جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای مدل رگرسیون

مجتبی مازوچی، لیلا ربیعی، محمد مرادی،
دوره 9، شماره 4 - ( 11-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خطا در جمع‌آوری داده‌ها و عدم توجه به داده‌هایی که در پروسه جمع‌آوری به هر دلیل دچار نویز شده‌اند باعث ایجاد اشکال در تحلیل‌های مبتنی بر داده و به‌تبع آن، تصمیم‌سازی‌های اشتباه می‌گردد؛ لذا رفع مشکل داده‌های گم شده و یا نویزی، قبل از انجام مراحل پردازش و تحلیل دارای اهمیت حیاتی در سامانه‌های تحلیلی است. هدف این مقاله، ارائه روشی به‌منظور شناسایی داده‌های نویزی، پرت و داده‌های گم شده و ارائه راهکاری مناسب برای هموارسازی این داده‌ها است.
روش پژوهش: این پژوهش بر مبنای هدف، از نوع کاربردی است. به‌منظور تحلیل داده‌ها از تکنیک‌های داده‌کاوی شامل هموارسازی پیاله‌ای و مدل رگرسیون به‌منظور شناسایی و جاگذاری داده‌های پرت و نویزی استفاده شده است.
نتایج: نتایج آزمایش‌های انجام شده در محیط واقعی مربوط به داده‌های شبکه‌های اجتماعی، نشان‌دهنده عملکرد مناسب روش پیشنهادی است. همچنین نشان‌داده‌شده است که روش پیشنهادی دارای دقت بالاتری در مقایسه با روش‌های هموارسازی پیاله‌ای، میانگین و رگرسیون خطی است. به‌طوری‌که برای داده‌های مربوط به بخش توئیت، میانگین مربعات خطای به‌دست‌آمده برای روش پیشنهادی برابر ۰٫۰۴، روش هموارسازی پیاله‌ای برابر ۰٫۳۸، روش رگرسیون خطی برابر ۰٫۰۵ و روش جایگزینی با میانگین برابر ۰٫۰۶ بوده است.
نتیجه‌گیری: روش ارائه شده در این مقاله، می‌تواند در ابتدا از طریق یک‌سوم و دوسوم نرمال، داده‌های پرت را شناسایی کند و سپس با مدل رگرسیون خطی به جایگزینی داده‌های پرت بپردازد که در نتیجه سبب بهبود عملکرد استفاده و پردازش اطلاعات و بهبود تعامل انسان و اطلاعات خواهد شد.
 

محمد مرادی، سمیرا دانیالی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

زمینه و هدف: دانشگاه‌ها هر نیم‌سال تحصیلی به‌منظور آگاهی از تحقق استانداردهای کیفیت، به ارزیابی کیفیت آموزشی استادان بر اساس شاخص‌های ارزشیابی تعیین‌شده توسط وزارت علوم می‌پردازند. اما هیچ‌گاه بررسی نشده است که کدام‌یک از شاخص‌های تعیین‌شده، تأثیر بیشتری برافزایش تعامل دانشجو با استاد و محتوای دروس و درنتیجه افزایش یادگیری و بازدهی دانشجویان داشته است. همچنین، روش‌هایی مانند تکنیک‌های تصمیم‌گیری چندشاخصه (MADM) تنها نظرات خبرگان را برای هر یک از شاخص‌های ارزشیابی می‌سنجند که ممکن است با واقعیت در تناقض باشد. لذا هدف این پژوهش ارائه الگویی به‌منظور افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس بر اساس تکنیک‌های داده‌کاوی است.
روش پژوهش: به‌منظور بررسی اهمیت هر شاخص ارزشیابی در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس، از تکنیک‌های داده‌کاوی و مدل رگرسیون استفاده‌شده است. همچنین به ارائه مدل طبقه‌بندی درخت تصمیم به‌منظور پیش‌بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان بر اساس ویژگی‌های یک استاد پرداخته‌شده است.
یافته‌ها: بر اساس نتایج بدست آمده، شاخص ارزشیابی «داشتن طرح درس مناسب و جامعیت و پیوستگی در ارائه مطالب» با ضریب 28.907 بیشترین تأثیر را در افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش میانگین نمرات دانشجویان داشته است. شاخص ارزشیابی «آداب و رفتار اجتماعی با دانشجویان و احترام متقابل» با ضریب 12.069 دومین عامل تأثیرگذار بوده است. همچنین شاخص ارزشیابی «مدیریت نظم و زمان کلاس» با ضریب 11.597 سومین عامل تأثیرگذار است.
نتیجه‌گیری: میزان اهمیت بدست آمده برای هر شاخص ارزشیابی و مدل طبقه‌بندی ایجادشده می‌تواند به استادان و مدیران آموزشی به‌منظور تعیین شیوه تدریس و مدیریت کلاس در جهت افزایش تعامل دانشجویان با استادان و محتوای دروس و درنتیجه افزایش بازدهی و میانگین نمرات آن‌ها کمک کند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction

Designed & Developed by : Yektaweb