جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای دانشگاه شیراز

سحر انبارکی، دکتر عبدالرسول جوکار، دکتر سعیده ابراهیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته می‌باشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده‌ها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشه‌ای است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیأت علمی) دو دانشگاه‌ شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل می‌دهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری داده‌ها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.
یافته­ها: از بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می¬دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته می‌باشند.
نتیجه­گیری: با توجه به تأثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته، می‌توان با فراهم آوردن زمینه‌های ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از توانایی‌ها و قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکه‌ها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی می‌باشند. در نتیجه این باور، علاوه بر اینکه محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آن‌ها و شرکت در فعالیت‌های مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این¬دسته از شبکه¬ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراه‌های ارتباطی را بهدنبال خواهد داشت.


مهدیه میرزابیگی، ریحانه بحری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش انعطاف­پذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیش­بینی سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1402 است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی، جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در حدود 17000، نمونه پژوهش از طریق محاسبه فرمول کوکران، 375 نفر و روش نمونه‎گیری، در دسترس بود. ابزار پژوهش، سه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ  (1999)، پرسشنامه انعطاف­پذیری شناختی ساخته­شده توسط دنیس و وندروال  در سال 2010 و پرسشنامه سواد اطلاعاتی که با استفاده از پرسشنامه­های پژوهش سِنگ  و همکاران (2020)، پینتو  و همکاران (2020) و لی  و همکاران (2020) و براساس چارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (2016) تهیه‌شده، بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون گام‎به‎گام در نرم­افزار اس­پی­اس­اس استفاده شد.
یافته­های پژوهش: یافته­ها نشان داد، در آزمون رگرسیون خطی، انعطاف­پذیری شناختی، ۳۶٫۸ درصد و گشودگی به تجربه، ۴۹٫۶ درصد از واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کرد. در آزمون رگرسیون به روش گام­به­­گام، در گام اول، مؤلفه گشودگی به تجربه به‌تنهایی میزان ۵۰٫۹ درصد و در گام دوم، متغیر گشودگی به تجربه در حدود ۴۳٫۱ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی و سپس، انعطاف­پذیری شناختی ۱۹٫۵ درصد واریانس سطح سواد اطلاعاتی را تبیین کرد ( 000/0 p=). همچنین، درمجموع دو متغیرِ گشودگی به تجربه و انعطاف­پذیری شناختی ۶۲٫۶ درصد واریانس سواد اطلاعاتی را تبیین کردند.
نتیجه‎گیری: نتایج پژوهش نشان داد، متغیر گشودگی به تجربه (به میزان بیشتر) و انعطاف­پذیری شناختی توانستند پیش­بینی­کننده میزان سواد اطلاعاتی آزمودنی­ها باشند؛ بنابراین، نتایج پژوهش می‎تواند، سبب آگاهی پژوهشگران از ویژگی­های شناختی تأثیرگذار بر سواد اطلاعاتی و همین‌طور، اندیشیدن راه‌حل‌هایی برای کمک به دانشجویان برای ارتقای سواد اطلاعاتی آنان و کمک به مشکلات احتمالی مرتبط با کمبود سواد اطلاعاتی‌شان شود.

خانم مهدیه میرزابیگی، خانم ریحانه بحری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف: بررسی نقش انعطاف­پذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیش­بینی سطح سواد اطلاعاتی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1401-1402.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در حدود 17000 نفر است که تعداد 375 نفر از طریق محاسبه فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شد. نمونه پژوهش از طریق روش نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده­ها از سه پرسشنامه شامل پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ  (1999)، پرسشنامه انعطاف­پذیری شناختی ساخته­شده توسط دنیس و وندروال  در سال 2010 و پرسشنامه سواد اطلاعاتی که با استفاده از پرسشنامه­های پژوهش سِنگ  و همکاران (2020)، پینتو  و همکاران (2020) و لی  و همکاران (2020) و براساس دسته­بندی چارچوب سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی (2016) تهیه شده، استفاده شدهاست. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و رگرسیون چندگانه در نرم­افزار اس­پی­اس­اس بهره گرفته شد.
یافته­ها: یافته­های حاصل از پژوهش نشان داد، با اضافه­شدن میزان انعطاف­پذیری شناختی و گشودگی به تجربه، سطح سواد اطلاعاتی آزمودنی­ها افزایش می­یافت. همچنین، متغیر گشودگی به تجربه (به میزان بیشتر) و انعطاف­پذیری شناختی توانستند پیش­بینی­کننده میزان سواد اطلاعاتی آزمودنی­ها باشند.
اصالت/ارزش: رابطه میان انعطاف­پذیری شناختی، گشودگی به تجربه و سطح سواد اطلاعاتی و همچنین، توانایی انعطاف­پذیری شناختی و گشودگی به تجربه در پیش­بینی سطح سواد اطلاعانی دانشجویان، سبب آگاهی پژوهشگران از این مسئله خواهد شد که چه ابعادی از ویژگی­های شناختی باید در بحث سواد اطلاعاتی افراد مورد توجه قرار گیرد. دانشجویان نیز، با ارتقای سطح گشودگی به تجربه و انعطاف­پذیری شناختی خود و همچنین و افزایش مهارت خود از طریق شرکت در کارگاه­ها و دوره­های آموزش سواد اطلاعاتی بر مشکلات احتمالی مرتبط با کمبود سواد اطلاعاتیشان فائق آیند.
 

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb