جستجو در مقالات منتشر شده


273 نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي

فرشته رضا، دکتر جوانشیر اسدی، دکتر ارسطو میرانی، دکتر افسانه خواجوند خوشلی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختیرفتاری بر کاهش کمال‌گرایی و خطای شناختی هم‌ارزی فکر و عمل در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی بود. پژوهش به روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمونپس‌آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی مراجعه‌کننده به کلینیک سروهانا در منطقه پاسداران تهران در سال ۱۴۰۴ بود. نمونه پژوهش به‌روش در دسترس و هدفمند انتخاب و شامل ۴۵ نفر بود که به‌صورت تصادفی در سه گروه (درمان شناختیرفتاری، درمان روان‌پویشی کوتاه‌مدت، و گواه) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده‌ها شامل مقیاس تجدیدنظرشده خطای شناختی هم‌ارزی فکر و عمل شفران و همکاران (۱۹۹۶)، پرسشنامه کمال‌گرایی اهواز و پرسشنامه اختلال وسواس فکریعملی مادزلی (۱۹۷۷) بود. مداخله درمان شناختیرفتاری طی هشت جلسه گروهی، یک‌بار در هفته به‌مدت ۴۰ دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون‌های تعقیبی تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد درمان شناختیرفتاری به‌طور معناداری موجب کاهش کمال‌گرایی و خطای شناختی هم‌ارزی فکر و عمل (ابعاد اخلاقی، احتمال برای خود و احتمال برای دیگران) در مقایسه با گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش بیانگر اثربخشی درمان شناختیرفتاری در کاهش متغیرهای شناختی آسیب‌زا در زنان مبتلا به اختلال وسواس فکریعملی است و می‌تواند به‌عنوان مداخله‌ای کارآمد در بهبود علائم این اختلال به‌کار رود.

حسن محجوب عشرت آیادی، میترا عزتی، محمد مهدی بابائی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی انگیزه شناختی مرتبط با تصمیمات مالی کارآفرینان دانشگاهی در دانشگاه تهران بود. این مطالعه با رویکرد آمیخته اکتشافی در دو مرحله انجام شد. در بخش کیفی، با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه‌های عمیق و به‌کارگیری نرم‌افزار MaxQDA، داده‌های حاصل از گفت‌و‌گو با ۱۶ کارآفرین دانشگاهی که به‌صورت هدفمند و گلوله‌برفی انتخاب شده بودند، تحلیل گردید. نتایج کیفی نشان داد که «انگیزه تصمیم‌گیری مالی کارآفرینی» به‌عنوان عامل اصلی و سه مؤلفه شامل «تحمل ابهام در تصمیم‌گیری مالی»، «خودکارآمدی مالی» و «انگیزش شناختی کارآفرینی» شناسایی شدند. در بخش کمی، الگوی حاصل با داده‌های ۱۲۵ کارآفرین مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران (نمونه‌گیری تصادفی ساده از میان ۱۸۵ نفر) و با استفاده از معادلات ساختاری و نرم‌افزار PLS مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحلیل مدل در سه سطح اندازه‌گیری، ساختاری و کلی، برازش مطلوبی را نشان داد. شاخص GOF معادل 0.643 به‌دست آمد که بیانگر قدرت تبیین بالای الگو است.

خانم صائمه خلیلی طرقبه، دکتر جواد صالحی فدردی، دکتر زهره سپهری شاملو، دکتر سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

سوگیری­های شناختی از عوامل اثرگذار در تبیین اختلال اضطراب بیماری هستند و به همین جهت شناخت سوگیری­ های موجود در اختلال اضطراب بیماری می­ تواند به درمان­ های اثربخش ­تر کمک نماید. پژوهش حاضر به منظور بررسی سوگیری‌های توجه، تفسیر و حافظه در افراد مبتلا و غیرمبتلا به اختلال اضطراب بیماری انجام گرفت. افراد نمونه شامل 142 نفر بودند که از سرتاسر کشور به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت کردند. در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه­ ی اضطراب سلامت و افسردگی بک و تکالیف رایانه­ای سنجش سوگیری­ توجه، تفسیر و حافظه، تفاوت‌های موجود در پردازش اطلاعات بین دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. داده­ های حاصل از پژوهش با آزمون تی مستقل و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری نسبت به افراد غیرمبتلا، تمایل بیشتری به سوگیری توجه به نشانه‌های تهدیدآمیز دارند و اطلاعات مبهم مرتبط با بیماری را به‌طور منفی ­تری تفسیر می‌کنند، اما در مورد سوگیری تفسیر مثبت، تفاوتی بین دو گروه مبتلا و غیر مبتلا مشاهده نشد. همچنین، افراد مبتلا، اطلاعات مرتبط با بیماری را بیشتر به یاد می­ آوردند. یافته‌ها نشان می­ دهد که افراد مبتلا به اضطراب بیماری در پردازش اطلاعات مربوط به بیماری، سوگیری در توجه، تفسیر منفی و حافظه نشان می­ دهند. این پژوهش بر اهمیت شناسایی و هدف‌گذاری این سوگیری‌ها در درمان‌های روان‌شناختی تأکید دارد و با توجه به نقش سوگیری­های شناختی در شکل‌گیری و تداوم اضطراب بیماری، به کارگیری روش­ های مداخله­ ای مانند تعدیل سوگیری شناختی به منظور اثرگذاری مستقیم بر این سوگیری­ها را پیشنهاد می­ کند.
 
عظیم رسولی منش،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

فلسفه تجربی حوزه ای رو به رشد در زمینه علوم شناختی و مسائل فلسفی-روانشناختی است. اثر اثر جانبی یا اثر نوب یکی از موضوعات معروف در این حوزه است. اثر نوب به این موضوع اشاره دارد که مردم غالبا اثرات مخرب جانبی رفتار فاعل اخلاقی را عمدی ارزیابی می کنند. در حالی که غالبا اثرات مثبت و سازنده جانبی رفتار فاعل اخلاقی را غیر عمدی می دانند. در ادبیات پژوهش مرتبط با فلسفه تجربی این ناهمگونی در ارزیابی را اثر نوب نام نهاده اند زیرا نخستین بار توسط جاشوا نوب مشاهده شد. هدف تحقیق حاضر آن است که آزمایش جاشوا نوب را در شرایط مختلف ارزیابی کند و تکرار پذیری آن را با سناریوهای گوناگون مورد سنجش قرار دهد. بدین منظور شانزده سناریو تهیه شده است و بین 480 نفر دانشجو پخش شده است. هر سناریو به 26 نفر از دانشجویان داده شد و نظر آن ها پرسیده شد. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمون خی دو مورد تحلیل قرار گرفت. آماره خی دو در سطح معنی داری یک صدم برای سناریوهای آسیب106.87 و برای سناریوهای کمک 39.45 بود. این نتایج حاکی از آن است که در تحقیق حاضر نتایجی که در تحقیق جاشوا نوب مشاهده شده است، تکرار نشد. بنابراین در تحقیق حاضر تکرارپذیری اثر نوب تایید نشده است.

نسرین بزرگپور نیازی، دکتر فاطمه شهابی زاده، دکتر محبوبه فرامرزی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر شفقت‌ورزی و توجه‌آگاهی همراه با فیزیوتراپی بر بهزیستی روان‌شناختی و کارکردهای اجرایی سالمندان مبتلا به درد مزمن ناشی از آرتروز زانو انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه‌آزمایشی با پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان 60 سال به بالا مبتلا به درد مزمن ناشی از آرتروز بود که به مراکز سلامت مراجعه کرده بودند. نمونه‌گیری به‌صورت هدفمند انجام شد و 45 نفر به‌صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. گروه‌های آزمایش مداخلات درمان شناختیرفتاری مبتنی بر شفقت‌ورزی و توجه‌آگاهی را با یا بدون فیزیوتراپی دریافت کردند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان‌شناختی ریف و آزمون عملکرد اجرایی استروپ جمع‌آوری و با تحلیل کوواریانس چندمتغیره و آزمون‌های تعقیبی تحلیل شد.یافته ها نشان داد مداخلات به‌ویژه درمان ترکیبی با فیزیوتراپی، در بهبود معنادار مؤلفه‌های بهزیستی روان‌شناختی (پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری) و کارکردهای اجرایی مؤثر بوده است و این اثرات تا مرحله پیگیری نیز پایدار مانده‌اند. همچنین در مؤلفه‌هایی نظیر رشد فردی، تسلط بر محیط و زندگی هدفمند نیز بهبودهایی مشاهده شد، هرچند تفاوت بین دو گروه آزمایشی در این موارد معنادار نبود. نتایج تحلیل اثر اندازه نیز نشان داد که مداخلات از اثرگذاری بالا و قابل‌توجهی برخوردار بوده‌اند. در مجموع، مداخلات مبتنی بر ترکیب روان‌درمانی و فیزیوتراپی می‌تواند رویکردی اثربخش برای ارتقای سلامت روان و عملکرد شناختی سالمندان مبتلا به درد مزمن باشد.
 

عدنان واعظی، حسین بیگدلی، محسن احمدی طهور سلطانی،
دوره 13، شماره 1 - ( 3-1404 )
چکیده

هدف پژوهش حاضر، تحلیل مدل ساختاری جهت‌گیری اهداف پیشرفت در نوجوانان بر اساس تئوری ذهن و حافظه فعال، در چارچوب کارکردهای شناختیاجتماعی بود. در این راستا، با بهره‌گیری از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری، روابط مستقیم و غیرمستقیم بین تئوری ذهن، حافظه فعال و مؤلفه‌های چهارگانه جهت‌گیری هدف پیشرفت (تسلط‌گرایشی، تسلط‌اجتنابی، عملکردگرایشی، عملکرداجتنابی) بررسی شد. روش پژوهش توصیفیهمبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی ۱۴۰۳۱۴۰۴ بود. نمونه‌ای به حجم ۳۱۵ نفر به شیوه در دسترس انتخاب و از پرسش‌نامه‌های جهت‌گیری هدف پیشرفت الیوت و مک‌گریگور (۲۰۰۱)، نظریه ذهن بارون-کوهن (۲۰۰۱) و حافظه فعال دانیمن و کارپنتر (۱۹۸۰) برای گردآوری داده‌ها استفاده شد. یافته‌ها نشان داد که تئوری ذهن، پیش‌بینی‌کننده معنادار جهت‌گیری اهداف پیشرفت است و این اثر از طریق حافظه فعال نیز به‌صورت غیرمستقیم تقویت می‌شود. همچنین، رابطه مثبت و معناداری میان تئوری ذهن و حافظه فعال به‌دست آمد. برازش مطلوب مدل مفهومی پژوهش، نقش کلیدی فرایندهای شناختیاجتماعی را در تبیین انگیزش تحصیلی نوجوانان برجسته می‌سازد.

مجتبی احمدی، دکتر غلامرضا چلبیانلو، دکتر رضا عبدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پروتکل یکپارچه (UP) و تحریک فراجمجمه‌ای با جریان مستقیم (tDCS) بر حافظه کاری و توجه پیوسته بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD) انجام شد. طرح پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی (با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) بود. جامعه آماری شامل بیماران با تشخیص GAD مراجعه‌کننده به درمانگاه‌ها و مراکز تخصصی اعصاب و روان شهر تهران در نیمه اول سال ۱۴۰۳ بودند. با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، نمونه‌ای به تعداد ۴۵ نفر (۳۱ نفر خانم و ۱۴ نفر آقا) به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و به‌طور مساوی (هر گروه ۱۵ نفر) در گروه مداخله پروتکل یکپارچه، مداخله ترکیبی پروتکل یکپارچه و تحریک فراجمجمه‌ای و لیست انتظار قرار گرفتند. همچنین از مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-V)، مقیاس ۷ آیتمی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، آزمون بلوک‌های کرسی (برای ارزیابی حافظه فعال) و آزمون ساعت (برای ارزیابی توجه پیوسته) استفاده شد. محاسبات آماری با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS-26 و تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که استفاده از پروتکل UP به‌طور جداگانه و به‌صورت ترکیبی با tDCS، به‌طور معناداری حافظه فعال و توجه پیوسته را بهبود داده است (05/0>P). علاوه بر این، این مطالعه نشان می‌دهد که هر دو مداخله UPو مداخله ترکیبی (UP+tDCS) رویکردهای مؤثری برای بهبود حافظه فعال و توجه پیوسته در بیماران GAD هستند و ممکن است به‌عنوان یک استراتژی جدید برای مدیریت این اختلال و بهبود عملکردهای اجرایی عمل کنند.

حوا محمودزاده کناری، دکتر افسانه خواجوند خوشلی، دکتر جوانشیر اسدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

اختلال وسواسیاجباری (OCD) در نوجوانان با الگوهای شناختیهیجانی ناکارآمد، از جمله همجوشی فکر و عمل و عدم تحمل بلاتکلیفی همراه است که می‌تواند عملکرد تحصیلی و روابط بین‌فردی را مختل کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان‌مدار و درمان فراشناختی بر این سازه‌ها در دانش‌آموزان دختر مبتلا به OCD انجام شد. مطالعه از نوع نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمونپس‌آزمون و گروه کنترل بود و شامل ۴۵ دانش‌آموز دختر متوسطه دوم شهر بابلسر بود که با نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی در سه گروه ۱۵ نفری جایگذاری شدند. مداخلات درمانی شامل هشت جلسه گروهی ۹۰ دقیقه‌ای به‌صورت هفتگی بود. داده‌ها با استفاده از مقیاس همجوشی فکر و عمل و پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی جمع‌آوری و با تحلیل کوواریانس چندمتغیره بررسی شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی نسبت به گروه کنترل موجب کاهش معنادار همجوشی فکر و عمل و عدم تحمل بلاتکلیفی شدند و مقایسه دوبه‌دویی نشان داد درمان فراشناختی در کاهش همجوشی فکر و عمل مؤثرتر و درمان هیجان‌مدار در کاهش پیامدهای مرتبط با عدم تحمل بلاتکلیفی برتری نسبی داشت. این یافته‌ها نشان می‌دهد که مداخلات روان‌درمانی هدفمند می‌توانند الگوهای شناختیهیجانی ناسازگارانه مرتبط با OCD را در نوجوانان بهبود دهند و سطح اضطراب و رفتارهای وسواسی را کاهش دهند. نتایج پژوهش می‌تواند راهنمای انتخاب درمان هدفمند بر اساس نیازهای بالینی فرد و طراحی برنامه‌های مداخله‌ای در مدارس و مراکز روانشناختی باشد.

دکتر پیمان حاتمیان، دکتر علی کاظمی رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

مطالعه حاضر با هدف اثربخشی درمان فراشناختی بر افکار تکرار شونده منفی و حساسیت اضطرابی در دانشجویان انجام شد. مطالعه حاضر از نوع نیمه‌¬آزمایشی با پیش‌آزمون - پس‌آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان پسر دانشگاه رازی کرمانشاه بود که 30 نفر از آن‌ها با روش نمونه‌گیری هدفمند و با استفاده از معیارهای ورود انتخاب و در دو گروه‌ آزمایش و کنترل ( 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش‌نامه‌ افکار تکرار شونده مک آوی و همکاران (۲۰۱۴) و مقیاس حساسیت اضطرابی تیلور و کاکس (1998)‌ بود. گروه آزمایش در 8 جلسه ۶۰ دقیقه ای مداخله را دریافت کردند و گروه کنترل چنین آموزشی را دریافت نکرد. در نهایت داده‌ها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره و با استفاده از نرم‌افزار SPSS  نسخه 24 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کواریانس نشان دهنده تفاوت معنادار بین گروهای کنترل و آزمایش در مرحله پس¬آزمون وجود داشت (001/0p.). بنابراین می¬توان گفت که درمان فراشناختی بر افکار تکرار شونده منفی و حساسیت اضطرابی دانشجویان اثربخش بوده است. بر اساس یافته¬های به دست آمده می¬توان نتیجه گیری کرد که آموزش درمان فراشناختی می¬تواند در کاهش علائم مرتبط با افکار تکرار شونده منفی و اضطرابی موثر باشد. بنابراین پیشنهاد می¬شود که از مداخلات فراشناختی جهت کاهش علائم نامبرده استفاده نمود.

آرمین حق نظری اسفهلان، نادیا عباسی قریبه،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک مقابله ای مسلهمدار با میانجیگری راهبرد های تنظیم هیجان مثبت در پیشبینی محافظت و تابآوری در برابر اختلال غم و اندوه طولانی مدت انجام شده است. روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع معادلات ساختاری بوده است. نمونه پژوهش دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال 1402-1403 است که تعداد آن ها 6700 نفر بود. نمونه گیری در پژوهش به صورت در دسترس بوده است. نمونه پژوهش حاضر 302 نفر میباشد. ابزار های گردآوری داده های  پژوهش شامل پرسشنامه راهبرد های مقابله با موقعیت های استرسزا( CISS)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ-36) و مقیاس تجدید نظر شده سوگ طولانی مدت (PG-13-R) بود. برای تحلیل توصیفی داده های پژوهش از برنامه spss26 و انجام معادلات ساختاری از برنامه amos24 استفاده گردید. پژوهش حاضر نشان داد بین سبک مقابله مسلهمدار و مولفه های تنظیم هیجان مثبت  با سوگ طولانی  مدت همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار میباشد میتوان نتیجه گیری کرد که آموزش و استفاده از راخبرد های تنظیم هیجان مثبت مثل ارزیابی مجدد مثبت و برنامه ریزی مجدد مثبت و دیدکاهگری در کنار سبک مقابله مسله مدار میتواند تابآوری در برابر اختلال سوگ طولانی مدت را افزایش دهد.
غزاله نیک بین، علی اکبر صارمی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر درمان عصب روان شناختی بر کاهش نشانه های بالینی و بهبود کارکردهای اجرایی مغز (تنظیم رفتاری و فرا شناخت) در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام شد. پژوهش حاضر یک طرح مطالعه تک موردی به صورت خط پایه چندگانه است. جامعه پژوهش شامل تمامی بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی روانپزشکی و روانشناسی بالینی شهر مشهد با تشخیص افسردگی اساسی بودند که از بین آن‌ها 6 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که به مدت 12 جلسه تحت روان درمان عصب روان شناختی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه‌های افسردگی بک (BDI-II)، مقیاس درجه بندی افسردگی هامیلتون (HDRS)، افسردگی، اضطراب، استرس (DASS) و مقیاس درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی-فرم بزرگسالان (BRIEF-A) بود. داده‌ها با استفاده از تحلیل نموداری و ترسیمی، شاخص‌های درصد بهبودی، اندازه اثر و d کوهن تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان عصب روان شناختی باعث کاهش معنادار علائم بالینی و بهبود کارکردهای اجرایی (تنظیم رفتاری و فرا شناخت) در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی شد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که درمان عصب روان شناختی می‌تواند به عنوان یک رویکرد مؤثر در بهبود جنبه‌های شناختی و روان‌شناختی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی مورد استفاده قرار گیرد.

محمدمهدی زیدآبادی‌نژاد، نوشین نوری، لیلا فاتحی خشکناب، سارا ملک محمدی، زیبا پورصادق گاوگانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی در کاهش آمیختگی شناختی و نیازهای بین‌فردی در دانشجویان دارای افکار خودکشی بود. این مطالعه با رویکرد شبه‌آزمایشی و طراحی پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری اجرا شد. نمونه شامل دانشجویانی بود که با معیارهای تعیین شده انتخاب و به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. مداخله شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی در گروه مداخله به‌کار گرفته شد و داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مداخله مذکور تأثیر معناداری در کاهش سطح کلی آمیختگی شناختی، به‌ویژه مؤلفه همجوشی شناختی، و نیز کاهش نمرات کل نیازهای بین‌فردی، از جمله ادراک سربار بودن و تعلق از دست رفته دارد. همچنین کاهش معناداری در شدت افکار خودکشی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل مشاهده شد، اما تغییرات مؤلفه گسلش شناختی معنادار نبود. تحلیل داده‌های پیگیری نیز نشان داد که اثرات مثبت درمان تا حد قابل قبولی پایدار مانده‌اند. این یافته‌ها ضمن تأیید فرضیات پژوهش، نشان‌دهنده قابلیت بالینی و مزیت شناخت‌درمانی مبتنی بر ذهن‌آگاهی در بهبود فرایندهای شناختی و اجتماعی مرتبط با آسیب‌پذیری روانی در دانشجویان پرخطر است. نتایج این پژوهش می‌تواند به توسعه مداخلات هدفمند در زمینه پیشگیری از خودکشی و ارتقای سلامت روانی کمک نماید و پیشنهاد می‌شود تحقیقات آتی با نمونه‌های بزرگ‌تر و مداخلات ترکیبی، به بررسی مکانیسم‌های اثر و اثربخشی طولانی‌مدت این روش درمانی بپردازند.

مهسا روحانی اطاقسرا، افسانه خواجوند خوشلی، الناز پوراحمدی،
دوره 13، شماره 2 - ( 6-1404 )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره‌درمانی بر تعارض زناشویی و پاسخگویی ادارک شده همسر در زنان آسیب‌دیده از خیانت انجام شد. خیانت زناشویی از مهم‌ترین بحران‌های روابط زوجین به شمار می‌رود که پیامدهای گسترده‌ای از جمله تشدید تعارضات زناشویی و آسیب درک و پاسخگویی ادارک شده همسر را به دنبال دارد. در این راستا، طرحواره‌درمانی به‌عنوان رویکردی تلفیقی و عمیق با تمرکز بر شناسایی و اصلاح طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌تواند به بازسازی روابط هیجانی و شناختی زوجین کمک کند. این مطالعه به روش نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمونپس‌آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره و کلینیک‌های روان‌شناختی شهر بابل در زمستان ۱۴۰۳ بود که تجربه خیانت همسر را گزارش کرده بودند. از میان آن‌ها ۴۵ نفر به‌صورت هدفمند انتخاب و به‌طور تصادفی در سه گروه طرحواره‌درمانی، شفقت‌درمانی و گواه جایگزین شدند. گروه طرحواره‌درمانی طی ده جلسه نود دقیقه‌ای مداخله دریافت کرد، در حالی که گروه کنترل مداخله‌ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی و مقیاس پاسخگویی ادراک‌شده همسر بود و داده‌ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته‌ها نشان داد که طرحواره‌درمانی به‌طور معناداری موجب کاهش تعارضات زناشویی و بهبود پاسخگویی ادارک شده همسر در زنان آسیب‌دیده از خیانت شد. همچنین اثربخشی این مداخله در کاهش تعارض زناشویی نسبت به شفقت‌درمانی بیشتر بود. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده می‌توان نتیجه گرفت که طرحواره‌درمانی رویکردی مؤثر برای بهبود پیامدهای روان‌شناختی ناشی از خیانت است و می‌تواند به‌عنوان مداخله‌ای کارآمد در مراکز مشاوره خانواده و درمان اختلالات ناشی از بحران‌های زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.


صفحه 14 از 14    
...
14
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه روانشناسی شناختی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | فصلنامه روانشناسی شناختی

Designed & Developed by : Yektaweb