28 نتیجه برای سواد
محسن نوکاریزی، علی اکبری، رضا رستمی، علی مقیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، از شیوهها و روشهای گوناگون برای کسب اطلاعات بهره میجویند و رفتارهای اطلاعیابی متفاوتی را از خود بروز میدهند. این رفتارها در قالب الگوها و مدلهای اطلاعیابی از طرف صاحبنظران علم اطلاعات در چند دهه اخیر، مطرحشده است که میتوانند در حوزههای مختلفی مورداستفاده قرار گیرند. یکی از این حوزهها که تقریباً تمامی افراد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر هستند، حوزه درمان و پزشکی است.
روش پژوهش: این مقاله با روش شبهآزمایشی به واکاوی رفتار اطلاعیابی درمانگران حوزه سلامت روان در فراگرد تشخیص و درمان اختلالات روانی بر پایه مدل فراگرد جستوجوی اطلاعات کولثاو پرداخته است. جامعه این پژوهش را روانشناسان و روانپزشکان با بیش از دو سال سابقه درمان تشکیل میدهند. نمونه انتخابی از این گروه نیز شامل 30 نفر از درمانگرانی است که بهروش نمونهگیری ساده در جریان یک مسابقه با عنوان درمانگر برتر از طریق فراخوان عمومی وارد شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که توالی حرکت درمانگران مطابق نظر کولثاو بوده و آنها حرکتی تکرارشونده را در فرایند تشخیص و درمان انجام میدهند اما میزان حضور درمانگران (زمان سپریشده) در مراحل مختلف با مدل مدنظر کولثاو متفاوت است. همچنین یافتهها نشان داد متغیرهایی مانند سابقه درمان، رشته تحصیلی، و جنسیت میتواند در رفتار اطلاعیابی درمانگران اثرگذار باشند. از طرفی وجود رابطه بین رفتار اطلاعیابی درمانگران و متغیرهایی مانند سواد اطلاعاتی، اضطراب حالت و صفت، دانش تخصصی و ارزیابی درمانگران از خود، معنادار ارزیابی شد.
نتیجهگیری: رفتار اطلاعاتی که یک متخصص درمان در فراگرد درمانی خود انجام میدهد، را میتوان با توجه به مدل کولثاو تحلیل کرد.
علی جلالی دیزجی، عرفات لطفی، گلنسا گلینی مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان و ارتباط آن با محیطهای اطلاعاتی مورد استفادهی آنها میپردازد.
روش پژوهش: پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری 1977 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و حجم نمونه 321 نفر است که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از پرسشنامهای شامل دو بخش برای شناسایی انواع محیطهای اطلاعاتی و مهارتهای سواد اطلاعاتی دانشجویان مورد مطالعه گردآوری شده است و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است.
یافتهها: سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان در همه مهارتهای سواد اطلاعاتی بالاتر از متوسط بوده و مطلوب است. بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق نشان میدهد که بین محیطهای اطلاعاتی دانشگاهی و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و قوی وجود دارد. همبستگی بین محیطهای اطلاعاتی علمی با سواد اطلاعاتی مثبت و مطلوب و بین محیطهای اطلاعات عمومی و مهارتهای سواد اطلاعاتی مثبت و متوسط است. بین مهارت اول و دوم سواد اطلاعاتی با محیطهای اطلاعاتی، رابطهای منفی و معکوس؛ بین مهارت سوم و چهارم با محیطها رابطهای مثبت و مستقیم بوده و رابطهی بین مهارت پنجم با محیطهای اطلاعاتی منفی و معکوس اما معنادار نیست. بنابراین بین سه بعد نیازهای اطلاعاتی، اولویت با نیازهای اطلاعاتی دانشگاهی و سپس علمی است اما نسبت به نیازهای اطلاعاتی عمومی غفلت و کوتاهی شده است.
نتیجهگیری: مقاله به دلیل شناسایی سواد اطلاعاتی و فایدهاش در شناخت رابطه سواد اطلاعاتی و محیطهای اطلاعاتی جامعه پژوهش و برنامهریزی مربوط ارزشمند است.
صالح رحیمی، مرضیه فتاحی، فرامرز سهیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با سواد سلامت کاربران کتابخانه های عمومی شهر ایلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به روش همبستگی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران فعال کتابخانه های عمومی شهر ایلام تشکیل میدهند که براساس جدول مورگان 351 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت منتظری و همکاران (1393) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اسپیاساس نسخه 19 استفاده شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین مولفه های مورد بررسی کاربران در دریافت اطلاعات سواد سلامت درسطح مطلوبی بوده و کاربران با توجه به اهمیت مولفههای مذکور، اقدام به استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سواد سلامت کردند. یافتهها همچنین نشان داد بین میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی با سواد سلامت و مولفه های دسترسی، خواندن، فهم و درک، ارزیابی، کاربرد رابطه معناداری وجود دارد، به عبارتی افزایش میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، باعث افزایش سطح سواد سلامت میشود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجهگرفت که کتابخانه های عمومی با همکاری دانشگاهها و مراکز مرتبط با حوزه سلامت، بستری مناسب در شبکه های اجتماعی با هدف تسهیم تجارب و گسترش سطح سواد سلامت کاربران با در نظر گرفتن مسایل مربوط به محرمانگی اطلاعات کاربران و صحت اطلاعات ارائه شده ایجاد نمایند تا بدین وسیله بتوان امکانات و شرایط جدیدی را در اختیار کاربران کتابخانهها، نهادها و برنامه ریزان این حوزه قرار دهند.
رامین غریب زاده، مهدی معینی کیا، خلیل مکلف سربند،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش تحلیل تاثیر اخلاق حرفهای مدیران بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان با بررسی نقش میانجی سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو شهرستان ارومیه بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل 982 نفر از معلمان ناحیه دو بود که از بین آنها 262 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. پژوهش حاضر توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی است که جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه اخلاق حرفهای قاسم زاده و همکاران (1392)، پرسشنامه تصمیمگیری اخلاقی کتل (2003) پرسشنامه و پرسشنامه سواد اطلاعاتی DAS داورپناه (1387) استفاده شد. روایی (محتوی، همگرا و واگرا) و پایایی (بارعاملی، ضریب پایایی مرکب و ضریب آلفای کرونباخ) پرسشنامهها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردار هستند.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرم افزار SMART-PLS و با استفاده از آزمون t و ضرایب مسیر (β) نشان داد که اخلاق حرفهای بر سواد اطلاعاتی در بین معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار؛ و همچنین اخلاق حرفهای و سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان ناحیه دو ارومیه تاثیر قوی، مستقیم و معنی دار دارد. از طرفی سواد اطلاعاتی میتواند نفش میانجی گری را در رابطه بین اخلاق حرفهای و تصمیمگیری اخلاقی معلمان ایفا کند و از طرف دیگر اخلاق حرفهای میتواند به عنوان متغیر تعدیل کننده اثر مثبتی که سواد اطلاعاتی بر تصمیمگیری اخلاقی معلمان دارد را ارتقاء دهد.
نتیجه گیری: مدیران از طریق آموزشهای ضمن خدمت بر سواد اطلاعاتی معلمان افزوده و با ایجاد ارتباط صادقانه بین خود و معلمان اخلاقیات را به آنها منتقل نمایند و در تصمیمگیری آنان را مشارکت دهند تا مسئولیت پذیری و صداقت در امور به آنان ثابت گردد و در نتیجه امورات مدرسه با موفقیت پیش رود.
حیدر مختاری، حمید قاضی زاده، سعید غفاری،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1398 )
چکیده
هدف: سواد اطلاعاتی رشتهمبنا اساس آموزش سواد اطلاعاتی به فراگیران برای کسب مهارت در اطلاعیابی در رشته تحصیلی خود است. هدف این پژوهش پیمایشی-کاربردی تشخیص میزان و سطح سواد اطلاعاتی رشتهمبنای دانشجویان در سال تحصیلی 96-97 بود.
روش: برای گردآوری دادهها پرسشنامۀ محققساختۀ روا و پایایی در باب سواد اطلاعاتی رشتهمبنا در اختیار نمونهای متشکل از 1875 دانشجو در انواع گروهها و رشتههای آموزشی و مقاطع تحصیلی و انواع دانشگاههای کشور قرار گرفت.
یافتهها: طبق یافتهها، بیشتر دانشجویان (39/6درصد) سطح سواد اطلاعاتی رشتهمبنای نسبتاً پایینی دارند و میانگین نمرات آنان در حد متوسط (8/34) است. تفاوت نمرات دانشجویان از نظر گروه تحصیلی به نفع علوم پایه (با نمره 9/53)، از نظر مقطع تحصیلی به نفع دانشجویان تحصیلات تکمیلی (با نمره 11/26) و از نظر نوع دانشگاه محل تحصیل به ضرر دانشگاههای غیرانتفاعی (با نمره 7/17) معنادار بود.
نتیجهگیری: تدوین برنامههای درسی تلفیق شده با مهارتهای سواد اطلاعاتی رشتهمبنا و جهتگیری به سمت دانشگاه باسواد اطلاعاتی عامل توفیق در نظام آموزش عالی کشور در تربیت دانشجویان باسواد اطلاعاتی تخصصی است.
فریبا میرزایی، مریم صرافزاده، محمد خندان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: سواد دیجیتال، امروزه به یکی از ضرورتهای جوامع تبدیل شده است و یکی از متولیان مهم آموزش سواد دیجیتال در دنیا، کتابخانههای عمومی هستند که این موضوع در کتابخانههای عمومی ایران، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی محتوایی برای آموزش سواد دیجیتال به کاربران کتابخانههای عمومی ایران است.
روش: ابتدا دورههای آموزشی ارائه شده توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور بررسی شد و سپس تحلیل محتوای سرفصلها و دورههای سواد دیجیتال در کتابخانههای عمومی کشورهای توسعه یافته انجام شد. 16 کتابخانه از میان کتابخانههای عمومی کشورهای انگلیسی زبان که دورههای آموزش سواد دیجیتال برگزار میکنند و اطلاعات آنها را بر روی وبسایت خود به اشتراک گذاشتهاند با نمونهگیری خوشهای با احتمال متناسب با اندازه انتخاب شدند. برای انجام دلفی، متخصصانی از حوزههای علم اطلاعات و دانششناسی، فناوری اطلاعات، و حرفهمندان کتابخانههای عمومی کشور انتخاب شدند.
یافتهها: در کتابخانههای عمومی ایران، دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال برای کاربران یافت نشد. با بررسی کتابخانههای عمومی دنیا، 9 دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال شناسایی شدند و بعد از تدوین پرسشنامه و انجام دو دور دلفی این دورهها به 8 دوره آموزشی اصلی با 37 دوره آموزشی فرعی کاهش یافت. این دورهها شامل دورههای رایانه، اینترنت، مدیریت شغل، سواد اطلاعاتی، سواد مالی، مهارت یادگیری، مهارت ارتباط مؤثر و نحوه کار با گوشیهای هوشمند بودند. در این میان، دورههای آموزشی مربوط به آموزش نرمافزار از سوی متخصصان برای دلفی مناسب شناخته نشد. به نظر میرسد که این به دلیل در نظر گرفتن اقشار مختلف و جامعه ناهمگون مخاطبان کتابخانههای عمومی باشد و این که متخصصان این آمادگی را در افراد جامعه برای پذیرش و استقبال از دورههای آموزشی مرتبط با نرمافزار نمیبینند.
نتیجهگیری: نخستین گام برای پیشبرد آموزش سواد دیجیتال در کتابخانههای عمومی طراحی دورهها و سرفصلهایی است که بتوانند جوانب گوناگون این پدیده را پوشش دهند. محتوای آموزشی یکی از ضلعهای مثلث آموزش (یادگیرنده، آموزشدهنده، و محتوای آموزشی) نیز به شمار میرود. با این وجود، در حال حاضر مرزهای این محتوا روشن نیست و این پژوهش در صدد طراحی یک چارچوب جامع برای پاسخگویی به این نیاز است.
فرشته کامران طرقی، اعظم صنعت جو، معصومه تجعفری،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
مقدمه: با افزایش پیچیدگی وظیفه کاری، به دلیل رفتار متفاوت اطلاعاتی (یعنی تنوع و پیچیدگی نیاز اطلاعاتی، سختگیریها در کسب اطلاعات، توجه به منابع اطلاعاتی شفاهی، تعامل و تبادل اطلاعات با همکاران)، تجربه سواد اطلاعاتی که فراتر از دسترسی و استفاده از اطلاعات است، و بر مهارت در کسب و بهرهگیری از اطلاعات، به منظور پاسخگویی به مشتریان و تبادل اطلاعات با دیگر همکاران و بهرهدهی اطلاعات در محیط کار تمرکز دارد، اهمیت پیدا میکند.
هدف: پرداختن به نقش تجربه سواد اطلاعاتی افراد در محیط کار بر حسب پیچیدگی وظیفه کاری در متون هدف مقاله مروری حاضر است است.
روششناسی: پژوهش کیفی حاضر از نوع توصیفی است که با مرور محتوا انجام شد. برای پرداختن به هدف مقاله، منابع مرتبط گردآوری و با روش و رویکرد کتابخانهای مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش نظرورزی یا جستار نظرورزانه به منظور بسط و گسترش اندیشهای مهم اما توجه نشده در متون مرتبط با موضوع پژوهش استفاده شد.
یافتهها: با پیچیدگی وظایف کاری، وابستگی به اطلاعات بیشتر و تجربه سواد اطلاعاتی اهمیت بیشتری پیدا میکتد. هر چه پیچیدگی بیشتر شود، وجوه بیشتری از سواد اطلاعاتی در محیط کار لازم است؛ همچنین با بررسی تعاریف سواد اطلاعاتی، تعداد معدودی از آنها سواد اطلاعاتی را برای بهرهگیری در محیط کاری تعریف کرده بودند و هر کدام نیز با توجه به هفت وجه تجربهسواد طلاعاتی براس (1999)، که سواد اطلاعاتی را در محیط کار مورد توجه قرار داده است، به تمام وجوه توجه نکرده بودند.
نتیجهگیری: دستیابی به مهارت و تجربه در سواد اطلاعاتی توسط کارکنان در محیطهای کاری و حرفهای سبب تبدیل آنان به افرادی شایسته و موفق میشود. مدیران و کارکنان باید بتوانند علاوه بر برخورداری از سواد اطلاعاتی مناسب با بهرهگیری از هفت وجه تجربه سواد اطلاعاتی و پرورش و تقویت ذهنی قادر به سازگاری با تغییرات روزافزون در محیطهای شغلی شوند و سبب بقاء و پیشرفت سازمان گردند.
صالح رحیمی، فرامرز سهیلی، رویا مهدی پور، فاطمه رحیمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نگرش کتابداران کتابخانههای عمومی استان ایلام در مورد حریم خصوصی برخط انجام شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ نحوهی جمعآوری دادهها یک پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. در این پژوهش، 136 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان ایلام بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه تومن و مککینن (2018) استفاده شد. پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برابر با 91/0 بهدست آمد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری کای- دو در نرمافزار اسپیاساس استفاده گردید.
یافتهها: کتابداران از اینکه دولت و شرکتها اطلاعات شخصی زیادی درباره آنها گردآوری میکنند، نگران هستند و بر این باورند که سازمانها و مؤسسات دولتی نباید اطلاعات شخصی افراد را با اشخاص ثالث بهاشتراک بگذارند، مگر با مجوز خود فرد.
نتیجهگیری: در مورد حریم خصوصی در کتابخانه نگرانیهای بسیاری وجود دارد که این میزان از نگرانی در طی پنج سال گذشته افزایش یافته است. در کتابخانههای عمومی سواد حریم خصوصی برخط به کاربران و کتابداران آموزش داده نمیشود و برخی از کتابداران معتقدند که کتابخانه در زمینه حفظ اطلاعات خصوصی کاربران سیاستی ندارد. کتابخانههای عمومی استان ایلام باید اقدامات جدیتر در راستای حفظ حریم خصوصی برخط کتابداران و کاربران انجام دهند و سیاستهایی را در این زمینه تدوین کنند و نیز سیاستهای موجود بهخوبی برای کتابداران تشریح شود.
هدی خداشناس، محمدرضا اسمعیلی گیوی، زبیده خداشناس،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف : هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی (دانشگاه تهران) است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن دادههای مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه سواد سلامت سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی کاربران (دانشجویان) کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد سلامت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 به دست آمد.
یافتهها: از میان مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی، مؤلفه درک اطلاعات سلامت در سطح مطلوب، و سایر مؤلفه های مورد بررسی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. بین مهارتهای سواد سلامت با سطح تحصیلات، دانشکده، جنسیت و سن رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین درآمد و مهارتهای سواد سلامت تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: سنجش سواد سلامت به صورت کاربردی و اعمال نتایج حاصل در این جامعه و جوامع آماری دیگر لازم و ضروری است. با به کارگیری برنامههایی جهت ارتقای سواد سلامت این جامعه آماری که از ارکان اصلی جامعه هستند میتوان سطح سواد سلامت جامعه را به میزان بسیار زیادی افزایش داد.
فریدون یزدانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطۀ بین سواد اطلاعاتی با آگاهی، نگرش و عملکرد زیستمحیطی معلمان بود.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن شامل تمامی معلمان (زن و مرد) پایههای اول تا ششم دوره ابتدایی ناحیۀ 1 شهر همدان به تعداد 875 نفر میشد. برای نمونهگیری از شیوۀ تصادفی طبقهای استفاده شد و بر این اساس تعداد 267 نفر آموزگار (208 زن و 59 مرد) انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. ابزار گردآوری دادهها، «پرسشنامۀ سواد اطلاعاتی» (یزدانی، 1391) و «مقیاس سنجش آگاهی، نگرش و عملکرد زیستمحیطی» (فرخی، 1393) بود که پایایی و روایی لازم را دارا بودند.
یافتهها: نتایج نشان داد که در کل، سطح سواد اطلاعاتی آموزگان در حد متوسطی بوده است؛ لیکن، در ابعاد «تعریف نیاز»، «مکانیابی»، و «ارزشیابی اطلاعات»، سطح سواد اطلاعاتی معلمان بالاتر از میانه و در ابعاد «سازماندهی اطلاعات» و «تبادل اطلاعات»، سطح سواد اطلاعاتی معلمان پایینتر از میانه جامعه بوده است. همچنین، یافتهها نشان داد که سطح آگاهی و نگرش زیستمحیطی معلمان در حد مناسبی بوده است؛ اما عملکرد زیستمحیطی معلمان در وضعیت نامناسبی قرار دارد. در نهایت، نتیجه تحقیق معلوم ساخت که بین تمامی ابعاد سواد اطلاعاتی با آگاهی، نگرش و عملکرد زیستمحیطی معلمان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (0/01>P).
نتیجهگیری: معلمانی که سواد اطلاعاتی بالاتری دارند، امکان دسترسی به آگاهیهای زیستمحیطی بهتری دارند و درنتیجه نگرش و رفتار زیستمحیطی بهتری خواهند داشت. بنابراین، میتوانیم برای بهبود آگاهی، نگرش و عملکرد زیستمحیطی افراد، سواد اطلاعاتی آنان را افزایش دهیم.
دکتر بتول کیخا، دکتر امیر غائبی،
دوره 9، شماره 1 - ( 2-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر وزندهی، تعیین اولویت و بررسی جهت تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مؤلفههای مهارتهای سواد اطلاعاتی، با مدنظر قرار دادن اهمیت بافت اطلاعاتی جامعه، در آموزش این مهارتها، در جهت رفع خلأهای مهارتی و ارتقاء مهارتهای سواد اطلاعاتی جامعه است.
روش: پژوهش از نوع کاربردی است و با رویکردی کمی با استفاده از روشهای تصمیمگیری چند معیاره بر اساس تکنیک مقایسهای زوجی دیمتل دالالا، با استفاده از نرمافزار متلب انجام شده است.
یافتهها: نتایج حاصل از ماتریس دیمتل ضمن بررسی تأثیر و تأثر مؤلفههای مهارتهای سواد اطلاعاتی بر یکدیگر و سنجش وزن آنها؛ اولویت آموزش مؤلفهها را در جهت ارتقاء و رفع خلأهای مهارتهای سواد اطلاعاتی، به این ترتیب نشان داد: «مهارتهای دسترسی به اطلاعات»، «مهارتهای ارزیابی اطلاعات»، «مهارتهای استفاده از اطلاعات»، «مهارتهای اشاعه اطلاعات»، «مهارتهای درک و تشخیص نیاز اطلاعاتی» و «مهارتهای ترکیب اطلاعات».
نتیجهگیری: بهرهگیری از تکنیکهای مقایسهای زوجی بهعنوان یک رویکرد نوین در حوزه مطالعات سواد اطلاعاتی، میتواند در تصمیمگیریهای آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی در بافتهای مختلف اطلاعاتی سودمند واقع شود. وزندهی و بررسی تأثیر و تأثر مؤلفههای مهارتهای سواد اطلاعاتی بر یکدیگر، نشان داد که مؤلفههایی که در اولویتهای اول قرار گرفتهاند، با داشتن وزن نسبی بیشتر نسبت به مؤلفههای بعدی، از حیث میزان نیاز به آموزش و ارتقاء، حائز اهمیت بیشتری هستند. اطلاع تصمیمگیرندگان از میزان اثرگذاری مؤلفهها بر یکدیگر، نقش قابلتوجهی در تصمیمسازی و اتخاذ روندهای مناسب در آموزش مهارتهای سواد اطلاعاتی بر اساس درجه اهمیت و اولویت مهارتها دارد و میتواند راهنمایی برای سیاستگذاران، مدرسان و پژوهشگران این حوزه باشد.
صالح رحیمی، فاطمه رحیمی، سمیرا دانیالی،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجهبه افزایش روزافزون حجم اطلاعات در دنیای کنونی و ضرورت استفاده از تصاویر در حوزههای مختلف، اهمیت سواد بصری بر کسی پوشیده نیست و پژوهشها نشان میدهد که سواد بصری در یادگیری تأثیر مثبتی دارد. ازاینرو در این پژوهش هدف، تعیین جایگاه سواد بصری و پیبردن بهضرورت استفاده آن در آموزش و یادگیری و همچنین تعیین مؤلفههای سواد بصری در جهت بهبود یادگیری است.
روش پژوهش: این مقاله با استفاده از روش اسنادی (کتابخانهای) و به شیوه پژوهش توصیفی، بهمرور متون حوزه سواد بصری پرداخته و رویکردهای مختلف حوزه سواد بصری را مورد مداقه قرار داده است.
یافتهها: سواد بصری به طور معمول بهعنوان توانایی ارزیابی، تحلیل و تفسیر معانی تصاویر و استفاده از آن است و به¬عنوان یک مفهوم جداییناپذیر از دنیای کنونی و سیر پیشرفت آن لازم است.
نتیجهگیری: استانداردهای سواد بصری به ما کمک میکند تا بتوانیم بر مبنای یک چارچوب منطقی و از پیش تعریف شده به بررسی، تحلیل، درک و شناخت عناصر دیداری بپردازیم و سبب میشود تا افراد بتوانند به شیوه مناسبتری از منابع اطلاعاتی در قالب تصاویر و نمادها بهرهمند شوند. مفهوم سواد بصری روزبهروز توسعه بیشتری مییابد و نیاز به ابزار و فناوریهای پیشرفتهتری دارد.
فرشته کامران طرقی، اعظم صنعت جو، معصومه تجعفری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه تجربه سواد اطلاعاتی در محیط کار با تأکید بر نظریه فعالیت است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. پژوهش حاضر، پژوهش کمّی است که با رویکرد طراحی ابزار انجام شده است. در این پژوهش بهمنظور بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه، از روش نمونه تصادفی طبقهای نسبتی ۸۶ نفری از کارکنان گروههای آموزشی مختلف دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ استفاده شده است. همچنین از روشهای ساخت پرسشنامه همچون روایی ظاهری، محتوایی و تحلیل عاملی تأییدی برای بررسی روایی سازه استفاده شد. بهمنظور بررسی همسانی درونی نیز آلفای کرونباخ به کار رفت. در این پژوهش بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزارهای آماری Smart pls و SPSS استفاده شد.
یافتهها: شاخص روایی محتوایی و ظاهری مقیاس، مقدار مطلوب به دست آمد. همچنین مقدار آماره t در تمام موارد بزرگتر از ۱.۹۶ و در بارگذاری عاملی نیز همه عاملها با میزان تبیین مناسبی در تحلیل عاملی، (از ۰.۴ بزرگتر) تأیید شدند. آلفای کرونباخ برای همه عاملها مقدار قابلقبول ۰.۷ تا ۰.۹ بود.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از تأثیر عوامل تجربه سواد اطلاعاتی باتوجهبه نظریه فعالیت است. مقیاس طراحی شده بهمنظور بررسی تجربه سواد اطلاعاتی در محیط کار باتوجهبه عوامل نظریه فعالیت، مناسب ارزیابی شده و استفاده از آن برای سنجش مفهوم جدید سواد اطلاعاتی، یعنی تجربه سواد اطلاعاتی که به نظریه فعالیت میپردازد، توصیه میگردد
مظهر بابایی، هدیه ازغ، شیما یزدان پناه،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سواد اطّلاعاتی، قابلیت شناسایی و ارزیابی انتقادی اطّلاعات بهمنظور حلّ مشکلات در یک زمینه خاص هست. استفاده از این رویه در محیط دانشگاهها و برای دانشجویان، منوط به آگاهی آنها از زوایای متعدد سنجش اطلاعاتی در این حوزه هست. پژوهش حاضر، بررسی وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان از شش منظر بازنگری اطّلاعات، شناخت منابع اطّلاعاتی، اشاعه اطّلاعات، تشخیص اطّلاعات، انعطافپذیری و جستوجوی اطّلاعات بود.
روش پژوهش: این پژوهش، کاربردی و از نوع پیمایشی بوده و در مقطع زمانی دیماه تا اسفند ۱۴۰۰ انجام شد. جامعه پژوهش را کلیۀ دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل میدادند که بالغ بر ۱۵۰۰ نفر بودند. با استفاده از نمونهگیری تصادفی، ۳۵۰ نفر از دانشجو - معلّمان بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقّق ساخته ۶۶ گویهای سواد اطّلاعاتی بر مبنای طیف ۳ درجهای لیکرت بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، به مقدار ۸۶%، مطلوب به دست آمد و برای روایی آن از دیدگاه اساتید دانشگاه استفاده شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل واریانس چندمتغیری، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون با استفاده از نرمافزار SPSS استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که بین مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دانشجو - معلّمان دختر و پسر رابطه معناداری وجود دارد (P = ۰۰۰۱/۰). بنابراین در این پژوهش جنسیت اثر کمی بر مؤلفههای سواد اطّلاعاتی دارد. همچنین، بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و رشتههای مختلف آموزشی دانشگاه فرهنگیان تفاوت معنیداری وجود ندارد (P = ۰۵/۰). درنهایت بین سواد اطّلاعاتی در ۶ مؤلفه آن و سن دانشجو - معلّمان دانشگاه فرهنگیان رابطه معناداری وجود ندارد؛ لذا وضعیت سواد اطّلاعاتی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان کردستان در سطح متوسطی قرار دارد.
نتیجهگیری: سواد اطلاعاتی مجموعه مهارتها و صلاحیتهای موردنیاز در جامعه اطلاعاتی برای معلمان است، لذا با درنظرگرفتن عواملی چون بازنگری، شناخت منابع، اشاعه، تشخیص، انعطافپذیری و جستوجوی اطلّاعات میتوان به غنیسازی مهارتهای سواد اطلاعاتی پرداخت.
محمود احمدی شریف،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف آگاهی از رابطه پایش، بین مؤلفههای سواد اطلاعاتی کارشناسان بازاریابی صنایع تولیدی با میزان موفقیت آنان در بازاریابی با میزان موفقیت آنان در بازاریابی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهشی توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان بازاریابی صنایع تولید مواد غذایی شهر تهران است که دلیل وسعت جامعه آماری تعداد ۳۸۴ از آنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای مربوط به سواد اطلاعاتی از پرسشنامه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات کاتز و مکلین (۲۰۰۷) و برای سنجش میزان موفقیت کارشناسان در امر بازاریابی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی کلی پرسشنامه سواد اطلاعاتی بر اساس فرمول ضریب آلفای کرونباخ ۷۸/. و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ۷۲/ ۰برآورد گردید.
یافته: برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش آمار استنباطی بر ضریب همبستگی از فرمول پیرسون و برای تعیین نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف اسمیرنف استفاده شده است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات و هریک از ابعاد آن (شرحدادن، دستیابی، ارزشیابی، مدیریتکردن، ترکیبکردن، خلقکردن و ارتباط برقرارکردن) با میزان موفقیت کارشناسان در امر بازاریابی رابطه وجود دارد.
مژگان عروجی، نجلا حریری، فهیمه باب الحوائجی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: نظر به پژوهشهایی که درباره سواد مدیریت دادههای پژوهشی انجام گرفته است، هدف این پژوهش، تعیین میزان مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران (وابسته به وزارت علوم) و ارائه الگوی مناسب با آن است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایشی و با هدف تأیید و اعتباریابی ابزار ساخته شده با استفاده از مدل پیشنهادی پژوهش انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 360 نفر از اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی کشور که از طریق روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، پرسشنامه تکمیل و برای تحلیل دادهها از روش آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جدول توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و نرم افزارهای SPSS و Smart Pls استفاده شده است.
یافتهها: حاکی از آن است که شش عامل ذینفعان، خدمات، سیاست، انواع سواد، چرخه حیات داده و مسائل مالی روی هم رفته 60 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند. همچنین بالاترین میزان میانگین مربوط به عامل ذینفعان با میانگین 4/09 و انحراف معیار 0/57 است و پس از آن به ترتیب عامل خدمات، سیاست، چرخه حیات داده، انواع سواد و مسائل مالی در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
نتیجهگیری: رابطه مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران نشان دهنده اهمیت بالای هر یک از این مولفهها در ارتقاء کیفیت و کارآمدی پژوهشها است و تأثیر مثبتی در سواد مدیریت دادههای پژوهشی دارد. تلاش برای شناخت فرآیندها و زیرساختهای مرتبط با مدیریت دادههای پژوهشی به افراد جهت دستیابی به نتایج تحقیقات بهتر و گستردهتر ارزشمند است.
مسعود بختیاری، سعید غفاری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: این تحقیق در پی بررسی رابطه سواد رسانهای با میزان استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای در بین کتابداران است. استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای مسائلی هستند که امروزه در بین کتابداران از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روش: روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی استان قم است که تعداد آنها 112 نفر است و حجم نمونه به تعداد 80 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامهها با نظر اساتید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافتهها: دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه در نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سواد رسانه با میزان استفاده از فضا مجازی رابطه معنیداری وجود ندارد ٠٥/٠ p>. بین سواد رسانهای و مؤلفههای آن با پذیرش اخبار رسانهای رابطه منفی وجود دارد ٠١/٠p<. از بین متغیرهای جمعیت شناختی، رابطه رشته تحصیلی باسواد رسانهای و پذیرش اخبار رسانهای و رابطه نوع رسانه با میزان استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای معنیدار است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش هم در حوزه نظری و هم کاربردی دستاوردهای قابلتوجهی داشت بهطوریکه میتوان با تقویت سواد رسانهای، آگاهی و مهارت کتابداران را در زمینه اخبار و اطلاعات رسانهای افزایش و پذیرش اخبار نادرست و غیرواقعی در فضای مجازی پیشگیری کرد.
مهدیه میرزابیگی، ریحانه بحری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیشبینی سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی، جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در حدود 17000، نمونه پژوهش از طریق محاسبه فرمول کوکران، 375 نفر و روش نمونهگیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش، سه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1999)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی ساختهشده توسط دنیس و وندروال در سال 2010 و پرسشنامه سواد اطلاعاتی که با استفاده از پرسشنامههای پژوهش سِنگ و همکاران (2020)، پینتو و همکاران (2020) و لی و همکاران (2020) و براساس چارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (2016) تهیهشده، بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون گامبهگام در نرمافزار اسپیاساس استفاده شد.
یافتههای پژوهش: یافتهها نشان داد، در آزمون رگرسیون خطی، انعطافپذیری شناختی، ۳۶٫۸ درصد و گشودگی به تجربه، ۴۹٫۶ درصد از واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کرد. در آزمون رگرسیون به روش گامبهگام، در گام اول، مؤلفه گشودگی به تجربه بهتنهایی میزان ۵۰٫۹ درصد و در گام دوم، متغیر گشودگی به تجربه در حدود ۴۳٫۱ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی و سپس، انعطافپذیری شناختی ۱۹٫۵ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی را تبیین کرد ( 000/0 p=). همچنین، درمجموع دو متغیرِ گشودگی به تجربه و انعطافپذیری شناختی ۶۲٫۶ درصد واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد، متغیر گشودگی به تجربه (به میزان بیشتر) و انعطافپذیری شناختی توانستند پیشبینیکننده میزان سواد اطلاعاتی آزمودنیها باشند؛ بنابراین، نتایج پژوهش میتواند، سبب آگاهی پژوهشگران از ویژگیهای شناختی تأثیرگذار بر سواد اطلاعاتی و همینطور، اندیشیدن راهحلهایی برای کمک به دانشجویان برای ارتقای سواد اطلاعاتی آنان و کمک به مشکلات احتمالی مرتبط با کمبود سواد اطلاعاتیشان شود.
رحمان معرفت، محمود سنگری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی روشهای اعتباریابی منابع در بین دانشجویان علوم ورزشی دانشگاه بیرجند اجرا شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، با روش گراندد تئوری و با رویکرد کیفی انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشجویان علوم ورزشی دانشگاه بیرجند و شامل67 نفر بودند. گردآوری دادهها با کمک مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. فرآیند انجام مصاحبهها تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه پیدا کرد. از مصاحبه شانزدهم تا بیستم دادههای بدست آمده تکراری بود بر همین اساس پژوهشگران اقدام به توقف گردآوری دادهها نمودند. تحلیل همزمان دادههای گردآوری شده با استفاده از کدگذاری با کمک نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام شد. برای تعیین اعتبار پژوهش از روش بررسی بهوسیله اعضاء استفاده شد که برای این منظور بعد از کدگذاری اولیه، کدها و مقولهها برای دستکم 10 نفر از مصاحبهشوندگان ارسال شد و مورد تأیید آنها قرار گرفت. در پژوهش حاضر، رهیافت ساختگرایانه در گراندد تئوری مبنای کار قرار گرفته است، بنابراین مدل پارادایمی ارائه نشد.
یافتههای پژوهش: در کدگذاری محوری دادهها، در مجموع شش چالش اصلی مرتبط با اعتباریابی دانشجویان علوم ورزشی حاضر در مصاحبهها همچون عدم آشنایی با بررسی تخلفات پژوهشی، عدم آشنایی با سرقت علمی، عدم آشنایی با نرمافزارهای سرقت علمی و غیره بدست آمد. همچنین 15 کد محوری مرتبط با پرسش دوم پژوهش، چگونگی اعتباریابی دانشجویان علوم ورزشی بدست آمد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش شیوه اعتباریابی منابع به دانشجویان علوم ورزشی حاضر در پژوهش احساس میشود و آموزش آنان میتواند چالشهای اعتباریابی منابع را در بین دانشجویان کمتر نماید و شیوه اعتباریابی منابع آنان را بهبود بخشد.
مهدیه میرزابیگی، خانم ریحانه بحری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
هدف: بررسی نقش انعطافپذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیشبینی سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1402.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در حدود 17000 نفر است که تعداد 375 نفر از طریق محاسبه فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شد. نمونه پژوهش از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1999)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی ساختهشده توسط دنیس و وندروال در سال 2010 و پرسشنامه سواد اطلاعاتی که با استفاده از پرسشنامههای پژوهش سِنگ و همکاران (2020)، پینتو و همکاران (2020) و لی و همکاران (2020) و براساس دستهبندی چارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (2016) تهیه شده، استفاده شدهاست. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه در نرمافزار اسپیاساس بهره گرفته شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد، با اضافهشدن میزان انعطافپذیری شناختی و گشودگی به تجربه، سطح سواد اطلاعاتی آزمودنیها افزایش مییافت. همچنین، متغیر گشودگی به تجربه (به میزان بیشتر) و انعطافپذیری شناختی توانستند پیشبینیکننده میزان سواد اطلاعاتی آزمودنیها باشند.
اصالت/ارزش: رابطه میان انعطافپذیری شناختی، گشودگی به تجربه و سطح سواد اطلاعاتی و همچنین، توانایی انعطافپذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیشبینی سطح سواد اطلاعانی دانشجویان، سبب آگاهی پژوهشگران از این مسئله خواهد شد که چه ابعادی از ویژگیهای شناختی باید در بحث سواد اطلاعاتی افراد مورد توجه قرار گیرد. دانشجویان نیز، با ارتقای سطح گشودگی به تجربه و انعطافپذیری شناختی خود و همچنین و افزایش مهارت خود از طریق شرکت در کارگاهها و دورههای آموزش سواد اطلاعاتی بر مشکلات احتمالی مرتبط با کمبود سواد اطلاعاتیشان فائق آیند.