارزش محوری، نگاه سیاسی و تاریخی، مطالعه چند رشته ای، هم آرایی، مطالعه گفتمان و پژوهش کیفی از جمله این مفروضات هستند. این نوشتار همچنین به این موضوع پرداخته است که پژوهشگران به چه نحو باید از دیرینه شناسی سیاست برای تحلیل سیاستهای آموزشی استفاده کنند.
هما شاهرکنی موسوی، عفت عباسی، مسعود گرامی پور،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای تفکر انتقادی بر میزان رشد مهارتهای اجتماعی و مهارتهای شناختی دانشآموزان انجام شده است. این پژوهش به روش شبه تجربی با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل صورت گرفته است، جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشآموزان دختر پایه هفتم شهر کرج در سال تحصیلی 96-95 تشکیل داده است. برای نمونهگیری از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. بدین منظور ابتدا کلیه مدارس دخترانه شهر کرج را با توجه به موقعیت مکانی به چهار گروه تقسیم شدند سپس بهصورت تصادفی یک ناحیه را و از آن ناحیه دو مدرسه برگزیدیم. بهطوری که از مدرسه اول یک کلاس برای آموزش مهارتهای تفکر انتقادی و از مدرسه دیگر یک کلاس برای گروه کنترل در نظر گرفته شد. تعداد افراد نیز بر اساس جدول کوهن با حجم اثر 50/0 و توان آزمون 97/0، حجم نمونهای برای گروه آزمایش 24 و گروه کنترل 24 نفر میباشد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مهارتهای اجتماعی ماتسون (1983) و مهارتهای شناختی نجاتی (1392) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آمارتوصیفی و در بخش آمار استنباطی از تحلیل واریانس چند متغیره (Manova) استفاده گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات مهارتهای اجتماعی و مهارتهای شناختی دانشآموزانی که با روش آموزش تفکر انتقادی دیدهاند و نسبت به دانشآموزانی که با روش معمول در مدارس آموزش دیده بودند تفاوت معناداری وجود دارد و باعث افزایش مهارتهای اجتماعی و مهارتهای شناختی شده است.
محمد کوهی، حسین کارشکی، بهروز مهرام،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
چرخه پژوهش علمی وابسته به مهارتهای خودتنظیمی است و مشارکت در پژوهش نیازمند برنامهریزی، نظارت و بازاندیشی است. هدف پژوهش حاضر بررسی خودتنظیمی پژوهشی دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود، روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بود که از این تعداد 275 نفر به شیوه نمونهگیری سهمیهای انتخاب شدند و به مقیاس محقق ساختهی خودتنظیمی پژوهشی پاسخ دادند. پرسشنامه حاضر بر اساس نظریه خودتنظیمی زیمرمن (2002) تهیه گردید و روایی محتوایی آن از طریق داوری تخصصی شش تن از اساتید روانشناسی و علوم تربیتی تأیید شد. تحلیل مؤلفههای اصلی با چرخش واریماکس بیانگر وجود چهار عامل بود که رویهم 90/41 درصد از واریانس پرسشنامه خودتنظیمی پژوهشی را تبیین کردند. ضریب آلفایکرونباخ برای پرسشنامه خودتنظیمی پژوهشی (93/0) و برای عاملهای باورهای انگیزشی (87/0)، مدیریت منابع پژوهشی (84/0)، نظارت و بازاندیشی (84/0) و آیندهنگری (83/0) به دست آمد. نتایج نشان داد که بین مقاطع تحصیلی ازلحاظ خودتنظیمی پژوهشی تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین گروههای آموزشی علوم انسانی و غیر علوم انسانی تفاوت معناداری وجود دارد، طوری که میانگین دانشجویان رشتههای علوم انسانی در عاملهای باورهای انگیزشی و مدیریت منابع بهطور معنیداری بیشتر از دانشجویان رشتههای غیر علوم انسانی بود؛ بنابراین، بهبود عملکرد پژوهشی دانشجویان نیازمند توجه و آموزش اساتید، دانشگاه و برنامههای درسی به مهارتهای خودتنظیمی در پژوهش است.
جواد پورکریمی، وکیل آژیده، ایت قدوسی نژاد،
جلد 6، شماره 38 - ( 1-1398 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مشخص کردن نقش جو مدرسه و شیوههای مدیریت کلاسی در پیش بینی اهمال کاری معلمان میباشد. این پژوهش به جهت هدف کاریردی و به جهت نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی بوده که به صورت همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه معلمان مرد و زن دبیرستانهای شهرستان دهدشت که تعداد 216 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونهگیری طبقهای و بعه صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل پرسشنامهی شیوههای مدیریت کلاسی مارتین و بالدوین(1998)، پرسشنامه جوسازمانی هالپین و کرافت(1963) و مقیاس اهمالکاری سازمانی صفارینیا و امیرخانی(1390) بودند. یافته ها نشان داد که بین شیوههای مدیریت کلاس درس و اهمالکاری معلمان رابطه معنیداری وجود ندارد(0.06، 0.04 - ،06/0r=)، بین جو مدرسه و اهمالکاری معلمان همبستگی منفی و معنیداری وجود دارد(p<0.01،29/0- r=)، جو مدرسه نیز در پیش بینی اهمالکاری معلمان نقش موثری را ایفا مینماید و ضریب بتای منفی و معناداری دارد(، p<0.001،31/0- = β). بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که اهمالکاری معلمان را می توان بر اساس ادراک آنان از جو مدرسه پیشبینی کرد. منفی بودن ضریب رگرسیون نشاندهندهی آن است که بالا بودن نمرات ادراک معلمان از جو مدرسه منجر به نمرات پایین اهمالکاری آنان خواهد شد و پایین بودن نمرات ادراک از جو مدرسه، اهمالکاری بالا را به همراه دارد.
بهرام موحدزاده،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارتهای تفکرانتقادی بر خلاقیت دانشآموزان پسر پایه سوم دبیرستانهای شهر بهبهان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموز پسر پایه سوم دبیرستانی شهر بهبهان، که در سال تحصیلی 95-1394 مشغول به تحصیل بودند نمونه ی پژوهش 50 نفر از دانش آموز پسر پایه سوم متوسطه که با روش نمون هگیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه های مهارت های تفکرانتقادی هالپرن نسخه 21، سال 2010 و خلاقیت عابدی (1372) استفاده شد. نتایج تحلیلهای کواریانس یک راهه و چندمتغیری (مانکوا) در متغیرهای تفکرانتقادی (22/402 = F و 0001/0 = p)، خلاقیت (23/19 = F و 0001/0 = p) و در خرده مقیاس های سیالی (21/6 = F و 0001/0 = p)، ابتکار (16/6 = F و 0001/0 = p )، انعطاف پذیری (59/5 = F و 003/0 = p) و بسط (41/2 = F و 008/0 =p ) میباشد که نشان داد آموزش مهارتهای تفکر انتقادی باعث افزایش معنی دار خلاقیت و خرده مقیاسهای آن در دانشآموزان شد. همچنین، نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری در خرده مقیاس سیالی (212/63 = F و 0001/0 = p )، ابتکار (141/6 = F و 017/0 = p)، انعطاف پذیری (596/5 = F و 022/0 = p) و بسط (413/2 = F و 127/0 = p) نشان داد که آموزش مهارتهای تفکرانتقادی در طول زمان بر خلاقیت و خرده مقیاسهای آن در دانش آموزان اثر پایدار دارد.
فاطمه قسامی، الهام یوسفی روبیات،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
آموزش محیط زیست آموزشی است که باعث بالا رفتن آگاهی و دانش عمومی درباره موضوعات و مسائل محیط زیست می گردد و از سه عنصر یادگیری در محیط زیست، یادگیری درباره محیط زیست و یادگیری برای حفاظت از محیط زیست تشکیل شده است.در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بیان ویژگیهای برنامه آموزش محیط زیست و معرفی روش های آموزش محیط زیست در مدارس در دو بخش روش های معلم محور و دانش آموز محور پرداخته شده است و در نهایت با استنتاج از مطالعات انجام گرفته یک مدل مفهومی تدریس با رویکرد محیط زیستی در مدارس ارائه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که استفاده از روشهای دانشآموز محور موجب تقویت مهارتهای بالای شناختی در دانشآموزان میشود و همچنین تدریس دروس مختلف در بستر محیط زیست میتواند در نهادینه شدن نگرش و رفتار محیط زیستی در دانشآموزان بسیار اثربخش باشد.
الهام حیدری، رحمت اله مرزوقی،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کیفیت نظارت استاد راهنما بر التزام تحصیلی و اهمال گری دانشجویان در انجام رساله دکتری بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. نمونه تحقیق شامل 201 نفر از دانشجویان دکتری دانشگاه شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس هایکیفیت نظارت استاد راهنما (هرمن و همکاران، 2014)، التزام تحصیلی (شافلی و باکر، 2006) و اهمال گری تحصیلی (مک کلوزی، 2011) بودند که پس از محاسبه روایی و پایایی، بین نمونه توزیع و دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که کیفیت نظارت استاد راهنما تاثیر مثبت و معناداری بر التزام تحصیلی دانشجویان دارد. این در حالی است که التزام تحصیلی دانشجویان تاثیر منفی و معناداری بر اهمال گری دانشجویان در انجام رساله دکتری دارد. همچنین، کیفیت نظارت استاد راهنما نیز تاثیر منفی و معناداری بر اهمال گری دانشجویان در انجام رساله دکتری دارد.
حسن اسدزاده، زهره رباط سرپوشی، فریبرز درتاج، اسماعیل سعدی پور، نیما زنگنه،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف آزمون نرمافزار هندسۀ پویا مبتنی بر مهارتهای فضایی محقق ساخته و مقایسۀ اثربخشی آن با اُریگامی بر تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضی دانشآموزان انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر عبارت بود از کلیۀ دانشآموزان دختر پایۀ ششم ابتدایی شهر رودهن که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول بهتحصیل بودند. نمونۀ پژوهش شامل کلیۀ دانشآموزان حاضر در دو کلاس درس بود که بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند. سپس، 35 دانشآموز بهعنوان گروه آزمایش اُریگامی، 35 نفر بهعنوان گروه آزمایش نرم افزار هندسۀ پویا و 35 نفر بهعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. گروههای آزمایش به مدت دوازده جلسۀ 40 دقیقهای تحت آموزش ریاضی بهکمک اُریگامی و نرم افزار هندسۀ پویا قرار گرفتند. ابزار گردآوری دادهها شامل نرم افزار هندسه پویا و آزمون تجسم فضایی مینهسوتا و نمرات آزمون پیشرفت تحصیلی درس ریاضی محقق ساخته بود .برای آزمون فرضیهها از آزمون t وابسته و مانوا استفاده شد. یافتهها نشان داد که نرمافزار هندسۀ پویا مبتنی بر مهارتهای فضایی و اُریگامی بر تجسم فضایی و یادگیری درس ریاضیات دانشآموزان اثر داشتند. در آزمون tمشخص شد که میانگین نمرات پسآزمون نرمافزار هندسۀ پویا و پسآزمون اُریگامی تفاوت معنیداری با پیشآزمون آنها داشته است. از این یافتهها میتوان نتیجه گرفت که آموزش ریاضیات بهکمک نرمافزار هندسۀ و اُریگامی قادر است تجسم فضایی و نیز یادگیری درس ریاضیات دانشآموزان را بهبود ببخشد.
آیت سعادت طلب،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر سنجش نقش مدیران دانشگاهی در توسعه اعضای هیأت علمی در دانشگاه های جامع شهر تهران بود. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش کاربردی و از حیث گردآوری داده های پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه های جامع شهر تهران شامل دانشگاه تهران، شهیدبهشتی، تربیت مدرس و الزهرا به تعداد ۳۳۸۹ نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم، تعداد ۲۲۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی ال اس دی) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه اعضای هیأت علمی نقش مدیران دانشگاهی در توسعه اعضای هیأت علمی یک نقش خنثی است و مدیران دانشگاهی نسب به توسعه اعضای هیأت علمی بی تفاوت هستند. همچنین حمایت مدیران دانشگاهی از توسعه اعضای هیأت علمی در سطح پذیرش و باور است اما پشتیبانی و مشارکتی در این زمینه ندارند. تفاوت معناداری بین انواع نقشهای مدیران دانشگاهی(حمایتی، غیرحمایتی و خنثی) در دانشگاه ها و گروه های علمی مورد مطالعه وجود داشت. با توجه به یافته های پژوهش میتوان نتیجه گرفت که خنثی بودن مدیران دانشگاهی نسبت به توسعه اعضای هیأت علمی و عدم حمایت آنها به صورت عملیاتی در سطح مشارکت و پشتیبانی از برنامه های توسعه اعضای هیأت علمی کیفیت آموزش در دانشگاه را با چالش های متعددی روبرو خواهد نمود.
آسیه یاری، قاسم قاسمی، سعید طالبی،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف پژوهش ارائه مدل علی روابط نشخوار فکری با آمادگی برای امتحان با نقش واسطه ای ذهن آگاهی و بی علاقگی تحصیلی در دانش آموزان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه دوم شهر شیراز بود که از بین نواحی چهارگانه به صورت تصادفی ناحیه چهار انتخاب و از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 361 دانش آموز انتخاب شدند و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، نشخوار فکری هوکسما و مارو(1991)، ذهن آگاهی فرایبورگ (FMI-SF) فرم کوتاه 14 سوالی و فرسودگی مدرسه ای سالملا- آرو و همکاران (2009) استفاده شدند. نتایج پژوهش نشان داد که نشخوار فکری بر بی علاقگی تحصیلی و بی علاقگی تحصیلی بر آماده شدن برای امتحان اثر مستقیم و مثبت دارند و نشخوار فکری بر ذهن آگاهی، ذهن آگاهی و انعطاف پذیری شناختی بر آماده شدن برای امتحان اثر مستقیم و منفی دارند. همچنین در مقایسه دو گروه دختران و پسران نتایج نشان داد در مدل دختران تاثیر نشخوار فکری بر ذهن آگاهی و بی علاقگی تحصیلی و همچنین تاثیر ذهن آگاهی بر بی علاقگی و آماده شدن برای امتحان بیشتر از پسران بود و تاثیر بی علاقگی تحصیلی بر آماده شدن برای امتحان در مدل دختران و پسران یکسان بود. نتایج به طور کلی نشان دادند که ذهن آگاهی تاثیر مستقیم و منفی بر آماده شدن برای امتحان، نشخوار فکری و بی علاقگی تحصیلی دارد.
ندا سنجری، فرهاد بلاش،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده
هدف این پژوهش شناسایی رابطه هوش اخلاقی و حمایت اجتماعی با مسئولیتپذیری اجتماعی دختران دوره اول متوسطه شهر کرج میباشد. این پژوهش با توجه به هدف خود از نوع مطالعات کاربردی و برحسب روش و گردآوری دادهها از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش دانشآموزان دختر دوره اول متوسطه، مدارس دولتی منطقه یک شهر کرج در سال تحصیلی 97-98 است. برای انتخاب نمونه از روش نمونهگیری تصادفی ساده استفاده شد که تعداد 269 نفر برآورد گردید. بهمنظور جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه مسئولیتپذیری اجتماعی وزارت آموزش و پرورش کانادا (2015)، هوش اخلاقی لنیک و کیل (2005) و حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986) استفاده شد. به منظور توصیف و تحلیل دادههای گردآوری شده از آمار توصیفی؛ فراوانی، درصدها، میانگین و انحراف معیار و استنباطی؛ آزمون همبستگی پیرسون، ضریب رگرسیون گام به گام و به منظور تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS25 استفاده گردید. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین دو متغیر هوش اخلاقی و حمایت اجتماعی با مسئولیتپذیری اجتماعی دانشآموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0.01˂p). همچنین، نتایج نشان داد بین مؤلفههای هوش اخلاقی (درستکاری، دلسوزی و بخشش) با مسئولیتپذیری اجتماعی دانشآموزان رابطه مثبت و معنادرای وجود دارد (0.01˂p). علاوه بر این، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین مؤلفههای حمایت اجتماعی (حمایت خانواده، دوستان و آشنایان) با مسئولیتپذیری اجتماعی دانشآموزان نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0.01˂p). با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت با تقویت و بهبود دو متغیر هوش اخلاقی و حمایت اجتماعی میتوان در جهت بهبود و تقویت مسئولیتپذیری اجتماعی گام برداشت.
علی ستاری،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده
جلال آل احمد از منظر یک مدیر به مسائل تربیتی مدرسه و اجتماع توأم با هم نظر افکنده و به دنبال آن بوده تا مشکلات اجتماع و مدرسه را در ارتباط با یکدیگر و از درون مدرسه حل کند. مقاله در صدد است به کاوش در افکار او در داستان مدیر مدرسه در حل مسائل اجتماع از درون مدرسه بپردازد. به این منظور از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد در حوزه تفکر، عناصر خدا باوری، آخرتگرایی و روحیات مذهبی، سبک مدیریت آل احمد در مدرسه را متاثر ساخته است. معرفتشناسی جلال آل احمد در نگاهش به مسائل عینی و واقعی مدرسه و اجتماع پیرامون آن، یادآور رئالیسم اجتماعی است که با چاشنی رویکرد انتقادی وی در میآمیزد. نگاه او به انسان از دو منظر انسان موجود و انسان مطلوب قابل تبیین است. انسان موجود دچار بیهدفی شده و یا در مسیر هدفی که دنبال میکند، هویت اصیل خود را از دست داده و نیازمند اصلاح است. انسان مطلوب از نظر او کوشا، خواهان تغییر و معطوف به کشف خود همراه با تمایل به احیاء سنتهای بومی است. مولفههای ارزشی شامل گرایش به وجدان، مسئولیتپذیری، منزهطلبی و سنتگرایی است که در اداره مدرسه تبلور مییابد. در سایه طرز فکرهای یاد شده، هدف کلی او برقراری رابطه میان سنت و تجدد و اصلاح اجتماع از طریق اجتماع کوچک مدرسه است. برای رسیدن به هدف یاد شده، وی بر محتواهای درسی برانگیزاننده و مبتنی بر رفع مسائل و نیازهای اجتماع و روشهای تدریس کاربردی از جمله استفاده از روش کاردستی، نمایش فیلم، برگزاری نمایش و انجام ورزش تاکید میکند که در آن ارزشیابی آموزشی به صورت مستمر و خارج از چهارچوب مقطعی انجام میشود.
مریم بناهان، افسانه نیرویی،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده
با توجه به اقبال روزافزون دانشآموزان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بیش از پیش نقش خطیر توانمندسازی معلمان در بهرهگیری صحیح از امکانات فضای مجازی آشکار میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندی معلمان با میزان استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی انجام شده است. روش مطالعه توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمامی معلمان و دانشآموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی دخترانه منطقه پنج شهر تهران بود که از میان آنها 100 نفر با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکههای اجتماعی بودند. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار
SPSS تحلیل شد. یافتهها نشان داد: بین شاخصهای توانمندی معلمان شامل معنیداربودن (404/0=
r)، شایستگی (352/0
r=) و خودمختاری (364/0
r=) با استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی رابطه منفی و معنادار (01/0
p<) و بین ویژگی موثر بودن معلمان با استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی رابطه مثبت و معنادار (05/0
p<) وجود دارد. همچنین متغیر شایستگی به میزان 4/20 درصد و متغیر موثر بودن به میزان 7/23 درصد، از واریانس استفاده از شبکههای اجتماعی را تبیین کردند. لذا نتایج پژوهش بیانگر آن است که: توانمندی معلمان با تاکید بر راهبردهای خودتنظیمی و خودکنترلی و به واسطه نقش مربیگری بر میزان استفاده دانشآموزان از شبکههای اجتماعی تأثیر دارد.