جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای ارزشیابی

نیوشا باقری، مرجان کیان، مسعود گرامی پور، علی عظیمی، یوسف مهدوی نسب،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1403 )
چکیده

هدف: کلاس‌های مجازی، مدارس مجازی، مدارس هوشمند و دانشگاه مجازی، و به‌طورکلی آموزش الکترونیکی، از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های قابل‌اتکا برای توسعه مهارت‌های تحصیلی محسوب می‌شود. هدف این مطالعه ارزشیابی برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی، پیمایشی است. همچنین برای جمع‌آوری داده‌ها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی بود. حجم نمونه تعداد 536 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه خوارزمی و روش نمونه‌گیری، تصادفی طبقه‌بندی‌شده بود. برای گردآوری داده‌ها از پرسش‌نامه محقق‌ساخته استانداردشده استفاده شد. درواقع، ساختار اصلی پرسشنامه همان پرسشنامه مبتنی بر مدل هلام به‌علاوه عامل «رضایت کلی» است که از متون تخصصی و ادبیات پژوهش مربوطه برای اصلاح و ترجمه آن کمک گرفته شد. به‌منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری مختلف ازجمله t تک متغیره و تحلیل واریانس یک‌طرفه در نرم‌افزار SPSS و از تحلیل عاملی تأییدی در نرم‌افزار R استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که وضعیت برنامه آموزش الکترونیکی دانشگاه خوارزمی با استفاده از مدل مفهومی هلام و هر 7 بعد آن (نگرش دانشجویی، نگرش اساتید، کیفیت سیستم، کیفیت محتوا، کیفیت خدمات، مسائل حمایتی و رضایت کلی)، با بیش از 99% اطمینان مقداری فراتر از میانگین جامعه دارد. علاوه‌براین، بعد مسائل حمایتی تفاوت معناداری با دیگر ابعاد دارد، سپس کیفیت محتوا و کیفیت خدمات نزدیک به یکدیگر و دورتر از سایر زیرمقیاس‌ها هستند، و نهایتاً ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی نیز دارای پایین‌ترین میانگین رتبه هستند.
نتیجه‌گیری: مدیران و کارشناسان مرکز فناوری اطلاعات و ارتباطات دانشگاه خوارزمی باید اقداماتی را درجهت بهبود ابعاد کیفیت سیستم، نگرش اساتید، رضایت کلی و نگرش دانشجویی انجام دهند تا عملکرد آن‌ها نیز به‌موازات مسائل حمایتی ارتقا یابد.

 

محمد مرادی، سمیرا دانیالی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشگاه‌ها هر نیم‌سال تحصیلی به‌منظور آگاهی از تحقق استانداردهای کیفیت، به ارزیابی کیفیت آموزشی استادان بر اساس شاخص‌های ارزشیابی تعیین‌شده توسط وزارت علوم می‌پردازند. اما هیچ‌گاه بررسی نشده است که کدام‌یک از شاخص‌های تعیین‌شده، تأثیر بیشتری برافزایش تعامل دانشجو با استاد و محتوای دروس و درنتیجه افزایش یادگیری و بازدهی دانشجویان داشته است. همچنین، روش‌هایی مانند تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه (MADM) تنها نظرات خبرگان را برای هر یک از شاخص‌های ارزشیابی می‌سنجند که ممکن است با واقعیت در تناقض باشد. لذا هدف این پژوهش ارائه الگویی به‌منظور افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس بر اساس تکنیک‌های داده‌کاوی است.
روش پژوهش: به‌منظور بررسی اهمیت هر شاخص ارزشیابی در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس، از تکنیک‌های داده‌کاوی و مدل رگرسیون استفاده‌شده است. همچنین به ارائه مدل طبقه‌بندی درخت تصمیم به‌منظور پیش‌بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی‌های یک استاد پرداخته‌شده است.
یافته‌ها: بر اساس نتایج بدست آمده، شاخص ارزشیابی «داشتن طرح درس مناسب و جامعیت و پیوستگی در ارائه مطالب» با ضریب 28.907 بیشترین تأثیر را در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش میانگین نمرات دانشجویان داشته است. شاخص ارزشیابی «آداب و رفتار اجتماعی با دانشجویان و احترام متقابل» با ضریب 12.069 دومین عامل تأثیرگذار بوده است. همچنین شاخص ارزشیابی «مدیریت نظم و زمان کلاس» با ضریب 11.597 سومین عامل تأثیرگذار است.
نتیجه‌گیری: میزان اهمیت بدست آمده برای هر شاخص ارزشیابی و مدل طبقه‌بندی ایجادشده می‌تواند به استادان و مدیران آموزشی به‌منظور تعیین شیوه تدریس و مدیریت کلاس در جهت افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش بازدهی و میانگین نمرات آن‌ها کمک کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb