5 نتیجه برای الگو
جعفر احمدی گل، حسن رستگارپور،
جلد 3، شماره 32 - ( 6-1395 )
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آی ای بر یادگیری و یادداری درس اپیدمیولوژی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال تحصیلی 93-92 انجام شده است. روش تحقیق روش آزمایشی بوده کل جامعه آماری 98 نفر بودند که به طور تصادفی به سه کلاس 30 نفره برای انجام سه روش آموزشی(مریل، ا دی دی آ ای و سنتی) تقسیم شد. آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی(آزمونt) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که شامل نتایج زیر بود: میزان یادگیری و یادداری دانشجویانی که با الگوی طراحی آموزشی مریل و ا دی دی آ ای آموزش دیده بودند بیشتر از دانشجویان آموزش دیده با شیوه رایج کلاس درس بود. میزان زوال یادداری در آموزش از طریق دو الگوی گروه آزمایشی کمتر از شیوه سنتی است. بین میزان یادگیری و یادداری با دو الگوی طراحی رابطه معنیداری حاصل نشد.
فریبا فرازی، معصومه اسمعیلی، حسین اسکندری، محمد حاتمی،
جلد 4، شماره 34 - ( 3-1396 )
چکیده
والدین و فرزندانشان در دوران نوجوانی روابط تازهای با یکدیگر برقرار میکنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش الگوی تعلیمی بر روابط والد-فرزند با همایندی گرایش به تفکر انتقادی بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر کلاس دوازدهم هنرستانهای شهر بیرجند در سال تحصیلی 96-95 بودند. گروه نمونه با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و انتخاب تصادفی دو هنرستان از سطح شهر بیرجند و انتخاب تصادفی یک رشته تحصیلی از هر مدرسه و با در نظر گرفتن کلاس به عنوان واحد نمونهگیری، انتخاب شده و در نهایت به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. از پرسشنامههای رابطه والد- فرزند فاین، مورلند و سئوبل (1983) و گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) برای سنجش متغیرهای پژوهش استفاده شد. دادههای بدست آمده با آزمون کواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش الگوی تعلیمی موجب بهبود روابط والد- فرزند میشود. همچنین نتایج نشان داد که بهبود روابطی که نتیجه آموزش الگوی تعلیمی بود توانست گرایش به تفکر انتقادی فرزندان را در بعد خلاقیت و تعهد افزایش دهد. با توجه به نتایج بدست آمده میتوان گفت با بهبود روابط والد-فرزند در اثر آموزش الگوی تعلیمی گرایش به تفکر انتقادی در فرزندان نیز افزایش پیدا میکند.
کاظم فتح تبار فیروزجائی، علی شجاعتی، ایمان شهرام، فاطمه خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده
با افزایش تقاضا برای تحصیل در مقاطع آموزش عالی و محدودیت ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاهها علیالخصوص در رشتههای پرطرفدار، سنجش و پذیرش دانشجو به یکی از اهداف مهم نظام آموزشی تبدیل شده است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف آسیبشناسی وضعیت فعلی الگوی سنجش و پذیرش دانشجو و ارائه راهکارهایی به منظور بهبود الگوی سنجش و پذیرش دانشجو در کشور انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از منظر روششناسی به روش کیفی انجام شده است. مشارکتکنندگان پژوهش خبرگان و صاحبنظران علمی و اجرایی در حوزه کنکور بودهاند که به روش نمونهگیری هدفمند با رویکرد گلوله برفی انتخاب شدهاند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از عدم کارآمدی و اثربخشی لازم در الگوی فعلی سنجش و پذیرش دانشجو است. چالشهای مربوط به الگوی فعلی سنجش و پذیرش دانشجو در سه دسته: آسیبهای ناشی از فضای نظام آموزشی در دوران قبل از کنکور، چالشهای ناشی از فضای حاکم بر آزمون سراسری و شرایط ناظر بر کنکور داوطلبان، و آسیبهای مربوط به دوران بعد از برگزاری آزمون سراسری قابل تأمل و بررسی است. همچنین پذیرش توسط دانشگاه، بهینهسازی پذیرش بر اساس سوابق تحصیلی، راهکارهایی در ارتباط با ارتقای عملکرد و کارایی نظام آموزشی و هدایت تحصیلی از جمله راهکارهای مکمل و جایگزینی بودند که در پژوهش حاضر مورد شناسایی قرار گرفتند. از منظر صاحبنظران، اجرای موفقیتآمیز الگوی جایگزین مستلزم مطالعه عمیق، امکانسنجی، بررسی و ارزیابی دقیق و موشکافانه آن در ابعاد مختلف آموزشی و غیرآموزشی است. لذا با توجه به نتایج پژوهش حاضر راهکارهایی مانند کاهش تأکید بر حفظیات و توجه بیشتر به سایر مهارتهای موردنیاز جامعه امروزی، استعدادها، علایق و توانمندی دانشآموزان، هدایت تحصیلی هوشمندانه و فرایند محور و انتخاب رشتهای متناسب با استعداد، علایق، و توانمندی دانشآموزان، تغییر از رویکرد هنجاری به شیوه ملاکی و حذف تدریجی کنکور پیشنهاد میگردد.
دکتر نوشین گشمردی، دکتر علی رضا بادله،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
آقای محمدرضا سروهویدا، دکتر مختار عارفی، دکتر محمود گودرزی، دکتر امید مرادی،
جلد 16، شماره 50 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی تدوین مدل علی الگوهای ارتباطی و کمال گرایی بر اضطراب امتحان با نقش میانجی سبکهای یادگیری در میان دانشآموزان انجام شد.
روشها: روش پژوهش توصیفی همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان پسر دوره اول متوسطه شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1402- 1401 (6578 نفر) بود که تعداد 338 نفر با استفاده از شیوه نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتنر پاتریک (1990)، کمال گرایی نجاریان و همکاران (1378)، اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و سبکهای یادگیری کلب (2005) بود. تحلیل دادهها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدلسازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرمافزار (SPSS) انجام شد و در سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد الگوهای ارتباطی خانواده اثر مثبت و معنادار (001/0p<؛ 310/0β=) و کمال گرایی اثر منفی و معنادار (001/0p<؛ 257/0- β=) بر سبک یادگیری دارند. همچنین الگوهای ارتباطی خانواده بر اضطراب امتحان (001/0p<؛ 198/0- β=)، کمال گرایی بر اضطراب امتحان (001/0p<؛ 682/0β=) و سبک یادگیری بر اضطراب امتحان (001/0p<؛ 229/0- β=) اثر منفی و معناداری دارد. همچنین، نتایج نشان داد که اثر غیرمستقیم متغیر الگوهای ارتباطی خانواده بر اضطراب امتحان به واسطۀ سبک یادگیری برابر با (001/0p<؛ 211/0β=) و اثر غیر مستقیم کمال گرایی بر اضطراب امتحان بهواسطۀ سبک یادگیری برابر با (001/0p<؛ 215/0β=) بود.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت که الگوهای ارتباطی، کمال گرایی و سبکهای یادگیری نقش کلیدی در پیشبینی اضطراب امتحان دانشآموزان دارند و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیرها در پیشبینی اضطراب امتحان دانشآموزان ضروری بنظر میرسد.