86 نتیجه برای دانش
لیلا خلیلی، عزیز هدایتی خوشمهر، صمد رسول زاده اقدم، بهناز شیبانی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
مقدمه: سواد اطلاعاتی یک عنصر اساسی در توسعه یادگیری مستقل و مؤثر در آموزش عالی قرن 21 است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و انگیزش یادگیری دانشجویان بود. بعلاوه سنجش میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس متغیرهای آموزشی و جمعیت شناختی نیز مدنظر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوده، که 379 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی بعنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی- مستقل و تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس پنج استاندارد، 48/2 بود. طبق یافتههای آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 99 درصد بین سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری آنها رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین با اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معنیداری بین سواد اطلاعاتی و معدل دانشجویان وجود داشت. بر اساس آزمون تی- مستقل تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنیدار بین میانگین سواد اطلاعاتی و سال ورودی دانشجویان با اطمینان 99 درصد بود. بر اساس آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر حسب حوزه تحصیلی آنها وجود نداشت.
نتیجهگیری: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان در سطح نامطلوب بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری و همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان (معدل) و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و متقابل داشتند. سواد اطلاعاتی دانشجویان سال آخر بیشتر از دانشجویان سال اول بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار حوزه تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم و کشاورزی تقریباً مشابه بود.
علی عظیمی، اعظم صنعت جو، محمدحسین دیانی، رحمت اله فتاحی،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: هدفِ ترجمه دانش، که در ایران و سایر کشورها با عناوین متعددی شناخته میشود، انتقال دانش علمی به عرصۀ عمل است. در پژوهشهای پزشکی و مراقبتهای سلامت، ترجمه دانش عبارت است از نیازسنجی، تولید دانش موثر، توجه به انواع مخاطبان، سنتز و ارزیابی دانش و نظارت بر استفادۀ مداوم. هدف پژوهش حاضر معرفی و بررسی اثربخشی ترجمه دانش در حوزۀ علوم پزشکی است.
روش پژوهش: برای معرفی ابعاد ترجمه دانش، از منابع مستند موجود و نظرات تنی چند از پژوهشگران بینالمللی این حوزه استفاده شد. برای بررسی اثربخشی، علاوه بر استفاده از نظر متخصصان، از یکی از روشهای سنتز دانش با عنوان مرور دامنهای استفاده شد. با استفاده از جستجوی کلیدواژهای، پژوهشهای مرتبط در چند پایگاه اطلاعاتی برخط بازیابی و از بین 316 مطالعۀ مرتبط منتشر شده به زبان انگلیسی در 10 سال اخیر (2008 تا 2017)، 22 مطالعه وارد پژوهش شدند. فرایند انتخاب منابع نهایی بر اساس توصیهها و الگوریتم PRISMA صورت گرفت. یافتهها بر اساس الگوی C+M=O یعنی: زمینه، سازوکار و پیامد بررسی شد.
یافته ها: ابتدا برخی ابعاد ترجمه دانش از جمله زمینهها، عناوین موازی، سنتز دانش، هرم دانش، و مسئلۀ استفاده از الگوهای ترجمه دانش در غیر از علوم پزشکی بررسی شد. در مرحلۀ بعد، مرور دامنهای مطالعات منتخب نشان داد که ترجمه دانش در اکثر موضوعهای بررسی شده اثربخش بوده به نحوی که از 22 مطالعۀ بررسی شده تنها 3 پژوهش اثربخشی آن را تایید نکردند. آموزش عمدهترین مداخلۀ به کارگرفته شده برای بررسی اثربخشی ترجمه دانش بود.
نتیجه گیری: ترجمه دانش در برخی کشورهای غربی نظیر کانادا و امریکا و اخیراً در ایران با استقبال مواجه شده است. اگرچه ادعا میشود که در زمینه ترجمه دانش سرمایهگذاری لازم انجام نشده، بجز حوزۀ سیاستگذاری، اثربخشی آن بر متخصصان و عامۀ مردم مثبت ارزیابی میشود. با وجود این، تردیدهایی هست مبنی بر اینکه احتمالاً ترجمه دانش پارادایم جدیدی نیست و تنها بازگویی راهبردهای مرسوم در تولید و استفاده از دانش علمی است.
ابراهیم آریانی قیزقاپان، عادل زاهد بابلان، پروانه محمدی، مهدی معینی کیا،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی سرمایه اجتماعی در رابطه بین کاربست شبکه اجتماعی مجازی و رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی انجام گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر راهبرد اصلی، کمی، از نظر راهکار اجرایی، میدانی و از نظر تکنیک تحلیلی، توصیفی- پس رویدادی بود. جامعه آماری را دانشجویان تحصیلات تکمیلی کاربر شبکه اجتماعی تلگرام در دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1395-1396 تشکیل میداد. روش نمونهگیری از نوع اتفاقی (در دسترس) بود. حجم نمونه با توجه به مدل کرجسی- مورگان و با در نظر گرفتن خطای 05/0 =α، 210 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کاربست شبکههای اجتماعی مجازی (با پایایی 70/0 =α)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) (با پایایی 93/0 = α) و پرسشنامه تسهیم دانش بهلول (1392) (با پایایی 93/0 = α) استفاده شد. روایی ابزارها با نظر اساتید علوم تربیتی و روانشناسی تأیید گردید. داده ها با استفاده از دو نرم افزار Spss vs. 22 و lisrel. 8.50و با روش مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مناسب و مطلوبی برخوردار است (٩٦/٢= ،x2/df، 93/0= GFI، 92/0= AGFI، 91/0= CFI، 93/0= NFI، 081/0= RMSEA) و مؤلفه کاربست شبکه اجتماعی مجازی به صورت مستقیم و غیر مستقیم از طریق مؤلفه سرمایه اجتماعی بر رفتارهای تسهیم دانش در فضای مجازی تاثیر معنیدار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری: شبکه اجتماعی تلگرام با اتکا به ظرفیت فرامتنی خود در ارتباطهایی که شکل داده است باعث توسعه رفتار اشتراک گذاری دانش کاربران در فضای مجازی شده است. بنابراین آموزش و نظارت کارشناسانه و مستمر بر فضای این شبکهها و برنامهریزی برای آینده میتواند پیشنهادی اساسی برای دستاندرکاران حوزه مجازی باشد.
عسگر اکبری، فاطمه نوشین فرد، نجلا حریری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش فرآیندی است که سازمانها را در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات و مهارتهای ساختارنیافته یاری میرساند. امروزه این تجربه در برخی از سازمانها دربارۀ مدیریت دانش به شکست انجامیده است. کتابخانههای دانشگاهی نیز به مثابه سازمان تابع شرایط مشابه میباشند. از اینرو هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مقایسه موانع جریان دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی میباشد.
روششناسی: روش پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. دادهها با استفاده از پرسشنامه از مدیران 120 کتابخانه مرکزی دانشگاهها جمعآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی ساده استفاده شده است.
یافتهها: ابعاد منبع دانش و عوامل فنی و تکنولوژیکی دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی دارای تفاوت معناداری بود بدین معنی که شرایط کتابخانههای دانشگاههای دولتی بهتر است. در مقایسه نتایج کانالهای ارتباطی، عوامل مدیریت و عوامل فردی تفاوت معناداری مشاهده شد، اگرچه موانع مدیریتی در هر دو گروه مشهود بود. در بخش مقایسه فرایندهای مدیریت دانش، در فرایند دسترسی و بهاشتراکگذاری دانش، کتابخانههای دانشگاههای دولتی عملکرد بهتری نسبت به کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی دارند، اما در فرایندهای خلق، شناسایی، جمع آوری، مرور و بهکارگیری دانش کتابخانههای دانشگاههای دولتی با کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی تفاوت چندانی ندارند.
نتیجهگیری: نظر به نقش و جایگاه کتابخانهها، به ویژه کتابخانههای دانشگاهی در فرایند مدیریت دانش، جهت رفع چالش موانع، بهبود و ارتقاء وضعیت جاری آنها، باید مدیریت کتابخانهها کارآمد شود، اهداف مدون و راهبردی تعریف و عملیاتی گردد، به کارکنان به عنوان ارکان اصلی مدیران دانشی توجه شود و از ابزار فناوری اطلاعات، به نحو احسن استفاده شود.
فریبرز فروتن، دکتر حمید رضا جمالی مهموئی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی نیازها و اعمال اطلاعاتی عشایرکوچ نشین طایفه بابادی انجام گرفته است.
روش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق قومنگاری که شیوه و روش مطالعات مردم شناسی است انجام شده است و از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته با بیست نفر از عشایر برای گردآوری دادهها استفاده شده است.
یافته ها: شیوه زندگی به نحو چشمگیری فرایند اطلاعیابی و کسب اطلاعات عشایر را هدایت و کنترل میکند. عشایر منابع غیررسمی اطلاعات را به منابع رسمی ترجیح میدهند و استفاده از مجراهای رسمی در اولویت بسیار پایین قرار دارد. عشایر بیش از همه نیازمند اطلاعات واقعی برای رفع مشکلات زندگی روزمره خویش در زمینه اموری مثل بهداشت و دامداری هستند. اغلب عشایر برای کسب اطلاعات اولیه در یک موضوع خاص، به شیوه شفاهی و عمدتاً تعامل با دیگران متوسل میشوند و ارتباط با دوستان، خویشاوندان، و ریش سفید و کدخدای محله در زمره این موارد هستند. کدخدا و بزرگان نقش مهمی به عنوان منابع اطلاعاتی دارند و ملاک اعتماد عشایر به افراد به عنوان منابع اطلاعاتی تا حدی مبتنی بر شناخت آنها از افراد است.
نتیجه گیری: عشایر به دلیل محدودیت در دسترسی به منابع اطلاعاتی رسمی (مثل منابع مکتوب و کتابخانه و غیره) هنوز تا حد زیادی مبتنی بر فرهنگ شفاهی و ارتباطات فردی هستند و نیاز است تا برنامه درستی برای رفع نیازهای آنها از طریق خدمات اطلاعاتی رسمی صورت گیرد و مشکلات دسترسی آنها به اطلاعات رفع شود.
زاهد بیگدلی، آتوسا کوچک،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: همگام با روند تغییر پارادیم در حوزهی اطلاعیابی از رویکرد نظاممدار به کاربرمدار طراحی نظامهایی برای پیشبرد اهداف اطلاعیابی ضروری به نظر میرسد. موفقیت این حوزه مستلزم تعامل متقابل کاربران با نظام و ایجاد رابطه بین اطلاعیابی و بازیابی اطلاعات است. با ورود فناوریهای جدید به حوزهی اطلاعیابی مدلهایی ابداع شدند که روند جستجوی اطلاعات را به عنوان فعالیتی پویا ارائه میدهند و چگونگی رفع نیاز اطلاعاتی کاربر را توصیف میکنند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی فرآیند جستجوی اطلاعات دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده مهندسی علوم آبِ دانشگاه شهید چمران در اینترنت و مقایسهی رفتاراطلاعیابی آنها با مدل "فرآیند جستجوی اطلاعات" کولثاو صورت گرفت.
روش پژوهش: نوع پژوهش حاضرکاربردی و روش پژوهش، پیمایشی توصیفی بودهاست . جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان کارشناسی دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران به تعداد 204 نفر بوده که با استفاده از نمونهگیری تصادفی، تعداد نمونهها 102 نفر (51 نفر از دانشجویان سال اول و 51 نفر از دانشجویان سال آخر) تعیین و پرسشنامهها میان آنها توزیع گردید.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که از میان مراحل مدل کولثاو، دو مرحله "شروع " و "انتخاب"، توسط دانشجویان ورودی سال اول و آخر نادیده گرفته شدهاند و چهار مرحلهی "کاوش"، "فرمول بندی"، " گردآوری" و "ارائه" در اولویت استفاده اعضاء نمونه قرار داشته و مراحل " کاوش" و "گردآوری"، بهترین مراحلی است که کتابداران میتوانند در فرایند جستجو مداخله نمایند. همچنین تحلیل داده ها آشکار کرد که دانشجویان از "پایگاههایاطلاعاتی"، موتورکاوش و راهنمای موضوعی به یک اندازه استفاده میکنند و همچنین از دو ابزار جستجو نظیر" عنوان" و "عملگر NOT"، نسبت به سایر ابزارهای جستجو، استفاده بیشتری به عمل می آورند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که الگوی مورد استفاده دانشجویان، برخلاف تعداد و ترتیب مدل کولثاو، از یک فرایند 4 مرحلهای تشکیل شده است. در نهایت با استناد به نتایج تحقیق حاصل از مقایسهی دو گروه نمونه، الگوی جدید جستجوی اینترنتی دانشجویان، شناسایی و پیشنهاد گردید.
محمد حسن زاده، سیده سمیه احمدی، فاطمه زندیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ترسیم ساختار مفهومی علم اطلاعات و دانششناسی و تکامل آن همراه با بررسی دامنه موضوعی مجلات براساس چکیده 6830 مقاله در ده مجله هسته در گزارش جیسیآر 2013 طی ده سال (2004-2013) صورت گرفت.
روش شناسی: در این پژوهش تحلیل همواژگانی و تحلیل تناظر 150 واژه منتخب براساس وزن tf-idf، بعد از استخراج به صورت پارامتریک انجام شد. بدین منظور از شاخص کسینوس تتا و قرابت مرتبه ثانویه جهت خوشهبندی سلسلهمراتبی براساس الگوریتم average-linkage استفاده گردید.
یافته ها: یافتههای حاصل از تحلیل همرخدادی 3 خوشه بالغ و 1 خوشه نابالغ در ارتباط با خوشه دوم را نشان داد. بررسی دامنه موضوعی مجلات نیز چهار خوشه و سیر تاریخی مفاهیم دو خوشه با حرکت پادساعتگرد را نشان می دهد.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل نشان داد تمامی خوشهها به جز یک خوشه منفک از خوشه دوم از حالت پایدار و بلوغ مفهومی برخوردار بوده و در عین داشتن مفاهیم ثابت با تحولات تکنولوژی دچار یک دگردیسی مفهومی نیز شدهاند.
صالح رحیمی، مریم فیضی، سید مهدی حسینی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش کتابخانههای عمومی و دانشگاهی در اشاعه اطلاعات سلامت به اعضا و مقایسه بین این دو نوع کتابخانه با یکدیگر است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی انجام گرفته است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 379 نفر تعیین شد و با روش نمونهگیری سهمیهای، پرسشنامهها توزیع گردید. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام گرفت، و از آزمونهای توصیفی و استنباطی جهت تحلیل دادهها استفاده شده است.
یافتهها: یافتهها نشان داد که با توجه به میانگین نمره مؤلفههای مورد آزمون، دریافت اطلاعات سلامت در کتابخانهها نتایج قابل قبول و خوبی برای کاربران داشته است. همچنین از نظر مقایسه بین کتابخانه عمومی و دانشگاهی و مؤلفههای اطلاعات سلامت از بین 5 مؤلفه (نقش کتابخانه، نتایج حاصل از دریافت اطلاعات سلامت، میزان مفید بودن، استفاده از منابع و موانع دسترسی)، از نظر مؤلفهی موانع دسترسی به اطلاعات سلامت در کتابخانه بین کتابخانههای عمومی و دانشگاهی تفاوت معناداری وجود دارد. اما، 4 مؤلفه دیگر، تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین، بین جنسیت، سن، تحصیلات و شغل و استفاده از اطلاعات سلامت در کتابخانه رابطه معناداری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: کتابخانه نقش بسزایی در اشاعه اطلاعات سلامت دارد، اما به دلایلی از جمله آگاهی نداشتن کاربران از منابع اطلاعات سلامت موجود در کتابخانه و برخی موانع دسترسی به این منابع، بسیاری از کاربران از منابع اطلاعات سلامت کتابخانه استفاده نمیکنند. در نهایت، پیشنهاداتی با توجه به نتایج پژوهش برای بهبود نقش کتابخانه و استفاده بیشتر کاربران ارائه شده است.
هادی هراتی، فاطمه نوشین فرد، علیرضا اسفندیاری مقدم، فهیمه بابالحوائجی، نجلا حریری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش، سنجش عوامل مؤثر بر رفتار استفاده برنامهریزی نشده کاربران از منابع و خدمات کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی دانشگاهی است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر بهلحاظ هدف از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان عضو کتابخانههای مرکزی دانشگاههای فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، تبریز، شیراز و پردیس دانشگاه تهران بودند که پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم جامعه و در داخل هر طبقه بهصورت تصادفی، تعداد 700 پرسشنامه توزیع و 654 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار لیزرل استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، عوامل محیطی و عوامل مرتبط با فناوری از طریق عامل موقعیتی زمان بر بروز رفتار برنامهریزی نشده دانشجویان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی تاثیرگذار هستند. همچنین منابع اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تاثیر معناداری بر بروز این نوع از رفتارها ندارند.
نتیجهگیری: کتابخانهها باید بهمنظور استفاده بهینه و مؤثر از منابع و خدمات خود به عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشده مراجعان به خصوص عواملی که تاثیر آنها اثبات شد، از جمله «عوامل محیطی»، «عوامل مرتبط با فناوری» و «زمان دردسترس» توجه ویژهای داشته باشند. نتیجه توجه به این عوامل، استفاده بیشتر از منابع و خدمات کتابخانهها، جذب مخاطب و افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی مراجعان خواهد بود.
محسن نوکاریزی، سوده شعاعی، حسن بهزادی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف: در این مقاله به شناسایی راهبردهای جستجوی کاربران و میزان استفاده آنها از راهبردهای جستجو درمحیط وب پرداخته شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیهی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد بود که در نیمسال اول در این دانشگاه به تحصیل اشتغال داشتند؛ از بین آنها، تعداد 95 نفر به شیوه تصادفی طبقهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار فایلهای ثبت رخداد بهره گرفته شد.
یافتهها: در این پژوهش 12 راهبرد در 5 دسته کلی مشاهده شد. راهبرد ارزیابی تکرارشونده در زبانهای دیگر، شکل جدیدی از راهبرد ارزیابی نتایج بود. از میان راهبردهای جستجو نیز دسته راهبردهای آغاز جستجو با مجموع 397 تکرار، بیشترین استفاده را داشت و دسته راهبردهای ارزیابی نتایج جستجو با 321 تکرار در جایگاه دوم قرار گرفت. همچنین، دسته راهبردهای دسترسی چندگانه همزمان به منابع با 77 بار تکرار کمترین راهبردهای مورد استفاده بود، اما بهطور خاص راهبرد اکتشاف تکرارشونده با 21 بار تکرار کمکاربردترین راهبرد مورد استفاده بود. بررسی همبستگی بین راهبردها نیز نشان داد برخی از ضرایب همبستگی پیرسون معنیدار بود و برخی دیگر معنیدار نبود. از بین ضرایب همبستگی معنیدار، بیشترین رابطه بین متغیرهای راهبرد ارزیابی نتایج جستجو و راهبرد آغاز جستجو با میزان ضریب همبستگی 591/0 بود.
نتیجه: نتایج نشان داد دانشجویان بیشتر از راهبردهای سنتی و سادهای چون تدوین عبارت جستجو و ارزیابی تکرارشونده نتایج استفاده میکردند و کمتر به راهبردهای پیچیدهتر میپرداختند. همین امر لزوم آموزش راهبردها به دانشجویان را نشان میدهد.
فاطمه نویدی، محمد حسن زاده، یزدان منصوریان،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
زمینه و هدف. با توجه به نقش اساسی مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور و با در نظر گرفتن ممیزی دانش به عنوان مهمترین گام تأمین، نگهداری و به هنگام سازی محتوای نظامهای مدیریت دانش؛ هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل مناسب ممیزی دانش با توجه به نیازها، الزامات و مؤلفه های ممیزی دانش در این نوع سازمانهاست.
روش. پژوهش حاضر، پژوهشی کاربردی با رویکردی آمیخته (کمّی و کیفی) است که به روش مطالعه اسنادی، مطالعه اکتشافی، پیمایش، و تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل مضمون به ارائه یک مدل ممیزی دانش وزن دهی شده بر اساس الزامات سازمانهای پروژه محور پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش به منظور گردآوری داده های کیفی شامل 13 نفر از خبرگان حوزه مدیریت دانش و جامعه آماری داده های کمی شامل 220 نفر از مدیران پروژه، کنترل پروژه و مدیریت دانش چهار پژوهشگاه پروژه محور شامل پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، پژوهشگاه صنعت نفت، پژوهشگاه نیرو و پژوهشگاه فضایی ایران بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند.
یافته ها. پنج مؤلفه ممیزی دانش شناسایی شده شامل تحلیل نیاز دانش، تحلیل موجودی دانش، ارزش گذاری دانش، تحلیل جریان دانش و تحلیل کاربست دانش، سازه نهایی مدل ممیزی دانش در سازمانهای پروژه محور را شکل می دهند که در این بین، مؤلفه ارزش گذاری دانش با بار عاملی 0.90 از بیشترین اهمیت برخوردار است.
نتیجه گیری. 5 مؤلفه و 54 زیرمؤلفه ممیزی دانش به دست آمده در این پژوهش دارای بار عاملی خیلی مطلوب بوده و در مدل ممیزی دانش در سازمانهای پروژه محور تأثیرگذار هستند و مدل نهایی ارائه شده از برازندگی خوبی برخوردار است.
سعید ملک محمدی، محسن زین العابدینی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش، شناسایی دیدگاه دانشجویان موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان نسبت به مهارتهای ارتباط غیرکلامی کتابداران و نقش آن در جذب مخاطب است.
روش: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی بوده و ابزار مورد مطالعه، پرسشنامه محقق ساختهای بود که مهارتهای ارتباط غیر کلامی را در پنج بعد و در قالب 39 گویه و میزان رضایت از عملکرد کتابداران را در قالب یک سؤال مورد بررسی قرار میداد. جامعه آماری پژوهش، شامل 3500 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی بوده که در نیمسال دوم 1396 - 1395 مشغول به تحصیل بودند. از جامعه پژوهش نمونهگیری شده و بر اساس جدول مورگان 346 نفر مورد مطالعه قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: از دیدگاه دانشجویان نمره مهارتهای ارتباط غیرکلامی کتابداران به طور کلی471/. ±58/4 بود. بیشترین میانگین مربوط به حالت چهره 307 /. ± 70/4 و حالات و اشارهها 468 /. ± 64/4 نشان داده شد. همچنین میانگین نمره رضایت دانشجو از کتابدار 474 /. ± 68/4 بود.
اصالت/ارزش: در زمینه مهارتهای ارتباط غیرکلامی به صورت عمومی پژوهشهای زیادی انجام گرفته اما در ارتباط با مهارتهای ارتباط غیرکلامی کتابداران با توجه به اهمیت آن در کتابخانه به عنوان محیطی ساکت، پژوهشهای کمی موجود است. از سوی دیگر، در محیطهای دانشجویی و آموزشی که کتابداران با قشر جوان در ارتباط هستند، مهارتهای ارتباط غیرکلامی میتواند از بسیاری برخوردهای غیرمفید جلوگیری به عمل آورد.
سیدمهدی حسینی، فرامرز سهیلی، محمد زارعی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: علم حاصل تفکر جمعی، اشتراک یافتهها، استفاده و نقد در فضاهای جمعی است. همچنین، پژوهشگران با استفاده از بسترهای ارتباطی به اشتراک یافتههای علمی میپردازند. به همین دلیل بسترهای ارتباطی نقش مهمی در توسعه علم دارند. با ایجاد فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی، مجلات علمی در تسهیل ارتباط علمی رسمی بین پژوهشگران جایگاه قابلتوجهی یافته است. باوجود استفاده همهگیر و گسترده پژوهشگران از مجلات الکترونیکی، هنوز نقش آنها در فرایند ارتباط علمی موردبررسی علمی قرار نگرفته است. این پژوهش باهدف بررسی نقش مجلات الکترونیکی در بهبود مراحل فرایند ارتباط علمی اعضای هیئتعلمی اجرا شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه اجرا شد. تعداد 340 نفر عضو هیئتعلمی دانشگاه کردستان جامعه این پژوهش را تشکیل داد. 181 نفر نمونه بهصورت تصادفی و به نسبت جمعیت دانشکدهها و گروهها انتخاب شدند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری استفاده شد.
یافتهها: مدلهای پیشین فرایند ارتباط علمی بررسی و دو مرحله به فرایند چهار مرحلهای هارمز و ثورین اضافه شد. به باور نمونه موردمطالعه، محیط مجلات الکترونیکی در بهبود همه مراحل ششگانه فرایند ارتباط علمی نقش دارند. متغیرهای جمعیتشناختی بر تصمیمگیری تأثیر نداشت.
نتیجهگیری: بهطورکلی تحلیل دادههای بهدستآمده از پرسشنامه بیانگر آن است که سامانه مجلات الکترونیکی در بهبود فرایند ارتباط علمی نقش مؤثر دارند. همچنین، شش مرحله فرایند ارتباط علمی که برای اولین بار بررسی گردید سازه مفهومی ارتباط علمی را پیشبینی میکنند. علاوه بر آن متغیرهای جمعیتشناختی (مانند سابقه اشتغال) در نظرسنجی نقش مجلات الکترونیکی در ارتباط علمی اثرمعنیدار ندارند.
محسن نوکاریزی، علی اکبری، رضا رستمی، علی مقیمی،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد تحت تأثیر عوامل مختلف، از شیوهها و روشهای گوناگون برای کسب اطلاعات بهره میجویند و رفتارهای اطلاعیابی متفاوتی را از خود بروز میدهند. این رفتارها در قالب الگوها و مدلهای اطلاعیابی از طرف صاحبنظران علم اطلاعات در چند دهه اخیر، مطرحشده است که میتوانند در حوزههای مختلفی مورداستفاده قرار گیرند. یکی از این حوزهها که تقریباً تمامی افراد بهصورت مستقیم و غیرمستقیم با آن درگیر هستند، حوزه درمان و پزشکی است.
روش پژوهش: این مقاله با روش شبهآزمایشی به واکاوی رفتار اطلاعیابی درمانگران حوزه سلامت روان در فراگرد تشخیص و درمان اختلالات روانی بر پایه مدل فراگرد جستوجوی اطلاعات کولثاو پرداخته است. جامعه این پژوهش را روانشناسان و روانپزشکان با بیش از دو سال سابقه درمان تشکیل میدهند. نمونه انتخابی از این گروه نیز شامل 30 نفر از درمانگرانی است که بهروش نمونهگیری ساده در جریان یک مسابقه با عنوان درمانگر برتر از طریق فراخوان عمومی وارد شدند.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که توالی حرکت درمانگران مطابق نظر کولثاو بوده و آنها حرکتی تکرارشونده را در فرایند تشخیص و درمان انجام میدهند اما میزان حضور درمانگران (زمان سپریشده) در مراحل مختلف با مدل مدنظر کولثاو متفاوت است. همچنین یافتهها نشان داد متغیرهایی مانند سابقه درمان، رشته تحصیلی، و جنسیت میتواند در رفتار اطلاعیابی درمانگران اثرگذار باشند. از طرفی وجود رابطه بین رفتار اطلاعیابی درمانگران و متغیرهایی مانند سواد اطلاعاتی، اضطراب حالت و صفت، دانش تخصصی و ارزیابی درمانگران از خود، معنادار ارزیابی شد.
نتیجهگیری: رفتار اطلاعاتی که یک متخصص درمان در فراگرد درمانی خود انجام میدهد، را میتوان با توجه به مدل کولثاو تحلیل کرد.
بهزاد دهواری، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر حسن محمودی توپکانلو،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حوزه طب بومی یکی از حوزههای دانش بومی است. تمایل مردم بومی به بهرهگیری از دانش طب بومی در تشخیص و درمان بیماریها، مدیریت دانش طب بومی در این منطقه و توجه به این موضوع را دو چندان کرده است. در این راستا پژوهش حاضر در صدد است تا با شناسایی مولفههای دانش بومی در منطقه مکران با تأکید بر طب بومی، الگوی مناسبی را برای مدیریت آن ارائه دهد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و صاحبنظران آشنا با دانش بومی منطقه مکران بودند که اعضای نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمساختار یافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 12 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافتهها: برپایه تحلیل دادههای کیفی تعداد 175 کد اولیه به دست آمد. 55 کد بیانگر حوزههای مختلف دانش بومی بودند که در قالب 5 مقوله فرعی صنایع دستی، ماهیگیری، دامداری، کشاورزی و طب بومی و 2 مقوله اصلی دانش غیرپزشکی و دانش پزشکی دستهبندی شدند. 78 کد معرف حوزههای مختلف دانش طب بومی بودند که در قالب 6 مقوله فرعی نبض شناسی، رنگ چهره، رنگ ادرار و مدفوع، دارو درمانی، دعا درمانی، جراحی و معالجه سنتی و سپس 2 مقوله اصلی تشخیص سنتی و درمان سنتی قرار گرفتند. در نهایت 42 کد اولیه مرتبط با مولفههای مدل مدیریت دانش طب بومی نیز در قالب 14 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی تولید دانش،کسب دانش، توسعه و تسهیم دانش، انتقال دانش، و ثبت و ضبط دانش قرار گرفتند که ابعاد الگوی مدیریت دانش طب بومی منطقه مکران را نشان میدهند.
نتیجهگیری: باتوجه به ظرفیت بسیار بالای منطقه مکران در حوزه دانش طب بومی پژوهش حاضر با شناسایی مولفههای مختلف این دانش و ارائه الگویی برای مدیریت آن، زمینه مدیریت کارآمدتر این دانش را فراهم نموده است. افزون بر آن این پژوهش میتواند مبنایی برای انجام پژوهشهای بیشتر در این حوزه باشد.
منصور ترکیان تبار، زهرا ارزانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی مهارتهای شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 1105 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر اساس فرمول کوکران 286 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. پس از توزیع پرسشنامه ها تعداد 276 پرسشنامه دریافت شد که داده های همین تعداد پرسشنامه استخراج و با استفاده از نرم افزار آماریSPSS20 تجزیه و تحلیل گردید. در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که مهارت شناخت، ترکیب و استفاده از اطلاعات در بین دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دورود بالاتر از حد متوسط است.
نتیجهگیری: براساس نتایج این پژوهش و دیگر پژوهشهای انجام شده در رابطه با سواد اطلاعاتی دانشجویان میتوان نتیجه گرفت که دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی باید توجه ویژه ای به سواد اطلاعاتی دانشجویان داشته باشند و زمینه را برای ارتقاء آن فراهم سازند
علی جلالی دیزجی، عرفات لطفی، گلنسا گلینی مقدم،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش به بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان و ارتباط آن با محیطهای اطلاعاتی مورد استفادهی آنها میپردازد.
روش پژوهش: پژوهش پیمایشی و از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعهی آماری 1977 نفر دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه کردستان است و حجم نمونه 321 نفر است که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از پرسشنامهای شامل دو بخش برای شناسایی انواع محیطهای اطلاعاتی و مهارتهای سواد اطلاعاتی دانشجویان مورد مطالعه گردآوری شده است و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شده است.
یافتهها: سواد اطلاعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه کردستان در همه مهارتهای سواد اطلاعاتی بالاتر از متوسط بوده و مطلوب است. بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق نشان میدهد که بین محیطهای اطلاعاتی دانشگاهی و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و قوی وجود دارد. همبستگی بین محیطهای اطلاعاتی علمی با سواد اطلاعاتی مثبت و مطلوب و بین محیطهای اطلاعات عمومی و مهارتهای سواد اطلاعاتی مثبت و متوسط است. بین مهارت اول و دوم سواد اطلاعاتی با محیطهای اطلاعاتی، رابطهای منفی و معکوس؛ بین مهارت سوم و چهارم با محیطها رابطهای مثبت و مستقیم بوده و رابطهی بین مهارت پنجم با محیطهای اطلاعاتی منفی و معکوس اما معنادار نیست. بنابراین بین سه بعد نیازهای اطلاعاتی، اولویت با نیازهای اطلاعاتی دانشگاهی و سپس علمی است اما نسبت به نیازهای اطلاعاتی عمومی غفلت و کوتاهی شده است.
نتیجهگیری: مقاله به دلیل شناسایی سواد اطلاعاتی و فایدهاش در شناخت رابطه سواد اطلاعاتی و محیطهای اطلاعاتی جامعه پژوهش و برنامهریزی مربوط ارزشمند است.
روح الله تولّایی، نوید نظافتی، محمّدمیلاد احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دانش برای بقا و موفقیت هر سازمانی ضروری است. با توجه به اینکه این افراد هستند که دانشی را ایجاد، تسهیم و استفاده میکنند، یک سازمان نمیتواند به طور موثر از دانش بهرهبرداری کند مگر آنکه کارکنان سازمان تمایل داشته باشند دانش خود را به اشتراک گذارده و دانش دیگران را جذب کنند. از سوی دیگر، بازیکاری ناظر به ترکیب کردن مکانیزمهای متداول در بازیها، با فضای کار، به منظور جذابتر کردن کارهای معمول و جهت دادن به رفتارهای انسانی در راستای اهداف سیستم میباشد. بازی کاری استفاده از اجزای بازی در مسائلی به جز بازی است و بر استفاده از مقوله سرگرمی و لذتبخش بودن در کارها تأکید میکند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریهپردازی دادهبنیاد، ضمن مطالعه و شناخت بازیکاری، بررسی ابعاد آن، مکانیزمها، دینامیکها و...، رهیافتی جهت شناخت نقش بازیکاری و بهکارگیری آن در راستای تسهیم و انتشار دانش ارائه گردد.
روش پژوهش: نظریهسازی دادهبنیاد یک روش شناسایی استقرایی کشف نظریه است که این امکان را برای پژوهشگر فراهم میآورد تا گزارشی نظری از ویژگیهای عمومی موضوع، پرورش دهد، درحالیکه به طور همزمان پایه این گزارش را در مشاهدات تجربی دادهها محکم میسازد. با روش نمونهگیری هدفمند، دادههای پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق اصول تحلیل دادهها و مبانی کدگذاری، تحلیل شدهاند.
یافتهها: در این پژوهش پس از تدوین مراحل نظریهپردازی دادهبنیاد و انواع کدگذاری دادهها، در پایان، نظریهای به همراه مدلسازی بصری ارائه و ارزیابی شده است.
نتیجهگیری: ابعاد چارچوب ارائه شده شامل «بستر سازمانی»، «ابعاد مرتبط با بازی» و «سایر شاخصهای اثرگذار بر بازیکاریِ تسهیم دانش» میباشد. هر یک از ابعاد مذکور، مشتمل بر مؤلفههایی خُردتر بوده که در تشریح مدل بیان شده است؛ مثلاً «بستر سازمانی» شامل درآمدها، هزینهها، پلتفرم و... و «ابعاد بازیگونه» شامل مکانیزمها، دینامیکها و زیباییشناختی بازی است.
سکینه جعفریان، ناهید اوجاقی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف فناوریهای نوین به ویژه اینترنت روشهای جستجو و بازیابی اطلاعات را در شیوههای مختلف پژوهش، از جمله پژوهش کیفی متحول ساختهاست. در چنین شرایطی آشنایی جستجو گران و پژوهشگران با مهارتهای جستجو اهمیت زیادی دارد. مهارتهای جستجو این امکان را به پژوهشگران می دهد که با خودکارآمدی بالاتری به جستجو و پژوهش بپردازند. بر این اساس هدف این پژوهش بررسی نقش پیشبین مهارت جستجوی برخط در تبیین خود کارآمدی در پژوهش کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی پیام نور است.
روش روش این پژوهش، توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور آذربایجانشرقی است که تعدادشان 277 نفر میباشند و نمونه آماری به صورت تصادفی 159 نفر برآورد شده است. برای جمعآوری دادهها، از پرسشنامههای مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی استفاده شد، برای تحلیل دادهها از روش رگرسیون استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین مهارت جستجوی برخط و خود کارآمدی در پژوهش کیفی رابطه وجود دارد؛ نتایج ضریب رگرسیون نشان داد که مهارت جستجوی برخط قادر به پیش بینی خودکارآمدی در پژوهشی کیفی در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش میتوان گفت، اهمیت دادن به مهارتهای چستجوی بر خط و آموزش آنها میتواند منجر به افزایش خودکارآمدی پژوهش کیفی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه پیام نور گردد.
خانم سهیلا خوئینی، دکتر نادر نقشینه،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: یادگیری الکترونیکی یکی از مهمترین مباحث محیطهای آموزشی در عصر حاضر است و دانشجویان به عنوان یکی از مهمترین عناصر یادگیری الکترونیکی نقش محوری را برای پذیرش و به کارگیری موثر سیستمهای مدیریت یادگیری الکترونیکی دارند به طوری که اطلاع از نگرش و مدل ذهنی آنان جهت اجرای موفقیت آمیز چنین روشی ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر مطالعه میزان مطابقت مدل ذهنی دانشجویان با ساختار سیستم مدیریت یادگیری دانشگاه تهران با استفاده از روش کارت سورتینگ است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با ابزار کارت سورتینگ و مصاحبه انجام شد و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار Usabilitest و آمار توصیفی، ماتریس فاصله، خوشهبندی سلسله مراتبی استفاده شد و نمونه آماری پژوهش 15 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دوره حضوری دانشگاه تهران بودند که (نیمسال دوم سال تحصیلی 1398-1399) با سیستم مدیریت یادگیری (مودل) در تعامل بودند.
یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که از 42 کارت مورد بررسی، جایگاه و دسته بندی 36 کارت (85%) در سیستم مدیریت یادگیری با مدل ذهنی شرکت کنندگان انطباق کامل داشت و تنها در خصوص بعضی موارد مانند بخش «راهنما» و «درسهای اخیر مراجعه شده» کاربران مطابق مدل ذهنی خود انتظار قرارگیری آنها را در دستههای دیگر داشتند. و همچنین در خصوص برچسبگذاری ها؛ 66 درصد از کاربران برچسب تنظمیات را مناسبتر از ترجیحات دانستهاند و کارکرد بعضی مانند «مدیریت مدالها»، «ترجیحات مدالها» برای آن ها ابهام داشت و همچنین دسته بندی ارائه شده در سه بخش «پروفایل کاربری»، «دسترسی سریع» و «درسهای من» مورد تایید کاربران قرار گرفت .
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که میزان انطباق مدل ذهنی دانشجویان با ساختار سیستم مدیریت یادگیری دانشگاه تهران در حد مطلوب قرار دارد.