5 نتیجه برای دانشآموزان
عزت اله قدم پور، پروانه رادمهر، لیلا یوسف وند،
جلد 3، شماره 33 - ( 12-1395 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان اشتیاق و سرسختی تحصیلی دانشآموزان دختر متوسطه اول انجام گرفت. مطالعه حاضر به شیوه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر خرمآباد در سال تحصیلی 95- 1394 بود. حجم نمونه به تعداد 50 نفر(25 نفر گروه آزمایش و 25 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردید. گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر به صورت گروهی قرار گرفت. بعد از اتمام جلسات آموزشی، از هر دو گروه آزمایش و گواه، پسآزمون و مجدداً 2 ماه بعد، پیگیری به عمل آمد. ابزار اندازهگیری در این پژوهش پرسشنامههای اشتیاق تحصیلی شافلی و همکاران (2001) و سرسختی تحصیلی کوباسا و همکاران (1982) بود. تحلیل دادهها با استفاده از spss-19و روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش امید بر افزایش میزان اشتیاق تحصیلی(001/0>P) و سرسختی تحصیلی(01/0>P) تأثیر معنادار دارد. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید.
فریبا خوشبخت، مهدی محمدی، رضا ناصری جهرمی، فاطمه میرغفاری، مریم صفری، فائزه روستا، سولماز خادمی،
جلد 8، شماره 42 - ( 1-1400 )
چکیده
به دلیل همهگیری ویروس کرونا، اکثریت دانشآموزان در بیش از 150 کشور با تعطیلی مدارس در کشورشان روبرو شدند و این موضوع والدین را با شرایط پیشبینی نشده و تغییر نوع آموزش فرزندانشان مواجه ساخت. هدف از این پژوهش ارزیابی نگرش سلامت محور والدین دانشآموزان ابتدایی به بازگشایی مدارس در بحران کرونا بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی بوده که به روش پیمایشی اجرا شده است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانشآموزان ابتدایی شهر شیراز بوده است. تعداد 195 نفر از والدین با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای مرحلهای انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه مجتمع آموزشی اوکفیلد بوده است. دادهها با استفاده از آزمونهای تک نمونهای ویل کاکسون و فریدمن تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد والدین نسبت به شرکت فرزندانشان در کلاسهای حضوری نگرش منفی اما نسبت به امکان حمایت از آموزش فرزندان خود، تضمین سلامت و امنیت فرزندشان و کارکنان مدرسه و الزام فرزندشان به استفاده از ماسک در حالی که قادر به حفظ فاصله اجتماعی با یکدیگر نیستند نگرش مثبتی داشتند. در نهایت اینکه والدین تمایل به آموزش غیرحضوری کودکان خود، با هدف تامین سلامت آنان و محافظت آنان در برابر بیماری کرونا، دارند. حتی با نحوه ترکیبی آموزش مجازی و غیر مجازی یا تقسیم دانشآموزان به گروههای کوچک و حضور در روزهای متفاوت در کلاس درس نیز موافق نیستند.
دانشجوی دکتری منوچهر فلاح، دکتر احمد غضنفری، دکتر مریم چرامی، دکتر رضا احمدی،
جلد 9، شماره 43 - ( 10-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای ادراک شایستگی در ارتباط بین، ادراک حمایت والدین و پایگاه اقتصادی-اجتماعی با انگیزه تحصیلی دانش آموزان نوجوان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر یزد بود که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. از این میان، 421 نفر از آنها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های انگیزش تحصیلی هارتر (1981)، ادراک حمایت خانواده پروسیدانو و هلر (1983)، شایستگی ادراک شده هارتر (1989) و پایگاه اجتماعی-اقتصادی سیلوان (2007) بود. مدل نهایی برازندگی مناسبی نشان داد. نتایج حاکی از آن بود که ادراک حمایت والدین به صورت غیرمستقیم و از طریق ادراک شایستگی بر انگیزه تحصیلی دانش آموزان اثر معناداری دارد. بر طبق یافته های پژوهش، افزایش ادراک حمایت والدین در دانشآموزان، می تواند انگیزه تحصیلی آنها را به صورت غیرمستقیم از طریق ادراک شایستگی کاهش دهد.
پریوش خاورزمینی، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
جلد 11، شماره 45 - ( 9-1401 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش یادگیری سازگار با مغز بر شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر تبریز در سال1401-1400 بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل بود. جامعهآماری کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دوم شهر تبریز بود که در سال تحصیلی1401-1400 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل4۰ نفر از دانشآموزان بود که به روش هدفمند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰نفر)جایگزین شدند. برای جمع آوری اطلاعات در پیشآزمون و پسآزمون همه مشارکت کنندگان، از طریق پرسشنامه شایستگی تحصیلی دیپرنا والیوت(1999)و پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی(1392) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش برنامه آموزش یادگیری سازگار با مغز کاین، کاین، مککلینتیک و کلیمک(2005) را به مدت هشت جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که بین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مولفههای شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی تفاوت معناداری به نفع گروه آزمایش وجود داشت(p<0.001). با توجه به نتایج میتوان گفت آموزش یادگیری سازگار با مغز میتواند تلویحات کاربردی مفیدی در پیشگیری از مشکلات شایستگی تحصیلی و تواناییهای شناختی در دانشآموزان داشته باشد.
خانم نرگس آئینه وند، دکتر احمد زندوانیان، دکتر مریم زارع،
جلد 12، شماره 46 - ( 6-1402 )
چکیده
عملکرد تحصیلی دانشآموزان همواره یکی از شاخص های عملکرد نظام آموزشی هر کشور است. به دلیل نقش بی بدیل هوشبهر در پیشرفت تحصیلی، مطالعه نقش سایر انواع هوش بر عملکرد تحصیلی دانشآموزان در موضوعات درسی مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش متغیرهای باورهای ضمنی هوش و هوش چندگانه در پیشبینی عملکرد تحصیلی با میانجیگری درگیری تحصیلی انجام شد. روش مطالعه توصیفی از نوع همبستگی ( مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اشکذر استان یزد در سال 1400-1399 بودند، که به دلیل همه گیری کرونا با روش نمونهگیری داوطلبانه 245 نفر انتخاب شدند. علاوه بر معدل (عملکرد تحصیلی)، گردآوری دادهها با پرسشنامههای باورهای ضمنی هوش عبدالفتاح و بیتس، هوش چندگانه داگلاس و همکاران، و درگیری تحصیلی زرنگ انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و Amos صورت گرفت. نتایج نشان داد که مولفه باورهای ذاتی (18/0- β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و منفی عملکرد تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند. مولفه باورهای افزایشی (22/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه باورهای ذاتی (12/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکنند. مولفه هوش منطقی- ریاضی (43/0 β=؛ 01/0≥p) و مولفه هوش میانفردی (14/0 β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت، و مولفه هوش موسیقایی (15/0- β=؛ 05/0≥p) به صورت مستقیم و منفی درگیری تحصیلی دانشآموزان را پیشبینی میکند و درگیری تحصیلی (28/0 β=؛ 01/0≥p) به صورت مستقیم و مثبت عملکرد تحصیلی را پیشبینی میکند. در مجموع مشخص شد با واسطه گری درگیری تحصیلی، باورهای افزایشی هوش، هوش منطقیریاضی و هوش میان فردی میتوانند عملکرد تحصیلی را به صورت مثبت، و باورهای ذاتی هوش و هوش موسیقایی عملکرد تحصیلی را به صورت منفی تبیین می کنند.