زمینه و هدف: استفاده از تحلیل هم واژگانی این قابلیت را دارد که ساختار فکری دانش در یک حوزۀ پژوهشی را شناسایی کند و جنبههای پژوهشی زیرمجموعۀ آن را آشکار نماید. این پژوهش سعی دارد با استفاده از فن تحلیل هم واژگانی، ساختار فکری دانش در پژوهشهای رفتار اطلاعاتی را با استفاده از رویکردهای تحلیل شبکه و دیداریسازی علم مورد مطالعه قرار دهد.
روش: این پژوهش به روش کتابسنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام شده است. جامعۀ پژوهش را تعداد ۲۱۴۶ رکوردی تشکیل میدهد که در حوزۀ رفتار اطلاعاتی در بازۀ زمانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ در وبگاه علوم نمایه شده اند.
یافته ها: یافتهها نشان داد که از نظر فراوانی، کلیدواژۀ «بازیابی اطلاعات»، و از نظر هم رخدادی دو کلیدواژۀ «نیازهای اطلاعاتی-رفتار اطلاعاتی» بیشترین فراوانی را در پژوهشهای رفتار اطلاعاتی داشته اند. یافتههای مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش «وارد» نیز منجر به شکل گیری یازده خوشه در این حوزه گردید که از مهمترین خوشهها میتوان به «مطالعات کاربران»، «رفتار اطلاعات سلامت»، و «شبکههای اجتماعی» اشاره نمود.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل هم رخدادی واژگانی به خوبی میتواند ساختار علمی یک حوزه را نمایش داد. نتایج تحلیل نمودار راهبردی نشان داد که «رفتار اطلاعات سلامت»، «مطالعات کاربران»، «شبکههای اجتماعی»، و «ربط و بازیابی اطلاعات» جزو خوشههای بالغ و مرکزی به حساب میآیند و نقش محوری دارند. همچنین، چهار خوشۀ «منابع اطلاعاتی»، «جستجوی وبی»، «بازیابی اطلاعات»، و «مدیریت اطلاعات» جزو خوشههای در حال ظهور یا زوال میباشند. و در نهایت، گرچه خوشۀ «رابط کاربری و فناوری اطلاعات» در قسمت مرکزی بوده، لکن توسعه نیافته است. با توجه به فراوانی کلیدواژه ها از یک سو، و خوشههای به دست آمده از سوی دیگر، به نظر میرسد پژوهشهای رفتار اطلاعاتی ارتباط تنگاتنگی با پژوهشهای حوزۀ پزشکی و سلامت نیز دارد و به احتمال فراوان بسیاری از مطالعات رفتار اطلاعاتی بر روی جوامع پزشکی و سلامت انجام شده است.
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کمی و کیفی پژوهشهای کیفی انجام شده توسط پژوهشگران علم اطلاعات و دانش-شناسی شکل گرفته است.
روش پژوهش: برای حصول به هدف فوق پژوهشگران روش مرور نظامند را انتخاب نموده و ۱۳ مجله فارسی رشته علم اطلاعات و دانش-شناسی را در بازۀ زمانی ۱۳۸۴-۱۳۹۴ مورد بررسی قرار دادند.
یافته ها: در مجموع ۱۴۳ مقاله که در آنها از رویکردهای کیفی استفاده شده بود گزینش شد.نتایج نشان داد استفاده از رویکرد کیفی در علم اطلاعات و دانششناسی به لحاظ تعداد و تنوع رویکرد جایگاه چندان مطلوبی ندارد. نتایج همچنین نشان داد تحلیل محتوا و رویکرد آمیخته محبوترین روشهای کیفی در بین پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی هستند. از میان نشریات مورد بررسی دو نشریه تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانههای دانشگاهی و کتابداری و اطلاعرسانی بیشترین سهم را در انتشارات پژوهشهای کیفی علم اطلاعات و دانششناسی داشتند. در حالی که این پژوهشگران به منظور گردآوری دادههای خود از سیاهۀ وارسی و مطالعه اسنادی بیشترین بهره را بردهاند.
نتیجه گیری: سنت پژوهش کیفی با آنکه در سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران علم اطلاعات و دانششناسی قرار گرفته اما همچنان فاصله چندی با نقطه مطلوب دارد و بیشترین تمرکز بر رویکردهای کمی است، چنانچه این امر خود سبب شده تا بسیاری از رویکردهای کیفی در پژوهشهای علم اطلاعات و دانششناسی مورد استفاده قرار نگیرد
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb