9 نتیجه برای مدیریت دانش
دکتر نگار ارمغان،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت تجارب و دانش ضمنی افراد یک سازمان، یکی از مهمترین سرمایههای امروزه شرکتهای پیشرو محسوب میگردد. تحقیق حاضر در یک شرکت تولیدکننده ماشینآلات خمکاری لوله و میله انجام شده است. با توجه به اهمیت هر چه بیشتر کیفیت خدمات پس از فروش نزد مشتریان و همچنین بهبود عملکرد تکنیسینها در این خصوص، هدف از این پژوهش شناسایی، بازیابی، مدیریت و ساختاردهی به اطلاعات، تجارب، و دانش ضمنی متخصصین واحد تعمیرات، نگهداری و خدمات پس از فروش این شرکت صنعتی به منظور ارائه راهحلهای بهینه مشکلات فنی ماشینآلات فروخته شده به مشتریان است.
روش پژوهش: روش مطالعه این پژوهش به صورت اقدام پژوهی و میدانی و با استفاده از مصاحبههای متعدد انجام شده است. ابتدا عوامل و نشانههای بروز این مشکلات شناسایی و طبقهبندی شده است، و سپس راهحلهای ارائه شده برای مشکلات تعیین و استانداردسازی شدهاند.
یافته های پژوهش: یافتههای این تحقیق، شامل طبقهبندی مشکلات اصلی و مشکلات فرعی، طبقهبندی نقوص فنی و قطعات مرتبط، برقرای ارتباط بین قطعات ماشین و مشکلات، شناسایی و تعیین نشانههای خرابی، ارائه راهحلهای پیشنهادی برای رفع نقوص فنی ماشین مورد مطالعه و طراحی فرمهای نقص فنی میباشد. برای شرکت مذکور، این امکان فراهم شده است که ضمن ارائه بهترین راهکارها برای حل مشکلات فنی ماشینآلات مشتریان، که مبتنی بر تجارب و تخصص افراد است، آن راهحلها به صورت استاندارد و روشنی ساختاردهی شوند.
نتیجهگیری: پردازش مناسب اطلاعات و به اشتراک گذاری آنها با تاکید بر تعامل بهینه میان انسان-رایانه و ارائه راهحلهای استاندارد شده در کوتاهترین زمان ممکن به مشتری باعث افزایش رضایت مشتریان گردید. علاوه بر آن، به دلیل استانداردسازی روش حل مسائل امکان استفاده مجدد از آنها توسط سایر افراد به ویژه افراد کم تجربه تر نیز فراهم شده است
عسگر اکبری، فاطمه نوشین فرد، نجلا حریری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش فرآیندی است که سازمانها را در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات و مهارتهای ساختارنیافته یاری میرساند. امروزه این تجربه در برخی از سازمانها دربارۀ مدیریت دانش به شکست انجامیده است. کتابخانههای دانشگاهی نیز به مثابه سازمان تابع شرایط مشابه میباشند. از اینرو هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مقایسه موانع جریان دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی میباشد.
روششناسی: روش پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. دادهها با استفاده از پرسشنامه از مدیران 120 کتابخانه مرکزی دانشگاهها جمعآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی ساده استفاده شده است.
یافتهها: ابعاد منبع دانش و عوامل فنی و تکنولوژیکی دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی دارای تفاوت معناداری بود بدین معنی که شرایط کتابخانههای دانشگاههای دولتی بهتر است. در مقایسه نتایج کانالهای ارتباطی، عوامل مدیریت و عوامل فردی تفاوت معناداری مشاهده شد، اگرچه موانع مدیریتی در هر دو گروه مشهود بود. در بخش مقایسه فرایندهای مدیریت دانش، در فرایند دسترسی و بهاشتراکگذاری دانش، کتابخانههای دانشگاههای دولتی عملکرد بهتری نسبت به کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی دارند، اما در فرایندهای خلق، شناسایی، جمع آوری، مرور و بهکارگیری دانش کتابخانههای دانشگاههای دولتی با کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی تفاوت چندانی ندارند.
نتیجهگیری: نظر به نقش و جایگاه کتابخانهها، به ویژه کتابخانههای دانشگاهی در فرایند مدیریت دانش، جهت رفع چالش موانع، بهبود و ارتقاء وضعیت جاری آنها، باید مدیریت کتابخانهها کارآمد شود، اهداف مدون و راهبردی تعریف و عملیاتی گردد، به کارکنان به عنوان ارکان اصلی مدیران دانشی توجه شود و از ابزار فناوری اطلاعات، به نحو احسن استفاده شود.
روح الله تولّایی، نوید نظافتی، محمّدمیلاد احمدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه دانش برای بقا و موفقیت هر سازمانی ضروری است. با توجه به اینکه این افراد هستند که دانشی را ایجاد، تسهیم و استفاده میکنند، یک سازمان نمیتواند به طور موثر از دانش بهرهبرداری کند مگر آنکه کارکنان سازمان تمایل داشته باشند دانش خود را به اشتراک گذارده و دانش دیگران را جذب کنند. از سوی دیگر، بازیکاری ناظر به ترکیب کردن مکانیزمهای متداول در بازیها، با فضای کار، به منظور جذابتر کردن کارهای معمول و جهت دادن به رفتارهای انسانی در راستای اهداف سیستم میباشد. بازی کاری استفاده از اجزای بازی در مسائلی به جز بازی است و بر استفاده از مقوله سرگرمی و لذتبخش بودن در کارها تأکید میکند. در این پژوهش سعی شده با استفاده از نظریهپردازی دادهبنیاد، ضمن مطالعه و شناخت بازیکاری، بررسی ابعاد آن، مکانیزمها، دینامیکها و...، رهیافتی جهت شناخت نقش بازیکاری و بهکارگیری آن در راستای تسهیم و انتشار دانش ارائه گردد.
روش پژوهش: نظریهسازی دادهبنیاد یک روش شناسایی استقرایی کشف نظریه است که این امکان را برای پژوهشگر فراهم میآورد تا گزارشی نظری از ویژگیهای عمومی موضوع، پرورش دهد، درحالیکه به طور همزمان پایه این گزارش را در مشاهدات تجربی دادهها محکم میسازد. با روش نمونهگیری هدفمند، دادههای پژوهش با استفاده از ابزار مصاحبه گردآوری و از طریق اصول تحلیل دادهها و مبانی کدگذاری، تحلیل شدهاند.
یافتهها: در این پژوهش پس از تدوین مراحل نظریهپردازی دادهبنیاد و انواع کدگذاری دادهها، در پایان، نظریهای به همراه مدلسازی بصری ارائه و ارزیابی شده است.
نتیجهگیری: ابعاد چارچوب ارائه شده شامل «بستر سازمانی»، «ابعاد مرتبط با بازی» و «سایر شاخصهای اثرگذار بر بازیکاریِ تسهیم دانش» میباشد. هر یک از ابعاد مذکور، مشتمل بر مؤلفههایی خُردتر بوده که در تشریح مدل بیان شده است؛ مثلاً «بستر سازمانی» شامل درآمدها، هزینهها، پلتفرم و... و «ابعاد بازیگونه» شامل مکانیزمها، دینامیکها و زیباییشناختی بازی است.
بهزاد دهواری، دکتر نصرت ریاحی نیا، دکتر حسن محمودی توپکانلو،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: حوزه طب بومی یکی از حوزههای دانش بومی است. تمایل مردم بومی به بهرهگیری از دانش طب بومی در تشخیص و درمان بیماریها، مدیریت دانش طب بومی در این منطقه و توجه به این موضوع را دو چندان کرده است. در این راستا پژوهش حاضر در صدد است تا با شناسایی مولفههای دانش بومی در منطقه مکران با تأکید بر طب بومی، الگوی مناسبی را برای مدیریت آن ارائه دهد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با روش کیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کارشناسان و صاحبنظران آشنا با دانش بومی منطقه مکران بودند که اعضای نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمساختار یافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبهها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 12 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری دادهها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافتهها: برپایه تحلیل دادههای کیفی تعداد 175 کد اولیه به دست آمد. 55 کد بیانگر حوزههای مختلف دانش بومی بودند که در قالب 5 مقوله فرعی صنایع دستی، ماهیگیری، دامداری، کشاورزی و طب بومی و 2 مقوله اصلی دانش غیرپزشکی و دانش پزشکی دستهبندی شدند. 78 کد معرف حوزههای مختلف دانش طب بومی بودند که در قالب 6 مقوله فرعی نبض شناسی، رنگ چهره، رنگ ادرار و مدفوع، دارو درمانی، دعا درمانی، جراحی و معالجه سنتی و سپس 2 مقوله اصلی تشخیص سنتی و درمان سنتی قرار گرفتند. در نهایت 42 کد اولیه مرتبط با مولفههای مدل مدیریت دانش طب بومی نیز در قالب 14 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی تولید دانش،کسب دانش، توسعه و تسهیم دانش، انتقال دانش، و ثبت و ضبط دانش قرار گرفتند که ابعاد الگوی مدیریت دانش طب بومی منطقه مکران را نشان میدهند.
نتیجهگیری: باتوجه به ظرفیت بسیار بالای منطقه مکران در حوزه دانش طب بومی پژوهش حاضر با شناسایی مولفههای مختلف این دانش و ارائه الگویی برای مدیریت آن، زمینه مدیریت کارآمدتر این دانش را فراهم نموده است. افزون بر آن این پژوهش میتواند مبنایی برای انجام پژوهشهای بیشتر در این حوزه باشد.
علی شرفی، طاهره ابوالقاسم مسلمان،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
هدف: سازمانهای دانشمحور امروزی از نرمافزارهای مدیریت دانش برای تسریع و تسهیل فرایندهای مدیریت دانش خود استفاده میکنند. امّا تسهیل و تسریع این فرایندها جز با ممیزی دانش که اولین گام مدیریت دانش است میسر نخواهد شد. لذا هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفههای ممیزی دانش در نرمافزارهای مدیریت دانش است.
روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی و با روش اسنادی و پیمایشی-توصیفی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 14 نرمافزار مدیریت دانش است. روش گردآوری دادهها، مشاهده مستقیم و ابزار گردآوری دادهها، سیاهه وارسی محققساخته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس و میانگین و نرمافزار اس. پی. اس. اس. انجام شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که مدلهای ممیزی دانش بر چهار رویکرد: 1- استراتژیها 2- فرآیندهای مدیریت دانش 3- فرآیندها و استراتژیهای سازمانی و 4- منابع دانش تأکید دارند و مؤلفههایی مانند چشمانداز دانشی، محیط دانشی، سلامت دانش، شکاف دانش و ممیزی مجدد دانش در مدلهای کمی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین یافتهها نشان داد که نرمافزارهای مدیریت دانش آنداکس، آبانگان، نرمافزار نت، پیرانکار، لاراول، پرنیان، برناپدیا، سپهر ماهان، همافزا، ام. تی. ای. شیر، نادین و سیستم مدیریت دانش نسبت به دیگر نرمافزارهای مدیریت دانش از قابلیتهای مدیریت دانش خوبی برخوردارند. ولی مؤلفههای تبدیل دانش، تغذیه دانشی، امتیازدهی، انجمنهای خبرگی و نقشه دانش در این نرمافزارها نسبت به مؤلفه های دیگر کمتر مورد استفاده قرار گرفتهاند. علاوه بر این بیشترین میزان استفاده از مؤلفههای ممیزی دانش متعلق به نرمافزار سیستم مدیریت دانش و کمترین آن متعلق به نرمافزار نت است و همچنین بیشتر نرمافزارهای مدیریت دانش از لحاظ بکارگیری مؤلفههای ممیزی دانش بر فرآیندهای مدیریت دانش و منابع دانش تأکید دارند و بحث استراتژی و فرهنگ در آنها کمرنگ است.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از مؤلفههای ممیزی دانش در نرمافزارهای مدیریت دانش میتوانند زمینه شناسایی بهتر نیازها، جریانها، موجودیها و نقشههای دانشی، خلق، سازماندهی، تسهیم و استفاده از دانش را در سازمانها فراهم کنند.
دکتر صالح رحیمی، مختار رستمی، امین زارع،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و ﻫﺪف: با توجه به اهمیت فعالیتهای دانشی، هدف این مطالعه تعیین وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی وسازمانی میان کتابداران کتابخانههای دانشگاهی وعمومی استان کرمانشاه است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه هوانگ استفاده شده است، که پس از اعتباریابی میان نمونه پژوهشی توزیع گردید. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام شده است.
یافتهها: بیشترین میانگین فعالیتهای دانشی در ابعاد فردی مربوط به مؤلفهی جذب دانش و کمترین مربوط به انتشار دانش و در ابعاد سازمانی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفهی یکپارچهسازی دانش و کمترین مربوط به مؤلفهی توسعه دانش بود. درخصوص مقایسه وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی بین کتابداران کتابخانههای عمومی و دانشگاهی (بهجز موانع دانش) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. میانگین نمره دیدگاه کتابداران مورد مطالعه درخصوص وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد سازمانی نسبت به فعالیتهای دانشی درابعاد فردی بهطورمعنیداری بیشتر است. وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی درکتابخانههای عمومی و دانشگاهی درحد مطلوبی قرار دارد.
نتیجهگیری: با توجه به پائین بودن میانگین رتبه مؤلفههای انتشار و توسعه دانش، ضروری است تا مسئولان کتابخانهها، با برگزاری همایشها و سمینارهای مرتبط با حوزه شغلی و استفاده از مشوقهای ترغیبی، زمینه حضور کتابداران در فعالیتهای اجتماعی و نشر افکار و ایدههای آنها را مهیا و برنامههای آموزشی منظمی را جهت کسب دانش تجربی نیروهای تازه استخدام شده اجرا و حدود وظایف شغلی آنها را تعریف و با استفاده از نیروهای مجرب به تشریح منابع آموزشی و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کتابخانه اهتمام ورزند.
عباس دولانی، نازیله خان اغلان، معصومه کربلا آقایی کامران،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش، تحلیل محتوایی و ساختاری مقالات منتشر شده حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود.
روششناسی: روش پژوهش، پیمایشی تحلیلی بود. جامعه آماری کلیه مقالات حوزه مدیریت دانش نمایه شده در پایگاه استنادی جهان اسلام بود. ابزار اندازهگیری، چک لیست است که بر اساس اهداف پژوهش تنظیم گردید.
یافتهها: بر اساس نتایج بیشترین فراوانی مربوط به روش تحقیق همبستگی و کمترین آن مربوط به روش تحقیق تجربی و ترکیبی بود، همچنین بیشترین فراوانی روش تجزیه و تحلیل دادهها مربوط به روش توصیفی- استنباطی است. بیشترین فراوانی مربوط به مقالات پژوهشی و نوع مجلات مربوط به مجلات علمی پژوهشی بودند. بیشترین ابزار پژوهشی مورد استفاده نیز پرسشنامه بود. همکاری نویسندگان در داخل کشور بالاست و برعکس همکـاری نویسندگان در سطـح بینالمللی بسیار ناچیز است. بین تعداد، رشته و نوع همکاری نویسندگان و روشهای تحقیق بکار رفته رابطه معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: ایجاد زمینههای همکاریهای بین نویسندگان مخصوصا همکاریهای بینالمللی از ضروریات فرآیندهای تولیدات علمی است. بازنگری در پژوهشهای حوزه مدیریت دانش با توجه به تکراری بودن روشهای تحقیق و روشهای تجزیه و تحلیل دادهها را نیز باعث میشود، در اغلب مقالات پژوهشی لازم و ضروری است.
محمدحسن عظیمی، عبدالحسین فرج پهلو، علی حمیداویان،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1400 )
چکیده
هدف: بررسی وضعیت مهارت های مدیریت دانش شخصی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز و بررسی تأثیر عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی از دیدگاه دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز.
روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی ـ تحلیلی است. روش انجام تحقیق پیمایشی می باشد که قابلیت تعمیم نتایج یکی از مهمترین مزایای آن به شمار می رود. از آن جا که این تحقیق به بررسی تأثیر عامل فناورانه بر مهارتهای مدیریت دانش شخصی می پردازد از نوع همبستگی است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. همچین مشخص شد عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند. با ارتقا یک واحد عوامل فناورانه، مهارت های مدیریت دانش شخصی 2.649 واحد افزایش پیدا خواهد کرد.
نتیجه گیری: عوامل فردی مانند دانش و تجربه، ویژگیهای شخصیتی و روانی، توانایی برقراری ارتباط با دیگران و توانایی به کارگیری فناوری از جمله مواردی است که بر مدیریت دانش شخصی افراد تأثیر می گذارند. علاوه براین، امکانات سازمانی و فرهنگ حاکم بر سازمان نیز بر مدیریت دانش شخصی تأثیر می گذارد. وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی در وضع مطلوب قرار دارد. میانگین این عوامل بالاتر از حد متوسط است. می توان پذیرفت با اطمینان 95% که وضعیت دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز از لحاظ برخورداری از مهارتهای مدیریت دانش شخصی مناسب و در سطح مطلوب قرار دارد، عوامل فناورانه بر بهبود مهارتهای مدیریت دانش شخصی در بین دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز موثر هستند.
محمدحسن عظیمی، هادی الهایی،
دوره 11، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی و امکانسنجی هوشمندسازی فرایندهای مدیریت دانش در شرکت آب جنوب شرق خوزستان صورت گرفته است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و جزو پژوهش های تحلیلی - پیمایشی است؛ که از طریق تکنیک دلفی و تحلیل محتوا (مرور منابع کتابخانه ای) صورت گرفت. جامعه آماری این پژوهش، 60 نفر از مسئولان ارشد و مدیران شرکت آب جنوب شرق خوزستان هستند که 50 نفر از اعضا بهعنوان نمونه انتخاب شدند. برای ابزار گردآوری داده ها از پرسشنامه محققساخته استفاده و برای تجزیهوتحلیل داده ها از آماره های توصیفی (میانگین و درصد) و همچنین بهمنظور تحلیل دادههای آماری از نرمافزار SPSS 25 استفاده شد.
یافته ها: شاخص های شناساییشده شامل 6 مقوله و 67 گویه هستند؛ که از این میان شاخص «وضعیت منابع مالی» با میانگین 4.22، براساس نظر خبرگان نسبت به سایر شاخصها اهمیت بیشتری داشت. همچنین براساس نظر خبرگان، بهترتیب شاخصهای «فرهنگسازمانی» و «وضعیت قوانین و مقررات» با میانگین 3.70، «فناوری اطلاعات» با میانگین 3.67، «نیروی انسانی» با میانگین 3.58 و درنهایت «ساختار سازمانی» با میانگین 3.54 در درجهی بعدیِ اهمیت قرار گرفتند؛ در این میان گویههای «استفاده و ترویج خدمات الکترونیکی» در شاخص فرهنگسازمانی، گویهی «قوانین و دستورالعملهای مربوط به حفاظت و امنیت اطلاعات» در شاخص وضعیت قوانین و مقررات، گویه «دقت، صحت و سرعت دسترسی به اطلاعات» در شاخص فناوری اطلاعات، گویه «توجه به هوش سازمانی کارکنان» در شاخص نیروی انسانی و در آخر گویههای «هماهنگی بخشهای مختلف در اجرای پروژهها» در شاخص ساختار سازمانی، نقش و اهمیت بیشتری نسبت به سایر گویهها دارند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شاخص های زیرساخت فناوری اطلاعات، ساختار سازمانی، فرهنگسازمانی، وضعیت منابع مالی و بودجه، نیروی انسانی و قوانین و مقررات موجود هرکدام در فرایند هوشمندسازی مدیریت دانش نقش مهمی را دارند و باعث بهبود عملکرد و تسریع فرایند مدیریت دانش در شرکت مذکور می شود.