|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای جعفری گهر
منوچهر جعفری گهر، محبوبه مرتضوی، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
هدف تحقیق حاضربررسی تاثیر سه روش متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی به صورت انفرادی، مشارکتی با همگروه و به صورت مشارکتی با معلم بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان ایرانی میباشد. در ابتدا صد و پنجاه زبان آموز ایرانی سطح فوق متوسط مونث که در یک موسسه زبان مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند به سوالات پرسشنامه مقیاس سنجش خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دادند. از بین این صد و پنجاه نفر، تعداد شصت زبان آموز که نمره آنها در این آزمون در محدوده یک انحراف معیار بالاتر و یا پایین تراز میانگین بود، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از استفاده از روش نگارش دفاتر تفکرات انتقادی برای یک ترم چهل و دو ساعته از شرکت کنندگان خواسته شد مجددﺍ به سوالات پرسشنامه خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دهند. نتایج تحلیل پراکنش آزمون مرحله دوم نشان داد که نگارش افکار و وقایع انتقادی به صورت مشارکتی با همگروه یا معلم که فرصت استفاده از بازخورد همگروه و یا معلم را فراهم می آورد می تواند مهارت خودسازماندهی زبان آموزان را به صورت به صورت معنا داری افزایش دهد. زبان آموزانی که از روش نگارش تفکرات و وقایع استفاده کردند اما از بازخورد همگروهان و یا معلم بهره نبردند نیز نسبت به زبان آموزانی که این روش را به کار نبردند نمرات بهتری کسب کردند. بنابراین، نتایج این تحقیق نشانگر نقش موثر نگارش تفکرات انتقادی به صورت انفرادی در بالابردن مهارت خودسازماندهی می باشد.
هدی دیوسر، منوچهر جعفری گهر، دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی اهداف آموزشی برنامه های درسی مصوب ادبیات انگلیسی ایران در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد بر اساس طبقه بندی بازنگری شده بلوم پرداخته است. با استفاده از چک لیستی بر مبنای طبقه بندی اصلاح شده بلوم و طبقه بندی های مربوطه، اهداف آموزشی مرتبط با ابعاد دانش (دانش اوّلیّه، دانش مفهومی، دانش اجرایی، دانش فراشناختی) و ابعاد فرایندهای شناختی (به یاد آوردن، فهمیدن، به کار بردن، تحلیل کردن، ارزیابی کردن، تولید کردن) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل محتوای قیاسی حاکی از عمومیّت مهارت های تفکّر سطح پایین در برنامه درسی کارشناسی و غالب بودن مهارت های تفکّر سطح بالا در اهداف برنامه درسی کارشناسی ارشد است. نتایج همچنین نشان داد که پربسامدترین هدف از نظر حوزه دانش ، مولّفه فهمیدن در برنامه های درسی هر دو مقطع است. در بعد دانش نیز به ترتیب دانش مفهومی و دانش اجرایی در برنامه های درسی هر دو مقطع بیشترین بسامد را داشتند که مویّد این مطلب است که کسب دانش مفاهیم و فرایندها، کیفیّت مطلوب را برای طرّاحان برنامه های درسی تضمین می کند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مولّفه دانش فراشناختی به صورت معناداری کم بود. در بعد دووجهی هم نتایج جدول بندی متقابل، غالب بودن مولّفه فهمیدن/مفهومی در مقطع کارشناسی و غلبه مولّفه فهمیدن/اجرایی در برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد را نشان داد. این یافته ها اهمّیّت تجدید نظر در اهداف آموزشی به منظور جبران کمبود توجّه به تفکّر انتقادی را مورد تاکید قرار می دهد. یافته ها برای مدرسّان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی، طرّاحان برنامه های درسی و سیاست گذاران آموزشی پیامدهای آموزشی دارد تا به توسعه و تلفیق تفکّر انتقادی در آموزش عالی توجّه بیشتری معطوف شود.
|
|
|
|
|
|