9 نتیجه برای دانشآموز
اسماعیل سعدی پور، آقای اکبر کبیری،
جلد 2، شماره 31 - ( 12-1394 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انگیزش پیشرفت در دانشآموزان دارای والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش این مطالعه از نوع علّی- مقایسهای است. نمونه پژوهش 140 نفر از دانشآموزان دوره راهنمایی شهر تهران در سال 93-92 بود که در دو گروه 70 نفری با والدین (پدر)سالم و 70 نفر والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر و محرک تقسیم شدند که از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بود. شاخصهای آمار توصیفی و آزمون t مستقل نشان میدهد بین انگیزش پیشرفت دانشآموزان دارای والد سالم و معتاد تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی، اضطراب، استرس با پرخاشگری در افراد وابسته به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد. با توجه به مطالعه حاضر پیشنهاد میشود مراکز مشاوره دانشجویان و کلینیکهای روانشناختی بهمنظور ردیابی مشکلات ناشی از اعتیاد والدین که در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آنان تاثیر دارد، پیگیری لازم را به عملآورند.
معصومه شفیعی، سجاد بشرپور، شیرین احمدی، حدیث حیدری راد،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سرشت و منش و حواسپرتی در دانشآموزان ناشنوا و عادی بود. روش این پژوهش علی- مقایسهای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان ناشنوا و عادی مشغول به تحصیل در نیمه اول سال 1395 در شهرستان گیلانغرب بود. به دلیل محدود بودن حجم جامعه تمامی افراد ناشنوا به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و 20 دانشآموز عادی نیز با توجه به ویژگیهای جمعیتشناختی سن و جنسیت با گروه ناشنوا همتا شده و به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش شرکت کردند. دادهها با استفاده از مقیاس سرشت و منش و مقیاس کنترل توجه جمعآوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد میانگین نمرات افراد ناشنوا در متغیرهای حواسپرتی (05/7=F؛ 01/0>P) و در مؤلفههای اجتناب از آسیب (71/37=F؛ 001/0>P) و نوجویی (01/5=F؛ 05/0>P) بالاتر اما در مؤلفههای خودراهبری (26/9=F؛ 001/0>P) و همکاری (97/18=F؛ 001/0>P) به طور معنیداری پایینتر از افراد عادی است. این نتایج آشکار میکند که کودکان ناشنوا حواسپرتی بالاتری نسبت به گروه عادی دارند و ویژگیهای سرشتی آنها نیز متفاوت از افراد عادی میباشد.
عزت اله قدم پور، پروانه رادمهر، لیلا یوسف وند،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان اشتیاق و سرسختی تحصیلی دانشآموزان دختر متوسطه اول انجام گرفت. مطالعه حاضر به شیوه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر خرمآباد در سال تحصیلی 95- 1394 بود. حجم نمونه به تعداد 50 نفر(25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر به صورت گروهی قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و گواه، پسآزمون و مجدداً 2 ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2001) و سرسختی تحصیلی کوباسا و همکاران (1982) بود. تحلیل دادهها با استفاده از spss-19و روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش امید بر افزایش میزان اشتیاق تحصیلی(001/0>P) و سرسختی تحصیلی(01/0>P) تأثیر معنادار دارد. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.
آزاده مؤمنی، احمد خامسان، میترا راستگومقدم، لیلا طالب زاده شوشتری،
جلد 4، شماره 35 - ( 6-1396 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مطالعهی عمیق ادراک دانشآموزان از حمایت معلم و شناسایی ویژگیها و کنشهایی که به ادراک بالاتر حمایت معلم منجر میگردند، انجام شد. پژوهش در چارچوب رویکرد پدیدارشناسی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعهی آماری کلیهی دانشآموزان دختر پایهی یازدهم شهر تربتحیدریه بودند. با روش نمونهگیری هدفمند و بر اساس نمرهی مقیاس حمایت اجتماعی مالکی، دیمری و الیوت (2000)، 30 نفر از این دانشآموزان (15 نمرهی بالا و 15 نمرهی پایین) در گروه نمونه قرار گرفتند و دادهها با مصاحبهی نیمهساختاریافته جمعآوری شدند. بر مبنای یافتهها، دانشآموزان ویژگیهای معلم حمایتکننده را در 9 طبقهی «توانمندی در روابط انسانی»، «ویژگیهای شخصیتی مناسب»، «نظارت و ارزشیابی مناسب»، «مهارت در تدریس»، «توانمندی در مدیریت کلاس»، «تعهد شغلی»، «راهنمایی و مشاوره دادن»، «توانمندی علمی» و «کمک به رشد همه جانبهی دانشآموزان» مطرح نمودند و به ترتیب بر حمایت عاطفی، ابزاری، ارزیابانه و اطلاعاتی تأکید داشتند. نتایج نشان میدهند مهمترین ویژگی معلمان حمایتکننده از دیدگاه دانشآموزان «توانمندی معلم در روابط انسانی» است. همچنین، برای افزایش ادراک دانشآموزان از حمایت معلم لازم است معلمان از ویژگیهای دیگری همچون «روابط مقتدرانه، تشویق و تنبیه مناسب، آرامش داشتن، برگزاری آزمون هماهنگ، مشاورهی اخلاقی و برگزاری کلاس تقویتی» نیز برخوردار باشند.
فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده
به دلیل همهگیری ویروس کرونا، اکثریت دانشآموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیشبینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانشآموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانشآموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. دادهها با استفاده از آزمونهای تک نمونهای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاسهای حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانشآموزان به گروههای کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند.
علی مرمضی، مژگان حیدری، منیژه احمدی،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر استفاده از چند رسانهایهای آموزشی در قصه گویی بر افزایش خلاقیت دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی مرکز شهرستان سوسنگرد در سال 1398 بود. در این پژوهش استفاده از داستانهایی که بوسیله چندرسانهایهای آموزشی تولید و با کمک ابزارهای دیجیتال و الکترونیکی به ﻧـﻮﻋﯽ داﺳﺘﺎنﮔﻮیﯽ و قصهگویی به صورت دیجیتال برای دانشآموزان اجرا گردید. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری مورد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در این پژوهش، ﮐﻠﯿﻪ داﻧﺶآﻣﻮزان پسر پایه چهارم ابتدایی مرکز شهرستان سوسنگرد به تعداد 109 نفر در سال تحصیلی 98 – 97 بود. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 85 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 50 نفر از دانشآموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه (25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه کنترل) گمارده شدند. روش پژوهش نیمه آزمایشی استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون میباشد. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد تست سنجش خلاقیت تورنس (1979) بود. گروه آزمایش 8 جلسه به مدت 30 دقیقه تحت آزمایش قصهگویی با ابزار چندرسانهای آموزشی قرار گرفتند. دادههای گردآوری شده با ﻧﺮم اﻓﺰار آﻣﺎری SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. از روشهای آماری آزﻣﻮن t ﻣﺴﺘﻘﻞ و U ﻣﻦ - ویﺘﻨﯽ اﺳﺘﻔﺎده شد. در ابزار فوق ﺿـﺮیﺐ اﻃﻤﯿﻨﺎن 95% ﺑﻮد. نتایج نشان داد استفاده از چند رسانهایهای آموزشی در قصهگویی بر افزایش خلاقیت دانشآموزان پسر پایه چهارم ابتدایی مرکز شهرستان سوسنگرد تاثیر دارد به عبارتی دیگر، استفاده از چندرسانهایهای آموزشی در قصهگویی بر مولفه سیالی، ابتکار، انعطاف و بسط دانشآموزان تاثیر دارد.
دانشجوی دکتری منوچهر فلاح، دکتر احمد غضنفری، دکتر مریم چرامی، دکتر رضا احمدی،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین، ادراک حمایت والدین و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت خانواده پروسیدانو و هلر (1983)، شایستگی ادراک شده هارتر (1989) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی سیلوان (2007) بود. مدل نهایی برازندگی مناسبی نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که ادراک حمایت والدین به صورت غیرمستقیم و از طریق ادراک شایستگی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان اثر معناداری دارد. بر طبق یافته های پژوهش، افزایش ادراک حمایت والدین در دانشآموزان، می تواند انگیزه تحصیلی آنها را به صورت غیرمستقیم از طریق ادراک شایستگی کاهش دهد.
پریوش خاورزمینی، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی(1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی در دانشآموزان داشته باشد.
خانم نرگس آئینه وند، دکتر احمد زندوانیان، دکتر مریم زارع،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
عملکرد تحصیلی دانشآموزان همواره یکی از شاخص های عملکرد نظام آموزشی هر کشور است. به دلیل نقش بی بدیل هوشبهر در پیشرفت تحصیلی، مطالعه نقش سایر انواع هوش بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان در موضوعات درسی مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش متغیرهای باورهای ضمنی هوش و هوش چندگانه در پیشبینی عملکرد تحصیلی با میانجیگری درگیری تحصیلی انجام شد. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی ( مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اشکذر استان یزد در سال 1400-1399 بودند، که به دلیل همه گیری کرونا با روش نمونهگیری داوطلبانه 245 نفر انتخاب شدند. علاوه بر معدل (عملکرد تحصیلی)، گردآوری دادهها با پرسشنامههای باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس، هوش چندگانه داگلاس و همکاران، و درگیری تحصیلی زرنگ انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و Amos صورت گرفت. نتایج نشان داد که مولفه باورهای ذاتی (18/0- β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و منفی عملکرد تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند. مولفه باورهای افزایشی (22/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه باورهای ذاتی (12/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. مولفه هوش منطقی- ریاضی (43/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه هوش میانفردی (14/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت، و مولفه هوش موسیقایی (15/0- β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و منفی درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و درگیری تحصیلی (28/0 β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت عملکرد تحصیلی را پیشبینی میکند. در مجموع مشخص شد با واسطه گری درگیری تحصیلی، باورهای افزایشی هوش، هوش منطقیریاضی و هوش میان فردی میتوانند عملکرد تحصیلی را به صورت مثبت، و باورهای ذاتی هوش و هوش موسیقایی عملکرد تحصیلی را به صورت منفی تبیین می کنند.