هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش شناختی بر کاهش علائم افسردگی از طریق بهبود انعطافپذیری شناختی و کنترل بازداری در مراجعان خانوادهدرمانی بود. افسردگی از شایعترین اختلالات روانشناختی به شمار میرود که با افت کیفیت زندگی، اختلال در عملکرد فردی و خانوادگی و افزایش بار اجتماعی همراه است. در سالهای اخیر، مداخلات آموزش شناختی با هدف ارتقای کارکردهای شناختی و تقویت مهارتهای تنظیم هیجان، جایگاه ویژهای در درمانهای روانشناختی یافتهاند.
پژوهش حاضر با روش نیمهآزمایشی و طرح پیشآزمون–پسآزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعهکننده به کلینیک خانوادهدرمانی در شهر تهران بود که ۳۰ نفر از آنان با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس انعطافپذیری شناختی و آزمونهای عملکرد اجرایی مربوط به کنترل بازداری بودند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تحلیل شدند.
نتایج نشان داد آموزش شناختی در چارچوب خانوادهدرمانی موجب افزایش معنادار انعطافپذیری شناختی و بهبود توانایی کنترل بازداری میشود که در نهایت به کاهش علائم افسردگی منجر میگردد. یافتههای این پژوهش علاوه بر غنای نظری حوزه روانشناسی شناختی و خانوادهدرمانی، میتواند مبنایی برای طراحی مداخلات بالینی کارآمد و بومیسازیشده در جهت کاهش بار فردی و اجتماعی افسردگی فراهم آورد.