|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای زبان خارجی
بهزاد قنسولی، آرزو حسین پور، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
افزایش کاربرد زبان انگلیسی به عنوان زبان بین المللی ارتباطات بر اهمیت نقش مهارت گفتن که مورد نیاز کاربران این زبان در شرایط گوناگون است توجه دارد. تحقیقات تاثیر کاربرد نقشه مفهومی بر افزایش یادگیری واژگان و نظم بخشیدن دانش را نشان می دهد. با این وجود این تاثیر در افزایش روانی گفتار مورد غفلت قرار گرفته ست. پژوهش در پیش رو به بررسی این تاثیردر روانی گفتار دانشجویان با توانش سطح متوسط زبان انگلیسی می پردازد. بدین منظور این سوال که آیا روش نقشه مفهومی می تواند بر روانی گفتار دانشجویان تاثیری معنادار داشته باشد مطرح گردید. تعداد هشتاد دانشجوی ترم دوم دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب شده و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. روش نقشه مفهومی به مدت بیست دو جلسه در گروه تجربی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که روش نقشه مفهومی بر روانی گفتار آنان تاثیری معنادار داشته است.
ابراهیم خدادادی، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
این مقاله اعتبار عاملی پرسشنامه عقاید مربوط به یادگیری زبان (BALLI) را در متن زبان خارجی و رابطه آن را با سطح آموزشی و پیشرفت تحصیلی مورد بررسی قرار می دهد. چهارصد وهجده دانشجوی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی که در رشته های آموزش زبان انگلیسی، زبان و ادبیات انگلیسی و ترجمه انگلیسی شاغل به تحصیل در هفت موسسه عالی شهرستان مشهد به این پرسشنامه پاسخ دادند. ضرایب همبستگی پایین در بین سی و چهار عقیده مطرح شده در پرسشنامه مبین آن بودند که نبایستی از روش تحلیل جزء اصلی استفاده کرد. بکارگیری روش عامل یابی محور اصلی و چرخش آن به یافتن چهارده عامل منجر شد. تحلیل آنووای یکطرفه نشان داد که یازده عقیده دانشجویان سال دوم کارشناسی به بطور معنا داری از عقاید دانشجویان سال آخر کارشناسی و تحصیلات تکمیلی متفاوت بوده و مبین آن هستند که تحصیلات رسمی روی یک سوم عقاید دانشجویان تاثیر می گذارد. بکارگیری همان تحلیل روی معدل کل هشتادوشش دانشجوی سال دو کارشناسی نشان داد که پیشرفت تحصیلی با پنج عقیده رابطه معنا داری دارد. کاربرد این یافته ها در اموزش زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی در ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
محمود رضا عطایی، مریم ناصری، دوره 13، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده
مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل تحقیق بودند. نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
وحید رحمانی دوغارونی، باقر یعقوبی، دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی استفاده از راهبردهای ارتباطی توسط معلمان زبان انگلیسی در میان کنشهای کلامی میباشد. اگرچه درباره راهبردهای ارتباطی تحقیقات فراوانی صورت پذیرفته است، اما در خصوص رابطه بین این راهبردها و فضای سیال کلاس و نیز چگونگی بکارگیری راهبردهای ارتباطی در میان کنشهای کلامی معلمان تحقیقات چندانی صورت نپذیرفته است. با توجه به این نکات، میان کنشهای کلامی سه کلاس از هر یک از پنج معلم شرکت کننده در این تحقیق ضبط و مورد بررسی قرار گرفت. بررسی دادهها با استفاده از رویکرد کیفی نشان داد که راهبردهای ارتباطی در تعاملات بین معلمان و زبان آموزان حضور فراوان توام با کاربردهای متفاوت داشته و در نتیجه این مفهوم فقط محدود به گفتار زبان آموزان نمیشود. بعلاوه، نتایج این تحقیق نشان میدهد که توجه و پرورش این مهارت، در برقراری ارتباط موثر از اهمیت فراوانی برخوردار است.
محمود رضا عطایی، فاطمه نیکویی نژاد، دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
این پژوهش برای ارزیابی فایدۀ نسبی دانش واژگان و دانش نحو به عنوان پیش بینی کننده های عملکرد در خواندن و درک مطلب انجام شد. علاوه بر این، رابطۀ دو جانبۀ دانش نحو و دانش واژگان و عملکرد در خواندن و درک مطلب بررسی شد. شرکت کنندگان تحقیق 159 دانش آموز پسر سال اول و دوم دبیرستان در ایران بودند. داده های مطالعه از طریق بخش خواندن و درک مطلب نسخه ای قبلی از آزمون زبان انگلیسی مقدماتی (2004)، آزمون سطوح دانش واژگان، آزمون وابسته های لغت و آزمون دانش نحو جمع آوری شد. طبق نتایج، هم نمرات دستور زبان و هم نمرات واژگان با نمرات خواندن و درک مطلب همبستگی مثبت داشتند. همچنین نمرات واژگان با نمرات خواندن و درک مطلب همبستگی معناداری داشتند اما همبستگی بین نمرات دانش نحو و نمرات خواندن و درک مطلب قوی تر بود. تحلیل داده ها نشان داد که دانش نحو بخش بزرگتری از واریانس خواندن و درک مطلب را پوشش می دهد. برای بررسی قدرت دامنۀ/عمق دانش واژگان یا دانش نحو در پیش بینی عملکرد خواندن و درک مفاهیم آزمون تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد. شاخص های بتا نشان داد که دانش دستور زبان کمک معناداری به خواندن و درک مطلب کرد اگر چه متغیر های دیگر واریانس آزمون خواندن را پوشش دادند. یافته های این پژوهش شناخت جدیدی در مورد نقش مهم دانش دستور زبان آموزان به عنوان عاملی میانجی در خواندن و درک مطلب در سطح پایینتر از متوسط فراهم می کنند.
محمد احمدی صفا، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
توسعه توانشهای زیر مجموعه زبان دوم تحت تاثیر عوامل مختلفی چون عوامل شناختی، فردی، و اجتماعی است ( الیس، 1994) که در این میان طیف وسیعی از عوامل فردی در مطالعات آموزش زبان مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند لیکن تاکنون در این مطالعات هوش هیجانی به عنوان یک عامل فردی مورد توجه جدی قرار نگرفته است (پیشقدم، 2009). از سوی دیگر برخی از کنشهای زبانی که از جمله عناصر اصلی توانش کاربردشناسی زبان بینابین به شمار می رود دارای ویژگی «تهدید وجهه» می باشد. این نکته تاثیر و یا ارتباط هوش هیجانی - که ارتباط مستقیم با توانایی و مهارت افراد در مدیریت و کنترل احساسات دارد – را با توانش کاربرد شناسی زبان بینابین بسیار محتمل می سازد. در مطالعه حاضر محقق به بررسی این ارتباط محتمل می پردازد و با این هدف پرسشنامه «بار-آن» به عنوان معیار هوش هیجانی ، آزمون تافل به عنوان معیار سطح مهارت و توانایی زبانی و دو آزمون کاربرد شناسی زبان بینابین بر روی 52 زبان آموز ایرانی اجرا شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشانگرعدم وجود ارتباط موثر و معنا دار میان هوش هیجانی و توانش کاربرد شناسی و سطح مهارت زبانی زبان آموزان می باشد در حالی که میان توانش کاربرد شناسی زبان بینابین و سطح مهارت زبانی ارتباطی معنا دار و موثر وجود دارد. افزون بر این نتایج به دست آمده بیانگر آن است که هوش هیجانی نمی تواند به عنوان معیار مناسبی برای پیش بینی میزان توسعه توانش کاربردشناسی زبان بینابین و یا سطح مهارت زبانی مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه با استناد به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که در فرآیند یادگیری زبان دوم به طور عام و توسعه توانش کاربرد شناسی زبان بینابین به طور خاص نمی توان هوش هیجانی را به عنوان یک عامل فردی تاثیر گذار و مهم به شمار آورد.
|
|
|
|
|
|