21 نتیجه برای کتابخانهها
فائزه دلقندی، قاسم آزادی احمدآبادی،
دوره 1، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تعامل در یک کتابخانه دیجیتالی، علاوه بر جایابی و دسترسی به اطلاعات، کاربران را در خلق دانش، بهبود درک، حل مسئله و شناخت ابعاد منابع موجود در مجموعه یاری میرساند. این مقاله تلاش میکند عناصر و مؤلفههائی که به شکل تعامل بین کاربر و نظام در بخش جستجو و بازیابی در کتابخانههای دیجیتال بکار گرفته میشود را شناسایی و معرفی نماید.
روش: این مقاله با استفاده از رویکرد کتابخانهای به مرور تحقیقات انجام شده در حوزه جستجوی تعاملی در کتابخانههای دیجیتال پرداخته و با استفاده از روش اکتشافی، قابلیتهایی که امکان بکارگیری آنها در این نوع کتابخانههاست را شناسایی میکند.
یافتهها: مؤلفههای جستجوی تعاملی شناسایی شده، شامل تعاملات قبل از جستجو: استفاده از راهنما، بکارگیری هستیشناسیها و فیلترینگ؛ تعاملات حین جستجو شامل: حاشیهنویسی، پیشنهاد واژه تعاملی با استفاده از اصطلاحنامههای موضوعی و فهرستهای همزمانی و جستجوی چهریزهای، فیلترینگ و تعاملات بعد از فرایند جستجو شامل: متحرکسازی، قطعهبندی، تهیه نسخه کپی، گردآوری، ساختن، برش زدن، بخشبندی کردن، کاوش، چیدمان مجدد، تصویرسازی دوباره، جستجو، مصورسازی، شخصیسازی و نظامهای توصیهگر است.
نتیجهگیری: با درک تعامل و جستجوی تعاملی، طراحی بهینه و ارزیابی کتابخانههای دیجیتالی امکانپذیر میشود. طراحان کتابخانههای دیجیتال با توجه به نوع مواد و منابع خود، میتوانند از انواع تعاملات بهره ببرند. کتابداران نیز با آشنایی با انواع تعاملات قادر خواهند بود به کاربران آموزشهای لازم را در این زمینه ارائه دهند تا آنها بتوانند به نحو مؤثرتری کار جستجو و بازیابی را انجام دهند.
عباس رجبی، متینه السادات معین آزاد طهرانی، ملیحه درخوش،
دوره 1، شماره 3 - ( 9-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: از جمله مکانهایی که نظامهای خدمات بافت آگاه می تواند بسیار مفید واقع شوند، کتابخانه ها است. هدف از این پژوهش، دست یافتن به تعریفی منسجم از نظام های بافت آگاه و کاربردهای آن به ویژه در کتابخانه های دیجیتال است.
روش: این پژوهش به صورت مروری و با استفاده از روش کتابخانه ای و جستجوی مقالات و کتاب های الکترونیکی در وبگاه ها و پایگاه های اطلاعاتی مربوط انجام و اطلاعات آن از مطالعه این منابع فراهم شده است.
یافتهها: یافته های این بررسی نشان می دهد خدمات بافت آگاه در کتابخانه های دیجیتالی، با شناخت شرایط خاص هر کاربر مانند مشخصات و ویژگیهای فردی،موقعیت زمانی، مکانی و جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات وی می تواند به ارائه خدمات هوشمند و مناسب بپردازد.
نتیجه گیری: کتابخانه های دیجیتال، همواره در حال تحول و حرکت رو به جلو هستند و باید بتوانند خود را با تغییرات مداوم هماهنگ کنند. مجهز شدن کتابخانه ها به خدمات بافت آگاه باعث می شود که آنها بدون محدودیت زمان و مکان، به بهترین نحو نیاز اطلاعاتی کاربران خود را برآورده سازند.
الهه پاکباز، مرتضی کوکبی، زاهد بیگدلی،
دوره 1، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده است.
روش: این پژوهش به روش پیمایشی، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مقیاس چندبعدی اضطراب کتابخانهای ونکمپن (MLAS) که برای جامعه ایرانی ترجمه و هنجاریابی شده انجامشده است. با تعیین تعداد کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی (4422 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر تعیین شد. از میان 354 پرسشنامهی پخش شده در بین نمونه آماری، 287 پرسشنامه برگردانده (نرخ پاسخ 07/81 درصد) و کار تجزیه و تحلیل یافتهها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنیداری تفاوتها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای توصیفی منتج از پژوهش نشان داد که میزان اضطراب کتابخانهای برابر با 69/151 و در سطح متوسط میباشد.
نتیجهگیری: در این پژوهش به نقش متغیرهای اعم از: جنسیت، سن، دانشکده محل تحصیل، مقطع تحصیلی، تعداد دفعات استفاده از کتابخانه، بر میزان اضطراب کتابخانهای دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل، مقطع تحصیلی و تعداد دفعات استفاده از کتابخانه ازجمله متغیرهای هستند که روی "میزان اضطراب کتابخانهای" دانشجویان تأثیر دارند.
اشرف السادات بزرگی، طاهره امینی،
دوره 2، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تبادلات علمی کتابداران سازمانهای دولتی شهر تهران بوده است.
روش: این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی صورت گرفت که اطلاعات بهدستآمده از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. و جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران 13 کتابخانه مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران است. فن گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری شامل 245 کتابدار بود. از میان 245 پرسشنامه، 220 پرسشنامه عودت داده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای معناداری تفاوتها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای منتج از پژوهش نشان داد که کمتر از 20% کتابداران، آموزش را در پیشبرد کاری خود مؤثر میدانند. همچنین بهطور میانگین 3% کتابداران راغب به انتقال اطلاعات به همکاران خود میباشند. 5/35% از کتابداران با امکانات و خدمات شبکههای اجتماعی آشنایی دارند. ضریب همبستگی چندگانه 067/0 نشان از همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکه و ارتقا دانش کتابداران) دارد. ضریب تعیین در این آزمون 004/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر "استفاده از شبکه" در تعیین واریانس متغیر ارتقای دانش دارد. ضریب همبستگی چندگانه 09/0 نشاندهنده همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکههای اجتماعی، ارتقا شغلی کتابداران) میدهد. ضریب تعیین در این آزمون 008/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر استفاده از شبکه در تعیین واریانس متغیر وابسته یعنی ارتباط و همکاری دارد.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد کتابداران کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران کمتر از شبکههای اجتماعی به صورت کاربردی استفاده میکنند و استفاده از شبکههای اجتماعی باعث ارتقا علمی و ارتقا شغلی کتابداران نمیشود. به عبارتی استفاده از شبکههای اجتماعی تأثیری در ارتقا علمی و شغلی کتابداران ندارد
سلیمان شفیعی، محسن نوکاریزی، زهرا جعفرزاده کرمانی،
دوره 3، شماره 1 - ( 3-1395 )
چکیده
هدف: هدف پژوهش شناسایی منابع دانش، بررسی تأثیر چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر بر مستندسازی دانش و ارائه مدلی عملی مستندسازی دانش در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی ایران است.
روش: روش پژوهش پیمایشی و نوع آن کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش رؤسا، معاونین و سرپرستان بخشهای کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی ایران بود. اعضای جامعه 172 نفر بود که بر اساس جدول اندازه جامعه و نمونه کرجسی و مورگان 113 نفر به صورت طبقهای تصادفی انتخاب شد. از این تعداد 100 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و میزان پرسشنامههای برگشتی 88 درصد بود. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه الکترونیکی محقق ساخته با 100 پرسش بود. روایی آن از طریق 8 نفر از اساتید حوزه تأیید شد و پایایی آن با توجه به متوسط ضریب آلفای کرونباخ، 87.45 محاسبه گردید.
یافتهها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد چرخه یکپارچه حیات دانش سازمانی دالکر بر مستندسازی دانش تأثیرگذار بود و متغیرهای استخراج و ثبت، اشتراک و ارزیابی با بتای 51/0، 37/0 و 28/0- بیشترین تأثیر را بر مستندسازی دانش داشت. مدل نهایی پژوهش (تحلیل مسیر) شامل سه متغیر استخراج و ثبت، پالایش و اشتراک با اثر مستقیم و با ضرایب مسیر 39/0، 34/0 و 27/0 و دو متغیر ارزیابی/انتخاب و دسترسی با اثر غیر مستقیم و با مجموع ضرایب مسیر 22/0 و 25/0 بود. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی منجر به استخراج سه عامل منابع استخراج و ثبت دانش ضمنی مدیران، استخراج دانش جدید از منابع دانش عینی و منابع دانش عینی برای وبکاوی و دادهکاوی شد و در مجموع 35/63 درصد از کل واریانس تببین گردید.
اصالت/ارزش: این پژوهش اولین پژوهش صورت گرفته در زمینه مستندسازی دانش در کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی ایران با هدف ارائه مدل عملی است.
رضا بصیریان جهرمی، زاهد بیگدلی، غلامرضا حیدری، علیرضا حاجی یخچالی،
دوره 3، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
زمینه/هدف: بازیوارسازی را کاربست محرکهای مرتبط با انجام بازی در بسترهای به ظاهر نامرتبط با بازی دانستهاند. در واقع، این تعریف جامعترین تعریفی است که تاکنون از بازیوارسازی ارائه شده است. این مفهوم برای نخستین بار در سال 2002 میلادی ارائه شد، اما بیش از هشت سال – یعنی تا نیمه دوم سال 2010 میلادی- طول کشید تا مفهوم یادشده توجه جهانیان را به خود جلب نماید. بازیوارسازی در حیطههای گوناگون و به تناسب نیازهای متنوع موجود در این حیطهها کاربرد یافته است. پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن معرفی مفهوم بازیوارسازی و مؤلفههای آن، به نقش و جایگاه این مفهوم جدید در حیطه فرآیندها و فعالیتهای کتابخانهای بپردازد.
روش: پژوهش حاضر به روش مروری و بر اساس مطالعه جامع و نظاممند متون مرتبط با بازیوارسازی انجام شده است.
یافتهها: نتایج نشان میدهند که مؤلفههای بازیوارسازی به واسطه ماهیّت منطبق با انگیزه انسانیشان و در صورت طراحی مناسب بتوانند بستری را فراهم نمایند که به واسطه آن امکان پذیرش تغییرات در سطح کتابخانهها از سوی مدیران- و سپس کارکنان و کاربران- راحتتر اتفاق افتد. این امر میتواند به حل «بحران مشارکت» کتابخانهها یاری رساند.
نتیجهگیری: مدیران کتابخانهها میتوانند با درک شرایط موجود و بر اساس اصول بازیوارسازی تمهیداتی بیاندیشند تا بر اساس آن، کتابخانهها و وبسایت آنها جذابیتهای بیشتری را برای جذب مخاطب ایجاد کنند.
شیوا یاری، رضوان اجاقی،
دوره 3، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: لذت بردن از خواندن، عاملی مهم در گرایش افراد به خواندن و افزایش سرانه خواندن است. خواندن لذتبخش تأثیر مهمی بر استمرار و تداوم خواندن و تبدیل شدن افراد به خوانندگان مادامالعمر دارد. این مسأله در جامعه ایرانی که با سرانه پایین خواندن مواجه است، اهمیت فزایندهای دارد. در این میان باید دانست چه عواملی مؤثر بر خواندن لذتبخش و ایجاد کننده آن هستند. از این رو، پژوهش حاضر درصد است دیدگاه کتابداران و اعضای کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه را در خصوص عوامل اثرگذار بر خواندن لذتبخش شناسایی کند.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد روششناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل محتواست. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شده است. مشارکتکنندگان 33 نفر از کتابداران و اعضای کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه در پاییز سال 1395 بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری اطلاعات با رویکرد تحلیل موضوعی انجام گرفت.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به استخراج 13 موضوع اصلی، 16 زیرموضوع و 22 موضوع فرعی در 2 مقوله اصلی با عنوان عوامل درونی و بیرونی شد. عوامل درونی شامل موضوعات علاقه، خودانگیختگی و اختیار، انگارههای خواندن، انگیزهها، نیاز و هدف، پیشداشتهها، احساسات، کاربردنگری، شناخت، ارتباط و تعامل و پیوندهاست. عوامل بیرونی در موضوع نهادها شامل زیرموضوعات خانواده، نظام آموزشی، کتابخانهها، خلقکنندگان محتوا، توزیعکنندگان محتوا، رسانهها و در موضوع شرایط و امکانات شامل زیرموضوعات موضوع مطالعاتی، زمان، مکان و محملهای خواندن میباشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد حصول خواندن لذتبخش اگرچه بستگی به خصوصیات درونی و شخصیتی افراد دارد، اما در این میان عوامل بیرونی چندی نیز اثرگذارند. لذا در پیوستار ایجاد خواندن لذتبخش، فرد در یک سمت و عواملی نظیر خانواده، نظام آموزشی، کتابخانهها و نظایر آن در سمت دیگر قرار دارند که هماهنگی و تلاش مشترک همه آنها فراهمکننده لذت خواندن است.
عسگر اکبری، فاطمه نوشین فرد، نجلا حریری،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مدیریت دانش فرآیندی است که سازمانها را در شناسایی، انتخاب، سازماندهی، انتشار و انتقال اطلاعات و مهارتهای ساختارنیافته یاری میرساند. امروزه این تجربه در برخی از سازمانها دربارۀ مدیریت دانش به شکست انجامیده است. کتابخانههای دانشگاهی نیز به مثابه سازمان تابع شرایط مشابه میباشند. از اینرو هدف پژوهش حاضر، شناسایی و مقایسه موانع جریان دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی میباشد.
روششناسی: روش پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. دادهها با استفاده از پرسشنامه از مدیران 120 کتابخانه مرکزی دانشگاهها جمعآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی ساده استفاده شده است.
یافتهها: ابعاد منبع دانش و عوامل فنی و تکنولوژیکی دانش در کتابخانههای دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی دارای تفاوت معناداری بود بدین معنی که شرایط کتابخانههای دانشگاههای دولتی بهتر است. در مقایسه نتایج کانالهای ارتباطی، عوامل مدیریت و عوامل فردی تفاوت معناداری مشاهده شد، اگرچه موانع مدیریتی در هر دو گروه مشهود بود. در بخش مقایسه فرایندهای مدیریت دانش، در فرایند دسترسی و بهاشتراکگذاری دانش، کتابخانههای دانشگاههای دولتی عملکرد بهتری نسبت به کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی دارند، اما در فرایندهای خلق، شناسایی، جمع آوری، مرور و بهکارگیری دانش کتابخانههای دانشگاههای دولتی با کتابخانههای دانشگاههای آزاد اسلامی تفاوت چندانی ندارند.
نتیجهگیری: نظر به نقش و جایگاه کتابخانهها، به ویژه کتابخانههای دانشگاهی در فرایند مدیریت دانش، جهت رفع چالش موانع، بهبود و ارتقاء وضعیت جاری آنها، باید مدیریت کتابخانهها کارآمد شود، اهداف مدون و راهبردی تعریف و عملیاتی گردد، به کارکنان به عنوان ارکان اصلی مدیران دانشی توجه شود و از ابزار فناوری اطلاعات، به نحو احسن استفاده شود.
حمیدرضا مختاری اسکی، سیروس علیدوستی، مریم نظری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف: شمار بسیاری از پروژههای فناوری اطلاعات در سالیان گذشته کمابیش با شکست روبهرو شدهاند. کتابخانههای دیجیتالی که دستاورد کاربست فناوری اطلاعات در نهاد کتابخانه بودهاند نیز همین سرنوشت را داشتهاند. از اینرو در اینجا عوامل حیاتی موفقیت کتابخانههای دیجیتالی در بافت ایران، به ویژه در وزارت علوم، تحقیقات، و فناوری بررسی میشود. عوامل حیاتی موفقیت آن دسته از عوامل هستند که با پیگیریهای پیوستهی آنها، کتابخانههای دیجیتالی با موفقیت همراه خواهند بود.
روش/ رویکرد: رویکرد این پژوهش، کیفی و روش آن گراندد تئوری است. نمونهگیری غیر احتمالی از نوع گلوله برفی و نمونهگیری تئوریک، گزینش هشت کتابخانهی دیجیتالی و سازمان مادرِ آنها و بیست و نه مصاحبهشونده را در پی داشت. افزون بر ابزار مصاحبهی عمیقِ نیمه ساخت یافته، مشاهدهی مستقیم با استقرار در میدان پژوهش و یادداشتبرداریهای میدانی نیز از دیگر فنون بهکار رفته برای گردآوری و تجزیه و تحلیل دادهها بود.
یافتهها: شش عامل «اِعمالِ مدیریت و رهبریِ مناسب»، «داشتن برنامهی تغییر مناسب»، «بهکارگیری و حفظ نیروی انسانی متخصص»، «گزینش نرمافزار مناسبِ کتابخانهی دیجیتالی»، «گزینش درستِ اشیای دیجیتالی»، و « سازماندهیِ درستِ اشیای دیجیتالی» بهعنوان عوامل حیاتی موفقیت کتابخانههای دیجیتالی در بافت ایران، از جمله یافتههای اصلی این پژوهش به شمار میروند که مدیران و کارگزاران کتابخانههای دیجیتالی کشور میتوانند از آنها همچون عنوان مدل مفهومی عوامل موفقیت این گونه کتابخانهها بهکار روند
شیوا یاری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف: پژوهش حاضر درصدد است عوامل مؤثر در ایجاد و بهکارگیری ارتباط مؤثر توسط کتابداران کتابخانههای عمومی را از دیدگاه کتابداران کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه شناسایی نماید.
روش/رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر با رویکرد روششناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شده است. مشارکتکنندگان 19 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه در زمستان سال 1396 بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل یافتهها از روش تحلیل محتوا استفاده شد. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری اطلاعات انجام گرفت.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادههای مصاحبه منجر به شکلگیری 106 مفهوم شد که در 20 مقوله فرعی و در نهایت در 3 مقوله اصلی عوامل فردی، عوامل برون کتابخانهای و عوامل درون کتابخانهای دستهبندی شدند. 20 مقوله فرعی عبارتاند از: ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی؛ ویژگیهای ظاهری؛ مهارتها و توانمندیها؛ دانش حرفهای؛ تجربه؛ ویژگیهای دموگرافیک کتابداران؛ باورهای شخصی و نوع نگاه؛ شرایط روحی و جسمی کتابدار؛ عوامل فرهنگی؛ ویژگیهای دموگرافیک مخاطبان؛ ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی مخاطبان؛ شرایط روحی و جسمی مخاطبان؛ ظرفیت و توان مخاطبان؛ نگرش مخاطبان نسبت به کتابخانه و کتابدار؛ نیاز و هدف مخاطبان؛ آموزش؛ رضایت شغلی؛ شرایط محیطی؛ امکانات و تسهیلات انسانی و فیزیکی و چارت سازمانی، قوانین و مقررات اداری.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است برخی عوامل بهعنوان موانع ارتباط مؤثر، اثر منفی بر ایجاد و تحقق ارتباط مؤثر دارند و برخی دیگر اثر مثبت. برخی عوامل، بهطور مستقیم مهارتهای ارتباطی هستند که باید فرا گرفته شوند و یا وجود آنها در فرد تقویت شود و برخی دیگر عواملی هستند که زمینه بروز و حفظ ارتباط مؤثر را فراهم میکنند.
هادی هراتی، فاطمه نوشین فرد، علیرضا اسفندیاری مقدم، فهیمه بابالحوائجی، نجلا حریری،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
هدف: هدف اصلی این پژوهش، سنجش عوامل مؤثر بر رفتار استفاده برنامهریزی نشده کاربران از منابع و خدمات کتابخانهها و مراکز اطلاعرسانی دانشگاهی است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر بهلحاظ هدف از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان عضو کتابخانههای مرکزی دانشگاههای فردوسی مشهد، شهیدچمران اهواز، تبریز، شیراز و پردیس دانشگاه تهران بودند که پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم جامعه و در داخل هر طبقه بهصورت تصادفی، تعداد 700 پرسشنامه توزیع و 654 پرسشنامه مبنای تحلیل قرار گرفت. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر و نرمافزار لیزرل استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد، عوامل محیطی و عوامل مرتبط با فناوری از طریق عامل موقعیتی زمان بر بروز رفتار برنامهریزی نشده دانشجویان در استفاده از منابع و خدمات کتابخانههای دانشگاهی تاثیرگذار هستند. همچنین منابع اطلاعاتی و خدمات اطلاعاتی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم تاثیر معناداری بر بروز این نوع از رفتارها ندارند.
نتیجهگیری: کتابخانهها باید بهمنظور استفاده بهینه و مؤثر از منابع و خدمات خود به عوامل مؤثر بر رفتار برنامهریزی نشده مراجعان به خصوص عواملی که تاثیر آنها اثبات شد، از جمله «عوامل محیطی»، «عوامل مرتبط با فناوری» و «زمان دردسترس» توجه ویژهای داشته باشند. نتیجه توجه به این عوامل، استفاده بیشتر از منابع و خدمات کتابخانهها، جذب مخاطب و افزایش سطح آگاهی و اطلاعات عمومی مراجعان خواهد بود.
صالح رحیمی، مرضیه فتاحی، فرامرز سهیلی،
دوره 6، شماره 2 - ( 5-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، شناسایی رابطه بین استفاده از شبکههای اجتماعی با سواد سلامت کاربران کتابخانه های عمومی شهر ایلام است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به روش همبستگی- پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران فعال کتابخانه های عمومی شهر ایلام تشکیل میدهند که براساس جدول مورگان 351 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی و پرسشنامه استاندارد سواد سلامت منتظری و همکاران (1393) استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار اسپیاساس نسخه 19 استفاده شده است.
یافتهها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین مولفه های مورد بررسی کاربران در دریافت اطلاعات سواد سلامت درسطح مطلوبی بوده و کاربران با توجه به اهمیت مولفههای مذکور، اقدام به استفاده از شبکه های اجتماعی در حوزه سواد سلامت کردند. یافتهها همچنین نشان داد بین میزان استفاده کاربران از شبکه های اجتماعی با سواد سلامت و مولفه های دسترسی، خواندن، فهم و درک، ارزیابی، کاربرد رابطه معناداری وجود دارد، به عبارتی افزایش میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، باعث افزایش سطح سواد سلامت میشود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجهگرفت که کتابخانه های عمومی با همکاری دانشگاهها و مراکز مرتبط با حوزه سلامت، بستری مناسب در شبکه های اجتماعی با هدف تسهیم تجارب و گسترش سطح سواد سلامت کاربران با در نظر گرفتن مسایل مربوط به محرمانگی اطلاعات کاربران و صحت اطلاعات ارائه شده ایجاد نمایند تا بدین وسیله بتوان امکانات و شرایط جدیدی را در اختیار کاربران کتابخانهها، نهادها و برنامه ریزان این حوزه قرار دهند.
دکتر صالح رحیمی، مختار رستمی، امین زارع،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و ﻫﺪف: با توجه به اهمیت فعالیتهای دانشی، هدف این مطالعه تعیین وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی وسازمانی میان کتابداران کتابخانههای دانشگاهی وعمومی استان کرمانشاه است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامه هوانگ استفاده شده است، که پس از اعتباریابی میان نمونه پژوهشی توزیع گردید. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 170 نفر تعیین گردید. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزار اسپیاساس انجام شده است.
یافتهها: بیشترین میانگین فعالیتهای دانشی در ابعاد فردی مربوط به مؤلفهی جذب دانش و کمترین مربوط به انتشار دانش و در ابعاد سازمانی بیشترین میانگین مربوط به مؤلفهی یکپارچهسازی دانش و کمترین مربوط به مؤلفهی توسعه دانش بود. درخصوص مقایسه وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی بین کتابداران کتابخانههای عمومی و دانشگاهی (بهجز موانع دانش) تفاوت معنیداری مشاهده نشد. میانگین نمره دیدگاه کتابداران مورد مطالعه درخصوص وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد سازمانی نسبت به فعالیتهای دانشی درابعاد فردی بهطورمعنیداری بیشتر است. وضعیت فعالیتهای دانشی درابعاد فردی و سازمانی درکتابخانههای عمومی و دانشگاهی درحد مطلوبی قرار دارد.
نتیجهگیری: با توجه به پائین بودن میانگین رتبه مؤلفههای انتشار و توسعه دانش، ضروری است تا مسئولان کتابخانهها، با برگزاری همایشها و سمینارهای مرتبط با حوزه شغلی و استفاده از مشوقهای ترغیبی، زمینه حضور کتابداران در فعالیتهای اجتماعی و نشر افکار و ایدههای آنها را مهیا و برنامههای آموزشی منظمی را جهت کسب دانش تجربی نیروهای تازه استخدام شده اجرا و حدود وظایف شغلی آنها را تعریف و با استفاده از نیروهای مجرب به تشریح منابع آموزشی و پایگاههای اطلاعاتی مربوط به کتابخانه اهتمام ورزند.
رضا کریمی، بهرام عادل مرئی، محمدرضا نصیری،
دوره 7، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف میزان آشنایی و استقبال کتابداران از مولفههای فناوریهای هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) و رابطه آن با مدیریت ارتباط با مشتری انجام شد.
روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و با روش پیمایشی صورت گرفته وجمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه محقق ساخته بر اساس پرسشنامه استوکیچ و همکاران (2018) انجام گرفته است. جامعهی آماری آن کلیه کتابداران کتابخانههای عمومی استان اردبیل بالغ بر 160 نفر است؛ و اطلاعات به دست آمده از پاسخگویان با استفاده از روش آمار توصیفی واستنباطی از جمله میانگین، انحراف و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرارگرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد میزان آشنایی کتابداران از مولفههای فناوریهای هوشمند (شناسه امواج رادیویی، پاسخ سریع، ارتباطات میدان نزدیک و فناوری تلفن همراه هوشمند) در سطح متوسط است. میزان علاقهمندی و استقبال کتابداران از مولفههای فناوریهای هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. از دیدگاه کتابداران در صورت بکارگیری فناوریهای هوشمند، میزان بهرهوری و کارایی کتابداران از مولفههای فناوریهای هوشمند در سطح بالاتر از میانگین سطح متوسط (3) و نزدیک به سطح مطلوب و مطلوب است. بین مولفههای متغیر آشنایی با فناوریهای هوشمند» به غیر تلفن همراه هوشمند با مولفه کیفیت خدمات از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود ندارد. بین مولفههای متغیر آشنایی با فناوریهای هوشمند با مولفههای رضایت کاربر و وفاداری کاربر از متغیر مدیریت ارتباط با مشتری رابطه معنی داری وجود دارد.
نتیجهگیری: در صورت بکارگیری فناوریهای هوشمند بویژه فناوری تلفن هوشمند مدیریت ارتباط با مشتری در کتابخانهها بهبود مییابد.
فریبا میرزایی، مریم صرافزاده، محمد خندان،
دوره 7، شماره 3 - ( 9-1399 )
چکیده
هدف: سواد دیجیتال، امروزه به یکی از ضرورتهای جوامع تبدیل شده است و یکی از متولیان مهم آموزش سواد دیجیتال در دنیا، کتابخانههای عمومی هستند که این موضوع در کتابخانههای عمومی ایران، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه چارچوبی محتوایی برای آموزش سواد دیجیتال به کاربران کتابخانههای عمومی ایران است.
روش: ابتدا دورههای آموزشی ارائه شده توسط نهاد کتابخانههای عمومی کشور بررسی شد و سپس تحلیل محتوای سرفصلها و دورههای سواد دیجیتال در کتابخانههای عمومی کشورهای توسعه یافته انجام شد. 16 کتابخانه از میان کتابخانههای عمومی کشورهای انگلیسی زبان که دورههای آموزش سواد دیجیتال برگزار میکنند و اطلاعات آنها را بر روی وبسایت خود به اشتراک گذاشتهاند با نمونهگیری خوشهای با احتمال متناسب با اندازه انتخاب شدند. برای انجام دلفی، متخصصانی از حوزههای علم اطلاعات و دانششناسی، فناوری اطلاعات، و حرفهمندان کتابخانههای عمومی کشور انتخاب شدند.
یافتهها: در کتابخانههای عمومی ایران، دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال برای کاربران یافت نشد. با بررسی کتابخانههای عمومی دنیا، 9 دوره آموزشی مرتبط با سواد دیجیتال شناسایی شدند و بعد از تدوین پرسشنامه و انجام دو دور دلفی این دورهها به 8 دوره آموزشی اصلی با 37 دوره آموزشی فرعی کاهش یافت. این دورهها شامل دورههای رایانه، اینترنت، مدیریت شغل، سواد اطلاعاتی، سواد مالی، مهارت یادگیری، مهارت ارتباط مؤثر و نحوه کار با گوشیهای هوشمند بودند. در این میان، دورههای آموزشی مربوط به آموزش نرمافزار از سوی متخصصان برای دلفی مناسب شناخته نشد. به نظر میرسد که این به دلیل در نظر گرفتن اقشار مختلف و جامعه ناهمگون مخاطبان کتابخانههای عمومی باشد و این که متخصصان این آمادگی را در افراد جامعه برای پذیرش و استقبال از دورههای آموزشی مرتبط با نرمافزار نمیبینند.
نتیجهگیری: نخستین گام برای پیشبرد آموزش سواد دیجیتال در کتابخانههای عمومی طراحی دورهها و سرفصلهایی است که بتوانند جوانب گوناگون این پدیده را پوشش دهند. محتوای آموزشی یکی از ضلعهای مثلث آموزش (یادگیرنده، آموزشدهنده، و محتوای آموزشی) نیز به شمار میرود. با این وجود، در حال حاضر مرزهای این محتوا روشن نیست و این پژوهش در صدد طراحی یک چارچوب جامع برای پاسخگویی به این نیاز است.
صفیه طهماسبی لیمونی،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: کشف مؤلفههای بسترساز و زمینهای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران با رویکرد کیفی و براساس نظریهی دادهبنیاد است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش کیفی و بر اساس تئوری برخاسته از زمینه انجام شده است. اطلاعات از طریق مصاحبهی نیمهساختاریافته با 13 نفر از اعضای هیاتعلمی رشته علم اطلاعات و دانششناسی بر پایه روش هدفمند و زنجیرهای گردآوری شد. برای روایی پژوهش از روش پاسخگو و برای پایایی از روش بین دوکدگذار(شاخص تکرارپذیری) استفاده شده است.
یافتهها: با بررسی متون و گزارههای بهدستآمده از مصاحبهها تعداد 7 مؤلفهی زمینهای کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران از 36 مقولات و مفاهیم شناسایی شدند که عبارتنداز: ارتباط و تبادل اطلاعات، آگاهی و شناخت، هوشمندسازی، یافتپذیری اطلاعات، سواد اطلاعاتی، خوداتکایی و خودکارسازی و ساختارها و زیرساختها .
نتیجهگیری: مؤلفههای زمینهای شناسایی شده بستر مناسب را برای حاکمیت و تحقق پدیده اصلی کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران مهیا میسازند. بر اساس نتایج حاصله مدل پارادایمی و نظری کاربردپذیری اینترنت اشیاء در کتابخانههای ایران ترسیم و ارائه میگردد. با مشخص شدن مؤلفههای زمینهای و ارتباط آنها در مدل نظری و بر اساس نگرش مصاحبهشوندگان کتابخانههای ایران میتوانند از آن برای استقرار و پیادهسازی اینترنت اشیاء استفاده کنند.
داود حاصلی، اکرم تقیپور، محمدرضا اسمعیلی گیوی، رضا اکبرنژاد،
دوره 7، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش، طبقهبندی مؤلفههای کیفیت خدمات سروکوآل در کتابخانههای عمومی بر اساس مدل رضایت مشتری کانو و اولویتبندی آنها براساس تحلیل تأثیر عملکرد نامتقارن است. همچنین تعیین طبقهبندی مؤلفههای سروکوآل برحسب گروههای کاربران نیز دیگر هدف این پژوهش است.
روش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها پیمایشی- توصیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای فعال 15 سال و بالاتر در پنج کتابخانه عمومی شهری شهرستان قائمشهر است که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی تعداد 300 پرسشنامه وارد تحلیل شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه سنجش رضایت مشتری و پرسشنامه سروکوآل بود.
یافتهها: اولویت اقدامات کتابخانههای عمومی شامل 1) افزایش سطح عملکرد ویژگیِ عملکردی پاسخگویی، 2) افزایش سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی ابعاد فیزیکی، 3) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ اساسی مسئولیتپذیری، 4) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی قابلیت اعتماد، و 5) حفظ سطح عملکرد ویژگیِ انگیزشی همدلیوتوجه شناسایی شد. همچنین طبقهبندی ویژگیها براساس ویژگیهای جمعیتشناختی نشان داد رضایت زنان در همه ویژگیها بیشتر از مردان جلب شده است، با افزایش سن و تحصیلات، رضایت کاربران از خدمات کتابخانه بیشتر شده است و با افزایش میزان سابقه استفاده از کتابخانه، میزان رضایت کاربران از ابعاد فیزیکی و قابلیت اعتماد افزایش و میزان رضایت از همدلیوتوجه کاهش یافته است.
نتیجهگیری: سنجش رضایت کاربران با استفاده از مدل کانو و تحلیل تأثیر عملکرد نامتقارن در مقایسه با ضریب رگرسیونی خطیِ قادر به تعیین اولویت اقدامات براساس عملکرد مثبت و منفی است. همچنین این پژوهش نشان داد میزان رضایت از خدمات کتابخانههای عمومی براساس گروههای مختلف کاربران میتواند متفاوت باشد و لازم است کتابخانههای عمومی و کتابداران در ارائه خدمات به گروههای مختلف کاربران از نظر جنسیت، سن، تحصیلات و سابقه استفاده استفاده از کتابخانه و رفتار با آنها، اقدامات ویژه و منحصربهفردی را مد نظر قرار دهد.
صالح رحیمی، فرامرز سهیلی، رویا مهدی پور، فاطمه رحیمی،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نگرش کتابداران کتابخانههای عمومی استان ایلام در مورد حریم خصوصی برخط انجام شده است.
روش: این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ نحوهی جمعآوری دادهها یک پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. در این پژوهش، 136 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان ایلام بهعنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از پرسشنامه تومن و مککینن (2018) استفاده شد. پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برابر با 91/0 بهدست آمد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها، از جداول توزیع فراوانی و آزمون آماری کای- دو در نرمافزار اسپیاساس استفاده گردید.
یافتهها: کتابداران از اینکه دولت و شرکتها اطلاعات شخصی زیادی درباره آنها گردآوری میکنند، نگران هستند و بر این باورند که سازمانها و مؤسسات دولتی نباید اطلاعات شخصی افراد را با اشخاص ثالث بهاشتراک بگذارند، مگر با مجوز خود فرد.
نتیجهگیری: در مورد حریم خصوصی در کتابخانه نگرانیهای بسیاری وجود دارد که این میزان از نگرانی در طی پنج سال گذشته افزایش یافته است. در کتابخانههای عمومی سواد حریم خصوصی برخط به کاربران و کتابداران آموزش داده نمیشود و برخی از کتابداران معتقدند که کتابخانه در زمینه حفظ اطلاعات خصوصی کاربران سیاستی ندارد. کتابخانههای عمومی استان ایلام باید اقدامات جدیتر در راستای حفظ حریم خصوصی برخط کتابداران و کاربران انجام دهند و سیاستهایی را در این زمینه تدوین کنند و نیز سیاستهای موجود بهخوبی برای کتابداران تشریح شود.
هدی خداشناس، محمدرضا اسمعیلی گیوی، زبیده خداشناس،
دوره 8، شماره 3 - ( 8-1400 )
چکیده
هدف : هدف این پژوهش شناسایی مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی (دانشگاه تهران) است.
روش: این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی است و بر حسب روش و چگونگی به دست آوردن دادههای مورد نیاز، از نوع پژوهش آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی افرادی هستند که در زمینه سواد سلامت سابقه مطالعه و پژوهش داشته اند و در بخش کمی کاربران (دانشجویان) کتابخانههای دانشکدهای دانشگاه تهران هستند. برای مطالعه جامعه پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته سواد سلامت استفاده شد. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 به دست آمد.
یافتهها: از میان مؤلفههای سواد سلامت در کاربران کتابخانههای دانشگاهی، مؤلفه درک اطلاعات سلامت در سطح مطلوب، و سایر مؤلفه های مورد بررسی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارند. بین مهارتهای سواد سلامت با سطح تحصیلات، دانشکده، جنسیت و سن رابطه معناداری وجود ندارد؛ اما بین درآمد و مهارتهای سواد سلامت تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجهگیری: سنجش سواد سلامت به صورت کاربردی و اعمال نتایج حاصل در این جامعه و جوامع آماری دیگر لازم و ضروری است. با به کارگیری برنامههایی جهت ارتقای سواد سلامت این جامعه آماری که از ارکان اصلی جامعه هستند میتوان سطح سواد سلامت جامعه را به میزان بسیار زیادی افزایش داد.
دکتر شهناز خادمی زاده، خانم زینب محمدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 6-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی کاربردهای دادهکاوی در ارائه خدمات، مجموعهسازی و مدیریت کتابخانههای دیجیتالی صورت گرفته است.
روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع مطالعات کاربردی و به لحاظ روش در زمره پژوهش¬های کیفی است که به روش مرور نظاممند انجام شده است. برای این منظور مقالات از طریق جستجو در پایگاه¬های اطلاعاتی«اشپرینگر»، «امرالد»، «پروکوئست»، «وبآو ساینس»، «گوگل اسکالر»، «ساینس دایرکت» و «سمنتیک اسکالر» بدست آمده است. مقالات بین بازۀ زمانی 2000 تا 2021 تحلیل و از الگوی مرور سیستماتیک کیچنهام و چارتر (2007) پیروی شد. با توجه به معیارهای موردنظر تعداد 1296 مقاله بعد از پالایش اولیه استخراج شده است و از بین این مقالات با بررسی عنوان 77 مقاله مرتبط با موضوع شناسایی و وارد بررسی نهایی از طریق بررسی متن کامل شده است که در نهایت تعداد 29 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری محتوای کیفی استفاده و تجزیهوتحلیل محتوا از سوی دو کدگذار انجام شد. میزان توافق ارزیابان براساس فرمول مایلز و هابرمن برای تحلیلهای انجام شده 5/78 محاسبه شد.
یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل کیفی در این پژوهش، 75 مضمون پایه، 13 مضمون سازماندهنده و 3 مضمون فراگیر «خدمات دیجیتال»، «مدیریت کتابخانه دیجیتال» و «مجموعهسازی دیجیتال» شناسایی شده است که در مجموع کاربرد دادهکاوی در کتابخانههای دیجیتال را به تصویر کشیده است.
نتیجهگیری: با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی در کتابخانههای دیجیتال میتوان اطلاعات متنوعی را به صورت یکپارچه در طبقات مختلفی ذخیره نمود تا کاربر نهایی بتواند به نیازهای اطلاعاتی خود در کمترین زمان ممکن پاسخ دهد. از طرفی دیگر، کتابخانه ها نیز میتوانند منابع کاربردیتری را از طریق تحلیل علاقهمندی های اطلاعاتی کاربران خود تهیه کنند و این نکته در شرایطی که کتابخانه ها با مشکلات مالی روبرو هستند، میتواند نقطه عطفی در نظر گرفته شود.