جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای آموزش عالی.

خانم مینا احمدیان، دکتر مهدی سبحانی نژاد،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده

ابتدایی‌ترین اقدام برای بهبود کیفیت تفکر انتقادی دانشجویان،‌ بالا بردن انگیزه استفاده از فکر کردن به عنوان کلیدی‌ترین عامل کسب موفقیت در تحصیل و زندگی است؛ چرا که کسب مهارت‌های درگیر در تفکر انتقادی در جریان برنامه درسی رسمی، به تنهایی نمی‌تواند ضامن معتبری برای پرورش این مهارت‌ها و در نهایت، کاربست آن در موقعیت‌های مختلف باشد. بنابراین، یکی از مؤثرترین اقدامات در این راستا، بهبود جنبه‌های نگرشی تفکر انتقادی، توجه به کارکرد برنامه درسی پنهان در آموزش عالی است که می‌تواند با اهداف برنامه درسی رسمی همسو نباشد. از این رو، مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، ضمن تبیین جایگاه برنامه درسی پنهان در آموزش عالی و بررسی نسبت آن با تفکر انتقادی، به تشریح سازوکار تأثیرگذاری و کاربست‌های برنامه درسی پنهان آموزش عالی در جهت رشد تفکر انتقادی می‌پردازد. با توجه به کارکرد بیشتر برنامه درسی پنهان در آموزش عالی که به دلیل آزادی عمل برنامه درسی رسمی است، نسبت برنامه درسی پنهان با بعد نگرشی تفکر انتقادی و نیز توجه به برنامه درسی پنهان در تعلیم و تربیت آزاد در جهت ایجاد گرایش به تفکر انتقادی بحث شده است. در ادامه، برنامه درسی پنهان حاصل از روش تدریس دیالکتیکی به منظور رشد تفکر انتقادی فراگیران تشریح شده است.


فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یاریقلی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده

مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی می­تواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .

روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد 15 نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده­ ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، 16 مضامین فراگیر و 44 مضامین سازمان دهنده شناسایی شد.1- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،2- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، 3- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، 4- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، 5- ویژگی­های فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، 6- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ 7- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، 8- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، 9- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، 10- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، 11- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، 12- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، 13-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، 14- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، 15- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی16- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه­ گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به نشریه پژوهش‌های تربیتی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 |

Designed & Developed by : Yektaweb