جستجو در مقالات منتشر شده


23 نتیجه برای تعامل

مریم طاوسی، نادر نقشینه، محمد زره‌ساز، سیامک محبوب،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده

زمینه و هدف. زیبایی در حوزه هنر بسیار کاربرد دارد، اما وقتی وارد حوزه تعامل انسان و کامپیوتر می‌شود نام «زیبایی‌شناسی محاسباتی» به خود می‌گیرد. شناخت ابعاد زیبایی شناسی می‌تواند به طراحان وب کمک کند رابط کاربری بهتری برای کاربران طراحی کنند. پژوهش حاضر قصد دارد مولفه‌های زیبایی‌شناسی تصاویر دیجیتالی در محیط وب را شناسایی، رتبه‌بندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با روش فراترکیب انجام شده است. اسناد بازیابی شده از 6 پایگاه گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، گوگل اسکولار، امرالد و وب‌آو‌ساینس، با جستجوی هدفمند کلیدواژه‌ای و رویکرد نظام‌مند مشتمل بر 1278 سند، بازیابی و تحلیل شدند. تعداد 54 سند با رویکرد PRISMA انتخاب و وارد مطالعه شدند. ضریب اهمیت کدهای شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی شانون محاسبه شد. از نرم‌افزار EndNote برای مطالعه دقیق اسناد استفاده شد.
یافته‌ها: ابتدا چارچوب مفهومی پایه بر اساس نظریات زیباشناختی کانت و برلین و لایب‌نیتس و آدورنو و بیرکهوف و هوسرل به انضمام 15 سند به زبان انگلیسی، حاوی 2 مقوله و 4 مفهوم و 22 کد زیباشناسی، ترسیم شد. سپس با انجام فراترکیب، چارچوب مذکور به 2 مقوله و 4 مفهوم و 32 کد ارتقا یافت. بر اساس فرمول شانون، دو کد «تقارن» و «عدم پیچیدگی» در مقوله زیباشناسی عینی و دو کد «ترکیب رنگ جذاب» و «پیچیدگی متوسط» در مقوله زیباشناسی ذهنی دارای بیشترین ضریب اهمیت شناسایی شدند.
نتیجه‌گیری: توجه به کدهای زیبایی‌شناسی ذهنی در کنار زیباشناسی عینی به صورت توامان اهمیت دارد. تحقیق حاضر بر همکاری علمی دو گروه متخصصان علوم کامپیوتر و علوم انسانی در راستای ادراک دقیق زیباشناسی و تعامل بهتر میان انسان و رایانه تاکید دارد. چارچوب مفهومی پیشنهادی، نخستین در سطح ملی(ایران) و بین‌المللی است.
 

رحمان معرفت، فاطمه بزّی، قاسم آزادی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: رابط کاربر، واسطه بین محیط رایانه ­ای و انسان بوده و توجه به عناصر گرافیکی و معیارهای طراحی، رضایت کاربران را در پی دارد. این پژوهش، مقالات فارسی منتشرشده در حوزه تجربۀ کاربری در نمادها و نشانه ­های تصویری در گرافیک وب­سایت و اپلیکیشن را بررسی نموده است.
روش: این پژوهش بر مبنای روش پریزما، از طریق مطالعه مرور نظام‌مند انجام‌شده است. پس از جستجوی اولیه، تعداد 86  مقاله منتشرشده در پایگاه‌ها اطلاعاتی و نشریه‌های فارسی‌زبان و نیز کنفرانس‌های این حوزه، به دست آمد که پس از غربالگری، 61 مقاله جهت مطالعه و تحلیل، انتخاب شدند.
یافته­ ها: به‌طورکلی 132 پژوهشگر در این حوزه فعالیت نمودند که این مجموعه را، 83 نفر مرد و 49 نفر زن تشکیل می­دهند. میزان مشارکت مردان (63%) و زنان (37%) اندازه­گیری شد. سه نشریه کتابداری و اطلاع‌رسانی با فراوانی 9 مقاله، تعامل انسان و اطلاعات 8 مقاله و مطالعات ملی کتابداری و سازمان‌دهی اطلاعات با 7 مقاله بیشترین منابع انتشاردهنده مقاله در حوزه تجربه کاربری در نمادها و نشان‌های تصویری در گرافیک وب‌سایت و اپلیکیشن بودند. گرچه استفاده از هر سه رویکرد کمّی، کیفی و ترکیبی در بین پژوهشگران حوزه تجربه کاربری در نمادها و نشانه‌های تصویری در گرافیک وب‌سایت و اپلیکیشن مرسوم است اما بیشتر پژوهش‌های صورت گرفته در این حوزه از روش‌های پیمایشی و رویکرد کمّی بهره برده‌اند.
نتیجه‌گیری: تحلیل موضوعی منابع منتشرشده در حوزه موضوعی تجربه کاربری در نمادها و نشانه‌های تصویری در گرافیک وب‌سایت و اپلیکیشن نشان داد که نویسندگان این حوزه به موضوعاتی همچون اپک، اپلیکیشن، احساس و ادارک مشتری، رابط کاربر گرافیکی، بازی موبایلی، پایگاه‌های اطلاعاتی، پژوهش‌های شناختی، تجربه کاربری، تعامل انسان و رایانه، تلفن همراه، رایانه، ردیابهای چشمی، رسانه تعاملی، رسم‌الخط فارسی، طراحی رابط کاربر گرافیکی، طراحی وب‌سایت، فرهنگ بصری دیجیتال، فناوری رسانه، کاربردپذیری رابط کاربری و.. در مقالات و آثار خود پرداخته‌اند.
 

محمد مرادی، سمیرا دانیالی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشگاه‌ها هر نیم‌سال تحصیلی به‌منظور آگاهی از تحقق استانداردهای کیفیت، به ارزیابی کیفیت آموزشی استادان بر اساس شاخص‌های ارزشیابی تعیین‌شده توسط وزارت علوم می‌پردازند. اما هیچ‌گاه بررسی نشده است که کدام‌یک از شاخص‌های تعیین‌شده، تأثیر بیشتری برافزایش تعامل دانشجو با استاد و محتوای دروس و درنتیجه افزایش یادگیری و بازدهی دانشجویان داشته است. همچنین، روش‌هایی مانند تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه (MADM) تنها نظرات خبرگان را برای هر یک از شاخص‌های ارزشیابی می‌سنجند که ممکن است با واقعیت در تناقض باشد. لذا هدف این پژوهش ارائه الگویی به‌منظور افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس بر اساس تکنیک‌های داده‌کاوی است.
روش پژوهش: به‌منظور بررسی اهمیت هر شاخص ارزشیابی در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس، از تکنیک‌های داده‌کاوی و مدل رگرسیون استفاده‌شده است. همچنین به ارائه مدل طبقه‌بندی درخت تصمیم به‌منظور پیش‌بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی‌های یک استاد پرداخته‌شده است.
یافته‌ها: بر اساس نتایج بدست آمده، شاخص ارزشیابی «داشتن طرح درس مناسب و جامعیت و پیوستگی در ارائه مطالب» با ضریب 28.907 بیشترین تأثیر را در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش میانگین نمرات دانشجویان داشته است. شاخص ارزشیابی «آداب و رفتار اجتماعی با دانشجویان و احترام متقابل» با ضریب 12.069 دومین عامل تأثیرگذار بوده است. همچنین شاخص ارزشیابی «مدیریت نظم و زمان کلاس» با ضریب 11.597 سومین عامل تأثیرگذار است.
نتیجه‌گیری: میزان اهمیت بدست آمده برای هر شاخص ارزشیابی و مدل طبقه‌بندی ایجادشده می‌تواند به استادان و مدیران آموزشی به‌منظور تعیین شیوه تدریس و مدیریت کلاس در جهت افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش بازدهی و میانگین نمرات آن‌ها کمک کند.


صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb