۴ نتیجه برای تابآوری
سعید آریاپوران، منصور کریمی،
جلد ۸، شماره ۴۲ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، میزان شیوع اضطراب ریاضی در دانشآموزان پسر دبیرستانی در دورهی کووید-۱۹ و نقش راهبردهای انگیزشی یادگیری ریاضی (شناختی، فراشناختی، مدیریت منابع غیراطلاعاتی و اطلاعاتی) و تابآوری ریاضی در تمیز دانشآموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و پایین بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعهی آماری این پژوهش را کل دانشآموزان پسر (۶۲۱N=) دبیرستانی شهرستان بهار از توابع استان همدان تشکیل دادند. نمونهی پژوهش شامل ۲۴۷ دانشآموز پسر بود که به صورت خوشهای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مقیاسهای راهبردهای یادگیری ریاضی (لیو و لین، ۲۰۱۲)، تابآوری ریاضی (کوکن و همکاران، ۲۰۱۶) و اضطراب ریاضی (بای و همکاران، ۲۰۰۹) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون t تک نمونهای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل تشخیص گامبهگام استفاده شد. نتایج توصیفی نشان داد که ۲۱/۶۷ درصد دانشآموزان در دورهی کووید-۱۹ دارای اضطراب ریاضی بالا بودند. براساس آزمون t تک نمونهای دانشآموزان از نظر استفاده از راهبردهای یادگیری ریاضی و تابآوری ریاضی در وضعیت پایین و از نظر اضطراب ریاضی در وضعیت بالایی قرار داشتند. بین راهبردهای یادگیری ریاضی (شناختی، فراشناختی، مدیریت منابع غیراطلاعاتی و اطلاعاتی) با اضطراب ریاضی رابطهی منفی وجود داشت. همچنین تنها نقش راهبردهای فراشناختی و تابآوری ریاضی در پیشبینی عضویت گروهی دانشآموزان دارای اضطراب ریاضی بالا و پایین معنادار بود. آموزش راهبردهای یادگیری ریاضی و تابآوری ریاضی به دانشآموزان و گنجاندن روش تدریس ریاضی مبتنی بر راهبردهای یادگیری ریاضی و تابآوری ریاضی در برنامههای ضمن خدمت برای معلمان ریاضی در جهت کاهش اضطراب ریاضی دانشآموزان در دورهی کووید-۱۹مفید خواهد بود.
دکتر رامین حبیبی کلیبر، دکتر ابوالفضل فرید، خانم فاطمه علی پور،
جلد ۱۱، شماره ۴۵ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف پژوهش حاضر پی بردن به تجارب دانشجویان کارشناسی نسل Z بود که در دوران شیوع ویروس کوید_ ۱۹، تابآوری بالایی داشتند. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۸ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان تبریز که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ مشغول به تحصیل بوده و بهصورت هدفمند انتخاب شده بودند، انجام شد. مصاحبههای ضبطشده بهصورت کتبی ثبت شدند و به روش هفت مرحلهای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل تجارب زیسته دانشجویان موجب شناسایی و دستهبندی و استخراج مقولههای اصلی «عوامل فردی»، «عوامل اجتماعی» و «عوامل محیطی» شد. در ادامه از مقولههای اصلی ذکرشده، مقولههای فرعی عوامل فردی مشتمل بر مهارتهای تنظیم هیجان، سازههای روانشناسی مثبت (خوشبینی، امیدواری و عزم و اراده)، مهارتهای خودتنظیمی، باورهای مذهبی قوی، واقعبینی و نداشتن کمالگرایی، بهکارگیری مهارتهای حل مسئله، انعطافپذیری، معنا در زندگی و عوامل اجتماعی (روابط بین فردی) شامل حمایتهای اجتماعی خانواده دوستان و مراکز آموزشی، حفظ روابط بهوسیله شبکههای اجتماعی، یادگیری مشاهدهای و تجارب جانشین و درنهایت عوامل محیطی (زیرساختها و امکانات) شامل تجربه شرایط سخت و کمبود امکانات، تجارب مثبت قبلی در مدارس و سایر نهادها، استخراج شدند. یافتههای این پژوهش توانست تصویر روشنی از عوامل مؤثر بر بهبود و ارتقای تابآوری ارائه کند.
محدثه بیابانی، زهره عباسی،
جلد ۱۴، شماره ۴۸ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری تاب آوری بر اساس چشمانداز زمان آینده و ذهنآگاهی از طریق میانجیگری انعطافپذیری شناختی در والدین کودکان کمتوان ذهنی شهر قم بود. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعهی این پژوهش شامل تمامی والدین کودکان کمتوان ذهنی شهر قم در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بود. حجم نمونه آماری برابر ۲۲۰ نفر تعیین شد که به روش نمونهگیری در دسترس انجام شد. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش پرسشنامۀ پنجوجهی ذهنآگاهی (FFMQ)، مقیاس انعطافپذیری شناختی (CFI)، مقیاس چشم انداز زمان زیمباردو (ZTPI) و مقیاس تابآوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) بود. یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. طبق یافتههای مدل حال خوشگذران، آینده و انعطافپذیری دارای اثر مثبت و معنیداری بر تابآوری بودند؛ همچنین ذهنآگاهی و آینده دارای اثر مثبت و حال منفعل دارای اثر منفی بر انعطافپذیری بودند؛ همچنین نقش میانجی انعطافپذیری در رابطه بین ذهنآگاهی، آینده و حال منفعل با تابآوری تأیید شد؛ براساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که از میان ابعاد چشم انداز زمان دو بعُد آینده و حال منفعل و سازه کلی ذهنآگاهی از طریق اثرگذاری بر انعطاف پذیری شناختی به صورت غیر مستقیم منجر به افزایش تاب آوری والدین کودکان کم توان ذهنی می شوند.
خانم مهدیه استبرقی، خانم سمانه السادات حیدریه زاده، دکتر احمد زندوانیان،
جلد ۱۶، شماره ۵۰ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری درگیری تحصیلی در دانش آموزان بر اساس تاب¬آوری و باورهای ضمنی هوش با نقش میانجی خودناتوان سازی در دانش¬آموزان دوره دوم متوسطه (پایه یازدهم و دوازدهم) شهر یزد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از جامعه آماری، تعداد ۳۷۵ نفر(۲۱۹ دختر و ۱۵۶ پسر) به روش نمونه-گیری خوشه¬ای چند مرحله¬ای انتخاب شدند. داده¬ها با استفاده از پرسشنامه¬های خودناتوانسازی شوینگر و همکاران (ASHS)، درگیری تحصیلی ریو (AES)، نظریه¬های ضمنی هوش عبدالفاتح و یتس (ITIS) و تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RISC) گردآوری شد. تحلیل داده¬های جمع¬آوری شده با نرم¬افزارهای SPSS ۲۵ و AMOS ۲۴ انجام شد نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد تاب¬آوری (۵۱/۰=β)، باورهای ذاتی هوش(۲۱/۰=β) و باورهای افزایشی هوش(۳۶/۰=β) بر درگیری تحصیلی تأثیر مستقیم، مثبت و معناداری داشته است. همچنین نتایج نشان داد خودناتوان سازی در رابطه بین تاب¬آوری و درگیری تحصیلی و همچنین در رابطه بین باورهای ذاتی هوش و درگیری تحصیلی نقش میانجی داشته است. با توجه به نتایج، به طور کلی روانشناسان و مشاوران می¬توانند با آموزش تاب¬آوری، تغییر باورهای ضمنی هوش و استفاده از راهکارهایی به منظور کاهش خودناتوان¬سازی در دانش¬آموزان، گامی در جهت افزایش درگیری تحصیلی یادگیرندگان بردارند.