زمینه و هدف: آینده کشورها به واسطه نقش دانش در گرو بکارگیری هوشمندانه شبکه های اجتماعی تخصصی دانش محور است که توجه به سهم برتر متخصصین از عوامل محوری آن است. این مقاله شاخص های الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین ایرانی را در شبکه های اجتماعی تخصصی شناسایی کرده است.
روش پژوهش: بدین منظور از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند با خبرگان حوزه پژوهش (15 نفر) و همچنین روش دلفی (9 نفر) به عنوان ابزار گردآوری داده ها در پژوهش استفاده شده است.
یافته ها: نشان می دهد که در الگوی رفتار اشتراک دانش متخصصین در فضای مجازی شاخص های بعد فردی شامل انگیزش، اخلاقیات، شخصیت (شامل برونگرا، سازشکار و خودگشوده)، توانایی، نگرش به منظور اشتراک دانش و امینت روانی می باشد. بعد گروهی دارای 3 شاخص منافع مشترک، ساختار گروه و سرمایه اجتماعی است. بعد محیطی دارای 4 مولفه به ترتیب زیر است: مولفه تکنولوژیکی با شاخص های: زیبایی گرافیکی، کاربرپسند بودن شبکه، امنیت سرور، نوع زیرساخت ارتباطی؛ مولفه سیاسی- حقوقی با شاخص های: بودجه برای R&Dفضای مجازی، تخصیص منابع مالی به توسعه زیرساخت، فیلترینگ، قوانین مربوط به مالکیت فکری و معنوی، پهنای باند، تنظیم مقررات و قوانین فضای مجازی؛ مولفه اقتصادی با شاخص های: هزینه اینترنت و تنوع بسته های اینترنتی؛ و مولفه اجتماعی- فرهنگی با شاخص های: سبک زندگی متخصصین و شخصیت ملی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: تنها زمانی می توانیم به الگویی جامع از حیث نظری و کاربردی در حوزه رفتار اشتراک دانش دست پیدا کنیم که به شناسایی تعاریف، مفاهیم، ابعاد و مولفه های آن مبتنی بر شرایط حاکم بر فضای مجازی کشور اهتمام ورزیم زیرا موضوع رفتار کاربر ایرانی به خاطر تعامل با موضوعات تاریخی، سیاسی، فرهنگی اجتماعی چند وجهی و پیچیده است.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر خوشهبندی و مطالعه تطبیقی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه خراسان رضوی با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی میباشد.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی- توصیفی است که با رویکرد کمی و با استفاده از شبکه عصبی، انجام شده است. ابزار این پژوهش پرسشنامهای متناسب با نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه استان خراسان رضوی است که بین نمونهای از افراد جامعه (447 نفر) متشکل از اعضای هیأت علمی دانشگاههای علوم پزشکی مشهد، سبزوار و گناباد و دانشپژوهان سطح چهار مدارس عالی علمیه نواب، آیتاله خویی و نرجس توزیع شده است. پس از جمع آوری دادهها، شبکه عصبی به منظور خوشهبندی دادهها انتخاب شد و با استفاده از نرمافزار Matlab14، دانشپژوهان حوزه و دانشگاه به صورت مجزا و یکبار به صورت کل بر اساس مؤلفههای اصلی پژوهش (هدف و انگیزه اطلاعیابی، منابع اطلاعاتی، راههای اطلاعیابی، خدمات اطلاعاتی) خوشهبندی شدند. سپس با حذف هر یک از زیرمؤلفههای مؤلفه اصلی پژوهش، مؤثرترین و کماثرترین گزینه در نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه و دانشگاه تعیین شد.
یافتهها: با انجام خوشهبندی با استفاده از شبکه عصبی خودسازمانده، مؤثرترین مؤلفه در هدف و انگیزه اطلاعیابی دانشپژوهان حوزه انجام فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی و مذهبی و در دانشپژوهان دانشگاه ارتقای کیفیت تدریس میباشد. کماثرترین مولفه در هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی کسب وجهه علمی و رقابت با همترازان تعیین شد. مؤثرترین مؤلفه در منابع اطلاعاتی مورد نیاز هر دو قشر حوزوی و دانشگاهی مجلات تمام متن الکترونیک فارسی میباشد. کماثرترین منابع اطلاعاتی مورد نیاز در دانشپژوهان حوزه، کتابهای لاتین و در دانشپژوهان دانشگاه، پایاننامهها تعیین شد. مؤثرترین راه دسترسی به اطلاعات در حوزه، استفاده از منابع چاپی و در دانشگاه استفاده از منابع الکترونیکی و کماثرترین راه در هر دو قشر خرید منابع میباشد. هر دو قشر دانشپژوهان حوزه و دانشگاه در مؤثرترین و کماثرترین مؤلفه در زمینه خدمات اطلاعاتی در رفع نیازهایشان مشترکند. بیشترین خدمات در رفع نیاز اطلاعاتی آنان، آشنایی با انواع منابع در زمینه رشته تخصصی خود و کماثرترین مؤلفه نیز آشنایی با آر. اس. اس. ها و پادکستها میباشد.
نتیجهگیری: با توجه به هدف و یافتههای پژوهش حاضر، با تعیین رفتارهای اطلاعاتی که از نیازهای اطلاعاتی سرچشمه می گیرد، تهیه و تدارک منابع مورد نیاز دانشپژوهان حوزه و دانشگاه، از تمهیداتی است که لازم است برای رفع نیازهای اطلاعاتی آنان انجام شود و زمینه تصمیمگیری اطلاعاتگرا برای مدیران کتابخانهها فراهم میشود.
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشهای است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیأت علمی) دو دانشگاه شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل میدهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری دادهها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.
یافتهها: از بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می¬دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، میتوان با فراهم آوردن زمینههای ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از تواناییها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکهها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی میباشند. در نتیجه این باور، علاوه بر اینکه محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آنها و شرکت در فعالیتهای مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این¬دسته از شبکه¬ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراههای ارتباطی را بهدنبال خواهد داشت.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین فرایند جستجوی اطلاعات کودکان دوره پیشدبستانی مرکز ماه گل و ترنم شهر تهران و مقایسه آن با مدل بت است.
روش پژوهش: پژوهش از نوع کاربردی با رویکرد کیفی و به روش تئوری زمینهای وضعیت رفتار جستجوی اطلاعات کودکان دوره پیشدبستانی شهر تهران را موردبررسی قرار داده و با مدل بت مقایسه نموده است. روش نمونهگیری هدفمند با توجه به شرایط پژوهش است و با در نظر گرفتن هدف مطالعه در بستر عمومی جامعه دو مرکز از دو منطقه شهرداری انتخاب شد. با توجه به شرایط انتخاب نمونه دو مرکز پیشدبستانی منطبق با شرایط پژوهش که هر یک 10کودک در کلاس پیشدبستان داشتند؛ انتخاب و بنابراین 20 نفر بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. پژوهش با در نظر گرفتن سه گروه از افراد (کودک، مربی و والدین) انجام شد.
یافتهها: یافتهها نشانگر آن است که رفتار جستجوی اطلاعات کودکان مرکز پیشدبستانی ماه گل و ترنم در مرحله برخورد با تکلیف پژوهشی دربرگیرنده آموزش، آمادهسازی (ساخت) و رفتارهای پیش نگر، کنجکاو و عدم درک است که در مقایسه با مدل بت بهجای خواندن دارای مرحله آموزش مفاهیم است. عملکرد آنان در مرحله جستجو دربرگیرنده برنامهریزی، جستجو و جمعآوری و ساماندهی است و تعریف بسیار کم دیده شد و در مقایسه با مدل بت این مرحله برای آنان فاقد ارزیابی بود. رفتارهای مشابهی با رفتارهای مرحله دوم مدل بت دیده شد. رفتار شادی کمتر از سایر رفتارها دیده شد و بالاخره در مرحله ارائه دارای ارجاع دهی و ارائه و در درجات بسیار کمتر دارای تفسیر و تلفیق است و رفتارهای مشابهی نیز با رفتارهای مرحله سوم مدل بت داشتند.
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت آموزش فرایند جستجوی اطلاعات به کودکان دوره پیشدبستانی با مدل بت و آشنایی آنان با منابع اطلاعاتی میتواند در پرورش دانشآموزانی پژوهشگر کمک شایانی کند.
زمینه و هدف: فرهنگ اطلاعاتی مفهوم جدیدی است که بیانگر نوع نگاه سازمانها به اطلاعات، همچنین ارزشها و هنجارهایی است که بر رفتار اطلاعاتی افراد در سازمان اثر میگذارد. هدف پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فرهنگ اطلاعاتی و بررسی وضعیت آن در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد است.
روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 250 نفر بهعنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. برای سنجش فرهنگ اطلاعاتی از پرسشنامهای مبتنی بر مدل چو و همکاران (Choo et al., 2008) استفاده شد که فرهنگ اطلاعاتی را به شش بعد درستی اطلاعات، رسمیت اطلاعات، کنترل اطلاعات، شفافیت اطلاعات، اشتراک اطلاعات، و استفاده فعالانه از اطلاعات دستهبندی میکند. قبل از گردآوردی دادهها روایی و پایایی این پرسشنامه مورد تأئید قرار گرفت.
یافتهها: از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، فرهنگ اطلاعاتی و ابعاد آن در این دانشگاه از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. از میان ابعاد فرهنگ اطلاعاتی بیشترین میانگین مربوط به اشتراک اطلاعات و کمترین میانگین مربوط به شفافیت اطلاعات است. طبق نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد، الگوی فرهنگ اطلاعاتی حاکم بر دانشگاه فرهنگ اطلاعاتی رابطهمحور است. همچنین، بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیتشناختی و فرهنگ اطلاعاتی نیز نشان داد که بین متغیرهای جنسیت و حوزه تحصیلی با برخی از ابعاد فرهنگ اطلاعاتی رابطه معنادار وجود دارد.
نتیجهگیری: به دلیل نقش و اهمیت فراوان اطلاعات در سازمانهای امروزی، پرداختن به فرهنگ اطلاعاتی به عنوان یک متغیر توانمندساز که بر رفتارهای اطلاعاتی در سازمان بویژه تولید و استفاده از اطلاعات اثرگذار می باشد، ضروری است. از طرفی، فرهنگ اطلاعاتی موضوع جدیدی است که پرداختن به آن افق پژوهشی جدیدی را بهویژه در حوزه علم اطلاعات و دانششناسی ایجاد میکند و میتواند مبنایی برای پژوهشهای بیشتر باشد.
زمینه و هدف: با توجه به متغیر بودن سواد اطلاعاتی در هر فرهنگ و اجتماع، نیاز است مفهوم سواد اطلاعاتی در بافت های گوناگون از جمله مدارس مورد بررسی قرار گیرد. توسعه سواد خواندن که از اهداف اصلی درس فارسی است، بخشی از سواد اطلاعاتی است و پایه های آن در دوره ابتدایی گذاشته می شود. فهم ماهیت سواد اطلاعاتی در درس فارسی، ضمن درک بیشتر ماهیت سواد اطلاعاتی در بافت مدارس، کمک می کند بتوان در امر آموزش و ارزشیابی سواد اطلاعاتی در مدارس به نحو مطلوب تری عمل نمود.
روش: این پژوهش از نوع پدیدارشناسی است و از تکنیک تحلیل محتوای کیفی بهره برده است. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده است. از نمونه گیری هدفمند برای پیشبرد اهداف پژوهش استفاده شده است. چهار معلم پایه چهارم ابتدایی از سه مدرسه در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران مورد مصاحبه قرار گرفته و چهار کلاس آنان نیز پس از مشاهده با اجرای مراحل سهگانه کدگذاری نظری تحلیل گردید.
یافتهها: بر اساس تحلیل دادهها، میتوان سواد اطلاعاتی در پایه چهارم را در گامهای «تنظیم صحنه: ایجاد فضایی برای تفکر و تأمل و برنامهریزی»، «ایجاد و تبیین نیاز اطلاعاتی»، «جستجو و مکانیابی اطلاعات»، «بهرهگیری از اطلاعات»، «پردازش اطلاعات»، «ثبت، سازماندهی و استفاده اخلاقی از اطلاعات»، «برقراری ارتباط»، «ارائه اطلاعات» تبیین نمود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها تاکید عمده بر ارتقای مهارت بهره گیری از اطلاعات(خواندن، دیدن، شنیدن)؛ پردازش اطلاعات(تامین زیرساخت های درک متن، تمرین درک مطلب به صورت دیداری، شنیداری و متنی؛ و انجام فعالیت های نیازمندپردازش اطلاعات) و ارائه اطلاعات(در قالبهای مکتوب و غیر مکتوب و شیوه تهیه آنها) است. با ادغام سواد اطلاعاتی درس فارسی، این درس می تواند به اهداف خود بهتر نایل آید. این پژوهش می تواند در جهت طراحی ابزار سنجش سواد اطلاعاتی و طراحی آموزشهای مورد نیاز معلمان و دانش آموزان به کار گرفته شود.
چکیده:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی رفتار اطلاعیابی بافت محور دانشجویان دانشگاه خوارزمی در جستجوی اطلاعات علمی موردنیاز خود و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان در داخل دانشگاه انجامشده است.
روششناسی: روش پژوهش توصیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری، کلیهی دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه خوارزمی در زمان انجام پژوهش را شامل میشود. نمونه پژوهش شامل 196 دانشجو است که به روش نمونهگیری در دسترس انتخابشدهاند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 6/82 و روایی ازنظر اساتید محترم استفاده شد و برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمونهای t تکنمونهای مستقل و t دونمونهای مستقل استفاده شد.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که مهمترین عامل مؤثر بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان سایتهای کامپیوتر دانشگاه است و دانشجویان بیشتر اطلاعات علمی موردنیاز خود را از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو به دست میآورند و مهمترین هدف آنها از جستجوی اطلاعات علمی انجام تکالیف درسی است و دانشجویان هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود میدانند... مهمترین مانع و مشکل در مسیر جستجوی اطلاعات در دانشگاه نیز سرعتپایین اینترنت دانشگاه است. همچنین بین عوامل جمعیتشناسی (جنسیت، وضعیت تأهل و وضعیت سکونت) و رفتار اطلاعیابی دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجهگیری کرد که دانشجویان دانشگاه هدف از جستجوی اطلاعات علمی را، ابتدا اطلاعات آموزشی و سپس اطلاعات پژوهشی موردنیاز خود میدانند؛ و برای کسب اطلاعات بیشتر از منابع اینترنتی و موتورهای جستجو استفاده میکنند؛ و کتابخانهها جایگاه پایینتری نسبت به سایتهای کامپیوتر دانشگاه در رفتار اطلاعیابی دانشجویان دارند.
زمینه و هدف: معمولاً پژوهشگرانی که دارای میزان تحصیلات متفاوتی هستند، از نظر دارا بودن دانش تخصصی نیز متفاوت هستند. همچنین، ممکن است میزان تحصیلات و دانش تخصصی بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران تاثیرگذار باشد. لذا، هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر میزان تحصیلات بر رفتار اطلاعیابی پژوهشگران موسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی در "انجام پژوهش" و "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" است.
روش: روش تحقیق مورد استفاده، روش پیمایشی و ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهی محقق-ساخته براساس مقیاس لیکرت 5 قسمتی بوده است. پرسشنامه به صورت الکترونیکی و با استفاده از گوگل داکس به صورت پیوسته طراحی شد . روایی محتوایی توسط متخصصین امر و پایایی درونی در یک مطالعهی آزمایشی و با محاسبهی آلفای کرونباخ تایید و سپس پیوند اینترنتی پرسشنامه از طریق پست الکترونیکی برای پژوهشگران ارسال شد. از جامعه آماری نمونهگیری نشد و پرسشنامه برای همه 200 پژوهشگر ارسال شد. در مجموع 140 نفر (70 درصد) از پژوهشگران پرسشنامه را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای آمار توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرمافزار آماری22 SPSS IBM صورت پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای کروسکال-والیس و فریدمن استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که برای انجام پژوهش استفاده از "مقالات نشریات ادواری" (حدود 90% خیلی زیاد و زیاد) در اولویت نخست قرار دارد. پژوهشگران به منظور دستیابی به اطلاعات علمی برای انجام پژوهش از نظر سایر شیوههای مورد استفاده بیشتر از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران داخل کشور" (حدود 75% خیلی زیاد و زیاد) و "تجارب شخصی" (حدود 65% خیلی زیاد و زیاد) استفاده میکنند. درحالی که کمترین استفاده از "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور" (حدود 56% کم و اصلاً) و "شرکت در همایشهای خارجی" (حدود 69% کم و اصلاً) به عمل میآید.
نتیجهگیری: تنها تفاوت معنیدار در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی به منظور "روزآمدسازی اطلاعات تخصصی" و "انجام پژوهش"، استفاده از "مقالههای نشریات" است (05/0>P). "دانشجویان کارشناسی ارشد/دکترای حرفهای و تخصصی" نسبت به سایر سطوح تحصیلی از "مقالههای نشریات" بیشتر استفاده میکنند. از نظر "ارتباط و مشورت با متخصصان و پژوهشگران خارج از کشور"، "شرکت در همایشهای خارجی" و "تجارب شخصی" تفاوت آماری معنیداری بین سطح مختلف تحصیلی وجود دارد (05/0>P) و دارندگان دکترای تخصصی بیشتر از سایر سطوح تحصیلی از این روشها بهره میگیرند.
زمینه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ساختار مقالههای پژوهشی در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی به منظور تعیین میزان انطباق آنها با ساختارمطلوب است. در گام بعدی، میزان اهتمام راهنماهای نگارش مجلههای علمی-پژوهشی فارسی زبان علم اطلاعات و دانش شناسی به معرفی اجزای ساختاری یک مقاله-علمی پژوهشی بررسی شده است.
روش پژوهش: روش پژوهش پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری آن شامل کلیه مقالههای علمی- پژوهشی منتشر شده در مجلههای علمی- پژوهشی فارسی زبان رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در طی سالهای 1392تا 1394 و راهنماهای نگارش مقاله موجود در وبسایت این نشریهها است. نمونهگیری در مورد مقالهها به شیوه تصادفی طبقهای انجام شد و بر این اساس، تعداد 245 عنوان مقاله علمی- پژوهشی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بر اساس سیاهه وارسی (ساختار مطلوب) مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که ساختار مقالههای علمی-پژوهشی مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد و تنها در سه جزء ساختاری یعنی «مبانی نظری»،«کاربرد پژوهش» و «محدودیت پژوهش» تطابق ضعیفی با ساختار مطلوب وجود دارد. در بررسی راهنماهای نگارش، یافتهها نشان داد که راهنماهای نگارش از نظر معرفی ساختار مطلوب یک مقاله علمی-پژوهشی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و اجزای ساختاری «مروری کوتاه بر متون علمی»، «بیان منطق منجر به پژوهش»، «هدف و انگیزه پژوهش»، «مزیت و اهمیت پژوهش»، «زمان پژوهش»، «مکان پژوهش»، «اعتبار (روائی) ابزار پژوهش»، «پایایی ابزار پژوهش» با میانگین صفردر هیچ یک از راهنماهای نگارش مقالهها در نشریههای مورد بررسی اشاره نشده است. همچنین بررسی فرضیهها نشان داد که تفاوت معناداری میان نشریههای علمی – پژوهشی از نظر تطابق مقالههای علمی-پژوهشی آنها با ساختار مطلوب وجود دارد. با این حال، میانگین امتیاز ساختاری مقالههای این نشریهها به طور کلی در وضعیت خوبی قرار دارد. همچنین در بررسی فرضیه دوم پژوهش مشخص شد که با وجود وضعیت مناسب انطباق مقالههای منتشر شده با ساختار مطلوب، راهنماهای نگارش مقالههای نشریات علمی- پژوهشی از وضعیت مناسبی در معرفی اجزای ساختاری یک مقاله علمی – پژوهشی برخوردار نیستند.
نتیجهگیری: با توجه به ضعف ساختاری راهنماهای نگارش در نشریههای علمی-پژوهشی مورد بررسی میتوان چنین برداشت کرد که نویسندگان اغلب ساختار مقالهها را بر اساس آنچه خود آموزش دیدهاند تدوین کرده و راهنماهای نگارش را کمتر الگوی خود قرار میدهند. از طرف دیگر نیز میتوان یکی از دلایل ضعف موجود در ساختار مقالهها را به بیتوجهی سردبیران و دستاندرکاران مجلهها برای ارائه راهنماهای مورد نیاز نسبت داد.
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف شناسایی دیدگاه مدیران نسبت به وضعیت مؤلفه های الگوی سایبرنتیک در کتابخانه های دانشگاهی انجام شده است.
روش پژوهش: این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل 753 نفر از مدیران و کتابداران مسئول مستقر در کتابخانه های دانشگاهی شهر تهران و شهرهای دیگر است که تعداد 250 نفر با استفاده از نمونهگیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان (پاول، 1385) تعیین شد. گردآوری داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس دیدگاه بیرن بائوم (1382)، نظرخواهی از خبرگان و متخصصان این حوزه بود. پرسشنامه 6 مؤلفه شامل نظارت وکنترل، پیوندها،تصمیم گیری، سلسله مراتب و رهبری که بر اساس طیف لیکرت از مدیران نظرخواهی شده است و با استفاده از نرم افزارهایSPSS-20 برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، تمامی مؤلفه های الگوی سایبرنتیک از دیدگاه مدیران کتابخانه های دانشگاهی مورد توجه قرار گرفته است و از جایگاه مناسبی در کتابخانه های دانشگاهی برخوردار هستند. از بین خرده مؤلفه های الگوی سایبرنتیک خرده مؤلفه اجتماعی با میانگین 16/36، خرده مؤلفه پیوند سخت با میانگین 48/15، خرده مؤلفه مدار علی با میانگین 75/11، خرده مؤلفه منابع تصمیم گیری با میانگین 49/15، خرده مؤلفه تقسیم شده با میانگین 12/12و خرده مؤلفه شناختی با میانگین 49/8 بیشتر از میانگین سایر خرده مؤلفه های الگوی سایبرنتیک درکتابخانه های دانشگاهی بوده است.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد مؤلفه های الگوی سایبرنتیک از جایگاه مناسبی در کتابخانه های دانشگاهی برخوردارند، این امر می تواند حاکی از آگاهی مدیران کتابخانه های دانشگاهی نسبت به ساختار، اهداف، وظایف، خدمات و کارکردهای کتابخانه های دانشگاهی باشد. با توجه به نتایج پژوهش، بهتر است در ساختار مدیریت کتابخانه به نقش اجتماعی کاربران کتابخانه در تعاملات و هدایت آنان توجه بیشتری شود و بستر تعهد نیروی انسانی از طریق مشارکت اجتماعی در فرآیند کار و تعامل با مدیریت بیشتر فراهم شود.
زمینه و هدف: گزینش و مدیریت داده های پژوهشی حوزه نوظهور آموزشی و پژوهشی در علم اطلاعات و دانش شناسی است. این حوزه دارای مسائل و ابعاد گسترده ایی است. هدف این مقاله مطالعه،شناسایی و بحث و بررسی مبانی و مفاهیم،مدل ها و چهارچوب ها و ابعاد و چالش های گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در محیط های علمی و دانشگاهی است.
روش پژوهش: مقاله حاضر یک مقاله مروری است و از روش کتابخانه ایی برای گردآوری مدارک و متون علمی و پژوهشی این حوزه استفاده شد. در این پژوهش پایگاه های اطلاعات علمی خارجی و داخلی و همچنین منابع وب با کلیدواژه های «data curation»،«digital curation»،«research data management»،«research data curation» و معادل آنها در فارسی جست و جو شدند. پس از حذف منابع تکراری و منابع نامرتبط، در مجموع 132 منبع تفکیک و محتوی آنها ارزیابی و تحلیل نهایی شد.
یافتهها: تحلیل متون نشان داد که گزینش و مدیریت داده های پژوهشی حوزهایی نوظهور با مسائل پیچیده و ابعاد مختلفی است که طیف وسیعی از مسائل آموزشی،سازمانی،فرهنگی،فناوری،قانونی،امنیتی را شامل می شود. این حوزه از دهه 2000میلادی مورد توجه دولتها،سازمانهای تأمین مالی پژوهش، دانشگاهها قرار گرفته و اجتماع پژوهشی قوی از پژوهشگران مختلف به خصوص پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، آرشیو و سیستم های اطلاعاتی حول آن شکل گرفته است. امروزه گزینش و مدیریت داده های پژوهشی به عنوان یکی از اجزای اصلی سیاستگذاری کلان علم و فناوری مطرح شده و نیازمند حمایت دولت و نهادهای قانونگذار و سیاستگذار است. مدل ها و چهارچوب های مختلفی در سطوح مختلف ملی،موسسه یا اجتماع خاص و رشته برای درک ابعاد گزینش و مدیریت داده های پژوهشی و اجرای آن ترسیم شده اند.همچنین مطالعه متون نشان داد که کتابخانه ها و کتابداران از شایستگی و صلاحیت لازم برای برعهده گرفتن نقش ها و مسئولیت های گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در دانشگاه و موسسات علمی برخوردارند. با این حال، گزینش و مدیریت داده های پژوهشی در اجرا و عمل با چالش هایی از قبیل حریم خصوصی،مالکیت داده،حقوق مالکیت فکری،عدم به اشتراکگذاری داده توسط محققان،نبود زیرساختارهای مناسب مدیریت داده،عدم آگاهی و شناخت و دانش درباره فرایند گزینش و مدیریت داده و غیره روبرو است.
نتیجه گیری: علیرغم پژوهش های گسترده در خارج، این حوزه در ایران چندان مورد توجه واقع نشده است. بنابراین این مقاله به طور نسبتاً جامع به موضوع و ابعاد گزینش و مدیریت داده های پژوهشی می پردازد و میتواند برای پژوهشگران، سیاستگذاران علم و فناوری، کتابداران به منظور تحقیق و اجرای خدمات گزینش و مدیریت داده های پژوهشی مفید باشد.
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر دستیابی به مدل توصیفیِ عوامل موثر بر رفتار ابهامگریزی انسان، براساس تحلیل آیات قرآن کریم میباشد. در منابع علمی مرتبط با رفتار انسان مطرح شده که بوسیله منابع علمی رایج، تعداد معدودی مدل توصیفی کامل از رفتار انسان بدست آمده که پاسخگوی نیازهای علمی نیست. بعلاوه رفتار ابهامگریزانه انسان از پدیدههای بسیار تکرار شونده انسان بوده و در علوم مختلف مرتبط با رفتار انسان بسیار مورد استفاده است.
روش پژوهش: در پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مرتبط با اهداف تحقیق، آیات مرتبط شناسایی و سازماندهی شده، مورد بررسی قرار گرفته و در سه سطح متفاوت انتزاع، کدگذاری شدند. بدین وسیله مدل ابهامگریزی مبتنی بر تجزیه و تحلیلهای لغوی آیات، دقّتهای ادبی (صرفی و نحوی) و همراه با استناد به منابع معتبر تفسیری و پس از تأیید خبرگان توضیح داده شده است.
یافتهها: هشتصد و چهارده آیه از قرآن کریم مرتبط به مدلهای توصیفی رفتار انسان میباشند و برخی از این آیات مستقیما به رفتار ابهامگریزی انسان پرداختهاند. مدل ابهامگریزی که مبتنی بر تحلیل قرآن کریم ارائه شده یک مدل کامل توصیفی از رفتار انسان است که تمامی ابعاد لازم از یک مدل توصیفی علمی را دارد و بنابراین با چهارچوب نوع ایدهآلِ مدلهای توصیفی رفتار انسان قابلیت انطباق پیدا کرده است.
نتیجهگیری: این مدل علّت اصلی ابهامگریزی انسان را اجتناب او از عدماطمینان در تأمین مطلوبیتهایش بیان میکند. از مهمترین پدیدههایی که موجب این عدم اطمینان در افراد میشود تغییر شرایط است. انسانها در مقابله با این تغییر شرایط دست به رفتارهایی چون انکار اصل تغییر، تفسیر غیر شدید بودن تغییر، مقاومت در برابر تغییر میزنند. همچنین واکنشهای رفتاری انسان در مقابله مستقیم با ابهام شامل روشن سازی، اقدام به پوشش ریسک، و افزایش تسلط بر منابع است.
زمینه و هدف. جذابیت ناشی از ارتباط آسان با هزینه حداقلی در شبکه های اجتماعی باعث گردیده است که روز به روز بر تعداد اعضای فعال در آنها افزوده شود و اعضا با اشتراک گذاری اطلاعات، از جمله اطلاعات شخصی خود، ارتباطات خود را در سطح محیط بین المللی گسترش دهند. همین امر تحلیل داده های کلان در شبکه های اجتماعی را تبدیل به فرصت بی بدیلی برای شرکت ها، سازمان ها و دولت ها جهت دستیابی به اهداف خود، کرده است. به طوری که روش های گوناگونی در این راستا ارائه شده است که هر یک از این روش ها مزایا، معایب و دامنه کاربرد مختص به خود را دارند و درک کاربرد مشخص هر یک از این روش ها نیازمند بررسی و مقایسه عمیق تری می باشد. بر این اساس، هدف از مطالعه حاضر، بررسی رویکردها و انواع روشهای تحلیل دادهها در شبکههای اجتماعی و بررسی نقاط قوت، نقاط ضعف و کاربردهای هر یک از این روشها است.
روش. این مطالعه با رویکرد کیفی و به روش تحلیل مضمون به مطالعه تحلیلی و مقایسه ای انواع روش های تحلیل داده ها در شبکه های اجتماعی پرداخته و جامعه مورد مطالعه شامل 25 مقاله کنفرانس، مقاله مجله و گزارش الکترونیکی مرتبط منتشر شده طی سالهای 2010 تا 2016 است.
یافته ها. روش های گوناگونی برای تحلیل شبکه های اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد که این روش ها در سه مقوله رویکرد کمی، کیفی و آمیخته و دو دسته کلی از روش های خودکار و انسانی قابل طبقه بندی هستند.داده های مورد بررسی در روشهای خودکار شامل داده های ساختاری و داده های مورد بررسی در روش های انسانی مبتنی بر محتوا و فرایندهای شبکه است.
نتیجه گیری. با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی شبکه های اجتماعی، اکتفا بر یک روش متضمن تحلیل همه ابعاد شبکه نیست بنابراین مناسبترین رویکرد، استفاده از رویکرد آمیخته یعنی به کارگیری ترکیبی از روشهای کمی و کیفی و بررسی همزمان ابعاد مختلف شبکه ها می باشد.
زمینه و هدف: اطلاعات تجاری به عنوان یکی از منابع مهم شرکتها بیان شده است. به خصوص برای شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری که قصد راه اندازی کسب و کاری فناورانه و ورود به بازار را دارند. اما در این بین نیاز است که مسائل مختلف رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتها بررسی شود. بنابراین هدف این پژوهش بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری است.
روش: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد نظریه زمینهای انجام شده است. جامعه پژوهش را شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری خوزستان تشکیل میدهند. ابزار گردآوری داده مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است که مصاحبه با 14 شرکت دادههای این پژوهش را تشکیل میدهند.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان می دهد که اهداف جستجو و کسب اطلاعات تجاری در مقوله های دستیابی به اهداف و انجام وظایف سازمانی، بهروز بودن، بهرهوری، رقابتجویی، آمادگی برای موقعیت ها و حل مسئله و نیازهای اطلاعاتی تجاری در مقولههای اطلاعات زمینه ای از بازار، اطلاع از سیاستهای ملی و بینالمللی، قوانین، اطلاعات مالی، اطلاعات محصولات، اطلاعات مدیریتی، مدیریت اطلاعات قرار گرفتهاند. همچنین مقوله های رسانه های جمعی، پارک علم و فناوری، اینترنت، دورههای آموزشی، ارتباطات غیررسمی، کتابخانه و مشاورین طبقات منابع کسب اطلاعات تجاری را تشکیل داده و موانع کسب اطلاعات در طبقه های نداشتن مهارت های اطلاع یابی و سواد اطلاعاتی، مشکلات پیرامون خود اطلاعات، زیرساختهای فنی، عوامل فردی، مشکلات فرهنگی، سیاسی و اخلاقی، مشکلات دریافت اطلاعات از پارک و مشکلات سازمانی قرار گرفتهاند.
نتیجهگیری: بررسی رفتار اطلاعاتی تجاری شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری نشان میدهد این شرکتها از اهمیت اطلاعات تجاری در کسب و کار آگاه هستند و نیازهای اطلاعاتی تجاری آنها مطابق با جوامع پژوهشی دیگر است و در این راه منابعی و موانعی شناسایی شده اند که میتواند به ارائه خدمات اطلاعاتی مناسب برای این شرکت ها کمک کند.
مقدمه: سواد اطلاعاتی یک عنصر اساسی در توسعه یادگیری مستقل و مؤثر در آموزش عالی قرن 21 است. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سواد اطلاعاتی و انگیزش یادگیری دانشجویان بود. بعلاوه سنجش میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس متغیرهای آموزشی و جمعیت شناختی نیز مدنظر قرار گرفت.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کمی و به روش پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بوده، که 379 نفر به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی بعنوان نمونه انتخاب شدند. تحلیل های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تی- مستقل و تحلیل واریانس) با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافتهها: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر اساس پنج استاندارد، 48/2 بود. طبق یافتههای آزمون همبستگی پیرسون با اطمینان 99 درصد بین سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری آنها رابطه مثبت و معنیداری وجود داشت. همچنین با اطمینان 99 درصد رابطه مثبت و معنیداری بین سواد اطلاعاتی و معدل دانشجویان وجود داشت. بر اساس آزمون تی- مستقل تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان دختر و پسر وجود نداشت. نتایج آزمون تحلیل واریانس حاکی از تفاوت معنیدار بین میانگین سواد اطلاعاتی و سال ورودی دانشجویان با اطمینان 99 درصد بود. بر اساس آزمون تحلیل واریانس تفاوت معنیداری در میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان بر حسب حوزه تحصیلی آنها وجود نداشت.
نتیجهگیری: میانگین سواد اطلاعاتی دانشجویان در سطح نامطلوب بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان و انگیزش یادگیری و همچنین عملکرد تحصیلی دانشجویان (معدل) و سواد اطلاعاتی رابطه مثبت و متقابل داشتند. سواد اطلاعاتی دانشجویان سال آخر بیشتر از دانشجویان سال اول بود. سواد اطلاعاتی دانشجویان در چهار حوزه تحصیلی علوم انسانی، فنی و مهندسی، علوم و کشاورزی تقریباً مشابه بود.
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb