57 نتیجه برای Age
ضیاء تاج الدین، محمد حسین کشاورز، امیر زندمقدم،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس فعالیت محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان بود. بدین منظور75 زبان آموز همگن و در سطح متوسط انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 27 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مراحل قبل و بعد فعالیت (گروه آزمایشی اول)، 26 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مرحله حین فعالیت (گروه آزمایشی دوم)، و 22 نفر در گروه فعالیت محور رایج (گروه کنترل). در گروه آزمایشی اول فقط در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر پنج کنش گفتاری تأکید شد. در گروه آزمایشی دوم در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر کنشهای گفتاری تأکید نشد ولی در عوض در مرحله حین فعالیت از بازخورد کاربردشناختی در مورد تولید کنشهای گفتاری استفاده شد. به شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ گونه تدریس، توضیح، و یا بازخوردی داده نشد و آنها صرفاَ در هر یک از سه مرحله فقط فعالیت ها را تکمیل کردند. تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان به ترتیب از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان، پرسشنامه فرا کاربرد شناسی، و پرسشنامه خودسنجی کاربردشناختی در ابتدا و انتهای این پژوهش سنجیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در نتیجه به کارگیری روش فعالیت محور، هر سه گروه توانستند تولید کاربردشناختی خود را به طور یکسان ارتقاء دهند، در حالی که آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی فقط در دو گروه آزمایشی ارتقاء پیدا کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی توانستند خود سنجی از دانش کاربرد شناسی شان را بیشتر از گروه کنترل ارتقاء بخشند. بنابر این، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فعالیت ها در چارچوب روش فعالیت محور آموزش زبان، چه با تأکید و بازخورد بر کاربردشناسی و چه بدون تأکید و بازخورد در هر یک از سه مرحله، می تواند تولید کاربرد شناختی را در میان یاد گیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی ارتقاء بخشد. این در حالی است که ارتقای آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی در گرو تأکید بر کاربردشناسی و نیز ارائه بازخورد است.
رضا پیشقدم، غلام حسن خواجوی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
هدف این پژوهش تعیین نقش عوامل روان شناسی و جامعه شناسی بطور کلی و ابعاد سرمایه فرهنگی/اجتماعی و شناختی/فراشناختی به صورت جزیی در یادگیری زبان انگلیسی می باشد. بدین منظور، از 143 فراگیر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی خواسته شد تا آزمون هوش، پرسشنامه فراشناختی، و مقیاس سرمایه فرهنگی و اجتماعی را تکمیل کنند. مدل یابی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل روان شناسی و همچنین جامعه شناسی در پیشرفت زبان خارجه نقش دارند، اما سرمایه های فرهنگی و اجتماعی نقش موثرتری در یادگیری زبان انگلیسی دارند. در پایان، نتایج در زمینه یادگیری زبان انگلیسی مورد بحث قرار گرفتند و پیشنهاداتی ارائه شدند.
محمد احمدی صفا،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
Elham Naji Meidani، Reza Pishghadam، Mohammad Ghazanfari،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Mohammad Hassan Tahririan، Elham Sadri،
دوره 16، شماره 2 - ( 6-1392 )
چکیده
.
Khadijeh Karimi Alavijeh، S. Susan Marandi،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
Somayeh Bakhtiari، Mahboobeh Saadat،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده
، ،
دوره 19، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده
، ، ،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
Fatemeh Hemmati، Farnaz Farrokh Allaiee،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
This study aimed to compare the underlying measures of male and female high- school students’ social capital in terms of regional variations and gender and investigate the relationship between those measures and the students' foreign language (FL) achievement. To this end, a number of 904 third-grader high school students (278 male and 626 female) from two educational districts (privileged district (PD) and less-privileged district (LD)) participated in the study. They filled out the Student Social Capital Questionnaire and took an English language achievement test. The results showed that the students in the PD outperformed their counterparts in the LD. Furthermore, group statistics and t-test results suggested variations among the groups of students in terms of such factors as mothers’ involvement, institutional trust, intergenerational closure, and parents’ educational aspiration. Pearson product-moment correlation indicated that there was a significant negative correlation between male and female students' participation in social networks and religious activities on the one hand, and their foreign language achievement on the other hand. However, there was a significant positive correlation between intergenerational closure and parents’ educational aspiration and female students' English scores on the S-test. The findings have implications for families and school members to provide students with hopeful and positive aspirations and intimate family environments and learning environments, which can enhance their FL achievement. |
Zahra Hesami، Golnar Mazdayasna، Ali Mohammad Fazilatfar،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
Despite the abundance of research on ELT teachers, little is known about teacher language awareness (TLA) with focus on its impact on pedagogical practice in the EFL context. To fill this gap, an in-depth study was conducted to examine the procedural dimension of TLA among eight EFL teachers with different teaching experiences (novice versus experienced) related to teaching grammar at Iranian language institutes. Data were collected through non-participant classroom observations and stimulated recall interviews (of at least 7 lessons per teacher) from eight EFL teachers at three private language institutes in Iran. The findings revealed the experienced teachers’ application of TLA in their pedagogical practices in comparison to their novice counterparts. Most importantly, the application of TLA in classrooms was affected by factors, such as context, time constraints, learners’ emotions, and previous experiences as learners and teachers. This study may expand the current understanding of TLA and its impact on grammar teaching and have implications for language teacher education and development. |
Monoochehr Jafarigohar، Mohammad Hamed Hoomanfard، Alireza Jalilifar،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
The present study aimed at providing a typology of Iranian supervisors’ written feedback on L2 graduate students’ theses/dissertations and examining the way different speech functions are employed to put the supervisors’ thoughts and feelings into words. In so doing, a corpus of comments, including 15,198 comments provided on 87 TEFL theses and dissertations by 30 supervisors were analyzed. We employed an inductive category formation procedure to form the typology of comments, and followed a deductive procedure to put the comments into the three categories of expressive, referential, and directive speech functions. The findings showed that supervisors provided seven main categories of comments on theses and dissertations: grammar and sentence structure, content, method, organization, references, formatting, and academic procedures. Furthermore, the findings indicated that supervisors employed comments with different patterns and for different purposes on MA and PhD students’ texts. |
Soroor Ashtarian، Saman Ebadi، Nourodin Yousofi،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
This study aimed to investigate the application of Group Dynamic Assessment (GDA) to writing accuracy of EFL learners and explore whether secondary interactants could benefit from interactions between mediator and primary interactants. The idea of implementing DA (Dynamic Assessment) in dyads seems unworkable since teachers are required to teach the whole class (Guk & Kellog, 2007). Moreover, Lantolf and Poehner (2004) suggest a new approach to DA that is GDA, which involves applying DA with a large number of learners rather than individuals. Following a multiple case study design and interactionist DA, the development of ten students in a class of twenty five was tracked during the eight sessions of DA program. Data were collected though written artifacts, video-recording of interactions, interview, and observation. The results indicated that GDA was an effective way of helping learners overcome their linguistic problems and there were signs of microgenetic as well as macrogenetic development within the same DA session and across sessions. The present findings provide further insight into understanding how secondary interactants benefit from the interactions between mediator and primary interactants. |
، ،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده
Zahra Fotovatnia، Jeffery Jones، Nichole Scheerer،
دوره 22، شماره 2 - ( 6-1398 )
چکیده
Finding out which lexico-semantic features of cognates are critical in cross-language studies and comparing these features with noncognates helps researchers to decide which features to control in studies with cognates. Normative databases provide necessary information for this purpose. Such resources are lacking in the Persian language. We created a dataset and determined norms for the essential lexico-semantic features of 288 cognates and noncognates and matched them across conditions. Furthermore, we examined the relationship between these features and the response time (RT) and accuracy of responses in a masked-priming lexical decision task. This task was performed in English by Persian-English speakers in conditions where the prime and target words were related or unrelated in terms of meaning and/or form. Overall, familiarity with English words and English frequency were the best predictors of RT in related and unrelated priming conditions. Pronunciation similarity also predicted RT in the related condition for cognates, while the number of phonemes in the prime predicted RT for the unrelated condition. For both related and unrelated conditions, English frequency was the best predictor for noncognates. This bilingual dataset can be used in bilingual word processing and recognition studies of cognates and noncognates.
|
لیلا حسن زاده، سعیده آهنگری، نسرین حدیدی تمجید،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
در روانشناسی آموزشی، ساختارهای فکری هر فرد به مجموعه ای از باورهای اصلی در مورد هوش و نقش آن در یادگیری موفق در یک حیطه خاص اشاره دارد (رایان و مرسر، 2012). با در نظر گرفتن نقش میانجیگری تعامل و خود-تنظیمی، مطالعه حاضر به بررسی نقش ساختارهای فکری افراد در مورد زبان و یادگیری زبانی در پیش بینی دستاورد انگلیسی زبان آموزان در برخی از آموزشگاههای زبان در شهر تبریز، ایران، می پردازد. نخست داده ها از طریق سه پرسشنامه با نامهای پرسشنامه ساختارهای فکری زبانی لوو و نولز (2017)، پرسشنامه تعامل دانشجویان ماراکو و دیگران (2016) ، مقیاس یادگیری خود-تنظیم شدهَ آکادمیک ماگنو (2010)، و همچنین نمرات انگلیسی زبان آموزان در آخر ترم جمع آوری شد. سپس، داده ها توسط نرم افزارهای SPSS 20 و Amos 8 به صورت کمّی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان میدهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین ساختارهای فکری زبانی و دستاورد انگلیسی وجود دارد. همچنین، نقش میانجیگری تعامل و خود-تنظیمی در این رابطه معنادار است. بر اساس این نتایج، لازم است معلمین بر ترویج ساختارهای فکری که بر رشد و استعداد نهانی و نه بر محدودیت و ایستایی تأکید دارند، اهتمام ورزند.
سعید نورزاده، جلیل فتحی، مجید سلطانی مقدم،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
هدف این مطالعه گردآوری شواهدی دال بر اعتبار سازه پرسشنامه "چه اتفاقی در این کلاس در حال رخ دادن است" در بافت آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه در ایران میباشد. گرچه حوزه آموزش زبان ادعاهایی درباره نقش محیطهای یادگیری زبان (بهویژه کلاس) در فراگیری و استفاده از زبان دوم داشته است، اما ابزاری روا و پایا به منظور بررسی درستی این ادعاها برای معلمان و پژوهشگران فراهم نیاورده است. به منظور تحقق این هدف، در مطالعه حاضر، از نمونهای شامل 607 فراگیر زبان انگلیسی ایرانی در هر دو بافت دانشگاه و مؤسسه درخواست شد که پرسشنامه "چه اتفاقی در این کلاس در حال رخ دادن است" را تکمیل نمایند. سپس دادههای گردآوری شده به منظور اعتبارسنجی سازه پرسشنامه مورد تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حذف یک عامل و چندین گویه از نسخه اصلی پرسشنامه ویژگیهای روانسنجی آن را بهبود میبخشد و بنابراین اعتبار پرسشنامه با شش عامل تایید گردید. علاوه بر این، نتایج نشان داد که ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه در بافتهای آموزش (دانشگاه و مؤسسه) تغییرناپذیر است. در ادامه اهمیت این یافتهها برای پژوهش در محیطهای یادگیری زبان بحث و بررسی و پیشنهادهایی برای مطالعات اعتبارسنجی بیشتر ارائه شده است.
مرجان وثوقی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده
در تحقیق پیش رو، معلم-محقق (من از این پس) بر آن شدم تا تجربیات آموزشی و یادگیری درازمدت خود مبتنی بر بیست و پنج سال تجربه ی کاری را به ترتیب زمانی و به صورت روایت-تاریخی بر روی نقش هایم با تاکید برتضاد های نقشی گزارش بدهم. در راستای این هدف، در ابتدا بر آن شدم تا با برشمردن سه نقش متفاوت خود در دنیای حرفه ای حال و گذشته ام شامل 1) فراگیر زبان و 2) آموزشگر، و در نهایت 3) محقق در حوزه های زبانی (در اینجا زبان انگلیسی) به روایت تجربیات آموزش/یادگیری زبانی خود بپردازم. با استناد به طرح تحقیقی روایت پژوهی تاریخی و همگام با طرح های مردم نگاری شخصی در نهایت، در حین اجرای سه نقش خود، با ارزیابی دو نقش اول (حال و گذشته) و نقش محقق (حال و آینده) نتایج گزارش شد. یافته ها حاکی از آن بودند که برخی تنش ها شامل «عدم کارایی دانش زبان انگلیسی جز اهداف آموزشی برای معلم»، «شکاف زیاد میان نظریات و عمل»، «تاثیر گذاری افراد مهم درگیر در تدریس در تصمیم گیری های او»، «فاصله ی میان نظریه و عمل» و «تاثیر برخی افراد مهم بر تصمیم گیری ها در آینده»، «دو سویه بودن تعاملات با افرادی که در نظر محقق حاضر دارای کمترین تاثیر تا بیشترین تاثیر در او بودند» چگونه باعث آزردن روحیه ی محقق حاضر شده است؛ بنابراین و بر اساس نتایج به دست آمده در مدت زمان نسبتا طولانی، تنش های یافت شده در نتایج در دو محور شامل الف) غیر قابل پیش بینی بودن امور در حوزه ی آموزش زبان و ب) پیچیدگی های رفتار و تعاملات انسانی در جامعه ی آموزش زبان که هریک منتج شده از انگیزه های گوناگون بوده و به مسیرهای نامعلوم و غیر قابل پیش بینی منتهی می گردید، دسته بندی شدند و چگونگی تشکیل هویت آینده ی حرفه ای محقق تحت تاثیر این عوامل بررسی شدند. این مقاله دربردارنده ی مطالب ضمنی در خصوص تشکیل هویت حرفه ای معلمان زبان انگلیسی و مبتنی بر کاربرد تحقیقات جدید از جمله روایت پژوهی با رویکرد های خود روایتی می باشد.
پریناز خیاطان، احمدرضا لطفی، بهرام هادیان،
دوره 23، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
این تحقیق تمرکز برروی استفاده از انگیزش ذهنی در محیطی خارج از انگلیسی زبانان دارد. انگیزش ذهنی به عنوان تمایل گوینده برای استفاده از ساختاری که قبلا شنیده یا بیان کرده است درگفتار بعدی تعریف شده است.با توجه به تعداد محدود تحقیقات درباره کاربرد انگیزش ذهنی در گرایش آموزش زبان انگلیسی و با توجه به مشکلاتی که یادگیرندگان زبان در تولید زبان با آن روبه رو هستند، این تحقیق بنا برآن داشت که به بررسی تاثییر انگیزش ذهنی بر تولید شفاهی و نوشتاری ساختار موصولی در مقابل ساختار صفت و اسم در کوتاه و بلند مدت بپردازد. شرکت کنندگان شامل 60 یادگیرنده خانم در رده سنی 18 تا 25 سال بودند. 20 نفر برای شرکت در گروه گواه و 40 نفر برای شرکت دردو گروه آزمایش گماشته شدند. یک گروه آزمایش به تولید شفاهی عبارات موصولی و گروه دیگر به تولید کتبی عبارات موصولی پس از دریافت انگیزش ذهنی پرداختند. داده ها از طریق آزمون تشخیص گرامری بودن جملات و توصیف عکس با پیاده سازی متد پیش آزمون، آموزش، پسا آزمون کوتاه مدت و پسا آزمون بلند مدت جمع آوری شدند. یافته ها نشان دادن که اگرچه بهبودی در کوتاه و بلند مدت در عملکرد یادگیرندگان اتفاق افتاد ولی این تاثیر برای یادگیرندگانی که ضمیر موصولی را به شکل نوشتاری تولید نمودند بسیار اثر بخش تر بود. این یافته ها با توجه به سطح دانش یادگیرندگان از ساختار موصولی وفرآیندهای ذهنی مرتبط با تولید زبان در حالت گفتاری و نوشتاری مورد بحث قرار گرفت.
معصومه تقی زاده، گلنار مزدایسنا، فاطمه مهدی راد،
دوره 23، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
در نظام آموزشی ایران، سواد سنجش زبان به حد کافی مورد مورد بررسی قرار گرفته نشده است.تحقیق حاضر شکل گیری سواد سنجش را در میان دانشجویان زبان انگلیسی دانشگاههای دولتی که در حال گذراندن واحد آزمون سازی می باشند، بررسی می کند.سه عنصر مطرح شده برای سواد سنجش (دانش سنجش، مهارتهای سنجش و اصول سنجش)محوریت این تحقیق را شکل دادند. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، یک پرسشنامه ( شامل 83 ایتم لیکرت و تعدادی سوال باز) طراحی شد و پاسخهای 92 مدرس درس آزمون سازی گردآوری شد. فعالیتهای تدریس و سنجش دو مدرس درس مربوطه نیز از طریق مشاهده کلاسها مورد ارزیابی قرار گرفت. تحلیل داده ها از طریق نرم افزار(26)SPSS صورت گرفت. نتایج نشان داد که در این دوره های آموزشی، تمرکز اصلی بر روی دانش سنجش و تا حدی مهارتهای سنجش می باشد و اصول مربوط به سنجش نادیده گرفته شده اند. تکیه بر روشهای سنتی سنجش، بکارگیری منابع آموزشی نامناسب و فقدان فعالیتهای عملی مرتبط با سنجش از دیگر ویژگیهای این کلاسهای درس آزمون سازی می باشد. در پایان پیشنهاداتی برای طراحی و ارائه بهتر درس آزمون سازی جهت افزایش سطح سواد سنجش دانشجویان رشته زبان که اغلب پس از فارغ التحصیلی وارد حوزه تدریس می شوند، مطرح شده است.