30 نتیجه برای حافظه کاری
روح الله شهابی، سعید اکبری زردخانه، جواد کاوسیان، زهره انصاری،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که هم دربرگیرنده مکانیسمهای حافظهای و هم توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظاممند مشکلات شناختی میتواند بکار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان پیشبینیکنندگی ظرفیت حافظه کاری و کارکردهای اجرایی آن (شامل تغییر، بازداری و بروزرسانی توجه) برای گرایش به وسواس بوده است. جامعه پژوهش، شامل دانشجویان دانشگاه تهران بوده است که از این این جامعه نمونهای به حجم 164 نفر (90 مرد و 74 زن) سال به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش گرایش به وسواس از پرسشنامه وسواس اجباری مادزلی (هاگسون و راچمن، 1977)، برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد (عابدی، 1387)، برای سنجش حافظه کوتاهمدت از فراخنای اعداد رو به جلو و برای سنجش تغییر، بازداری و بروز رسانی توجه به ترتیب از تکالیف تغییر آمایه (روگرس و مونسل، 1995)، استروپ (اسپرین و استراس، 1998) و نگهداشتن رد (مارتینز و همکاران، 2011) استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داده است ظرفیت حافظه کاری و مکانیسمهای توجهی کارکردهای اجرایی روی هم رفته بخش زیادی از واریانس (حدود 67 درصد) گرایش به وسواس را پیشبینی میکنند. بر این اساس میتوان نتیجه گرفت افراد دارای گرایشهای وسواسی در کارکردهای شناختی اندوزشی، نظارتی و کنترلی اجرایی مرکزی مانند تمرکز بر اطلاعات مرتبط و نادیده گرفتن اطلاعات نامرتبط، توانایی نگهداری و دستکاری اطلاعات به طور موقت فعال شده، و یا به عبارت کلیتر، در کنترل توجه ضعف اساسی دارند و مداخله در این کارکردها میتواند به عنوان یک راهبرد درمانی مورد توجه قرار گیرد.
مسعود مقدس زاده بزاز، جواد صالحی فدردی، حسین کارشکی، جان پارکینسون،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده
امروزه چاقی به یکی از چالشهای مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن میشود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایجترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمیتوانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازشهای شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که در رژیم گیرندگان ناموفق، نمایه توده بدنی و سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری (69/0 = d) به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود اما تداعیهای ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری میتواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.امروزه چاقی به یکی از چالشهای مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن میشود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایجترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیمگیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمیتوانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازشهای شناختی در موفقیت یا شکست رژیمگیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیمگیرندگان موفق (42 = N) و رژیمگیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که رژیمگیرندگان ناموفق نمایه توده بدنی بیشتری داشتند. همچنین سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری (0/69 = d) و ترجیح خوراکیهای پرکالری (1/06 = d) در آنها به طور معناداری از رژیمگیرندگان موفق بالاتر بود، اما تداعیهای ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکیهای پرکالری میتواند در شکست رژیمگیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
محمد صادق منتظری، شاهرخ مکوند حسینی، ایمان اله بیگدلی، پرویز صباحی،
دوره 5، شماره 4 - ( 10-1396 )
چکیده
هدف: وجود نقایص در کارکردهای اجرایی می تواند منجر به ضعف کنترل فرد بر رفتارهای سلامتی و مصرف سیگار گردد. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله جامع به منظور بازآموزی کارکردهای اجرایی در افراد سیگاری بود. روش: طرح پژوهش کارآزمایی تصادفی کنترل شده با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری های یک ماهه و دوماهه بود. جامعه پژوهش کلیه مردان سیگاری در تابستان سال 1395 در شهر گرگان بودند. تعداد 60 نفر افراد سیگاری واجد شرایط تعیین و به گونه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. پرسشنامه سنجش وابستگی به سیگار (فاگرستروم) بر روی افراد هر دو گروه اجرا شد. سپس به گروه آزمایش تکالیف مربوط به بازآموزی کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و کنترل بازداری) در طی 10 جلسه (هفته ای دو جلسه) آموزش داده شد، درحالیکه گروه کنترل تنها مداخله هایی تصنعی شبیه به تکالیف اصلی دریافت کردند. پس از مداخلات درمانی و نیز در فواصل یکماهه و دوماهه شرکت کنندگان ابزارها را اجرا کردند. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تفاوتهای معنی داری بین دو گروه در میانگین نمرات وابستگی به سیگار (فاگرستروم) در پس آزمون، پیگیری یک ماهه و دوماهه نشان داد. نتیجه گیری: در مجموع مداخله بازآموزی کارکردهای اجرایی بر کاهش وابستگی به سیگار موثر بود و میتوان از این مداخله در برنامه های ترک سیگار استفاده کرد.
سمیه رامش، زبیر صمیمی، علی مشهدی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی در بستر آموزش حافظه کاری هیجانی صورت گرفت. تعداد 20 کودک مبتلا به اختلال نارسایی توجه / فزون کنشی با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از ابزارهای تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختار یافته و پرسشنامه اسنپ نسخه چهار) انتخاب گردیدند و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 15 جلسه 40-30 دقیقه ای در طی 15 روز تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه هیچگونه آموزش و مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با آزمون استروپ کلاسیک مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به بهبود بازداری شناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آموزش حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک گزینه مناسب برای بهبود بازداری شناختی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مورد توجه متخصصان و پژوهشگران قرار گیرد.
روح الله شهابی، جواد کاوسیان، سعید اکبری زردخانه، نسترن رضایی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
چکیده
حافظه کاری یک نظام شناختی جامع است که دربرگیرنده مکانیسم های حافظه ای و مکانیسم های توجهی است و به همین دلیل در مطالعه نظام مند مشکلات شناختی می تواند به کار گرفته شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر شناسایی تغییرات تحولی ظرفیت و مولفه های حافظه کاری در کودکان شامل حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی (بازداری و به روزرسانی) بر اساس الگوی بدلی بوده است. یک نمونه 356 نفر (184 دختر و 172 پسر) از کودکان 8 و 12 ساله دبستان های شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش ظرفیت حافظه کاری از تکلیف فراخنای وارونه اعداد، برای سنجش حلقه واج شناختی، لوح دیداری فضایی و اجرایی مرکزی به ترتیب از تکالیف فراخنای مستقیم اعداد، حافظه دیداری کیم کاراد و دو تکلیف استروپ و نگهداشتن رد استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس چندگانه نشان داده است هم ظرفیت حافظه کاری و هم مولفه های آن بهموازات افزایش سن ظرفیت و کارایی بیشتری نشان می دهند. مهارت بیشتر در توانایی های عددی، انعطاف در انجام وظایف اندوزشی و پردازشی، تجربه سال های بیشتر تحصیل مدرسه ای و استفاده موثرتر از راهبردهای فراشناختی می تواند دلایل احتمالی یافته های پژوهش باشد.
سیاوش طالع پسند، صدیقه نصیری پور،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس حافظه در کارکردهای روزانه بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی
بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر سمنان تشکیل داده اند. تعداد 220 نفر از دانش آموزان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و والدین آن ها به مقیاس حافظه(گیورتن و همکاران، 2018) پاسخ دادند. از
22SPSS و
8,54 Lisrel و از روشهای تحلیلعاملی، ضریب آلفایکرونباخ، تحلیل واریانس چند متغیری و منحنی راک برای تحلیل داده ها استفاده
شد. در زمینه روایی سازه بین دو گروه دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در تمام مؤلفه های حافظه؛ یادگیری هدفمند، سازمان دهی/کشف کردن، حافظه کاری و یادگیری خودکار/روندی تفاوت معنی داری وجود داشت. در زمینه روایی تشخیصی سطوح زیر منحنی راک برای هر مؤلفه نشان داد، این مقیاس توانایی تمایزگذاری بین دانش آموزان عادی و دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری را دارا می باشد. مقیاس حافظه از همسانی درونی و ضریب ثبات مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیلعاملی نشان داد که این مقیاس از چهار عامل یادگیری هدفمند، یادگیری خودکار/ روندی، حافظه کاری و سازمان دهی و کشف کردن ساخته شده است. آلفای کرونباخ برای یادگیری هدفمند 86/0، سازمان دهی/کشف کردن 77/0، حافظه کاری 70/0 و یادگیری خودکار/روندی 82/0 و برای کل مقیاس 93/0 بود. یافته های پژوهش بیانگر این است که نسخه فارسی پرسش نامه حافظه در جامعه دانش آموزان از خصوصیات روان سنجی قابل قبولی برخوردار است.
سعید نظری کاکوندی، علیرضا صابری کاخکی، حمیدرضا طاهری، حسن رهبان فرد،
دوره 6، شماره 2 - ( 6-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش ظرفیت حافظه کاری و آرایش کم خطا و پرخطا بر یادگیری زمانبندی نسبی یک تکلیف حرکتی ظریف انجام شد. بدین منظور50 دانشجو براساس ظرفیت های حافظه کاری به صورت تصادفی در چهار گروه (کمخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین، کمخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا، پرخطا ظرفیت حافظهکاری پایین و پرخطا با ظرفیت حافظهکاری پایین) تقسیم شدند. این پژوهش در چهار مرحله انجام شد. در پیشآزمون، یک تکلیف زمانبندی چهار بخشی برای 10 تکرار بدون دریافت بازخورد انجام شد و در مرحله اکتساب، تکلیف زمانبندی با سه درجه دشواری متفاوت (ساده، متوسط، دشوار) در سه جلسه 45 کوششی با دریافت بازخورد توسط گروههای آزمایشی تمرین شد. بدین ترتیب که گروهها در مرحله اکتساب براساس برنامه اختصاصی خود تمرین میکردند. پس از مرحله اکتساب، آزمونهای یادداری و انتقال طی دو مرحله با فاصله 10 دقیقه و 24 ساعت اجرا شدند. یافتهها در عامل زمانبندی نسبی در آزمون های یادداری و انتقال ده دقیقه نشان داد که گروه پرخطا با ظرفیت حافظهکاری بالا و کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری نسبت به گروه های دیگر داشتند. در حالیکه در آزمون های انتقال تکلیف ثانویه (انتقال 24 ساعته) گروه کمخطا با ظرفیت پایین عملکرد بهتری داشت. این نتایج نشان میدهد که اثربخشی تمرین کمخطا و پرخطا در تعامل با شاخص های روانشناختی مانند ظرفیت حافظه کاری تحت تاثیر قرار میگیرد. به نظر میرسد در افراد با ظرفیت حافظهکاری پایین از یادگیری ضمنی بیشتر سود میبرند و افراد با ظرفیت حافظه کاری بالا از یادگیری آشکار (پرخطا) بیشتر بهره میبرند. نتایج در شرایط انتقال تحت فشار از نظریههای یادگیری ضمنی و بازپردازش آگاهانه حمایت میکند.
فرزانه آسیایی، محمد یمینی، حسین مهدیان،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
چکیده[E1]
هدف پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر برنامه بازسازی مهارتهای ادراکی و آموزش کارکردهای اجرایی (توجه، برنامهریزی، بازداری پاسخ) بر استدلال ادراکی، حافظه کاری و عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم با اختلال یادگیری ویژه ریاضی بود. روش پژوهش آزمایشی، با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه ریاضی در پایه سوم در سال تحصیلی 1396 میباشد. نمونه موردنظر شامل 45 نفر از این دانش آموزان بوده که بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه مداخله و یک گروه کنترل جایدهی شدند. برای جمعآوری دادهها از آزمونهای کی- مت، ریون، مقیاس استدلال ادراکی وکسلر چهار، آزمون تشخیصی اختلال ریاضی و مقیاس حافظه کاری استانفورد-بینه استفاده شد که پیش از مداخله و در هفتههای یک و هشت پس از مداخله بهوسیله شرکتکنندگان گروههای مداخله و کنترل تکمیل گردید. گروه آزمایش الف تحت 17جلسه آموزش کارکردهای اجرایی(هر جلسه 45دقیقه)و گروه آزمایش ب تحت 16جلسه آموزش بازسازی مهارتهای ادراکی قرار گرفتند. جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آنالیز واریانس با اندازههای تکراری استفاده شد یافتهها نشان داد که هر دو شیوه مداخله بر استدلال ادراکی، حافظه کاری غیرکلامی و عملکرد ریاضی مؤثر بوده وبر حافظه کاری کلامی مؤثر نبودند.از طرفی میان اثربخشی این دو شیوه تفاوت معناداری وجود نداشت. بر اساس نتایج، به نظر میرسد که میتوان از این دو روش بهعنوان یک رویکرد مؤثر برای درمان اختلال یادگیری ویژه ریاضی دانشآموزان استفاده نمود.
[E1]باسلام واحترام:کلیه موارد خواسته شده برای اصلاح همگی انجام شد.
چکیده بدون ساخت تنظیم گردید-2-چکیده تاحد امکان خلاصه، وویرایش شد.
محدثه مظفری، سید ابوالقاسم مهری نژاد، مهر انگیز پیوسته گر، مسعود ثقفی نیا،
دوره 6، شماره 3 - ( 9-1397 )
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسهای وضعیت شناختی افراد سالم و بیماران آسیب مغزی تروماتیک خفیف(MTBI)، که یکسال از زمان آسیب آنان گذشته است از دو منظر عملکرد اجرایی و حافظه کاری طراحی و اجرا شده است.در این مطالعه علی- مقایسهای که در فاصله زمانی بهمن 1396 تا مهر 1397 انجام گرفت. 48 بیمار مرد MTBI با دامنه سنی 30 تا 55 سال که طی یکسال گذشته در بخش ICU بیمارستانهای شهدای هفتم تیر شهر ری و بقیه الله تهران بستری بودند، بعنوان گروه آزمایشی و 64 مرد سالم ( کارکنان و عیادت کنندگان بیماران)،با دامنه سنی همتا بعنوان گروه کنترل بصورت تصادفی انتخاب شدند. هر دو گروه (افراد بیمار و سالم)، که کلیه معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، با دو آزمون ویسکانسین و حافظهکاری وکسلر مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه در عملکرد اجرایی در سطوح طبقات، درجاماندگی، پاسخهای درست و نادرست، تعداد کوششها برای تکمیل الگوی اول و پاسخهای سطح مفهومی در سطح خطای 1 درصد از نظر آماری معناداراست (0/01>p). همچنین، نتایج نشان داد تفاوت میان دو گروه درنمره حافظه شنیداری رو به جلو و معکوس، حافظه دیداری رو به جلو و معکوس، نمره کل حافظه شنیداری، نمره کل حافظه دیداری و فراخنای حافظه شنیداری در سطح خطای1درصد (0/01>p) و فراخنای حافظه دیداری در سطح خطای 5 درصد از نظر آماری معناداراست(0/05>p). به عبارت دیگر نتایج گویای برتری معنا دار گروه سالم در عملکردهای اجرایی و حافظه کاری نسبت به گروه MTBI است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، آسیب مغزی تروماتیک خفیف پس از گذشت یکسال می تواند، در کارکرد عملکردهای اجرایی لوب پیشانی مغز ایجاد اختلال نماید. بنابراین، پیشنهاد می گردد این موضوع در ارزیابیهای بالینی و قانونی مورد توجه قرار گرفته و مداخلات روانشناختی همزمان با مداخلات پزشکی جهت تسهیل روند درمان و باز توانی شناختی بیماران و پیشگیری از عوارض فردی و هزینههای اجتماعی متعاقبMTBI ، صورت پذیرد.
علیرضا مرادی، محبوبه باقری، پیمان حسنی ابهریان،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر تحریک جریان مستقیم فراجمجمهای (tDCS) و توانبخشی شناختی حافظه کاری و ترکیب این دو روش بر سرعت پردازش و علایم نارساخوانی در کودکان نارساخوان دوزبانه است. روش؛ نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کلیه کودکان دختر و پسر دوزبانه ۷ تا ۱۱ ساله شهرستانهای تهران و کهریزک، تشکیل میدهند که از بین آنها به صورت در دسترس، با استفاده از آزمون هوش وکسلر و آزمون نارساخوانی نما، 40 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی (بر اساس تشخیص مدرسه) انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه: الف) تحت مداخله تحریک مغزی توسط tDCS ، ب) تحت توانبخشی رایانشی بوسیله بخش حافظه کاری نرم افزار ریهاکام، ج) تحت مداخله همزمان توانبخشی شناختی رایانشی و تحریک مغزی tDCS و د) گروه کنترل، قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از آزمون نارساخوانی نما و آزمون سرعت پردازش SDMT در پیش آزمون و پس آزمون بر روی هر 4 گروه استفاده شد. نتایج تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS 22 نشان داد که مداخلهها توانستهاند موجب تغییر معنی داری در سرعت پردازش و کاهش علایم نارساخوانی شوند. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به ترتیب روش ترکیبی و پس از آن روش تحریک مغزی، بیشترین اثربخشی را داشتهاند، اما روش توان بخشی رایانشی بتنهایی تأثیری بر این دو متغیر نداشته است.
زبیر صمیمی، ابوالفضل فرید، رامین حبیبی کلیبر، جواد مصرآبادی،
دوره 7، شماره 2 - ( 8-1398 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی و آموزش حافظه کاری خنثی بر کارکردهای شناختی و علائم اضطراب امتحان دانشجویان بود. تعداد 60 دانشجو با اضطراب امتحان بالا با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه آموزش حافظه کاری هیجانی، آموزش حافظه کاری خنثی و گواه جایدهی شدند. آزمودنیهای گروههای آزمایش به مدت 15 جلسه 45 دقیقهای تحت آموزش حافظه کاری هیجانی و خنثی قرار گرفتند، درحالی که افراد گروه گواه، هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند . همه افراد قبل و پس از آموزش با استفاده از پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر، پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر و آزمون عملکرد پیوسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی و حافظه کاری خنثی بهبود معناداری در علائم اضطراب، فراخنای ارقام مستقیم و معکوس، خطای حذف، خطای ارائه و زمان واکنش در مقایسه با گروه گواه داشتند. همچنین نتایج نشان داد که آزمودنیهای گروه حافظه کاری هیجانی در مقایسه با گروه حافظه کاری خنثی، بهبود بالاتری در هیجان پذیری (مؤلفه هیجانی اضطراب امتحان) و خطای ارائه به دست آوردند. براساس نتایج پژوهش حاضر، استفاده از آموزشهای کامپیوتری مبتنی بر حافظه کاری خصوصاً حافظه کاری هیجانی میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش علائم اضطراب امتحان و بهبود حافظه کاری و توجه پایدار پیشنهاد شود.
سید احسان افشاری زاده، محمد حسین عبداللهی، حمیدرضا حسن آّبادی، هادی کرامتی،
دوره 8، شماره 1 - ( 7-1399 )
چکیده
استدلال ریاضی توانایی استدلال استقرایی و استنتاجی با مفاهیم ریاضی است که متغیرهای زیربنایی شناختی در تبیین آن نقش مهمی ایفا میکنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش توجه تقسیمشده و حافظه کاری بر استدلال ریاضی با میانجیگری دانش ریاضی و هوش سیال در دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شده است. این پژوهش به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، غیرآزمایشی (توصیفی) و از نوع مطالعات همبستگی است که برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل مسیر استفاده شد. در این مطالعه تعداد 213 دانشآموز پسر پایه چهارم ابتدایی مدارس شهر قم به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای دومرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون عملکرد پیوسته دیداری و شنیداری یکپارچه-ویراست دوم برای سنجش انواع توجه، فرم A مقیاس 2 هوش سیال کتل، شاخص حافظهکاری آزمون هوش وکسلر-نسخه چهارم، آزمون سؤالهای دانستن (دانش) ریاضی و آزمون سؤالهای استدلالی ریاضی مطالعه تیمز 2015 برای سنجش دانش و استدلال ریاضی میشود. یافتههای حاصل از این پژوهش نشان داد که همه ضرایب مسیر معنیدار و شاخصهای برازش مدل مطلوب است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که توجه تقسیمشده میتواند حافظه کاری را پیشبینی کند و حافظه کاری با میانجیگری دانش ریاضی و هوش سیال قادر به پیشبینی استدلال ریاضی است. نتایج این پژوهش میتواند برای معلمان و درمانگران مفید باشد تا مشکلات و اختلالات ریاضی دانشآموزان را از طریق تقویت متغیرهای شناختی مؤثر بر استدلال ریاضی بهبود بخشند.
احمد برجعلی، محمد رستمی،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
اثر درمانهای دارویی برای بزرگسالان با اختلال بیش فعالی توام با نقص توجه(ADHD) موفقیتآمیز بوده است. با این حال، در مواردی دارو درمانی نقص در کارکردهای اجرایی را بهبود نمیبخشید. مطالعه حاضر اثر برنامه آموزش حافظه کاری بر برخی جنبههای کارکردهای اجرایی در بزرگسالان با ADHD را مورد بررسی قرار داده است. شانزده نفر بزرگسال مبتلا به ADHD و 16 نفر بزرگسال سالم وارد مطالعه شدند. مبتلایان به ADHD به مدت 16 جلسه تمرینات مربوط به حافظه کاری را دریافت کردند و حافظه کاری و توجه همه آزمودنیها قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش حافظه کاری منجر به بهبود معنی دار جنبههای مختلف توجه شامل تمرکز و توجه پیوسته و نیز ظرفیت حافظه کاری میشود. براساس این یافتهها برنامه آموزش حافظه کاری میتواند عملکرد حافظه کاری را بهبود دهد و نیز ظرفیتی را برای تسهیل کارکرد توجه در بزرگسالان ADHD فراهم سازد.
شیرین رضوانی، علی اکبر شریفی، حسین زارع،
دوره 9، شماره 2 - ( 5-1400 )
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر بهبود حافظه کاری نوجوانان با آسیب مغزی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون _پسآزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جهت اجرای این پژوهش 20 نفر از نوجوانان 18-9 سال دچار آسیب مغزی تروماتیک مراجعهکننده به مراکز درمانی در شهرک صدف شهریار (کلینیک پارندمهر) بهصورت در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازهگیری حافظه کاری از خرده آزمون فراخنای ارقام مقیاس وکسلر4 (سنجش شنیداری حافظه کاری) و آزمون بنتون (سنجش دیداری- فضایی حافظه کاری) استفاده گردید. گروه آزمایش تحت مداخله توانبخشی شناختی(12 جلسه 45 دقیقهای) قرار گرفتند. جهت تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر استفاده شد. یافتهها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری عملکرد حافظهی کاری تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج تفاوت معناداری بین میانگین نمرات حافظه کاری (سنجش شنیداری و سنجش دیداری- فضایی) گروه آزمایش و گروه کنترل در پسآزمون نشان داد. بهعلاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمرههای پسآزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توانبخشی شناختی بر عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی بود. بنابراین توانبخشی شناختی اثر معناداری بر بهبود عملکرد حافظه کاری بیماران مبتلابه آسیب مغزی دارد و میتوان از آن بهعنوان روش مؤثر و مفید برای بهبود عملکرد حافظه کاری نوجوانان مبتلابه آسیب مغزی سود جست.
پریسا اسداللهی، محمدحسین سالاری فر، لیلا طالبزاده شوشتری،
دوره 9، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش باورها و حالت فراشناختی بر حافظه کاری دانشآموزان ابتدایی بود. روش پژوهش، براساس هدف کاربردی و برحسب گردآوری اطلاعات شبه آزمایشی با طرح پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه گواه و یک مرحله پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشآموزان ابتدایی مدارس دخترانه شهر بیرجند بود. با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، 46 نفر از دانشآموزان پایه ششم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و در دو گروه 23 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای آموزش باورها و حالت فراشناختی از بسته آموزش فراشناختی و برای سنجش حافظه کاری از آزمون رایانهای بازشناسی تصاویر (N-Back) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای یو مان-ویتنی، فریدمن و ویلکاکسون تحلیل شد. نتایج نشان داد، گروه آزمایش و گروه گواه در پس آزمون بایکدیگر تفاوت معناداری دارند و میانگین گروه آزمایش در حافظه کاری از میانگین گروه گواه بیشتر بود. نتایج آزمون پیگیری حاکی از ماندگاری اثربخشی آموزش بود. بهبیان دیگر آموزش فراشناختی، حافظه کاری را افزایش میدهد. بر اساس یافتههای پژوهش میتوان گفت، با استفاده از آموزش باورها و حالت فراشناختی، حافظه کاری دانشآموزان ابتدایی افزایش مییابد.
حمید خانی پور، مبینا رادفر، مائده پورطرق، مسعود گرامی پور،
دوره 10، شماره 2 - ( 7-1401 )
چکیده
« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمونهای پرکاربرد در حوزه اختلالهای یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباقیابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دورههای پیشدبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاکهای ویژه اجرای آزمون برای دانشآموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینههای محتوای بخشهای حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاکهای قطع آزمون برای دانشآموزان ایرانی در خردهآزمونهای درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار میگیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصلتر و پیچیدهتر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سالهای اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهتهای اجرا و نمرهگذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوتهای آنها با یکدیگر است.
مسلم کرد، جلیل فتح آبادی، شهریار غریب زاده، رضا خسرو آبادی،
دوره 10، شماره 3 - ( 12-1401 )
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه اثر تحریک الکتریکی مستقیم (tDCS) و تحریک الکتریکی با نویز تصادفی (tRNS) همراه با آموزش شناختی بر عملکرد حافظه کاری افراد دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 45 کودک مبتلا به اختلال نقص توجه-بیش فعالی شهر زاهدان بهصورت هدفمند بهعنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. این افراد در سه گروه tDCS، tRNS و گروه گواه فعال جایدهی شدند. افراد گروههای آزمایش 5 جلسه تحریک الکتریکی (tDCS و tRNS) با فاصله 24 ساعت میان هر جلسه دریافت کردند؛ افراد گروه گواه نیز تحریک ساختگی (غیر اثرگذار) دریافت نمودند. همزمان همه افراد توانبخشی شناختی حافظه کاری نیز دریافت کردند. همه افراد قبل و بعد از تحریک و یک هفته پس از تحریک با استفاده از تکلیف ان بک و پاره تست فراخنای ارقام هوش وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در گروه tDCS در اکثر مؤلفههای حافظه کاری تفاوت معنیداری از مرحله پیشآزمون تا پیگیری وجود داشت (001/ 0p<). در گروه tRNS نیز در مؤلفه فراخنای ارقام مستقیم و فراخنای ارقام معکوس در مراحل پژوهش تفاوت معنیداری یافت شد. در مقایسه بین دو گروه آزمایش، اثربخشی گروه tDCS بیشتر از گروه tRNS بوده است. همچنین در اکثر مؤلفهها بین دو گروه tRNS و گواه تفاوت معنیداری یافت نشد (05/ 0p>). در مجموع نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که tDCS اثربخشی بیشتری در مقایسه با tRNS در حافظه کاری داشت و از این روش میتوان همراه با سایر درمانها برای بهبود حافظه کاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/ بیش فعالی استفاده نمود.
- شایسته سجادی، - محبوبه فولادچنگ، - ، - ،
دوره 10، شماره 4 - ( 12-1401 )
چکیده
هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر دو ساختار مرتبط با شناخت یعنی سرزنش خود و حافظه فعال در نوجوانان بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان شامل 30 نفر (دو گروه 15 نفره) از نوجوانان 14 تا 18 ساله بودند که داوطلب شرکت در مطالعه بودند. آنها به مقیاس سطوح خودسرزنشگری تامپسون و کانتینرها (2004) و مقیاس حافظه فعال وکسلر (1945) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه تجربی در یک برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی به مدت 8 جلسه 2 ساعته شرکت کردند و گروه کنترل بدون مداخله بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله ذهن آگاهی بر خودسرزنشگری (001/0=P) و حافظه کاری (001/0=P) در گروه آزمایش تأثیر معنادار دارد (05/0 > P). نتیجه گیری: در یک نتیجهگیری کلی میتوان بیان کرد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند در برنامههای درمانی و روانشناختی برای افزایش حافظه فعال و کاهش خودسرزنشگری در نوجوانان مورد استفاده قرار گیرد.
فروغ خلیل پور، فریبرز درتاج، حسن اسد زاده، اسماعیل سعدی پور، کامران شیوندی،
دوره 11، شماره 3 - ( 9-1402 )
چکیده
هدف از این پژوهش تدوین و اعتبارسنجی بسته آموزشی توانمندسازی شناختی – هیجانی و اثربخشی آن بر حافظه کاری و بازشناسی هیجانی دانشآموزان دختر پایه ششم دبستان بود. روش پژوهش از لحاظ هدف بنیادی و کاربردی و از تحقیقات، ترکیبی-اکتشافی به شمار میرود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل کتب و مقالات تخصصی فارسی و انگلیسی در حوزه توانمندسازی شناختی – هیجانی در 20 سال اخیر بود که با روش نمونهگیری هدفمند گروه نمونه انتخاب شدند. سپس مؤلفه های توانمندسازی شناختی – هیجانی استخراج و با روش کیفی تحلیل مضمون کدگذاری شدند. درنهایت بسته توانمندسازی شناختی – هیجانی طی دوازده جلسه تدوین شد و روایی صوری و محتوایی آن توسط متخصصان تأیید شد. روش پژوهش در بخش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع ششم ابتدایی در سال 1401-1400 در مدارس شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جای دهی شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون فراخنای عددی (وکسلر، 2003) و آزمون بازشناسی هیجان چهرهای (اکمن و فرایزن، 2003) بود. نتایج نشان داد که مداخله توانمندسازی شناختی – هیجانی بر بهبود حافظه کاری و بازشناسی هیجانی در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنی دار داشته است.
زهرا محسنی نسب، سمیه ساکت، معصومه دیلمی پویا، سمانه بسیطی، ساحل جعفری،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1403 )
چکیده
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی در بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی بود. نمونه این پژوهش شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و آزمایش بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی جیویا و همکاران (2000) و خودکارامدی عمومی شرر بود. برای اجرا، در ابتدا، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد. سپس گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله ذهن آگاهی قرار گرفتند سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تحلیل کوواریانس یک راهه (آنکوا) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش ذهن اگاهی بر کارکردهای اجرایی (حافظه کاری و توجه) و خودکارآمدی بیماران مبتلا به اختلال اضطرابی تأثیر معناداری دارد.