285 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
شهناز خادمی زاده، فاطمه رفیعی نسب، ناتاراجان راداکریشنان،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف: یکی از انواع اطلاعاتی که همواره مورد توجه عامه مردم بوده، اطلاعات مرتبط به سلامت است که مستقیماً بر کیفیت زندگی آنها اثر میگذارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت بر روی مراجعین شبکههای بهداشت و درمان شهر اهواز است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش تجربی است که با استقاده از روش (مداخله پیش آزمون و پس آزمون) انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل 40 نفر از مراجعین مرکز درمانی اهواز بود که میانگین نمره رفتار جستوجوی اطلاعات سلامت آنها یک نمره کمتر از میانگین بود. از این تعداد 20 نفر برای بهعنوان گروه کنترل با استفاده از روش تصادفی بلوکی تشکیل شدند. همچنین جهت انجام آزمون مداخله دو گروه بیست نفره بهعنوان گروه شاهد و آزمون به روش تصادفی سازی بلوکی شکل گرفت. مداخله آموزشی در قالب یک کارگاه آموزشی آنلاین 4 ساعته برگزار شده است. پروتکل مورد استفاده برای آموزش آنلاین در بستر شبکههای اجتماعی نیز پروتکل SDI (بوشان 2006، جویانی و همکاران 2022)، بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که توسط گروههای مورد آزمون در بازههای زمانی یک ماهه تکمیل و به پژوهشگران ارسال شد.
یافتهها: برای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره جستوجوی اطلاعات سلامت آنلاین در سطح (P>0/05) تفاوت معنیداری وجو نداشت و برای گروه کنترل میانگین نمره عدم قطعیت با گذشت زمان افزایش یافت. یافتههای اثر مداخله آموزشی بر تغییرات نمره عدم قطعیت در سطح (0/001>P) دارای تفاوت معنیداری بود. همچنین نتایج تغییرات نمره سایبرکندریا در هریک از زمآنهای مورد در زمان قبل از مداخله (p>0/076) و سه ماه بعد از مداخله (p>0/025) دارای تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: آموزش رفتار اطلاعاتی سلامت گامی رو به جلو در افزایش خودکارآمدی تصمیم گیری افراد جامعه و بیماران است و اگر با سایر تلاشها برای ترویج بهداشت و مراقبت ترکیب شود، میتواند به بهبود نتایج سلامت کمک کند.
خدیجه آکار، محمدرضا کیانی، محمود سنگری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: حجم عظیمدادهها و اطلاعات در حال گردش در شبکههای اجتماعی در کنار محبوبیت و گستردگی استفاده از آنها، این شبکهها را در معرض خطرات امنیتی متعددی قرار میدهد. بنابراین امروزه امنیت و حریم خصوصی کاربران به یکی از مهمترین مسائل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. عوامل زیادی بر روی امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی اثرگذارند که این پژوهش از آن میان، به بررسی نقش عوامل فردی در رفتارهای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداخته است.
روشپژوهش: روش این پژوهش کاربردی، توصیفی (از نوع پیمایشی) بود. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه بیرجند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد. روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان موضوعی و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (876 /0) استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی کلی کاربران از امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی به طور معناداری کمتر از حد مطلوب بود در حالیکه میانگین میزان اهمیتدادن کلی کاربران به امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی بیشتر از حد مطلوب بود. میزان انجام رفتارهای مرتبط با عوامل فردی در نزد پاسخگویان کمتر از حد انتظار بود. همچنین میانگین متغیرهای تجربه حمله، تغییرات موفقیتآمیز حریم خصوصی، دفعات بازدید، توانایی و مهارتهای فناوری و سهولت درک شده به طور معناداری کمتر از حد مطلوب به دست آمد؛ اما متغیرهای اعتماد به سامانه، سود درک شده، خطر درک شده و اهمیت درک شده به طور معناداری بیشتر از حد مطلوب بود. علاوه بر این بررسی متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که در همه متغیرهای مورد بررسی بانوان نمره بالاتری از آقایان دریافت کردند. همچنین نمره دانشجویان کارشناسی از دو مقطع بالاتر از خودشان، در همه متغیرها بیشتر بود.
نتیجهگیری: اگرچه پاسخگویان برای مباحث مرتبط با امنیت و حریم خصوصی اهمیت زیادی قائل بودند، اما آگاهی آنها به بسیاری از این مباحث کمتر از حد انتظار بود. همچنین آزمودنیهای این پژوهش در حدی که انتظار میرفت، رفتارهای مربوط به عوامل فردی مرتبط با امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی را انجام نمیدادند.
سعید روحی شالمایی، محمد خندان، علی شعبانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف:پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی برای اشتراک دانش بیننسلی در راستای تحقق شناسایی ابعاد و رتبهبندی عوامل و مؤلفههای مؤثر بر اشتراک دانش بیننسلی در صنعت لیزینگ خودرو صورت پذیرفته است.
روش: این پژوهش کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر به دو بخش تقسیم شده است، در بخش اول (کیفی) جامعه آماری متشکل از 17 نفر از کارشناسان و خبرگان صنعت لیزینگ بود که به روش هدفمند انتخاب شدند و در بخش دوم (کمی)، جامعه آماری 970 نفر از کارکنان مشغول به کار صنعت لیزینگ خودرو بودند، که بر اساس فرمول کوکران و 22% افزایش حداقل نمونه، 336 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نحوه گردآوری دادهها به روش کتابخانه ای و میدانی با ابزارهای مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. برای تجزیه و تحلیل دادههای بدست آمده از نرم افزارهای MAXQDA وSMART PLS استفاده شد.
یافتهها: یافته های به دست آمده نشان داد که مولفه های تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آیندهنگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش بر اشتراک دانش بیننسلی در صنعت لیزینگ تاثیر مستقیم و معنیداری دارند.
نتیجه گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل بدست آمده و شناسایی مولفه های (تسهیم دانش، محیط بیرون، نوآوری، آیندهنگری، واکنش، تحلیلی، حاکمیت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش)، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تمامی این مولفه ها، مدلی مناسب برای بهبود عملکرد صنعت لیزینگ خودرو است و توصیه می شود این مدل برای پیشبرد اهداف و موفقیت این صنعت مدنظر قرار گیرد.
یعقوب نوروزی، سیما تراشی، نیره جعفری فر،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاله با هدف ارزیابی رابط کاربری صفحات وب فارسی موزههای ایران انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی از نوع ارزیابی مکاشفهای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 وب سایت موزهای تحت نظارت وزارت میراث فرهنگی ایران است. ابزار پژوهش سیاهه ارزیابی بر اساس معیارهای موجود در متون و منابع مشتمل بر 10 شاخص اصلی و 103 مؤلفه فرعی است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ویلکاکسون و فریدمن استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان داد که از بین 10 شاخص اصلی، معیارهای سادگی، تصحیح خطا و زبان رابط کاربری به ترتیب 100%، 98.13 % و 97.51 % امتیاز را کسب کردند. معیارهای کنترل کاربر و جستجو به ترتیب با 21.9 درصد و 26.83 درصد کمترین انطباق را با مولفههای سیاهه ارزیابی داشتند. در بین جامعه آماری. سایت موزه نیاوران با 71.71 % بالاترین سطح انطباق کیفی و موزه ارتباطات ایران با 42.52% کمترین میزان انطباق کیفی را با سیاهه ارزیابی داشت. نتایج حاصل از بررسی فرضیه پژوهش نشان داد سایتهای موزهای مورد مطالعه در رعایت شاخصهای ارزیابی رابط کاربری با هم تفاوت دارند و وب سایت موزههای مورد مطالعه از نظر رعایت شاخصها متفاوت عمل کردهاند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سایتهای مورد مطالعه توانستهاند در مورد معیارهای راهنمایی، نمایش اطلاعات و راهنمایی امتیاز بالای50 % کسب کنند اما در مورد معیارهای جستجو، انسجام، طراحی صفحه، رابط کاربری، کنترل کاربر و تصحیح خطا امتیاز کمتر از50 % را کسب کرده بودند. با توجه به نقش و اهمیتی که این معیارها در بالا بردن رضایت کاربران از وب سایت موزهها دارند، ارتقاء وضعیت موجود از سوی متولیان وبسایت موزههای مورد مطالعه توصیه میگردد.
افشین متقی دستنائی، علی کرمی، میلاد پیری فتحآباد،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: ایده ایجاد ماشینهای هوشمند و هوش مصنوعی از قرنها پیش وجود داشته و حداقل به قرن چهاردهم میرسد. با این که کاربرد هوش مصنوعی در آموزش یک رشته بسیار جدید است، اما در طول 25 سال گذشته هوش مصنوعی دستاوردهایی در برخی زمینهها داشته که بر آموزش نیز تأثیر گذارده که البته انتقاداتی نیز علیه خوش بینی بیش از حد نسبت به تحقیقات هوش مصنوعی معاصر مطرح شده است. تحقیقات کمی در مورد انتظارات از نقش هوش مصنوعی در آموزش و تأثیر بالقوه آن بر آموزش انجام شده است. هدف این مطالعه تحلیل و بررسی نقش هوش مصنوعی در آموزش است. سوال اصلی تحقیق این است که نقاط قوت، ضعف و نیز فرصتها و تهدیدات اجرای گسترده هوش مصنوعی در آموزش کدامند؟
روش: این مطالعه با استفاده از روش تحلیل سوآت انجام شده است و روش جمع آوری دادههای آن نیز کتابخانه ای است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان می دهد که در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش معاصر هم فرصت ها و هم تهدیدهایی وجود دارد. از جنبههای مختلف به نظر میرسد که هوش مصنوعی حالتی تبلیغاتی دارد، اما مانند سایر حوزههای تبلیغاتی، پتانسیل رشد با کاربردهای مشخص در فعالیتهای آموزشی و یادگیری را دارد.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که آگاهی از هوش مصنوعی و مطالعه در مورد نقش هوش مصنوعی در آموزش خطر جایگزینی آموزش مصنوعی به جای استفاده از هوش مصنوعی در آموزش را کم رنگتر خواهد کرد.
مهدی اکبری گلزار، احمد نادری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: مقالات متعددی با استفاده از روش فراترکیب به مرور نظاممند مطالعات صورت گرفته در حوزه بلاکچین در کشور پرداختهاند که تمرکز همه آنها بر مرور مقالات خارجی است. باتوجهبه رشد و فراگیری تکنولوژی بلاکچین در کشور و افزایش دامنه تحقیقات داخلی در رابطه با آن، یک بررسی نظاممند از تحقیقات صورتگرفته در داخل کشور نیز ضروری به نظر میرسید. در همین راستا، هدف این مقاله مرور سیستماتیک مقالات داخلی در حوزه بلاکچین با تمرکز بر حوزه مطالعاتی تعامل انسان-کامپیوتر (HCI) میباشد.
روش: در این مطالعه 985 مقاله با معیارهای جستجوی تعیین شده با روش فراترکیب کیفی شناسایی شدند که پس از اعمال فیلترهای هدفمند در نهایت به 111 مقاله نهایی منجر گردید. تمرکز این بررسی خلاصهکردن ادبیات HCI در مورد تکنولوژی بلاکچین است. مرور ادبیات در چهار مرحله جامع، با پیروی از پروتکل مرور سیستماتیک PRISMA سازماندهی گردید و سپس دادههای گردآوریشده تحلیل مضمون شدند.
یافتهها: مقالات مرتبط با تعامل انسان با تکنولوژی بلاکچین در چهار دستهبندی موضوعی که هر کدام به سه ریز موضوع مجزا تقسیم میشوند، تقسیمبندی شدند که عبارتند از، 1. اقتصاد غیرمتمرکز و قرادادهای هوشمند 2. درک و مشارکت کاربران از تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها 3. کاربرد تکنولوژی بلاکچین در یک زمینه خاص 4. مسائل فقهی و حقوقی حول بلاکچین و رمزارزها.
نتیجهگیری: علی رغم رشد بسیار خوب مطالعات در رابطه با تکنولوژی بلاکچین و رابطه انسان با آن در ایران، همچنان فضای حاکم بر این مطالعات با فضای بینالمللی تفاوت عمدهای دارد و پژوهشگران داخلی این حوزه میبایست توجه بیشتری به حوزههای فنی-اجتماعی نوظهور و تحقیقات میانرشتهای آن و همچنین تحولات پرسرعت حوزه تکنولوژیک جهت فهم بهتر حیات اجتماعی بشر داشته باشند
حوریه اعرابیمقدم، علیرضا مؤتمنی، علی اوتارخانی،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
هدف: حکمرانی در طول قرنها در سطوح مختلف حاکمیتی مورد توجه بودهاست. افزایش چالشهای جدید از ظهور و توسعه صنعت فناوری مالی (فینتک) نیز نیاز به یک چارچوب حکمرانی مناسب را بیش از پیش آشکار نمودهاست. مطالعات کنونی حکمرانی در فینتک عمدتاً پیرامون مسائل داخلی آن در سطح سازمانی است و نیاز به حکمرانی کلان برای فینتک کاملاً مشهود است. بنابراین، پرسش پژوهش کنونی این است که ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای اعمال به صنعت فناوری مالی کدام هستند و بر اساس آن، تعیین چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی انجام گیرد.
روش پژوهش: روش انجام این پژوهش، آمیخته است. در بخش کیفی با استفاده از روش فراترکیب و تحلیل محتوا، موضوعات مختلف پراکنده در مورد حکمرانی، فینتک و حکمرانی فینتک جمعآوری و تقسیمبندی شدند. در بخش کمّی نیز از روش دلفی فازی برای اعتبارسنجی مؤلفهها و سپس، تحلیل عاملی اکتشافی برای استخراج همبستگی نهان میان مؤلفهها استفاده شد.
یافتهها: یافتههای حاصل از تحلیل محتوای ادبیات، شامل مؤلفههای احصا شده در هفت مؤلفه شامل آیندهنگاری، سیاستگذاری، تسهیلگری، تنظیمگری، زیرساختدهی، پایش و ارزیابی بود. مطابق نتایج تحلیل، هر هفت مؤلفه توسط خبرگان تأیید شدند و از آنها سه بُعد شامل تدبیر، تمهید و تنظیم استخراج شدند. بنابراین، چارچوب ابعاد حکمرانی دربردارنده تدبیر متشکل از آیندهنگاری، سیاستگذاری، تمهید شامل تسهیلگری، تنظیمگری و زیرساختدهی و در نهایت تنظیم شامل پایش و ارزیابی هستند.
نتیجهگیری: چارچوب ابعاد و مؤلفههای حکمرانی برای شفافیت در وظایف حکمران نسبت به صنعت فناوری مالی، بسیار حائز اهمیت است. با ابتناء به این چارچوب، حکمرانان میتوانند حکمرانی فینتک را محقق نمایند و صنعت فناوری مالی نیز نسبت به آنچه حکمران در قبال وی وظیفه دارد؛ آگاه خواهدگشت.
مریم طاوسی، نادر نقشینه، محمد زرهساز، سیامک محبوب،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف. زیبایی در حوزه هنر بسیار کاربرد دارد، اما وقتی وارد حوزه تعامل انسان و کامپیوتر میشود نام «زیباییشناسی محاسباتی» به خود میگیرد. شناخت ابعاد زیبایی شناسی میتواند به طراحان وب کمک کند رابط کاربری بهتری برای کاربران طراحی کنند. پژوهش حاضر قصد دارد مولفههای زیباییشناسی تصاویر دیجیتالی در محیط وب را شناسایی، رتبهبندی و یک چارچوب مفهومی پیشنهاد نماید.
روش تحقیق: پژوهش حاضر با روش فراترکیب انجام شده است. اسناد بازیابی شده از 6 پایگاه گنج ایرانداک، جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، گوگل اسکولار، امرالد و وبآوساینس، با جستجوی هدفمند کلیدواژهای و رویکرد نظاممند مشتمل بر 1278 سند، بازیابی و تحلیل شدند. تعداد 54 سند با رویکرد PRISMA انتخاب و وارد مطالعه شدند. ضریب اهمیت کدهای شناسایی شده با روش تحلیل محتوای کیفی شانون محاسبه شد. از نرمافزار EndNote برای مطالعه دقیق اسناد استفاده شد.
یافتهها: ابتدا چارچوب مفهومی پایه بر اساس نظریات زیباشناختی کانت و برلین و لایبنیتس و آدورنو و بیرکهوف و هوسرل به انضمام 15 سند به زبان انگلیسی، حاوی 2 مقوله و 4 مفهوم و 22 کد زیباشناسی، ترسیم شد. سپس با انجام فراترکیب، چارچوب مذکور به 2 مقوله و 4 مفهوم و 32 کد ارتقا یافت. بر اساس فرمول شانون، دو کد «تقارن» و «عدم پیچیدگی» در مقوله زیباشناسی عینی و دو کد «ترکیب رنگ جذاب» و «پیچیدگی متوسط» در مقوله زیباشناسی ذهنی دارای بیشترین ضریب اهمیت شناسایی شدند.
نتیجهگیری: توجه به کدهای زیباییشناسی ذهنی در کنار زیباشناسی عینی به صورت توامان اهمیت دارد. تحقیق حاضر بر همکاری علمی دو گروه متخصصان علوم کامپیوتر و علوم انسانی در راستای ادراک دقیق زیباشناسی و تعامل بهتر میان انسان و رایانه تاکید دارد. چارچوب مفهومی پیشنهادی، نخستین در سطح ملی(ایران) و بینالمللی است.
افشین حمدیپور، هاشم عطاپور، نگین کژایی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار اطلاعیابی از جنبههای مختلفی رفتار انسان تأثیر میپذیرد. هدف از پژوهش حاضر، شناخت ویژگیهای شخصیتی مؤثر بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی است که به روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز (2826N=) بود، که 338 نفر با روش طبقهای تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. به منظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که تمام پنج بُعد ویژگیهای شخصیتی (برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری، استقبال از تجربه و روانرنجوری) بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز تأثیر معنیداری دارند؛ بهطوریکه برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری و استقبال از تجربه تأثیر مثبت و روانرنجوری تأثیر منفی بر رفتار اطلاعیابی آنها دارد. یافتههای رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان داد از بین متغیرهای مستقل، متغیرهای برونگرایی، وظیفهشناسی، سازگاری، استقبال از تجربه و روانرنجوری پیشبینهای معنیداری در رفتار اطلاعیابی هستند که در مجموع 6/25 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین میکنند. در بین 5 متغیر مستقل، سهم متغیر وظیفهشناسی با ضریب بتای 0/220بیش از سایر متغیرها بوده است.
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر، تأثیر پنج ویژگی مهم شخصیت را در رفتار اطلاعیابی تایید کرد. انتظار میرود کتابداران و متخصصان اطلاعات در بررسی رفتار اطلاعیابی ابعاد مختلف ویژگیهای شخصیتی را مدنظر قرار دهند و به این نکته توجه نمایند که آگاهی از ویژگیهای شخصیتی، آنها را در ارائه خدمات اطلاعاتی مؤثر به دانشجویان یاری خواهد کرد.
محمد مرادی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: شبکههای اجتماعی و نفوذ هر چه بیشتر آنها در میان کاربران مختلف در تمام نقاط دنیا باعث شده است که این شبکهها به ابزارهایی مناسب برای تبلیغات و تجارت الکترونیک تبدیل شوند. شبکه اجتماعی اینستاگرام به عنوان یکی از ابزارهای قدرتمند بازاریابی شناخته میشود و افزایش بازدید، پسند و نظر در اینستاگرام، نقش مهمی در دیده شدن کسبوکارها دارد. هدف این پژوهش تحلیل رفتار کاربران در مواجهه با پستهای بازاریابان الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهمنظور افزایش تعاملات کاربران با پستهای بازاریابان الکترونیکی میباشد.
روش پژوهش: طبق مطالعات کتابخانهای، عوامل تاثیرگذار بر میزان بازدید، پسند و نظر پستهای بازاریابان الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام استخراج شده است. پس از استخراج دادههای متناسب با هر عامل شناسایی شده، به محاسبه وزن و اهمیت هر یک بر اساس مدل رگرسیون پرداخته شده است. همچنین با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی به ایجاد مدل طبقهبند درخت تصمیم برای پیشبینی و مدیریت پستها بهمنظور افزایش میزان بازدید، پسند و نظر، ایجاد شده است.
یافتهها: به طور مستقیم، عواملی مانند «تعداد پستها»، «تعداد دنبالکنندگان»، «نوع پست»، «محتوای پست» و «زمان پست» عوامل بالقوهای هستند که بر تعداد بازدید، پسندها و نظرها تأثیرگذار هستند. طبق نتایج بدست آمده عامل «محتوای پست با موضوع نظرسنجی» با دارا بودن علامت مثبت و ضریب 420290.616 بیشترین تاثیر مثبت را بر میزان بازدید یک پست داشته است. عامل «محتوای پست با موضوع تخفیف» با دارا بودن علامت مثبت و ضریب 5417.751 بیشترین تاثیر مثبت را بر میزان پسند یک پست داشته است. عامل «محتوای پست با موضوع تخفیف» با دارا بودن علامت مثبت و ضریب 2164.016 بیشترین تاثیر مثبت را بر میزان نظر یک پست داشته است.
نتیجهگیری: بر اساس عوامل موثر استخراجشده، محاسبه وزن و اهمیت هر عامل و مدل درخت تصمیم ایجادشده میتوان به مدیریت پستها در جهت افزایش میزان بازدید، پسند و نظر پرداخت.
فرهاد فتحی، کورش فتحی واجارگاه، اسماعیل جعفری، مجتبی وحیدی اصل،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تحولات دیجیتال وظهور هوش مصنوعی درعرصه آموزش ویادگیری بهویژه در زمینه آموزش مدیران و منابع انسانی نیازمند تغییرات اساسی و نوآوری در رویکردهای آموزشی است. در همین راستا هدف پژوهش حاضر طراحی برنامه درسی دیجیتال در محیط کار مبتنی بر مولفههای هوش مصنوعی بود.
روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه گردآوری دادهها، طرح کیفی است.از میان روشهای مختلف کیفی، از روش نظریهداده بنیاد با رویکرد سازنده گرایی شارماز استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر، کلیه متخصصان حوزه برنامه درسی، فناوری آموزشی، تکنولوژی آموزشی و هوش مصنوعی هستند و اطلاع رسانها شامل 23 نفر از متخصصان بودند. به منظور گردآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته، مشاهده و مطالعه اسناد و مدارک استفاده گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش، از روش سه مرحلهای سوزان فریز شامل توجه، جمع آوری و تفکر به کمک نرم افزار اطلس تی آی7 انجام شد.
یافته ها: الگوی برنامه درسی فازی شامل برنامه درسی فاز1 (یادگیری مبتنی بر الگوی مشخص، طبقه بندی و سازماندهی محتوا، یادگیری خطی، یادگیری تحت نظارت بیرونی، یادگیری تقویتی و ادراک متقابل زبان)، برنامه درسی فاز2 (دانش ترکیبی در یادگیری، بهینه سازی یادگیری، یادگیری از داده های ناقص، یادگیری مبتنی بر استدلال، پیش بینی روند یادگیری و مواجه با مسائل یادگیری) و برنامه درسی فاز 3 (مواجه با مسائل غیرخطی، یادگیری عمیق، یادگیری بدون نظارت، خبرگی در یادگیری، تشابه یابی معنایی، یادگیری خودراهبر و انعطاف پذیری در یادگیری) بود.
نتیجه گیری: این الگو بر پایه منطق فازی هوش مصنوعی طراحی شده است و میتواند به بهبود طراحی برنامه درسی دیجیتال در محیط کار کمک کند. بر اساس مطالعات پیشینه، هیچ پژوهشی به این صورت یافت نشد که بتواند برنامه درسی دیجیتال در محیط کار رابه این نحو سازماندهی کرده و بنابراین، یافتههای پژوهش حاضر و خروجی نهایی، کاملا منحصر به فرد بوده است.
مژگان عروجی، نجلا حریری، فهیمه باب الحوائجی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده
هدف: نظر به پژوهشهایی که درباره سواد مدیریت دادههای پژوهشی انجام گرفته است، هدف این پژوهش، تعیین میزان مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران (وابسته به وزارت علوم) و ارائه الگوی مناسب با آن است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کمی و روش پیمایشی و با هدف تأیید و اعتباریابی ابزار ساخته شده با استفاده از مدل پیشنهادی پژوهش انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 360 نفر از اعضای هیئت علمی گروه علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی کشور که از طریق روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، پرسشنامه تکمیل و برای تحلیل دادهها از روش آماری توصیفی (میانگین، انحراف معیار، جدول توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و نرم افزارهای SPSS و Smart Pls استفاده شده است.
یافتهها: حاکی از آن است که شش عامل ذینفعان، خدمات، سیاست، انواع سواد، چرخه حیات داده و مسائل مالی روی هم رفته 60 درصد از واریانس کل متغیرها را تبیین میکنند. همچنین بالاترین میزان میانگین مربوط به عامل ذینفعان با میانگین 4/09 و انحراف معیار 0/57 است و پس از آن به ترتیب عامل خدمات، سیاست، چرخه حیات داده، انواع سواد و مسائل مالی در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
نتیجهگیری: رابطه مولفهها و شاخصهای سواد مدیریت دادههای پژوهشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی رشتههای علوم انسانی و اجتماعی دانشگاههای دولتی ایران نشان دهنده اهمیت بالای هر یک از این مولفهها در ارتقاء کیفیت و کارآمدی پژوهشها است و تأثیر مثبتی در سواد مدیریت دادههای پژوهشی دارد. تلاش برای شناخت فرآیندها و زیرساختهای مرتبط با مدیریت دادههای پژوهشی به افراد جهت دستیابی به نتایج تحقیقات بهتر و گستردهتر ارزشمند است.
یزدان شیرمحمدی، فاطمه صفا،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: توسعه مقصدهای گردشگری تا حد زیادی به عملکرد و فعالیت استارت آپ های گردشگری بستگی دارد. شناخت عوامل مؤثر بر موفقیت استارت آپ های گردشگری میتواند بهعنوان مسئلهای مهم در این حوزه تلقی شود. بنابراین این مطالعه باهدف بررسی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران از طریق تلفیق دانش و آموزش، نوآوری باز، مدیریت دانش و استراتژی بازاریابی انجام گرفت.
روش پژوهش: جامعه آماری تحقیق مدیران و کارکنان استارت آپ های گردشگری شهر تهران هست که با استفاده روش نمونهگیری در دسترس تعداد 280 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی و روایی آن از طریق روایی محتوا و روایی سازه مورد تائید قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار SmartPLS استفاده شد.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات اثر معناداری بر مدیریت دانش، تلفیق دانش خارجی و نوآوری بازدارد. تلفیق دانش خارجی اثر معناداری بر مدیریت دانش دارد اما تأثیر نوآوری باز بر مدیریت دانش مورد تائید قرار نگرفت. همچنین مدیریت دانش و نوآوری خدمات اثر معناداری بر عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران دارد و تأثیر نوآوری خدمات بر عملکرد استارت آپ های گردشگری مورد تائید قرار گرفت. اما استراتژی بازاریابی ارتباط معناداری با عملکرد استارت آپ های گردشگری ندارد.
نتیجهگیری: درنهایت نتایج نشان داد که استراتژی بازاریابی نقش تعدیل گری در ارتباط بین نوآوری خدمات و عملکرد استارت آپ های گردشگری شهر تهران دارد.
رحمان معرفت، فاطمه بزّی، قاسم آزادی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: رابط کاربر، واسطه بین محیط رایانه ای و انسان بوده و توجه به عناصر گرافیکی و معیارهای طراحی، رضایت کاربران را در پی دارد. این پژوهش، مقالات فارسی منتشرشده در حوزه تجربۀ کاربری در نمادها و نشانه های تصویری در گرافیک وبسایت و اپلیکیشن را بررسی نموده است.
روش: این پژوهش بر مبنای روش پریزما، از طریق مطالعه مرور نظاممند انجامشده است. پس از جستجوی اولیه، تعداد 86 مقاله منتشرشده در پایگاهها اطلاعاتی و نشریههای فارسیزبان و نیز کنفرانسهای این حوزه، به دست آمد که پس از غربالگری، 61 مقاله جهت مطالعه و تحلیل، انتخاب شدند.
یافته ها: بهطورکلی 132 پژوهشگر در این حوزه فعالیت نمودند که این مجموعه را، 83 نفر مرد و 49 نفر زن تشکیل میدهند. میزان مشارکت مردان (63%) و زنان (37%) اندازهگیری شد. سه نشریه کتابداری و اطلاعرسانی با فراوانی 9 مقاله، تعامل انسان و اطلاعات 8 مقاله و مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات با 7 مقاله بیشترین منابع انتشاردهنده مقاله در حوزه تجربه کاربری در نمادها و نشانهای تصویری در گرافیک وبسایت و اپلیکیشن بودند. گرچه استفاده از هر سه رویکرد کمّی، کیفی و ترکیبی در بین پژوهشگران حوزه تجربه کاربری در نمادها و نشانههای تصویری در گرافیک وبسایت و اپلیکیشن مرسوم است اما بیشتر پژوهشهای صورت گرفته در این حوزه از روشهای پیمایشی و رویکرد کمّی بهره بردهاند.
نتیجهگیری: تحلیل موضوعی منابع منتشرشده در حوزه موضوعی تجربه کاربری در نمادها و نشانههای تصویری در گرافیک وبسایت و اپلیکیشن نشان داد که نویسندگان این حوزه به موضوعاتی همچون اپک، اپلیکیشن، احساس و ادارک مشتری، رابط کاربر گرافیکی، بازی موبایلی، پایگاههای اطلاعاتی، پژوهشهای شناختی، تجربه کاربری، تعامل انسان و رایانه، تلفن همراه، رایانه، ردیابهای چشمی، رسانه تعاملی، رسمالخط فارسی، طراحی رابط کاربر گرافیکی، طراحی وبسایت، فرهنگ بصری دیجیتال، فناوری رسانه، کاربردپذیری رابط کاربری و.. در مقالات و آثار خود پرداختهاند.
سروش فتحی، زهرا دادگرفرد، پروین داداندیش، زهرا زارع،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بر آن است که تجربه ی زیسته ی زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی را به صورت کیفی مورد مداقه قرار داده تا بتواند از فرآیند زیسته ی آنها الگو یا مدلی بومی استخراج کرده که دیگر زنان سرپرست خانوار نیز بهره ببرند.
روش پژوهش: جهت انجام مصاحبه، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. مصاحبهها به صورت حضوری و تا رسیدن به نقطه اشباع توسط محقق انجام شد. از این رو پژوهشگر تا مرحلهی اشباع نظری با 13نفر زن سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی مصاحبه انجام داده است.
یافتهها: بصورت کلی 157کد باز، 42 محوری ، 15 کد انتخابی و یک مقوله محوری از مصاحبههای استخراج گردید. نتایج حاصل نشان داد مقوله عِلّی،نیازمالی و عدم تأمین نیازهای اساسی و نابسامانی خانواده تأثیر به سزایی داشته است. وجود سازمان های حمایتی و خیریه ها، قوانین حمایت از زنان سرپرست خانوار، دریافت تسهیلات از سازمان حمایت کننده جز مقولات مداخله گر می باشد. همچنین تعهدات خانوادگی زیاد و عدم حمایت اجتماعی و خانوادگی به عنوان مقوله ی زمینه ای شناخته شد. در این بین راهبردهایی برای زنان سرپرست خانوار وجود دارد که از جمله بهره گیری از خدمات و تسهیلات حمایتی سازمان های دولتی و خیریه ها، دریافت آموزش مهارت های اقتصادی و اجتماعی، استفاده از تسهیلات و برنامه ها و خدمات را می توان نام برد. همین امر باعث شده که آثار و پیامدهایی از جمله افزایش درآمد و اشتغال زایی، کاهش تنش های خانوادگی و اجتماعی را در پی داشته باشد. مقوله محوری نیازبه توانمندی اقتصادی است. زنان سرپرست خانوار توانمند در زمینه ی اقتصادی از ابتدا تجربه و مهارت اقتصادی کافی و حتی آمادگی لازم جهت سرپرست شدن را نداشتند.
نتیجهگیری: توانمندی اقتصادی سبب کاهش محرومیت و ملحق شدن آنان به گروه های اجتماعی شده است. که پیامد ارتقا موقعیت اجتماعی و اقتصادی را نیز به همراه داشته است.
الهام عسکریان کاخ، سمیه سادات آخشیک، عبدالحسین فرج پهلو، رضا رجبعلی بگلو،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: هدف مطالعه، واکاوی وضعیت فقر اطلاعاتی بهورزهای شهر تهران بود. پرسش اصلی پژوهش بررسی وضعیت فقر اطلاعاتی آنها بر اساس مؤلفههای نظریه فقر اطلاعاتی چتمن بود.
روش: روش این مطالعه پیمایشی، شامل شناسایی و تحلیل مؤلفههای فقر اطلاعاتی بود. جامعه آماری شامل 154 بهورز بود. نمونهگیری با روش تصادفی طبقهبندیشده، و گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محققساخته انجام شد.
یافتهها: میان مؤلفههای فقر اطلاعاتی، مؤلفه «فریب» با بالاترین میانگین، نشاندهنده تلاش بهورزها برای نمایش واقعیتی نادرست بود. «پنهانکاری» یعنی عدم افشای اطلاعات، در رتبه دوم و پسازآن «ربط موقعیتی» قرار داشت که بیانگر گزینش اطلاعات توسط بهورزها بود. «خطرگریزی» با پایینترین میانگین، نشان از واهمه بهورزها از پیامدهای اطلاعیابی داشت.
نتیجه گیری: بیشترین بهورزها در گروه فریبکار قرار گرفتند. گروه دوم متعلق به افرادی بود که سودمندی اطلاعات را با موقعیت خود سنجیدهاند. دسته سوم به گروه پنهانکار اختصاص داشت درحالیکه کمترین تعداد در گروه خطرگریز قرار داشتند. قرارگیری برخی بهورزها در دودسته، به همپوشانی برخی از مؤلفهها اشاره داشت، بنابراین افراد بهسادگی در یک الگوی خاص قرار نمیگیرند و ممکن است در شرایط مختلف بهطور متفاوتی عمل کنند. همچنین، مؤثرترین عامل بر فریبکاری، کاهش خطر جستوجوی اطلاعات و بیاعتمادی بود. ارزشمندی اطلاعات و استفاده از اطلاعات خودیها در ربط موقعیتی تأثیر به سزایی داشت. مقابله با کمبود مهارتهای پردازش اطلاعات و بیاعتمادی انگیزه اصلی پنهانکاری بود. عوامل تأثیرگذار بر خطرگریزی، نامرتبط دانستن اطلاعات و حفظ حریم خصوصی بود. بنابراین نیاز به ایجاد فرهنگی از شفافیت و اعتماد، دسترسی به اطلاعات مرتبط و زیرساختهای آموزشی احساس میشود
کیمیا تقی زاده میلانی، معصومه کربلاآقایی کامران، امیر غائبی،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی معیارهای ارزیابی و گزینش دادههای پژوهشی برای حفظ و نگهداری در مخازن داده براساس متون معتبر جهانی است.
روش: پژوهش حاضر با استفاده از روش فراترکیب و چارچوب سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شده است. در جستجوی منابع از کلیدواژههای مرتبط برای یافتن پژوهشها در پایگاههای ناشران مختلف و نیز جستجوی استنادی استفاده شده است تا جامعیت منابع شناساییشده تأمین شود. همچنین با کنترل چند مرحلهای و اعمال معیارهای ورود و خروج از 3080 منبع، در نهایت 49 منبع انگلیسی انتخاب شدند. همچنین برای کنترل کیفیت کدهای استخراجشده و حفظ پایایی مدل طراحیشده از شاخص کاپا استفاده شده است.
یافتهها: معیارهای ارزیابی و گزینش دادههای پژوهشی برای حفظ و نگهداری در مخازن داده در هشت مؤلفه شامل آمادهسازی دادهها، کیفیت دادهها، شرایط فیزیکی و ویژگیهای فنی، مدیریت و ویژگیهای فرادادهای، اصول اخلاقی دادهها، معیارهای مربوط به مدرک، هماهنگی با اصول FAIR، و خطومشی و مسائل پایگاه شناسایی شد که شامل 38 گویه بود.
نتیجهگیری: در این پژوهش معیارهای ارزیابی و گزینش دادههای پژوهشی برای حفظ و نگهداری در مخازن داده براساس متون معتبر جهانی شناسایی شدند. بهکارگیری این معیارها میتواند به حفظ و نگهداری پایدار دادهها در مخازن داده، ارتقای کیفیت دادهها و تقویت زیرساختهای پژوهشی منجر شود.
مسعود بختیاری، سعید غفاری،
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
هدف: این تحقیق در پی بررسی رابطه سواد رسانهای با میزان استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای در بین کتابداران است. استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای مسائلی هستند که امروزه در بین کتابداران از اهمیت بیشتری برخوردار است.
روش: روش پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی استان قم است که تعداد آنها 112 نفر است و حجم نمونه به تعداد 80 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامهها با نظر اساتید و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافتهها: دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه در نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج نشان داد بین سواد رسانه با میزان استفاده از فضا مجازی رابطه معنیداری وجود ندارد ٠٥/٠ p>. بین سواد رسانهای و مؤلفههای آن با پذیرش اخبار رسانهای رابطه منفی وجود دارد ٠١/٠p<. از بین متغیرهای جمعیت شناختی، رابطه رشته تحصیلی باسواد رسانهای و پذیرش اخبار رسانهای و رابطه نوع رسانه با میزان استفاده از فضای مجازی و پذیرش اخبار رسانهای معنیدار است.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش هم در حوزه نظری و هم کاربردی دستاوردهای قابلتوجهی داشت بهطوریکه میتوان با تقویت سواد رسانهای، آگاهی و مهارت کتابداران را در زمینه اخبار و اطلاعات رسانهای افزایش و پذیرش اخبار نادرست و غیرواقعی در فضای مجازی پیشگیری کرد.
دوره 11، شماره 4 - ( 11-1403 )
چکیده
فاطمه سلمانی، محمدرضا کیانی، محمد اکبری بورنگ،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رسانههای اجتماعی و محبوبیت اینستاگرام بهعنوان یک پلتفرم محبوب در بین جوانان و بهویژه بانوان، این پژوهش به مطالعه نقش تعدیلگری جنسیت در رابطه بین تصویر بدن با استفاده از اینستاگرام و عزت نفس با استفاده از اینستاگرام پرداخت.
روش: این پژوهش همبستگی با استفاده از پرسشنامههای «تصویر بدن»، «عزت نفس» و «استفاده از اینستاگرام» در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان دانشگاه بیرجند که به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انتخاب شده بودند، انجام شد.
یافتهها: جنسیت بهعنوان متغیرتعدیلگر در رابطه بین تصویر بدن و استفاده از اینستاگرام و عزت نفس و استفاده از اینستاگرام معنادار بود. رابطه بین تصویر منفی از بدن و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان آقا معنادار نبود امارابطه بین تصویر منفی از بدن و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان خانم معنادار و مستقیم بود. همچنین بین عزتنفس و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان آقا رابطه معناداری وجود نداشت، در حالی که رابطه بین عزت نفس و استفاده از اینستاگرام در دانشجویان خانم معنادار و معکوس بود.
نتیجهگیری: امروزه رسانههای اجتماعی فراوانی وجود دارند که استفاده از آنها در بین مردم و بهویژه جوانان گسترش روزافزونی دارد و امکانات زیادی را در اختیار کاربران خود قرار دادهاند. دراین بین تمرکز بیشتر کاربران رسانههای اجتماعی بر روی اینستاگرام است. به دلیل مهم بودن تاثیر رسانههای اجتماعی بر روی مباحث روانشناختی، سعی براین شد در این پژوهش تحقیقی کامل درمورد جنسیت به عنوان متغیر تعدیلگر بر روی ارتباط دو متغیر روانشناختی تصویر بدن و عزت نفس با استفاد از اینستاگرام صورت گیرد تا مسیر برای تصمیم گیران عرصه رسانههای اجتماعی هموارتر شود. درنهایت بر اساس نتایج این پژوهش استفاده از اینستاگرام و تاثیر مباحث روانشناختی بر روی خانم ها بیشتر از آقایان است.