جستجو در مقالات منتشر شده


69 نتیجه برای رضا

دکتر سجاد رضائی، خانم سیده الهه حسینی، دکتر عذرا زبردست،
دوره 12، شماره 2 - ( دوره دوازدهم، شماره دوم ، تابستان 1403 )
چکیده

یکی از ناهنجاری‌های عصبی-رشدی شایع در کودکان، اختلال کاستی‌توجه و بیش‌فعالی (ADHD) است. درکنار اثرگذاری بالای دارودرمانی، امروزه درمان‌های غیردارویی مانند درمان‌های شناختی، به‌ویژه توانبخشی‌های شناختی رایانه‌محور، بسیار موردتوجه هستند. پژوهش حاضر، باهدف تعیین کاربردپذیری و اثربخشی نرم‌افزار Captain's Log بر بهبود تغییرکوری و گزینش‌پاسخ کودکان دچار ADHDانجام شد. طرح از نوع نیمه‌آزمایشی با پیش‌آزمون و پس‌آزمون تک‌گروهی‌ بود. پیش‌آزمون و پس‌آزمون از طریق آزمون‌های کشف‌تغییر و اثر سایمون درمحیط نرم‌افزار CogLab به‌ترتیب برای اندازه‌گیری سطوح تغییرکوری و گزینش‌پاسخ اجرا شد. 6 نفر از پسران شهرستان بابل که در بازۀ سنی 7تا 12 سال بودند، از طریق نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و10 جلسۀ 40تا 45 دقیقه‌ای مداخلۀ شناختی رایانه‌محور به‌صورت دو بار درهفته دریافت کردند. نتایج آزمون ویلکاکسون بهبود معنی‌دار را در نمرۀ پاسخدهیِ درست درحالت تغییرکوری باوقفه نشان داد؛ علاوه‌برآن زمان پاسخدهی به این آزمون نیز به‌طورمعنی‌داری کاهش یافت؛ اما نمرۀ پاسخدهی درست، درحالت بدون وقفه، بهبودی معنی‌داری نشان نداد ؛ همین‌طور زمان لازم برای این آزمون نیز کاهش معنی‌داری نداشت. توانایی گزینش‌پاسخ درحالت تطابق‌ مکانی کاهش‌ معنی‌دار درسرعت داشت؛ اما درحالت عدم‌تطابق مکانی بهبود معنی‌داری مشاهده نشد. نتایج آشکار ساخت که از طریق بازتوانی شناختی رایانه‌ای، با تکیه بر انعطاف‌پذیری مغز و با توجه به تکرار فعالیت‌های شناختی که منجر به افزایش مهارت‌های شناختی می‌شود، می‌توان تغییر کوری را بهبود بخشید. این مداخلات توانست تاحدی رفتار مطلوب مکث‌کردن در گزینش پاسخ‌ها را برای کودکان با ADHD افزایش دهد.
 
فاطمه یعقوبی سیاهگورابی، سجاد رضائی، عذرا زبردست،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم ، پاییز 1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی صحت، سوگیری و شدت بازشناسی هیجان چهره ­ای مرتبط با جنسیت در دختران نوجوان بهنجار انجام شد. روش پژوهش، مقطعی-تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، دختران نوجوان مقطع متوسطه دوم شهرستان لاهیجان در سال تحصیلی 1403-1402 و حجم نمونه 243 نفر بود که با استفاده از روش نمونه­گیری دردسترس و براساس ملاک­های ورود و خروج از میان دانش­آموزان مدارس دولتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، آزمون بازشناسی/ادراک هیجانِ طراحی شده با استفاده از مجموعۀ حالت­های چهره نیم­استیم (2009) بود. داده­ها با استفاده از آزمون­های آماری t استیودنت همبسته، مجذور خی پیرسون و نیکویی برازش مجذور خی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که دختران نوجوان صحت و دقت بیشتری در بازشناسی هیجان­های چهره­ای زنان داشتند و خطای بیشتری هنگام بازشناسی هیجان­های مردان از خود نشان دادند. علاوه بر این، شادی و انزجار در مردان و غم، ترس و خشم در زنان صحیح­تر (با میزان خطای کمتر) بازشناسی شدند. همچنین دختران نوجوان هنگام بازشناسی هیجان­های چهره­ای زنان و مردان، از خود سوگیری نشان دادند. این سوگیری به‌صورت انتخابِ بیشترِ انزجار در چهره­های مردان و انتخابِ بیشترِ تعجب و ترس در چهره­های زنان مربوط بود. درنهایت، دختران نوجوان هیجان­های چهره­ای زنان را با شدت بیشتری نسبت به هیجان­های چهره­ای مردان ادراک می­کردند. علاوه بر این، دختران نوجوان، شادی، غم و انزجار را در مردان، و ترس و خشم را در زنان شدیدتر ادراک می­کردند. بنابراین جنسیت ابرازگران هیجان، بر ادراک و بازشناسی هیجان چهره­ای در دختران نوجوان اثرگذار است.
 
دکتر حجت الله محمدزاده، دکتر علیرضا آقایوسفی، عماد یوسفی،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم ، پاییز 1403 )
چکیده

این پژوهش به بررسی پیش‌بینی گرایش به اعتیاد بر اساس تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه، شناسایی عوامل روان‌شناختی مؤثر بر گرایش به اعتیاد و تحلیل روابط میان این متغیرها است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه پیام‌نور قم در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شد و در مجموع ۲۸۵ دانشجو از دانشکده‌های مختلف این دانشگاه در مطالعه شرکت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد شامل مقیاس گرایش به اعتیاد، تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای جمع‌آوری و با روش‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.نتایج نشان داد که تمایزیافتگی خویشتن، خودمیانبینی و سبک‌های مقابله‌ای به‌طور معناداری گرایش به اعتیاد را پیش‌بینی می‌کنند. در میان این متغیرها، سبک‌های مقابله‌ای با ضریب پیش‌بینی ۰.۵۰ بیشترین تأثیر را داشتند، در حالی که تمایزیافتگی خویشتن (۰.۴۵) و خودمیانبینی (۰.۳۲) در رتبه‌های بعدی قرار گرفتند. یافته‌ها نشان داد افرادی که تمایزیافتگی خویشتن پایین‌تر و سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمدتری دارند، بیشتر در معرض گرایش به اعتیاد هستند.این پژوهش با تأکید بر نقش عوامل روان‌شناختی، کاربردهای مهمی در طراحی مداخلات پیشگیرانه و درمانی مرتبط با اعتیاد دارد. نتایج می‌تواند به‌عنوان پایه‌ای علمی برای ارتقاء سلامت روانی و کاهش رفتارهای پرخطر مورد استفاده قرار گیرد.

مائده تیموری، محمدرضا شعیری، حجت الله فراهانی،
دوره 12، شماره 3 - ( دوره دوازدهم، شماره سوم ، پاییز 1403 )
چکیده

مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی از مهم‌ترین چالش‌های روان‌شناختی دوران کودکی محسوب می‌شوند که می‌توانند بر سلامت روانی و اجتماعی کودک در آینده تأثیرگذار باشند. افسردگی مادر به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی در شکل‌گیری این مشکلات مطرح شده است، اما مکانیسم‌های زیربنایی این ارتباط به‌طور کامل شناخته نشده‌اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای فرزندپروری ذهن‌آگاه در ارتباط بین افسردگی مادر و مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی کودک انجام شد. مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، همبستگی از نوع مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک دبستانی در شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که از میان آن‌ها ۳۸۵ نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس(DASS-21) (آنتونی وهمکاران،1998) ، پرسشنامه ی فرزندپروری ذهن آگاهانه (MIPQ) (مک کافری،ریتمن وبلک،2015) و سیاهه رفتاری کودک (CBCL) (آخنباخ و رسکورلا،2001) بود که توسط مادران تکمیل شد. داده‌های به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزارهای SPSS23 و لیزرل 8 مورد تحلیل قرار گرفت.نتایج مدل‌یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته‌ها نشان داد که افسردگی مادر با مشکلات شناختی-هیجانی درونی‌سازی و برونی‌سازی کودک ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین، مشخص شد که مؤلفه "بودن در زمان حال با کودک" (یکی از ابعاد فرزندپروری ذهن‌آگاه) نقش واسطه‌ای معناداری در این رابطه دارد. به‌گونه‌ای که افسردگی مادر از طریق کاهش حضور ذهن او در تعامل با کودک، موجب افزایش مشکلات شناختی-هیجانی در کودک می‌شود.نتایج این پژوهش بر اهمیت آموزش مهارت‌های ذهن‌آگاهی به والدین، به‌ویژه مهارت "بودن در زمان حال با کودک"، به‌عنوان عاملی مؤثر در کاهش تأثیرات منفی افسردگی مادر بر مشکلات شناختی-هیجانی کودک تأکید دارد. بر این اساس، پیشنهاد می‌شود که برنامه‌های مداخله‌ای در حوزه سلامت روان کودک و خانواده، توجه ویژه‌ای به تقویت فرزندپروری ذهن‌آگاه در والدین داشته باشند.
 

راضیه خرم آبادی، مریم افرازه، مهدی کروندی رنانی، رضا نیکنام،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره دوازدهم، شماره چهارم ، زمستان 1403 )
چکیده

در عصر اطلاعات، انباشت بی‌رویه داده‌های دیجیتال به یک چالش جدی تبدیل شده است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل روان‌شناختی مؤثر بر احتکار دیجیتالی، به ویژه در میان دانشجویان، انجام شد. با استفاده از مدل‌یابی معادلات ساختاری بر روی داده‌های 413 دانشجو از دانشگاه‌های خلیج فارس و علامه طباطبایی، رابطه بین شناختارهای احتکاری، دشواری تنظیم هیجان و احتکار دیجیتالی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‌گیری به روش در دسترس بود و برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های احتکار دیجیتالی (نیو و همکاران، 2019)، شناختارهای احتکاری (استکتی و همکاران، 2003) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و روئمر، 2004) استفاده شد. نتایج نشان داد که شناختارهای احتکاری نقش محوری در پیش‌بینی احتکار دیجیتالی ایفا می‌کنند ( ). دانشجویانی که باورهای نادرستی در مورد ارزش اطلاعات دیجیتال داشته و دشواری در دورانداختن آن‌ها را تجربه می‌کردند، تمایل بیشتری به انباشت بی‌رویه داده‌ها داشتند. همچنین، تعامل پیچیده‌ای بین شناختارهای احتکاری و دشواری تنظیم هیجان مشاهده شد. هرچند دشواری تنظیم هیجان به تنهایی تأثیر مستقیمی بر احتکار دیجیتالی نداشت ( )، اما در تعامل با شناختارهای احتکاری، نقش تعدیل‌کننده‌ داشت ( )؛ یعنی با افزایش دشواری تنظیم هیجان، تأثیر شناختارهای احتکاری بر احتکار دیجیتالی افزایش می‌یافت به‌طوری‌که افرادی که هم‌زمان دارای شناختارهای احتکاری قوی و مشکلات در تنظیم هیجانات خود بودند، بیشتر مستعد احتکار دیجیتال بودند. این پژوهش نشان می‌دهد که برای مقابله با مشکل رو به رشد احتکار دیجیتالی، باید به طور همزمان بر تغییر باورهای ناکارآمد و بهبود مهارت‌های تنظیم هیجان تمرکز کنیم. نتایج این مطالعه به درک عمیق‌تری از مکانیسم‌های روان‌شناختی زیربنایی احتکار دیجیتالی کمک کرده و می‌تواند در طراحی مداخلات درمانی موثر برای این اختلال مفید واقع شود.



 
لیلا فاتحی خشکناب، دکتر مجید محمودعلیلو، دکتر علی اصغرزاده، دکتر امیر پناه علی، دکتر اکبر رضایی،
دوره 12، شماره 4 - ( دوره دوازدهم، شماره چهارم ، زمستان 1403 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازشناسی و اطمینان به حافظه در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری (شستشو کننده و وارسی کننده) و اختلال اضطراب فراگیر، با رویکردی تجربی و پس‌رویدادی انجام شد. نمونه پژوهش شامل ۴۵ نفر از بیماران مراجعه‌کننده به کلینیک بیمارستان رازی تبریز در سال ۱۴۰۲ بود که به سه گروه ۱۵ نفره تقسیم شدند: افراد مبتلا به وسواس اجباری نوع شستشو، وسواس اجباری نوع وارسی، و اختلال اضطراب فراگیر. افراد مورد بررسی از هر دو جنس، در رده سنی ۲۰ تا ۴۵ سال و دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم بودند. در این پژوهش، حافظه آزمودنی‌ها به کمک دو فهرست واژه شامل فهرست بازشناسی و فهرست یادآوری با بهره‌گیری از نرم‌افزار رایانه‌ای مورد سنجش قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از تحلیل چندمتغیره بررسی شدند. یافته‌ها نشان داد که بین گروه‌های پژوهشی از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه تفاوت معناداری وجود دارد (p < 0.05)؛ به‌طوری که گروه وارسی‌کننده عملکرد ضعیف‌تری از نظر بازشناسی و اطمینان به حافظه، نسبت به دو گروه دیگر از خود نشان داد. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیر تفاوت‌های اختلالات هیجانی بر جنبه‌های حافظه و اطمینان شناختی است و بر اهمیت مداخلات هدفمند شناختی و روان‌درمانی برای بهبود عملکرد حافظه در بیماران وسواس و اضطراب تأکید دارد.
 

مهدیار مخلص پور اصفهانی، علیرضا مرادی، مهرداد دادگستر، نوشین پورباقی، مصطفی خانزادی،
دوره 13، شماره 1 - ( دوره سیزدهم ، شماره اول ، بهار 1404 )
چکیده

رعایت اصول اخلاقی در پروژه های عمرانی یکی از پایه ای ترین و مهم ترین عناصر جهت رسیدن به اهداف پروژه می باشد. این پژوهش با هدف سنجش سطح رشد اخلاقی مهندسان عمران به کمک داستان‌های دوراهی اخلاقی کلبرگ و ثبت همزمان داده های مغزی انجام گردید. 30 مهندس مرد راست‌دست با حداقل 3 سال سابقه اجرایی کارگاهی در تحقیق شرکت کردند. فعالیت همودینامیک مغز آنها به کمک طیف‌سنجی فروسرخ نزدیک (NIRS) در نواحی قشر پیش پیشانی شکمی-میانی(VMPFC)، قشر پیش پیشانی شکمی-جانبی(VLPFC)، قشر پیش پیشانی پشتی-جانبی(DLPFC) در سه مرحله خواندن داستان، پاسخ به پرسش‌ها، و اولویت‌بندی بررسی شد. نتایج به کمک تحلیل آماری ناپارامتریک من‌ویتنی انجام شد و تفاوت معناداری در میزان HbO2 در ناحیه قشر پیش پیشانی پشتی-جانبی راست و قشر پیش پیشانی شکمی-جانبی چپ هنگام خواندن داستان‌ها بین مهندسان با قضاوت اخلاقی بهتر و ضعیف‌تر وجود داشت (0.047 =p و 0.026 =p ). این فعالیت در نواحی مذکور برای مهندسان با نمره اخلاقی بهتر، بیشتر بود. همچنین مشخص شد که در مرحله اولویت‌بندی، میزان Hb در ناحیه قشر پیش پیشانی شکمی-جانبی راست در گروه با نمره اخلاقی پایین‌تر، به‌طور معناداری بیشتر بود (0.015 = p). یافته‌ها حاکی از نقش کلیدی نواحی پیش‌پیشانی(PFC)  در پردازش تعارضات و قضاوت‌های اخلاقی بود که با تحقیقات پیشین همسو می‌باشد. علی رغم مزایای فراوان NIRS، این روش دارای محدودیت در عمق اندازه‌گیری فعالیت مغزی است. پیشنهاد می‌شود تا در تحقیقات آتی، مهندسان زن، افراد چپ‌دست، و نواحی بیشتر مغزی مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین، این پژوهش گامی نوین در پیش‌بینی سطح اخلاقی مهندسان با استفاده از داده‌های همودینامیک مغزی برداشته، شواهد زیستی همسو با نتایج پرسشنامه دوراهی‌های اخلاقی ارائه کرده و امکان پیش‌بینی سطح رشد اخلاقی مهندسان عمران را با کمک هوش مصنوعی فراهم کرده است.
 
فرشته رضا، دکتر جوانشیر اسدی، دکتر ارسطو میرانی، دکتر افسانه خواجوند خوشلی،
دوره 13، شماره 1 - ( دوره سیزدهم ، شماره اول ، بهار 1404 )
چکیده

اختلال وسواس فکری–عملی از جمله اختلالات اضطرابی شایع است که می‌تواند با کمال‌گرایی افراطی و خطاهای شناختی همچون هم‌ارزی فکر و عمل همراه باشد و پیامدهای منفی گسترده‌ای بر عملکرد روان‌شناختی و اجتماعی زنان برجای گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان شناختی–رفتاری بر کاهش کمال‌گرایی و خطای شناختی هم‌ارزی فکر و عمل در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری–عملی انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون–پس‌آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری–عملی مراجعه‌کننده به کلینیک سروهانا (تهران) در بازه زمانی دی تا اسفند 1403 بود که 45 نفر به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و در سه گروه (درمان شناختی–رفتاری، درمان روان‌پویشی کوتاه‌مدت و کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای گردآوری داده‌ها شامل مقیاس تجدیدنظر شده هم‌ارزی فکر–عمل (TAF-R)، پرسشنامه کمال‌گرایی اهواز و پرسشنامه وسواس فکری–عملی مادزلی بودند. مداخله درمان شناختی–رفتاری طی 8 جلسه گروهی 40 دقیقه‌ای برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان شناختی–رفتاری موجب کاهش معنادار کمال‌گرایی و خطای شناختی هم‌ارزی فکر و عمل در مقایسه با گروه کنترل شد (01/0 > p). این یافته‌ها بیانگر آن است که درمان شناختی–رفتاری می‌تواند به‌عنوان رویکردی اثربخش در کاهش نشانه‌های شناختی ناسازگار و ارتقای بهبود روان‌شناختی زنان مبتلا به اختلال وسواس فکری–عملی به کار گرفته شود.

مجتبی احمدی، دکتر غلامرضا چلبیانلو، دکتر رضا عبدی،
دوره 13، شماره 2 - ( دوره سیزدهم ، شماره دوم ، تابستان 1404 1404 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پروتکل یکپارچه (UP) و تحریک فراجمجمه‌ای با جریان مستقیم (tDCS) بر حافظه کاری و توجه پیوسته بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) انجام شد. طرح پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی (با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل بیماران با تشخیص GAD مراجعه‌کننده به درمانگاه‌ها و مراکز تخصصی اعصاب و روان شهر تهران در نیمه اول سال ۱۴۰۳ بودند. با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، نمونه‌ای به تعداد ۴۵ نفر (۳۱ نفر خانم و ۱۴ نفر آقا) به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و به‌طور مساوی (هر گروه ۱۵ نفر) در گروه مداخله پروتکل یکپارچه، مداخله ترکیبی پروتکل یکپارچه و تحریک فراجمجمه‌ای و لیست انتظار قرار گرفتند. همچنین از مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-V)، مقیاس ۷ آیتمی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، آزمون بلوک‌های کرسی (برای ارزیابی حافظه فعال) و آزمون ساعت (برای ارزیابی توجه پیوسته) استفاده شد. محاسبات آماری با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-26 و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که استفاده از پروتکل UP به‌طور جداگانه و به‌صورت ترکیبی با tDCS، به‌طور معناداری حافظه فعال و توجه پیوسته را بهبود داده است (05/0>P). علاوه بر این، این مطالعه نشان می‌دهد که هر دو مداخله UPو مداخله ترکیبی (UP+tDCS) رویکردهای مؤثری برای بهبود حافظه فعال و توجه پیوسته در بیماران GAD هستند و ممکن است به‌عنوان یک استراتژی جدید برای مدیریت این اختلال و بهبود عملکردهای اجرایی عمل کنند.


صفحه 4 از 4    
4
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb