[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
::
شناسنامه نشریه
ju صاحب امتیاز
دانشگاه خوارزمی
ju مدیر مسئول
Prof. Fazel Asadi Amjad
ju سردبیر
Dr. Hossein Talebzadeh
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
18 نتیجه برای Writing

موسی احمدیان، حمید رضا یادگاری،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

تحقیق حاضر می­کوشد تا تاثیرعامل شخصیتی برونگرایی/درونگرایی بر توانش راهبردی یادگیرندگان زبان انگلیسی در  "ارتباط ارجاعی نوشتاری" را بررسی نماید. منظور از توانش راهبردی، دانش و توانایی کاربرد راهبردهای جبرانی در حل مسئله ارتباطی است که یادگیرندگان زبان با آنها روبرو هستند. فرضیه تحقیق عبارت است از: رابطه­ای بین عامل شخصیتی "برونگرایی/درونگرایی" و استفاده از راهبردهای جبرانی در ارتباط نوشتاری یادگیرندگان زبان انگلیسی وجود ندارد. برای آزمودن فرضیه، بیست و پنج دانشجوی برونگرا و بیست و پنج دانشجوی درونگرا که بر­اساس آزمون بسندگی میشیگان (1997)، در سطح زبانی متوسط بالا بودند از میان هفتاد دانشجوی رشته زبان انگلیسی دانشگاه اراک انتخاب گردیدند. در هر گروه، از هر­آزمودنی خواسته شد تا فعالیتهای ارتباطی داده شده را برای دانشجوی دیگری با تقریبا همان سطح بسندگی زبانی بصورت کتبی شرح دهد به طوری که دانشجوی خواننده بتواند با توضیحات وی تصویر یا کلمه مورد نظر را انتخاب کند وبنویسد. آنگاه با استفاده از جدول طبقه بندی راهبردهای جبرانی انواع راهبردهایی که دانشجویان در ارتباط نوشتاری بکار برده بودند مشخص گردید. سپس راهبردهای جبرانی گروههای برونگرا و درونگرا طی محاسبه آماری "آزمون تی" با هم مقایسه شدند. نتیجه­ی تحقیق نشان داد که  درونگراها از راهبردهای مفهومی بیشتری نسبت به برونگراها استفاده کرده و برونگراها راهبردهای تعاملی و "ترانویسی و استفاده از کلمات هم معنی" (به عنوان راهبردهای زبانشناختی) را نسبت به­درونگراها بیشتربکار برده­اند. در واقع، یافته ها حاکی از آن است که بین عامل شخصیتی برونگرایی/درونگرایی و استفاده از برخی راهبردهای جبرانی در ارتباط نوشتاری رابطه وجود دارد. این نکته می­تواند برای معلمان، برنامه ریزان درسی و محققان حائز اهمیت باشد. کاربردهای یافته های تحقیق در آموزش زبان بحث شده است.  
پرویز مفتون، کوروش عاکف،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

هدف مطالعۀ حاضر تهیۀ معیارهای بارم گذاری مناسب برای هر یک از مراحل قابل تعریف فرآیند نگارش و همچنین تعیین این نکته است که تا چه حد این معیارهای بارم گذاری بگونه ای پایا و معتبرمی توانند عملکرد زبان آموزان ایرانی را در تکالیف نگارشی  مقاطع دانشگاهی ارزیابی نماید. برای  فرآیند نگارش چهارمرحلۀ عملی خلق اندیشه (بارش افکار)، سرفصل نگاری، نگارش، و ویرایش تعریف گردید. نمونه های نگارش 202 نفر از دانشجویان پس از گذراندن دورۀ آموزشی مرحله به مرحله ای فرآیند نگارش جمع آوری شدند. هریک از نمونه های جمع آوری شده شامل تمام دست نوشته های دانشجویان بود که در هریک از مراحل نگارش تولید نموده بودند. این نمونه ها را سه بارم گذار مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار دادند تا ویژگی های خاص آنها که نشانگر نقاط ضعف و قوّت هریک از دست نوشته ها  باشد تعیین گردد. آنگاه، دست نوشته های دانشجویان بر اساس کیفیّت نگارش در چهار سطح بسیار خوب، خوب، متوسط و ضعیف طبقه بندی شدند. هر یک از ویژگیهای تعریف شده در قالب جملات و عبارات توصیف گردیدند، بطوریکه هر جمله  توصیف کنندۀ عملکرد دانشجو در سطح مورد نظر باشد. مجموعۀ این عبارات توصیفی معیارهای بارم گذاری را برای هریک از مراحل نگارش تشکیل دادند. بدین ترتیب چهار معیار بارم گذاری  به نام های بارش افکار، سرفصل نگاری ، نگارش و ویرایش برای مراحل فرآیند نگارش بدست آمد. سه بارم گذار با استفاده از این معیار های بدست آمده اقدام به تصحیح 202 نمونۀ جمع آوری شده از دانشجویان نمودند.در مرحلۀ دوّم این مطالعه، نمراتی که با استفاده از این معیارهای بارم گذاری بدست آمد، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میزان پایایی بسیار بین بارم گذاران (895/0) نشان داد که این معیارهای بارم گذاری میتوانند نتایج باثبات و پابایی را ایجاد نمایند. تحلیل واریانس (ANOVA) نشان داد که تفاوت آماری معنی داری میان نمرات سه بارم گذار وجود ندارد. تحلیل عاملی نشان داد که حداقل میتوان سه سازه –دانش زبانی، توانایی برنامه ریزی، وتوانایی خلق افکار را در نظر گرفت که زیر بنای متغیر های مورد سنجش معیار های بارم گذاری باشد.
حسین شکوهی، زهرا علیشاهی،
دوره 12، شماره 2 - ( 6-1388 )
چکیده

در تحقیق حاضر تاثیر آموزش فرم محور و فعالییت گروهی شامل ویرایش گروهی متن و بازسازی متن بر روی نگارش علمی-توضیحی وداستان روایی 60 تن از دانشجویان دو سال آخر رشته زبان انگلیسی در دو گروه شاهد و آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. این دانشجویان به گروهای جفتی تقسیم شدند و در هر گروه دو نفره یک نفر با انگلیسی بهتر و بالاتری قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش فرم محور تاثیر بهتری بر دستور آنها (در سطح دستور ساده) داشته و کار گروهی تاثیر معنا داری در افراد با بسندگی زبانی بالاتر می گذارد. اینکه نگارش متون داستان روایی مشکل تر از متون علمی-توضیحی می باشد به پیجیده تربودن این نوع ژانر زبانی نسبت به نوع علمی-توضیحی از لحاظ فرایند شناختی و زبانی دلالت دارد که به همین سبب توصیه می گردد معلمان و استادان نگارش توجه بیشتری به این نوع ژانر داشته باشند.
پرویز بیرجندی، مسعود سیری،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

خود آزمایی و همتا آزمایی دو روش تحقق اهداف سنجش آموزشی و آموزش آموزنده محور
هستند.اگرچه بحثهای موافق بسیاری در مورد مزایای این دو روش وجود دارد، اما خود آزمایی و همتا
آزمایی آنقدر که باید فعالیتهای متداولی در محیطهای آموزشی نیستند. دلیل اصلی این امر عدم اعتماد
معلمان به پایایی و ارزشهای آموزشی این دو روش است . با توجه به این نکات، هدف از این تحقیق
بررسی تاثیر خود آزمایی و همتا آزمایی بر عملکرد نوشتار و دقت سنجش در خود آزمایی و همتا آزمایی
گروهی از دانشجویان ایرانی رشته های زبان انگلیسی بود. بدین منظور، یازده پاراگراف طی یازده جلسه
توسط دو گروه آزمایش مورد خودآزمایی و همتا آزمایی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که
خودآزمایی و همتا آزمایی نه تنها تاثیر چشمگیر مثبتی بر عملکرد نوشتار دانشجویان دارند، بلکه دقت
سنجش در خود آزمایی و همتا آزمایی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهند. بعد از مقایسه تاثیر
خود آزمایی و همتاآزمایی با یکدیگر بر عملکرد نوشتار و دقت سنجش دانشجویان، مشخص شد که همتا
آزمایی تاثیر چشمگیرتری نسبت به خودآزمایی بر عملکرد نوشتار دارد. همچنین هیچ یک از دو روش
خودآزمایی و همتا آزمایی نسبت به یکدیگر تاثیر بیشتری بر دقت سنجش نداشتند.
محمود رضا عطایی، مریم ناصری،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1389 )
چکیده

مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر جنسیت براستفاده از مغلطه های بی قاعده بحث و استدلال در نوشته  های (مقالات) استدلالی انگلیسی زبان آموزان ایرانی در سطح پیشرفته توانایی زبان انگلیسی می پردازد. مجموعه متون مورد بررسی این مطالعه شامل 120 نوشته ی زبان آموزان دختروپسر بود. سن و رشته ی دانشگاهی زبان آموزان دیگرمتغیرهای مستقل  تحقیق بودند.  نه نوع مهم مغلطه های بی قاعده در متون بررسی شدند و فراوانی های به دست آمده ازطریق تست آماری مانوا تحلیل شدند. به طورکلی برای مغلطه های بی قاعده ، نتایج تست های  آماری مالتی وریت برای همه ی متغیرهای مستقل  و تعامل آنها تفاوت معناداری را نشان نداد ولی سه مورد تفاوت مجزا مشاهده شد. در پایان تحقیق ، نتایج مطالعه در مقایسه با پژوهش های قبلی بررسی شده است و دستاوردهایی پیشنهاد شده است.
فهیمه معرفت، موسی نوشی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

دراین مطالعه شبه طولی از دو روش خطای معمول و بازخورد اصلاحی جهت بررسی ثبات غلط (فسیل شدگی) میان زبانی استفاده شد. خطاهای نوشتاری در مقالات استدلالی 76 زبان آموز ایرانی در سه سطح زبانی متفاوت با استفاده از مدل ارائه شده توسط گس و سلینکر(1994) شناسایی و طبقه بندی شدند. این خطاها برای باراول با بازخورد ضمنی و برای باردوم با بازخورد صریح تصحیح شدند تا بررسی شود که آیا این دو نوع بازخورد باعث بهبود درنوشتار می شوند، و آیا خطاهائی وجود دارند که در برابر تصحیح مقاومت کنند. نتایج نشان داد که خطاهای مربوط به "انتخاب کلمه ، جمع، شکل کلمه و حرف تعریف the" جزوشایع ترین خطاهای این زبان آموزان بودند، که "انتخاب کلمه" در صدرفهرست قرار دارد. نتایج همچنین نشان داد که اگرچه هر دو نوع بازخورد می تواند منجر به کاهش خطاها شود، ارائه بازخورد صریح ومستقیم برای فراگیران روشی موثر تر میباشد. با این حال نتایج آزمون تی نشان داد که تاثیر کوتاه مدت بازخورد نمی تواند در طول زمان پایداربماند و این تایید کننده گفته کسانی ازقبیل ترواسکات (2007) است که اثر تصحیح خطا را زیر سوال برده اند. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهند که خطاهای مربوط به "ضمیر، ترتیب کلمات، مجهول و مالکیت" را احتمالآ می توان جزو خطاهائی برشمرد که فسیل شده اند، زیرا اگر چه برای تمام انواع خطاهای دیگر بازخورد ضمنی توانست مفید باشد، این چهار خطا در برابر تصحیح مقاومت نشان دادند و تنها بازخورد صریح توانست موجب کاهش معنادار آنها شود.
علی روحانی، الهام امینی باغبادرانی،
دوره 15، شماره 2 - ( 6-1391 )
چکیده

 این تحقیق تاثیر آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی را بر نگارش ایجابی و خود کارایی فراگیران ایرانی زبان انگلیسی بررسی کرده و میزان تاثیر این نوع آموزش راهبردی را با آموزش غیرراهبردی (سنتی) مقایسه نموده است. در این تحقیق از مدل توسعه­ی راهبردهای خودتنظیمی شامل نمودار کمک حافظه و جدول واژگان انتقالی، مقاله­های نمونه ایجابی و سازمان دهنده تصویری استفاده شده است. برای بررسی اهداف تحقیق، 60 فراگیر ایرانی زبان انگلیسی در مقطع لیسانس از دو دانشگاه در این تحقیق شرکت کردند و از شیوه­ی نیمه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. تجزیه و تحلیل کوواریانس نشان داد که هر دو نوع آموزش راهبردی خودتنظیمی و آموزش غیرراهبردی تاثیر مثبتی بر نگارش ایجابی فراگیران داشت، لیکن تاثیر راهبردهای خودتنظیمی، بر توانش نگارش ایجابی فراگیران زبان انگلیسی در زمینه های فرم و محتوای نگارش، سازماندهی و انسجام، ساختار جمله و واژگان در مهارت نگارش به مراتب بیشتر و به لحاظ آماری معنادار بود. هم­چنین خودکارایی فراگیرانی که آموزش توسعه راهبردهای خودتنظیمی داشتند در نگارش بهبود یافت، ولیکن عملکرد بهتر آن­ها نسبت به فراگیرانی که آموزش غیرراهبردی داشتند در پس آزمون به لحاظ آماری چندان معناداری نشان نداد. نتایج این تحقیق توجه مدرسان زبان را به بعد آگاهی فراشناختی نگارش و اهمیت تدریس راهبردهای خود تنظیمی به عنوان راهی برای کسب خود مختاری و  خود کارایی در مهارت نگارش معطوف می­دارد.
معصومه احمدی شیرازی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

تحقیق کنونی به ارائه چگونگی ساخت ، پردازش، و استفاده از لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر می پردازد. هدف این لیست ارتقاء پایایی ارزیابی نوشتار مصححان هم به صورت فردی و هم گروهی می باشد. لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر متشکل از 68 سوال است که در برگیرنده پنج جزء تشکیل دهنده نوشتار شامل محتوا، سازمان دهی، نحو، واژگان، و سجاوندی می باشد. با استفاده از این لیست و سوالات مربوط، هشت مصحح به ارزیابی نوشتار 20 نفر از انگلیسی آموزان فارسی زبان پرداختند. همزمان، از مصححان خواسته شد که همین 20 نوشتار را از طریق روش ارزیابی نوشتار کلی نگر تافل تصحیح کنند تا بتوان به مقایسه دو روش کلی نگر و جزئی نگر پرداخت. برای کنکاش پایایی فردی و گروهی مصححان، روش های آماری مختلفی شامل ضریب همبستگی، مدل راش ساده و چند وجهی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که لیست ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر شاخص پایایی بالاتری را هم به صورت فردی و هم گروهی در مقایسه با ارزیابی کلی نگر ایجاد می کند. تحقیقاتی که در آینده انجام خواهد گرفت، با در نظر گرفتن تعداد مصححان بیشتر و آزمودنی های تحقیق، اعتبار بیشتری بر تاثیر ارزیابی دوگانه تحلیلی جزئی نگر در مقایسه با ارزیابی نوشتار کلی نگر را کسب خواهد کرد.  
علیرضا جلیلی فر، پیام شاه ولی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

علیرغم اهمیت پایان نامه ها بعنوان بخش مهمی از تحصیلات تکمیلی، در سال های اخیر، بیشتر مطالعات ژانر محور بر روی مقالات تحقیقی صورت گرفته است (بانتن، 2002: سویلز، 1990). علاوه بر این، از میان مطالعات مبتنی بر راهبرد نقشی Move)) که در مورد بخش های مختلف پایان نامه های تحصیلات تکمیلی انجام شده، مطالعات بسیار کمی در مورد بخش آخر پایان نامه ها، بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر، و تحلیل درشت ساختار آنها صورت گرفته است. بنابراین، هدف از این تحقیق، مقایسه و بررسی ژانر این بخش از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در رشته زبانشناسی کاربردی و شناسایی علائم استعاره ای بکار برده شده در هر راهبرد و مرحله (Move/Step) می باشد. بدین منظور، مجموعا 160 بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری انتخاب و براساس الگوی پیشنهادی شامل شش راهبرد (Move) و پانزده مرحله (Step) و مدل طبقه بندی علائم استعاره ی هایلند (2005) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق، سه مرحله ی (Step) اجباری در بخش های یک، دو، و پنج ((M1S1, M2S3, M5S1 را نشان داد. همچنین، نتایج مقایسه این دو گروه حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری در بخش های توجیه تحقیق حاضر، پیشنهادات برای تکرار تحقیق، کاربردهای تحقیق، و اننتظارات محقق وجود داشت. نتایج حاصله از این تحقیق می تواند برای توسعه ی سبک های بلاغی بخش بحث مفید واقع شود، و براین اساس، راهکارهای آموزشی مهمی برای متخصصان و نویسندگان تحصیلات تکمیلی بومی و غیر بومی ارائه می کند. 
مهناز سعیدی، ماندانا یوسفی، پوریا بقائی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده

شواهد بیانگر این می باشد که تغییر پذیری در ارزیابی نگارش دانشجویان فقط نتیجه تفاوت مهارت نوشتاری آنها نیست بلکه عوامل بیرونی خاصی در این امر دخیلند و عوامل مرتبط با مصحح، فعالییت، موقعییت یا تعامل هر یک از اینها میتوانند در تصمیم گیریها و استنباطها در مورد توانایی نگارش فراگیران تاثیر بگذارند. هدف این تحقیق این است که مساله تغییرپذیری را در داوری مصحح به عنوان منبع خطای سنجش در ارزیابی نگارش فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجه مورد بررسی قرار دهد. به این منظور مقالات 32 دانشجوی ایرانی زبان انگلیسی بوسیله شش مصحح ارزشیابی و نتایج با استفاده از مدل رش و برنامه فست مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که تفاوتهای معنی داری در میزان سختگیری مصحح ها وجود دارد و تعامل مصحح با فراگیر باعث ایجاد تورش در ارزشیابی میشود. از آنجایی که ارزیابی مهارت نوشتن امری ذهنی میباشد و بر اساس داوری مصحح می تواند متغیر باشد، بررسی و شناخت عواملی که باعث عینی تر شدن این ارزیابی میشود امری ضروری به شمارمی رود. ذهنی بودن روند ارزیابی مهارت نوشتن تهدیدی برای روایی آزمون است و سبب می شود که نمره فراگیر نشان دهنده مهارت واقعی وی نباشد. این تحقیق نشان می دهد چطور ارزیابی می تواند کارامد و سودمند باشد و چگونه می توان انصاف و صحت عملکرد ذهنی را سنجید.
Saeedeh Behrooznia، Mohammad Reza Hashemi، Fatemeh Mohaghegh Mahjoobi،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده

.
Golnar Mazdayasna، Amin Zaini،
دوره 18، شماره 2 - ( 6-1394 )
چکیده


Omid Mallahi، Seyed Mohammad Reza Amirian، Gholam Reza Zareian، Seyed Mohammad Reza Adel،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

The present study adopted a mixed-methods research design and explored the role of a set of cognitive (i.e., aptitude and working memory) and motivational (i.e., self-regulatory capacity and self-efficacy beliefs) individual difference variables in the writing quality and composing behavior of 78 Iranian undergraduate EFL learners. The necessary data were collected through a series of instruments and both quantitative (e.g., multiple regression and t-tests) and qualitative (e.g., narrative construction and qualitative comparative analysis) techniques were used to analyze the data. The results of these analyses indicated that the construct of foreign language aptitude had the highest level of correlation and contributory potential to account for the writing competence of the learners. The composing process of learners with different individual characteristics was also compared and it was found that learners with high self-regulation capacity orchestrated and managed their composing behavior in more effective ways compared to their less self-regulated counterparts. Moreover, the narratives and qualitative comparative analysis provided some insights about how various individual characteristics might affect the composing behavior of the individual learners. Finally, it was suggested that consideration of individual differences in writing can reveal more subtle information about the causes of strengths and weaknesses of different learners and may enable the teachers to design and implement more effective instructions targeting their learners’ individual needs


Ali Akbar Jabbari، Mohammad Omid Mohammadi، Ali Mohammad Fazilatfar،
دوره 20، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده


Monoochehr Jafarigohar، Mohammad Hamed Hoomanfard، Alireza Jalilifar،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

The present study aimed at providing a typology of Iranian supervisors’ written feedback on L2 graduate students’ theses/dissertations and examining the way different speech functions are employed to put the supervisors’ thoughts and feelings into words. In so doing, a corpus of comments, including 15,198 comments provided on 87 TEFL theses and dissertations by 30 supervisors were analyzed. We employed an inductive category formation procedure to form the typology of comments, and followed a deductive procedure to put the comments into the three categories of expressive, referential, and directive speech functions. The findings showed that supervisors provided seven main categories of comments on theses and dissertations: grammar and sentence structure, content, method, organization, references, formatting, and academic procedures. Furthermore, the findings indicated that supervisors employed comments with different patterns and for different purposes on MA and PhD students’ texts.

Sara Mansouri، Bahram Hadian، Omid Tabatabaei، Ehsan Rezvani،
دوره 21، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده

Motivated by the concept of Communicative Language Ability and the eminence of the IELTS exam, this study intended to scrutinize the representation of functional knowledge (FK) and socio-linguistic knowledge (SK) as sub-components of pragmatic knowledge in the writing performances of both tasks of the online General IELTS-practice resources across three band scores. This quantitative inter-scores/intra-tasks and inter-tasks investigation aimed to reveal firstly whether the writers of three band scores 7, 8, and 9 differed from each other in their FK and SK level, and secondly whether the tasks differed in activating them. This study adopted a taxonomy of five illocutionary acts and 20 register features to investigate representation of FK and SK in a well-established corpus of 180 writing performances through both manual analysis and Multidimensional Analysis Tagger software. While the results of statistical analyses revealed no FK differences between the bands in task one (T1), T2’s higher bands involved more functional features because of the expression of a diverse range of psychological states, no speaker’s involvement, and less commitment to a future course of actions. Furthermore, socio-linguistically, band 9 scripts encompassed more logical relations, but conversational and spoken style in T1 and more integration, less simplified structures and ego-involvement in T2. The inter-task analyses uncovered T1’s greater activation of FK through self-mentions, others involvement, emotion, and intention expression. Nevertheless, when it came to SK register features, T2 overdid in both spoken and written genre elements except in persuasion, writers’ involvement, mental acts expression, and interactive discourse creation.

مودت سعیدی، عصمت بابایی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

مطالعه ی حاضر با هدف بررسی ماهیت راهبردهای کلامی اعضای جامعه ی دانشگاهی برای به اشتراک گذاری دانش تخصصی خود با دو گروه متخصصان و مردم عامه انجام گرفته است. بدین منظور، پیکره ای شامل 40 مقاله ی علمی تخصصی و 40 مقاله ی علمی عمومی به شکل تصادفی از چهار مجله ی تخصصی و چهار مجله ی عمومی و روزنامه در حوزه ی تغذیه انتخاب شدند. نظریه ی ارزیابی (مارتین و وایت، 2005) به عنوان چارچوبی برای بررسی کاربرد ترغیب کننده ی زبان برای تحلیل داده ها به کار گرفته شد. نتایج حاکی از شباهت ها و تفاوتهای چشمگیری از نظر بکارگیری ابزارهای ارزیابی بود. یافته ها می تواند نشان دهد که برای توسعه ی جامعه ی باسواد از نظر علمی، دانشمندان باید ابزارهای متعددی را بکار برند تا یافته های علمی را به شیوه ای آگاهی بخش و جذاب برای مخاطب عامه ارائه نمایند. نتایج می تواند برای دوره های انگلیسی با اهداف دانشگاهی، کاربردهای زیادی داشته باشد تا با آشنایی فراگیران این دوره ها با این ارکان کلامی، توانایی درک و تولید متون علمی در سطوح مختلف تخصصی در مقیاس بین المللی را در میان این گروه از دانشمندان آتی ایجاد نمود.
، ،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده



صفحه 1 از 1     

Iranian Journal of Applied Linguistics
Persian site map - English site map - Created in 0.09 seconds with 43 queries by YEKTAWEB 4666