جستجو در مقالات منتشر شده


8 نتیجه برای آموزش عالی

محمد قهرمانی،
جلد 1، شماره 29 - ( 7-1393 )
چکیده

مدیریت استراتژیک به عنوان یک ضرورت در تمامی حوزه‌ها و فعالیت‌های سازمانی شناخته شده است. این ضرورت در حوزه آموزش عالی بیشتر و محسوس‌تر است. در این مطالعه الگوی مدیریت آموزش عالی در ایران مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. نمونه‌های تحقیق شامل 220 نفر از اعضای هیات علمی، مدیران، متخصصان و ذینفعان آموزش عالی بوده است. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و با روش تحلیل عاملی و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. یافته‌ها نشان داد الگوی مدیریت استراتژیک آموزش عالی دارای 5 مولفه اصلی، 6 مولفه فرعی و 73 متغیر می‌باشد. تحلیل واریانس‌ها نیز نشان داد که بین نظرات نمونه‌های تحقیق به تفکیک چهار ویژگی سمت، رشته تحصیلی، مرتبه علمی و سابقه مدیریت برخی تفاوت‌های معنی‌دار وجود دارد. برای بررسی دقیق‌تر این تفاوت‌ها از آزمون تعقیب یتوکی استفاده شده است.


آقای حبیب احمدی ارکمی،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

این مقاله  به مطالعه معرفت شناسی شخصی اساتید نسبت به انطباق پذیری تکنولوژی های مجازی در آموزش پرداخته است. این پژوهش با روش کیفی اجرا  و جامعه آماری در این تحقیق اساتید دانشگاه کردستان بوده اند.  ابزار جمع آوری داده مصاحبه نیمه سازمان یافته بود که با روش نظری مبنایی تحلیل و برای ارتقای کیفی و افزایش سرعت و دقت تحلیل داده‌ها از ابزاری نرم‌افزاری به نام ان­ویوو استفاده شده است. یافته های این تحقیق عوامل زیر می باشد: تحمیلی و اقتدارگرا  بودن روش تدریس اساتید، ساده نگری تدریس در آموزش عالی، معتقد به حضوری و شناخت گرا بودن ماهیت یادگیری، دوگانه نگری اساتید نسبت به ارزشیابی تحصیلی و محیط­­های فیزیکی مهمترین محرک شرطی برای تعامل انسان می باشد. به طور کل نتایج نشان داد اساتید یک نگرش سنتی مبتنی بر تئوری های یادگیری رفتار گرایی در ابعاد مختلف تدریس، ارزشیابی، استفاده از منابع درسی  و تعامل با  دانشجویان دارند و آموزش مجازی را به عنوان یک روش کامل و استاندارد در آموزش مورد نظر قرار نمی دهند، بلکه آن را به عنوان یک زمینه و ابزار تکمیلی که کاستی های آموزش کنونی را می تواند تکمیل کند، می دانند.


خانم مینا احمدیان، دکتر مهدی سبحانی نژاد،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

ابتدایی‌ترین اقدام برای بهبود کیفیت تفکر انتقادی دانشجویان،‌ بالا بردن انگیزه استفاده از فکر کردن به عنوان کلیدی‌ترین عامل کسب موفقیت در تحصیل و زندگی است؛ چرا که کسب مهارت‌های درگیر در تفکر انتقادی در جریان برنامه درسی رسمی، به تنهایی نمی‌تواند ضامن معتبری برای پرورش این مهارت‌ها و در نهایت، کاربست آن در موقعیت‌های مختلف باشد. بنابراین، یکی از مؤثرترین اقدامات در این راستا، بهبود جنبه‌های نگرشی تفکر انتقادی، توجه به کارکرد برنامه درسی پنهان در آموزش عالی است که می‌تواند با اهداف برنامه درسی رسمی همسو نباشد. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن تبیین جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش عالی و بررسی نسبت آن با تفکر انتقادی، به تشریح سازوکار تأثیرگذاری و کاربست‌های برنامه درسی پنهان آموزش عالی در جهت رشد تفکر انتقادی می‌پردازد. با توجه به کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی که به دلیل آزادی عمل برنامه درسی رسمی است، نسبت برنامه درسی پنهان با بعد نگرشی تفکر انتقادی و نیز توجه به برنامه درسی پنهان در تعلیم و تربیت آزاد در جهت ایجاد گرایش به تفکر انتقادی بحث شده است. در ادامه، برنامه درسی پنهان حاصل از روش تدریس دیالکتیکی به منظور رشد تفکر انتقادی فراگیران تشریح شده است.


رمضان برخورداری،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده

همچنان که در برخی  اسناد تاریخی اشاره شده است، آموزش عالی به عنوان یک نهاد سابقه ای بیش از هشتصد سال دارد  و  در خلال این دوره تحولات مهمی را از سر گذرانده است.  آموزش عالی در دوران مدرن تابعی از مدرنیته به عنوان یک جنبش فراگیر با ویژگی هایی چون اصالت علم، اصالت فرد، تولید انبوه، اصالت تکنیک و ... است. پدید آمدن چنین گرایش هایی در آموزش عالی مدرن در تقابل با ارزش هایی است که در ابتدا از نهادی چون آموزش عالی انتظار می رفته است. یکی  از مهمترین اندیشمندانی که  ویژگی انبوه ساز دوران مدرن را  در پرتو اندیشه ای چون اصالت به چالش کشیده است فردریش ویلهلم نیچه اندیشمند قرن نوزدهم آلمانی است. در مقاله حاضر چشم انداز وی از موضوع فرهنگ انبوه و مساله اصالت  تقریر شده است و  نمودهای آن در آموزش عالی مدرن برشمرده شده است. بنا به رسالت دوگانه ای که از فیلسوف بر می­شمارد یعنی فیلسوف به مثابه طبیب و فیلسوف به مثابه  تندیسگر، در مقاله حاضر دستاوردهای وی به عنوان طبیب فرهنگ و تندیسگر فرهنگ در عرصه آموزش عالی مدرن استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در عرصه نخست علائم بیماری آموزش عالی چون پذیرش انبوه، غلبه کمیّت در تمام ابعاد آموزش عالی، غلبه روش علمی به عنوان یگانه روش مقبول، غیاب جنبه زیبایی شناختی و.. شناسایی شده است و در جنبه تندیسگری  اصلاح رویه های یاد شده  مورد مورد بررسی قرار گرفته است.


فرهاد بلاش، آیت سعادت طلب،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده

در این مقاله سعی شده­است نقش وجایگاه سواد اطلاعاتی به­عنوان یک ضرورت در بکارگیری موثر فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار گیرد. روش تحلیل محتوای کیفی متون منتخب برای پاسخ به نیازهای اطلاعاتی و استنباطی موضوع مورد استفاده واقع شده است.یافته ها و نتایج حاکی از آنند که تحولات نوین مستلزم تغییرات اساسی در رسالت­ها وکارکردهای دانشگاه­ها و موسسات آموزش عالی می­باشد. از آن­جایی که تولید دانش و بستر­سازی فضای دانشی از اهم رسالت­های دانشگاه­ها است. این امر نیازمند آگاهی و دسترسی به آخرین یافته­های علمی در حوزه علوم و فناوری می­باشد. فناوری اطلاعات و ارتباطات این فرایند را تسهیل نموده­است. اما آن­چه اساسی است توانمند ساختن کاربران آموزش عالی برای ورود به محیط­های مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات می­باشد که از این طریق مخاطبان آموزش عالی می­توانند از اطلاعات موجود در چنین محیطی به طور موثر، کارا و خلاق استفاده نماید. این مهم امکان پذیر نیست مگر اینکه به نقش و جایگاه سواداطلاعاتی به­عنوان یک ضرورت و مقوله اساسی برای بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی نگریسته شود.
 


محمدجواد لیاقتدار، نعمت الله اکبری، سمیه احمدخواه، میلاد جوانمردی،
جلد 5، شماره 37 - ( 8-1397 )
چکیده

رشد چشمگیر حضور زنان در سطوح مختلف آموزش عالی در ایران و افزایش پذیرش دانشجویان دختر در دانشگاه‌ها به بیش از 60 درصد و بالاتر از آن در دهه گذشته، موضوعی است که توجه بسیاری از صاحب‌نظران رشته‌های مختلف را به خود معطوف نموده است. برخی پیداش این پدیده را مثبت و آن را یک فرصت برای توسعه جامعه تلقی نموده و در مقابل عده‌ای با بیان پیامد‌های منفی، آن را مقدمه‌ای برای بحران در آینده می‌دانند. هدف این پژوهش بررسی پیامدهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی این پدیده است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری را اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های اصفهان، صنعتی اصفهان و هنر تشکیل داده‌اند. در این پژوهش از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای متناسب با حجم استفاده شده است. حجم نمونه به دست آمده برای اساتید 150 و برای دانشجویان 316 نفر بود. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته جمع‌آوری گردید. روایی پرسشنامه­ مورد تأیید پنج نفر از اساتید قرار گرفت و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ بررسی و 91/0 محاسبه شد و سپس تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. یافته‌های حاصل از پژوهش نشان داد که افزایش میزان قبولی دختران از نظر اساتید و دانشجویان بر پیدایش هر سه پیامد فرهنگی، اجتماعی و آموزشی بیش از حد متوسط تاثیر داشته و در سطح خطای 05/0 معنادار است. به‌علاوه، از نظر اساتید میانگین پیامدهای فرهنگی و اجتماعی و از نظر دانشجویان میانگین پیامدهای آموزشی بالاتر بود. در پایان با توجه به نکات مثبت و منفی افزایش ورودیهای دختر توصیه‌ می‌شود که زمینه‌ای برای افزایش آگاهی دختران نسبت به موقعیت‌های زندگی فراهم گردد تا درپی آن تصمیمات مناسب‌تری اتخاذ کنند.


آیت سعادت طلب،
جلد 6، شماره 39 - ( 9-1398 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر سنجش نقش مدیران دانشگاهی در توسعه اعضای هیأت علمی در دانشگاه­ های جامع شهر تهران بود. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش­ کاربردی و از حیث گردآوری داده­ های پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه­ های جامع شهر تهران شامل دانشگاه تهران، شهیدبهشتی، تربیت مدرس و الزهرا به تعداد ۳۳۸۹ نفر بودند. با استفاده از روش نمونه­ گیری طبقه ­ای تصادفی متناسب  با حجم، تعداد ۲۲۹ نفر به ­عنوان نمونه انتخاب شدند. به ­منظور گردآوری داده‌های پژوهش از پرسش‌نامه‌ محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ­های حاصل از پژوهش آمار توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون تعقیبی ال اس دی) استفاده شد. یافته­ های پژوهش نشان داد که از دیدگاه اعضای هیأت علمی نقش مدیران دانشگاهی در توسعه اعضای هیأت علمی یک نقش خنثی است و مدیران دانشگاهی نسب به توسعه اعضای هیأت علمی بی­ تفاوت هستند. همچنین حمایت مدیران دانشگاهی از توسعه اعضای هیأت علمی در سطح پذیرش و باور است اما پشتیبانی و مشارکتی در این زمینه ندارند. تفاوت معناداری بین انواع نقش­های مدیران دانشگاهی(حمایتی، غیرحمایتی و خنثی) در دانشگاه­ ها و گروه­ های علمی مورد مطالعه وجود داشت. با توجه به یافته ­های پژوهش می­توان نتیجه گرفت که خنثی بودن مدیران دانشگاهی نسبت به توسعه اعضای هیأت علمی و عدم حمایت آن­ها به ­صورت عملیاتی در سطح مشارکت و پشتیبانی از برنامه ­های توسعه اعضای هیأت علمی کیفیت آموزش در دانشگاه را با چالش ­های متعددی روبرو خواهد نمود.  

راحله جلال نیا،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده

آموزش مجازی در شرایطی در دوران کرونا با سرعت در دانشگاه‌های کشور مورد استفاده قرار گرفت که پیرامون کیفیت آن تردیدهایی وجود دارد. در این مطالعه به ارائه مدل ارزشیابی آموزش مجازی در آموزش عالی در زمان همه‌گیری کرونا پرداخته شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف یک مطالعه کاربردی-توسعه‌ای است و از منظر روش و بازه زمانی گردآوری داده‌ها، یک پژوهش پیمایشی مقطعی است. برای گردآوری داده‌ها از مصاحبه نیمه‌ساختاریافته و پرسشنامه ISM استفاده شد. جامعه مشارکت‌کنندگان این پژوهش شامل اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاه مدیریت تهران است. نمونه‌گیری با روش هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و 17 نفر از اساتید و مدیران در آن شرکت کردند. جهت تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل کیفی مضمون استفاده شد و ابعاد و مولفه‌های ارزشیابی آموزش مجازی در آموزش عالی شناسایی شد. در ادامه برای تعیین روابط و طراحی الگوی نهایی از روش ساختاری-تفسیری استفاده شد. براساس نتایج تحلیل کیفی 13 مضمون اصلی و 71 مضمون فرعی شناسایی شد. یافته‌ها نشان می‌دهد برنامه‌ریزی و پشتیبانی آموزش مجازی بر کیفیت اطلاعات، سیستم و بسترهای سخت‌افزاری آموزش مجازی تاثیر می‌گذارند. این عوامل تعامل یاددهنده-یادگیرنده، آموزش همیارانه و تعامل آموزشی را تحت تاثیر قرار می‌دهند و در ادامه موجب توانمندسازی اساتید و دانشجویان می‌شوند. در سایه توانمندسازی می‌توان به کارایی و اثربخشی آموزش مجازی دست یافت و این کارایی و اثربخشی در نهایت توسعه آموزش مجازی را به همراه خواهد داشت.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb