جستجو در مقالات منتشر شده


265 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

دکتر علیرضا شهرکی، خانم وجیهه بهرامی،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: اینترنت اشیا به عنوان یکی از فناوری­های کارآمد و فراگیر که همواره در حال گسترش است، شناخته شده­است. برای به­کارگیری و استفاده اثربخش از آن، نیاز است که با قابلیت­ های این فناوری و اهمیت هر یک از آن­ها آشنا شد. لذا این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی قابلیت­های اینترنت اشیا در بخش صنعت با بهره گیری از تکنیک­ های تصمیم گیری چندمعیاره صورت گرفت.
مواد و روش­ ها: این پژوهش پژوهشی کاربردی از لحاظ هدف، پژوهشی کتابخانه­ ای-میدانی از لحاظ جمع آوری داده­ها و پژوهشی کمی-کیفی از لحاظ تجزیه و تحلیل داده­ها است. در این پژوهش شناسایی قابلیت­های فناوری اینترنت اشیا در سه دسته قابلیت­ها، مزایا و چالش­ها با استفاده از منابع کتابخانه ­ای و روش دلفی از طریق نظرسنجی از خبرگان صورت گرفت. جمع آوری داده­ها از طریق پرسشنامه ­ها مقایسات زوجی معیارها بر اساس طی 9 تایی ساعتی با نظر سنجی از خبرگان انجام شد و سپس وزن دهی و رتبه بندی هر یک از قابلیت­ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط نرم افزار Expert Choice انجام شد.
یافته ­ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ­ها در این پژوهش نشان داد که از بین سه معیار اصلی، موانع و چالش­ ها، مزایا و قابلیت­ها به ترتیب بیشترین درجه اهمیت را دارا هستند. همچنین از بین زیر معیارهای موانع و چالش­ ها، امنیت و سیستم عامل بیشترین اهمیت و سازگاری کمترین اهمیت را دارا بود. در بین زیر معیارهای قابلیت ­ها، هوش مصنوعی و ارتباطات بیشترین و حسگرها کمترین میزان و رتبه وزنی را کسب کردند. همچنین در بین مزایا، صرفه جویی در زمان و کاهش هزینه ­ها بیشترین و بهبود فرآیندها دارای کمترین رتبه و درجه اهمیت شناخته شدند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برای به­کارگیری هر چه مفیدتر و اثربخش تر فناوری­هایی مانند اینترنت اشیا در بخش­ های تولیدی از جمله بخش صنعت، نیاز به شناسایی قابلیت­ها، مزایا و موانع این فناوری می­باشد. با تعیین درجه اهمیت و تاثیرگذاری هر یک از این معیارها، انتخاب و در اولویت قرار دادن آن جنبه از فناوری جهت پیاده سازی مشخص می­گردد. لذا نتایج این پژوهش علاوه بر شناساندن قابلیت­ها، مزایا و موانع به کارگیری این فناوری، اولویت هر یک از معیارها را از لحاظ اهمیت آن­ها نیز مشخص ساخت.
 
دکتر محمدحسن عظیمی، دکتر شهتاز خادمی زاده، دکتر علیرضا حاجی یخچالی، خانم پردیس زعفران زاده،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

هدف: یادگیری از طریق تلفن همراه نوعی یادگیری از راه دور است که در موقعیت­ های متعدد همراه با تعامل اجتماعی و محتوایی از طریق وسایل الکترونیکی فردی صورت می­گیرد. هدف پژوهش حاضر نیز بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از طریق تلفن همراه بود.
روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری آن شامل 1424 دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. حداقل حجم نمونه 303 نفر تعیین شد. در این پژوهش از ترکیب مدل دو نظریه پذیرش فناوری و رفتار برنامه­ریزی شده بهره گرفته شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از مدلسازی معادله ساختاری برای بررسی برازش الگوی معادله ساختاری استفاده گردید
یافته­ها: نتایج نشان داد که تمام ساختارهای نظریه رفتار برنامه ­ریزی شده و مدل پذیرش فناوری بر قصد رفتاری یادگیری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از طریق تلفن همراه اثرگذارند.

نتیجه­گیری: مدیران با در نظر گرفتن ویژگی­ها و نیازهای کاربران و اعمال آنها در نظام آموزش مجازی، طراحی نظام آموزش مجازی به گونه­ای که استفاده از آن برای کابران آسان باشد،  و لحاظ نمودن میزان بکارگیری فناوری­های نوین آموزشی در ارزیابی عملکرد اساتید دانشکده­ها موجبات بهبود سطح استفاده از سامانه­ آموزشی ضمن یادگیری از طریق تلفن همراه را فراهم سازند.
 


مریم طاوسی، نادر نقشینه، دکتر محمد زره‌ساز، دکتر سیامک محبوب،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف. زیبایی در حوزه هنر بسیار کاربرد دارد، اما وقتی وارد حوزه تعامل انسان و کامپیوتر می‌شود نام «زیبایی‌شناسی محاسباتی» به خود می‌گیرد. شناخت ابعاد زیبایی شناسی می‌تواند به طراحان وب کمک کند رابط کاربری بهتری برای کاربران طراحی کنند. پژوهش حاضر قصد دارد مولفه‌های زیبایی‌شناسی تصاویر دیجیتالی در محیط وب را شناسایی، رتبه‌بندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با روش فراترکیب انجام شده است. اسناد بازیابی شده از 6 پایگاه گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، گوگل اسکولار، امرالد و وب‌آف‌ساینس، با جستجوی هدفمند کلیدواژه‌ای و رویکرد نظام‌مند مشتمل بر 1278 سند، بازیابی و تحلیل شدند. تعداد 54 سند با رویکرد PRISMA انتخاب و وارد مطالعه شدند. ضریب اهمیت کدهای شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی شانون محاسبه شد. از نرم‌افزار EndNote برای مطالعه دقیق اسناد استفاده شد.
یافته‌ها: ابتدا چارچوب مفهومی پایه بر اساس نظریات زیباشناختی کانت و برلین و لایبنیتس و آدورنو و بیرکهوف و هوسرل به انضمام 15 سند به زبان انگلیسی، حاوی 2 مقوله و 4 مفهوم و 22 کد زیباشناسی، ترسیم شد. سپس با انجام فراترکیب، چارچوب مذکور به 2 مقوله و 4 مفهوم و 32 کد ارتقا یافت. بر اساس فرمول شانون، دو کد «تقارن» و «عدم پیچیدگی» در مقوله زیباشناسی عینی و دو کد «ترکیب رنگ جذاب» و «پیچیدگی متوسط» در مقوله زیباشناسی ذهنی دارای بیشترین ضریب اهمیت شناسایی شدند.
نتیجه‌گیری: توجه به کدهای زیبایی‌شناسی ذهنی در کنار زیباشناسی عینی به صورت توامان اهمیت دارد. تحقیق حاضر بر همکاری علمی دو گروه متخصصان علوم کامپیوتر و علوم انسانی در راستای ادراک دقیق زیباشناسی و تعامل بهتر میان انسان و رایانه تاکید دارد. چارچوب مفهومی پیشنهادی، نخستین در سطح ملی(ایران) و بین‌المللی است.

سروش فتحی، زهرا دادگرفرد، پروین داداندیش، زهرا زارع،
دوره 0، شماره 0 - ( 3-1401 )
چکیده

پژوهش حاضر بر آن‌است که تجربه‌ی زیسته ی زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی را به صورت کیفی مورد مداقه قرار داده تا بتواند از فرآیند زیسته ی آنها الگو یا مدلی بومی استخراج کرده که دیگر زنان سرپرست خانوار نیز بهره ببرند. جهت انجام مصاحبه، از روش نمونه‌گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه‌ها به صورت حضوری و تا رسیدن به نقطه اشباع توسط محقق انجام شد. از این رو پژوهشگر تا مرحله ی اشباع نظری با 25 نفر زن سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی مصاحبه انجام داده است.  یافته‌ها: بصورت کلی 931 کد مفهومی از مصاحبه‌های استخراج گردید. نتایج حاصل نشان داد در شرایط ساختاری، حاکم بودن فرهنگ جنسیتی، ضعف نظام قانونی و سیاسی در حمایت از زنان سرپرست خانوار، فقدان عدالت اجتماعی و نامتناسب بودن شرایط اشتغال با نیازهای زنان سرپرست خانوار تأثیر به سزایی در پیشرفت یا عدم پیشرفت ایشان داشته است. شرایط زمینه ای، فقدان همسر، مسئولیت فرزندان و تأمین نیازهای معیشتی خانواده و در اغلب موارد عدم امکانات زمینه ای در جهت توانمندی شرایط پیچیده ای را ایجاد کرده است و عوامل مداخله گری از جمله نبود امکانات مانند نداشتن پرستار کودک یا فردی که در نبود مادر از فرزندان مراقبت کند. در این بین عدم سواد کافی جهت اشتغال مناسب منجر به مشکلات فراوانی شده بود که زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی نیز این بحران ها را پشت سرگذاشته و به خوبی مدیریت کرده اند. حضور سازمان های حمایتی را در این بین می توان به عنوان یک عنصر موثر در نظر گرفت. استفاده بهینه از خدمات نقش موثری در بهبود شرایط ایشان داشته است. ایجاد و آماده سازی جامعه جهت ورود زنان در معرض آسیب به بازار کار، کسب اعتبارمالی و اجتماعی، فراهم بودن امکانات،آموزش و بازتوانی و حتی ایجاد مهارت های شغلی که در سازمان های حمایتی ارائه می شود، بسیار کمک کننده بوده است. همین امر باعث شده که آثار و پیامدهایی مانند تأمین معیشت و اداره ی مدیریت خانواده در مسیر توانمندی باشد. زنان سرپرست خانوار توانمند در حوزه اقتصاد از ابتدا تجربه و مهارت اقتصادی کافی و حتی آمادگی لازم جهت سرپرست شدن را نداشتند. توانمندی اقتصادی سبب کاهش محرومیت و طرد اجتماعی و ملحق شدن آنان به جامعه و گروه های اجتماعی خواهد شد. علاوه بر این توانمندی اقتصادی موجب افزایش ظرفیت ایشان در بهبود وضعیت فردی و اجتماعی نیزخواهد شد. لذا عاملیت زنان در فرآیند توانمندی به عنوان نیروهای اجتماعی موثر باید مورد توجه سیاستگذران قرار گیرد.
 
فاطمه زرمهر، عاصفه عاصمی، میترا پشوتنی زاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی امکان استفاده از گجت‌ها در ارائه منابع و خدمات اطلاعاتی به نابینایان و کم بینایان از نظر ایشان می‌باشد.

روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است و برای جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته  استفاده‌شده است. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 16 SPSS انجام شده است.

یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که  میزان موافقت پاسخ دهندگان نابینا و کم بینا در مورد استفاده از منابع و خدمات اطلاعاتی به‌وسیله انواع گجت‌ها به‌طور کلی و با اطمینان 95% بیش از حد متوسط (52.88%) و در حد مطلوبی است. بر اساس میزان موافقت در رابطه با استفاده از هر یک از گجت‌ها در ارائه منابع و خدمات اطلاعاتی به نابینایان و کم بینایان به ترتیب  تلفن همراه و کامپیوتر جیبی پی.دی.ای در رتبه اول (56.7%) ، عینک گوگل در رتبه دوم (55%)، کتاب خوان الکترونیکی در رتبه سوم (54.4%)، تبلت در رتبه چهارم (54.2%) و سیستم رهیاب مجهز به آر.اف.ای.دی در رتبه پنجم (44.1%) قرار دارند.

نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته‌های موجود ازا ین پژوهش می توان به این حقیقت اذعان کرد که تصور نابینایان در رابطه با  توانایی استفاده از این گجت‌ها در بهره‌مندی از منابع و خدمات اطلاعاتی در حد مطلوب و امکان پذیر می‌باشد. با دستیابی به این نتیجه می‌توان برنامه‌ریزی مناسبی برای فرآهم آوردن امکانات استفاده از تکنولوژی‌های جدید توسط این افراد در استفاده از منابع و خدمات اطلاعاتی، نمود.


فاطمه زندیان، آناهیتا دشتی، محمد حسن‌زاده،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی میزان استناد به پایگاه‌های تمام متن در پایان‌نامه‌های علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی دانشگاه‌های دولتی شهر تهران در طی سال‌های 1384 تا 1388 می‌پردازد.

روش: بدین منظور تعداد 9952 استناد مربوط به 172 پایان‌نامه موجود در کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش کتاب‌سنجی و از فن تحلیل استنادی استفاده شد. نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که تنها 499 (01/5%) از 9952 استناد، استناد به پایگاه‌های اطلاعاتی تمام متن بوده است.

یافته‌ها: با استفاده از قانون برادفورد پایگاه‌هایEmerald، Irandoc، Proquest و ScienceDirect به‌عنوان پایگاه‌های هسته در علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی معرفی شدند. بین میزان استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی تمام متن در پایان‌نامه‌ها به تفکیک هر پایگاه، هر دانشگاه و هر موضوع تفاوت معناداری وجود ندارد. توزیع زبانی استناد به پایگاه‌های اطلاعاتی تمام متن نشان می‌دهد که بیشتر استنادها به زبان انگلیسی بوده است. همچنین میزان استفاده از پایگاه‌های اطلاعاتی تمام متن در پایان-نامه بر اساس زمان رشد صعودی نداشته است.

نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست‌آمده نشان میدهد، استناد به پایگاهها (01/5%) بسیار کم است و روند رو به رشدی را برای استناد به پایگاههای اطلاعاتی نشان نمیدهد. همچنین از نظر زبان پایگاههای اطلاعاتی مورد استناد زبان انگلیسی (96/81%) زبان غالب است


فاطمه فهیم نیا، ،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه رابط کاربر این پایگاه‌ها از دیدگاه کاربران دانشگاه تهران و ارتباط آن با رضایت کاربران است.

روش: در این پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده‌ شده است. جامعه مورد پژوهش دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران است که از میان آن‌ها با بهره‌گیری از نمونه‌گیری هدفمند طبقه‌ای دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده شیمی و زیست‌شناسی از پردیس علوم به‌عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته که بر اساس مؤلفه‌های ده‌گانه نیلسن و پرسشنامه رضایت کاربر QUIS تنظیم شده است جمع آوری شد. رابط کاربر هر پایگاه در 5 شاخص شامل خصیصه‌های کلی، خصیصه‌های جستجو،خصیصه‌های بازیابی، خصیصه‌های نمایش و خصیصه‌های کاربرپسندی مورد ارزیابی قرار گرفت.

یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که پایگاه Elsevier با میانگین 88/3 از امتیاز بیشتری نسبت به پایگاه‌های دیگر برخوردار است. ازنظر کاربران مورد مطالعه، کیفیت رابط کاربر این پایگاه نسبت به پایگاه‌های دیگر در وضعیت بهتری قرار دارد. باید توجه داشت که این برتری نشان‌دهنده کیفیت پایگاه اطلاعاتی نیست و تعامل نسبتاً خوب کاربران می‌تواند به دلیل آشنایی کاربران با این پایگاه و فرآیند جستجو و بازیابی منابع باشد.

نتیجه‌گیری: رضایت کاربران از پایگاه اطلاعاتی و فرآیند جستجو و بازیابی هدف اصلی در طراحی و توسعه پایگاه است. رضایت کاربران به‌صورت مستقیم تحت تأثیر ویژگی‌های رابط کاربر است، بررسی نقاط قوت و ضعف یک پایگاه و آشنا نمودن کاربران با این نقاط در تسهیل دستیابی به منابع موردنیازشان ضروری است.


مریم صراف زاده، سهیلا علوی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاله حاضر ارائه دهنده نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی میزان آشنایی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی توسط دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز نگرش آن‌ها نسبت به این شبکه‌ها انجام شد.

روش: روش پژوهش پیمایشی بوده و داده‌ها از طریق یک پرسشنامه تحت وب گردآوری شد. 113 دانشجوی کارشناسی ارشد پرسشنامه را تکمیل نمودند.

نتایج: یافته‌ها نشان می‌دهد که 35 درصد پاسخ‌دهندگان عضو هیچ‌کدام از شبکه‌های اجتماعی نیستند. فیلترینگ اینترنت به‌عنوان بزرگ‌ترین مانع استفاده از شبکه‌های اجتماعی شناخته شد. تصور منفی از شبکه‌های اجتماعی دومین مانع استفاده از این شبکه‌ها بود. 22 درصد از پاسخ‌دهندگان استفاده از شبکه‌های اجتماعی را اتلاف وقت می‌دانستند و 14 درصد هیچ فایده‌ای در استفاده از شبکه‌های اجتماعی نمی‌دیدند. 36 درصد از پاسخ‌دهندگان اعتماد خیلی کمی به اطلاعات منتشرشده در شبکه‌های اجتماعی داشتند. استفاده کنندگان از شبکه‌های اجتماعی مهارت‌های پایه استفاده از آن‌ها را داشتند اما مهارت آن‌ها در استفاده از امکانات و قابلیت‌ها پیشرفته‌تر شبکه‌های اجتماعی مثل تنظیمات حریم خصوصی اندک بود. پاسخ‌دهندگان به پرسشنامه دید مثبتی نسبت به استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای اهداف آموزشی و حرفه‌ای داشتند.

نتیجه‌گیری: نویسندگان پیشنهاد می‌کنند که مهارت‌های استفاده از شبکه‌های اجتماعی باید در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی گنجانده شود. برخی از فواید آموزش شبکه‌های اجتماعی به دانشجویان از این قرار است: آماده کردن دانشجویان برای استفاده از این فناوری‌ها در کتابخانه‌های محل اشتغال آینده؛ افزایش امکان استخدام دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی؛ استفاده‌اموزشی از این شبکه‌ها برای ارتباط نزدیک‌تر و بیشتر با دانشجویان و آماده کردن دانشجویان برای آموزش سواد شبکه‌های اجتماعی به دیگران.


محمد حسن زاده، سکینه علیپور ایرانق، فاطمه زندیان،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش به دنبال تبیین رابطه‏ی سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش در مراکز ملی اطلاعات است.

روش: روش مورد استفاده در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده‏ها، شامل دو پرسشنامه و یک سیاهه ارزیابی است. روش نمونه‏گیری، تصادفی طبقه ای است و از روش‏های آماری توصیفی و تحلیلی برای پاسخ به پرسش‏های پژوهش و آزمون فرضیه‏ها استفا‏ده شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که الف) در بین مدیران سه مرکز، در خصوص میزان ارتباط بین سرمایه اجتماعی و تسهیم دانش، مدیران کتابخانه ملی در وضعیت پایین­تری قرار دارند اما در بین کارکنان سه مرکز، کارکنان مرکز منطقه­ای اطلاعرسانی علوم و فناوری در وضعیت پایین­تری قرار دارند. ب) مقایسه میانگین تسهیم دانش، نشان از میزان بسیار ناچیز تسهیم دانش در بین هر سه مرکز اطلاعاتی دارد که کتابخانه ملی ایران در بین سه مرکز اطلاعاتی، با کسب میانگین 2.16 (از 9 امتیاز) در وضعیت بهتری قرار دارد. ج) میزان استحکام روابط، اعتماد و هنجارهای مشترک در مرکز منطقه­ای اطلاع رسانی علوم و فناوری (3.55، 3.46 و 3.61)، در پایین­ترین سطح  قرار دارد و کتابخانه ملی ایران (4.55، 4.91 و 4.76) نسبت به دو مرکز دیگر در بالاترین سطح است. د) رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و اعتماد در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری برخوردار است و در هر سه مرکز اطلاعاتی، در جهت مستقیم میباشد. هـ) رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و استحکام روابط در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری نسبت به کتابخانه ملی برخوردار است و در ضمن، رابطه بین میزان تسهیم دانش و استحکام روابط در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری معنادار نیست و رابطه موجود میان هنجارهای مشترک و تسهیم دانش در هر سه مرکز اطلاعاتی (403/0؛ 392/0؛ 304/0)، رابطهای معنادار و مثبت است و مقایسه بین سه مرکز اطلاعاتی، نشان می دهد که رابطه موجود بین میزان تسهیم دانش و هنجارهای مشترک در پژوهشگاه علوم و فناوری از قوت بیشتری برخوردار است.

نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‏های پژوهش می‏توان نتیجه گرفت که مراکز ملی اطلاعات برای ارتقای تسهیم دانش بین کارکنان خود باید اعتماد متقابل بین کارکنان، ایجاد هنجارهای مشترک و همچنین استحکام روابط بین آنها را تقویت نمایند


یزدان منصوریان، امید علی پور،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی چگونگی پوشش و انعکاس اخبار مربوط به علم اطلاعات و دانش‌شناسی در مطبوعات کشور انجام شده و در آن روزنامه ایران که یکی از نشریه‌های کثیرالانتشار و عمومی است، به‌عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفته است.

روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی و با رویکرد استقرایی است. بدین منظورکلیه صفحات روزنامه ایران در سال 1390 از وب‌سایت آن استخراج و پس از بررسی، موارد مرتبط با علم اطلاعات و دانش‌شناسی استخراج و دسته‌بندی گردید.

یافته‌ها: روزنامه ایران به‌عنوان یکی از مطبوعات پرتیراژ کشور و با داشتن مخاطب عام –مطالب مربوط به این حوزه را باگستردگی و جامعیت قابل‌توجهی ارائه کرده است. با این مطالب ارائه شده درحد ارائه اخبار و با رویکردی کاملاً توصیفی بوده و جای مطالب تحلیلی دراین زمینه نسبتاً خالی است. مطالب ارائه شده در هفت طبقهء اصلی دسته‌بندی شده و مقوله‌ها و مفاهیم فرعی مرتبط با هر یک از این طبقات به تفکیک و در جدول‌هایی که شامل شواهد واقعی از متن روزنامه بودند، ارائه شده است. طبقه‌های اصلی یافت شده در این مقاله عبارتند از: رویدادهای نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نمایشگاه‌های کتاب وسایررخدادهای فرهنگی، مناسبت‌ها، جشنواره‌ها و جایزه های مرتبط باکتاب، علم اطلاعات ودانش‌شناسی، انعکاس اخبار نهادهای حوزه کتاب، اخبار کتابخانه‌ها و مراکزاطلاع‌رسانی، حوزه نشر و علم سنجی و مطالعه، موانع و راهکارهای افزایش آن.

نتیجه‌گیری: اخبار انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی ایران و مطلب ترویجی به قلم استادان، کتابداران شاغل و دانشجویان این رشته در روزنامه کمتر به چشم می‌خورد. به نظر می‌رسدکه انجمن کتابداری و اطلاع رسانی می‌تواند درا ین زمینه فعال‌تر از گذشته عمل کند و از رسانه‌هایی مثل مطبوعات کثیرالانتشار برای معرفی این رشته و دامنه‌ی فعالیت‌های آن بیشتر بهره گیرد.


زینب ابراهیمی‌میلاجردی، نصرت ریاحی‌نیا،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه آن است که کتاب‌های فارسی حوزه کتابداری و اطلاع‌رسانی از نظر برخورداری از نمایه انتهایی و میزان رعایت استاندارد‌های نمایه‌سازی ایزو 999-1996 و بی. اس. 3700 مورد بررسی قرار گیرند.

روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه کتاب‌های علمی فارسی تألیفی و ترجمه شده مربوط به حوزه علوم کتابداری و اطلاع‌رسانی است که از ابتدای سال 1385 تا پایان سال 1391 منتشر شده‌اند و دارای نمایه انتهایی کتاب هستند. برای گردآوری داده‌ها از سیاهه وارسی منطبق با استانداردهای نمایه‌سازی ایزو 999-1996 و بی. اس. 3700 استفاده شده است.

یافتهها: یافته‌های مطالعه نشان داد از مجموع 424 عنوان کتاب بررسی شده، 26% آن‌ها دارای نمایه انتهایی و 71% نیز بدون نمایه هستند. در کل میزان رعایت ملاک‌های ارزیابی در نمایه‌های پایان کتاب‌های کتابداری و اطلاع‌رسانی 56% است.

نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که درصد تهیه نمایه انتهای کتاب برای کتاب‌های حوزه کتابداری و اطلاع‌رسانی در شرایط نسبتاً مطلوب‌تری در مقایسه با سایر حوزه‌های علمی قرار دارد امّا با توجّه به اهداف و کارکردهای رشته کتابداری رعایت استانداردها در نمایه پایان کتاب‌ها، ضعیف بوده است. زمانبر بودن تهیه نمایه، کمبود وقت و تعجیل در انتشار و عرضه کتاب، مسائل اقتصادی، کمبود نیروی متخصّص و عدم پی بردن به اهمیّت نمایه از جمله موانع تهیه نمایه برای کتاب‌ها هستند و آموزش راهکار اصلی برای بهبود وضعیت نمایهسازی است.


فائزه دلقندی، قاسم آزادی احمدآبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل در یک کتابخانه دیجیتالی، علاوه بر جایابی و دسترسی به اطلاعات، کاربران را در خلق دانش، بهبود درک، حل مسئله و شناخت ابعاد منابع موجود در مجموعه یاری می‌رساند. این مقاله تلاش می‌کند عناصر و مؤلفه‌هائی که به شکل تعامل بین کاربر و نظام در بخش جستجو و بازیابی در کتابخانه‌های دیجیتال بکار گرفته می‌شود را شناسایی و معرفی نماید.
روش: این مقاله با استفاده از رویکرد کتابخانه‌ای به مرور تحقیقات انجام شده در حوزه جستجوی تعاملی در کتابخانه‌های دیجیتال پرداخته و با استفاده از روش اکتشافی، قابلیت‌هایی که امکان بکارگیری آن‌ها در این نوع کتابخانه‌هاست را شناسایی می‌کند.
یافته‌ها: مؤلفه‌های جستجوی تعاملی شناسایی شده، شامل تعاملات قبل از جستجو: استفاده از راهنما، بکارگیری هستی‌شناسی‌ها و فیلترینگ؛ تعاملات حین جستجو شامل: حاشیه‌نویسی، پیشنهاد واژه تعاملی با استفاده از اصطلاحنامه‌های موضوعی و فهرست‌های همزمانی و جستجوی چهریزه‌ای، فیلترینگ و تعاملات بعد از فرایند جستجو شامل: متحرک‌سازی، قطعه‌بندی، تهیه نسخه کپی، گردآوری، ساختن، برش زدن، بخش‌بندی کردن، کاوش، چیدمان مجدد، تصویرسازی دوباره، جستجو، مصورسازی، شخصی‌سازی و نظام‌های توصیه‌گر است.
نتیجه‌گیری: با درک تعامل و جستجوی تعاملی، طراحی بهینه و ارزیابی کتابخانه‌های دیجیتالی امکان‌پذیر می‌شود. طراحان کتابخانه‌های دیجیتال با توجه به نوع مواد و منابع خود، می‌توانند از انواع تعاملات بهره ببرند. کتابداران نیز با آشنایی با انواع تعاملات قادر خواهند بود به کاربران آموزش‌های لازم را در این زمینه ارائه دهند تا آن‌ها بتوانند به نحو مؤثرتری کار جستجو و بازیابی را انجام دهند.
وحیده زینالی، مهتاب سادات مهدوی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی یکی از حوزه‌های مورد مطالعه در رفتارهای اطلاعاتی است که به شدت تحت تأثیر عوامل بافتی قرار دارد. به همین دلیل در جوامع و ساختار‌های مختلف می‌توان شاهد بروز این نوع از رفتار اطلاع‌یابی به شکلی جدید و متفاوت بود. پژوهش حاضر به بررسی عوامل انگیزاننده و بازدارنده رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی در دستیاران تخصص و فوق‌تخصص پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی می‌پردازد.
روش: این پژوهش به‌صورت کیفی با روش گراندد تئوری و از طریق مصاحبه‌های نیمه‌ساختاریافته انجام شده است. در این پژوهش 20 دستیار تخصص و فوق‌تخصص پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، بر اساس نمونه‌گیری هدفمند مورد مصاحبه رودرو با پرسش‌های باز قرار گرفتند.
یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که عوامل محدودیت زمانی، نداشتن تخصص کافی، پیچیدگی نیاز اطلاعاتی، عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی و پراکندگی منابع اطلاعاتی باعث بروز رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی در بافت مورد مطالعه می‌شوند. از طرفی پنج دسته مانع اعم از موانع فنی و تکنولوژیکی، موانع فردی، موانع کارگروهی، موانع مربوط به ساختار آموزشی و موانع فرهنگی نیز به‌عنوان عوامل بازدارنده رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی شناسایی شدند.
نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد محدودیت زمانی، قوی‌ترین عامل انگیزاننده رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی در دستیاران تخصص و فوق‌تخصص پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. پس از آن به ترتیب عوامل پیچیدگی نیاز اطلاعاتی، نداشتن تخصص کافی، پراکندگی منابع اطلاعاتی و عدم دسترسی به منبع اطلاعاتی به‌عنوان انگیزه بروز رفتار اطلاع‌یابی مشارکتی شناسایی شده‌اند. و ضعیف‌ترین عامل انگیزاننده نیز عدم دسترسی به منابع اطلاعاتی می‌باشد. از طرفی عوامل بازدارنده‌ی شناسایی شده در این پژوهش نیز جای تأمل داشته و نیازمند بررسی جهت رفع معضلات موجود و اعتلای فعالیت‌های مشارکتی در بافت مورد مطالعه می‌باشد.
فاطمه فهیم نیا، فرشته منتظری،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: این پژوهش باهدف بررسی رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی در ایران و کشف انگیزه¬ها و موانع مؤثر بر این رفتار انجام‌شده است. پیش‌بینی میزان خود آرشیویاعضا توسط عوامل مؤثر بر خود آرشیوی، از دیگر اهداف موردنظر پژوهش است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش توصیفی ـ پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه، کلیه اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ایران هست که به‌صورت سرشماری انتخاب‌ شده‌اند.
یافته‌ها: طبق نتایج پژوهش، بر اساس  افراد میزان خود آرشیوی تولیدات علمی توسط اعضای هیئت‌علمی علم اطلاعات و دانش‌شناسی، متوسط به بالا است، و خود آرشیوی در وب‌سایت‌های شخصی و سازمانی رایج‌تر از مخازن سازمانی و موضوعی است. مؤلفه شهرت به‌عنوان مهم‌ترین انگیزه و مؤلفه ملاحظات حق تألیف مهم‌ترین مانع در رفتار خود آرشیوی اعضای هیئت‌علمی شناخته شد. بر اساس نتایج از بین 10 عامل تنها مؤلفه شناخت حرفه‌ای در سطح معنی‌داری 95% اطمینان قادر به پیش‌بینی میزان خود آرشیوی تولیدات علمی اعضا در وب‌سایت‌های دسترسی آزاد می‌باشد.
نتیجه‌گیری: اعضای هیئت‌علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران از دسترس پذیر نمودن آثار خود به‌صورت آزاد استقبال می‌کنند. ولیکن موانعی مانند حق تالیف بر سر این راه قرار دارد که چاره اندیشی برای رفع آن می‌تواند به بهبود وضعیت موجود کمک کند.
زهره غلامحسین‌زاده، محمدامین عرفان‌منش،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اطلاع‌جویی مشارکتی فرآیندی است که بین اعضای گروه یا تیم برقرار شده و در آن، اعضاء به‌صورت هدفمند در پی دسترسی به اطلاعات مشترک هستند. اگرچه مشارکت جزء کلیدی رفتارهای اطلاعاتی است، اما تاکنون بیشتر تحقیقات انجام شده در این حوزه بر رفتار اطلاعات فردی متمرکز بوده و کمتر به جنبه مشارکتی آن توجه شده است. در نتیجه نیاز مبرم به درک ویژگی‌های مفهومی این رفتار و روش‌های فنی حمایتی آن در فعالیت‌های مشارکتی وجود دارد. روش: مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانه‌ای به بررسی مفاهیم و مبانی نظری رفتار اطلاعات مشارکتی پرداخته است. یافته‌ها: در این پژوهش، ابتدا مفهوم مشارکت توضیح داده شده و تفاوت آن با برخی دیگر از مفاهیم نزدیک مانند ارتباطات، هماهنگی و همکاری بحث می‌شود. در ادامه مفاهیم رفتار اطلاعاتی مشارکتی و اطلاع‌جویی مشارکتی از دید پژوهشگران مختلف این حوزه بررسی شده و پیشنهاداتی جهت پژوهش‌های آتی ارائه شده است. نتیجه‌گیری: رفتار اطلاعات مشارکتی یکی از حوزه‌های مهم در مطالعات تعامل انسان و اطلاعات بوده و می‌توان آن را فعالیتی پویا در یک گروه دانست که شامل عملکردهایی مانند جستجو، ترکیب، انتشار و تولید اطلاعات از سوی اعضای گروه است
زهرا شاملو، نصرت ریاحی‌نیا،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از منابع رفع نیاز اطلاعاتی بهداشتی، سایت‌های پرسش و پاسخ هستند که افراد می‌توانند پرسش خود را طرح کنند تا فرد دیگری که آگاه است به آن پاسخ دهد. پژوهش حاضر درصدد است نیازهای اطلاعاتی کاربران را در بخش بهداشت سایت‌ پرسش و پاسخ یاهو انسرز بررسی نماید. پرسش‌های گروه موضوعی بهداشت یاهو انسرز مورد تحلیل محتوا قرار گرفتند. بدین منظور از هر گروه موضوعی مربوط به بهداشت و سلامت، 50 سؤال انتخاب شد. در مجموع 500 سؤال مورد بررسی قرار گرفت. پرسش‌ها پس از گردآوری از سایت یاهو انسرز با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کمی به کمک نرم افزار MAXQDA کدگذاری شدند. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد نگرانی در مورد خود، خانواده و اطرافیان، کمبود اطلاعات و شکاف اطلاعاتی در یک حوزه خاص، معتبر ساختن اطلاعات خود از سوی دیگران، نداشتن درآمد کافی، نبودن بیمه، از دلایل اصلی کاربران از ایجاد پرسش است. پیشگیری و ارتقاء سلامتی، تبدیل حدسیات خود به یقین، مشورت قبل از انجام معاینات و آزمایش‌های پزشکی خود از بیشترین موارد استفاده کاربران از پاسخ‌های دریافتی از سؤالات بهداشتی است. بر اساس یافته‌های این تحقیق مشخص شد که درمان طبیعی بیماری‌ها، ارتودنسی، روش‌های کاهش وزن و از بین بردن چربی، بیماری‌های پوستی و روش‌های درمان آن، پادرد و مشکلات مربوط به آن، اندام تناسلی مردان، استفاده از لنز چشمی، دوران قاعدگی و مشکلات مربوط به خواب بیشترین مقوله‌های موضوعی در بخش بهداشت یاهو انسرز است. نتیجه‌گیری: نتایج بدست آمده از پژوهش نشان می‌دهد بیشتر سؤالات در رابطه با جنبه‌ای از یک بیماری است.
دلنشین دانایی مقدم،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بسیاری از نظریات رفتار اطلاعاتی به دلیل نشأت گرفتن از نظریات یکسان در حوزه‌های مشابه و یا شیوه‌های نظریه‌پردازی مشترک، دارای پیوندهای مفهومی هستند. این مقاله بررسی و مقایسه سه نظریه مطرح در حوزه رفتار اطلاعاتی با هدف تبیین روابط مفهومی موجود است.
روش: در این مطالعه ابتدا مبانی نظری و رویکردهای سه نظریۀ فقر اطلاعاتی، سرریز اطلاعاتی و سرمایۀ اجتماعی در حوزه رفتار اطلاعاتی بررسی و سپس با رویکردی تحلیلی روابط مفهومی موجود تبیین شد.
یافته‌ها: نظریۀ فقر اطلاعاتی وجود طبقات اجتماعی و عضویت در گروه‌های اجتماعی را مسبب بروز فقر اطلاعاتی می‌داند در حالیکه نظریۀ سرریز اطلاعاتی به سردرگمی فرد در مواجهه با انبوهی از اطلاعات اشاره دارد. نظریۀ سرمایه اجتماعی که ریشه در تحلیل شبکه‌های اجتماعی دارد به منابع درونِ شبکۀ اجتماعی یک فرد برای دستیابی به اطلاعات می‌پردازد. دو نظریۀ فقر و سرریز اطلاعات به پرهیز از اطلاعات اشاره دارند، یعنی موقعیتی که اطلاعات وجود دارد اما دسترسی به آن محدود شده است. دو نظریۀ سرمایه اجتماعی و فقر اطلاعاتی به ساختار طبقات اجتماعی در اطلاع‌جویی تأکید دارند و به اهمیت وجود اعتماد در میان افراد جامعه برای دسترسی به اطلاعات می‌پردازند.
نتیجه‌گیری: کتابخانه‌ها می‌توانند با ارائۀ برنامه‌هایی سرمایه اجتماعی کاربران را تقویت کنند و بر سرریز اطلاعات و فقر اطلاعاتی آن‌ها غلبه کنند.
رضا اکبرنژاد، مریم اخوتی، کامبیز بهاءالدین بیگی، شهرام صدقی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تصویر به‌عنوان شکلی از مدرک که می‌تواند حجم قابل‌توجهی از اطلاعات را منتقل کند به‌خصوص در حوزه پزشکی از اهمیت خاصی برخوردار است. ویژگی‌های متفاوت تصاویر و الگوریتم‌های مختلف جستجو در سیستم‌های بازیابی تصاویر پزشکی و نبود مرجعی جهت ارزیابی کیفیت بازیابی‌های انجام شده، همه انجام یک تحلیل ساختار یافته در حوزه سیستم‌های بازیابی تصاویر پزشکی را ضروری می‌نماید. هدف از این پژوهش تحلیل ساختار یافته سیستم‌های بازیابی تصاویر پزشکی در مقالات بین سال‌های 2011 – 2000 می‌باشد
روش: عمده‌ترین پایگاه های علمی شاملScopus ، MEDLINE، Web of Knowledge (ISI) و Google Scholar با استفاده از کلیدواژه‌های استاندارد و واژه‌های مربوط به زبان انگلیسی در فاصله زمانی 2000 تا 2011 مورد جستجو قرار گرفتند. تمامی مقالات یافت شده، با استفاده از فرم ارزیابی نقادانه استاندارد مورد بررسی و نمره گزاری قرار گرفته و مقالاتی که بیش از نصف نمره کیفیت را دریافت کرده‌اند، واجد شرایط ورود به مراحل بعد بودند. سپس، داده‌های مهم مربوط به مطالعات استخراج شده و دسته‌بندی گردیدند.
یافته‌ها: تعداد 86 مقاله بررسی شده به سه گروه عمده تقسیم شدند. گروه اول به معرفی سیستم‌های جدید بازیابی تصاویر پزشکی پرداخته بودند (45%)، گروه دوم چارچوب جدیدی برای سیستم‌های اصلی بازیابی تصاویر پزشکی ارائه داده بودند (40%) و گروه آخر از مطالعات نیز ارزیابی سیستم‌های بازیابی تصاویر پزشکی را بر عهده داشتند (15%). طی سال‌های 2011 – 2000 با رشد تولیدات علمی این حوزه مواجه هستیم و در سال 2009 رشد چشمگیری داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که سیستم‌های بازیابی تصاویر پزشکی به سمت بازیابی مبتنی بر محتوا (66%) و رویکرد ترکیبی (هم مبتنی بر متن و هم مبتنی بر محتوا) (20%) سوق پیدا کرده‌اند.  
نتیجه‌گیری: با توجه به مطالعات انجام گرفته می‌توان گفت که با به‌کارگیری سیستم‌های تصاویر پزشکی در کنار سیستم‌های پشتیبان تصمیم‌گیری و سایر سیستم‌های اطلاعاتی و ارتباطی بیمارستانی می‌توان به کادر بالینی مراکز درمانی و بهداشتی برای ارائه بهتر و مؤثرتر در خدمات و در امر تشخیص کمک کرد. از سوی دیگر این سیستم‌ها می‌توانند در حوزه آموزش و پژوهش نیز نقش مهمی ایفا نمایند. هرچه سیستم‌های تصاویر پزشکی به سمت تخصصی‌تر شدن در حوزه‌ای خاص برده شوند و با ویژگی‌های تصاویر جدید طراحی شده باشند به همان نسبت در اهداف خود موفق‌تر خواهند بود.
نصرت ریاحی نیا،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

طبیعت عمده مطالعات تعامل انسان و اطلاعات مبنایی کارکردگرایانه و عملی دارد که می‌تواند منشعب از نظریات جامعه مدرن و پسامدرن باشد. با توجه به آثار دریافتی و مطالعاتی که  اخیراً در برخی مجلات داخلی منتشر شده است می‌توان علاقه‌مندی پژوهشگران ایرانی برای به‌کارگیری رویکردها و دیدگاه‌های پست‌مدرن را هم در این حیطه مشاهده کرد. در این راستا ما شاهد گسترش و تکثر روش‌های پژوهش در مطالعات مرتبط در حوزه تعامل انسان با اطلاعات هستیم بطوریکه دامنه روش‌های بررسی وجوه تعاملات انسان با هر آنچه می‌توان آن را اطلاعات نامید، از روش‌های صرف کمی به روش‌های کیفی و آمیخته تسری پیداکرده است. این گستردگی روش شناسانه، متأثر از تنوع جهان‌بینی‌های پژوهشگران، باعث شده تا همزمان با فزایندگی تولید مقالات، شاهد تنوع روش‌های بکار گرفته‌شده در مطالعات دریافتی هم باشیم. به نظر می‌رسد توجه به اصول متنوع روش‌شناسی غرب و توجه تقریباً نوظهور پژوهشگران کتابدار به مباحث جامعه‌شناسی، مبانی روان‌شناسی شناختی و همچنین جامعه‌شناسی علم در این فرایند بی‌تأثیر نبوده باشد.
مهدی شقاقی،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تعامل انسان و اطلاعات، چه به لحاظ کاربرد در زندگی روزمره و چه از منظر جهت‌گیری پژوهش‌ها، وابسته به پیش‌فرض‌هایی است که دربارۀ چیستی اطلاعات پذیرفته می‌شوند. این پیش‌فرض‌ها گاه آنچنان بداهت می‌یابند که برای تحقیق دربارۀ پدیده‌های جدید اجتماعی، بازگشت به تعاریف و تلقیات اولیۀ انسان دربارۀ اطلاعات ضرورت می‌یابد. کالاسازی اطلاعات و تعریف آن به‌عنوان چیزی عینی، امروزه جزو پیش‌فرض‌های بدیهی است. مقالۀ حاضر تلاش دارد تا با استفاده از «نظریۀ انتقادی»، پیش‌فرض‌های یاد شده در تعریف اطلاعات را نقد کند و دسته‌بندی جدیدی از تعاریف موجود دربارۀ اطلاعات به دست دهد.
روش: روش مقالۀ حاضر، سندی  و رویکرد آن تحلیل مفهومی است. برای باز کردن یک مفهوم یا ارائۀ تحلیل‌های بدیل دربارۀ آن، با استفاده از روش سندی مستندات اصلی‌ که پایۀ استدلال هستند جمع‌آوری می‌گردند و با تکیه بر آن‌ها، مفاهیم موجود تحلیل و نقد، و مفاهیم جدید بسط داده می‌شوند.
یافته‌ها: بررسی تعاریف اطلاعات با عینک نظری «نظریۀ انتقادی» نشان می‌دهد که آن دسته از تعاریفی که پیش‌فرض آن‌ها از اطلاعات، عینی بودن آن است، به کالاسازی اطلاعات و انحصار آن منتهی می‌شوند که مقدمه‌ای است برای برتری دادن به فرد در برابر جمع و مزیت قائل شدن به تسلط در برابر مشارکت. بنابراین همۀ تعاریفی که چنین پیش‌فرضی دارند (تعاریف نشانه‌شناختی عین‌باور و تعاریف شناختی) اسارت‌آور تلقی می‌گردند و همۀ تعاریفی که اطلاعات را امری ذهنی و زبانی می‌دانند (تعاریف نشانه‌شناختی ذهن‌باور و تعاریف گفتمانی) رهایی‌بخش دانسته می‌شوند.
نتیجه‌گیری: تعاریفی از اطلاعات که به کالاسازی آن منتهی می‌شوند، به تحقیقاتی دربارۀ اطلاعات می‌انجامند که به محتوای تعامل اطلاعاتی می‌پردازند و نتایج آن تحقیقات عموماً آمادگی لازم برای به‌کارگیری جهت کنترل اجتماعی را دارند. در عوض، تعاریفی از اطلاعات که در برابر کالایی‌سازی آن مقاوم هستند، منجر به تحقیقاتی می‌شوند که به ساختار تعامل اطلاعاتی می‌پردازند و تمام ساختارهای ایجادکنندۀ تعاملات اطلاعاتی ناسالم را بررسی و نقد می‌کنند. 
 

صفحه 1 از 14    
اولین
قبلی
1
...
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb