زمینه و هدف: دانشگاهها هر نیمسال تحصیلی بهمنظور آگاهی از تحقق استانداردهای کیفیت، به ارزیابی کیفیت آموزشی استادان بر اساس شاخصهای ارزشیابی تعیینشده توسط وزارت علوم میپردازند. اما هیچگاه بررسی نشده است که کدامیک از شاخصهای تعیینشده، تأثیر بیشتری برافزایش تعامل دانشجو با استاد و محتوای دروس و درنتیجه افزایش یادگیری و بازدهی دانشجویان داشته است. همچنین، روشهایی مانند تکنیکهای تصمیمگیری چندشاخصه (MADM) تنها نظرات خبرگان را برای هر یک از شاخصهای ارزشیابی میسنجند که ممکن است با واقعیت در تناقض باشد. لذا هدف این پژوهش ارائه الگویی بهمنظور افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس بر اساس تکنیکهای دادهکاوی است.
روش پژوهش: بهمنظور بررسی اهمیت هر شاخص ارزشیابی در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس، از تکنیکهای دادهکاوی و مدل رگرسیون استفادهشده است. همچنین به ارائه مدل طبقهبندی درخت تصمیم بهمنظور پیشبینی وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگیهای یک استاد پرداختهشده است.
یافتهها: بر اساس نتایج بدست آمده، شاخص ارزشیابی «داشتن طرح درس مناسب و جامعیت و پیوستگی در ارائه مطالب» با ضریب 28.907 بیشترین تأثیر را در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش میانگین نمرات دانشجویان داشته است. شاخص ارزشیابی «آداب و رفتار اجتماعی با دانشجویان و احترام متقابل» با ضریب 12.069 دومین عامل تأثیرگذار بوده است. همچنین شاخص ارزشیابی «مدیریت نظم و زمان کلاس» با ضریب 11.597 سومین عامل تأثیرگذار است.
نتیجهگیری: میزان اهمیت بدست آمده برای هر شاخص ارزشیابی و مدل طبقهبندی ایجادشده میتواند به استادان و مدیران آموزشی بهمنظور تعیین شیوه تدریس و مدیریت کلاس در جهت افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش بازدهی و میانگین نمرات آنها کمک کند.