زمینه و هدف: پژوهش حاضر به بررسی میزان استناد به پایگاههای تمام متن در پایاننامههای علوم کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاههای دولتی شهر تهران در طی سالهای 1384 تا 1388 میپردازد.
روش: بدین منظور تعداد 9952 استناد مربوط به 172 پایاننامه موجود در کتابخانههای مرکزی دانشگاهها مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش کتابسنجی و از فن تحلیل استنادی استفاده شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که تنها 499 (01/5%) از 9952 استناد، استناد به پایگاههای اطلاعاتی تمام متن بوده است.
یافتهها: با استفاده از قانون برادفورد پایگاههایEmerald، Irandoc، Proquest و ScienceDirect بهعنوان پایگاههای هسته در علوم کتابداری و اطلاعرسانی معرفی شدند. بین میزان استفاده از پایگاههای اطلاعاتی تمام متن در پایاننامهها به تفکیک هر پایگاه، هر دانشگاه و هر موضوع تفاوت معناداری وجود ندارد. توزیع زبانی استناد به پایگاههای اطلاعاتی تمام متن نشان میدهد که بیشتر استنادها به زبان انگلیسی بوده است. همچنین میزان استفاده از پایگاههای اطلاعاتی تمام متن در پایان-نامه بر اساس زمان رشد صعودی نداشته است.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد، استناد به پایگاهها (01/5%) بسیار کم است و روند رو به رشدی را برای استناد به پایگاههای اطلاعاتی نشان نمیدهد. همچنین از نظر زبان پایگاههای اطلاعاتی مورد استناد زبان انگلیسی (96/81%) زبان غالب است
زمینه و هدف: مقاله حاضر ارائه دهنده نتایج پژوهشی است که با هدف بررسی میزان آشنایی و استفاده از شبکههای اجتماعی توسط دانشجویان کارشناسی ارشد علم اطلاعات و دانش شناسی و نیز نگرش آنها نسبت به این شبکهها انجام شد.
روش: روش پژوهش پیمایشی بوده و دادهها از طریق یک پرسشنامه تحت وب گردآوری شد. 113 دانشجوی کارشناسی ارشد پرسشنامه را تکمیل نمودند.
نتایج: یافتهها نشان میدهد که 35 درصد پاسخدهندگان عضو هیچکدام از شبکههای اجتماعی نیستند. فیلترینگ اینترنت بهعنوان بزرگترین مانع استفاده از شبکههای اجتماعی شناخته شد. تصور منفی از شبکههای اجتماعی دومین مانع استفاده از این شبکهها بود. 22 درصد از پاسخدهندگان استفاده از شبکههای اجتماعی را اتلاف وقت میدانستند و 14 درصد هیچ فایدهای در استفاده از شبکههای اجتماعی نمیدیدند. 36 درصد از پاسخدهندگان اعتماد خیلی کمی به اطلاعات منتشرشده در شبکههای اجتماعی داشتند. استفاده کنندگان از شبکههای اجتماعی مهارتهای پایه استفاده از آنها را داشتند اما مهارت آنها در استفاده از امکانات و قابلیتها پیشرفتهتر شبکههای اجتماعی مثل تنظیمات حریم خصوصی اندک بود. پاسخدهندگان به پرسشنامه دید مثبتی نسبت به استفاده از شبکههای اجتماعی برای اهداف آموزشی و حرفهای داشتند.
نتیجهگیری: نویسندگان پیشنهاد میکنند که مهارتهای استفاده از شبکههای اجتماعی باید در برنامه آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی گنجانده شود. برخی از فواید آموزش شبکههای اجتماعی به دانشجویان از این قرار است: آماده کردن دانشجویان برای استفاده از این فناوریها در کتابخانههای محل اشتغال آینده؛ افزایش امکان استخدام دانشجویان علم اطلاعات و دانش شناسی؛ استفادهاموزشی از این شبکهها برای ارتباط نزدیکتر و بیشتر با دانشجویان و آماده کردن دانشجویان برای آموزش سواد شبکههای اجتماعی به دیگران.
زمینه و هدف: هدف اصلی این مطالعه آن است که کتابهای فارسی حوزه کتابداری و اطلاعرسانی از نظر برخورداری از نمایه انتهایی و میزان رعایت استانداردهای نمایهسازی ایزو 999-1996 و بی. اس. 3700 مورد بررسی قرار گیرند.
روش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی ـ پیمایشی است و جامعه آماری شامل کلیه کتابهای علمی فارسی تألیفی و ترجمه شده مربوط به حوزه علوم کتابداری و اطلاعرسانی است که از ابتدای سال 1385 تا پایان سال 1391 منتشر شدهاند و دارای نمایه انتهایی کتاب هستند. برای گردآوری دادهها از سیاهه وارسی منطبق با استانداردهای نمایهسازی ایزو 999-1996 و بی. اس. 3700 استفاده شده است.
یافتهها: یافتههای مطالعه نشان داد از مجموع 424 عنوان کتاب بررسی شده، 26% آنها دارای نمایه انتهایی و 71% نیز بدون نمایه هستند. در کل میزان رعایت ملاکهای ارزیابی در نمایههای پایان کتابهای کتابداری و اطلاعرسانی 56% است.
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد که درصد تهیه نمایه انتهای کتاب برای کتابهای حوزه کتابداری و اطلاعرسانی در شرایط نسبتاً مطلوبتری در مقایسه با سایر حوزههای علمی قرار دارد امّا با توجّه به اهداف و کارکردهای رشته کتابداری رعایت استانداردها در نمایه پایان کتابها، ضعیف بوده است. زمانبر بودن تهیه نمایه، کمبود وقت و تعجیل در انتشار و عرضه کتاب، مسائل اقتصادی، کمبود نیروی متخصّص و عدم پی بردن به اهمیّت نمایه از جمله موانع تهیه نمایه برای کتابها هستند و آموزش راهکار اصلی برای بهبود وضعیت نمایهسازی است.
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش، بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی در تبادلات علمی کتابداران سازمانهای دولتی شهر تهران بوده است.
روش: این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی صورت گرفت که اطلاعات بهدستآمده از طریق نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. و جامعه آماری پژوهش شامل کتابداران 13 کتابخانه مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران است. فن گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته است. نمونه آماری شامل 245 کتابدار بود. از میان 245 پرسشنامه، 220 پرسشنامه عودت داده شد. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای معناداری تفاوتها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد.
یافتهها: یافتههای منتج از پژوهش نشان داد که کمتر از 20% کتابداران، آموزش را در پیشبرد کاری خود مؤثر میدانند. همچنین بهطور میانگین 3% کتابداران راغب به انتقال اطلاعات به همکاران خود میباشند. 5/35% از کتابداران با امکانات و خدمات شبکههای اجتماعی آشنایی دارند. ضریب همبستگی چندگانه 067/0 نشان از همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکه و ارتقا دانش کتابداران) دارد. ضریب تعیین در این آزمون 004/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر "استفاده از شبکه" در تعیین واریانس متغیر ارتقای دانش دارد. ضریب همبستگی چندگانه 09/0 نشاندهنده همبستگی ضعیف بین متغیر مستقل و وابسته (استفاده از شبکههای اجتماعی، ارتقا شغلی کتابداران) میدهد. ضریب تعیین در این آزمون 008/0 میباشد که نشان از نقش کمتر متغیر استفاده از شبکه در تعیین واریانس متغیر وابسته یعنی ارتباط و همکاری دارد.
نتیجهگیری: نتایج بهدستآمده نشان میدهد کتابداران کتابخانههای مرکزی دانشگاههای دولتی شهر تهران کمتر از شبکههای اجتماعی به صورت کاربردی استفاده میکنند و استفاده از شبکههای اجتماعی باعث ارتقا علمی و ارتقا شغلی کتابداران نمیشود. به عبارتی استفاده از شبکههای اجتماعی تأثیری در ارتقا علمی و شغلی کتابداران ندارد
زمینه و هدف: با توجه به توسعه رسانههای اجتماعی در کتابخانهها و ضرورت برخورداری کتابداران از سواد رسانههای اجتماعی، پژوهش حاضر باهدف تبیین دیدگاهها و تجربههای کتابداران در خصوص سواد رسانههای اجتماعی و راهکارهای ارتقای آن صورت گرفته است.
روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی است که از طریق مصاحبه صورت گرفته است. جامعهی آماری شامل ۴۰ نفر از کتابداران شاغل در کتابخانههای دانشگاهی منطقه سیستان است که ۱۴ نفر از این افراد با روش نمونهگیری در دسترس جهت مصاحبه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوا انجامشده است.
یافتهها: مضامینی همچون آگاهی شبکهای ازجمله شناخت انواع رسانههای اجتماعی و شیوهی صحیح استفاده از هر یک از آنها، آگاهی از حق مؤلف و رعایت حریم شخصی، مصرف نقادانه و ارزیابانه، تبادل اطلاعات و استفاده هدفمند از رسانههای اجتماعی ازجمله مسائلی بود که پاسخگویان در این پژوهش به عنوان مضامینی از سواد رسانههای اجتماعی مورد اشاره قرار دادند. کتابداران مورد بررسی همچنین بر لزوم آموزش سواد رسانههای اجتماعی تأکید داشتند.
نتیجهگیری: برنامههای آموزش رسمی و غیررسمی سواد رسانههای اجتماعی میبایست به عنوان ضرورت اساسی جامعه اطلاعاتی بهطور جدی دنبال گردد. استفاده صحیح و مناسب از رسانههای اجتماعی نیاز به فرهنگسازی دارد. همچنین توجه پژوهشگران به تولید آثار کاربردی درزمینهی سواد رسانههای اجتماعی به ویژه در ارتباط با جامعه کتابداری و اطلاعرسانی ضروری به نظر میرسد
هدف و زمینه: رسانه های اجتماعی با توجه به ویژگی تعاملی و رایگان بودن، بهطور گسترده در کتابخانهها قابل استفاده اند، زیرا وب 2.0 برای کتابخانهها ابزاری در جهت ایجاد ارتباط دائم در هر زمان و همچنین آموزش فارغ از مکان و زمان را فراهم میآورد. اما استفاده ها و در واقع کاربرد رسانههای اجتماعی در کتابخانه های عمومی شامل چه مواردی است و چه موانع و مشکلاتی بر سر راه استفاده از این ابزارها در این کتابخانهها وجود دارد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای رسانههای اجتماعی در کتابخانههای عمومی و موانع و مشکلات استفاده از این رسانه ها از دیدگاه کتابداران کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه میباشد.
روش: مطالعه حاضر به روش تحقیق کیفی و با استفاده از مصاحبه عمیق انجام شده است. افراد مشارکت کننده 27 نفر از کتابداران کتابخانههای عمومی استان کرمانشاه در پاییز سال 1394 بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تحلیل داده ها همزمان با جمعآوری اطلاعات با رویکرد تحلیل موضوعی انجام گرفت.
یافته ها: تحلیل دادهها منجر به استخراج 47 زیرموضوع، 9 موضوع اصلی و دو مقوله کلی شامل کارکردها و موانع و مشکلات شد. در مقوله کارکردها 7 موضوع اصلی شناسایی شد که عبارتاند از: انتشار، ارتباط و ارتقاء علمی، ارتقای جایگاه، بهره وری خدمات و استفاده از کتابخانه، بهبود فرایندها، شناخت و جلب حمایت. در مقوله موانع و مشکلات نیز 2 موضوع اصلی موانع و مشکلات شخصی و موانع و مشکلات غیر شخصی شناسایی شد.
نتیجه گیری: با توجه به گستردگی و متنوع بودن دامنه ارائه خدمات کتابخانه های عمومی به اقشار مختلف و ناهمگونی مخاطبان این کتابخانهها نسبت به سایر انواع کتابخانه ها، رسانه های اجتماعی کاربردهای بسیار بیشتر و متنوعتری در کتابخانه های عمومی دارند و به دلیل جامعه مخاطب و شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کتابخانههای عمومی، موانع و مشکلات گوناگونی در استفاده از این ابزارها در کتابخانه های عمومی وجود دارد. لیکن با حذف یا کاهش موانع و مشکلات، می توان در راستای دستیابی به اهداف کتابخانه های عمومی و ارتقای سرانه مطالعه شهروندان از رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری قدرتمند استفاده بهینه ای برد.
زمینه و هدف: لذت بردن از خواندن، عاملی مهم در گرایش افراد به خواندن و افزایش سرانه خواندن است. خواندن لذتبخش تأثیر مهمی بر استمرار و تداوم خواندن و تبدیل شدن افراد به خوانندگان مادامالعمر دارد. این مسأله در جامعه ایرانی که با سرانه پایین خواندن مواجه است، اهمیت فزایندهای دارد. در این میان باید دانست چه عواملی مؤثر بر خواندن لذتبخش و ایجاد کننده آن هستند. از این رو، پژوهش حاضر درصد است دیدگاه کتابداران و اعضای کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه را در خصوص عوامل اثرگذار بر خواندن لذتبخش شناسایی کند.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد روششناختی کیفی انجام شده و روش پژوهش، تحلیل محتواست. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری شده است. مشارکتکنندگان 33 نفر از کتابداران و اعضای کتابخانههای عمومی شهر کرمانشاه در پاییز سال 1395 بودند. نمونهگیری به روش هدفمند انجام گرفت و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. تحلیل دادهها همزمان با جمعآوری اطلاعات با رویکرد تحلیل موضوعی انجام گرفت.
یافتهها: تحلیل دادهها منجر به استخراج 13 موضوع اصلی، 16 زیرموضوع و 22 موضوع فرعی در 2 مقوله اصلی با عنوان عوامل درونی و بیرونی شد. عوامل درونی شامل موضوعات علاقه، خودانگیختگی و اختیار، انگارههای خواندن، انگیزهها، نیاز و هدف، پیشداشتهها، احساسات، کاربردنگری، شناخت، ارتباط و تعامل و پیوندهاست. عوامل بیرونی در موضوع نهادها شامل زیرموضوعات خانواده، نظام آموزشی، کتابخانهها، خلقکنندگان محتوا، توزیعکنندگان محتوا، رسانهها و در موضوع شرایط و امکانات شامل زیرموضوعات موضوع مطالعاتی، زمان، مکان و محملهای خواندن میباشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد حصول خواندن لذتبخش اگرچه بستگی به خصوصیات درونی و شخصیتی افراد دارد، اما در این میان عوامل بیرونی چندی نیز اثرگذارند. لذا در پیوستار ایجاد خواندن لذتبخش، فرد در یک سمت و عواملی نظیر خانواده، نظام آموزشی، کتابخانهها و نظایر آن در سمت دیگر قرار دارند که هماهنگی و تلاش مشترک همه آنها فراهمکننده لذت خواندن است.
صفحه 1 از 1 |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به تعامل انسان و اطلاعات می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Human Information Interaction
Designed & Developed by : Yektaweb