131 نتیجه برای اطلاعات
محمدرضا شکاری، محمد حسن زاده،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی عوامل پیشران و بازدارندهی موثر بر گرایش دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی به مطالعه هدف این پژوهش است.
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیلمحتوا انجام شده است. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بوده است. مصاحبهها از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، پست الکترونیکی، ارسال و دریافت فایل صوتی و گفتوگو در شبکهی اجتماعی واتساپ انجام شده است. دانشجویان دکتری علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاههای دولتی، پیامنور و آزاد اسلامی جامعه پژوهش را تشکیل میدهند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند، تعداد ۳۳ نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند.
نتایج: چهار عامل «استاد»، «اجبار»، «ارتقاء» و «علاقه» به عنوان عوامل پیشران مطالعه در بین دانشجویان دکتری بودهاند و هفت عامل «استاد»، «خانواده»، «مشکلات دسترسی»، «آینده مبهم»، «مشکلات و ضعفهای نظام آموزشی»، «رشد روحیه بینیازی از مطالعه» و «عدم مشارکت در تدریس» به عنوان عوامل بازدارنده شناسایی شدهاند.
نتیجهگیری: عوامل پیشران و عوامل بازدارنده از مطالعه، بسیار درهمتنیده بوده و بههم مرتبط هستند. برخی از این عوامل بر برخی دیگر تأثیر میگذارند و به نوعی علتومعلول یکدیگرند. برای تقویت عوامل مؤثر و کاهش عوامل بازدارنده به مطالعه، تلاش بیشتر اساتید و برنامهریزان درسی در سطح کلان، کتابخانهها و کتابداران، سیاستمداران، و تلاش و برنامهریزی بیشتر خود دانشجویان دکتری را میطلبد. لازم است تا نظام تعلیم و تربیت و نظام آموزش در دانشگاهها از نظام تکمتنی و متکلموحده بودن خارج شود. تا تغییرات بنیادی در روشهای تدریس و محتوای درسی در نظام آموزشی به وجود نیاید، دانشجویان کمتر به مطالعه و پژوهش روی میآورند
زیور صباغی نژاد، رضا پورسواری، امین کرایی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر تبیین هنجار درونی مدل پذیرش فناوری دیویس در جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت در دانشجویان بهمنظور ارائه یک مدل بومی انجام گرفت.
روش پژوهش: پژوهش حاضر باهدف هنجاریابی مدل پذیرش فناوری دیویس و به روش پیمایشی انجام گرفت. جامعه پژوهش، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در کلیه مقاطع تحصیلی بودند. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ۳۵۸ نفری به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای در پژوهش مشارکت داشتند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته با ۲۰ سؤال بود که پس از اعتبارسنجی، آلفای کرونباخ ۹۳۳/۰ به دست آمد. تحلیل یافتهها با نرمافزارهایی SPSS و AMOS و با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی، تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت.
نتایج: تحلیل عامل اکتشافی به یک الگوی چهار عاملی در خصوص جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت دانشجویان منجر گردید. عامل اول: قصد کاربر از جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت، عامل دوم: سودمندی استفاده از اینترنت جهت دریافت اطلاعات سلامت، عامل سوم: سهولت استفاده از اینترنت جهت دریافت اطلاعات سلامت و عامل چهارم نگرش کاربر نسبت به جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت است. این چهار عامل۹۸۳ /۶۶ درصد از تغییرات مربوط به جستجوی آنلاین اطلاعات سلامت در دانشجویان را تبیین میکنند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر بیانگر تأیید مدل پذیرش فناوری دیویس جهت استفاده در پژوهشهای حوزه اطلاعیابی سلامت در دانشجویان ایرانی است؛ بنابراین میتواند در سایر پژوهشهای این حوزه در دانشجویان با اطمینان از تأیید هنجار درونی مورداستفاده قرار گیرد.
امیر حسین صدیقی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهشگاهها بهعنوان سازمانهایی مأموریتگرا، وظیفه پاسخگویی به پرسشهای جامعه را در حوزههای تخصصی دارند و ازاینرو باید بتوانند برونداد خود را به نحو مؤثری به کاربران هدف خود عرضه نمایند. رسیدن به چنین هدفی نیازمند بهرهگیری صحیح از اصول معماری اطلاعات برای سازماندهی مناسب بستر اطلاعاتی است که پژوهشگاهها در آن با مخاطبان خود تعامل دارند؛ بنابراین بررسی و ارزیابی معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاهها، بهعنوان بستر ارتباطی اصلی آنها با کاربرانشان، از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از منظر معماری اطلاعات است.
روش پژوهش: روش پژوهش مبتنی بر تحلیل محتوا و ارزیابی موردی است و با استفاده از مشاهدات مستقیم و سیاهههای وارسی و در اسفندماه سال ۱۴۰۰ صورت میگیرد. در این راستا ابتدا مؤلفههای محیط اطلاعاتی یعنی بافت، محتوا و کاربر وبگاه شناسایی میشوند. سپس با استفاده از سیاهههای وارسی و مبتنی بر مؤلفههای محیط اطلاعاتی به بررسی زیرسیستمهای معماری اطلاعات وبگاه پژوهشگاه پرداخته میشود. سیاهه وارسی نظام سازماندهی شامل ۱۴ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام برچسبزنی شامل ۳۲ پرسش اصلی، سیاهه وارسی نظام پیمایش شامل ۲۰ پرسش اصلی و در نهایت سیاهه وارسی نظام جستجو شامل ۴۱ پرسش اصلی است. این سیاهههای وارسی با استفاده از مطالعات کتابخانهای تهیه شده و با کمک پنل خبرگی مورد تأیید قرار گفتهاند. برای جمعآوری و تحلیل اطلاعات از نرمافزار اکسل استفاده شده است.
یافتهها: کاربران وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران را میتوان به چهار گروه پژوهشگران و دانشجویان، سیاستگذاران علم و فناوری، کتابداران و اطلاعرسانان، و مؤسسات آموزشی و پژوهشی دستهبندی کرد. محتوای اصلی این وبگاه شامل گزارش عملکرد، کتاب، مقاله، طرح پژوهشی، سامانه، رویداد علمی، دورههای آموزشی، آزمایشگاه، و خدمات مشارکتی میشود. بافت وبگاه مبتنی بر گسترش و ارائه خدمات مدیریت دانش، مدیریت اطلاعات علمی و فناورانه، اطلاعرسانی اطلاعات علم و فناوری، پشتیبانی از سیاستگذاران علم و فناوری، عمومیسازی کاربرد فناوری اطلاعات، همکاری با دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی و پشتیبانی از پژوهش در زمینه علوم و فناوری اطلاعات است. نتایج حاصل از سیاهههای وارسی امتیاز این وبگاه را از منظر نظام سازماندهی ۶/۶۷ درصد، سیستم برچسبزنی ۴/۶۸ درصد، نظام پیمایش ۴/۶۵ درصد و نظام جستجو ۸/۳۴ درصد نشان میدهد.
نتیجهگیری: وضعیت وبگاه پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران از نظر نظامهای سازماندهی، برچسبزنی و پیمایش خوب و از نظر نظام جستجو ضعیف ارزیابی شد. استفاده از طرح سازماندهی مخاطبمحور در نظام سازماندهی وبگاه، بهرهگیری از برچسبهای نمایهای در قالب موجودیتهای یکتا در نظام برچسبزنی وبگاه و استفاده از نوار پیمایش اصلی بهصورت یکپارچه و با طراحی مشابه در نظام پیمایش وبگاه از جمله نقاط قوت در طراحی معماری اطلاعات وبگاه به شمار میآید. از سوی دیگر باتوجهبه یافتههای پژوهش، برای بهبود نظام جستجو نیاز است تا قابلیتهایی نظیر «اصلاح اشتباههای نوشتاری در پرسمان ورودی»، «متمایز ساختن کلمات ورودی در نتایج بازیابی شده»، «افزودن عملگرهای منطقی به نظام جستجو»، «امکان جستجو در فرادادهها»، «مرتبسازی نتایج بهصورت الفبایی و تاریخی»، و «افزودن فیلترهایی همچون موضوع و سال» موردتوجه قرار گیرند.
محمود احمدی شریف،
دوره 10، شماره 1 - ( 3-1402 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف آگاهی از رابطه پایش، بین مؤلفههای سواد اطلاعاتی کارشناسان بازاریابی صنایع تولیدی با میزان موفقیت آنان در بازاریابی با میزان موفقیت آنان در بازاریابی به انجام رسیده است.
روش پژوهش: روش پژوهشی توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارشناسان بازاریابی صنایع تولید مواد غذایی شهر تهران است که دلیل وسعت جامعه آماری تعداد ۳۸۴ از آنان بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای مربوط به سواد اطلاعاتی از پرسشنامه سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات کاتز و مکلین (۲۰۰۷) و برای سنجش میزان موفقیت کارشناسان در امر بازاریابی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. پایایی کلی پرسشنامه سواد اطلاعاتی بر اساس فرمول ضریب آلفای کرونباخ ۷۸/. و پایایی پرسشنامه محقق ساخته ۷۲/ ۰برآورد گردید.
یافته: برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش آمار استنباطی بر ضریب همبستگی از فرمول پیرسون و برای تعیین نرمال بودن دادهها از آزمون کلموگروف اسمیرنف استفاده شده است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فناوری اطلاعات و ارتباطات و هریک از ابعاد آن (شرحدادن، دستیابی، ارزشیابی، مدیریتکردن، ترکیبکردن، خلقکردن و ارتباط برقرارکردن) با میزان موفقیت کارشناسان در امر بازاریابی رابطه وجود دارد.
احمدرضا ورناصری، مریم عندلیب کندری، مریم قنبری خشنود، سجاد محمدیان،
دوره 10، شماره 2 - ( 6-1402 )
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی محتوای مقالات فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در فصلنامه علمی - پژوهشی تعامل انسان و اطلاعات از بهار 93 تا زمستان 1401 در برمیگیرد. ابزار مورداستفاده سیاهه وارسـی محقق ساخته است. دادههای بهدستآمده با استفاده از نرمافزار اکسل مورد تجزیهوتحلیل قـرار گرفت. همچنین در تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی، نظیر دستهبندی دادهها برحسب توزیع و درصد فراوانی و نیز، رسم نمودار و جدول، استفادهشده است.
یافتهها: تعداد 242 مقاله در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات طی 9 دوره مقاله به چاپ رسیده است. جنسیت نویسندگان 53 درصد از آنها مرد و 47 درصد از آنها زن بودهاند، حوزه موضوعی مدیریت اطلاعات بیشترین و حوزه موضوعی سازماندهی کمترین تعداد مقالات را به خود اختصاص داده بودند. بیشترین افراد مشارکتکننده در نگارش مقالهها، استادیار (158) بودهاند. بیشترین مشارکت، توسط نویسندگان دانشگاه خوارزمی بوده است. مطابق با یافتههای پژوهش، جامعه آماری پژوهشهای دانشجویان، اساتید و دانشگاهیان بوده است. 78 درصد مقالههای چاپشده در فصلنامه تعامل انسان و اطلاعات، سطح گروهی است. رویکرد کمی با 51 درصد بیشترین پژوهشها را به خود اختصاص داد. بیشترین استراتژی روش پژوهشها، پژوهشهای توصیفی با 167 عنوان بالاترین درصد (69 درصد) است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای میتوان با افزایش سهم زنان در نگارش مقالات، گرایش و توجه به روشهای کیفی و آمیخته و با بالابردن امکان چاپ مقالات از دیگر موضوعات مرتبط، نشریه حاضر را توسعه داد.
موسی بامیر، دانشیار مریم اخوتی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: اطلاعجویی، یکی از حوزههای موردمطالعه رفتارهای اطلاعاتی است که تاکنون مدلهای مختلفی از آن ارائه شده است، اما علیرغم اهمیت آن، هیچ مطالعه ای به بررسی ادبیات رفتارهای جستجوی اطلاعاتی و شناسایی سمتوسوی آنها انجام نشده است، پزوهش حاضر، در همین راستا میباشد.
روش پژوهش: برای بررسی موضوع پژوهش، از روش مرور روایتی استفاده شده است. در این مرور روایی، طی سه مرحله؛ جستجوی متون، ارزیابی و تحلیل متون، به منظور گردآوری دادهها با استفاده از کلیدواژههای مرتبط با رفتار جستجوی اطلاعاتی به زبان انگلیسی و فارسی، در موتورهای جستجو و پایگاههای معتبر علمی،Web of Science Pubmed ,google scholar, Google SID, Magiran در بازه زمانی 1980 تا 2023 بر اساس مش مورد بررسی قرار گرفت. پس از ورود معیارهای ورود و خروج، از 115 مقاله جستجو شده اولیه، 12 مقاله مرتبط انتخاب و وارد مطالعه شدند.
یافته ها: در مقاله حاضر، 12 مطالعه مورد بررسی قرار گرفت. آنچــه کــه از نتایــج ایــن مطالعــه مــرور روایتی، در زمینــه کلــی رفتارهای جستجوی اطلاعاتی اسـتخراج گردیـد، نشان داد، مطالعات در 4 محـور اساسـی رفتار جستجوی فردی، رفتار جستجوی مشارکتی، مزایا و معایب رفتار جستجوی فردی و مشارکتی و همچنین مقایسه این دو نوع رفتارجستجوی اطلاعاتی انجام شده است.
نتیجه گیری: یافتههای پژوهش نشان داد، علیرغم وجود موانع و مزایای رفتار جستجوی فردی و مشارکتی، عواملی مانند، ماهیت پیچیده اطلاعات، پراکندگی اطلاعات، عدم تخصصگرایی، نقش فناوریهای بازیابی اطلاعات، اهمیت جنبههای مشارکتی کار، محدودیت زمانی، جستجوی اطلاعات هدفمند، درک معنی، انگیزه همکاری، اشتراکگذاری حجم کار، تنوع درخواستها، ارتباطات و تعامل، پیچیدگی مشکلات اطلاعاتی، بین رشته ای بودن اطلاعات و درک رفتار اطلاعات مشارکتی در سازمانها بهعنوان عوامل انگیزاننده و نقطه شروع حرکت از جستجوی فردی به جستجوی مشارکتی است.
شهرزاد نصراله زاده، صفیه طهماسبی لیمونی، میترا قیاسی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، ساخت و اعتباریابی پرسشنامه واکاوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی است.
روشپژوهش: این پژوهش از جنبه هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد اکتشافی و از نظر روش گردآوری اطلاعات آمیخته است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان و در بخش کمی شامل تمامی زنان (20سال به بالا) عضو فعال کتابخانههای عمومی نهادی شهری در مراکز شهرستانهای استان مازندران به تعداد 4936 نفر بود. حجم نمونه 357 نفر بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی در سال 1401 انتخاب شدند. الگوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی 34 سوالی در 10بعد انگیزههای فردی و شخصیتی؛ عوامل مکانی؛ عوامل زمانی؛ انگیزههای اجتماعی، انگیزههای فرهنگی؛ انگیزه های اخلاقی؛ انگیزه آگاهی اطلاعاتی، انگیزه سیاسی؛ محیط اشتراک اطلاعات و نحوه اشتراک اطلاعات طراحی شد. سپس با استفاده از تکنیکهای آماری، نسبت روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی، روایی ابزار، بررسی و درنهایت با روش آلفای کرونباخ، پایایی ابزار تعیین شد.
یافتههای پژوهش:یافتههای پژوهش نشان داد ساختار الگوی رفتار اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتب با توجه به نسبت روایی محتوا (0.76) و تحلیل عاملی تاییدی با مقدار شاخص برازش مدل (GOF) برابر با 0.3285 تایید شد. همچنین ابزار دارای پایایی مناسب و مطلوب با مقادیر آلفای کرونباخ کل (0.988) است.
نتیجهگیری: ابزار ساختهشده معیارهای الگوی رفتاری اشتراک اطلاعات زنان در محیطهای اطلاعاتی را در اختیار محققان قرار میدهد. عوامل کشفشده شامل انگیزههای فردی و شخصیتی؛ عوامل مکانی؛ عوامل زمانی؛ انگیزههای اجتماعی، انگیزههای فرهنگی؛ انگیزه های اخلاقی؛ انگیزه آگاهی اطلاعاتی، انگیزه سیاسی؛ محیط اشتراک اطلاعات و نحوه اشتراک اطلاعات بودند که با سنجش در محیط آزمایشیِ کتابخانههای عمومی استان مازنداران، ضمن تأیید کارایی آنها در محیطهای فرهنگی مشخص شد که ابزار ساختهشده از نظر کیفی و کمی قابلیت سنجش متغیر مورد نظر را دارا است.
یزدان شیرمحمدی، قاسم آریافرد،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش کشف تأثیرگذاری کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف کاربردی و روش انجام کار، توصیفی، همبستگی است. روابط زوجی متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل مفهومی پژوهش با آزمون مدلسازی معادلات ساختاری با نرمافزار ایموس، همچنین روابط میانجیگری با استفاده از روش سوبل آزمون شد.
یافتهها: یافتهها بیانگر این بود که کیفیت اطلاعات (شامل کیفیت اطلاعات ذاتی و کیفیت اطلاعات متنی) و کیفیت خدمات (شامل کیفیت خدمات مناسب و کیفیت خدمات در دسترس) درک شده از اپلیکیشنهای خرید موبایلی آنلاین به آفلاین با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر شعف گردشگران و آوازه برند گردشگری مؤثر است و تمامی فرضیات تأیید شدند.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر مدل تأثیر موفقیت سیستمهای اطلاعاتی با حفاظت از حریم خصوصی درک شده بر آوازه برند گردشگری تأیید میکند. نتایج نشان داد که گردشگران، بهویژه گردشگران اروپایی در ایران، به کیفیت اطلاعات ارائه شده در اپلیکیشنهای خرید موبایل اهمیت میدهند. کیفیت اطلاعات ذاتی و متنی تأثیر قابلتوجهی بر ادراک گردشگران از کیفیت اطلاعات دارند و بر شعف گردشگر نیز مؤثر هستند. راحتی و دسترسی بالا به طور مثبت کیفیت خدمات درک شده پلتفرمهای آنلاین به آفلاین را افزایش میدهد. حفاظت از حریم خصوصی یک عامل حیاتی در ایجاد شعف گردشگران است. همچنین شعف گردشگران بر آوازه برند گردشگری تأثیر میگذارد؛ بنابراین کسبوکارهای گردشگری میتوانند از این اپلیکیشنها بهره ببرند. مدیران باید بررسی کنند که سیستمهای امنیتی آنها حریم خصوصی گردشگران را نقض نمیکند تا به طور مستقیم به ایجاد شعف گردشگر و آوازه برند کمک کند.
منصور کوهی رستمی، هادی الهایی، زینب جوزی، محمدامین سخاوت منش،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
سمانه شادمانفر، فاطمه فهیم نیا، عبدالرضا نوروزی چاکلی، جواد تقی زاده نائینی،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر توسعه چارچوب مفهومی مدیریت شهرت شخصی در شبکههای اجتماعی است. این تحقیق از منظر علم اطلاعات انجامشده است و به پژوهشهای پیشین در زمینه ایجاد و مدیریت شهرت از طریق رفتارهای استنادی، بهویژه در حوزه علمسنجی، توجه دارد. در این پژوهش به پرسش اساسی زیر پاسخ داده میشود که کاربران شبکههای اجتماعی چگونه با استفاده از اطلاعات آنلاین شهرت شخصی خود را مدیریت میکنند و در انتها مشخص خواهد شد کاربران برای ایجاد و مدیریت شهرت شخصی خود تا چه حد رفتارهای استنادی محققان را در ایجاد و مدیریت شهرت علمی تکرار میکنند.
روش: در پژوهش حاضر با بهکارگیری رویکرد کیفی یک فرایند چندمرحلهای برای جمعآوری دادهها اجرا شد. دادهها از طریق جمعآوری یادداشتهای روزانه و انجام مصاحبههای نیمه ساختاریافته با سی نفر از کاربران شبکههای اجتماعی که دارای مشاغل حرفهای و مدیریتی بودند انجام شد. یافتههای حاصل از بررسی یادداشتها و مصاحبهها با روش تحلیل مضمون استخراج و تحلیل شد. 6 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی در دو بخش ایجاد هویت و مدیریت شهرت به دست آمد.
نتایج: یافتهها نشان میدهند که نمایش شخصیتهای مختلف بهطور آنلاین به ارائه (و نه ایجاد) هویت آنلاین کاربران کمک میکند، رفتارهای اشتراکگذاری اطلاعات برای ایجاد و مدیریت شهرت با توجه به پلتفرم شبکههای اجتماعی متفاوت است و مدیریت ارتباطات آنلاین و سانسور برای حفاظت از شهرت اهمیت دارد. حفظ شهرت حرفهای برای کاربران از شهرت خصوصی مهمتر است. کاربران از «مدیریت مرز» بین زندگی حرفهای و خصوصی در زمینههای آنلاین آگاه هستند و تأثیر آن را بر مدیریت شهرت شخصی درک میکنند.
نتیجهگیری: این پژوهش شباهتهای بین رفتارهای استنادی و رفتارهای اطلاعاتی در شبکههای اجتماعی در رابطه با شهرت شخصی را آشکار میسازد. بهطورکلی یافتههای تحقیق نشان میدهد کاربران شبکههای اجتماعی در محیطهای آنلاین رفتارهای استنادی محققان را تکرار میکنند حتی اگر این کار بهصورت ناخواسته انجام شود. نتایج پژوهش بینشهای ژرفتری را در زمینه نقش اطلاعات آنلاین در مدیریت شهرت شخصی فراهم کرده و به توسعه نظریهها در زمینه رفتارهای اطلاعاتی کمک خواهد کرد.
ابوالقاسم کریمی، علیرضا روستا، مجید احمدی، سعید دانیالی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عملکرد سازمانی یکی از پیش شرطهای مهم در راستای تحقق انعطافپذیری و نوآوری اطلاعاتی است و سازمانهای مبتنی بر یادگیری که در آنها خلق دانش و نوآوریهای اطلاعاتی جدید، صورت میگیرد، موجب توسعه و رشد خود میشوند. بر این اساس در مطالعه حاضر به تبیین اثرگذاری توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر عملکرد سازمان با رویکرد اطلاعاتی پرداخته میشود.
روش پژوهش: روش تحقیق از جهت هدف، کاربردی و بر طبق شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران عالی و میانی شرکتهای عضو پارک فناوری پردیس در شهر تهران در سال 1403 است. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و 400 پرسشنامه به روش نمونهگیری در دسترس توزیع و تعداد 387 پرسشنامه در 50 شرکت جمعآوری گردیده است. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته که به میزان 0.805 بوده است. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری و توسط نرمافزار Smart-PLS تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: یافتهها حاکی از آن است که توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی (0.945) و توانایی یادگیری رابطهای (0.875) نقش ایفا میکند و توانایی یادگیری داخلی (0.220) و توانایی یادگیری رابطهای (662/0) بر نوآوری اداری اثرگذار بوده است. همچنین، نوآوری اداری بر عملکرد سازمان (0.488) اثرگذار بوده است، و ظرفیتهای نوآورانه مشترک بر نوآوری خدمات (0.904) تاثیر معنیداری دارد. در نهایت، نوآوری خدمات بر عملکرد سازمان (0.590) نقش داشته است.
نتایج: بنابراین در این پژوهش توانایی یادگیری اطلاعاتی بازار بر توانایی یادگیری داخلی با آماره (10.166) بیشترین تاثیر و توانایی یادگیری داخلی بر نوآوری اداری با آماره (1.987) کمترین تاثیر را داشته است.
عبدالامیر مبهوت، محمدرضا فرهادپور، ابراهیم حسینی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی در فرودگاه بین المللی اهواز بود.
روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-اکتشافی است. در این پژوهش از نظرات 15 نفر از کارکنان خبره فرودگاه بین المللی اهواز به عنوان نمونه با بکارگیری روش گلوله برفی استفاده شد. فرایند اجرایی پژوهش شامل دو گام اصلی بود. در گام اول مجموعه عوامل مؤثر بر نشت اطلاعات سازمانی از متون مرتبط استخراج شد؛ سپس طی دو مرحله با اعمال نظرات خبرگان اتفاق حاصل شد. در گام دوم تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار اکسپرت چویس انجام شد و جداول و نمودارهای مربوطه ترسیم گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج 5 عامل اصلی و 21 زیرعامل موثر بر نشت اطلاعات سازمانی شناسایی شدند. وزن دهی و اولویت بندی شاخص ها نشان داد که عوامل فردی عمدی (0.277) در رتبه اول، عوامل فردی غیرعمدی (0.235) در رتبه دوم، عوامل سازمانی (0.188) در رتبه سوم، عوامل زیرساختی (0.167) در رتبه چهارم و عوامل محیطی(0.133) در رتبه پنجم جای گرفتند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که نشت اطلاعات پدیدهای پیچیده است که عوامل مختلف فردی، سازمانی، زیرساختی و محیطی در رخداد آن دخیل اند. با این حال، رتبه اول و دوم ابعاد عمدی و غیرعمدی نشت اطلاعات توسط افراد از یکسو بیانگر پیچیدگی پدیده نشت اطلاعات و از سوی دیگر نیازمند بازبینی در استراتژی های مرتبط با مدیریت منابع انسانی در فرودگاه بین المللی اهواز است.
شهناز خادمی زاده، فاطمه رفیعی نسب، ناتاراجان راداکریشنان،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: یکی از انواع اطلاعاتی که همواره مورد توجه عامه مردم بوده، اطلاعات مرتبط به سلامت است که مستقیماً بر کیفیت زندگی آنها اثر میگذارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت بر روی مراجعین شبکههای بهداشت و درمان شهر اهواز است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی است که با استقاده از روش (مداخله پیش آزمون و پس آزمون) انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل 40 نفر از مراجعین مرکز درمانی اهواز بود که میانگین نمره رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت آنها یک نمره کمتر از میانگین بود. از این تعداد 20 نفر برای بهعنوان گروه کنترل با استفاده از روش تصادفی بلوکی تشکیل شدند. همچنین جهت انجام آزمون مداخله دو گروه بیست نفره بهعنوان گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی سازی بلوکی شکل گرفت. مداخله آموزشی در قالب یک کارگاه آموزشی آنلاین 4 ساعته برگزار شده است. پروتکل مورد استفاده برای آموزش آنلاین در بستر شبکههای اجتماعی نیز پروتکل SDI (بوشان 2006، جویانی و همکاران 2022)، بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که توسط گروههای مورد آزمون در بازههای زمانی یک ماهه تکمیل و به پژوهشگران ارسال شد.
یافتهها: برای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره جستوجوی اطلاعات سلامت آنلاین در سطح (P>0/05) تفاوت معنیداری وجو نداشت و برای گروه کنترل میانگین نمره عدم قطعیت با گذشت زمان افزایش یافت. یافتههای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره عدم قطعیت در سطح (0/001>P) دارای تفاوت معنیداری بود. همچنین نتایج تغییرات نمره سایبرکندریا در هریک از زمآنهای مورد در زمان قبل از مداخله (p>0/076) و سه ماه بعد از مداخله (p>0/025) دارای تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: آموزش رفتار اطلاعاتی سلامت گامی رو به جلو در افزایش خودکارآمدی تصمیم گیری افراد جامعه و بیماران است و اگر با سایر تلاشها برای ترویج بهداشت و مراقبت ترکیب شود، میتواند به بهبود نتایج سلامت کمک کند.
افشین حمدیپور، هاشم عطاپور، نگین کژایی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار اطلاعیابی از جنبههای مختلفی رفتار انسان تأثیر میپذیرد. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ویژگیهای شخصیتی مؤثر بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز (2826N=) بود، که 338 نفر با روش طبقهای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تمام پنج بُعد ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری، استقبال از تجربه و روانرنجوری) بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز تأثیر معنیداری دارند؛ بهطوریکه برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری و استقبال از تجربه تأثیر مثبت و روانرنجوری تأثیر منفی بر رفتار اطلاعیابی آنها دارد. یافتههای رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد از بین متغیرهای مستقل، متغیرهای برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری، استقبال از تجربه و روانرنجوری پیشبینهای معنیداری در رفتار اطلاعیابی هستند که در مجموع 6/25 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین میکنند. در بین 5 متغیر مستقل، سهم متغیر وظیفهشناسی با ضریب بتای 0/220بیش از سایر متغیرها بوده است.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر، تأثیر پنج ویژگی مهم شخصیت را در رفتار اطلاعیابی تایید کرد. انتظار میرود کتابداران و متخصصان اطلاعات در بررسی رفتار اطلاعیابی ابعاد مختلف ویژگیهای شخصیتی را مدنظر قرار دهند و به این نکته توجه نمایند که آگاهی از ویژگیهای شخصیتی، آنها را در ارائه خدمات اطلاعاتی مؤثر به دانشجویان یاری خواهد کرد.
مژگان عروجی، نجلا حریری، فهیمه باب الحوائجی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: نظر به پژوهشهایی که درباره سواد مدیریت دادههای پژوهشی انجام گرفته است، هدف این پژوهش، تعیین میزان مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران (وابسته به وزارت علوم) و ارائه الگوی مناسب با آن است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایشی و با هدف تأیید و اعتباریابی ابزار ساخته شده با استفاده از مدل پیشنهادی پژوهش انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 360 نفر از اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی کشور که از طریق روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، پرسشنامه تکمیل و برای تحلیل دادهها از روش آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جدول توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و نرم افزارهای SPSS و Smart Pls استفاده شده است.
یافتهها: حاکی از آن است که شش عامل ذینفعان، خدمات، سیاست، انواع سواد، چرخه حیات داده و مسائل مالی روی هم رفته 60 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند. همچنین بالاترین میزان میانگین مربوط به عامل ذینفعان با میانگین 4/09 و انحراف معیار 0/57 است و پس از آن به ترتیب عامل خدمات، سیاست، چرخه حیات داده، انواع سواد و مسائل مالی در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
نتیجهگیری: رابطه مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران نشان دهنده اهمیت بالای هر یک از این مولفهها در ارتقاء کیفیت و کارآمدی پژوهشها است و تأثیر مثبتی در سواد مدیریت دادههای پژوهشی دارد. تلاش برای شناخت فرآیندها و زیرساختهای مرتبط با مدیریت دادههای پژوهشی به افراد جهت دستیابی به نتایج تحقیقات بهتر و گستردهتر ارزشمند است.
یزدان شیرمحمدی، فاطمه صفا،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: توسعه مقصدهای گردشگری تا حد زیادی به عملکرد و فعالیت استارت آپ های گردشگری بستگی دارد. شناخت عوامل مؤثر بر موفقیت استارت آپ های گردشگری میتواند بهعنوان مسئلهای مهم در این حوزه تلقی شود. بنابراین این مطالعه باهدف بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران از طریق تلفیق دانش و آموزش، نوآوری باز، مدیریت دانش و استراتژی بازاریابی انجام گرفت.
روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق مدیران و کارکنان استارت آپ های گردشگری شهر تهران هست که با استفاده روش نمونهگیری در دسترس تعداد 280 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن از طریق روایی محتوا و روایی سازه مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار SmartPLS استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر معناداری بر مدیریت دانش، تلفیق دانش خارجی و نوآوری بازدارد. تلفیق دانش خارجی اثر معناداری بر مدیریت دانش دارد اما تأثیر نوآوری باز بر مدیریت دانش مورد تائید قرار نگرفت. همچنین مدیریت دانش و نوآوری خدمات اثر معناداری بر عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران دارد و تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد استارت آپ های گردشگری مورد تائید قرار گرفت. اما استراتژی بازاریابی ارتباط معناداری با عملکرد استارت آپ های گردشگری ندارد.
نتیجهگیری: درنهایت نتایج نشان داد که استراتژی بازاریابی نقش تعدیل گری در ارتباط بین نوآوری خدمات و عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران دارد.
الهام عسکریان کاخ، سمیه سادات آخشیک، عبدالحسین فرج پهلو، رضا رجبعلی بگلو،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: هدف مطالعه، واکاوی وضعیت فقر اطلاعاتی بهورزهای شهر تهران بود. پرسش اصلی پژوهش بررسی وضعیت فقر اطلاعاتی آنها بر اساس مؤلفههای نظریه فقر اطلاعاتی چتمن بود.
روش: روش این مطالعه پیمایشی، شامل شناسایی و تحلیل مؤلفههای فقر اطلاعاتی بود. جامعه آماری شامل 154 بهورز بود. نمونهگیری با روش تصادفی طبقهبندیشده، و گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته انجام شد.
یافتهها: میان مؤلفههای فقر اطلاعاتی، مؤلفه «فریب» با بالاترین میانگین، نشاندهنده تلاش بهورزها برای نمایش واقعیتی نادرست بود. «پنهانکاری» یعنی عدم افشای اطلاعات، در رتبه دوم و پسازآن «ربط موقعیتی» قرار داشت که بیانگر گزینش اطلاعات توسط بهورزها بود. «خطرگریزی» با پایینترین میانگین، نشان از واهمه بهورزها از پیامدهای اطلاعیابی داشت.
نتیجه گیری: بیشترین بهورزها در گروه فریبکار قرار گرفتند. گروه دوم متعلق به افرادی بود که سودمندی اطلاعات را با موقعیت خود سنجیدهاند. دسته سوم به گروه پنهانکار اختصاص داشت درحالیکه کمترین تعداد در گروه خطرگریز قرار داشتند. قرارگیری برخی بهورزها در دودسته، به همپوشانی برخی از مؤلفهها اشاره داشت، بنابراین افراد بهسادگی در یک الگوی خاص قرار نمیگیرند و ممکن است در شرایط مختلف بهطور متفاوتی عمل کنند. همچنین، مؤثرترین عامل بر فریبکاری، کاهش خطر جستوجوی اطلاعات و بیاعتمادی بود. ارزشمندی اطلاعات و استفاده از اطلاعات خودیها در ربط موقعیتی تأثیر به سزایی داشت. مقابله با کمبود مهارتهای پردازش اطلاعات و بیاعتمادی انگیزه اصلی پنهانکاری بود. عوامل تأثیرگذار بر خطرگریزی، نامرتبط دانستن اطلاعات و حفظ حریم خصوصی بود. بنابراین نیاز به ایجاد فرهنگی از شفافیت و اعتماد، دسترسی به اطلاعات مرتبط و زیرساختهای آموزشی احساس میشود
مهدیه میرزابیگی، ریحانه بحری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش انعطافپذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیشبینی سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی، جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در حدود 17000، نمونه پژوهش از طریق محاسبه فرمول کوکران، 375 نفر و روش نمونهگیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش، سه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (1999)، پرسشنامه انعطافپذیری شناختی ساختهشده توسط دنیس و وندروال در سال 2010 و پرسشنامه سواد اطلاعاتی که با استفاده از پرسشنامههای پژوهش سِنگ و همکاران (2020)، پینتو و همکاران (2020) و لی و همکاران (2020) و براساس چارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (2016) تهیهشده، بود. برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون گامبهگام در نرمافزار اسپیاساس استفاده شد.
یافتههای پژوهش: یافتهها نشان داد، در آزمون رگرسیون خطی، انعطافپذیری شناختی، ۳۶٫۸ درصد و گشودگی به تجربه، ۴۹٫۶ درصد از واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کرد. در آزمون رگرسیون به روش گامبهگام، در گام اول، مؤلفه گشودگی به تجربه بهتنهایی میزان ۵۰٫۹ درصد و در گام دوم، متغیر گشودگی به تجربه در حدود ۴۳٫۱ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی و سپس، انعطافپذیری شناختی ۱۹٫۵ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی را تبیین کرد ( 000/0 p=). همچنین، درمجموع دو متغیرِ گشودگی به تجربه و انعطافپذیری شناختی ۶۲٫۶ درصد واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کردند.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد، متغیر گشودگی به تجربه (به میزان بیشتر) و انعطافپذیری شناختی توانستند پیشبینیکننده میزان سواد اطلاعاتی آزمودنیها باشند؛ بنابراین، نتایج پژوهش میتواند، سبب آگاهی پژوهشگران از ویژگیهای شناختی تأثیرگذار بر سواد اطلاعاتی و همینطور، اندیشیدن راهحلهایی برای کمک به دانشجویان برای ارتقای سواد اطلاعاتی آنان و کمک به مشکلات احتمالی مرتبط با کمبود سواد اطلاعاتیشان شود.
رحمان معرفت، محمود سنگری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی روشهای اعتباریابی منابع در بین دانشجویان علوم ورزشی دانشگاه بیرجند اجرا شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر، با روش گراندد تئوری و با رویکرد کیفی انجام گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانشجویان علوم ورزشی دانشگاه بیرجند و شامل67 نفر بودند. گردآوری دادهها با کمک مصاحبۀ نیمهساختاریافته انجام شد. فرآیند انجام مصاحبهها تا رسیدن به نقطه اشباع ادامه پیدا کرد. از مصاحبه شانزدهم تا بیستم دادههای بدست آمده تکراری بود بر همین اساس پژوهشگران اقدام به توقف گردآوری دادهها نمودند. تحلیل همزمان دادههای گردآوری شده با استفاده از کدگذاری با کمک نرم افزار مکس کیودا نسخه 2020 انجام شد. برای تعیین اعتبار پژوهش از روش بررسی بهوسیله اعضاء استفاده شد که برای این منظور بعد از کدگذاری اولیه، کدها و مقولهها برای دستکم 10 نفر از مصاحبهشوندگان ارسال شد و مورد تأیید آنها قرار گرفت. در پژوهش حاضر، رهیافت ساختگرایانه در گراندد تئوری مبنای کار قرار گرفته است، بنابراین مدل پارادایمی ارائه نشد.
یافتههای پژوهش: در کدگذاری محوری دادهها، در مجموع شش چالش اصلی مرتبط با اعتباریابی دانشجویان علوم ورزشی حاضر در مصاحبهها همچون عدم آشنایی با بررسی تخلفات پژوهشی، عدم آشنایی با سرقت علمی، عدم آشنایی با نرمافزارهای سرقت علمی و غیره بدست آمد. همچنین 15 کد محوری مرتبط با پرسش دوم پژوهش، چگونگی اعتباریابی دانشجویان علوم ورزشی بدست آمد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آموزش شیوه اعتباریابی منابع به دانشجویان علوم ورزشی حاضر در پژوهش احساس میشود و آموزش آنان میتواند چالشهای اعتباریابی منابع را در بین دانشجویان کمتر نماید و شیوه اعتباریابی منابع آنان را بهبود بخشد.
رضا ناصری جهرمی، مهدی محمدی، مرضیه عبدالوهابی، سولماز خادمی، مجید کوثری، صدیقه شادی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده
هدف: این پژوهش رویکرد سنتز پژوهی به مفهوم سواد اطلاعاتی انتقادی بود.
روششناسی: این پژوهش از نوع روش کیفی با استفاده از رویکرد پنج مرحلهای تفسیری-انتقادی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش متمرکز بر منابع دست اول نزدیک به زمینه پژوهش حاضر بود. معیار انتخاب مطالعات مورد بررسی همسویی و همراستایی با هدف، عنوان و متغیرهای پژوهش حاضر است ودر همین راستا جستو جوی منابع با توجه به سئوال پژوهش و بر اساس دانش کسب شده از مرور پیشینه نظری صورت گرفت که واژگان کلیدی وارد شده در موتورها و پایگاههای جستو جوگر علمی مانند وب آف ساینس، گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، الزیویر، اسکوپوس عبارت بودند از: رویکرد سنتزپژوهی، سواد رسانهای، سواد انتقادی، سواد اطلاعاتی_انتقادی و اخبار اطلاعاتی. پـس از آن که دادههـای گردآوری شده به نقطه اشباع رسید و نیازی تا جایی که انتخاب مطالعات دیگر نیازی نبود، فرایند بررسی و تفسیر آغاز گرفت. یافتههای به دستآمده از تحلیل و ترکیب گزارشهای پژوهشی عوامل مرتبط با سواد اطلاعاتی انتقادی در سه مضمون اصلی «علمسنجی سواد اطلاعاتی»، «همبستگی سواد اطلاعاتی و تفکر انتقادی» و «سواد اطلاعاتی رسانهای» دستهبندی نمود.
نتیجه: درواقع یک شناخت، آگاهی، مهارت لازم با چارچوب استاندارد از سواد اطلاعاتی و انتقادی به صورت مستقل می تواند زیرساخت و بنیان مناسبی را برای تعامل سواد اطلاعاتی و سواد انتقادی فراهم آورد که سبب ایجاد تعادل و تعامل بین ظرفیت و توانائی های کنجکاوی, خلاقیت و قضاوت در افراد خواهد شد.