13 نتیجه برای کیان
زهرا صالحنژاد، محمد جواد هاشمزاده، محمدرضا کیانی،
دوره 2، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: فرایند مدیریت اطلاعات شخصی متشکل از چهار فعالیت فراهمآوری، سازماندهی، نگهداری و بازیابی است. انجام این فرآیند با توجه به محدودیتهای انسانی و گسترش فضای اطلاعاتی به امری طاقتفرسا تبدیل شده است. استفاده از فناوری و ابزارهای مرتبط با مدیریت اطلاعات شخصی، میتواند این چالش را تسهیل نماید.
پژوهش حاضر با هدف بررسی رفتار مدیریت اطلاعات شخصی و فعالیتهای چهارگانه آن در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند و مبتنی بر محیط رقومی انجام شده است.
روش: روش انجام پژوهش پیمایشی و جامعه آماری کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند در سال تحصیلی 93-1392 بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محققساخته استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بهطور کلی رفتار مدیریت اطلاعات شخصی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بیرجند کمتر از حد مطلوب است و بین رفتار مدیریت اطلاعات شخصی در حوزههای مختلف تحصیلی، همچنین در بین دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا تفاوت معنادار وجود دارد. بیشترین ابزار مورد استفاده برای نگهداری مجموعه شخصی رایانه، پرکاربردترین روش سازماندهی اطلاعات شخصی بر اساس نوع محتوا و متداولترین روش بازیابی از مجموعه اطلاعات شخصی بازیابی بر اساس یادداشتهایی توضیحی بود.
اصالت/ ارزش: حیطه مدیریت اطلاعات شخصی، حیطه پژوهشی نسبتاً جدیدی است که تاکنون در ایران پژوهشهای بسیار اندکی در این رابطه صورت گرفته است. پژوهشهای انجام شده در ایران کمتر رفتار مدیریت اطلاعات شخصی را بررسی کردهاند و بیشتر ابزارها و عوامل تأثیرگذار بر مدیریت اطلاعات شخصی را مورد توجه قرار دادهاند.
منصور ترکیان تبار، صدیقه محمداسماعیل، فاطمه نوشین فرد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف عوامل مؤثر بر تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی در شرکت های دانش بنیان به روش توصیفی- پیمایشی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد و از آنجا که به تبیین رابطه بین متغیرها می پردازد از نوع همبستگی است. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این پرسشنامه شامل 39 سوال در 8 بُعد (عوامل فردی، سازمانی، محیطی- سازمانی، فرهنگی- اجتماعی، قانونی، اقتصادی، سیاسی و صنعتی) و 5 سوال مربوط به تجاری سازی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 970 نفر از مدیران عامل شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک های علم و فنآوری شش کلان شهر کشور بوده و حجم نمونه بر مبنای فرمول کوکران 275 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهایSPSS-20 و Amos-20 انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تمامی 8 عامل به صورت معنی داری موفقیت در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی را پیش بینی می نمایند؛ اما نتایج حاصل از بررسی همزمان نقش متغیرهای پیش بین در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی نشان داد که به ترتیب عواملقانونی (05/0, p<56/0(β=،صنعتی (05/0, p<28/0(β=، سازمانی (05/0, p<23/0(β=، فردی (05/0, p<13/0(β= و اقتصادی (05/0, p<12/0(β=بالاترین نقش معنی دار را در تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی دارند.
نتیجه گیری: بر مبنای نتایج حاصل شده، جهت سرمایه گذاری در راستای توسعه زیرساخت های تجاری سازی نتایج تحقیقات علمی، بیشترین تمرکز بایستی به ترتیب در زمینه عوامل قانونی، صنعتی، سازمانی، فردی و در نهایت اقتصادی صورت گیرد؛ چرا که توسعه و اصلاح این عوامل به صورت غیرمستقیم بر سایر عوامل موثر نیز ایفای نقش خواهند نمود
خانم نرگس عبیدی، دکتر محمدرضا کیانی، دکتر محمدعلی رستمی نژاد،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، اعتبار یابی پرسشنامه سنجش جنبههای روانی - اجتماعی استفاده از شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بود.
روش: این پژوهش پیمایشی توصیفی بر روی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری شاغل به تحصیل در نیمسال دوم 1394-1395 در دانشگاههای خلیجفارس بوشهر و بیرجند (348 نفر) انجام شد. روش نمونهگیری، تصادفی طبقهای نسبتی بود.
یافته ها: روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده ازنظر متخصصان و روایی سازه آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی سنجیده شد. پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (میزان آلفای کل 87/0) محاسبه شد. با توجه به نتایج تحلیل عاملی اکتشافی بر روی تمامی گویههای پرسشنامه (به جز گویه های جمعیت شناختی)، دو عامل جبران و معاشرت با هم و دو عامل ارائه خود و خود مجازی نیز باهم ترکیب شدند و 4 عامل «رفتار اطلاعاتی»، «اعتیاد»، «معاشرت و جبران» و «ارائه خود و خودمجازی» بهعنوان عوامل تشکیلدهنده پرسشنامه نهایی به دست آمدند که ترکیب موارد فوق دارای توجیه نظری و منطقی هم بود. پس از حذف گویههایی که در هیچکدام از عاملها بار عاملی نداشتند و همچنین گویههایی که وجود آنها در عاملهای موردنظر توجیه نظری و منطقی نداشت، از 47 گویه اولیه 35 گویه در پرسشنامه باقی ماندند.
سیاوش صلواتیان، کیانوش کریمی،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها رسانه فراگیر داخلی در چند سال اخیر با ورود فناوریهای نوین رسانهای و تغییر در مدلهای ارتباطی در صدد راهاندازی رسانه تعاملی آیپیتیوی بوده است. اما این کار هزینههای زیادی به همراه خواهد داشت لذا این امر نیازمند روشی برای تضمین موفقیت آن است. این پژوهش درصدد شناسایی قابلیت های بازیوارسازی برای افزایش درگیری مخاطبان با آیپیتیوی است. پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از روش فراترکیب و دلفی(در3 دور متوالی) سعی در شناسایی سرویسهایی که بیشترین قابلیت بازیوارسازی را دارند و همچنین شناسایی قابلیتهای بازیوارسازی برای افزایش درگیری مخاطبان به آیپیتیوی داشته است. در ادامه پژوهش برای قابل لمس کردن قابلیتهای احصا شده سعی شده است با استفاده از روش مصاحبه عمیق، نمونههای کارآمدی از بکارگیری این قابلیت ها را بیان دارد.برای دستیابی به هدف اصلی در این پژوهش سه هدف فرعی نشانهگذاری شد. در طی روند پژوهش در گام نخست لازم بود سرویسهای که بیشترین قابلیت بازیوارسازی را دارند مشخص شوند بدین منظور، در دور دوم دلفی و بر اساس نظر کارشناسان از میان بیش از 35 سرویس اصلی آیپیتیوی 12 سرویس انتخاب شدند. در دور سوم و نهایی دلفی پژوهشگر درصدد دستیابی به هدف فرعی دوم یعنی شناسایی قابلیتهایی از بازیوارسازی که توانایی درگیر ساختن مخاطبان به رسانه آیپیتیوی را دارند برآمد. که از میان 24 قابلیت بازیوارسازی 13 قابلیت با نظر کارشناسان انتخاب شدند.مانند امتیاز، مدال، مرحله و... در انتهای پژوهش سعی شد به هدف فرعی سوم دست یافته شود. لذا با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان حوزه بازیوارسازی نمونههای کارآمد استفاده از قابلیتهای بازیوارسازی جهت درگیری مخاطبان با رسانه آیپیتیوی شناسایی شدند.
منصور ترکیان تبار، زهرا ارزانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی مهارتهای شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 1105 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر اساس فرمول کوکران 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پس از توزیع پرسشنامه ها تعداد 276 پرسشنامه دریافت شد که داده های همین تعداد پرسشنامه استخراج و با استفاده از نرم افزار آماریSPSS20 تجزیه و تحلیل گردید. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مهارت شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود بالاتر از حد متوسط است.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش و دیگر پژوهشهای انجام شده در رابطه با سواد اطلاعاتی دانشجویان میتوان نتیجه گرفت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باید توجه ویژه ای به سواد اطلاعاتی دانشجویان داشته باشند و زمینه را برای ارتقاء آن فراهم سازند
محمود پویان فر، محمدرضا کیانی، محمدجواد هاشم زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: هدف اصلی و کلی پژوهش حاضر بررسی نقش هراس ارتباطی و ترس از ارزیابی منفی در استفاده از اینستاگرام و سلفی است.
روش شناسی: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل هستند. نمونهگیری به روش چند مرحلهای انجام گرفت که بر این اساس 357 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های «هراس ارتباطی»؛ «ترس از ارزیابی منفی»؛ «استفاده از اینستاگرام» و «گرفتن سلفی» استفاده شد.
یافتهها: هراس ارتباطی و استفاده از سلفی در خانمها به طور معناداری بیش از آقایان بوده و در سایر متغیرها تفاوت معنادار نبود. استفاده از اینستاگرام بیش از حد متوسط و ارسال عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده کمتر از حد متوسط بود. با افزایش میزان اکثر متغیرهای روانشناختی مورد مطالعه، استفاده از اینستاگرام، عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده افزایش مییافت. با افزایش هراس ارتباطی ترس از ارزیابی منفی در اینستاگرام افزایش مییافت.
نتیجهگیری: در جامعه مورد مطالعه ما اکثر افراد گرایش بیشتری به درونگرایی دارند و تمایلی به نمایش خود ندارند. استفاده از اینستاگرام شاید بتواند به کاهش هراس ارتباطی کمک کند. افراد با هراس ارتباطی بالا ترس یا اضطراب بیشتری را در ارتباطات خود در مقایسه با دیگران تجربه میکنند پس این افراد بیشتر مایل هستند از تجربه ترس یا اضطراب در ارتباطات خود با دیگران اجتناب کنند. همچنین افرادی که هراس ارتباطی بالایی دارند ترس از ارزیابی منفی بیشتری را تجربه میکنند.
منصور ترکیان تبار،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی فرایند یادگیری سازمانی کتابداران کتابخانههای دانشگاهی بر اساس مدل مارکوارت به انجام رسیده است.
روش پژوهش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل ۵۵۲ نفر از کتابداران کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان ۲۲۷ نفر برآورد گردید. برای گردآوری دادههای موردنیاز پژوهش از پرسشنامه محقق - ساخته برای سنجش پنج مؤلفه سازمان یادگیرنده بر اساس مدل مارکوارت (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و بهکارگیری فناوری) استفاده شد. برای تعیین توزیع نرمال دادهها از فرمول کلموگروف اسمیرنف، برای محاسبه پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و برای آزمون فرضیههای پژوهش از آزمون t استفاده شد. دادههای پژوهش با استفاده از نرمافزار آماری SPSS26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی در کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی از وضعیت مطلوبی برخوردار است و این وضعیت در مورد هر پنج مؤلفه مورد بررسی (پویایی یادگیری، تحول سازمانی، توانمندسازی افراد، مدیریت دانش و بهکارگیری فناوری) نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: اگرچه نتیجه این پژوهش نشان از مطلوببودن فرایند یادگیری سازمانی در کتابخانههای واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی دارد بااینحال استمرار این نوع یادگیری به جهت تغییر و تحولات فراوانی که در جهان امروز شاهد آن هستیم برای تمامی سازمانها بهویژه انواع کتابخانهها یک ضرورت اساسی است.
محمود پویان فر، محمدرضا کیانی، محمدجواد هاشم زاده،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی و کلی پژوهش حاضر بررسی نقش هراس ارتباطی و بیان خود واقعی در استفاده از اینستاگرام و سلفی است.
روش پژوهش: در این پژوهش همبستگی از چهار پرسشنامهی «هراس ارتباطی»، «مقیاس میزان اصالت»، «استفاده از اینستاگرام» و «گرفتن سلفی» در یک نمونه تصادفی از جامعه آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند (357 شرکت کننده) استفاده شد.
یافتهها: استفاده از اینستاگرام بیش از حد متوسط و ارسال عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده کمتر از حد متوسط بود. با افزایش میزان متغیرهای روانشناختی مورد مطالعه، استفاده از اینستاگرام، عکسهای سلفی و سلفیهای ویرایش شده افزایش یافت. همچنین با افزایش هراس ارتباطی، بیان خود واقعی در اینستاگرام کاهش یافت.
نتیجهگیری: در جامعه مورد مطالعه ما اکثر افراد گرایش بیشتری به درونگرایی دارند و تمایلی به نمایش خود ندارند. افرادی که توانایی بالایی برای بیان خود واقعی از طریق عکسهای سلفی دارند، از اینستاگرام بیشتر استفاده میکنند، عکسهای سلفی زیادی ارسال میکنند و همچنین از ویرایش بر روی عکسهای سلفی خود بیشتر استفاده میکنند. افراد با هراس ارتباطی بالا توانایی کمتری در بیان خود از طریق اینستاگرام دارند و بالعکس؛ این میتواند به این دلیل باشد که توانایی افراد جامعه مورد بررسی در بیان خود واقعی در محیط چهره به چهره بیشتر از توانایی بیان خود واقعی در اینستاگرام بوده است.
زهرا پورپیر، محمد رضا کیانی، محمد علی رستمی نژاد، سید ابراهیم حسینی زارگز،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: کووید 19 یک بیماری تنفسی واگیردار است که مانند سایر بیماریهای واگیردار، سلامت افراد را تحتتأثیر قرار داده است. رسانه های اجتماعی بهعنوان یک منبع مهم برای کسب اطلاعات سلامت، سهم عمدهای را در زمینه رفع نیاز اطلاعاتی در مورد کووید 19 به خود اختصاص دادهاند. نقش رفتار اطلاعیابی سلامت افراد در مدیریت و کنترل بیماری حائز اهمیت است و در روند سلامت جامعه در آینده نیز تأثیرگذار است. بر همین اساس کشف رفتار اطلاع یابی سلامت دانشجویان دانشگاه بیرجند در رسانه های اجتماعی در طی همهگیری کووید 19 هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در زمان انجام مطالعه بودند. نمونهگیری بر اساس نمونهگیری تصادفی طبقهبندی نسبتی انجام گرفت (370 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات صاحبنظران و متخصصان علم اطلاعات و دانششناسی و علوم پزشکی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد (0/897).
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد دانشجویان بیشتر از موتورهای جستجو، شبکه های اجتماعی خارجی و رسانه های خبری برای کسب اطلاعات در مورد کووید 19 تا منابع معتبری مانند وبسایت های رسمی تخصصی پزشکی استفاده می کردند. در این میان تلگرام و اینستاگرام بیشترین کاربرد را داشتند. آنان بیش از کسب اطلاعات در مورد روش های درمانی به اخبار مرتبط با کووید 19 و رفتارهای پیشگیرانه توجه داشتند. میزان پیامدهای منفی و مثبت کسب اطلاعات در مورد این بیماری بر روی دانشجویان کمتر از حد انتظار بود و در بین مؤلفههای رفتار اطلاع یابی، کمترین توجه را به اشتراکگذاری اطلاعات داشتند. در زمینه ابعاد مرتبط با کووید 19 بیشترین توجه آنها به بُعد آموزشی و کمترین توجه آنها به بُعد سیاسی بود.
نتیجهگیری: بر اساس بررسی های پژوهشگر مطالعه ای در زمینه رفتار اطلاع یابی سلامت به طور خاص در رسانه ها و شبکه های اجتماعی در دوران کووید 19 نیافت؛ بنابراین پژوهش از نظر روش شناسی، رویکرد موضوعی و پژوهشی و بافت موردمطالعه حداقل در سطح ملی بدیع است.
فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اجتماعی و مباحث روانشناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کردهاند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهشها در این حوزه قرارگرفتهاند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیتهای فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسشنامههای «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافتههای پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده میکردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافتهها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (بهعنوان مؤلفههای تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجهگیری: پژوهشهای قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روانشناختی بهویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیشبینیکننده قویتری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش میتواند برای مدیران و تصمیمگیران در زمینه رسانههای اجتماعی و تحلیلگران موضوعات مرتبط با جوانان بهویژه در ارتباط با رسانههای اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.
خدیجه آکار، محمدرضا کیانی، محمود سنگری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: حجم عظیمدادهها و اطلاعات در حال گردش در شبکههای اجتماعی در کنار محبوبیت و گستردگی استفاده از آنها، این شبکهها را در معرض خطرات امنیتی متعددی قرار میدهد. بنابراین امروزه امنیت و حریم خصوصی کاربران به یکی از مهمترین مسائل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. عوامل زیادی بر روی امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی اثرگذارند که این پژوهش از آن میان، به بررسی نقش عوامل فردی در رفتارهای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداخته است.
روشپژوهش: روش این پژوهش کاربردی، توصیفی (از نوع پیمایشی) بود. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه بیرجند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد. روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان موضوعی و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (876 /0) استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی کلی کاربران از امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی به طور معناداری کمتر از حد مطلوب بود در حالیکه میانگین میزان اهمیتدادن کلی کاربران به امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی بیشتر از حد مطلوب بود. میزان انجام رفتارهای مرتبط با عوامل فردی در نزد پاسخگویان کمتر از حد انتظار بود. همچنین میانگین متغیرهای تجربه حمله، تغییرات موفقیتآمیز حریم خصوصی، دفعات بازدید، توانایی و مهارتهای فناوری و سهولت درک شده به طور معناداری کمتر از حد مطلوب به دست آمد؛ اما متغیرهای اعتماد به سامانه، سود درک شده، خطر درک شده و اهمیت درک شده به طور معناداری بیشتر از حد مطلوب بود. علاوه بر این بررسی متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که در همه متغیرهای مورد بررسی بانوان نمره بالاتری از آقایان دریافت کردند. همچنین نمره دانشجویان کارشناسی از دو مقطع بالاتر از خودشان، در همه متغیرها بیشتر بود.
نتیجهگیری: اگرچه پاسخگویان برای مباحث مرتبط با امنیت و حریم خصوصی اهمیت زیادی قائل بودند، اما آگاهی آنها به بسیاری از این مباحث کمتر از حد انتظار بود. همچنین آزمودنیهای این پژوهش در حدی که انتظار میرفت، رفتارهای مربوط به عوامل فردی مرتبط با امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی را انجام نمیدادند.
نیوشا باقری، مرجان کیان، مسعود گرامی پور، علی عظیمی، یوسف مهدوی نسب،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: کلاسهای مجازی، مدارس مجازی، مدارس هوشمند و دانشگاه مجازی، و بهطورکلی آموزش الکترونیکی، از ظرفیتها و قابلیتهای قابلاتکا برای توسعه مهارتهای تحصیلی محسوب میشود. هدف این مطالعه ارزشیابی برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی، پیمایشی است. همچنین برای جمعآوری دادهها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی بود. حجم نمونه تعداد 536 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی و روش نمونهگیری، تصادفی طبقهبندیشده بود. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محققساخته استانداردشده استفاده شد. درواقع، ساختار اصلی پرسشنامه همان پرسشنامه مبتنی بر مدل هلام بهعلاوه عامل «رضایت کلی» است که از متون تخصصی و ادبیات پژوهش مربوطه برای اصلاح و ترجمه آن کمک گرفته شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای آماری مختلف ازجمله t تک متغیره و تحلیل واریانس یکطرفه در نرمافزار SPSS و از تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار R استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که وضعیت برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام و هر 7 بعد آن (نگرش دانشجویی، نگرش اساتید، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، کیفیت خدمات، مسائل حمایتی و رضایت کلی)، با بیش از 99% اطمینان مقداری فراتر از میانگین جامعه دارد. علاوهبراین، بعد مسائل حمایتی تفاوت معناداری با دیگر ابعاد دارد، سپس کیفیت محتوا و کیفیت خدمات نزدیک به یکدیگر و دورتر از سایر زیرمقیاسها هستند، و نهایتاً ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی نیز دارای پایینترین میانگین رتبه هستند.
نتیجهگیری: مدیران و کارشناسان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه خوارزمی باید اقداماتی را درجهت بهبود ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی انجام دهند تا عملکرد آنها نیز بهموازات مسائل حمایتی ارتقا یابد.
فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رسانههای اجتماعی و محبوبیت اینستاگرام بهعنوان یک پلتفرم محبوب در بین جوانان و بهویژه بانوان، این پژوهش به مطالعه نقش تعدیلگری جنسیت در رابطه بین تصویر بدن با استفاده از اینستاگرام و عزت نفس با استفاده از اینستاگرام پرداخت.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسشنامههای «تصویر بدن»، «عزت نفس» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند که به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انتخاب شده بودند، انجام شد.
یافتهها: جنسیت بهعنوان متغیرتعدیلگر در رابطه بین تصویر بدن و استفاده از اینستاگرام و عزت نفس و استفاده از اینستاگرام معنادار بود. رابطه بین تصویر منفی از بدن و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان آقا معنادار نبود امارابطه بین تصویر منفی از بدن و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان خانم معنادار و مستقیم بود. همچنین بین عزتنفس و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان آقا رابطه معناداری وجود نداشت، در حالی که رابطه بین عزت نفس و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان خانم معنادار و معکوس بود.
نتیجهگیری: امروزه رسانههای اجتماعی فراوانی وجود دارند که استفاده از آنها در بین مردم و بهویژه جوانان گسترش روزافزونی دارد و امکانات زیادی را در اختیار کاربران خود قرار دادهاند. دراین بین تمرکز بیشتر کاربران رسانههای اجتماعی بر روی اینستاگرام است. به دلیل مهم بودن تاثیر رسانههای اجتماعی بر روی مباحث روانشناختی، سعی براین شد در این پژوهش تحقیقی کامل درمورد جنسیت به عنوان متغیر تعدیلگر بر روی ارتباط دو متغیر روانشناختی تصویر بدن و عزت نفس با استفاد از اینستاگرام صورت گیرد تا مسیر برای تصمیم گیران عرصه رسانههای اجتماعی هموارتر شود. درنهایت بر اساس نتایج این پژوهش استفاده از اینستاگرام و تاثیر مباحث روانشناختی بر روی خانم ها بیشتر از آقایان است.