205 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
یاسوئو ناکاتانی، محمد مکی، جاف بردلی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
محمد خطیب، محمود صفری،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
اکثر تحقیقات در زمینه کاربردشناسی زبان بینابینی بر روی انجام و یادگیری کارگفتها توسط غیربومی زبانان تمرکز کرده اند و ادب را تنها یک امر جانبی انگاشته اند. تحقیق حاضر مربوط به ادب زبانی می باشد و سعی دارد تأثیر روشهای آموزشی متفاوت را برروی فراگیری مهارتهای ادب در انگلیسی بررسی کند. هشت گروه دانشجویان سال اول و سال سوم رشته های زبان انگلیسی بطور تصادفی به سه گروه آزمایشی (مطالب تقویت شده، تدریس آشکارو ایفای نقش) و یک گروه کنترل (نمایش صرف) تقسیم شدند. شرکت کنندگان در امتحان تافل، امتحان پیش آزمون و پس از آموزش هفت هفته ای مجموعه ای از مهارتهای ادب در امتحان پس آزمون شرکت کردند. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش تأثیر معنادار مثبتی بر روی یادگیری مهارتهای ادب دارد و تدریس آشکار موثرترین شیوه آموزشی می باشد. شیوه های ایفای نقش و مطالب تقویت شده در رتبه های دوم و سوم تأثیرگذاری قرار داشتند. همچنین نشان داده شد که اگرچه سطح مهارت عمومی زبان تاثیر معناداری بر روی دانش مهارتهای ادب (توانایی تشخیص مهارت ادب مناسب برای هر موقعیت اجتماعی ) دارد، ولی تأثیری بر روی فراگیری مهارتهای ادب ندارد. یافته ها دلالت بر آن دارند که آموزش مهارتهای ادب را می توان در سطح متوسط شروع کرد و تدریس آشکار به همراه فعالیتهای ایفای نقش برای زبان آموزان بسیارمفید خواهد بود.
عزیزالله میرزایی، نجمه حیدری،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
در آموزش و ارزشیابی زبان دوم، بکارگیری یافته های پژوهشی مبتنی بر رویکردی تلفیقی و روانشناختی زبان به منظور بررسی جنبه های پردازش-اطلاعات و مدیریت تولید گفتار در فصاحت کلام لازم می باشد. این پژوهش با تکیه بر مدل روانشناختی زبان و تولید گفتار لولت (1989، 1999) و با استفاده از یک پرسشنامه و مجموعه ای از مصاحبه های بازنگرانه به مطالعه راه کارهای حل ناکارآمدی سخنگویان فصیح و غیر فصیح زبان انگلیسی پرداخته است. پس از ارزیابی صداهای ضبط شده به کمک یک مقیاس سنجش تحلیلی فصاحت کلام، سخنگویان فصیح و غیر فصیح از میان 200 نفر انتخاب شدند. نتایج حاکی از این بود که شرکت کنندگان فصیح در جهت جبران ناکارآمدی ها در گستره ی مفهومی خود، پوشش مشکلات ارتباطی، و مذاکره در مورد منظورشان با مخاطب به استفاده موثرتری از راه کارهای شناختی، زبانی، و تعاملی مبادرت ورزیدند. آنها به طور مؤثری طرح پیش گفتاری را به شکل جدیدی ارائه می کردند، ماهرانه از راهکارهای پیوستگی گفتاری استفاده می کردند، و هوشیارانه بر گفتمان نظارت داشتند. اما، سخنگویان غیر فصیح زمانیکه در تولید گفتار با مشکل مواجه می شدند طرح اولیه صحبتشان را یا بطور کامل رها می کردند یا کاملا تغییر می دادند که منجر به از هم گسستگی گفتار شان می شد. با این وجود، گاهی تلاش می کردند گفتار خود را اصلاح کنند، اما به دلیل محدودیت در توانش زبانی و تعاملی ناموفق بودند. نتایج گویای این بود که پژوهش بیشتر پیرامون فرآیندهای شناختی، زبانی، و تعاملی موثر در استفاده ی سخنگویان فصیح و غیر فصیح از راهکارها، برای تشریح ناکارآمدی های گفتاری و تفاوت فصاحت کلام در سخنگویان زبان دوم سودمند می باشد.
رضا پیش قدم، راحله معتکف،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف از انجام این مطالعه پیداکردن عواملیست که زبان آموزان دبیرستانی موفقیتهاوشکستهای خودرابه آن نسبت می دهند. بدین منظور، 708 دانش آموزان دبیرستانی ازاقشار مختلف اجتماعی-اقتصادی وجنسیت مختلف انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه اسنادی پاسخ دادند. پرسشنامه شامل چهاربخش است: احساسات ،تصویرازخود، انگیزه درونی،وسیاست زبان.آزمون ANOVA و Post-hoc به منظورتجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.نتایج حاصل ازتجزیه وتحلیل نشان داد که انگیزه درونی اسناد اصلی است وجنسیت هیچ نقشی دراسناد بازی نمی کند. علاوه براین،تفاوتهای قابل توجهی درمیان طبقات مختلف اجتماعی مشاهده شد. دانش آموزان طبقات بالای جامعه ،دراحساسات وتصویرازخود بالاترین نمره را کسب کردند؛ودانش آموزان ازمناطق روستایی درانگیزه درونی وسیاست زبان نمره بالاتری بدست آوردند. درنهایت، نتایج به دست آمده درزمینه یادگیری وآموزش زبان مورد بحث قرارگرفت وپیشنهاداتی ارایه شد.
علی روحانی، الهام امینی باغبادرانی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
این تحقیق تاثیر آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی را بر نگارش ایجابی و خود کارایی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی بررسی کرده و میزان تاثیر این نوع آموزش راهبردی را با آموزش غیرراهبردی (سنتی) مقایسه نموده است. در این تحقیق از مدل توسعهی راهبردهای خودتنظیمی شامل نمودار کمک حافظه و جدول واژگان انتقالی، مقالههای نمونه ایجابی و سازمان دهنده تصویری استفاده شده است. برای بررسی اهداف تحقیق، 60 فراگیر ایرانی زبان انگلیسی در مقطع لیسانس از دو دانشگاه در این تحقیق شرکت کردند و از شیوهی نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو نوع آموزش راهبردی خودتنظیمی و آموزش غیرراهبردی تاثیر مثبتی بر نگارش ایجابی فراگیران داشت، لیکن تاثیر راهبردهای خودتنظیمی، بر توانش نگارش ایجابی فراگیران زبان انگلیسی در زمینه های فرم و محتوای نگارش، سازماندهی و انسجام، ساختار جمله و واژگان در مهارت نگارش به مراتب بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود. همچنین خودکارایی فراگیرانی که آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی داشتند در نگارش بهبود یافت، ولیکن عملکرد بهتر آنها نسبت به فراگیرانی که آموزش غیرراهبردی داشتند در پس آزمون به لحاظ آماری چندان معناداری نشان نداد. نتایج این تحقیق توجه مدرسان زبان را به بعد آگاهی فراشناختی نگارش و اهمیت تدریس راهبردهای خود تنظیمی به عنوان راهی برای کسب خود مختاری و خود کارایی در مهارت نگارش معطوف میدارد.
ضیاء تاج الدین، محمد حسین کشاورز، امیر زندمقدم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس فعالیت محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان بود. بدین منظور75 زبان آموز همگن و در سطح متوسط انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 27 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مراحل قبل و بعد فعالیت (گروه آزمایشی اول)، 26 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مرحله حین فعالیت (گروه آزمایشی دوم)، و 22 نفر در گروه فعالیت محور رایج (گروه کنترل). در گروه آزمایشی اول فقط در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر پنج کنش گفتاری تأکید شد. در گروه آزمایشی دوم در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر کنشهای گفتاری تأکید نشد ولی در عوض در مرحله حین فعالیت از بازخورد کاربردشناختی در مورد تولید کنشهای گفتاری استفاده شد. به شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ گونه تدریس، توضیح، و یا بازخوردی داده نشد و آنها صرفاَ در هر یک از سه مرحله فقط فعالیت ها را تکمیل کردند. تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان به ترتیب از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان، پرسشنامه فرا کاربرد شناسی، و پرسشنامه خودسنجی کاربردشناختی در ابتدا و انتهای این پژوهش سنجیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در نتیجه به کارگیری روش فعالیت محور، هر سه گروه توانستند تولید کاربردشناختی خود را به طور یکسان ارتقاء دهند، در حالی که آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی فقط در دو گروه آزمایشی ارتقاء پیدا کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی توانستند خود سنجی از دانش کاربرد شناسی شان را بیشتر از گروه کنترل ارتقاء بخشند. بنابر این، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فعالیت ها در چارچوب روش فعالیت محور آموزش زبان، چه با تأکید و بازخورد بر کاربردشناسی و چه بدون تأکید و بازخورد در هر یک از سه مرحله، می تواند تولید کاربرد شناختی را در میان یاد گیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی ارتقاء بخشد. این در حالی است که ارتقای آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی در گرو تأکید بر کاربردشناسی و نیز ارائه بازخورد است.
محمد احمدی صفا،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
معصومه احمدی شیرازی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
تحقیق کنونی به ارائه چگونگی ساخت ، پردازش، و استفاده از لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر می پردازد. هدف این لیست ارتقاء پایایی ارزیابی نوشتار مصححان هم به صورت فردی و هم گروهی می باشد. لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر متشکل از 68 سوال است که در برگیرنده پنج جزء تشکیل دهنده نوشتار شامل محتوا، سازمان دهی، نحو، واژگان، و سجاوندی می باشد. با استفاده از این لیست و سوالات مربوط، هشت مصحح به ارزیابی نوشتار 20 نفر از انگلیسی آموزان فارسی زبان پرداختند. همزمان، از مصححان خواسته شد که همین 20 نوشتار را از طریق روش ارزیابی نوشتار کلی نگر تافل تصحیح کنند تا بتوان به مقایسه دو روش کلی نگر و جزئی نگر پرداخت. برای کنکاش پایایی فردی و گروهی مصححان، روش های آماری مختلفی شامل ضریب همبستگی، مدل راش ساده و چند وجهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر شاخص پایایی بالاتری را هم به صورت فردی و هم گروهی در مقایسه با ارزیابی کلی نگر ایجاد می کند. تحقیقاتی که در آینده انجام خواهد گرفت، با در نظر گرفتن تعداد مصححان بیشتر و آزمودنی های تحقیق، اعتبار بیشتری بر تاثیر ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر در مقایسه با ارزیابی نوشتار کلی نگر را کسب خواهد کرد.
منوچهر جعفری گهر، محبوبه مرتضوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
هدف تحقیق حاضربررسی تاثیر سه روش متفاوت نگارش دفتر تفکرات انتقادی به صورت انفرادی، مشارکتی با همگروه و به صورت مشارکتی با معلم بر روی مهارت خودسازماندهی زبان آموزان ایرانی میباشد. در ابتدا صد و پنجاه زبان آموز ایرانی سطح فوق متوسط مونث که در یک موسسه زبان مشغول فراگیری زبان انگلیسی بودند به سوالات پرسشنامه مقیاس سنجش خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دادند. از بین این صد و پنجاه نفر، تعداد شصت زبان آموز که نمره آنها در این آزمون در محدوده یک انحراف معیار بالاتر و یا پایین تراز میانگین بود، انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. پس از استفاده از روش نگارش دفاتر تفکرات انتقادی برای یک ترم چهل و دو ساعته از شرکت کنندگان خواسته شد مجددﺍ به سوالات پرسشنامه خودسازماندهی تحصیلی پاسخ دهند. نتایج تحلیل پراکنش آزمون مرحله دوم نشان داد که نگارش افکار و وقایع انتقادی به صورت مشارکتی با همگروه یا معلم که فرصت استفاده از بازخورد همگروه و یا معلم را فراهم می آورد می تواند مهارت خودسازماندهی زبان آموزان را به صورت به صورت معنا داری افزایش دهد. زبان آموزانی که از روش نگارش تفکرات و وقایع استفاده کردند اما از بازخورد همگروهان و یا معلم بهره نبردند نیز نسبت به زبان آموزانی که این روش را به کار نبردند نمرات بهتری کسب کردند. بنابراین، نتایج این تحقیق نشانگر نقش موثر نگارش تفکرات انتقادی به صورت انفرادی در بالابردن مهارت خودسازماندهی می باشد.
علیرضا جلیلی فر، پیام شاه ولی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
علیرغم اهمیت پایان نامه ها بعنوان بخش مهمی از تحصیلات تکمیلی، در سال های اخیر، بیشتر مطالعات ژانر محور بر روی مقالات تحقیقی صورت گرفته است (بانتن، 2002: سویلز، 1990). علاوه بر این، از میان مطالعات مبتنی بر راهبرد نقشی Move)) که در مورد بخش های مختلف پایان نامه های تحصیلات تکمیلی انجام شده، مطالعات بسیار کمی در مورد بخش آخر پایان نامه ها، بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر، و تحلیل درشت ساختار آنها صورت گرفته است. بنابراین، هدف از این تحقیق، مقایسه و بررسی ژانر این بخش از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در رشته زبانشناسی کاربردی و شناسایی علائم استعاره ای بکار برده شده در هر راهبرد و مرحله (Move/Step) می باشد. بدین منظور، مجموعا 160 بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری انتخاب و براساس الگوی پیشنهادی شامل شش راهبرد (Move) و پانزده مرحله (Step) و مدل طبقه بندی علائم استعاره ی هایلند (2005) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق، سه مرحله ی (Step) اجباری در بخش های یک، دو، و پنج ((M1S1, M2S3, M5S1 را نشان داد. همچنین، نتایج مقایسه این دو گروه حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری در بخش های توجیه تحقیق حاضر، پیشنهادات برای تکرار تحقیق، کاربردهای تحقیق، و اننتظارات محقق وجود داشت. نتایج حاصله از این تحقیق می تواند برای توسعه ی سبک های بلاغی بخش بحث مفید واقع شود، و براین اساس، راهکارهای آموزشی مهمی برای متخصصان و نویسندگان تحصیلات تکمیلی بومی و غیر بومی ارائه می کند.
پرویز مفتون، غفور رضائی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
این مقاله جنبه های مختلف گفتمان کلاس را در یک کلاس تدریس زبان انگلیسی که در آن از روش ارتباطی استفاده می شود مورد بررسی قرار می دهد. اطلاعات لازم از طریق مشاهده تعاملات کلاسی و ضبط صدا در 5 جلسه و جمعا بالغ بر 4 ساعت جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها، چهارچوبی تحلیلی تهیه شد که مشتمل بر ویژگی های مهم کلاس یعنی تبادلات آموزشی، ویژگی های نهاده، روش بازخورد، و نوع سوالات بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که اطلاعات جمع آوری شده حاوی 52 مورد تبادلات آموزشی است که در 73% آنها واکنش معلم به گفته های زبان آموزان بیشتر کارکرد ارزیابی دارد، معلم گفتار خود را با توجه سطح دانش زبانی زبان آموزان تغییر می دهد، و از میان روش های مختلف بازخورد اصلاحی روش بازریزی (51%) و بازخورد صریح (22%) بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار گرفته است که به تبع آن فرصت و شانس کمتری برای عکس العمل و خود اصلاحی از سوی زبان آموزان ایجاد می شد. همچنین، بیشتر (57% ) سوالاتی که معلم از زبان آموزان می پرسید با هدف سنجش دانش زبان آموزان بود و تنها در 21% آنها هدف کسب واقعی اطلاعات بود که پاسخشان برای سوال کننده معلوم نبود.
رضا پیشقدم، غلام حسن خواجوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل روان شناسی و جامعه شناسی بطور کلی و ابعاد سرمایه فرهنگی/اجتماعی و شناختی/فراشناختی به صورت جزیی در یادگیری زبان انگلیسی می باشد. بدین منظور، از 143 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی خواسته شد تا آزمون هوش، پرسشنامه فراشناختی، و مقیاس سرمایه فرهنگی و اجتماعی را تکمیل کنند. مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل روان شناسی و همچنین جامعه شناسی در پیشرفت زبان خارجه نقش دارند، اما سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نقش موثرتری در یادگیری زبان انگلیسی دارند. در پایان، نتایج در زمینه یادگیری زبان انگلیسی مورد بحث قرار گرفتند و پیشنهاداتی ارائه شدند.
مهناز سعیدی، ماندانا یوسفی، پوریا بقائی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
شواهد بیانگر این می باشد که تغییر پذیری در ارزیابی نگارش دانشجویان فقط نتیجه تفاوت مهارت نوشتاری آنها نیست بلکه عوامل بیرونی خاصی در این امر دخیلند و عوامل مرتبط با مصحح، فعالییت، موقعییت یا تعامل هر یک از اینها میتوانند در تصمیم گیریها و استنباطها در مورد توانایی نگارش فراگیران تاثیر بگذارند. هدف این تحقیق این است که مساله تغییرپذیری را در داوری مصحح به عنوان منبع خطای سنجش در ارزیابی نگارش فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه مورد بررسی قرار دهد. به این منظور مقالات 32 دانشجوی ایرانی زبان انگلیسی بوسیله شش مصحح ارزشیابی و نتایج با استفاده از مدل رش و برنامه فست مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که تفاوتهای معنی داری در میزان سختگیری مصحح ها وجود دارد و تعامل مصحح با فراگیر باعث ایجاد تورش در ارزشیابی میشود. از آنجایی که ارزیابی مهارت نوشتن امری ذهنی میباشد و بر اساس داوری مصحح می تواند متغیر باشد، بررسی و شناخت عواملی که باعث عینی تر شدن این ارزیابی میشود امری ضروری به شمارمی رود. ذهنی بودن روند ارزیابی مهارت نوشتن تهدیدی برای روایی آزمون است و سبب می شود که نمره فراگیر نشان دهنده مهارت واقعی وی نباشد. این تحقیق نشان می دهد چطور ارزیابی می تواند کارامد و سودمند باشد و چگونه می توان انصاف و صحت عملکرد ذهنی را سنجید.
Esmat Babaii، Yoones Taase،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Narjes Ghafournia، Akbar Afghari،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Mohammad Khatib، Hossein Samadi Bahrami،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Elham Naji Meidani، Reza Pishghadam، Mohammad Ghazanfari،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Faeze Safari، Alireza Ahmadi،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Mohammad Hassan Tahririan، Elham Sadri،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Ahmad Alibabaee، Marjan Momenzadeh، Shiva Sadat Zarei Abarghoui،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
.