جستجو در مقالات منتشر شده


89 نتیجه برای دانش

زهرا پورپیر، محمد رضا کیانی، محمد علی رستمی نژاد، سید ابراهیم حسینی زارگز،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: کووید 19 یک بیماری تنفسی واگیردار است که مانند سایر بیماری­های واگیردار، سلامت افراد را تحت‌تأثیر قرار داده است. رسانه ­های اجتماعی به‌عنوان یک منبع مهم برای کسب اطلاعات سلامت، سهم عمده­ای را در زمینه رفع نیاز اطلاعاتی در مورد کووید 19 به خود اختصاص داده­اند. نقش رفتار اطلاع­یابی سلامت افراد در مدیریت و کنترل بیماری حائز اهمیت است و در روند سلامت جامعه در آینده نیز تأثیرگذار است. بر همین اساس کشف رفتار اطلاع­ یابی سلامت دانشجویان دانشگاه بیرجند در رسانه­ های اجتماعی در طی همه­گیری کووید 19 هدف اصلی پژوهش حاضر قرار گرفت.
روش‌ پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه بیرجند در زمان انجام مطالعه بودند. نمونه­گیری بر اساس نمونه­گیری تصادفی طبقه‌بندی نسبتی انجام گرفت (370 نفر). ابزار پژوهش پرسش‌نامه محقق ساخته بود. روایی پرسش‌نامه با استفاده از نظرات صاحب‌نظران و متخصصان علم اطلاعات و دانش‌شناسی و علوم پزشکی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ سنجیده شد (0/897).
یافته‌ها: یافته­ های پژوهش نشان داد دانشجویان بیش­تر از موتورهای جستجو، شبکه­ های اجتماعی خارجی و رسانه ­های خبری برای کسب اطلاعات در مورد کووید 19 تا منابع معتبری مانند وب­سایت­ های رسمی تخصصی پزشکی استفاده می­ کردند. در این میان تلگرام و اینستاگرام بیش­ترین کاربرد را داشتند. آنان بیش از کسب اطلاعات در مورد روش ­های درمانی به اخبار مرتبط با کووید 19 و رفتارهای پیشگیرانه توجه داشتند. میزان پیامدهای منفی و مثبت کسب اطلاعات در مورد این بیماری بر روی دانشجویان کم­تر از حد انتظار بود و در بین مؤلفه‌های رفتار اطلاع­ یابی، کم­ترین توجه را به‌ اشتراک‌گذاری اطلاعات داشتند. در زمینه ابعاد مرتبط با کووید 19 بیش­ترین توجه آن­ها به بُعد آموزشی و کم­ترین توجه آن­ها به بُعد سیاسی بود.
نتیجه‌گیری: بر اساس بررسی ­های پژوهشگر مطالعه ­ای در زمینه رفتار اطلاع ­یابی سلامت به طور خاص در رسانه­ ها و شبکه­ های اجتماعی در دوران کووید 19 نیافت؛ بنابراین پژوهش از نظر روش­ شناسی، رویکرد موضوعی و پژوهشی و بافت موردمطالعه حداقل در سطح ملی بدیع است.

فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ، لیلا طالب زاده شوشتری،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: رسانه‌های اجتماعی و مباحث روان‌شناختی مرتبط با آن امروزه توجه روزافزونی را به خود جلب کرده‌اند و موضوع موردمطالعه بسیاری از پژوهش‌ها در این حوزه قرارگرفته‌اند. در این میان اینستاگرام به دلیل قابلیت‌های فراوان و توجه ویژه جوانان به این پلتفرم در این پژوهش موردمطالعه قرار گرفت. بررسی نقش تصویر بدن دانشجویان در استفاده از اینستاگرام، هدف پژوهش حاضر بود.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسش‌نامه‌های «تصویر بدن» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونه‌ای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند به روش نمونه‌گیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد.
یافته‌های پژوهش: دانشجویان بیش از حد متوسط از اینستاگرام استفاده می‌کردند و از تصویر بدن خود رضایت نسبی داشتند. یافته‌ها نشان داد هر چه نارضایتی ظاهری و تداخل عملکردی پاسخگویان (به‌عنوان مؤلفه‌های تصویر بدن) بالاتر بود، میزان استفاده دانشجویان از اینستاگرام بیشتر بود.
نتیجه‌گیری: پژوهش‌های قبلی نشان داده بودند که استفاده از اینستاگرام با طیف وسیعی از مسائل روان‌شناختی به‌ویژه در جوانان مرتبط است و این پژوهش نیز نشان داد که تصویر بدن کاربران با استفاده از اینستاگرام کاملاً ارتباط دارد. از بین دو مؤلفه تصویر بدن، تداخل عملکردی (تداخل اضطراب از ظاهر در عملکرد اجتماعی) پیش‌بینی‌کننده قوی‌تری نسبت به نارضایتی ظاهری برای استفاده از اینستاگرام بود. به عبارتی مباحث اجتماعی در این میان از اهمیت بیشتری نسبت به مسائل فردی برخوردار بودند. نتایج این پژوهش می‌تواند برای مدیران و تصمیم‌گیران در زمینه رسانه‌های اجتماعی و تحلیل‌گران موضوعات مرتبط با جوانان به‌ویژه در ارتباط با رسانه‌های اجتماعی مبتنی بر تصویر و ویدئو مفید باشد.

 

عاطفه حشمت زاده، حمیدرضا عامل اردستانی، فرشید اصلانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: معاونت بهداشتی نقش پایه در ارایه خدمات اولیه و تا حدی خدمات ثانویـه در نظـام سـلامت ایران دارد و کارکنان در حوزه معاونت بهداشتی به منظور حفظ و ارتقای سلامت جامعه وظایف مهم و خطیری دارند .از آنجا که بهبود عملکرد معاونت های بهداشتی می‌تواند در نهایت منجر به ارتقای شاخص‌های بهداشتی شود، بر همـین اساس هـدف اصـلی پـژوهش حاضـر این است که، نقش بدبینی در عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان را با توجه به نقش میانجی پنهان‌سازی دانش و تعدیل‌گری رهبری تحولی مطالعه نماید.
روش پژوهش: این پژوهش، از نوع توصیفی، از منظر هدف کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ­ها از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان ستاد معاونت بهداشت به تعداد 235 نفر بود، که بر اساس جدول تعداد نمونه 140نفر در نظرگرفته ­شد ولی تعداد 200 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده توزیع گردید. روش گردآوری داده ها به روش‌های کتابخانه‌ای و میدانی بود. ‌برای اندازه‌گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد بدبینی شغلی، پنهان‌سازی دانش، مقیاس عملکرد شغلی و رهبری تحول آفرین استفاده گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ ها از مدلسازی معادله ساختاری با نرم ­افزار پی ال اس استفاده گردید.
یافته ها: بدبینی با ضریب 322/-0 تاثیر معکوس و معناداری بر عملکرد شغلی کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد. بدبینی با ضریب 0.486 تاثیر معناداری بر پنهان سازی دانش کارکنان معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان دارد.
نتیجه گیری: در سازمان باید شرایط‌ و‌ فضایی‌ ‌ایجاد‌ شود‌ که ‌ضمن ‌ایجاد ‌نگرش ‌مثبت، ‌زمینه ‌ایجاد ‌رفتارهای ‌مثبت‌ در کارکنان نیز ‌فراهم ‌آید. جهت کاهش بدبینی، مشارکت بیشتر کارکنان در تصمیم گیری ­ها و تشویق و حمایت کارکنان جهت ایده ­های خلاقانه برای بهبود فرآیندهای کاری می­تواند موثر باشد.
 

محمدحسن عظیمی، هادی الهایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر به‌منظور ارزیابی و امکان‌سنجی هوشمندسازی فرایندهای مدیریت دانش در شرکت آب جنوب شرق خوزستان  صورت گرفته است.
روش­ شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش ­های تحلیلی - پیمایشی است؛ که از طریق تکنیک دلفی و تحلیل محتوا (مرور منابع کتابخانه ­ای) صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 60 نفر از مسئولان ارشد و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان هستند که 50 نفر از اعضا به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. برای ابزار گردآوری داده ­ها از پرسشنامه محقق‌ساخته استفاده و برای تجزیه‌وتحلیل داده­ ها از آماره ­های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین به‌منظور تحلیل داده‌های آماری از نرم­افزار SPSS 25 استفاده شد.
یافته­ ها: شاخص­ های شناسایی‌شده شامل 6 مقوله و 67 گویه  هستند؛ که از این میان شاخص «وضعیت منابع مالی» با میانگین 4.22، براساس نظر خبرگان نسبت به سایر شاخص‌ها اهمیت بیشتری داشت. همچنین براساس نظر خبرگان، به‌ترتیب شاخص‌های «فرهنگ‌سازمانی» و «وضعیت قوانین و مقررات» با میانگین 3.70، «فناوری اطلاعات» با میانگین 3.67، «نیروی انسانی» با میانگین 3.58 و درنهایت «ساختار سازمانی» با میانگین 3.54 در درجه‌ی بعدیِ اهمیت قرار گرفتند؛ در این میان گویه‌ها‌ی «استفاده و ترویج خدمات الکترونیکی» در شاخص فرهنگ‌سازمانی، گویه‌ی «قوانین و دستورالعمل‌های مربوط به حفاظت و امنیت اطلاعات» در شاخص وضعیت قوانین و مقررات، گویه‌ «دقت، صحت و سرعت دسترسی به اطلاعات» در شاخص فناوری اطلاعات، گویه «توجه به هوش سازمانی کارکنان» در شاخص نیروی انسانی و در آخر گویه‌های «هماهنگی بخش‌های مختلف در اجرای پروژه‌ها» در شاخص ساختار سازمانی، نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر گویه‌ها دارند.
نتیجه ­گیری: نتایج حاکی از آن است که شاخص ­های زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگ‌سازمانی، وضعیت منابع مالی و بودجه، نیروی انسانی و قوانین و مقررات موجود هرکدام در فرایند هوشمندسازی مدیریت دانش نقش مهمی را دارند و باعث بهبود عملکرد و تسریع فرایند مدیریت دانش در شرکت مذکور می ­شود.

 

سعید غفاری، مسعود بختیاری،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده

هدف: هدف این پژوهش ارائه معیارهای پیشنهادی براساس ارزیابی وضعیت رابط کاربر در صفحات وب کتابخانه‌های دیجیتالی ملی برای کتابخانه‌های دیجیتالی دانشگاه پیام نور‌‌ است.
روش: روش پژوهش پیمایشی و توصیفی است. ابزار پژوهش جهت ارزیابی کتابخانه‌ها سیاهه وارسی نوروزی (1388) متشکل از 10 معیار اصلی و 114 مؤلفه فرعی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 10 کتابخانه دیجیتالی درکشورهای امریکا، استرالیا، فرانسه، سوئیس، نیوزیلند، هلند، لهستان، ژاپن، هند و ایتالیا و روش دلفی و مصاحبه با 10 نفر از متخصصان است.
یافته‌ها: کتابخانه دیجیتالی امریکا با 70.42 درصد در رعایت معیارها رتبه اول را کسب کرده است. سپس کتابخانه‌های دیجیتالی فرانسه با امتیاز 62.07 و سوئیس با کسب 61.59 درصد در جایگاه‌های دوم و سوم قرار دارند. کتابخانه‌های دیجیتالی ایتالیا با رعایت 40.14 درصد در انتهای این کتابخانه‌ها قرار دارند. همچنین از میان معیارها، معیار زبان رابط با 98.35 درصد رعایت، توسط کتابخانه‌ها از سایر معیارها بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. معیار کنترل کاربر با 6.70 درصد رعایت، کمترین میزان رعایت را در بین کتابخانه‌ها داشته است.
نتیجه‌گیری: با نگاهی به ‌‌مؤلفه‌های رعایت شده مشخص می‌شود که اکثر کتابخانه‌‌ها در رعایت معیارهای عمومی موفق بوده‌‌اند و اکثر امتیازات کسب شده مربوط به رعایت معیارهای عمومی است و بیش از نیمی از کتابخانه‌های دیجیتالی ملی مورد مطالعه، در طراحی رابط کاربر خود، معیارهای مورد ارزیابی را در سطحی بیشتر از50% رعایت کرده‌‌اند، بنابراین  پیشنهاد‌‌ می‌شود کتابخانه‌های دیجیتالی دانشگاه پیام نور نیز از این معیارها جهت موفقیت بیشتر استفاده نمایند.
 

سعید روحی شالمایی، محمد خندان، علی شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای اشتراک دانش بین‌نسلی در راستای تحقق شناسایی ابعاد و رتبه‌بندی عوامل و مؤلفه‌های مؤثر بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ خودرو صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر به دو بخش تقسیم شده است، در بخش اول (کیفی) جامعه آماری متشکل از 17 نفر از کارشناسان و خبرگان صنعت لیزینگ بود که به روش هدفمند انتخاب شدند و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری 970 نفر از کارکنان مشغول به کار صنعت لیزینگ خودرو بودند، که بر اساس فرمول کوکران و 22% افزایش حداقل نمونه، 336 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه­ ای و میدانی با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل داده‌های بدست آمده از نرم افزارهای MAXQDA وSMART PLS استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ های به دست آمده نشان داد که مولفه­ های تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش بر اشتراک دانش بین‌نسلی در صنعت لیزینگ تاثیر مستقیم و معنی‏داری دارند.
نتیجه ‏گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل بدست آمده و شناسایی مولفه­ های (تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آینده‌نگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش)، می­توان چنین نتیجه‌گیری کرد که تمامی این مولفه­ ها، مدلی مناسب برای بهبود عملکرد صنعت لیزینگ خودرو است و توصیه می­ شود این مدل برای پیشبرد اهداف و موفقیت این صنعت مدنظر قرار گیرد.
 

افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتح‌آباد،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده

هدف: ایده ایجاد ماشین‌های هوشمند و هوش مصنوعی از قرن‌ها پیش وجود داشته و حداقل به قرن چهاردهم می‌رسد. با این که کاربرد هوش مصنوعی در آموزش یک رشته بسیار جدید است، اما در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینه‌ها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است. سوال اصلی تحقیق این است که نقاط قوت، ضعف و نیز فرصت‌ها و تهدیدات اجرای گسترده هوش مصنوعی در آموزش کدامند­؟
روش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است و روش جمع آوری داده‌های آن نیز کتابخانه ای است.
یافته‌ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش معاصر هم فرصت ها و هم تهدیدهایی وجود دارد. از جنبه‌های مختلف به نظر می‌رسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزه‌های تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیت‌های آموزشی و یادگیری را دارد.
نتیجه‌گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگ­تر خواهد کرد.

نیوشا باقری، مرجان کیان، مسعود گرامی پور، وقار علی عظیمی، یوسف مهدوی نسب،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده

هدف: کلاس­های مجازی، مدارس مجازی، مدارس هوشمند و دانشگاه مجازی، و به­طورکلی آموزش الکترونیکی، از ظرفیت­ها و قابلیت­های قابل اتکا برای توسعه مهارت­های تحصیلی محسوب می­شود. هدف این مطالعه ارزشیابی برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام است.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی، پیمایشی است. همچنین برای جمع­آوری داده­ها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی بود. حجم نمونه تعداد 536 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی و روش نمونه­گیری، تصادفی طبقه­بندی­شده بود. برای گردآوری داده­ها از پرسش­نامه محقق­ساخته استانداردشده استفاده شد. در واقع، ساختار اصلی پرسشنامه همان پرسشنامه مبتنی­بر مدل HELAM به­علاوه عامل «رضایت کلی» است که از متون تخصصی و ادبیات پژوهش مربوطه برای اصلاح و ترجمه آن کمک گرفته شد. به­منظور تجزیه­وتحلیل داده­ها از آزمون­های آماری مختلف ازجمله t تک­متغیره و تحلیل واریانس یک­طرفه در نرم­افزار SPSS و از تحلیل عاملی تأییدی در نرم­افزار R استفاده شد.
یافته­ها: نتایج نشان داد که وضعیت برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام و هر 7 بعد آن (نگرش دانشجویی، نگرش اساتید، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، کیفیت خدمات، مسائل حمایتی و رضایت کلی)، با بیش از 99% اطمینان مقداری فراتر از میانگین جامعه دارد. علاوه­براین، بعد مسائل حمایتی تفاوت معناداری با دیگر ابعاد دارد، سپس کیفیت محتوا و کیفیت خدمات نزدیک به یکدیگر و دورتر از سایر زیرمقیاس‌ها هستند، و نهایتاً ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی نیز دارای پایین‌ترین میانگین رتبه هستند.
نتیجه ­گیری: مدیران و کارشناسان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه خوارزمی باید اقداماتی را درجهت بهبود ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی انجام دهند تا عملکرد آن­ها نیز به­موازات مسائل حمایتی ارتقا یابد.
 
دکتر افشین حمدی‌پور، دکتر هاشم عطاپور، خانم نگین کژایی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: رفتار اطلاع‌یابی از جنبه‌های مختلفی رفتار انسان تأثیر می‌پذیرد. هدف از پژوهش حاضر شناخت ویژگی‌های شخصیتی مؤثر بر رفتار اطلاع‌یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است.
روش: پژوهش حاضر کاربردی است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده‌ است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز (2826N=) بود، که 338 نفر با روش طبقه‌ای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که تمام پنج بُعد ویژگی‌های شخصیتی (برون‌گرایی، وظیفه‌شناسی، سازگاری، استقبال از تجربه، و روان‌رنجوری) بر رفتار اطلاع‌یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز تأثیر معنی‌داری دارند؛ به‌طوریکه برون‌گرایی، وظیفه‌شناسی، سازگاری، و استقبال از تجربه تأثیر مثبت و روان‌رنجوری تأثیر منفی بر رفتار اطلاع‌یابی آنها دارد. یافته‌های رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد از بین متغیرهای مستقل، متغیرهای برون‌گرایی، وظیفه‌شناسی، سازگاری، استقبال از تجربه و روان‌رنجوری پیش‌بین‌های معنی‌داری در رفتار اطلاع‌یابی هستند که در مجموع 6/25 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین می‌کنند. در بین 5 متغیر مستقل، سهم متغیر وظیفه‌شناسی با ضریب بتای 220/0 بیش از سایر متغیرها بوده است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش حاضر تاثیر پنج ویژگی مهم شخصیت را در رفتار اطلاع‌یابی تایید کرد. انتظار می‌رود کتابداران و متخصصان اطلاعات در بررسی رفتار اطلاع‌یابی ابعاد مختلف ویژگی‌های شخصیتی را مدنظر قرار دهند و به این نکته توجه نمایند که آگاهی از ویژگی‌های شخصیتی، آن‌ها را در ارائه خدمات اطلاعاتی مؤثر به دانشجویان یاری خواهد کرد.
 

صفحه 5 از 5    
5
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb