زمینه و هدف: تقلب علمی یکی از پدیدههای جدید فضای آکادمیک در ایران است که ابعاد و انواع مختلفی را در برمیگیرد؛ بنابراین شناخت و ریشهیابی آن، مسئله این پژوهش است. برایناساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی زمینه و مولفههای نهادی و فردی تأثیرگذار بر شکلگیری تقلب علمی در ایران و ارائه راهکارهای سیاستی توسط تصمیمگیران است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۵ نفر از خبرگان دانشگاهی است که به روش قضاوتی و گلولهبرفی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری دادهها را پرسشنامه محقق ساخته است که طی سه مرحله (به شیوه رفتوبرگشت) شاخصیابی با استفاده از فن دلفی، تکمیل شد و اعتباریابی الگوی مفهومی پژوهش با بهرهگیری از نظر خبرگان صورت پذیرفت.
نتایج: یافتههای پژوهش نشان داد که عوامل مؤثر بر بروز تقلب در دانشگاههای ایران شامل دو دسته مؤلفه فردی و سیستمی و ۲۱ شاخص مرتبط با این مؤلفهها است. عوامل فردی مربوط به ویژگیهای ذاتی و شخصیتی دانشجویان ازجمله: نداشتن ایده، عدم توانایی مدیریت زمان، عدم احساس گناه، کمبود بعضی مهارتها و همچنین بعضی نواقص در اساتید از جمله: دانش ناکافی، عدم ایجاد انگیزه کافی در بین دانشجویان و غیره است. عوامل سیستمی یا نهادی نیز بیشتر ناشی از قوانین ناقص و ناکافی دانشگاهها، آموزش نامناسب این مراکز و عدم توجه کافی به مقوله کپیبرداری و سرقت علمی است.
نتیجهگیری: در پایان بر اساس هر دو دسته مؤلفه تأثیرگذار فردی و سیستمی، راهکارهایی به شکل عملی برای مقابله با تقلب علمی در دانشگاهها ارائه داده است.