4 نتیجه برای تحول
عزت اله فولادی، عزیزالله تاجیک اسمعیلی، عبدالرحیم کسایی اصفهانی، کیانوش زهراکار،
جلد 7، شماره 41 - ( 8-1399 )
چکیده
در طول قرن گذشته، نقش مشاوران مدرسه در کمک به دانشآموزان و بهبود فضای روانی/اجتماعی مدرسه، توسعه یافته است تا بیانگر چهرۀ درحال تغییر جامعه، نیاز دانشآموزان و پاسخ به مطالبۀ اجتماعی باشد. هدف این پژوهش، استخراج و تدوین استانداردهای ملی مشاوره مدرسه بر مبنای اسناد تحولیملی(و متون حرفهای مشاوره) بود و از روش کیفی تحلیل و تلفیق مضمون استفاده گردید. استانداردهای مشاوره مدرسه پس از استخراج مضامین، در ده عنوان تدوین و توسط 25 متخصص(متشکل از سه گروه) اعتبار آنها و روایی محتوایی بر مبنای روایی خبرگانی(76/.) تأیید گردید. بنابراین، یافتههای پژوهش ضمن تأیید ده استاندارد ملی- با عناوین برنامۀ مشاورۀ مدرسه؛ مشاورۀ مدرسه وشایستگیهای دانشآموز؛ رشد و توسعه انسانی؛ نظریهها و فنون مشاوره؛ عدالت، انصاف و تنوع؛ رهبری و جوّ مدرسه؛ همکاری با خانواده و جامعه؛ منابع و فناوری اطلاعات؛ سنجش دانشآموزی؛ اخلاق، دفاع و هویت حرفهای- به تبیین تربیت مشاوران مدرسه و رشد شایستگیهای تحصیلی، شخصی/اجتماعی و معنوی دانشآموزان کمک میکند. این استانداردها، مشاوران را در طرحریزی و اجرا برنامهشان، یاری میدهد. مشاورۀ مدرسه در ایران با توجه به جایگاه مناسب در اسناد تحولی و تأکید بر حضور مشاوران تحولساز در تمام مدارس، در سایه وفاداری علمی، قانونی و اجرایی، زمینه توسعه حداکثری را دارد.
زهرا عسگری، سید امیر امین یزدی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
فرسودگی تحصیلی به عنوان یک مسئله اساسی می تواند فرایند تحصیلی و روانشناختی دانشآموزان را با آسیب جدی مواجه میکند. پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی دانشآموزان منطبق با رویکرد تحولی یکپارچه انجام شده است. مطالعه حاضر یک تحلیل محتوای کیفی است. محتوا مورد پژوهش در این مطالعه از طریق جستجو در منابع، اسناد، پژوهش ها و کتب منتخب گزینش شد و در نهایت مورد تایید گروه متخصصین قرار گرفت. مرور و تبیین متون، تفحص و تامل در منابع، استخراج کدهای باز، زیرطبقات، طبقات و رسیدن به تمهای اصلی و نامگذاری هر یک، از مراحل طی شده در این پژوهش است. جهت اطمینان از روایی محتوایی دادههای به دست آمده، از معیارهای چهارگانه گابا لینکلن و مصاحبه با 15 متخصص مشاور مدرسه و روانشناس استفاده شد که پس از انجام اصلاحات، تمامی بخشها از روایی و اعتبار لازم برخوردار شد. فرایند کدگذاری و تحلیل محتوا نشان داد که راهبردهای مقابلهای با فرسودگی تحصیلی بر مبنای رویکرد تحول یکپارچه را میتوان در سه بخش اصلی تبیین کرد که عبارت است از: 1- تعاملات مبتنی بر هیجان در مدارس؛ 2- کارکردهای تحولی مدرسه و 3- انطباق یادگیری با تفاوتهای فردی. تمهای اصلی به دست آمده در تبیین دادهها، میتواند در سطوح مختلف پیشگیری، آموزش، برنامه درسی و دیگر موارد مورد توجه معلمان، مشاوران و متولیان حوزه آموزش و پرورش قرار گیرد.
حمید خانی پور، میترا حکیم شوشتری، مهشید عبادوز، مژگان عطار،
جلد 14، شماره 48 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی برخی از ویژگیهای روانسنجی (شامل انطباق، ساختار عاملی و پایایی و روایی) مقیاس توالی تحول نظریه ذهن در کودکان فارسی زبان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی از نوع انطباقیابی و اعتبارسنجی ابزار بود. جامعه شامل کودکان پیشدبستانی شهر تهران و نمونه شامل 100 نفر از کودکان 4 تا 7 ساله شهر تهران بودند. از ابزارهای مقیاس توالی تحول نظریه ذهن و آزمون نظریه ذهن استیرمن استفاده شد. دادهها با روشهای کیفی انطباقیابی ابزار، تحلیل عاملی و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. آزمون توالی تحول نظریه ذهن در نمونه ایرانی از پایایی متوسط برخوردار است و دارای ساختار یک عاملی است. سوالات زیرمقیاسها امکان تبدیلشدن به یک مقیاس کلی دارند و با بقیه زیرمقیاسها ارتباط دارند به جز مقیاس 1 یعنی درک علایق گوناکون و میتوان از این آزمون به خوبی برای اهداف پژوهشی به عنوان شاخصی چندگانه از تحول نظریه ذهن استفاده کرد. توالی تحولی زیرمقیاسهای آزمون برای چهار زیرمقیاس باورهای گوناگون، درک باورکاذب آشکار، درک باور کاذب درباره محتوا، باور درباره هیجان و دسترسی به هیجان قابلقبول است و تمایز سنی را میتوان در این زیرآزمونها دید؛ اما برای دو تکلیف علایق گوناگون و درک هیجان واقعی از کاذب این توالی مشاهده نشد. همچنین روایی همگرای قابلقبول بین نمره کل شرکتکنندگان در این آزمون با نمره در دو زیرمقیاس از آزمون نظریه ذهن استیرمن مشاهده شد. براساس یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که آزمون توالی تحول نظریه ذهن ویژگی های لازم برای کاربرد در زمینه سنجش این مولفه شناخت اجتماعی در کودکان ایرانی را دارد.
فرهاد عبدالهی، شهرام رنجدوست، بهبود یارقلی،
جلد 15، شماره 49 - ( 9-1403 )
چکیده
مقدمه: تحول در علوم انسانی با تأکید بر برنامه درسی میتواند نقش مهمی در گرایش به این رشته تحصیلی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی بود .
روش کار:روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی از نوع عرفی بود. اطلاع رسان های پژوهش حاضر متخصصان حوزه علوم تربیتی در رشته های برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت که بعنوان عضو هیات علمی، در نظام آموزش عالی بودند، به روش نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) تعداد 15 نفر انتخاب شدند و در نتیجه یافته های مصاحبه به حد اشباع رسید. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله مصاحبه نیمه ساختارمند بوده است و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون ۶ مرحله ای کلارک و براون مختصات آن به دست آمده است.
نتایج: پس از انجام مصاحبه ها و بررسی مضامین آنها، 16 مضامین فراگیر و 44 مضامین سازمان دهنده شناسایی شد.1- اولین مضمون تکنولوژی آموزشی (نرم افزاری، سخت افزاری)،2- نیاز سنجی (شناخت نیازها، قابلیت اجرایی)، 3- انعطاف پذیری (انطباق شرایط و موقعیت، تفکر مداوم یا پیوسته)، 4- تجهیزات و امکانات (تجهیزات فیزیکی و تجهیزات دانشی)، 5- ویژگیهای فراگیران (ویژگی های فردی و توسعه شخصیتی)، 6- ویژگی های مدرسان(مدیریت کلامی، شایستگی محوری)؛ 7- ویژگی های محتوا(جامعیت، کیفیت و تنوع)، 8- روش ها و شیوه های آموزشی(اثربخشی، نوآروی و تناسب)، 9- طرح های آموزشی(استانداردها، انعطاف پذیری و کاربردی)، 10- ارزشیابی و کنترل(دریافت بازخورد، ارزشیابی، اجرایی بودن و توزیع اطلاعات)، 11- خلاقیت و نوآوری(تفکر انتقادی، ریسک پذیری و تنوع گرایی)، 12- ماموریت(اهداف بلند مدت، اهداف کوتاه مدت، آینده نگری)، 13-(مشارکت فعال، مهارت نرم و ایجاد انگیزه)، 14- پژوهش و تحقیق(سمینار و همایش، تعامل بین محقق و جامعه)، 15- حمایت و پشتیبانی(حمایت مالی، اجتماعی، ساختاری، زمانی) و در نهایت نیز آخرین مضمون یعنی16- اسنادبالادستی(قوانین موجود، معیارهای مورد نظر برنامه درسی ملی و مضامین اخلاقی) بودند.
نتیجه گیری: مولفه های شناسایی شده می تواند به عنوان چهارچوبی برای ایجاد برنامه درسی مشترک در زمینه خلاقیت و همکاری در آموزش عالی، همچنین ارزش آفرینی مشترک در محیط های آموزشی همسو با موج تحولات اساسی در برنامه های درسی علوم انسانی در آموزش عالی مورد استفاده قرار گیرد.