12 نتیجه برای شبکههای اجتماعی
مریم صراف زاده، سهیلا علوی،
دوره 1، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاله حاضر ارائه دهنده نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی میزان آشنایی و استفاده از شبکههای اجتماعی توسط دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز نگرش آنها نسبت به این شبکهها انجام شد.
روش: روش پژوهش پیمایشی بوده و دادهها از طریق یک پرسشنامه تحت وب گردآوری شد. 113 دانشجوی کارشناسی ارشد پرسشنامه را تکمیل نمودند.
نتایج: یافتهها نشان میدهد که 35 درصد پاسخدهندگان عضو هیچکدام از شبکههای اجتماعی نیستند. فیلترینگ اینترنت بهعنوان بزرگترین مانع استفاده از شبکههای اجتماعی شناخته شد. تصور منفی از شبکههای اجتماعی دومین مانع استفاده از این شبکهها بود. 22 درصد از پاسخدهندگان استفاده از شبکههای اجتماعی را اتلاف وقت میدانستند و 14 درصد هیچ فایدهای در استفاده از شبکههای اجتماعی نمیدیدند. 36 درصد از پاسخدهندگان اعتماد خیلی کمی به اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی داشتند. استفاده کنندگان از شبکههای اجتماعی مهارتهای پایه استفاده از آنها را داشتند اما مهارت آنها در استفاده از امکانات و قابلیتها پیشرفتهتر شبکههای اجتماعی مثل تنظیمات حریم خصوصی اندک بود. پاسخدهندگان به پرسشنامه دید مثبتی نسبت به استفاده از شبکههای اجتماعی برای اهداف آموزشی و حرفهای داشتند.
نتیجهگیری: نویسندگان پیشنهاد میکنند که مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی باید در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی گنجانده شود. برخی از فواید آموزش شبکههای اجتماعی به دانشجویان از این قرار است: آماده کردن دانشجویان برای استفاده از این فناوریها در کتابخانههای محل اشتغال آینده؛ افزایش امکان استخدام دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی؛ استفادهاموزشی از این شبکهها برای ارتباط نزدیکتر و بیشتر با دانشجویان و آماده کردن دانشجویان برای آموزش سواد شبکههای اجتماعی به دیگران.
علیرضا عطاردی بیمرغی، فهیمه بابالحوائجی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رسانههای اطلاعرسانی ازنظر نوع ارتباطات و اطلاعرسانی باهم متفاوتاند، لذا این بررسی در پی تحلیل تطبیقی توانمندیهای اطلاعرسانی رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی ازنظر کتابداران و اطلاعرسانان در سال 1393 میباشد.
روش: این یک مطالعه پیمایشی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه بهصورت سرشماری انجام شد. 94 نفر از کتابداران و اطلاعرسانان کتابخانههای دو شهرستان تربتحیدریه و گناباد در استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفتند. آزمون ناپارامتری ویلکاکسون نیز جهت آزمون فرضیهها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج حاصلشده، ازنظر کتابداران و اطلاعرسانان، رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی هرکدام توانمندی ویژه و خاصی در اطلاعرسانی و آگاهیرسانی را دارا بودند. اما توانمندی شبکههای اجتماعی درمجموع حیطههای مورد بررسی نسبت به رسانههای جمعی ازنظر کتابداران و اطلاعرسانان در سطح بالاتری قرار داشت.
نتیجهگیری: شناخت و اطلاع از توانمندیهای رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی میتواند در استفاده مؤثرتر از این رسانهها و خصوصاً شبکههای اجتماعی به مدیران و مسئولین مربوطه جهت تصمیمگیری و برنامهریزی مناسبتر کمک نماید. این نتایج میتواند ما را در انتخاب و اثرگذاری بیشتر یار و مددکار باشد.
لیلا خلیلی،
دوره 2، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: دانشجویان بهواسطه داشتن سواد رسانهای بهتر جزء گروههایی هستند که از شبکههای اجتماعی بیشتر استفاده مینمایند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه کاربرد شبکههای اجتماعی توسط دانشجویان با توجه به متغیرها جمعیت شناختی و آموزشی است.
روش: در این پژوهش کمی کاربردی از روش پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی پرسشنامه توسط همکاران و نمونههایی از جامعه موردمطالعه ارزیابی شد. پایایی پرسشنامه بهوسیله آزمون دونیمه کردن ارزیابی شد. جامعه موردمطالعه 4524 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و نمونه 393 نفر بود. بهمنظور تحلیل دادهها از آمار توصیفی (درصد، فراوانی و میانگین) و آمار نا پارامتریک استنباطی (اسپیرمن، مان– ویتنی و کروسکال والیس) استفاده شد. از نرمافزار اس پی اس اس بهمنظور تحلیل دادهها و از نرمافزار اکسل بهمنظور ترسیم نمودار استفاده شد.
یافتهها: اکثریت دانشجویان از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. وایبر و لاین پر ترجیحترین شبکه مورداستفاده بود. دانشجویان روزانه بهطور متوسط 140 دقیقه از شبکههای اجتماعی استفاده میکردند. مهمترین دلیل استفاده از شبکههای اجتماعی سرگرمی بود. اغلب دوستان در شبکههای اجتماعی افرادی بودند که ملاقات حضوری نیز با آنها وجود داشت. تلفن همراه مهمترین رسانه مورداستفاده در شبکههای اجتماعی بود. ازنظر اکثریت پاسخگویان اعتبار اطلاعات موجود در شبکههای اجتماعی قابلقبول نبود. بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی و معدل، تعداد دوستان و ویژگیهای اطلاعاتی شبکههای اجتماعی رابطه معنیداری وجود داشت. تفاوت معنیداری در میانگین استفاده از شبکههای اجتماعی بین چهار حوزه موردمطالعه وجود داشت.
نتیجهگیری: استفاده از شبکههای اجتماعی در بین دانشجویان بسیار رایج بود. دانشجویان اغلب از شبکههای اجتماعی بهعنوان رسانهای برای سرگرمی و ارتباط استفاده کردند. دانشجویان با عملکرد تحصیلی بهتر از شبکههای اجتماعی کمتر استفاده میکردند.
اشرف السادات بزرگی، طاهره امینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تبادلات علمی کتابداران سازمانهای دولتی شهر تهران بوده است.
روش: این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی صورت گرفت که اطلاعات بهدستآمده از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. و جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران 13 کتابخانه مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران است. فن گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری شامل 245 کتابدار بود. از میان 245 پرسشنامه، 220 پرسشنامه عودت داده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای معناداری تفاوتها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای منتج از پژوهش نشان داد که کمتر از 20% کتابداران، آموزش را در پیشبرد کاری خود مؤثر میدانند. همچنین بهطور میانگین 3% کتابداران راغب به انتقال اطلاعات به همکاران خود میباشند. 5/35% از کتابداران با امکانات و خدمات شبکههای اجتماعی آشنایی دارند. ضریب همبستگی چندگانه 067/0 نشان از همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکه و ارتقا دانش کتابداران) دارد. ضریب تعیین در این آزمون 004/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر "استفاده از شبکه" در تعیین واریانس متغیر ارتقای دانش دارد. ضریب همبستگی چندگانه 09/0 نشاندهنده همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکههای اجتماعی، ارتقا شغلی کتابداران) میدهد. ضریب تعیین در این آزمون 008/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر استفاده از شبکه در تعیین واریانس متغیر وابسته یعنی ارتباط و همکاری دارد.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد کتابداران کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران کمتر از شبکههای اجتماعی به صورت کاربردی استفاده میکنند و استفاده از شبکههای اجتماعی باعث ارتقا علمی و ارتقا شغلی کتابداران نمیشود. به عبارتی استفاده از شبکههای اجتماعی تأثیری در ارتقا علمی و شغلی کتابداران ندارد
حامد حیدری، محمود البرزی، مرتضی موسی خانی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای درک نگرش کاربران استفاده از مدل پذیرش فناوری است که این پژوهش با استفاده از آن مدل مطالعه عوامل موثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی را مورد هدف قرار داده است، تا مشخص شود که چه عواملی منجر به ترغیب دانشجویان در استفاده از شبکههای اجتماعی میشود.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از دسته پژوهشهای مدلسازی معادلات ساختاری-حداقل مربعات جزیی است. پس از مطالعه مقالات مرتبط و استخراج مؤلفههای احتمالی، پرسشنامهای براساس مدل مفهومی طراحی شد و در بین دانشجویان توزیع گردید و در نهایت پرسشنامههای جمعآوری شده مبنای تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان میدهد که سودمندی ادراک شده، سهولت استفاده ادراک شده و قابلیتهای تکمیلی ادراک شده به طور غیر مستقیم و نگرش نسبت به شبکههای اجتماعی آنلاین و لذت ادراک شده به طور مستقیم بر تمایل دانشجویان به استفاده از شبکههای اجتماعی تاثیر میگذارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش، بینش مفیدی برای دانشگاهیان در صنعت آموزش کشور فراهم میکند تا با درک این عوامل، بتوانند از کاربردهای شبکههای اجتماعی در راستای افزایش اثربخشی یادگیری در بین دانشجویان استفاده نمایند. در این پژوهش متغیرهایی که در زمینه توسعه فضای آموزشی میتواند تأثیرگذار باشد شناسایی گردید و با بررسی پژوهشها و مطالعات انجام شده در ارتباط با عوامل مؤثر بر ترغیب دانشجویان به استفاده از شبکههای اجتماعی به عنوان یک شبکه آموزش مجازی، ترکیبی از این عوامل گردآوری شده و درنهایت مدلی کاربردی و جامع ارائه شده است. همچنین بررسی عوامل مؤثر بر ترغیب کاربران به استفاده از شبکههای اجتماعی در زمینه آموزشی، پژوهشی نو در این زمینه است.
سحر انبارکی، دکتر عبدالرسول جوکار، دکتر سعیده ابراهیمی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی عوامل ایجادکننده اعتماد بین فردی و نتایج حاصل از وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشد.
روش پژوهش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی و با روش نمونه گیری خوشهای است. جامعه پژوهش را کلیه پژوهشگران (اعضای هیأت علمی) دو دانشگاه شیراز و خلیج فارس بوشهر تشکیل میدهند، که با توجه به جمعیت 900 نفری، بر مبنای جدول مورگان، 269 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید. گردآوری دادهها بر مبنای پرسشنامه اعتماد بین فردی در شبکه های اجتماعی وو، چن و چانگ 2010 انجام گرفت.
یافتهها: از بین عوامل ایجادکننده اعتماد بین اعضا در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، عامل رضایت با مقدار اختلاف میانگین 2/27 و کسب نمره t، 6/53 بیشترین تأثیر را در ایجاد اعتماد دارد. ضریب همبستگی 798/0 به دست آمده بین دو متغیر تعهد و اعتماد و ضریب همبستگی 744/0 بدست آمده بین دو متغیر تعلق خاطر و اعتماد، نشان می¬دهد که دو متغیر تعهد و تعلق خاطر از نتایج وجود اعتماد در شبکههای اجتماعی علمی پیوسته میباشند.
نتیجهگیری: با توجه به تأثیر بالای رضایت در ایجاد اعتماد بین اعضای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته، میتوان با فراهم آوردن زمینههای ایجاد رضایت اعضا، احساس رضایت اعضا از تواناییها و قابلیتهای شبکههای اجتماعی علمی پیوسته در ارائه اطلاعات مورد نیاز را بالا برد تا محققان به این باور برسند که این شبکهها مکان مناسبی برای ارائه تجارب و دانش تخصصی میباشند. در نتیجه این باور، علاوه بر اینکه محققان به اعضای شبکه اعتماد کرده و به مبادله اطلاعات و دانش با آنها و شرکت در فعالیتهای مربوط به شبکه تمایل بیشتری از خود نشان خواهند داد، حیات این¬دسته از شبکه¬ها نیز حفظ خواهد شد و توسعه روزافزون این شاهراههای ارتباطی را بهدنبال خواهد داشت.
صالح رحیمی، مرضیه فتاحی، فرامرز سهیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با سواد سلامت کاربران کتابخانه های عمومی شهر ایلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به روش همبستگی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران فعال کتابخانه های عمومی شهر ایلام تشکیل میدهند که براساس جدول مورگان 351 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت منتظری و همکاران (1393) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اسپیاساس نسخه 19 استفاده شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین مولفه های مورد بررسی کاربران در دریافت اطلاعات سواد سلامت درسطح مطلوبی بوده و کاربران با توجه به اهمیت مولفههای مذکور، اقدام به استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سواد سلامت کردند. یافتهها همچنین نشان داد بین میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی با سواد سلامت و مولفه های دسترسی، خواندن، فهم و درک، ارزیابی، کاربرد رابطه معناداری وجود دارد، به عبارتی افزایش میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، باعث افزایش سطح سواد سلامت میشود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجهگرفت که کتابخانه های عمومی با همکاری دانشگاهها و مراکز مرتبط با حوزه سلامت، بستری مناسب در شبکه های اجتماعی با هدف تسهیم تجارب و گسترش سطح سواد سلامت کاربران با در نظر گرفتن مسایل مربوط به محرمانگی اطلاعات کاربران و صحت اطلاعات ارائه شده ایجاد نمایند تا بدین وسیله بتوان امکانات و شرایط جدیدی را در اختیار کاربران کتابخانهها، نهادها و برنامه ریزان این حوزه قرار دهند.
خانم فرناز محمدی، دکتر نجلا حریری، دکتر فاطمه نوشین فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی دیدگاه مراجعهکنندگان کتابخانه ملی در خصوص دریافت خدمات مرجع از طریق شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه است.
روش پژوهش: ابتدا به روش پژوهش اسنادی – کتابخانهای، مؤلفههای خدمات مرجع شناسایی، سپس با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر ساخته دیدگاه اعضای کتابخانه ملی با رویکرد توصیفی پیمایش شد. بر اساس میانگین تعداد مراجعان روزانه به کتابخانه ملی حجم نمونهای معادل 217 نفر بر اساس جدول مورگان بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و نهایتاً 147 پرسشنامه بازگشت داده شده، با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیهوتحلیل کمی قرار گرفت. روایی پرسشنامه بر اساس نظر 6 متخصص علم اطلاعات و دانششناسی و ضریب پایایی نیز از طریق آلفای کرون باخ مورد تائید قرار گرفت.
یافتهها: 98 درصد اعضای کتابخانه ملی عضو شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه بوده و در کنار کسب اخبار و برقراری ارتباط خانوادگی، 63% برای بازیابی اطلاعات علمی از آن استفاده میکنند. میانگین کل مؤلفههای خدمات مرجع نشان داد آزمودنیها مایل به استفاده از این بستر برای دریافت خدمات مرجع هستند.
نتیجهگیری: شبکههای اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه برای مراجعان کتابخانه ملی دارای کارکرد علمی است و آنها بهرهبرداری از شبکههای اجتماعی را برای اهداف تحقیقاتی،قبلاً آغاز کردهاند. از دید کاربران، این شبکهها کانال ارتباطی مناسبی برای ارائه خدمات مرجع بهویژه آموزش سواد اطلاعاتی و پاسخگویی به سوالات تجسس ویژه است.
سید مهدی نارمنجی، نصرت ریاحی نیا، محسن نوکاریزی، محمد زره ساز،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رفتار اشتراک گذاری اطلاعات دانشجویان در شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد کیفی است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که با رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاههای زیر پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در استان خراسان جنوبی بود که حداقل شش ماه تجربه استفاده از یکی از شبکه های اجتماعی مجازی تلگرام، اینستاگرام یا واتساپ را داشته اند. در این پژوهش از روش نمونهگیری غیراحتمالاتی (غیرتصادفی) و از نوع نمونهگیری گلوله برفی استفاده، و در مجموع با 17 نفر مصاحبه انجام شد. روش اجرای مصاحبه مورد استفاده از نوع نیمه ساختاریافته بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین اشتراک گذاری اطلاعات توسط دانشجویان به ترتیب در شبکه های اجتماعی مجازی تلگرام و اینستاگرام صورت گرفته بود. برای انگیزه های اشتراک گذاری اطلاعات در شبکه های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان 18 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هفت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (انگیزه های شخصی و انگیزه های اجتماعی) دسته بندی شدند. در مجموع کدهای اولیه هر دو مقوله اصلی بالاترین فراوانی مربوط به مقوله «سرگرمی و وقت گذرانی» بود. برای انواع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در شبکه های اجتماعی مجازی توسط دانشجویان، 24 کد اولیه به دست آمد که این کدهای اولیه در قالب هشت مقوله فرعی و دو مقوله اصلی (اطلاعات آگاهی رسان و اطلاعات سرگرم کننده) دسته بندی شدند. در مجموع «اطلاعات ادبی-هنری» و «اطلاعات علمی-آموزشی» بیشترین نوع اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط دانشجویان در این شبکه ها بودند.
نتیجه گیری: اشتراکگذاری اطلاعات در این شبکه ها حتی با هدف سرگرمی و وقت گذرانی میتواند منجر به دسترسی کاربران به اطلاعات با ارزشی در این شبکه ها شود. از اینرو در صورت برنامه ریزی صحیح میتوان از این بستر مناسب که در حال حاضر با کمترین هزینه ممکن در اختیار اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان قرار دارد بهترین شکل ممکن به ویژه در محیط های آموزشی بهره جست.
محمدجواد افشارصفوی، گلنار شجاعی باغینی، محمدرضا رستمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
. زمینه و هدف: حضور رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی چالشی برای روزنامۀ چاپی ایجاد کرده است. به نظر میرسد که عادتهای مخاطبان در حال تغییر هستند، چرا که کاربران برای اخبار و اطلاعات رایگان به اینترنت مراجعه میکنند. بر این اساس هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در روزنامه خراسان است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی روش آن گرانددتئوری، و ابزارش مصاحبه است، و برای تحلیل از متنکاوی و کدگذاری استفاده شد. پس از مطالعۀ مستندات علمی موجود و مصاحبههای تحلیلی با خبرگان و کارشناسان روزنامۀ خراسان در شهر مشهد، ابعاد و شاخصهای بازاریابی بهمنظور ارائۀ چارچوبی برای رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات مشخص شدند
یافتهها: نتایج نشان داد مقولههای اصلی در قالب ابعاد ششگانۀ مدل پارادایمی بهصورت شرایط علی (پویایی، نوآوری در خدمات، سرعت خدمات و چندرسانهای بودن در ارائۀ خدمات و تبلیغات)، مقولۀ اصلی، یعنی رقابتپذیری برای ادامۀ حیات (رقابتپذیری استراتژیک، استراتژی رقابتپذیری بهروز، دانش سازمانی رقابتپذیری، برنامهریزی راهبردی در جهت حیات و رقابتپذیری، اولویتبخشی حیات و رقابتپذیری، رقابتپذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابتپذیری تخصصی)، راهبرد (مشتری مداری، قابلیت شبکهسازی و ارتباطی در سازمان)، زمینه (مدیریت تغییر، پیچیدگی شرایط مشتریان و محیط)، شرایط مداخلهگر محیطی (شرایط زیرساختی و قابلیتهای سازمانی، مدیریت دانش و یادگیری سازمانی) و پیامدها (پیامدهای مشهود به معنی حیات، بلوغ و تعالی سازمانی، کسب مزیت رقابتی، کاهش نرخ ریزش مشتریان، افزایش نرخ جذب مشتریان جدید، حفظ و نگهداری مشتری و افزایش درآمد و همچنین پیامدهای نامشهود به معنی ارتقاء رضایتمندی مشتریان، رشد اقتصادی و فرهنگی جامعه، چابکی سازمانی، افزایش قابلیت نوآوری، بهبود جایگاه در بازار رسانه و بهبود بهرهوری و عملکرد سازمانی) جای گرفتند.
بحث و نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که برای رقابتپذیری رسانههای مکتوب با شبکههای اجتماعی در راستای ادامۀ حیات در درجۀ اول رسانههای مکتوب میبایست رقابتپذیر باشند. آنها باید به رقابتپذیری استراتژیک، استراتژی رقابتپذیری روزآمد، دانش سازمانی رقابتپذیری، برنامهریزی راهبردی بهمنظور حیات و رقابتپذیری، اولویتبخشی حیات و رقابتپذیری، رقابتپذیری پویا و تغییرمدار، نوآوری تکنولوژیک در رقابتپذیری تخصصی توجه داشته باشند.
احمد مجلس آرا، فاطمه فهیم نیا، نادر نقشینه،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی الگوی تحلیل بازخورد متنی کاربران در شبکههای اجتماعی در مواجهه با رویدادها و کنشهای محیطی با تأکید بر شناسایی عوامل مؤثر بر ارائهی پیامهای متنی توسط کاربران در شبکههای اجتماعی انجام شده است.
روش پژوهش: از لحاظ رویکرد پژوهش، روش امیخته اکتشافی بکار برده شده است. در مرحلهی اول این پژوهش از روش فراترکیب استفاده شد که از جمله روشهای کیفی به شمار میرود. در مرحلهی دوم برای بررسی و اعتباریابی عوامل شناسایی شده و تهیه الگوی نهایی تحقیق، از روش پیمایشی یعنی نظرسنجی از خبرگان در قالب تشکیل گروههای کانوی و استفاده از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری اول پژوهش کلیه اسناد مکتوب مربوط به تحلیل بازخورد متنی و احساسات کاربران شامل 60 مقاله و اثر بر مبنای معیارهای معتبر از بین 198 مقاله و اثر انتخاب و تحلیل شد. جامعهی آماری دوم شامل خبرگان حوزهی فناوری اطلاعات در رشتههای فناوری اطلاعات، جامعهشناسی، رفتارشناسی و... بودند که در نهایت 15 نفر تعیین شدند و به دلیل شرایط و محدودیتهای پاندمی کرونا، به صورت از راه دور نسبت به ارائهی نظرات و پیشنهادات اقدام نمودند.
یافتهها: با کاربرد مراحل هفتگانه فراترکیب، الگوی مفهومی در شش لایهی مفهومی، مقولهای و کدها به دست امد. در هر یک از لایهها مفاهیم و موضوعاتی گنجانده شد که در نهایت 27 مؤلفه شناسایی شد. جهت اعتباریابی کیفی الگوی به دست آمده بر اساس نظرات خبرگان در قالب گروههای کانونی اخذ شد و الگوی مفهومی مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای حاصل از اجرای فرآیند فراترکیب در شناسایی ابعاد و مقولههای رفتاری کاربران در تحلیل بازخورد متنی در شبکههای اجتماعی که میتواند مبنایی برای پژوهشهای آتی در جهت هدایت، راهبری و رفتارشناسی کاربران و همچنین راهنمایی در راستای سیاستهای اجرایی برای مسئولین و تصمیمگیران در سازمانها و نهادهای ذینقش قرار گیرد در قالب الگویی مفهومی که به تأیید و توافق بالای خبرگان رسید، ارائه گردید.
- خدیجه آکار، - محمدرضا کیانی، - محمود سنگری،
دوره 11، شماره 2 - ( 6-1403 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: حجم عظیمدادهها و اطلاعات در حال گردش در شبکههای اجتماعی در کنار محبوبیت و گستردگی استفاده از آنها، این شبکهها را در معرض خطرات امنیتی متعددی قرار میدهد. بنابراین امروزه امنیت و حریم خصوصی کاربران به یکی از مهمترین مسائل در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. عوامل زیادی بر روی امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی اثرگذارند که این پژوهش از آن میان، به بررسی نقش عوامل فردی در رفتارهای مرتبط با امنیت و حریم خصوصی کاربران در شبکههای اجتماعی پرداخته است.
روشپژوهش: روش این پژوهش کاربردی، توصیفی (از نوع پیمایشی) بود. گردآوری دادهها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و در نمونهای به حجم 375 نفر از جامعه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه بیرجند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقاتی نسبتی انجام شد. روایی پرسشنامه با تأیید متخصصان موضوعی و اساتید حاصل و برای آزمون پایایی از آزمون آلفای کرونباخ (876/0) استفاده شد.
یافتهها: میانگین میزان آگاهی کلی کاربران از امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی به طور معناداری کمتر از حد مطلوب بود در حالیکه میانگین میزان اهمیتدادن کلی کاربران به امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی بیشتر از حد مطلوب بود. میزان انجام رفتارهای مرتبط با عوامل فردی در نزد پاسخگویان کمتر از حد انتظار بود. همچنین میانگین متغیرهای تجربه حمله، تغییرات موفقیتآمیز حریم خصوصی، دفعات بازدید، توانایی و مهارتهای فناوری و سهولت درک شده به طور معناداری کمتر از حد مطلوب به دست آمد؛ اما متغیرهای اعتماد به سامانه، سود درک شده، خطر درک شده و اهمیت درک شده به طور معناداری بیشتر از حد مطلوب بود. علاوه بر این بررسی متغیرهای جمعیتشناختی نشان داد که در همه متغیرهای مورد بررسی بانوان نمره بالاتری از آقایان دریافت کردند. همچنین نمره دانشجویان کارشناسی از دو مقطع بالاتر از خودشان، در همه متغیرها بیشتر بود.
نتیجه گیری: اگرچه پاسخگویان برای مباحث مرتبط با امنیت و حریم خصوصی اهمیت زیادی قائل بودند، اما آگاهی آن ها به بسیاری از این مباحث کمتر از حد انتظار بود. همچنین آزمودنیهای این پژوهش در حدی که انتظار میرفت، رفتارهای مربوط به عوامل فردی مرتبط با امنیت و حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی را انجام نمیدادند.