4 نتیجه برای رسانه اجتماعی
حسین نوروزی، نگین ملکی، سجاد عبدالله پور،
دوره 5، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دیگر حضور فیزیکی و تبلیغات سنتی به منظور رقابت در بازار بسیاری از کسب و کارها و خصوصا صنعت بانکداری کافی نیست و عصر رقابت به سمت محیط دیجیتال یا برخط گرایش پیدا کرده است. هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر درگیری نشان تجاری رسانههای اجتماعی بر ارزش ویژه نشان تجاری با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر اعتماد و تأثیر آنها بر عملکرد نشان تجاری در میان مشتریان بانک ملی استان تهران است.
روش پژوهش: روش این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ محتوی توصیفی-پیمایشی و از لحاظ نحوه اجرا همبستگی است. در این راستا 385 نفر از مشتریان بانک ملی استان تهران براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند.
یافتهها: نتایج تحقیق نشان داد که همه عوامل هویت، در دسترس بودن اطلاعات، سرگرمی، تبلیغات شخصی شده و وابستگی نشان تجاری بر درگیری نشان تجاری رسانه های اجتماعی در بانک ملی تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتایج همچنین نشان داد که درگیری نشان تجاری رسانه های اجتماعی بر ارزش ویژه نشان تجاری و ارزش ویژه نشان تجاری بر عملکرد نشان تجاری بانک ملی تأثیر مثبت و معناداری دارند. در پایان نتایج نشان داد که متغیر اعتماد در رابطه بین درگیری نشان تجاری رسانههای اجتماعی و ارزش ویژه نشان تجاری در بانک ملی نقش تعدیل کنندگی دارد.
نتیجه گیری: به منظور ارتقاء عملکرد نشان تجاری بانک ملی ایران، توجه به درگیر کردن مشتریان از طریق رسانه های اجتماعی و افزایش اعتماد آنها به منظور تأثیرگذاری درگیری نشان تجاری و ارزش ویژه نشان تجاری از اهمیت بالایی برخوردار است.
سید مهدی میرمهدی، آقای فخرالدین جعفری،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی در محل کار بر عملکرد شغلی کارکنان بوده است.
روش پژوهش: این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی کاربردی و جامعهی مورد پژوهش شامل کلیه کارکنان شرکت مخابرات ایران بوده که در بازه زمانی آبان 1399 تا فروردین 1400 انجام گرفته است. برای سنجش وضعیت موجود از پرسشنامه 19سوالی استفاده شد که پس از تأیید روایی و پایایی جهت جمعآوری دادهها مورد استفاده قرار گرفت. در این تحقیق برای بررسی روابط بین اجزاء مدل از معادلات ساختاری استفاده شده است. از نرمافزار لیزرل برای تجزیه وتحلیل فرضیهها استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بوده است که استفاده اجتماعی بیش از حد با توجه به آماره t 4/24 و استفاده شناختی بیش از حد از رسانههای اجتماعی در محل کار با توجه به آماره t 2/92 رابطه مثبتی با خستگی از رسانههای اجتماعی دارد اما استفاده لذت جویانه تاثیری بر خستگی از رسانه های اجتماعی ندارد. خستگی از رسانههای اجتماعی نیز با توجه به آماره t 7/13 رابطهای مثبتی با عملکرد شغلی کارکنان دارد. همچنین با توجه به آماره z 2/70 خستگی از رسانههای اجتماعی نقش میانجی را در رابطه بین استفاده شناختی بیش از حد از رسانههای اجتماعی در محل کار و عملکرد شغلی کارکنان دارد و خستگی از رسانههای اجتماعی نقش میانجی با توجه به آماره z 3/64 در رابطه بین استفاده اجتماعی بیش از حد از رسانههای اجتماعی در محل کار و عملکرد شغلی کارکنان دارد ولی خستگی از رسانههای اجتماعی در تاثیر استفاده لذتجویانه بیش از حد بر عملکرد شغلی کارکنان، نقش میانجی را ندارد.
نتیجه گیری: در این تحقیق مکانیزم نحوه اثرگذاری ابعاد مختلف استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی بر عملکرد شغلی بررسی شد. بر اساس این تحقیق استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی شامل سه بعد است که نقش هر کدام از این بعد ها در تاثیر گذاری بر خستگی و عملکرد شغلی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید هر یک از این ابعاد اثرگذاری متفاوتی را بر خستگی و عملکرد شغلی دارند. لذا این موضوع به فهم نظری رابطه بین استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی و عملکرد شغلی و همچنین برای مدیران در جهت تدوین سیاستهای مربوط به استفاده از رسانههای اجتماعی کمک می نماید.
رویا حجازی نیا، سمیه احمدی سیدآبادی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
مقدمه: اهمیت ارائه خدمات بهصورت غیرحضوری ازیکطرف و ضریب نفوذ بالای رسانه اجتماعی در بین گروههای مختلف از طرف دیگر، ارائه خدمات مختلف بهویژه در حوزه سلامت و بهداشت بر بستر رسانه اجتماعی را ضروری ساخته است. برایناساس هدف پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی جهت معرفی الزامات ارائه خدمات حوزه سلامت در بستر رسانههای اجتماعی (سلامت الکترونیک 2.0) در کشورهای درحالتوسعه است.
روشپژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل تماتیک در بازه زمانی ۵ماهه (بهمنماه 1400 تا تیرماه 1401) انجام شد. دادههای موردنیاز پژوهش، با استفاده از ابزار مصاحبههای نیمه ساختار یافته و از بین جامعه آماری شامل متخصصان فناوری اطلاعات و پژوهشگران حوزه سلامت الکترونیک بودند که بر اساس معیارهای سابقه پژوهش، سابقه علمی (تحصیلات دانشگاهی مرتبط) و داشتن سابقهی تجربی در حوزهی فناوری اطلاعات و سلامت الکترونیک انتخاب شدند. بهگونهای که حداقل دو معیار از سه معیار مطرح شده را دارا بودند. همچنین از روش نمونهگیری هدفمند با تعداد نمونه آماری 22 نفری جهت دسترسی دادههای پژوهش بهره برده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که الزامات ارائه خدمات سلامت در بستر رسانه اجتماعی (سلامت الکترونیک 2.0) برای کشورهای درحالتوسعه شامل مواردی چون الزامات زیرساختی، سازمانی، محیطی و ارتباطی است.
نتیجهگیری: با بهرهمندی از چارچوب الزامات سلامت الکترونیک 2.0 (الزامات زیرساختی، سازمانی، محیطی و ارتباطی)، مسیر مدیریت و برنامهریزی جهت استفاده از رسانههای اجتماعی در بخش سلامت برای کشورهای درحالتوسعه هموار شده و با توسعه دسترسی خدمت گیرندگان، امکان ارائه خدمات حوزه سلامت فارغ از مرزهای زمانی و مکانی فراهم میشود.
اقدس سلیمانی، زهره کاظمی، محمد آقایی، زهرا قربانی،
دوره 10، شماره 3 - ( 8-1402 )
چکیده
هدف: رسانههای اجتماعی بهعنوان یک ابزار قدرتمند و موفق بازاریابی، به شرکتها کمک میکند تا فعالیتها و تعامل بین مصرفکنندگان را با اوقات خوشتر از گذشته به برند پیوند دهند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر بازاریابی رسانههای اجتماعی بر قصد خرید مصرفکنندگان از طریق اعتماد برند و نگرش برند میباشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی، پیمایشی میباشد. همچنین برای گردآوری دادهها از روش کمی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، صرفکنندگان برندهای لوکس پاتن جامه، چرم مشهد، سالیان، دنیس تریکو، نوین چرم در ایران میباشد. حجم نمونه تعداد 384 نفر از مصرفکنندگان بوده و باتوجهبه نامحدودبودن جامعه آماری و همچنین غیرممکنبودن دسترسی به تمام جامعه موردنظر، از روش نمونهگیری در دسترس استفاده شد. برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه استاندارد استفاده شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار آموس برای بررسی روابط بین ابعاد و شاخصها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بازاریابی رسانههای اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد به برند و نگرش برند دارد. علاوه بر این، اعتماد به برند و نگرش برند تأثیر مثبت و قابلتوجهی بر قصد خرید مصرفکنندگان دارند؛ همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی بهواسطه اعتماد برند و نگرش برند بر قصد خرید تأثیر میگذارد.
نتیجهگیری: مدیران بازاریابی باید فعالیتهای مختلف بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی را برای نام تجاری خود در سایتهای رسانههای اجتماعی موردتوجه قرار دهند و در چنین فعالیتهایی سرمایهگذاری کنند تا بر نگرش و اعتماد مصرفکننده نسبت به برند تأثیر مثبت گذارند.