جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای پروین

محمد حسن زاده، رضا حسن زاده، زهرا صفایی، عمران قربانی، علی اکبر دستجردی، سمیه پروین،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی رفتارهای اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و منابع اطلاعاتی الکترونیکی و همچنین استفاده آمان از موتورهای جستجو و پایگاه‌های اطلاعاتی مخصوصاً در برنامه‌ریزی‌های مالی و پژوهشی حائز اهمیت است. این پژوهش این رفتارها را باهدف ارائه الگوی متناسب بررسی می‌کند.

روش پژوهش: پژوهش با استفاده از دو روش کتابخانه‌ای و پیمایشی به‌وسیله پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. با نمونه‌گیری تصادفی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌ها به روش خوشه‌ای و طبقه‌ای به 1149 دانشجوی تحصیلات تکمیلی پرسشنامه ارسال گردید. تعداد 837 پرسشنامه تکمیل‌شده عودت و مورد تحلیل قرار گرفت. در کنار آمار توصیفی از آزمون Tمستقل برای فهم تفاوت بین گروه‌های دوگانه و برای بررسی وجود همبستگی نیز از آزمون پیرسون استفاده شد.

یافته­ ها: بیش از 60 درصد دانشجویان از فرمول‌بندی جستجو استفاده نمی‌کنند یا به آزمون‌وخطا روی می‌آورند،کمتر از 40 درصد دانشجویان پایگاه‌های اطلاعاتی اشتراکی دانشگاه خود را ترجیح می‌دهند، در بین انواع منابع اطلاعاتی الکترونیکی، مقالات الکترونیکی، بیشترین طرفدار را در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارد. انجام تکالیف، نوشتن مقاله، یادگیری مطالب تخصصی ازجمله مهترین هدف دستیابی به اطلاعات بوده است. طبق نظر 70 درصد دانشجویان درصورت عدم دستیابی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی فعالیت پژوهشی آن‌ها مختل خواهد شد. تنها 18 درصد دانشجویان حاضر به پرداخت در قبال دستیابی به منابع اطلاعاتی بودند و بیشتر دانشجویان گفتند که در صورت قطعی دسترسی به منابع اطلاعاتی الکترونیکی تلاش خواهند کرد به روش‌های مختلف به آن‌ها دسترسی داشته باشند.

نتیجه­ گیری: با توجه به جایگاه کشور به‌عنوان یکی از قطب‌های تولید علم دنیا که نزدیک 2 برابر سهم جمعیتی خود در تولید علم جهانی مشارکت دارد، با تأکید و تمرکز بر این توانمندی باید بسترسازی‌های مناسبی برای ارتقای دسترسی به منابع اطلاعاتی و بهبود بهره‌برداری از آن‌ها در راستای سیاست‌های علمی از فناوری اطلاعات و ارتباط به گونه مؤثری در راستای چشم‌اندازهای کلان ملی استفاده شود


سروش فتحی، زهرا دادگرفرد، پروین داداندیش، زهرا زارع،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده

هدف: پژوهش حاضر بر آن‌ است که تجربه ‌ی زیسته ی زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی را به صورت کیفی مورد مداقه قرار داده تا بتواند از فرآیند زیسته ی آنها الگو یا مدلی بومی استخراج کرده که دیگر زنان سرپرست خانوار نیز بهره ببرند.
روش پژوهش: جهت انجام مصاحبه، از روش نمونه‌ گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبه‌ها به صورت حضوری و تا رسیدن به نقطه اشباع توسط محقق انجام شد. از این رو پژوهشگر تا مرحله‌ی اشباع نظری با 13نفر زن سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی مصاحبه انجام داده است.  
یافته‌ها: بصورت کلی 157کد باز،  42 محوری ، 15 کد انتخابی و یک مقوله محوری از مصاحبه‌های استخراج گردید. نتایج حاصل نشان داد مقوله عِلّی،نیازمالی و عدم تأمین نیازهای اساسی و  نابسامانی خانواده تأثیر به سزایی داشته است. وجود سازمان های حمایتی و خیریه ها، قوانین حمایت از زنان سرپرست خانوار، دریافت تسهیلات از سازمان حمایت کننده جز مقولات مداخله گر می باشد. همچنین تعهدات خانوادگی زیاد و عدم حمایت اجتماعی و خانوادگی به عنوان مقوله ی زمینه ای شناخته شد. در این بین راهبردهایی برای زنان سرپرست خانوار وجود دارد که از جمله بهره گیری از خدمات و تسهیلات حمایتی سازمان های دولتی و خیریه ها، دریافت آموزش مهارت های اقتصادی و اجتماعی، استفاده از تسهیلات و برنامه ها و خدمات را می توان نام برد. همین امر باعث شده که آثار و پیامدهایی از جمله افزایش درآمد و اشتغال زایی، کاهش تنش های خانوادگی و اجتماعی را در پی داشته باشد. مقوله محوری نیازبه توانمندی اقتصادی است. زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی از ابتدا تجربه و مهارت اقتصادی کافی و حتی آمادگی لازم جهت سرپرست شدن را نداشتند.
نتیجه‌گیری: توانمندی اقتصادی سبب کاهش محرومیت و ملحق شدن آنان به گروه های اجتماعی شده است. که پیامد ارتقا موقعیت اجتماعی و اقتصادی را نیز به همراه داشته است.

 


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb