4 نتیجه برای معنا
المیرا کریمی، محمود بابایی، ملوک السادات حسینی بهشتی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
هدف: نظامهای اطلاعرسانی را بدون یافتن درکی روشن از مقولههایی چون نیازهای استفادهکنندگان، چگونگی جستجوی اطلاعات توسط آنها، و چگونگی ارزیابی اطلاعاتی که دریافت میکنند، نمیتوان به نحو مطلوبی طراحی کرد یا توسعه داد. این پژوهش به منظور بررسی رفتار اطلاعیابی کاربران، به تحلیل لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج( ایرانداک) پرداخته است. آن چه در این پژوهش برای بررسی در نظر گرفته شده است، ویژگیهای معنایی جستجو و اصلاح جستجو در میان کاربران گنج است.
روش/رویکرد: روش این پژوهش، تحلیل گزارشهای تراکنش است که یکی از روشهای تجزیه و تحلیل پایگاههای اطلاعاتی به شمار میرود. در این پژوهش، لاگ کاربران پایگاه اطلاعات گنج در بازه زمانی سه ماهه ( از اردیبهشت تا مرداد 1395)از نظر ویژگیهای معنایی تحلیل شد. ابزار این پژوهش سیاهه وارسی بود که ویژگیهای معنایی را مدنظر قرار داده و به روش مشاهده انجام شد. تعداد کل جستجوهای دریافتی ده میلیون رکورد بود که آنها به جستجوهای حوزه علم اطلاعات ( با محدودسازی با اصطلاحات اصطلاحنامه در این حوزه) محدود شد. تعداد کل جستجوهای حوزه علم اطلاعات 106641 بود که تحلیل بر روی آنها انجام گرفت.
یافتههای پژوهش: تحلیل معنایی جستجوها، وجود رابطههای معنایی را بین جفتهای اصطلاحات مبتنی بر اصطلاحنامه در جستجوهای کاربر نشان داد. نتایج نشان داد که کاربران برای رسیدن به پاسخ مطلوب خود در پایگاه گنج جستجوهای خود را براساس روابط معنایی اصلاح میکنند.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش میتواند در بهبود سیستم گنج برای پاسخگویی به کاربر و برای پیشنهاد برای جستجو به کاربر به کار رود. به گونهای که با آگاهی از این مسئله که کاربران اغلب تاکتیکهای خاصی را در اصلاح پرسوجوی خود به کار میبرند و از روابط معنایی خاصی در آن استفاده میکنند میتوان پیشنهادات مناسبی را به آنها ارائه داد. به طوری که با جستجوی یک مفهوم خاص در موارد مشابه مفهوم دارای رابطه معنایی که اغلب مورد استفاده کاربران قرار میگیرد به آنها پیشنهاد شود.
علی منصوری، فاطمه زرمهر، حسین کارشناس،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف : در این پژوهش چهار روش متنکاوی بررسی میشود و بر درک و شناسایی خصوصیات و محدودیتهای آنها در کشف موضوع تمرکز میکند. این چهار روش عبارتاند از 1) تجزیهوتحلیل معنایی پنهان(LSA) 2) تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی(PLSA)، 3) تخصیص دیریکله پنهان(LDA) و 4) مدلسازی موضوعی همبسته(CTM).
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کتابخانهای است که در آن، ادبیات حوزه متنکاوی و مدلسازی موضوعی مرور و تحلیل شده است.
یافتهها: تجزیهوتحلیل معنایی پنهان میتواند برای تشخیص موضوعات خاص و منحصربهفرد در مدارکی که تنها به یک موضوع پرداختهاند استفاده شود. سه روش دیگر متنکاوی، بر موضوعات و گرایش کلی متن متمرکز هستند. تحلیل معنایی پنهان احتمالاتی برای مدارکی که به یک موضوع پرداختهاند قابلاستفاده است اما برخلاف تجزیهوتحلیل معنایی پنهان ، این روش در کشف موضوعات و مضامین کلی متن کاربرد دارد. درحالیکه تخصیص دیریکله پنهان در مورد مدارکی که به چندین موضوع پرداختهاند کاربرد بیشتری دارد. روش مدلسازی موضوعی همبسته میتواند در تشخیص ارتباط بین دستههای موضوعی مختلف استفاده شود.
نتیجهگیری: رویکردهای متنکاوی به خاطر بهرهگیری از تحلیل معنایی در کشف و استخراج موضوع متون مناسب است
طاهر نصیری، نصرت ریاحی نیا، نرگس نشاط، مهدی شقاقی، رسول رسولی پور،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش شناسایی و تبیین نظریههای معنایی و نحوی رودلف رودلف کارناپ و اهمیت آن در توسعۀ نظری و عملی هستیشناسیها جهت بازیابی مؤثر اطلاعات است.
روش پژوهش: از آنجا که پژوهش حاضر بر آن است تا نظریۀ معناشناسی کارناپ را مورد نقد و بررسی قرار دهد و نقاط مثبت و موثر نظریه معناشناسی را برای بازیابی مطلوب اطلاعات مبتنی بر هستیشناسیها نشان دهد، لذا استفاده از روش پژوهش فلسفی اجتنابناپذیر است. پژوهش فلسفی هم میتواند رویکرد «تحلیل مفهومی» و هم رویکرد «نظرورزانه» داشته باشد. رویکرد پژوهش حاضر، تحلیل مفهومی و از نوع پژوهش های کیفی است. جامعۀ پژوهش شامل همه کتابها و مقالات منتشر شده توسط رودلف کارناپ در حوزه معناشناسی و نیز، هستیشناسیهایی است که برای بازیابی موثر اطلاعات بهکار میروند.
یافته ها: از رویکردهای قیاسی رودلف کارناپ نسبت به مسئلۀ معنا میتوان برای بازیابی اطلاعات متنی منابع، و از رویکردهای استقرایی او برای ساخت نظامهای هستیشناسی حوزههای علوم تجربی بهره برد. قواعد نظام معناشناسی رودلف کارناپ، از قبیل قواعد طبقهبندی نشانهها، قواعد تشکیل صوری زبان، قواعد دلالتهای معنایی، قواعد ارزش، قواعد تعین، قواعد صدق، قواعد انتخاب و قواعد استنباط میتواند در ساختار هستیشناسیها مورد بهرهبرداری قرار گیرد. همچنین، قواعد انتخاب و قواعد ربط در معناشناسی کارناپ، برای توسعه بازیابی اطلاعات در هستیشناسیها سودمند است. کاربست نظام نشانهشناسی، نحوی و صوری معناشناسی کارناپ به ویژه به دقت و جامعیت بازیابی اطلاعات در هستیشناسیها یاری میرساند.
نتیجه گیری: کاربست نظام معناشناسی کارناپ در ساختار هستیشناسیها به توسعه نظری و عملی هستیشناسیها یاری میرساند.
حمیدرضا رستمی، شعبان الهی، علی معینی، علیرضا حسن زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 11-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه، فناوریهای معنایی، از طریق ارائه روشهای هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آوردهاند. این قابلیت، شکلهای جدیدی از تعامل میان انسانها و فناوریهای معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد میشود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل مؤثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل همافزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار میسازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارائه چنین مدلی میتواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوریهای هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
روش: پژوهش حاضر، مبتنی بر روششناسی نظریه کنشگر-شبکه، به معرفی کنشگر-شبکههای همزیستی پرداخته است. دادههای مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
یافتهها: در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنشگر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستانشناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنشگر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینهای) را تشکیل میدهند.
نتیجهگیری: محصولات معنایی در کنار انسان، کنشگرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیتهای فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید