جستجو در مقالات منتشر شده


178 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله پژوهشی

میثم غلام پور، هادی پورشافعی،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

آموزش کودکان پیش‌­دبستانی با توجه به تأثیرات تربیتی و روان­شناختی از اهمیّت ویژه‌­ای برخوردار است. این مهم برای نوآموزان مناطق روستایی به دلیل فقر فرهنگی محیط و در برخی موارد دوزبانگی نوآموزان از اهمیّت ویژه‌­ای برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک مربیان پیش‌­دبستانی ضمیمه مدارس ابتدایی روستا در مورد چالش­های این مراکز به روش پدیدارشناسی انجام شد. جامعه آماری، کلیه مربیان این مراکز در شهرستان قائنات در استان خراسان جنوبی، در سال تحصیلی 98-1397 بودند. براساس نمونه‌­گیری هدفمند، 17 نفر از این مربیان در این پژوهش شرکت کردند. داده‌­ها­، از طریق مصاحبه نیمه‌ساختار یافته جمع‌­آوری شدند. تحلیل داده­ها از طریق کدگذاری موضوعی انجام شد. جهت بررسی پایایی نتایج نیز از روش بازبینی توسط مشارکت­‌کنندگان و ممیزان بیرونی استفاده شد. براساس یافته‌­ها؛ نتایج در 4 مقوله اصلی و 11 محور؛ ادراک مربیان از ماهیّت(غیر ضروری و اجباری و مفید اما مزاحم)، چالش­های سطح خرد(چالش­های مرتبط با مربی، محتوا و چالش­های تربیتی)، چالش‏های سطح کلان(چالش­های محیطی، مدیریتی، همکاران و والدین) و سطح فراسوی کلان(نبود پشتیبانی و عدم برنامه­‌ریزی مدون)، دسته‌­بندی شد. در نهایت با توجه به نتایج بهتر است آموزش و پرورش با توجه به اهمیت این دوره نسبت به تربیت مربیان تخصصی در زمینه آموزش کودکان پیش­‌دبستانی و فراهم آوردن ساختار سازمانی مدون برای این دوره نسبت به رفع چالش­های این مراکز به خصوص در مناطق روستایی و مراکز ضمیمه مدارس ابتدایی اقدام کند.
سیروس محمودی، حمیدرضا ایمانی فر، سعید طالبی،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخله­های آموزشی بر تفکر انتقادی دانش­آموزان و مقایسه این تأثیر در دانش­آموزان دوره­های ابتدایی و متوسطه اول و دوم بود. بدین منظور از روش فراتحلیل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش کلیه مقالههایی بود که اثر­بخشی مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی را مورد بررسی قرار داده بودند و 15 مورد پژوهش که از لحاظ روش­شناسی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آنها انجام شد. ابزار پژوهش، چک لیست فراتحلیل بود که 1222 شرکت کننده را در خود جای داده بود. پس از خلاصه کردن نتایج پژوهش­ها، اندازه اثر محاسبه و بر اساس رویکرد فراتحلیل هانتر و اشمیت ترکیب شده و طبق جدول کوهن تفسیر شدند. یافته­های پژوهش نشان داد که میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش آموزان،43/0بوده است (001/0p<). این میزان اثر در دوره ابتدایی32/0 (01/0 p<)، در دوره متوسطه اول45/0 (01/0 p<) و در دوره متوسطه دوم 61/0 (001/0 p<) به دست آمد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل تعدیلی، بیانگر اثرگذاری متغیرهای تعدیل کننده در این مداخلات بود. بر اساس نتایج فراتحلیل حاضر، میزان اثر مداخلات آموزشی بر تفکر انتقادی دانش­آموزان مطابق جدول کوهن، بالاتر از متوسط می­باشد. این میزان اثر در دانش­آموزان دوره ابتدایی در سطح متوسط، در دانش­آموزان دوره متوسطه اول، بالاتر از متوسط و در دانش­آموزان دوره متوسطه دوم در سطح بالا ارزیابی شد. اثر متغیرهای تعدیل کننده در دوره ابتدایی بالاتر از دوره­های متوسطه اول و دوم بوده است.
شیما عابدی، تکتم حنایی،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

این پژوهش باهدف تحلیل میزان تأثیرگذاری بازی در مشارکت‌پذیری کودکان تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. در این راستا به‌منظور گردآوری داده‌ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید از سایت استفاده می‌شود. روش نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 92 نفر از کودکانی که در بازه‌ی سنی 12-7 سال می‌باشند تکمیل گردیده است. تحلیل داده‌ها برای ارزیابی تأثیر بازی‌های نمادی،آموزشی و جمعی و مشارکت کودکان در ادراک کودکان در محله سجاد مشهد، استان خراسان رضوی  با استفاده از روش ترکیبی با استفاده از دو نوع داده‌های کمی و کیفی با رویکرد متوالی  صورت گرفته است. در تحلیل داده‌ها برای ارزیابی تأثیر نقش بازی در مشارکت پس از جمع‌آوری داده‌ها، اطلاعات حاصل با روش‌های آماری تحلیل واریانس یک‌سویه (آنوا) ، آزمون فرضیات کلموگروف-اسمیرنف و سطح معناداری شاخص‌ها با استفاده از همبستگی اسپیرمن تحلیل گردیده است. به‌منظور بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده‌شده است که ضریب 0.924 نشان‌دهنده پایایی است. در تحلیل داده‌های کیفی به بررسی نقاشی‌های کودکان پرداخته‌شده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که استفاده از بسترهای مناسب برای بازی کودکان  تأثیر به سزایی در مشارکت کودکان دارد. تفاوت در گروه‌های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان اهمیت آن‌ها به کیفیت‌های محیطی می‌شود. گروه سنی 9-7 سال به بازی‌های نقاشی و تاب‌بازی علاقه‌مند هستند و به تسهیلات و تجهیزات، حس مکان و مشارکت اهمیت می‌دهند، این در حالی است که گروه سنی 12-10 سال نقاشی، آواز خواندن و توپ‌بازی برای آن‌ها بیشتر موردتوجه است و آن‌ها به هویت و تنوع در فضاهای شهری توجه دارند
مهدی محمدی، فهیمه کشاورزی، رضا ناصری جهرمی، راحیل ناصری جهرمی، زهرا حسامپور، فاطمه میرغفاری، شیما ابراهیمی،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

به دنبال شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش در سال تحصیلی، معلمان ناگزیر از ارائه آموزش در شبکه‌های اجتماعی گردیدند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر، فهم تجربه زیسته والدین دانش‌آموزان دوره اول ابتدایی از چالش‌های آموزش مجازی در شبکه‌های اجتماعی به دلیل شیوع ویروس کرونا بود که با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه مصاحبه نیمه‌ساختمند بود. بر این اساس، با رویکرد نمونه‌گیری هدفمند و روش معیار، والدینی که فرزندان آنان حداقل یک ماه از آموزش مجازی در شبکه‌های اجتماعی استفاده نمودند، انتخاب شدند و بر اساس اشباع نظری نهایتاً 16 نفر مصاحبه شدند. تحلیل مصاحبه‌ها، با استفاده از الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون انجام شد. پس از استخراج و دسته‌بندی موضوعی، محاسن و معایب آموزش مجازی در شبکه‌های اجتماعی در پنج مقوله آموزشی (محاسن: جلوگیری از عقب ماندگی تحصیلی و ایجاد فرصت خلاقیت؛ معایب: عدم تمایل به انجام تکالیف کلاسی و کاهش پایبندی به مقررات نظم و انضباط کلاسی)، اجتماعی (محاسن: آزادی عمل دانش‌آموزان و نظارت بیشتر والدین؛ معایب: حذف فعالیت گروهی و تنبلی و حواس‌پرتی دانش‌آموزان)، فرهنگی (محاسن ورود آموزش مجازی به عرصه نظام تعلیم و تربیت و ایجاد تجربه جدید؛ معایب: حذف کاریزمای حضور معلم و خستگی و بی‌حوصلگی برخی از والدین)، اقتصادی (محاسن کاهش هزینه ایاب و ذهاب و صرفه‌جویی در زمان ایاب و ذهاب؛ معایب: وقت‌گذاری جهت آموزش‏های تکمیلی و هزینه تهیه سخت‏افزار لازم) و فنی (ارتقاء سواد رسانه‌ای والدین به عنوان حسن؛ معایب: عدم جذابیت بصری ویدئوها و عدم تسلط به فن‌آوری اطلاعات) طبقه‌بندی شدند با توجه  به مشکلات و معایبی که توسط والدین عنوان گردید، طراحی زیرساخت‌های منسجم و اثربخش جهت ارائه آموزش مجازی ضرورت می یابد.  
امیر مرادی، سوسن کشاورز، محسن کردلو،
جلد 7، شماره 40 - ( 1-1399 )
چکیده

      امروزه با توجه به گسترش اینترنت و رسانه‌های اجتماعی، محیط‌های تربیتی جدیدی به نام شبکه‌های اجتماعی ظهور و گسترش یافته‌اند که به دلیل امکانات و قابلیت‌های منحصربفردشان، کودکان و نوجوانان را مجذوب خود کرده‌اند. به دلیل خنثی نبودن فناوری، کودکان و نوجوانان با فرصت‌ها و تنگناهای تربیتی متعددی از طریق شبکه‌های اجتماعی مواجهه هستند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تنگناهای تربیتی شبکه‌های اجتماعی بر کودکان و نوجوانان و ارائه راه‌کارهای پیشگیرانه با تأکید تأکید بر آموزه‌های تربیتی قرآن و احادیث. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنباط قیاس عملی است. یافته‌های پژوهش نشان داد؛ مهمترین تنگناهای تربیتی شبکه‌های اجتماعی بر تربیت کودکان و نوجوانان شامل هنجارشکنی (نظیر قانون‌شکنی، خشونت و پرخاشگری، آزادی جنسی و ترویج محتوای مبتذل، ترویج و عادی‌سازی روابط نامشروع دختران و پسران، ترویج تجمل‌گرایی و مصرف‌گرایی افراطی، نقض برخی از فضیلت‌های اخلاقی و دینی، روزمرگی و کلیشه‌گرایی)، اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی و دوری از خداوند و تجاوز به حریم خصوصی است. همچنین فرهنگ‌سازی، ارتقای نظارت آگاهانه والدین، صیانت از حریم خصوصی، پر کردن اوقات فراغت و تأکید بر اهمیت عزت نفس و پرورش مهارت‌های آن از جمله راه‌کارهای پیشنهادی است که بررسی قرآن و احادیث جهت کاهش تأثیرات منفی تربیتی شبکه‌های اجتماعی ما را بدان رهنمون می‌کند.
رامین حبیبی کلیبر، لیلا قبادی،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌­ای انگیزش تحصیلی در رابطه یادگیری خودراهبر و سرزندگی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل مسیر از نوع معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 98-1397 بودند که تعداد آن­ها 8000 نفر بود که از این تعداد 244 دانشجو (172دختر و 72پسر) با روش نمونه­‌گیری خوشه‌­ای چند مرحله­‌ای به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از پرسشنامه‌­های یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)، انگیزش تحصیلی لپر و همکاران (2005) و سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391)  به عنوان ابزار جمع­‌آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. برای تحلیل داده‌ها از روش معادلات ساختاری و نرم‌­افزار ایموس استفاده شد. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند در مدل پیشنهادی مدل مفروض با داده­‌های پژوهشی برازش می‌­شوند. اثر مستقیم یادگیری خودراهبر بر انگیزش تحصیلی و اثر مستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی هر دو در سطح (01/0>P) معنادار بودند. همچنین اثر غیرمستقیم یادگیری خود راهبر بر سرزندگی تحصیلی ( 05/0>P) معنادار شد. یادگیری خودراهبر 26/0درصد از تغییرات انگیزش و 16/0 درصد از واریانس سرزندگی را تبیین می­‌کند. بنابراین توجه به یادگیری خودراهبر نقش مهمی در انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانشجویان دارد.  

حسین احمدی،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین اهداف دانشگاه فرهنگیان تکوین هویت حرفه‌ای دانشجو-معلمان است. لیکن آیا این مهم در جریان تحصیل چهارساله دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان اتفاق می‌افتد؟ پژوهشگر با مقایسه شرایط ورود و فارغ‌التحصیلی دانشجو-معلمان بر اساس یادداشت‌های آن‌ها درصدد فهم تکوین هویت حرفه‌ای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان برآمده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل زندگینامه‌ای بوده و دانشجویان مورد مطالعه به شیوه هدفمند انتخاب شدند. بر اساس بحث‌های نظری و نوشته‌های دانشجویان سه حالت هویتی برای ورود و سه حالت هویتی برای خروجی در نظر گرفته شده که مجموعاً از ترکیب آن‌ها نه حالت به وجود آمد. یافته‌ها نشان داد فرض عدم نقش مؤثر دانشگاه در تکوین هویت حرفه‌ای مورد تأیید نبوده و نقش دانشگاه در هویت حرفه‌ای بخشی از دانشجویان منفی و در بخشی مثبت بوده است. تحلیل یادداشت‌ها نشان داد دانشگاه تقریباً به شیوه‌ای تعدیل‌کننده عمل کرده است. دانشجویانی که با انتظارات بالایی وارد دانشگاه شده‌اند در مواجهه با واقعیت انتظاراتشان تعدیل شده و دانشجویانی نیز که تصورات منفی داشته‌اند با گذشت زمان به اهمیت معلمی پی برده و با شرایط دانشگاه سازگاری بیشتری یافته‌اند. در این طبقه‌بندی‌ها گونه‌های بدون تأثیر فاقد نمونه‌های واقعی بوده و گونه‌های دارای تأثیر مثبت تعداد بیشتری را شامل شده است.

فریبا عادل زاده نایینی، رضاعلی نوروزی، جهانبخش رحمانی،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

هدف کلی از انجام این پژوهش، ارائه یک مدل، شامل اهداف، اصول و روش‌های تربیت عقلانی فارابی در حیطه عقل نظری است. در انجام این پژوهش از روش استنتاجی فرانکنا استفاده شده است. به این صورت که در مرحله اوّل با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقوله‌بندی قیاسی، مطالب مورد بررسی قرار گرفته و با توجّه به آن‌ها در مرحله بعد گزاره‌های واقع‌نگر مشخّص شده و در آخر با استفاده از روش استنتاجی فرانکنا اهداف، اصول و روش‌های تربیت عقلانی فارابی در حیطه‌ی عقل نظری مشخّص شده است و در پایان نتیجه‌گیری شده است که هدف غایی تربیت عقلانی فارابی، نیل به الله به عنوان سبب اوّل در جهت رسیدن به سعادت است و اهداف واسطه‌ای تربیت عقلانی، در حیطه‌ی عقل نظری عبارتند از: رسیدن به رتبه‌ی وجودی عقل فعّال، ﻛﻤﺎﻝ ﻋﻘﻞ ﻧﻈﺮﻱ ﻭ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻋﻘﻞ ﻣﺴﺘﻔﺎﺩ، طی مراتب عقل و رسیدن به تجرّد محض و فعلیّت تام، دستیابی به معرفت تام از مسیر قوه متخیّله و ناطقه، پرورش مهارتهای تعقّل، بصیرت‌افزایی و خودآگاهی. اصول تربیت عقلانی در حیطه‌ی عقل نظری عبارتند از: اصل شایستگی ذاتی، اصل تربیت‌پذیری(تعلیم)، اصل راهنمایی، اصل لزوم آموزش، اصل ترکیب نظر و عمل، اصل تعقّل و تفکّر و روش‌های تربیت عقلانی در حیطه‌ی عقل نظری عبارتند از: آموزش فلسفه، استقراء، تمثیل، قیاس، الگوسازی، آموختن علم، آفرینش هنری، آموختن حکمت، تعقّل و تفکّر و تأمّل.

اکبر جدیدی محمدآبادی، اکبر رضایی،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

مطالعه آمیخته حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی ویژگی‌های اخلاقی موک (انبوه و دوره) انجام گرفت. به این منظور از دو روش جستجوی اکتشافی (کیفی) و روش پرسشنامه‌ای (کمی) استفاده شد. نمونه پژوهش در بخش کیفی منابع الکترونیکی مرتبط با موضوع و در بخش کمی 36 نفر از خبرگان برنامه‌ریزی آموزش از دور در محیط‌های آموزش مجازی و دانشگاه‌های مجازی بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده‌های کیفی از روش تحلیل محتوا و جهت تحلیل داده­‌های نظرسنجی از شاخص نسبت روایی محتوا، میانگین وزنی و آزمون فریدمن استفاده شد. نتایج کیفی دوره و انبوه اخلاق موک حاکی از یکسان بودن تأثیر هر یک از ابعاد یادگیرنده، محتوای آموزشی، سازمان یاددهنده و محیط آموزشی موک با برگزاری آموزش‌های حضوری و چهره به چهره می‌باشد و نیاز به ویژگی‌های اخلاقی جدید نیست. در نتایج کمی ویژگی دوره و انبوه اخلاق موک 15 ملاک شناسایی شدند که باید بر ابعاد سازمان یاددهنده، محتوا و محیط آموزش توجه ویژه داشت چون هیچ نوع محدودیتی در ارائه این نوع آموزش وجود ندارد و در نتایج کمی ویژگی انبوه و دوره اخلاق موک باید بر ابعاد سازمان یاددهنده، محتوا و محیط آموزش توجه ویژه داشت چون در ارائه این نوع آموزش هم در سطح وسیعی از یادگیرندگان و هم در برهه زمانی منظم اجرا می‌شود و بعد یادگیرنده و سازمان یاددهنده نیز اهمیت بسزایی دارند. این نتایج حاکی از آن است که در برگزاری ویژگی‌های انبوه و دوره موک (وسیع، همه‌گیر و برهه زمانی خاص و منظم) باید به ابعاد یادگیرنده و سازمان یاددهنده توجه ویژه‌ای داشت و ملاک‌‌های اخلاقی ملی و جهانی مورد توجه قرار داده شود و در سطح فرا کلان به آن پرداخته شود، چرا که اخلاق کلاس‌های حضوری در سطح خرد و بومی اجرا می‌شود اما در این کلاس‌ها اخلاق ملی و جهانی به طور گسترده و منظم به کار می‌رود و استفاده می‌شود.

نسرین محمدحسنی،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

فناوری ردیاب چشمی چند سالی است که توجه پژوهشگران را به عنوان ابزاری برای یافتن داده­‌های عینی از فرایندهای ذهنی به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربست­‌های فناوری نامبرده در انجام مطالعات حوزه‌­ی یادگیری، به روش مرور نظامند به تحلیل پژوهش‌­های انجام شده طی سال‌­های 2010  -2020 پرداخته است. تعداد 24 مقاله بعد از اعمال ملاک‌­های ورود و خروج مورد بررسی قرار گرفت. یافته­‌ها نشان داد که تثبیت و مدت زمان خیرگی، از جمله مقیاس­‌های اندازه‌­گیری ردیاب چشم بوده که در اکثر مطالعات یادگیری، مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین بررسی توجه بصری در حین پردازش‌­های شناختی، بررسی گذار بین اطلاعات متنی و تصویری، مقایسه­‌ی استراتژی­‌های افراد موفق در حین خواندن، تصمیم‌­گیری، حل‌­مسئله و الگوسازی پردازش اطلاعات از جمله کاربردهای رصد حرکات چشم در مطالعات یادگیری بوده است. نتایج تحلیل حاکی از آن است که ابزار ردیاب چشمی، امکانی را پیش­ روی محققان تعلیم و تربیت قرار می‌­دهد تا نتایج یادگیری را به پردازش­‌های شناختی پیوند بزنند؛ که این مهم دلالت­‌هایی را برای طراحی محیط­‌های یادگیری به همراه دارد.

حامد پورمراد، علیرضا محمودنیا،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

تربیت اجتماعی یکی از ارکان و ابعاد اساسی تربیت را تشکیل می‌دهد. این بعد از تربیت به لحاظ گستردگی، پیچیدگی رشد شخصیت فردی را به همراه دارد و از سویی میراث فرهنگی را به نسل آینده منتقل می‌کند. در حوزه رسانه نیز یکی از پرسش‌های بنیادین در علم ارتباطات، این است که حدود تأثیرگذاری رسانه‌ها و قدرتمندی آن‌ها در شکل‌دهی به باورها و توانمندی مخاطبان در گزینش و مفهوم‌سازی متفاوت از پیام چگونه است؟ حال باید دید ماهیت رسانه و مسائل و دیدگاه‌های مربوط به آن چیست و  نقش رسانه در تربیت اجتماعی با عنایت به نظریه دریافت چگونه است؟ دراین راستا محقق با استفاده از روش‌های پژوهشی تحلیل محتوای کیفی (سوالات اول و دوم) و قیاس عملی (سوال سوم) به موضوعاتی چون : تعریف ، انواع  و چیستی رسانه، مسائل رسانه،  نظریه دریافت، تربیت اجتماعی، اهداف و روش‌های آن و نهایتا بحث و نتیجه‌گیری شامل ترسیم چهار رابطه‌ی رسانه و تربیت اجتماعی: «ضعیف، جایگزین، منفعل، فعال»  و تبیین  نقش رسانه در تربیت اجتماعی شامل نقش تاثیرگذاری فرهنگی و فرهنگ تاثیرگذاری، با تأکید بر نظریه دریافت پرداخته است.

عزت اله فولادی، عزیزالله تاجیک اسمعیلی، عبدالرحیم کسایی اصفهانی، کیانوش زهراکار،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده

در طول قرن گذشته، نقش مشاوران مدرسه در کمک به دانش‌آموزان و بهبود فضای روانی/اجتماعی مدرسه، توسعه یافته است تا بیانگر چهرۀ درحال تغییر جامعه، نیاز دانش‌آموزان و پاسخ به مطالبۀ اجتماعی باشد. هدف این پژوهش، استخراج و تدوین استانداردهای ملی مشاوره مدرسه بر مبنای اسناد تحولی‌ملی(و متون حرفه‌ای مشاوره) بود و از روش کیفی تحلیل و تلفیق مضمون استفاده گردید. استانداردهای مشاوره مدرسه پس از استخراج مضامین، در ده عنوان تدوین و توسط 25 متخصص(متشکل از سه گروه) اعتبار آن‌ها و روایی محتوایی بر مبنای روایی خبرگانی(76/.) تأیید گردید. بنابراین، یافته‌های پژوهش ضمن تأیید ده استاندارد ملی- با عناوین برنامۀ مشاورۀ مدرسه؛ مشاورۀ مدرسه وشایستگی‌های دانش‌آ‌‌موز؛ رشد و توسعه انسانی؛ نظریه‌ها و فنون مشاوره؛ عدالت، انصاف و تنوع؛ رهبری و جوّ مدرسه؛ همکاری با خانواده و جامعه؛ منابع و فناوری اطلاعات؛ سنجش دانش‌آموزی؛ اخلاق، دفاع و هویت حرفهای- به تبیین تربیت مشاوران مدرسه و رشد شایستگی‌های‌ تحصیلی، شخصی/اجتماعی و معنوی دانشآموزان کمک می‌کند. این استانداردها، مشاوران را در طرح‌ریزی و اجرا برنامه‌شان، یاری می‌دهد. مشاورۀ مدرسه در ایران با توجه به جایگاه‌ مناسب در اسناد تحولی و تأکید بر حضور مشاوران تحول‌ساز در تمام مدارس، در سایه وفاداری علمی، قانونی و اجرایی، زمینه توسعه حداکثری را دارد.

حمید خانی‌پور، هومن یغماییان، هانیه چیذری، سمانه حسینی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

تربیت جنسی یکی از جنبه‌های مهم تربیت است که در کشور ایران مغفول مانده است. در این پژوهش با استفاده از روش مرور نظامند، سه سوال درباره تعریف و مفهوم‌سازی تربیت جنسی در دنیا، سرفصل‌های و مهارت‌های تربیت جنسی و اثرات این برنامه‌ها بررسی شد. روش مطالعه از نوع مرور نظام‌مند بود. یافته‌ها نشان میدهد برنامه‌‌های تربیت جنسی طیف گسترده‌ای از آموزش‌های شیوه‌های محافظت جنسی از خود تا آموزش شیوه‌های اخلاقی سلامت جنسی قرار می‌گیرد. تعریف‌های اولیه از تربیت جنسی عام و رفتاری است ولی هر چه به جلو می‌رویم، تعریف‌ها ماهیت فرهنگ وابسته‌تر پیدا کرده‌اند. اثربخشی برنامه‌های تربیت جنسی در کاهش مشکلاتی مثل بارداری ناخواسته و محافظت از آزاردیدگی جنسی موثر است. اتخاذ رویکرد جامع‌نگر به تربیت جنسی که به معنای استفاده از روش‌های مداخله مهارت‌آموزی روانشناختی و همراه‌کردن والدین و اولیای مدرسه است در تحقق برنامه‌های تربیت جنسی موثر است. بهتر است برای تضمین اثربخشی برنامه‌های تربیت جنسی، هر برنامه با توجه به جنبه‌های فردی و فرهنگی مخاطبان تعدیل شود تا اثربخشی برنامه بر روی سلامت جنسی تضمین شود.

سعید آریاپوران، منصور کریمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، میزان شیوع اضطراب ریاضی در دانش‌آموزان پسر دبیرستانی در دوره‌ی کووید-19 و نقش راهبردهای انگیزشی یادگیری ریاضی (شناختی، فراشناختی، مدیریت منابع غیراطلاعاتی و اطلاعاتی) و تاب‌آوری ریاضی در تمیز دانش‌آموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و پایین بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه‌ی آماری این پژوهش را کل دانش‌آموزان پسر (621N=) دبیرستانی شهرستان بهار از توابع استان همدان تشکیل دادند. نمونه‌ی پژوهش شامل 247 دانش‌آموز پسر بود که به صورت خوشه‌ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌ها از مقیاس‌های راهبردهای یادگیری ریاضی (لیو و لین، 2012)، تاب‌آوری ریاضی (کوکن و همکاران، 2016) و اضطراب ریاضی (بای و همکاران، 2009) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون t تک نمونه‌ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیص گام‌به‌گام استفاده شد. نتایج توصیفی نشان داد که 21/67 درصد دانش‌آموزان در دوره‌ی کووید-19 دارای اضطراب ریاضی بالا بودند. براساس آزمون t تک ‌نمونه‌ای دانش‌آموزان از نظر استفاده از راهبردهای یادگیری ریاضی و تاب‌آوری ریاضی در وضعیت پایین و از نظر اضطراب ریاضی در وضعیت بالایی قرار داشتند. بین راهبردهای یادگیری ریاضی (شناختی، فراشناختی، مدیریت منابع غیراطلاعاتی و اطلاعاتی) با اضطراب ریاضی رابطه‌ی منفی وجود داشت. همچنین تنها نقش راهبردهای فراشناختی و تاب‌آوری ریاضی در پیش‌بینی عضویت گروهی دانش‌آموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و پایین معنادار بود. آموزش راهبردهای یادگیری ریاضی و تاب‌آوری ریاضی به دانش‌آموزان و گنجاندن روش تدریس ریاضی مبتنی بر راهبردهای یادگیری ریاضی و تاب‌آوری ریاضی در برنامه‌های ضمن خدمت برای معلمان ریاضی در جهت کاهش اضطراب ریاضی دانش‌آموزان در دوره‌ی کووید-19مفید خواهد بود.

فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

به دلیل همه‌گیری ویروس کرونا، اکثریت دانش‌آموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیش‌بینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانش‌آموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش‌آموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزار جمع‌آوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تک نمونه‌ای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاس‌های حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانش‌آموزان به گروه‌های کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند. 

میمنت عابدینی بلترک،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر مطالعه چالش‌‌های آموزش مجازی در دوران کرونا از منظر تجربه زیسته بانوان هیأت علمی دانشگاه مازندران بوده است. طرح پژوهش حاضر کیفی و روش مورد استفاده پدیدار شناسی بود. جامعه آماری شامل بانوان هیأت علمی دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 1400-1399 که روی هم 71 عضو بود. داده‌‌های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 20 نفر جمع‌‌آوری و اعتبار و روایی پژوهش بر اساس اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و قابلیت تأیید بررسی و تأیید گردید. روش تجزیه و تحلیل داده‌‌ها در پژوهش حاضر، تحلیل مضمون(فراگیر، سازمان‌‌دهنده و فراگیر) بود. نتایج نشان داد بانوان با چالش‌‌های مختلفی در آموزش مجازی مواجه شدند که در قالب 1 مضمون فراگیر، 3 مضمون سازمان‌‌دهنده و 9 مضمون پایه دسته‌‌بندی شدند. تغییر در سبک تدریس، زیر ساخت‌‌ها و امکانات و عدم همکاری دانشجویان از مضامین سازمان‌‌دهنده‌‌ی بدست آمده می‌‌باشد. هر مضمون سازمان‌‌دهنده نیز از چند مضمون پایه تشکیل می‌‌شود که شامل تغییر در سبک آموزش و تدریس و زمان بر بودن؛ چالش‌‌های زیرساخت‌‌های دانشگاه، امکانات استاد، امکانات دانشجو و زیرساخت‌‌های بنیادی؛ جدی نگرفتن آموزش‌‌های مجازی، بی توجهی به کلاس درس و انتظارات نامعقول دانشجویان از جمله مضامین پایه بوده که مشارکت کنندگان به عنوان چالش آموزش‌‌های مجازی در دوران کرونا بدان اشاره نمودند. در نهایت، آموزش مجازی و کلاس الکترونیکی که تا حال در دانشگاه‌‌های ایران مورد توجه قرار نگرفته بود، با ورود این ویروس مرکز توجه قرار گرفت که به دلیل همین مسأله با چالش‌‌های بسیاری مواجه شد. شناسایی چالش‌‌ها، اولین گام جهت برطرف نمودن آن می‌‌باشد تا سازمان‌‌های وابسته به آن در این راستا گام بردارند.

کاظم فتح تبار فیروزجائی، علی شجاعتی، ایمان شهرام، فاطمه خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

با افزایش تقاضا برای تحصیل در مقاطع آموزش عالی و محدودیت ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌­ها علی‌الخصوص در رشته­‌های پرطرفدار، سنجش و پذیرش دانشجو به یکی از اهداف مهم نظام آموزشی تبدیل شده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف آسیب­‌شناسی وضعیت فعلی الگوی سنجش و پذیرش دانشجو و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود الگوی سنجش و پذیرش دانشجو در کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهش‌­های کاربردی و از منظر روش­‌شناسی به روش کیفی انجام شده است. مشارکت­‌کنندگان پژوهش خبرگان و صاحب­‌نظران علمی و اجرایی در حوزه کنکور بوده­‌اند که به روش نمونه­‌گیری هدفمند با رویکرد گلوله برفی انتخاب شده­‌اند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از عدم کارآمدی و اثربخشی لازم در الگوی فعلی سنجش و پذیرش دانشجو است. چالش‌های مربوط به الگوی فعلی سنجش و پذیرش دانشجو در سه دسته: آسیب­‌های ناشی از فضای نظام آموزشی در دوران قبل از کنکور، چالش‌­های ناشی از فضای حاکم بر آزمون سراسری و شرایط ناظر بر کنکور داوطلبان، و آسیب‌های مربوط به دوران بعد از برگزاری آزمون سراسری قابل تأمل و بررسی است. همچنین پذیرش توسط دانشگاه، بهینه­‌سازی پذیرش بر اساس سوابق تحصیلی، راهکارهایی در ارتباط با ارتقای عملکرد و کارایی نظام آموزشی و هدایت تحصیلی از جمله راهکارهای مکمل و جایگزینی بودند که در پژوهش حاضر مورد شناسایی قرار گرفتند. از منظر صاحب­‌نظران، اجرای موفقیت‌آمیز الگوی جایگزین مستلزم مطالعه عمیق، امکان­سنجی، بررسی و ارزیابی دقیق و موشکافانه آن در ابعاد مختلف آموزشی و غیرآموزشی است. لذا با توجه به نتایج پژوهش حاضر راهکارهایی مانند کاهش تأکید بر حفظیات و توجه بیشتر به سایر مهارت­‌های موردنیاز جامعه امروزی، استعدادها، علایق و توانمندی دانش­‌آموزان، هدایت تحصیلی هوشمندانه و فرایند محور و انتخاب رشته‌­ای متناسب با استعداد، علایق، و توانمندی دانش‌­آموزان، تغییر از رویکرد هنجاری به شیوه ملاکی و حذف تدریجی کنکور پیشنهاد می‌گردد.

سید موسی طباطبایی، سکینه عرب، فاطمه بیان فر،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بازآموزی اسنادی بر اهمال‌‌کاری تحصیلی و ترس از شکست در دانش‌آموزان دختر دارای اضطراب امتحان شهرستان سمنان بود. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت و روش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون بهمراه گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام دانش‌آموزان دختر مقطع متوسطه دوره دوم آموزش نظری دبیرستان های شهر سمنان تشکیل دادند. از این جامعه، تعداد پنجاه نفر که بیشترین نمره را در پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن کسب کرده بودند، انتخاب و به شیوه تصادفی در یکی از دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر دو پرسشنامه استاندارد ترس از شکست در عملکرد کانروی و اهمالکاری تحصیلی سواری بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره (MANCOVA) نشان داد که  میانگین گروه آزمایش در مولفه‌‌های ترس از شکست و نمره کل ترس از شکست و نمره کل اهمال‌‌کاری به گونه‌‌ای معنادار (05/0<P) از گروه کنترل پایین‌‌تر بود اما در مولفه‌‌های اهمال‌‌کاری تفاوت بین دو گروه معنادار نبود. نتایج نشان دارد بازآموزی اسنادی به کاهش ترس از شکست و اهمال‌‌کاری تحصیلی منجر می‌‌شود. این مداخله کمک شایان توجهی به سلامت روان دانش‌‌آموزان می‌‌کند و از هدر رفت هزینه های اجتماعی و اقتصادی جامعه جلوگیری می‌‌کند.

زهرا حجازی، مصطفی قادری، علیرضا صادقی، پروین صمدی، زهرا نیکنام،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، استخراج مؤلفه‌ها و کنشگران برنامه درسی تربیت جنسی خانه – مدرسه است. روش تحقیق، سنتز آثار پژوهشی مرتبط در بازه‌های زمانی 2010 تا 2020 برگرفته از پایگاه‌های اطلاعاتی است. تعداد 376پژوهش علمی شناسایی و پس از بررسی‌های لازم، 19پژوهش  به مرحله نخست سنتز وارد شدند که با استفاده از روش سنتزپژوهی ساسکویس، هان و رودلا ترکیبی بهینه از نتایج آن‌ها ارایه گردید. استفاده از ارزیاب برای کدگذاری مجدد یافته‌ها، بیان شفاف آنچه انجام شده است و وجود شاخص های معین و قابل دفاع برای انتخاب مطالعات ورودی، جهت ارتقاء اعتبار پژوهش استفاده گردید. طبق یافته‌های حاصل، در برنامه درسی تربیت جنسی خانه- مدرسه مقوله‌های 12 گانه شناسایی گردید؛  شریان حیاتی سلامت و بهداشت؛ تعرض تا تجاوز: از پیشگیری تا درمان؛  رشد، نمو و بالیدگی انسان در چرخه عمر؛ شبکه ارتباطی انسانی: من به توان ما؛ مهارت‌های بهزیستن؛ ارزش‌مداری و نقش‌آفرینی معنویت؛  فعل جنسی؛ کیستی جنسی و جنسیت؛  شاهراه اطلاعاتی- رسانه‌ای؛ همدلی و همیاری سازمانی؛ حق در ترازوی عدالت و بازتاب هنجارهای فرهنگی- اجتماعی. از میان کنشگران برنامه درسی جهت سهم بری از مشارکت در برنامه درسی مذکور، به ترتیب معلم،  والدین، دانش آموزان و سپس متخصصان و علمای دینی شناسایی شدند.

خدیجه حاتمی، ایرج نیک پی، سعید فرح بخش،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده

هدف از انجام پژوهش حاضر «ارائه الگویی برای توانمندسازی معلمان در زمینه آموزش مجازی در دوران کرونا» بود. جامعه شامل 400 نفر از معلمان مدارس ابتدایی شهر خرم‌آباد، در سال تحصیلی 1400-1399 بود. ابزار جمع­‌آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار­یافته و پرسشنامه بود. از روش نمونه‌­گیری هدفمند برای انتخاب نفرات اول و از فن گلوله برفی برای انتخاب سایر افراد استفاده شد. بر اساس اشباع نظری با ۲۶ نفر از معلمان مصاحبه شد. سپس براساس جدول مورگان 196 نفر به‌عنوان نمونه تعیین و برای جمع­‌آوری داده­‌ها از روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی استفاده شد. از تئوری زمینه­ای و مدل پارادایمی برای تحلیل داده­های کیفی و با استفاده از نرم­افزارpls2  از معادلات ساختاری برای تحلیل داده‌­های کمی استفاده گردید. نتایج نشان داد که توانمند­سازی درزمینه‌ی آموزش مجازی منوط به سه مقوله عوامل سازمانی (زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرهنگ‌­سازی و سیاست­‌های تشویقی و نظارتی)؛ عوامل مربوط به معلم (سواد دیجیتالی، محتوای آموزشی، توانایی تدریس، ویژگی­های روان­‌شناختی)؛ و عوامل مربوط به دانش­آموز (ویژگی­های روان‌شناختی، سواد دیجیتالی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی) است. نتایج حاکی از برازش مطلوب مدل بود. تحلیل معادلات ساختاری نشان داد به ترتیب عوامل سازمانی، عوامل مربوط به معلم و عوامل مربوط به دانش­آموز بیشترین تأثیر را بر توانمند­سازی معلمان درزمینه آموزش مجازی دارند.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb